بيدارزنى
4.37K subscribers
5.45K photos
1.25K videos
176 files
4.23K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
بيدارزنى
Photo
🔹تصویر هجده تیر برای من مدت‌ها عکس سر در دانشگاه تهران بود، مدت‌ها کوی دانشگاه بود و پیراهن خونی بالا رفته، مدت‌ها صفحه یک روزنامه بهار بود و تیتر بزرگ تبرئه که فرهاد نظری را نشان می‌داد و بعد هم خبر محکوم شدن یک سرباز به جرم سرقت ریش‌تراش از خوابگاه؛

🔹اما از یک جایی به بعد تصویر یک مادر بود. تصویر اکرم مادر سعید زینالی که در همان روزها پسرش را از در خانه بردند و حالا بیست و یک سال است دیگر خبری از فرزندش ندارد. نه می‌گویند کجاست، نه جنازه‌ای تحویلش دادند، نه قبری نشانش دادند و این داغ را بر دلش تازه نگه داشتند.

🔹از یک جایی به بعد خیلی از رویدادها برای من تصویر مادران بود. اعتراضات هشتاد و هشت، تصویر عجیب پروین فهیمی مادر سهراب اعرابی و آن نطق پر اشک و آهش در شورای شهر، شکنجه و ضرب و شتم برایم تصویر گوهر عشقی مادر ستار بهشتی است که فرزندش زیر کتک ماموران در دوره بازداشت، کشته شد و او با عکس ستار همه‌ی این ظلم را هر جایی که توانست فریاد زد؛ حتی این اواخر اعتراضات آبان نود و هشت و آن همه مردمی که کشته شدند هم برایم تصویر یک مادر است. تصویر مادری که این بار هیچ کاری نکرد و مثل پدر نیامد جلوی دوربین صداوسیما بگوید دختر من در این حوادث کشته نشده است.

🔹مادران داغدار، صادق‌ترین راویان ظلمی هستند که در این سال‌ها بر سر مردم آمده است و بی‌شک دیگر نه به گفته حاکمان و مسئولان و مدیران می‌شود اعتماد کرد و نه به خیلی از رسانه‌ها که یا این طرف تهدید و تطمیع شده‌اند یا آن طرف بودجه‌های فلان نهاد و فلان کشور با غرض و مرض‌های زیاد، اخبارشان را می‌سازد. تنها می‌شود به مادران داغدار اعتماد کرد وقتی از ظلم می‌گویند.

🔹مادر سعید زینالی و سوالی که بی‌پاسخ مانده است که فرزندم کجاست،‌ یکی از واقعی‌ترین و غم‌انگیزترین روایت‌هایی است که چهره‌ی حکومت را نشان می‌دهد. و من هر وقت صحبت از هجده تیر می‌شود فقط مادر سعید زینالی را به یاد می‌آورم که هر بار یک خبر به او دادند که پسرت در زندان است، که صدای بازجویی او را یکی شنیده بود، که حداقل تا چند سال بعد در اوین بوده؛ که اصلا بازداشت نشده؛ که همان موقع کشته شده و هزار خبر دیگر از سعیدش که هیچ کدام برایش سعید نبود؛ مثل مرگان در جای خالی سلوچِ دولت‌آبادی، این‌ها هیچ کدام، سلوچ نیستند، سلوچ نیست. مرده است؟ زنده است؟ خواهد آمد؟ نخواهد آمد؟ زبانه‌ها، زبانه‌های سوال. پاسخی کو؟ نیست؛ پاسخی نیست./فیس‌بوک سپند ارند

#سعید_زینالی
#ستار_بهشتی
#کوی_دانشگاه
#۱۸تیر
#گوهر_عشقی
#اکرم_نقابی

@bidarzani
#توییت_خوان

📌دیدار #نرگس_محمدی با #گوهر_عشقی در سالروز بازداشت #ستار_بهشتی


‏ساعت ۲ نیمه شب به دیدار مادر رفتم. سالروز بازداشت ستار بود. کوچه را آب پاشیده، قدمگاه پسر به سوی شکنجه‌گر را با گل‌های سرخ مزین کرده،بیدار تا سحر نشسته. به مادر می‌گویم به بغض نشکسته آبان، مطمئن باش وادار به پاسخگویی خواهند شد.(نرگس محمدی)



@bidarzani
https://twitter.com/RahmaniTaghi/status/1322839662105403394?s=09
بيدارزنى
Photo
🟣 در راستای مابقی پروژه‌های امنیتی برنامه خبری ۲۰:۳۰، این‌بار جهت تکذیب ضرب و شتم و بیهوشی #گوهر_عشقی در نزدیکی مزار فرزند کشته‌ی خود، ستار بهشتی، دست به ساخت مستندی جدید زدند.
یوسف سلامی، یکی از بازجو خبرنگارانی که در ساخت سایر پرونده‌سازی‌های امنیتی و اعترافات اجباری از فعالان و معترضانْ دخیل بودند، دادخواهی و ضرب و شتم گوهر عشقی را تکذیب کرد.

در این میان، «محبوبه رضایی» مادر دادخواه «پژمان قلی‌پور» یکی از معترضان جان‌باخته در آبان ۹۸ نسبت به پوشالی بودن این مستند و عدم حق دسترسی خانواده‌ها به دوربین‌های مداربسته نوشت: «شما که توی هر کوچه و خیابان، دوربین‌های حرفه‌ای دارید، پس چرا وقتی دو ساله فریاد می‌زنم که دوربینی که موقع کشتن بچه‌ام، بالای سرش بوده رو نشونم بدید، می‌گید دوربین سوخته بوده؟ وجود دارید فیلم دوربین‌های ۲۶ آبان ۹۸ نشون بدید تا مردم ببینند که چند تا خانواده همون شب نابود شدند».

▪️طی دو سال گذشته، تقاضای خانواده‌های معترضان جان‌باخته و مادران دادخواه آبان ۹۸، جهت بازرسی دوربین‌های مداربسته شهری و روستایی و شناسایی عاملان تیراندازی به عزیزان خود، همواره با پاسخ منفی از سوی سازمان‌های ذی‌ربط همراه شده است.
روند مانیتوریزه کردن فضاهای شهری و حق انحصاری حاکمیت در دسترسی به تصاویر دوربین‌های مداربسته، تضییع حق مردمی است که معیشت و حقوق اساسی زندگی‌شان با وجود بودجه‌های امنیتی‌سازی حداکثری شهرها و مناطق از آنان سلب شده است.


#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
📌 بخش‌هایی از گفتگو با مادران دادخواه آبان ۹۸ که در روز جهانی زن، منتشر شد:


🟣 ما از «مادران داغدار» به «مادران آبان» و پس از آن به «مادران دادخواه» تبدیل شدیم

🟡 (پرونده‌ی ویژه‌ی بررسی ۴ دهه دادخواهی زنان در ایران)

از متن:

▪️مادران ۸۸ دستبند سبز را استفاده می‌کردند که در واقع حمایت از جناح سیاسی مورد نظرشان بود. اما شما دستبد آبی دادخواهی که نماد بین‌المللی دادخواهی است را انتخاب کردید. چگونه به این نماد رسیدید؟

__ این نماد رنگ بین‌المللیش به آبی می‌خورد ولی ما بخاطر اینکه ما را به جایی نچسپانند مقداری رنگش را تغییر دادیم که سورمه‌ای شد تا به هیچ حزب و جایی متصل نشویم. بگوییم این مال ماست و ربطی به هیچ کس دیگری ندارد.

▪️آیا تلاش کرده‌اید تا دستبند آبی را در میان مادران نسل‌های گذشته ببرید و به اتحاد برسید؟

__ اولین کسی که این دستنبد را به دستش بستم #گوهر_عشقی بود. روز کارگر خانه گوهر عشقی رفتیم و احساس کردم اولین دستنبدی که باید بسته شود به دستان این مادر است. چون من گوهر عشقی را سنبل شجاعت می‌دانم و خیلی احترام خاصی برای ایشان قائلم. غیر از مادران آبان به دست گوهر عشقی بسته شد. سر مزار مطهر مصطفی بودیم که دست #مادر_مصطفی این دستبند را بستم. دست مادران آبان  ۹۸ هم دست‌ به دست چرخیده شد. یک سری  که مادر دادخواه نبودند هم از ما حمایت کردند و این دستنبد را به دستشان بستند. دست مادر #نوید_افکاری هم من این نماد را بستم.

▪️یکی از مادران آبان‌ماه (مادر پژمان قلی‌پور) اعلام کرده بود که ما تا پیش از کشته شدن فرزندمان خبر نداشتیم که سال ۶۷ یا ۸۸ چه خبر بوده. از طرفی در خلال قیام خوزستان در تیر ۱۴۰۰ حضور همین مادران را در حمایت از حق مطالبه‌گری و اعتراض به کشتار معترضان در میدان آزادی شاهد بودیم. این حساسیت اجتماعی و سیاسی و خوانش جمعی در امر دادخواهی را چطور می‌بینید؟

__ اولین شعارهای ما این بود: «از تهران تا خوزستان اتحاد اتحاد»، «آبان فرزند ندارد خوزستان آب ندارد». این دو تا از شعارهای ما بود وقتی  قاب عکس فرزندانمان را در دستانمان گرفته بودیم.  ما تا قبل از ۹۸ خالی از سیاست بودیم. ۹۸ که بچه‌هایمان کشته شدند من خودم فکر می‌کنم رسالتی به گردنم افتاده که باید این کار را انجام دهم. همه‌ی این بچه‌ها رفتند که ایران را دریابند. بحثشان تهران، کرج یا شیراز نبود، بحثشان ایران بود.

▪️انتظار شما از مردم یا نهادهای حقوق بشری چیست؟

__ انتظار داریم که صدای ما باشند از ما حمایت کنند و نگویند که بچه‌هایتان چرا رفتند؟ بچه من بخاطر اعتراض به قیمت بنزین رفت. بخاطر حق مردم بیرون رفت و کشته شد. مردم ما را در خیابان می‌بینند و می‌گویند بچه این بود بانک را آتش زد و کشتنش. بچه‌های ما رفتند که مردم با سختی زندگی نکنند و در رفاه باشند. می‌گویند چرا در خانه نگهش نداشتید و فرزندتان را بیرون فرستادید. مگر فرزند من کودک بود؟ پسر ۲۳ ساله را چطور خانه نگه می‌داشتم. بچه من به خیابان رفته بود جایی که در آن بزرگ شده بود و به آن تعلق داشت. من سال‌ها در آن خیابان زندگی کردم. چه شد یک روز همه‌ی آن خیابان را آتش زدند و بچه‌های ما را کشتند.


#جنبش_مادران_دادخواه #اعتراضات_سراسری_آبان_۹۸


▪️ادامه‌ی متن در وبسایت بیدارزنی در دسترس است.

@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 بخشی از گفتگو با «پرستو فروهر» درباره فصل دادخواهی قتل‌های سیاسی پاییز ۷۷


#بیدارزنی : آیا در تمام این سال‌ها شما تجربه مشترکی هم داشتید؟ یعنی جایی بوده که در واقع این پیوند، بین خانواده‌ها یا نهادهایی که در این دوره‌های مختلف برای همین حق دادخواهی ایجاد شدند، برقرار شود؟

___«نهاد نه، ولی ارتباط‌های ارگانیک بسیاری وجود داشته است. در واقع، درد مشترک ما را اینجا و آنجا کنار هم قرار‌ داده است. یادم است که در سالگردهای قتل پدر و مادر من، #مادر_لطفی به عنوان یک چهره درخشان و نیروبخش در جنبش دادخواهی، حاضر بود. از او به عنوان چهره‌ای شاخص نام بردم که یادآور طیف مادران و خانواده‌های #خاوران است. ما همدیگر را در مسیر تلاش برای یادآوری و دادخواهی، پیدا‌ کرده‌ایم، در مناسبت‌های گوناگون.

برای مثال وقتی #مادر_میلانی از دنیا رفت، پروانه میلانی عزیز در خانه‌اش مراسمی گرفت. آن موقع من تهران بودم و وظیفه‌ام بود که در آن جمع باشم. طیف‌های گوناگونی آمده بودند. یعنی این ارتباط بر مبنای همدردی و همدلی بنا و در طی زمان حفظ شده است  جابجا هم باعث همراهی و همدستی شده است. بعد از ما خانواده‌های قربانیان قتل‌های سیاسی پاییز ۷۷، دادخواهانی مانند #اکرم_نقابی، #پروین_فهیمی مادر سهراب، #شهناز_اکملی مادر مصطفی کریم‌بیگی، #گوهر_عشقی مادر ستار بهشتی و … به این جمع‌ها اضافه شدند.

⚪️ درست است که این زنانی که نام بردم، انگشت‌شمارانی هستند از طیف گسترده‌ای ‌از مادران و خانواده‌های قربانیان سرکوب حکومتی، ولی این افراد، چهره‌هایی ‌شدند برای دردی که طیف گسترده‌ای در ‌آن شریک هستند. این چهره‌ها نقش مهمی در رویت‌پذیر کردن ستم و خواست دادخواهی در عرصه اجتماعی ایفا‌ می‌کنند. منتها بایستی همیشه به یاد داشت که اینان تنها خودشان نیستند؛ بلکه مانند همه چهره‌های نمادین، یک طیف را نمایندگی‌ می‌کنند. هم خودشان باید بر این نکته آگاه باشند و هم مایی که با آنها برخورد‌ می‌کنیم باید بدانیم که آنها چهره‌ای از یک جریان هستند نه تنها فرد خودشان».


▪️تصویر اول: شهناز اکملی (مادر مصطفی کریم‌بیگی از کشته‌شدگان ۸۸ و از دادخواهان ۸۸)، منصوره بهکیش (خواهر ۴ برادر و یک خواهر کشته شده در سرکوب دهه ۶۰ و از دادخواهان خاوران)، پرستو فروهر، اکرم نقابی (مادر سعید زینالی از ناپدیدشدگان ۱۸ تیر ۷۸) و … در مراسم مادر میلانی از مادران خاوران


▪️تصویر دوم: گوهر عشقی مادر ستار بهشتی از کشته‌شدگان ۸۸ و پرستو فروهر در سالروز به قتل رسیدن پروانه اسکندری و داریوش فروهر


ادامه‌ی متن در وبسایت بیدارزنی در دسترس است.


@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : ما از مادران داغدار به مادران آبان و پس از آن به مادران دادخواه تبدیل شدیم

گفتگو با مادران دادخواه آبان ۹۸

از متن:

▪️جمهوری اسلامی تا به امروز از چه راه‌هایی سعی در خاموش کردن صدای شما داشته است؟


– سرکوب کردن. ترساندن و رعب و وحشت. ما احضار، بازداشت و کتک هم داشتیم. بازداشت ما مربوط به میدان آزادی بود. تجمع فوق‌العاده مدنی که اولش سکوت مطلق بود. شعار می‌دادیم  ولی کسی را مخاطب قرار ندادیم. تظاهراتی که در تمام کشورها عادی و قانونی است ولی خب متاسفانه در کشور ما همه چیز جرم است. بزرگترین جرممان هم این بود که قاب عکس فرزندانمان دست ما بود.

– همیشه مامورهایشان در مراسم ما بودند. پرونده‌سازی می‌کنند. من را هم احضار کردند. بعد از سال مهدی برای من احضاریه آمد. البته اکثر خانواده‌های آبان را احضار کرده‌اند.

– وقتی من مراسم سال بچه‌ام را نمی‌توانم بگیرم. مامور می‌گذارند و حتی هلی شات در حیاط خانه می‌فرستند، این عین سرکوب است. من را در روز تولد نوید بازداشت هم کردند.

▪️مادران ۸۸ دستبند سبز را استفاده می‌کردند که در واقع حمایت از جناح سیاسی مورد نظرشان بود. اما شما دستبد آبی دادخواهی که نماد بین‌المللی دادخواهی است را انتخاب کردید. چگونه به این نماد رسیدید؟

_ این نماد رنگ بین‌المللی‌اش به آبی می‌خورد ولی ما به‌خاطر اینکه ما را به جایی نچسپانند مقداری رنگش را تغییر دادیم که سورمه‌ای شد تا به هیچ حزب و جایی متصل نشویم. بگوییم این مال ماست و ربطی به هیچ کس دیگری ندارد.

▪️آیا تلاش کرده‌اید تا دستبند آبی را در میان مادران نسل‌های گذشته ببرید و به اتحاد برسید؟

– اولین کسی که این دستنبد را به دستش بستم #گوهر_عشقی بود. روز کارگر خانه گوهر عشقی رفتیم و احساس کردم اولین دستنبدی که باید بسته شود به دستان این مادر است. چون من گوهر عشقی را سنبل شجاعت می‌دانم و خیلی احترام خاصی برای ایشان قائلم. غیر از مادران آبان به دست گوهر عشقی بسته شد. سر مزار مطهر مصطفی بودیم که دست مادر مصطفی این دستبند را بستم. دست مادران آبان  ۹۸ هم دست‌ به دست چرخیده شد. یک سری  که مادر دادخواه نبودند هم از ما حمایت کردند و این دستنبد را به دستشان بستند. دست مادر #نوید_افکاری هم من این نماد را بستم.

#جنبش_مادران_دادخواه
#مادران_دادخواه_آبان
#اعتراضات_آبان‌خونین_۹۸
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم

@bidarzani