سه زن، دادخواه کشتهشدگان سه اعتراض: ناهید شیربیشه مادر #پویا_بختیاری از کشتهشدگان اعتراضات سراسری۱۳۹۸، حوریه فرجزاده خواهر #شهرام_فرجزاده از کشتهشدگان اعتراضات۱۳۸۸ و اکرم نقابی مادر #سعید_زینالی دانشجویی که در اعتراضات۱۳۷۸ در کوی دانشگاه تهران بازداشت و پس از آن مفقود شد.
@bidarzani
@iranintltv
@bidarzani
@iranintltv
اکرم_نقابی، ما سعید_زینالی:
یک مادر دلسوختهام که نه جنازه {پسرم}را دارم نه میدانم کجا باید بروم. فقط از خانوادهها میخواهم پیگیر جدی باشند که{بچههایشان}کجا بازداشت شدند، کجا نگهداری میشوند.خانوادهها بیایند همدل باشیم که دوباره سعیدهای دیگر ناپدید نشوند.»
@bidarzani
#دادخواهی
https://t.co/J3P9DFBKER
یک مادر دلسوختهام که نه جنازه {پسرم}را دارم نه میدانم کجا باید بروم. فقط از خانوادهها میخواهم پیگیر جدی باشند که{بچههایشان}کجا بازداشت شدند، کجا نگهداری میشوند.خانوادهها بیایند همدل باشیم که دوباره سعیدهای دیگر ناپدید نشوند.»
@bidarzani
#دادخواهی
https://t.co/J3P9DFBKER
Twitter
Justice for Iran
#اکرم_نقابی، مادر #سعید_زینالی:«یک مادر دلسوختهام که نه جنازه {پسرم}را دارم نه میدانم کجا باید بروم. فقط از خانوادهها میخواهم پیگیر جدی باشند که{بچههایشان}کجا بازداشت شدند، کجا نگهداری میشوند.خانوادهها بیایند همدل باشیم که دوباره سعیدهای دیگر ناپدید…
بيدارزنى
Photo
🔹تصویر هجده تیر برای من مدتها عکس سر در دانشگاه تهران بود، مدتها کوی دانشگاه بود و پیراهن خونی بالا رفته، مدتها صفحه یک روزنامه بهار بود و تیتر بزرگ تبرئه که فرهاد نظری را نشان میداد و بعد هم خبر محکوم شدن یک سرباز به جرم سرقت ریشتراش از خوابگاه؛
🔹اما از یک جایی به بعد تصویر یک مادر بود. تصویر اکرم مادر سعید زینالی که در همان روزها پسرش را از در خانه بردند و حالا بیست و یک سال است دیگر خبری از فرزندش ندارد. نه میگویند کجاست، نه جنازهای تحویلش دادند، نه قبری نشانش دادند و این داغ را بر دلش تازه نگه داشتند.
🔹از یک جایی به بعد خیلی از رویدادها برای من تصویر مادران بود. اعتراضات هشتاد و هشت، تصویر عجیب پروین فهیمی مادر سهراب اعرابی و آن نطق پر اشک و آهش در شورای شهر، شکنجه و ضرب و شتم برایم تصویر گوهر عشقی مادر ستار بهشتی است که فرزندش زیر کتک ماموران در دوره بازداشت، کشته شد و او با عکس ستار همهی این ظلم را هر جایی که توانست فریاد زد؛ حتی این اواخر اعتراضات آبان نود و هشت و آن همه مردمی که کشته شدند هم برایم تصویر یک مادر است. تصویر مادری که این بار هیچ کاری نکرد و مثل پدر نیامد جلوی دوربین صداوسیما بگوید دختر من در این حوادث کشته نشده است.
🔹مادران داغدار، صادقترین راویان ظلمی هستند که در این سالها بر سر مردم آمده است و بیشک دیگر نه به گفته حاکمان و مسئولان و مدیران میشود اعتماد کرد و نه به خیلی از رسانهها که یا این طرف تهدید و تطمیع شدهاند یا آن طرف بودجههای فلان نهاد و فلان کشور با غرض و مرضهای زیاد، اخبارشان را میسازد. تنها میشود به مادران داغدار اعتماد کرد وقتی از ظلم میگویند.
🔹مادر سعید زینالی و سوالی که بیپاسخ مانده است که فرزندم کجاست، یکی از واقعیترین و غمانگیزترین روایتهایی است که چهرهی حکومت را نشان میدهد. و من هر وقت صحبت از هجده تیر میشود فقط مادر سعید زینالی را به یاد میآورم که هر بار یک خبر به او دادند که پسرت در زندان است، که صدای بازجویی او را یکی شنیده بود، که حداقل تا چند سال بعد در اوین بوده؛ که اصلا بازداشت نشده؛ که همان موقع کشته شده و هزار خبر دیگر از سعیدش که هیچ کدام برایش سعید نبود؛ مثل مرگان در جای خالی سلوچِ دولتآبادی، اینها هیچ کدام، سلوچ نیستند، سلوچ نیست. مرده است؟ زنده است؟ خواهد آمد؟ نخواهد آمد؟ زبانهها، زبانههای سوال. پاسخی کو؟ نیست؛ پاسخی نیست./فیسبوک سپند ارند
#سعید_زینالی
#ستار_بهشتی
#کوی_دانشگاه
#۱۸تیر
#گوهر_عشقی
#اکرم_نقابی
@bidarzani
🔹اما از یک جایی به بعد تصویر یک مادر بود. تصویر اکرم مادر سعید زینالی که در همان روزها پسرش را از در خانه بردند و حالا بیست و یک سال است دیگر خبری از فرزندش ندارد. نه میگویند کجاست، نه جنازهای تحویلش دادند، نه قبری نشانش دادند و این داغ را بر دلش تازه نگه داشتند.
🔹از یک جایی به بعد خیلی از رویدادها برای من تصویر مادران بود. اعتراضات هشتاد و هشت، تصویر عجیب پروین فهیمی مادر سهراب اعرابی و آن نطق پر اشک و آهش در شورای شهر، شکنجه و ضرب و شتم برایم تصویر گوهر عشقی مادر ستار بهشتی است که فرزندش زیر کتک ماموران در دوره بازداشت، کشته شد و او با عکس ستار همهی این ظلم را هر جایی که توانست فریاد زد؛ حتی این اواخر اعتراضات آبان نود و هشت و آن همه مردمی که کشته شدند هم برایم تصویر یک مادر است. تصویر مادری که این بار هیچ کاری نکرد و مثل پدر نیامد جلوی دوربین صداوسیما بگوید دختر من در این حوادث کشته نشده است.
🔹مادران داغدار، صادقترین راویان ظلمی هستند که در این سالها بر سر مردم آمده است و بیشک دیگر نه به گفته حاکمان و مسئولان و مدیران میشود اعتماد کرد و نه به خیلی از رسانهها که یا این طرف تهدید و تطمیع شدهاند یا آن طرف بودجههای فلان نهاد و فلان کشور با غرض و مرضهای زیاد، اخبارشان را میسازد. تنها میشود به مادران داغدار اعتماد کرد وقتی از ظلم میگویند.
🔹مادر سعید زینالی و سوالی که بیپاسخ مانده است که فرزندم کجاست، یکی از واقعیترین و غمانگیزترین روایتهایی است که چهرهی حکومت را نشان میدهد. و من هر وقت صحبت از هجده تیر میشود فقط مادر سعید زینالی را به یاد میآورم که هر بار یک خبر به او دادند که پسرت در زندان است، که صدای بازجویی او را یکی شنیده بود، که حداقل تا چند سال بعد در اوین بوده؛ که اصلا بازداشت نشده؛ که همان موقع کشته شده و هزار خبر دیگر از سعیدش که هیچ کدام برایش سعید نبود؛ مثل مرگان در جای خالی سلوچِ دولتآبادی، اینها هیچ کدام، سلوچ نیستند، سلوچ نیست. مرده است؟ زنده است؟ خواهد آمد؟ نخواهد آمد؟ زبانهها، زبانههای سوال. پاسخی کو؟ نیست؛ پاسخی نیست./فیسبوک سپند ارند
#سعید_زینالی
#ستار_بهشتی
#کوی_دانشگاه
#۱۸تیر
#گوهر_عشقی
#اکرم_نقابی
@bidarzani
📌 دردنامه اکرم نقابی مادر سعید زینالی: نگرانيم از وقاحتِ عيانيست كه ٢١ سال اين سؤالِ سادهى من را بىجواب گذاشته است. با سعيد من چه كردهايد؟
نگرانم.
نگران جان هاى به لب آمده اى که بى ارزشند.
نگران لب هاى به جان آمده اى که اگر بجنبند با سوزن خودى دوخته خواهند شد.
نگران توام.
کجایى،چه میکنى،چه میخورى، چه مى پوشى،نفس میکشى؟ نفس میکشى آیا؟
جان من کجایى؟عزیزتر از جانم کجایى؟
کجایى که ببینى جان دیگر ارزشى ندارد،ارزان ترین چیز دنیاست.تنها چیزیست که تورم درش تأثیرى ندارد.هرروز ارزانتر از دیروز.
جانِ جوان نه در راه ایستادگى توسط دشمن،که در راه سفر بسوى آینده با موشک خودى.
نه در جنگ با گلوله،با زانوى پلیس گرفته میشود.
جانت را برداشته اى و کجا رفته اى؟
سعیدم،پسرم،نبودنت ٢٢ ساله شد.٢١ امین سال سخت ترین سال بود.من دلتنگ تر و غمگین تر بودم و نگران تر.
نگرانِ آن جوانى که بعد از رفتن تو بدنیا آمد و امروز جانِ جوانیش هیچ ارزشى ندارد.
نگران جوانى که پسر کسیست و در راه اعتراض،با گلوله ى پلیسِ حافظ جان! کشته میشود یا جوانان بى گناهى که در زندان،در انتظار اجراى حکم مخوف و غیر انسانىِ اعدام اند.
نیستى که ببینى چه میکشم.
نیستى که از غم،سرم را روى سینه ى خون شده از بى عدالتى ات بگذارم و بغضِ ٢٢ ساله ام را همراهِ خشم تو فریاد بزنم.
نیستى…کجایى؟
کجایى که امروز بیشتر از همیشه کم دارَمَت…
نیستى و من از همیشه نگران ترم.
نگرانیم از وقاحتِ عیانیست که ٢١ سال این سؤالِ ساده ى من را بى جواب گذاشته است.با سعید من چه کرده اید؟؟؟
وقاحتى که امروز نه فقط عیان باشد و ببینمش،که با بند بند وجودم حسش کرده ام.
ولى قسم به جانِ عزیزت،قسم به تک تکِ جان هاى به لب آمده،تا جان در آخرین سلول بدنم جارى باشد مقابلِ این وقاحت سر خم نخواهم کرد و خواهم پرسید"سعید من کجاست؟"/کلمه
#اکرم_نقابی
#سعید_زینالی
@bidarzani
نگرانم.
نگران جان هاى به لب آمده اى که بى ارزشند.
نگران لب هاى به جان آمده اى که اگر بجنبند با سوزن خودى دوخته خواهند شد.
نگران توام.
کجایى،چه میکنى،چه میخورى، چه مى پوشى،نفس میکشى؟ نفس میکشى آیا؟
جان من کجایى؟عزیزتر از جانم کجایى؟
کجایى که ببینى جان دیگر ارزشى ندارد،ارزان ترین چیز دنیاست.تنها چیزیست که تورم درش تأثیرى ندارد.هرروز ارزانتر از دیروز.
جانِ جوان نه در راه ایستادگى توسط دشمن،که در راه سفر بسوى آینده با موشک خودى.
نه در جنگ با گلوله،با زانوى پلیس گرفته میشود.
جانت را برداشته اى و کجا رفته اى؟
سعیدم،پسرم،نبودنت ٢٢ ساله شد.٢١ امین سال سخت ترین سال بود.من دلتنگ تر و غمگین تر بودم و نگران تر.
نگرانِ آن جوانى که بعد از رفتن تو بدنیا آمد و امروز جانِ جوانیش هیچ ارزشى ندارد.
نگران جوانى که پسر کسیست و در راه اعتراض،با گلوله ى پلیسِ حافظ جان! کشته میشود یا جوانان بى گناهى که در زندان،در انتظار اجراى حکم مخوف و غیر انسانىِ اعدام اند.
نیستى که ببینى چه میکشم.
نیستى که از غم،سرم را روى سینه ى خون شده از بى عدالتى ات بگذارم و بغضِ ٢٢ ساله ام را همراهِ خشم تو فریاد بزنم.
نیستى…کجایى؟
کجایى که امروز بیشتر از همیشه کم دارَمَت…
نیستى و من از همیشه نگران ترم.
نگرانیم از وقاحتِ عیانیست که ٢١ سال این سؤالِ ساده ى من را بى جواب گذاشته است.با سعید من چه کرده اید؟؟؟
وقاحتى که امروز نه فقط عیان باشد و ببینمش،که با بند بند وجودم حسش کرده ام.
ولى قسم به جانِ عزیزت،قسم به تک تکِ جان هاى به لب آمده،تا جان در آخرین سلول بدنم جارى باشد مقابلِ این وقاحت سر خم نخواهم کرد و خواهم پرسید"سعید من کجاست؟"/کلمه
#اکرم_نقابی
#سعید_زینالی
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : ۱۸ تیر، تاریخی از سرکوب و مقاومت
از روزهای خونین ۱۸ تا ۲۳ تیر ۷۸، تصاویر زیادی بهجای مانده است. روزهایی که ساحت دانشگاه و دانشجویان پس از قریب به دو دهه از انقلاب (انهدام) فرهنگی باز هم به خون کشیده شد. در کنار صدها تن از بازداشتشدگان و مجروحان، هویت دو تن از کشتهشدگان از مجموع ۷ کشته احراز هویت شده است: «فرشته علیزاده» و «عزتالله ابراهیمنژاد». در این بین کسی چون «اکرم نقابی»، ۲۲ سال است که در جستجوی یافتن یک نشانی از قبر و یا تحویل وسایل شخصی فرزند خود، «سعید زینالی» است. بهراستی #سعید_زینالی_کجاست ؟
۱۰ سال پس از ۱۸ تیر ۷۸، در کنار زندان و بازداشتگاههای امنیتی، شکنجهگاهی چون «کهریزک» و «خانههای امن اطلاعات» نیز معنای دیگری پیدا کرد. محسن روحالامینی، امیر جوادیفر، محمد کامرانی، رامین قهرمانی و احمد نجاتی کارگر همگی در پی شکنجههای اعمال شده در «قفسهای کهریزک» کشته شدند. در این میان دو پزشک شریف کهریزک بهدلیل ایستادگی علیه تکذیب انواع شکنجه، شکستگی جمجمه، کشیدن ناخن، خرد شدن ستون فقرات و تجاوز به بازداشتشدگان حاضر در کهریزک، پس از ماهها تهدید به قتل، کشته شدند. «دکتر رامین پور اندرجانی» در ۱۹ آبان ۸۸ با مسمویت دارویی و «دکتر علیرضا سودبخش» در ۳۰ شهریور ۸۹ با ضرب گلولهی افراد ناشناس، مقابل مطلب خود کشته شد.
▪️«عالیه مطلبزاده»، عکاس و فعال حقوق زنان، مجموعه عکسی از فردای ۱۸ تیر ۷۸ و تخریب تمامقد کوی دانشگاه بهثبت رسانده است. دیوار نوشتههای دانشجویان و خون بهجای مانده بر دیوار اتاقها، گویی تاریخ بصری مقاومتی است که به موازات سرکوبها و کشتارها، در موقعیتی بیزمان، تکثیر میشود.
عالیه مطلبزاده هماکنون در بند زنان اوین است. وی پیشتر در سال ۹۶ توسط دادگاه انقلاب تهران به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۲ سال حبس تعزیری برای وی اجرایی شده است.
@bidarzani
از روزهای خونین ۱۸ تا ۲۳ تیر ۷۸، تصاویر زیادی بهجای مانده است. روزهایی که ساحت دانشگاه و دانشجویان پس از قریب به دو دهه از انقلاب (انهدام) فرهنگی باز هم به خون کشیده شد. در کنار صدها تن از بازداشتشدگان و مجروحان، هویت دو تن از کشتهشدگان از مجموع ۷ کشته احراز هویت شده است: «فرشته علیزاده» و «عزتالله ابراهیمنژاد». در این بین کسی چون «اکرم نقابی»، ۲۲ سال است که در جستجوی یافتن یک نشانی از قبر و یا تحویل وسایل شخصی فرزند خود، «سعید زینالی» است. بهراستی #سعید_زینالی_کجاست ؟
۱۰ سال پس از ۱۸ تیر ۷۸، در کنار زندان و بازداشتگاههای امنیتی، شکنجهگاهی چون «کهریزک» و «خانههای امن اطلاعات» نیز معنای دیگری پیدا کرد. محسن روحالامینی، امیر جوادیفر، محمد کامرانی، رامین قهرمانی و احمد نجاتی کارگر همگی در پی شکنجههای اعمال شده در «قفسهای کهریزک» کشته شدند. در این میان دو پزشک شریف کهریزک بهدلیل ایستادگی علیه تکذیب انواع شکنجه، شکستگی جمجمه، کشیدن ناخن، خرد شدن ستون فقرات و تجاوز به بازداشتشدگان حاضر در کهریزک، پس از ماهها تهدید به قتل، کشته شدند. «دکتر رامین پور اندرجانی» در ۱۹ آبان ۸۸ با مسمویت دارویی و «دکتر علیرضا سودبخش» در ۳۰ شهریور ۸۹ با ضرب گلولهی افراد ناشناس، مقابل مطلب خود کشته شد.
▪️«عالیه مطلبزاده»، عکاس و فعال حقوق زنان، مجموعه عکسی از فردای ۱۸ تیر ۷۸ و تخریب تمامقد کوی دانشگاه بهثبت رسانده است. دیوار نوشتههای دانشجویان و خون بهجای مانده بر دیوار اتاقها، گویی تاریخ بصری مقاومتی است که به موازات سرکوبها و کشتارها، در موقعیتی بیزمان، تکثیر میشود.
عالیه مطلبزاده هماکنون در بند زنان اوین است. وی پیشتر در سال ۹۶ توسط دادگاه انقلاب تهران به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۲ سال حبس تعزیری برای وی اجرایی شده است.
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : ۱۸ تیر، تاریخی از سرکوب و مقاومت
از روزهای خونین ۱۸ تا ۲۳ تیر ۷۸، تصاویر زیادی بهجای مانده است. روزهایی که ساحت دانشگاه و دانشجویان پس از قریب به دو دهه از انقلاب (انهدام) فرهنگی باز هم به خون کشیده شد. در کنار صدها تن از بازداشتشدگان و مجروحان، هویت دو تن از کشتهشدگان از مجموع ۷ کشته احراز هویت شده است: «فرشته علیزاده» و «عزتالله ابراهیمنژاد». در این بین کسی چون «اکرم نقابی»، ۲۲ سال است که در جستجوی یافتن یک نشانی از قبر و یا تحویل وسایل شخصی فرزند خود، «سعید زینالی» است. بهراستی #سعید_زینالی_کجاست ؟
۱۰ سال پس از ۱۸ تیر ۷۸، در کنار زندان و بازداشتگاههای امنیتی، شکنجهگاهی چون «کهریزک» و «خانههای امن اطلاعات» نیز معنای دیگری پیدا کرد. محسن روحالامینی، امیر جوادیفر، محمد کامرانی، رامین قهرمانی و احمد نجاتی کارگر همگی در پی شکنجههای اعمال شده در «قفسهای کهریزک» کشته شدند. در این میان دو پزشک شریف کهریزک بهدلیل ایستادگی علیه تکذیب انواع شکنجه، شکستگی جمجمه، کشیدن ناخن، خرد شدن ستون فقرات و تجاوز به بازداشتشدگان حاضر در کهریزک، پس از ماهها تهدید به قتل، کشته شدند. «دکتر رامین پور اندرجانی» در ۱۹ آبان ۸۸ با مسمویت دارویی و «دکتر علیرضا سودبخش» در ۳۰ شهریور ۸۹ با ضرب گلولهی افراد ناشناس، مقابل مطلب خود کشته شد.
▪️«عالیه مطلبزاده»، عکاس و فعال حقوق زنان، مجموعه عکسی از فردای ۱۸ تیر ۷۸ و تخریب تمامقد کوی دانشگاه بهثبت رسانده است. دیوار نوشتههای دانشجویان و خون بهجای مانده بر دیوار اتاقها، گویی تاریخ بصری مقاومتی است که به موازات سرکوبها و کشتارها، در موقعیتی بیزمان، تکثیر میشود.
عالیه مطلبزاده هماکنون در بند زنان اوین است. وی پیشتر در سال ۹۶ توسط دادگاه انقلاب تهران به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۲ سال حبس تعزیری برای وی اجرایی شده است.
@bidarzani
از روزهای خونین ۱۸ تا ۲۳ تیر ۷۸، تصاویر زیادی بهجای مانده است. روزهایی که ساحت دانشگاه و دانشجویان پس از قریب به دو دهه از انقلاب (انهدام) فرهنگی باز هم به خون کشیده شد. در کنار صدها تن از بازداشتشدگان و مجروحان، هویت دو تن از کشتهشدگان از مجموع ۷ کشته احراز هویت شده است: «فرشته علیزاده» و «عزتالله ابراهیمنژاد». در این بین کسی چون «اکرم نقابی»، ۲۲ سال است که در جستجوی یافتن یک نشانی از قبر و یا تحویل وسایل شخصی فرزند خود، «سعید زینالی» است. بهراستی #سعید_زینالی_کجاست ؟
۱۰ سال پس از ۱۸ تیر ۷۸، در کنار زندان و بازداشتگاههای امنیتی، شکنجهگاهی چون «کهریزک» و «خانههای امن اطلاعات» نیز معنای دیگری پیدا کرد. محسن روحالامینی، امیر جوادیفر، محمد کامرانی، رامین قهرمانی و احمد نجاتی کارگر همگی در پی شکنجههای اعمال شده در «قفسهای کهریزک» کشته شدند. در این میان دو پزشک شریف کهریزک بهدلیل ایستادگی علیه تکذیب انواع شکنجه، شکستگی جمجمه، کشیدن ناخن، خرد شدن ستون فقرات و تجاوز به بازداشتشدگان حاضر در کهریزک، پس از ماهها تهدید به قتل، کشته شدند. «دکتر رامین پور اندرجانی» در ۱۹ آبان ۸۸ با مسمویت دارویی و «دکتر علیرضا سودبخش» در ۳۰ شهریور ۸۹ با ضرب گلولهی افراد ناشناس، مقابل مطلب خود کشته شد.
▪️«عالیه مطلبزاده»، عکاس و فعال حقوق زنان، مجموعه عکسی از فردای ۱۸ تیر ۷۸ و تخریب تمامقد کوی دانشگاه بهثبت رسانده است. دیوار نوشتههای دانشجویان و خون بهجای مانده بر دیوار اتاقها، گویی تاریخ بصری مقاومتی است که به موازات سرکوبها و کشتارها، در موقعیتی بیزمان، تکثیر میشود.
عالیه مطلبزاده هماکنون در بند زنان اوین است. وی پیشتر در سال ۹۶ توسط دادگاه انقلاب تهران به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۲ سال حبس تعزیری برای وی اجرایی شده است.
@bidarzani
🟣 #بیدارزنی: ۲۳ سال است که «اکرم نقابی» میپرسد: «سعید من کجاست؟»
سعید زینالی، یکی از «ناپدیدشدگان قهری» است. کسانی که توسط حکومتها بازداشت شدند، اما از سرنوشت آنان خبری در دست نیست، کسانی که توسط حکومتهای دیکتاتوری کشته شدند، اما خانوادههای آنان را از تحویل جسد و محل دفن عزیزانشان هم محروم کردند، کسانی که در جنگها و شورشهای سیاسی و یا مسیر مهاجرت، برای همیشه ناپدید شدند، آنها همگی جزو ناپدیدشدگان قهری هستند.
«سعید زینالی»ها، «رامینحسینپناهی»ها، «#شیرین_علمهولی»ها، «فرزاد کمانگر»ها و بسیار جانباخته و معترض دیگری که مادران و خانوادههای آنها از سرنوشت و یا از مزار و محل دفنشان نیز بیخبرند، در این رده قرار میگیرند.
#سعید_زینالی_کجاست؟
@bidarzani
سعید زینالی، یکی از «ناپدیدشدگان قهری» است. کسانی که توسط حکومتها بازداشت شدند، اما از سرنوشت آنان خبری در دست نیست، کسانی که توسط حکومتهای دیکتاتوری کشته شدند، اما خانوادههای آنان را از تحویل جسد و محل دفن عزیزانشان هم محروم کردند، کسانی که در جنگها و شورشهای سیاسی و یا مسیر مهاجرت، برای همیشه ناپدید شدند، آنها همگی جزو ناپدیدشدگان قهری هستند.
«سعید زینالی»ها، «رامینحسینپناهی»ها، «#شیرین_علمهولی»ها، «فرزاد کمانگر»ها و بسیار جانباخته و معترض دیگری که مادران و خانوادههای آنها از سرنوشت و یا از مزار و محل دفنشان نیز بیخبرند، در این رده قرار میگیرند.
#سعید_زینالی_کجاست؟
@bidarzani
Forwarded from کلکتیو ۹۸
🚩 دیدار دو تن از مادران دادخواه، منظر ضرابي که چهار فرزند خود را در حادثه سرنگونی هواپیمای اوکراینی در دیماه از دست داده و اکرم نقابی مادر سعید زینالی با یکی از مادران دادخواه اعتراضات اخیر، مادر #محسن_شکاری
#قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان
#ژینا_امینی
#حمیدرضا_روحی
#محسن_شکاری
#سعید_زینالی
#سعید_زینالی
#PS752
@collective98
#قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان
#ژینا_امینی
#حمیدرضا_روحی
#محسن_شکاری
#سعید_زینالی
#سعید_زینالی
#PS752
@collective98