📌توضیحات گروه بیدارزنی در مورد روایت ۳۲
#بیدارزنی:
با آغاز جنبش «می تو» در ایران بر اساس اهداف و رسالتی که در گروه بیدارزنی در میدان مبارزه برای احقاق حقوق زنان تعریف کردهایم، به انتشار روایتها و همچنین تحلیلهایی در مورد آزار جنسی زنان اقدام کردهایم. در این راستا همواره تلاش ما این بوده که با در نظر گرفتن عنصر صداقت و اعتماد و همچنین دوری از قضاوت و قرار دادن خود در جایگاه هیئتمنصفه، روایتهای ارسالی از سوی زنان به این گروه را در شبکههای اجتماعی خود منتشر کنیم که بخش اعظمی از این روایتها توسط خود آزاردیدهها و به صورت مستقیم برای بیدارزنی و در موارد معدودی نیز به واسطه برخی از فعالان این حوزه برای ما ارسال شده است.
از حدود دو هفته پیش روایتهایی در مورد آزارهای دبیر سابق سرویس سیاسی یکی از رسانههای اصلاحطلب به گروه بیدارزنی ارسال شد که پس از بررسی روایتها و تلاش برای راستیآزمایی آنها در حد توان، شروع به انتشار این روایتها در قالب روایت سیام و سی و یکم کردیم که البته روایت سیام دقایقی بعد از انتشار به خاطر درخواست آزار دیده و فشارهای وارد شده از سوی فردی که به عنوان آزارگر مطرح شده بود، از صفحه توییتر بیدارزنی حذف شد. این گروه در همان روز اقدام به انتشار روایت دیگری که درباره همان فرد مورد اشاره در روایت سیام بود، کرد. پس از انتشار این دو روایت تعداد قابل توجهی از روزنامهنگاران زن با ارسال پیامهایی آنچه که در این روایتها منتشر شده بود را تائید و روایتهای مشابهی را تعریف کردند که در آینده از سوی بیدارزنی بر اساس بررسیهای انجام شده، منتشر میشود.
با توجه به این حجم از روایتهای ارسالی از سوی مخاطبان بیدارزنی و روزنامهنگاران زن از دیدگاههای مختلف، روایتی از سوی یکی فعالان زنان برای ما ارسال شد که اقدام به انتشار آن کردیم؛ روایتی که به نظر میرسد مخدوش بوده و با قصد تخریب جریان جنبش می تو با یک اکانت جعلی به فردی که این روایت را به بیدارزنی ارسال کرد، فرستاده شده است. پس از چند ساعت ویدیویی از محتوای گفتگوی اینترنتی با این فرد در اکانت ناشناس دیگر به عنوان تحقیق! منتشر شد.
با آگاه شدن از این سناریو اعلام میکنیم که روایت سی و دوم مخدوش بوده و ضمن عذرخواهی از تمام مخاطبان خود اقدام به حذف این روایت از شبکههای اجتماعی بیدارزنی میکنیم. ولی این اقدام بیانگر مخدوش بودن روایتهای دیگر نیست و ما همچون گذشته بر اساس نگاه و تحلیل خود همچنان به انتشار روایتها و تحلیلها در این حوزه ادامه خواهیم داد.
#من_هم
#روایت_آزار
#metoo
@bidarzani
#بیدارزنی:
با آغاز جنبش «می تو» در ایران بر اساس اهداف و رسالتی که در گروه بیدارزنی در میدان مبارزه برای احقاق حقوق زنان تعریف کردهایم، به انتشار روایتها و همچنین تحلیلهایی در مورد آزار جنسی زنان اقدام کردهایم. در این راستا همواره تلاش ما این بوده که با در نظر گرفتن عنصر صداقت و اعتماد و همچنین دوری از قضاوت و قرار دادن خود در جایگاه هیئتمنصفه، روایتهای ارسالی از سوی زنان به این گروه را در شبکههای اجتماعی خود منتشر کنیم که بخش اعظمی از این روایتها توسط خود آزاردیدهها و به صورت مستقیم برای بیدارزنی و در موارد معدودی نیز به واسطه برخی از فعالان این حوزه برای ما ارسال شده است.
از حدود دو هفته پیش روایتهایی در مورد آزارهای دبیر سابق سرویس سیاسی یکی از رسانههای اصلاحطلب به گروه بیدارزنی ارسال شد که پس از بررسی روایتها و تلاش برای راستیآزمایی آنها در حد توان، شروع به انتشار این روایتها در قالب روایت سیام و سی و یکم کردیم که البته روایت سیام دقایقی بعد از انتشار به خاطر درخواست آزار دیده و فشارهای وارد شده از سوی فردی که به عنوان آزارگر مطرح شده بود، از صفحه توییتر بیدارزنی حذف شد. این گروه در همان روز اقدام به انتشار روایت دیگری که درباره همان فرد مورد اشاره در روایت سیام بود، کرد. پس از انتشار این دو روایت تعداد قابل توجهی از روزنامهنگاران زن با ارسال پیامهایی آنچه که در این روایتها منتشر شده بود را تائید و روایتهای مشابهی را تعریف کردند که در آینده از سوی بیدارزنی بر اساس بررسیهای انجام شده، منتشر میشود.
با توجه به این حجم از روایتهای ارسالی از سوی مخاطبان بیدارزنی و روزنامهنگاران زن از دیدگاههای مختلف، روایتی از سوی یکی فعالان زنان برای ما ارسال شد که اقدام به انتشار آن کردیم؛ روایتی که به نظر میرسد مخدوش بوده و با قصد تخریب جریان جنبش می تو با یک اکانت جعلی به فردی که این روایت را به بیدارزنی ارسال کرد، فرستاده شده است. پس از چند ساعت ویدیویی از محتوای گفتگوی اینترنتی با این فرد در اکانت ناشناس دیگر به عنوان تحقیق! منتشر شد.
با آگاه شدن از این سناریو اعلام میکنیم که روایت سی و دوم مخدوش بوده و ضمن عذرخواهی از تمام مخاطبان خود اقدام به حذف این روایت از شبکههای اجتماعی بیدارزنی میکنیم. ولی این اقدام بیانگر مخدوش بودن روایتهای دیگر نیست و ما همچون گذشته بر اساس نگاه و تحلیل خود همچنان به انتشار روایتها و تحلیلها در این حوزه ادامه خواهیم داد.
#من_هم
#روایت_آزار
#metoo
@bidarzani
📌تارانا بورکه میگوید من هم باید بر جماعتهای حاشیهای متمرکز شود
✍🏽الیزابت آدتیبا و تارانا بورکه
#بیدارزنی: هاروی واینستین. کوین اسپیسی. لوئیس سی کِی. خبری از فروکش کردن طغیان اتهامهای تعرض جنسی در هالیوود نیست. آلیسا میلانوی بازیگر باعث شد تا #من_هم فراگیر شود، با این حال در سراسر کشور زنان (همچنین عدهای از مردان) از این هشتگ برای به اشتراک گذاشتن تجربههای تجاوز، تعرض و خشونتشان استفاده کردهاند اما کمپین «من هم» دههها قبل شروع شده بود؛ خاستگاه جنبش به دو دههی قبل باز میگردد، زمانی که تارانا بورکه سرپرست یک کمپ جوانان بود، با دختر سیاهپوستی آشنا شد که مورد تجاوز قرار گرفته بود. طی تعاملشان، بورکه پی برد که عبارت «من هم» میتواند نجاتیافتگان را از شرمی که احساس میکنند رها کند و در خدمت قدرتافزایی آنها درآید – به خصوص در جماعتهای اقلیت. ده سال بعد، او کمپین «من هم» را به راه انداخت و امروز این کار را در سازمان غیرانتفاعی دختران خواهان برابری جنسیتی ادامه میدهد که کارش کمک به دختران جوان برای تعیین سرنوشت خود است.
🔷تعداد کمی از این موضوع ابراز ناامیدی کردهاند که #من_هم فاقد نقشهی عملی برای «آن چه بعد از این پیش میآید» است. چگونه این جریان را به تغییری واقعی و ساختارمند تبدیل کنیم؟
🔸من جنبش من هم را به صورت هشتگ آغاز نکردم و حتی اگر مجال این کار را داشتم، احتمالا به این نحو انجامش نمیدادم. به گمانم تماشای آنچه به طور موازی اتفاق افتاد زیباست، اما آنچه نگرانم میکند این است که حال تمام این نجاتیافتگان چه میخواهند بکنند؟ ما شاهد حجم بالای افشاگری در شبکههای اجتماعی هستیم و اگر هنوز درگیرودار کنار آمدن با افشاگری هستید، پس احتمالا آمادگی آن را
نداشتهاید.
💭روندش از این قرار است که باید به پاسگاه پلیس محلی بروید، جرم را گزارش کنید و بعد آنها شما را به مرکز مبارزه با بحران تجاوز ارجاع میدهند. زمانی که این روند را فهمیدم وحشت زده شدم. این فرایند مانع بزرگی برای ماست، زیرا به پلیس اعتماد نداریم. پس زمانی که میگویم باید به دنبال رویکردهای بدیل برای عدالت باشیم، از عدالت ترمیمی و عدالت تحول آفرین صحبت میکنم.
#آزرجنسی
#عدالت_ترمیمی
👈🏽ادامهی مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏽
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30553&rhash=3ec4f87be6d7d1
✍🏽الیزابت آدتیبا و تارانا بورکه
#بیدارزنی: هاروی واینستین. کوین اسپیسی. لوئیس سی کِی. خبری از فروکش کردن طغیان اتهامهای تعرض جنسی در هالیوود نیست. آلیسا میلانوی بازیگر باعث شد تا #من_هم فراگیر شود، با این حال در سراسر کشور زنان (همچنین عدهای از مردان) از این هشتگ برای به اشتراک گذاشتن تجربههای تجاوز، تعرض و خشونتشان استفاده کردهاند اما کمپین «من هم» دههها قبل شروع شده بود؛ خاستگاه جنبش به دو دههی قبل باز میگردد، زمانی که تارانا بورکه سرپرست یک کمپ جوانان بود، با دختر سیاهپوستی آشنا شد که مورد تجاوز قرار گرفته بود. طی تعاملشان، بورکه پی برد که عبارت «من هم» میتواند نجاتیافتگان را از شرمی که احساس میکنند رها کند و در خدمت قدرتافزایی آنها درآید – به خصوص در جماعتهای اقلیت. ده سال بعد، او کمپین «من هم» را به راه انداخت و امروز این کار را در سازمان غیرانتفاعی دختران خواهان برابری جنسیتی ادامه میدهد که کارش کمک به دختران جوان برای تعیین سرنوشت خود است.
🔷تعداد کمی از این موضوع ابراز ناامیدی کردهاند که #من_هم فاقد نقشهی عملی برای «آن چه بعد از این پیش میآید» است. چگونه این جریان را به تغییری واقعی و ساختارمند تبدیل کنیم؟
🔸من جنبش من هم را به صورت هشتگ آغاز نکردم و حتی اگر مجال این کار را داشتم، احتمالا به این نحو انجامش نمیدادم. به گمانم تماشای آنچه به طور موازی اتفاق افتاد زیباست، اما آنچه نگرانم میکند این است که حال تمام این نجاتیافتگان چه میخواهند بکنند؟ ما شاهد حجم بالای افشاگری در شبکههای اجتماعی هستیم و اگر هنوز درگیرودار کنار آمدن با افشاگری هستید، پس احتمالا آمادگی آن را
نداشتهاید.
💭روندش از این قرار است که باید به پاسگاه پلیس محلی بروید، جرم را گزارش کنید و بعد آنها شما را به مرکز مبارزه با بحران تجاوز ارجاع میدهند. زمانی که این روند را فهمیدم وحشت زده شدم. این فرایند مانع بزرگی برای ماست، زیرا به پلیس اعتماد نداریم. پس زمانی که میگویم باید به دنبال رویکردهای بدیل برای عدالت باشیم، از عدالت ترمیمی و عدالت تحول آفرین صحبت میکنم.
#آزرجنسی
#عدالت_ترمیمی
👈🏽ادامهی مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏽
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30553&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
تارانا بورکه میگوید #من _هم باید بر جماعتهای حاشیهای متمرکز شود - بیدارزنی
باید فهم روشنتری از این پیدا کنیم که عدالت چیست و مردم برای اینکه حال خوبی داشته باشند به چه چیزی نیاز دارند؛ و اگر قرار است زمانی در اجتماعمان التیام پیدا کنیم، باید توامان مرتکبشدگان و نجات یافتگان را التیام دهیم، در غیر این صورت در دور باطل میافتیم.
📝فراخوان گفتگو پیرامون روایتگری خشونت جنسی و مسئولیت اجتماعی ما
#بیدارزنی: خشونت جنسی هرگونه رفتار غیراجتماعی است که توهین، آزار کلامی و تهدید جنسی، لمس کردن، حمله جنسی تا تجاوز را در برمیگیرد. این نوع خشونت ممکن است در حیطه زندگی خصوصی و خانوادگی یا در حیطه زندگی اجتماعی روی دهد. سالانه میلیونها زن و کودک در سراسر جهان قربانی حملهها، تجاوزها و سوءاستفادههای جنسی میشوند. سازمان جهانی بهداشت (۲۰۰۲) اعلام کرد ۱۵۰ میلیون دختر و ۷۳ میلیون پسر زیر ۱۸ سال در جهان مورد آزار جنسی قرارگرفتهاند.
🔺در ایران به دلایل ساختاری آمار دقیقی برای تجاوزها و آزارهای جنسی زنان و کودکان وجود ندارد. زنان اغلب از گزارش آزار و تجاوز جنسی به پلیس رو گردانند. ارتباط آنان با آزارگر و ترس از انتقامجویی وی، در سایه فقدان قوانین حمایتی، ترس از برخورد دستگاه عدالت کیفری، لزوم حفظ آبرو و شرم داشتن از بیان ماجرا و ترس از مقصر قلمداد شدن توسط جامعه و از همه مهمتر ساختار نابرابر قدرت بهویژه برای زنانی که در گرهگاه انواع ستم (جنسیتی، طبقاتی، قومیتی/ نژادی) قرار دارند، آنها را از مراجعه به مراجع قضایی باز می دارد. نبود قوانین مربوط به جرمانگاری درست در این زمینه و عدم وجود آمار قابل اتکا در این مسئله به ناشناخته ماندن علل و آثار آن دامن میزند.
🔺انتشار این روایتها از همان ابتدا با چالشهایی روبرو بوده است. چالشهایی که نیازمند گفتگوی جمعی برای هدایت این مبارزه به سمت و سویی هدفمند است. اگرچه از همان ابتدا نیز تحلیلهایی درباره این حرکت آغاز شد. اما اکنون با کاسته شدن از جوش و خروش آن، حرف و حدیثهای بسیاری مطرح شده و لازم است با نگاهی دقیقتر به مسیر این حرکت بنگریم و با خرد جمعی تلاش کنیم این جریان در راستای اهداف جنبش حقخواهی زنان قرار گیرد.
#روایت_آزار
#من_هم
#metoo
👈🏽ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏾
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30577&rhash=3ec4f87be6d7d1
#بیدارزنی: خشونت جنسی هرگونه رفتار غیراجتماعی است که توهین، آزار کلامی و تهدید جنسی، لمس کردن، حمله جنسی تا تجاوز را در برمیگیرد. این نوع خشونت ممکن است در حیطه زندگی خصوصی و خانوادگی یا در حیطه زندگی اجتماعی روی دهد. سالانه میلیونها زن و کودک در سراسر جهان قربانی حملهها، تجاوزها و سوءاستفادههای جنسی میشوند. سازمان جهانی بهداشت (۲۰۰۲) اعلام کرد ۱۵۰ میلیون دختر و ۷۳ میلیون پسر زیر ۱۸ سال در جهان مورد آزار جنسی قرارگرفتهاند.
🔺در ایران به دلایل ساختاری آمار دقیقی برای تجاوزها و آزارهای جنسی زنان و کودکان وجود ندارد. زنان اغلب از گزارش آزار و تجاوز جنسی به پلیس رو گردانند. ارتباط آنان با آزارگر و ترس از انتقامجویی وی، در سایه فقدان قوانین حمایتی، ترس از برخورد دستگاه عدالت کیفری، لزوم حفظ آبرو و شرم داشتن از بیان ماجرا و ترس از مقصر قلمداد شدن توسط جامعه و از همه مهمتر ساختار نابرابر قدرت بهویژه برای زنانی که در گرهگاه انواع ستم (جنسیتی، طبقاتی، قومیتی/ نژادی) قرار دارند، آنها را از مراجعه به مراجع قضایی باز می دارد. نبود قوانین مربوط به جرمانگاری درست در این زمینه و عدم وجود آمار قابل اتکا در این مسئله به ناشناخته ماندن علل و آثار آن دامن میزند.
🔺انتشار این روایتها از همان ابتدا با چالشهایی روبرو بوده است. چالشهایی که نیازمند گفتگوی جمعی برای هدایت این مبارزه به سمت و سویی هدفمند است. اگرچه از همان ابتدا نیز تحلیلهایی درباره این حرکت آغاز شد. اما اکنون با کاسته شدن از جوش و خروش آن، حرف و حدیثهای بسیاری مطرح شده و لازم است با نگاهی دقیقتر به مسیر این حرکت بنگریم و با خرد جمعی تلاش کنیم این جریان در راستای اهداف جنبش حقخواهی زنان قرار گیرد.
#روایت_آزار
#من_هم
#metoo
👈🏽ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏾
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30577&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
فراخوان گفتگو پیرامون روایتگری خشونت جنسی و مسئولیت اجتماعی ما - بیدارزنی
این متن فراخوانی است به گفتگو پیرامون روایتگری آزار جنسی و چالش های آن برای هدفمند کردن و تداوم بخشی به حرکت مقابله با آزار جنسی در ایران
📌«من هم؛ جنگی برای زنان یا میان زنان؟»
📍وقتی شخصی سیاسی نمیشود
✍🏽سپیده جدیری
🔺در آستانه فرا رسیدن ۲۵ نوامبر هیات تحریریه بیدارزنی ،طی فراخوانی با بر شمردن برخی از انتقادات مطرح شده در مورد وضعیت جنبش« می تو» در ایران و همچنین برخی از چالش های پیش روی این جنبش ، از فعالان زنان، مدنی و دغدغه مندان و علاقه مندان این حوزه خواست که نگاه و دیدگاه های خود را در مورد وضعیت این جنبش و چگونگی سازوکار حرکت درست این جنبش در کشور مطرح کنند و آن چه که ذیل می خوانید یکی از مطالب رسیده به این فراخوان است . لزوما مطالب منتشر شده در پاسخ به این فراخوان موید نگاه هیات تحریریه بیدارزنی نیست.
🔸«در گروهی که تشکیل دادهایم، چندان تلاشی برای حل مشکلات شخصی و فوریِ زنانِ گروه انجام نمیدهیم. ما بیشتر، موضوعات را بر اساس دو اسلوب انتخاب میکنیم، در یک گروه کوچک برایمان این امکان وجود دارد که به نوبت سوالاتی را در جلسهمان طرح کنیم (بهطور مثال: کدام را ترجیح میدادید/میدهید، اینکه فرزندتان دختر باشد یا پسر یا اصلا فرزندی نداشته باشید و چرا؟ رابطهتان چطور میشود اگر مردِ شما درآمدش از شما بیشتر/کمتر باشد؟) بعد، یک به یکِ زنانِ اتاق، بر اساس تجربهی شخصیمان به سوالات پاسخ میدهیم. در پایان جلسه، گفتهها را جمعبندی میکنیم، نقاط مشترک را مییابیم و به یک نتیجهگیری کلی میرسیم.»
📍به نام کارگران و به کام نخبگان
🔸سال ۲۰۰۶ که «تارانا برک» (زن سیاهپوستی که خود تجربهی تجاوز را پشت سر گذاشته بود)، جنبشِ «من هم» را با هدف کمک به زنان و دخترانِ به خصوص رنگینپوستی که قربانی خشونت جنسی شده بودند به راه انداخت، شاید هرگز تصور نمیکرد که بیش از ده سال بعد، چند ستارهی سفیدپوستِ هالیوود با بهره گرفتن از امتیازات طبقاتی و نژادی خود باعث شوند جنبشی که بسیار کمتر از اینها شناخته شده بود، تبدیل به «هشتگی» شود که میلیونها پست را در شبکههای اجتماعی به خود اختصاص دهد وحتی در دورترین نقاط جهان نیز بر سر زبانها بیفتد. اینجا بود که صدای برک بلند شد که این جنبش را فراتر از یک هشتگ میداند.
#آزارجنسی
#من_هم
#metoo
@bidarzani
👈🏾ادامهی مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏾
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30700&rhash=3ec4f87be6d7d1
📍وقتی شخصی سیاسی نمیشود
✍🏽سپیده جدیری
🔺در آستانه فرا رسیدن ۲۵ نوامبر هیات تحریریه بیدارزنی ،طی فراخوانی با بر شمردن برخی از انتقادات مطرح شده در مورد وضعیت جنبش« می تو» در ایران و همچنین برخی از چالش های پیش روی این جنبش ، از فعالان زنان، مدنی و دغدغه مندان و علاقه مندان این حوزه خواست که نگاه و دیدگاه های خود را در مورد وضعیت این جنبش و چگونگی سازوکار حرکت درست این جنبش در کشور مطرح کنند و آن چه که ذیل می خوانید یکی از مطالب رسیده به این فراخوان است . لزوما مطالب منتشر شده در پاسخ به این فراخوان موید نگاه هیات تحریریه بیدارزنی نیست.
🔸«در گروهی که تشکیل دادهایم، چندان تلاشی برای حل مشکلات شخصی و فوریِ زنانِ گروه انجام نمیدهیم. ما بیشتر، موضوعات را بر اساس دو اسلوب انتخاب میکنیم، در یک گروه کوچک برایمان این امکان وجود دارد که به نوبت سوالاتی را در جلسهمان طرح کنیم (بهطور مثال: کدام را ترجیح میدادید/میدهید، اینکه فرزندتان دختر باشد یا پسر یا اصلا فرزندی نداشته باشید و چرا؟ رابطهتان چطور میشود اگر مردِ شما درآمدش از شما بیشتر/کمتر باشد؟) بعد، یک به یکِ زنانِ اتاق، بر اساس تجربهی شخصیمان به سوالات پاسخ میدهیم. در پایان جلسه، گفتهها را جمعبندی میکنیم، نقاط مشترک را مییابیم و به یک نتیجهگیری کلی میرسیم.»
📍به نام کارگران و به کام نخبگان
🔸سال ۲۰۰۶ که «تارانا برک» (زن سیاهپوستی که خود تجربهی تجاوز را پشت سر گذاشته بود)، جنبشِ «من هم» را با هدف کمک به زنان و دخترانِ به خصوص رنگینپوستی که قربانی خشونت جنسی شده بودند به راه انداخت، شاید هرگز تصور نمیکرد که بیش از ده سال بعد، چند ستارهی سفیدپوستِ هالیوود با بهره گرفتن از امتیازات طبقاتی و نژادی خود باعث شوند جنبشی که بسیار کمتر از اینها شناخته شده بود، تبدیل به «هشتگی» شود که میلیونها پست را در شبکههای اجتماعی به خود اختصاص دهد وحتی در دورترین نقاط جهان نیز بر سر زبانها بیفتد. اینجا بود که صدای برک بلند شد که این جنبش را فراتر از یک هشتگ میداند.
#آزارجنسی
#من_هم
#metoo
@bidarzani
👈🏾ادامهی مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏾
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30700&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
وقتی شخصی سیاسی نمیشود
این مطلب به نقد جنبش «من هم» در آمریکا و ایران می پردازد. نویسنده معتقد است جریان من هم نخبه گراست و به یک حرکت جمعی مبدل نمی شود
🔻آزاردیدگان «الف.پ» در گفتگو با دیدبان آزار روایت کردند
🔶«از او تقاضای کار کردم، او به من تجاوز کرد»
✍🏽الهه محمدی
🔹شهریور امسال موعدی بود برای زنانی که هرچند گه گاه صدایشان را علیه آزارهای جنسی در شبکههای اجتماعی بلند کرده بودند اما این بار با روایتهایی جمعی حرکتی را رقم زدند که حالا جنبش «می توی ایرانی» خوانده میشود.
🔹یکی از افرادی که مدتی پیش روایاتی درباره آزارهای جنسیاش منتشر شد، «الف.پ» منتقد سینماست. چند نفر از آزاردیدگان با فرستادن روایتهایشان به «دیدبان آزار» از آزارهای او نوشتند. با هفت نفر از کسانی که «الف.پ» آنها را آزار داده و یا شاهد آزارهای او بودند، مصاحبه شد و چهار نفر دیگر موافق انتشار روایتشان نبودند.
🔹«نگار اسکندرفر»، مدیر موسسه کارنامه هم در گفتوگو با «دیدبان آزار» گفت که در زمان تدریس «الف.پ» در این موسسه گزارشی مبنی بر آزار جنسی شاگردان او به دستش نرسیده است.
🔹«الف.پ» با نشریات متعددی همکاری داشته و در مراکز آموزشی مختلفی مثل موسسه فرهنگی هنری کارنامه، کارگاه آزاد فیلم مسعود کیمیایی و ... تدریس میکرده است. او از پاییز امسال کارش را در رادیو فردا آغاز کرده است.
🔹«چون تن به خواستههای او ندادم مدام تحقیرم میکرد»، «از من میخواست به سکس گروپهای او بپیوندم»، «حرفهای رکیک جنسی میزد و عکس لخت خودش را در دایرکت میفرستاد»؛ اینها جملاتی از راویان آزارهای جنسی «الف.پ» است؛ زنانی که یا شاگرد او بوده و یا به واسطه کارشان با او ارتباط داشتهاند.
🔹«سین» یکی از شاگردان «الف.پ» در موسسه کارنامه بوده؛ «من برای اینکه درباره کار با او صحبت کنم به خانهاش رفتم و تا وارد شدم او شروع به دستدرازی و تعرض کرد. هر چقدر هم که او را پس میزدم فایده نداشت. هر کاری دلش خواست با من کرد و من به خانه برگشتم. بعد از آن روز چند بار پیامهای جنسی به من داد و تقاضای سکس میکرد. پیشنهاد سکس سه نفره میداد و میگفت حیف که متاهل نیستی! وقتی با مخالفت من رو به رو میشد تحقیرم میکرد و میگفت "بیلیاقتِ خنگِ کودن تو هیچی نمیشی و..." دچار افسردگی شدم و به هیچکس هیچی نگفتم چون خودم را مقصر میدانستم.»
🔹«ز»، یکی دیگر از شاگردان او میگوید:«یک تاکسی گرفتیم و تصور من این بود که به طور معلم و شاگردی او جلو مینشیند من هم عقب، اما یکدفعه دیدم هر دوی ما عقب نشستهایم. نشستیم و در حالی که در حال تعریف کردن خاطره بود دائم به من نزدیکتر میشد و بعد یک جایی دستش را لای پای من گذاشت و سوالی که پرسید این بود که تو مشروب میخوری؟ من گفتم که گاهی میخورم. حالا که به موضوع فکر میکنم، نمیدانم که حتی میدانست من چند سال دارم؟ شاید هم سن من برایش اهمیت نداشت اما پیش خودش فکر نکرد که چرا این سوال را از یک دختر ۱۸ ساله میپرسد».
🔹«الف» یکی از خبرنگارانی است که هم خودش تجربه آزار «الف.پ» را داشته و هم شاهد آزارگریهای او بوده است؛ «گفت اگر لاغر شوی به تو یک سکس گروهی هدیه میدهم. شنیده بودم که به بعضی از خبرنگاران دیگر هم همین پیشنهادات را داده بود.»
🔹سیمین کاظمی، جامعهشناس معتقد است فقدان سازوکارهای نظارتی بر رفتار افراد ذینفوذ آنها را در موقعیتی قرار میدهد که بتوانند از زیردستان سوءاستفاده یا بر آنها اعمال قدرت کنند.
او در گفتوگو با «دیدبان آزار» میگوید: «روابط نابرابر قدرت بین مرد و زن در فراهم کردن بستر برای آزارهای جنسی عاملی کلیدی است.»
@bidarzani
متن کامل این گزارش را در لینک زیر بخوانید:
http://harasswatch.com/news/1651/-از-او-تقاضای-کار-کردم-او-به-من-تجاوز-کرد-
🔶«از او تقاضای کار کردم، او به من تجاوز کرد»
✍🏽الهه محمدی
🔹شهریور امسال موعدی بود برای زنانی که هرچند گه گاه صدایشان را علیه آزارهای جنسی در شبکههای اجتماعی بلند کرده بودند اما این بار با روایتهایی جمعی حرکتی را رقم زدند که حالا جنبش «می توی ایرانی» خوانده میشود.
🔹یکی از افرادی که مدتی پیش روایاتی درباره آزارهای جنسیاش منتشر شد، «الف.پ» منتقد سینماست. چند نفر از آزاردیدگان با فرستادن روایتهایشان به «دیدبان آزار» از آزارهای او نوشتند. با هفت نفر از کسانی که «الف.پ» آنها را آزار داده و یا شاهد آزارهای او بودند، مصاحبه شد و چهار نفر دیگر موافق انتشار روایتشان نبودند.
🔹«نگار اسکندرفر»، مدیر موسسه کارنامه هم در گفتوگو با «دیدبان آزار» گفت که در زمان تدریس «الف.پ» در این موسسه گزارشی مبنی بر آزار جنسی شاگردان او به دستش نرسیده است.
🔹«الف.پ» با نشریات متعددی همکاری داشته و در مراکز آموزشی مختلفی مثل موسسه فرهنگی هنری کارنامه، کارگاه آزاد فیلم مسعود کیمیایی و ... تدریس میکرده است. او از پاییز امسال کارش را در رادیو فردا آغاز کرده است.
🔹«چون تن به خواستههای او ندادم مدام تحقیرم میکرد»، «از من میخواست به سکس گروپهای او بپیوندم»، «حرفهای رکیک جنسی میزد و عکس لخت خودش را در دایرکت میفرستاد»؛ اینها جملاتی از راویان آزارهای جنسی «الف.پ» است؛ زنانی که یا شاگرد او بوده و یا به واسطه کارشان با او ارتباط داشتهاند.
🔹«سین» یکی از شاگردان «الف.پ» در موسسه کارنامه بوده؛ «من برای اینکه درباره کار با او صحبت کنم به خانهاش رفتم و تا وارد شدم او شروع به دستدرازی و تعرض کرد. هر چقدر هم که او را پس میزدم فایده نداشت. هر کاری دلش خواست با من کرد و من به خانه برگشتم. بعد از آن روز چند بار پیامهای جنسی به من داد و تقاضای سکس میکرد. پیشنهاد سکس سه نفره میداد و میگفت حیف که متاهل نیستی! وقتی با مخالفت من رو به رو میشد تحقیرم میکرد و میگفت "بیلیاقتِ خنگِ کودن تو هیچی نمیشی و..." دچار افسردگی شدم و به هیچکس هیچی نگفتم چون خودم را مقصر میدانستم.»
🔹«ز»، یکی دیگر از شاگردان او میگوید:«یک تاکسی گرفتیم و تصور من این بود که به طور معلم و شاگردی او جلو مینشیند من هم عقب، اما یکدفعه دیدم هر دوی ما عقب نشستهایم. نشستیم و در حالی که در حال تعریف کردن خاطره بود دائم به من نزدیکتر میشد و بعد یک جایی دستش را لای پای من گذاشت و سوالی که پرسید این بود که تو مشروب میخوری؟ من گفتم که گاهی میخورم. حالا که به موضوع فکر میکنم، نمیدانم که حتی میدانست من چند سال دارم؟ شاید هم سن من برایش اهمیت نداشت اما پیش خودش فکر نکرد که چرا این سوال را از یک دختر ۱۸ ساله میپرسد».
🔹«الف» یکی از خبرنگارانی است که هم خودش تجربه آزار «الف.پ» را داشته و هم شاهد آزارگریهای او بوده است؛ «گفت اگر لاغر شوی به تو یک سکس گروهی هدیه میدهم. شنیده بودم که به بعضی از خبرنگاران دیگر هم همین پیشنهادات را داده بود.»
🔹سیمین کاظمی، جامعهشناس معتقد است فقدان سازوکارهای نظارتی بر رفتار افراد ذینفوذ آنها را در موقعیتی قرار میدهد که بتوانند از زیردستان سوءاستفاده یا بر آنها اعمال قدرت کنند.
او در گفتوگو با «دیدبان آزار» میگوید: «روابط نابرابر قدرت بین مرد و زن در فراهم کردن بستر برای آزارهای جنسی عاملی کلیدی است.»
@bidarzani
متن کامل این گزارش را در لینک زیر بخوانید:
http://harasswatch.com/news/1651/-از-او-تقاضای-کار-کردم-او-به-من-تجاوز-کرد-
دیدبان آزار
«از او تقاضای کار کردم، او به من تجاوز کرد»
یکی از افرادی که مدتی پیش روایاتی درباره آزارهای جنسیاش در صفحه اینستاگرامی«#من_هم» منتشر شد، «الف.پ» منتقد سینماست. چند نفر از آزاردیدگان با فرستادن روایتهایشان به «دیدبان آزار» از آزارهای او نوشتند. با هفت نفر از کسانی که «الف.پ» آنها را آزار دا
📌 **جنبش «من هم» در ایران و بومیسازی آن**
✍🏽مینو حیدری کایدان
🔸بیدارزنی: #آزارجنسی و #تجاوز تقریبا در همه کشورها وجود دارد و امری مختص به ایران نیست، اما هر کشور یا فرهنگی واکنش متفاوتی به آن دارد. «سکوت» رایجترین واکنش زنان در برابر آزار و تجاوز در همه کشورها است. بازماندگان خشونت جنسی تقریبا در همه جا در مواجه با آزار جنسی و تجاوز سکوت میکنند چرا که روابط قدرت به گونهای است که دست و پای آزاردیده را میبندد. از مناسبات «قدرت» در خانواده و جامعه ایران گرفته تا روابط قدرت در هالیوود و قدرت و شهرت تهیهکنندگان فیلم. اما دیگر نمیتوان گفت سکوت فصل مشترک زنان کشورهای مختلف در برابر آزار و تجاوز جنسی است چرا که این سکوت هر بار به شیوههای مختلفی شکسته شده است؛ از اعتراضات و تجمعات خیابانی و شکایتهای جمعی علیه آزارگر در آمریکای لاتین، هند، مصر و ایران گرفته تا جنبش «من هم» در ایالاتمتحده و سایر کشورها.
🔸اگر جنبش «من هم» را صرفا یک افشاگری با ماهیتی فردگرایانه بدانیم، به زیر کشیدن واینستین (و امثال او) میتواند تنها دستاورد محسوب شود. در حالیکه این تنها بخشی از قدرت «من هم» بوده است. این جنبش توانست در فرهنگ ایالاتمتحده راه خود را به خوبی باز کند، بیآنکه قدرت و جهت رسانهها را از یکسو و شهرت و قدرت سلبریتیها را از سوی دیگر، در اقبال یافتن این جنبش نادیده بگیریم. اما آیا توانسته است در زمین ناهموار ایران با مختصات فرهنگیاش راه خود را بازکرده و پیش برود؟
🔸این متن نگاهی دارد به مسئله بومیسازی جنبش «من هم» در ایران با طرح این پرسش مهم که چگونه این جنبش در فرهنگ ایران میتواند گسترده شود و به نتایج موردنظر برسد؟
🔻ادامه مطلب
از مجموعه مطالب ویژه نامه جمعی از فعالین زنان: «همصدایی علیه سکوت»، به مناسبت روز جهانی زن
#من_هم
@bidarzani | بیدارزنی
✍🏽مینو حیدری کایدان
🔸بیدارزنی: #آزارجنسی و #تجاوز تقریبا در همه کشورها وجود دارد و امری مختص به ایران نیست، اما هر کشور یا فرهنگی واکنش متفاوتی به آن دارد. «سکوت» رایجترین واکنش زنان در برابر آزار و تجاوز در همه کشورها است. بازماندگان خشونت جنسی تقریبا در همه جا در مواجه با آزار جنسی و تجاوز سکوت میکنند چرا که روابط قدرت به گونهای است که دست و پای آزاردیده را میبندد. از مناسبات «قدرت» در خانواده و جامعه ایران گرفته تا روابط قدرت در هالیوود و قدرت و شهرت تهیهکنندگان فیلم. اما دیگر نمیتوان گفت سکوت فصل مشترک زنان کشورهای مختلف در برابر آزار و تجاوز جنسی است چرا که این سکوت هر بار به شیوههای مختلفی شکسته شده است؛ از اعتراضات و تجمعات خیابانی و شکایتهای جمعی علیه آزارگر در آمریکای لاتین، هند، مصر و ایران گرفته تا جنبش «من هم» در ایالاتمتحده و سایر کشورها.
🔸اگر جنبش «من هم» را صرفا یک افشاگری با ماهیتی فردگرایانه بدانیم، به زیر کشیدن واینستین (و امثال او) میتواند تنها دستاورد محسوب شود. در حالیکه این تنها بخشی از قدرت «من هم» بوده است. این جنبش توانست در فرهنگ ایالاتمتحده راه خود را به خوبی باز کند، بیآنکه قدرت و جهت رسانهها را از یکسو و شهرت و قدرت سلبریتیها را از سوی دیگر، در اقبال یافتن این جنبش نادیده بگیریم. اما آیا توانسته است در زمین ناهموار ایران با مختصات فرهنگیاش راه خود را بازکرده و پیش برود؟
🔸این متن نگاهی دارد به مسئله بومیسازی جنبش «من هم» در ایران با طرح این پرسش مهم که چگونه این جنبش در فرهنگ ایران میتواند گسترده شود و به نتایج موردنظر برسد؟
🔻ادامه مطلب
از مجموعه مطالب ویژه نامه جمعی از فعالین زنان: «همصدایی علیه سکوت»، به مناسبت روز جهانی زن
#من_هم
@bidarzani | بیدارزنی
----(سایت در دست تعمیر است)----
جنبش «من هم» در ایران و بومیسازی آن
جنبش «من هم» توانست تابوشکنی کند اما نمیتواند به افشاگری محدود بماند چرا که در ذات خود خواهان بر هم زدن مناسبات قدرت است.
📌صدایمان از دیوار «دانشگاه» بلندتر است
✍سروناز احمدی، البرز مشیری
📍بیدارزنی: سابقه تبعیض جنسیتی نهتنها در ساختار دانشگاه، بلکه در گروههای فعال دانشجویی نیز دیرینه است. درحالیکه ستم جنسیتی موضوع فعالیت بسیاری از این گروههاست، اما بسیاریشان به علت تفوق ساختار مردسالار بر گروه و مناسباتشان، با تبعیض دست به گریباناند. بدون شک جنبش دانشجویی معاصر به علت مشارکت روزافزون زنان و افزایش حساسیتها نسبت به ستم جنسیتی و پراتیکها و فعالیتهای معطوف به مسئله زنان، گامی بلند بهسوی برابری برداشته است؛ اما گفتمان جریانهای دانشجویی دغدغهمند نسبت به ستم جنسیتی، هنوز تا درونی کردن آگاهی فمینیستی در اعضا و گفتمانش فاصله دارد.
📍پس از برآمدن حرکت #من_هم در ایران بنا داریم در این متن پارهای از ملاحظات را در خصوص گروههای دانشجویی فعال دغدغهمند نسبت به تبعیض جنسیتی و مورد مشخص آزار جنسی بیان کنیم. ما معتقدیم حرکت بهسوی راه حلی جمعی بدون عزیمت از خود و نقد درون ماندگار گروههای فعال ممکن نیست؛ یعنی ابتدا باید از درون تنگناهای نظم موجود به ستیز علیه همین نظم برخاست تا بتوان افقی برای مبارزات آتی و بازکردن کلاف پیچیده تبعیض جنسیتی ترسیم کرد.
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://bidarzani.com/35018
✍سروناز احمدی، البرز مشیری
📍بیدارزنی: سابقه تبعیض جنسیتی نهتنها در ساختار دانشگاه، بلکه در گروههای فعال دانشجویی نیز دیرینه است. درحالیکه ستم جنسیتی موضوع فعالیت بسیاری از این گروههاست، اما بسیاریشان به علت تفوق ساختار مردسالار بر گروه و مناسباتشان، با تبعیض دست به گریباناند. بدون شک جنبش دانشجویی معاصر به علت مشارکت روزافزون زنان و افزایش حساسیتها نسبت به ستم جنسیتی و پراتیکها و فعالیتهای معطوف به مسئله زنان، گامی بلند بهسوی برابری برداشته است؛ اما گفتمان جریانهای دانشجویی دغدغهمند نسبت به ستم جنسیتی، هنوز تا درونی کردن آگاهی فمینیستی در اعضا و گفتمانش فاصله دارد.
📍پس از برآمدن حرکت #من_هم در ایران بنا داریم در این متن پارهای از ملاحظات را در خصوص گروههای دانشجویی فعال دغدغهمند نسبت به تبعیض جنسیتی و مورد مشخص آزار جنسی بیان کنیم. ما معتقدیم حرکت بهسوی راه حلی جمعی بدون عزیمت از خود و نقد درون ماندگار گروههای فعال ممکن نیست؛ یعنی ابتدا باید از درون تنگناهای نظم موجود به ستیز علیه همین نظم برخاست تا بتوان افقی برای مبارزات آتی و بازکردن کلاف پیچیده تبعیض جنسیتی ترسیم کرد.
ادامه مطلب را در لینک زیر بخوانید:
https://bidarzani.com/35018
بیدارزنی
صدایمان از دیوار «دانشگاه» بلندتر است/ سروناز احمدی، البرز مشیری - بیدارزنی
نویسندگان مقاله به مسئله تبعیض جنسیتی و خشونت جنسی در دانشگاه اشاره کرده و یکی از راهحلهای برونرفت از آن را ساخت جمع میدانند.
🟣 از مجموعه مطالب ویژهنامه جمعی از فعالین زنان: «همصدایی علیه سکوت» به مناسبت روز جهانی زن
📌 عدالت ترمیمی و جنبش «من هم»
✍🏽 منیژه موذن
«عدالت ترمیمی مفهومی کمتر شناختهشده در مبحث آزار جنسی و تجاوز است. مفهومی که در کنار نقصان مجازات کیفری و وجود قوانین مردسالار بعضاً بهعنوان راهی برای مماشات و همراهی با آزارگر برداشت میشود. این رویکرد که از دهه ۷٠ میلادی موردتوجه قرار گرفت با آغاز جنبش «من هم» در سال ۲٠۱۷ و برگزاری دادگاههای آزارگران جنسی بار دیگر تبدیل به موضوعی چالشبرانگیز شد. آیا عدالت ترمیمی به معنای کنار گذاشتن مجازات کیفری است؟
اقدامات ترمیمی ریشه در عدالت ترمیمی دارد. روشی برای بررسی عدالت کیفری که تأکید بر ترمیم آسیب وارده بر افراد و روابط است نه فقط مجازات مجرمان. اصطلاح عدالت ترمیمی در دهه ۱۹۷٠ میلادی برای توصیف روشی برای پاسخ به جرم ابداع شد که در درجه اول معطوف به جبران خسارت ناشی از عمل مجرمانه و بازیابی کرامت و سعادت همه افراد درگیر است.
عدالت ترمیمی در سالهای اخیر با جنبش اصلاحات عدالت کیفری محبوبیت بیشتری پیداکرده است، گرچه ریشههای آن را میتوان در جوامع بومی در سراسر جهان جستجو کرد».
ادامهی مطلب را در سایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/34871
#من_هم #عدالت_ترمیمی
@bidarzani
📌 عدالت ترمیمی و جنبش «من هم»
✍🏽 منیژه موذن
«عدالت ترمیمی مفهومی کمتر شناختهشده در مبحث آزار جنسی و تجاوز است. مفهومی که در کنار نقصان مجازات کیفری و وجود قوانین مردسالار بعضاً بهعنوان راهی برای مماشات و همراهی با آزارگر برداشت میشود. این رویکرد که از دهه ۷٠ میلادی موردتوجه قرار گرفت با آغاز جنبش «من هم» در سال ۲٠۱۷ و برگزاری دادگاههای آزارگران جنسی بار دیگر تبدیل به موضوعی چالشبرانگیز شد. آیا عدالت ترمیمی به معنای کنار گذاشتن مجازات کیفری است؟
اقدامات ترمیمی ریشه در عدالت ترمیمی دارد. روشی برای بررسی عدالت کیفری که تأکید بر ترمیم آسیب وارده بر افراد و روابط است نه فقط مجازات مجرمان. اصطلاح عدالت ترمیمی در دهه ۱۹۷٠ میلادی برای توصیف روشی برای پاسخ به جرم ابداع شد که در درجه اول معطوف به جبران خسارت ناشی از عمل مجرمانه و بازیابی کرامت و سعادت همه افراد درگیر است.
عدالت ترمیمی در سالهای اخیر با جنبش اصلاحات عدالت کیفری محبوبیت بیشتری پیداکرده است، گرچه ریشههای آن را میتوان در جوامع بومی در سراسر جهان جستجو کرد».
ادامهی مطلب را در سایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/34871
#من_هم #عدالت_ترمیمی
@bidarzani
بیدارزنی
عدالت ترمیمی و جنبش «من هم» - بیدارزنی
عدالت ترمیمی از دهه ۷۰ میلادی مورد توجه قرار گرفت اما پس از جنبش «من هم» و برگزاری دادگاههای آزارگران جنسی، بار دیگر چالشبرانگیز شد.
📌 آزار جنسی و روایتگری، وقتی با هویت خود فریاد میزنی
✍🏽 نیلوفر حامدی
مجموعه مطالب ویژهنامه جمعی از فعالین زنان: «همصدایی علیه سکوت» به مناسبت روز جهانی زن
از متن: بازگشت عاملیت زن با روایتگری از آزار جنسی
«بورلی انگل»، روانشناس، در یادداشتی با عنوان «چرا بازماندگان آزار جنسی زودتر قدم پیش نمیگذارند؟» دلایل محکمی در این زمینه اراده میدهد. او شرم، انکار و خرد شمردن، اعتماد به نفس پایین، ترس از عواقب، کمبود اطلاعات، احساس درماندگی و ناامیدی، سابقه تعرض جنسی و فراموشی تحت تاثیر مستی و مواد مخدر را از جمله مهمترین عللی میداند که بازماندگان جنسی یا هیچ وقت دست به انتشار روایت خود نمیزنند و این تجربه دردناک را تا همیشه در سینه خود نگه میدارند و یا اینکه بعد از گذشت مدت طولانی زبان به سخن میگشایند. در میانه جنبش #من_هم در ایران، در شرایطی که فضای مجازی پر شده بود از روایتهای آزار جنسی که متهمانش گاه شناخته شده و گاه گمنام بودند، برخی هم از این نوشتند که چرا گزارش نکردند؟ چرا زودتر لب به سخن نگشودند. وقتی به علل این افراد نگاه کنیم به همان نکاتی میرسیم که بورلی انگل هم به آن اشاره کرده بود. مثل زنی که از سوی آزارگر تهدید شده بود که همجنسگرا بودنش را لو خواهد داد. یا زنی که متجاوز جزوی از اعضای خانوادهاش بود. یا دیگری که تصور میکرد متجاوز، عاشق اوست».
https://bidarzani.com/42825
@bidarzani
✍🏽 نیلوفر حامدی
مجموعه مطالب ویژهنامه جمعی از فعالین زنان: «همصدایی علیه سکوت» به مناسبت روز جهانی زن
از متن: بازگشت عاملیت زن با روایتگری از آزار جنسی
«بورلی انگل»، روانشناس، در یادداشتی با عنوان «چرا بازماندگان آزار جنسی زودتر قدم پیش نمیگذارند؟» دلایل محکمی در این زمینه اراده میدهد. او شرم، انکار و خرد شمردن، اعتماد به نفس پایین، ترس از عواقب، کمبود اطلاعات، احساس درماندگی و ناامیدی، سابقه تعرض جنسی و فراموشی تحت تاثیر مستی و مواد مخدر را از جمله مهمترین عللی میداند که بازماندگان جنسی یا هیچ وقت دست به انتشار روایت خود نمیزنند و این تجربه دردناک را تا همیشه در سینه خود نگه میدارند و یا اینکه بعد از گذشت مدت طولانی زبان به سخن میگشایند. در میانه جنبش #من_هم در ایران، در شرایطی که فضای مجازی پر شده بود از روایتهای آزار جنسی که متهمانش گاه شناخته شده و گاه گمنام بودند، برخی هم از این نوشتند که چرا گزارش نکردند؟ چرا زودتر لب به سخن نگشودند. وقتی به علل این افراد نگاه کنیم به همان نکاتی میرسیم که بورلی انگل هم به آن اشاره کرده بود. مثل زنی که از سوی آزارگر تهدید شده بود که همجنسگرا بودنش را لو خواهد داد. یا زنی که متجاوز جزوی از اعضای خانوادهاش بود. یا دیگری که تصور میکرد متجاوز، عاشق اوست».
https://bidarzani.com/42825
@bidarzani
بیدارزنی
آزار جنسی و روایتگری؛وقتی با هویت خودت فریاد میزنی نیلوفر حامدی آزار جنسی - بیدارزنی
جنبش من هم، تابستان امسال به طور جدی وارد ایران شد. روزی که زنان ایرانی با روایات خود از تجربه آزار جنسی در فضای مجازی نوشتند.
بيدارزنى
Photo
🟣 چرا اعدام، پاسخ تجاوز نیست؟
✍🏽 سروناز احمدی
«متن ارسالی به بیدارزنی»
راویان تجاوزهای کیوان امام، بعد از ماهها طیکردن روند فرساینده پیگیری تجاوز در سیستم قضایی ایران حالا با حکمی روبرو شدهاند که از همان روزهای ابتدایی صراحتاً اعلام کردند که خواستار آن نیستند: اعدام. این اولین بار نیست که با بنبست سیستم قضایی در رسیدگی به گزارشهای خشونت علیه زنان روبرو شدهایم (و با توجه به سلطه مناسبات قدرت بر سیستم قضایی نیز میتوان گفت که آخرین بار هم نخواهد بود). فمینیستها در کشورهایی نظیر هند و بنگلادش نیز با چنین موقعیتهایی روبرو بودهاند و تلاش کردهاند تا در بحثها نشان دهند که مجازاتهایی مانند اعدام و یا برداشتن بیضههای مرتکب تجاوز نمیتواند پاسخی برای تجاوز باشد. بدون شک مخالفان اعدام در برابر تجاوز، در خشم خشونتدیدگان شریکند و مخالفتشان با این مجازات برای این نیست که رنج خشونتدیدگان را کوچک بشمارند و یا مانع شوند که مرتکب تجاوز در برابر آنچه مرتکبش شده پاسخگو باشد.
▪️برخی از دلایلی که فمینیستها برای مخالفت با اعدام بهعنوان مجازات تجاوز برشمردهاند به شرح زیر است؛
⚪️ اعدام، مجازاتی بازدارنده نیست
تاکنون هیچ دادهای مبنی بر این وجود نداشته است که اعدام میتواند مجازاتی بازدارنده باشد و از تکرار جرم جلوگیری کند. پژوهشهایی که در هند برای بررسی اثر این مجازات انجام شده نشان میدهند که اعدام نتوانسته جامعه را حتی حداقل از این نظر برای زنان امنتر کند. سیستمی که منشاء خشونت بوده با این حکم خود را تغییر نمیدهد بلکه صرفاً تحمل خشونتی مضاعف را بر خشونتدیدگان و جامعه تحمیل میکند.
⚪️ اعدام، گزارش خشونت را دشوارتر میسازد
در بسیاری از پروندههای تجاوز، خشونتگر فردی آشناست. همین هم موجب میشود خشونتدیده به احتمال کمتری خشونت را گزارش کند و یا متحمل فشار از سوی نزدیکانش شود تا در سکوت خشونت فراموش شود یا ادامه پیدا کند.
⚪️ اعدام، موجب اعمال خشونت بیشتر و افزایش قتل خشونتدیدگان است
در توضیح باید گفت که بسیار احتمال دارد وقتی مرتکب تجاوز اطمینان دارد که خشونتش منتهی به اعدام میشود بهجای اینکه از خشونت بازداشته شود، اطمینان حاصل کند افرادی که آنها را مورد خشونت قرار داده پیش از گزارش تجاوز جان خود را از دست دهند و یا چنان خشونتی را تحمل کنند یا با چنان تهدیدی روبرو باشند که ترجیح دهند سکوت کنند.
⚪️ اعدام، میتواند سلیقه قاضی باشد
در بررسی کلی مجازات اعدام پژوهشی که پروندههای تجاوز ۱۶ سال یعنی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ را در هند بررسی کرده و یافتههای آن نشان میدهد که ۶۵ درصد از این پروندهها که در دادگاه بدوی حکم اعدام دریافت کردهاند پس از رسیدن به مرحله تجدیدنظر حکمشان کاهش یافته و ۳۰ درصد حتی تبرئه شدهاند.
⚪️ قوانین کیفری «سخت» میتواند اقشار فرودست را هدف قرار دهد
اگر تمرکز را از پرونده خاص «مردی معروف و سلبریتی» که خود را «قربانی جنبش صهیونیستی و فمینیستی» #من_هم میداند و برای خشونتدیدگان طلب رستگاری میکند، برداریم و مجازات اعدام را از دیدی کلی بررسی کنیم میتوان گفت که سیستم قضایی در بسیاری موارد آینۀ تعصبات و پیشفرضهای تبعیضآمیز موجود در جامعه نسبت به فرودستان است. زمانی که فردی از این اقشار محکوم به اعدام میشود ممکن است دسترسی به وکیل و امکان پرداخت هزینههای لازم در روند قضایی را نداشته باشد، خصوصاً که رسیدگی به چنین پروندههایی هزینۀ بالایی هم دارد. از سوی دیگر، سیستم قضایی بهدلیل سلطۀ مناسبات قدرت موجود بر آن بهراحتی میتواند مانع پاسخگویی فرادستان شود و این ضعف اساسی فمینیسم حبسبنیاد است.
⚪️ اعدام، از دولت سلب مسئولیت میکند
دولت پیش از هر چیز موظف است بستری اینچنین مناسب را برای ارتکاب چنین خشونتهایی با خدمت مستمر به مردسالاری، سرمایهداری و دیگر نظامهای سلطه فراهم نکند. با حذف افراد مرتکب جرم مسئولیت تغییر سیستم از دولت سلب نمیشود.
⚪️ اعدام، نوعی مرگ برای خشونتدیده نیز هست
گاهاً این منطق مطرح میشود که مرتکب تجاوز سزاوار مرگ است زیرا جرمی که مرتکب شده معادل مرگ خشونتدیده است. از دیدگاهی فمینیستی چنین منطقی میتواند باورهای غلط رایج در مورد خشونتدیدگان و مفاهیمی مانند ناموس را تقویت و تثبیت کند؛ باورهایی از این دست که عفت و شرف و ارزش زیستن و پاکدامنی زن وابسته به تجربیات جنسی اوست و زنی که به او تجاوز شده دیگر ارزش زیستن ندارد.
منبع:
https://thewire.in/women/rape-death-penalty
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی_است
#نه_به_اعدام
@bidarzani
✍🏽 سروناز احمدی
«متن ارسالی به بیدارزنی»
راویان تجاوزهای کیوان امام، بعد از ماهها طیکردن روند فرساینده پیگیری تجاوز در سیستم قضایی ایران حالا با حکمی روبرو شدهاند که از همان روزهای ابتدایی صراحتاً اعلام کردند که خواستار آن نیستند: اعدام. این اولین بار نیست که با بنبست سیستم قضایی در رسیدگی به گزارشهای خشونت علیه زنان روبرو شدهایم (و با توجه به سلطه مناسبات قدرت بر سیستم قضایی نیز میتوان گفت که آخرین بار هم نخواهد بود). فمینیستها در کشورهایی نظیر هند و بنگلادش نیز با چنین موقعیتهایی روبرو بودهاند و تلاش کردهاند تا در بحثها نشان دهند که مجازاتهایی مانند اعدام و یا برداشتن بیضههای مرتکب تجاوز نمیتواند پاسخی برای تجاوز باشد. بدون شک مخالفان اعدام در برابر تجاوز، در خشم خشونتدیدگان شریکند و مخالفتشان با این مجازات برای این نیست که رنج خشونتدیدگان را کوچک بشمارند و یا مانع شوند که مرتکب تجاوز در برابر آنچه مرتکبش شده پاسخگو باشد.
▪️برخی از دلایلی که فمینیستها برای مخالفت با اعدام بهعنوان مجازات تجاوز برشمردهاند به شرح زیر است؛
⚪️ اعدام، مجازاتی بازدارنده نیست
تاکنون هیچ دادهای مبنی بر این وجود نداشته است که اعدام میتواند مجازاتی بازدارنده باشد و از تکرار جرم جلوگیری کند. پژوهشهایی که در هند برای بررسی اثر این مجازات انجام شده نشان میدهند که اعدام نتوانسته جامعه را حتی حداقل از این نظر برای زنان امنتر کند. سیستمی که منشاء خشونت بوده با این حکم خود را تغییر نمیدهد بلکه صرفاً تحمل خشونتی مضاعف را بر خشونتدیدگان و جامعه تحمیل میکند.
⚪️ اعدام، گزارش خشونت را دشوارتر میسازد
در بسیاری از پروندههای تجاوز، خشونتگر فردی آشناست. همین هم موجب میشود خشونتدیده به احتمال کمتری خشونت را گزارش کند و یا متحمل فشار از سوی نزدیکانش شود تا در سکوت خشونت فراموش شود یا ادامه پیدا کند.
⚪️ اعدام، موجب اعمال خشونت بیشتر و افزایش قتل خشونتدیدگان است
در توضیح باید گفت که بسیار احتمال دارد وقتی مرتکب تجاوز اطمینان دارد که خشونتش منتهی به اعدام میشود بهجای اینکه از خشونت بازداشته شود، اطمینان حاصل کند افرادی که آنها را مورد خشونت قرار داده پیش از گزارش تجاوز جان خود را از دست دهند و یا چنان خشونتی را تحمل کنند یا با چنان تهدیدی روبرو باشند که ترجیح دهند سکوت کنند.
⚪️ اعدام، میتواند سلیقه قاضی باشد
در بررسی کلی مجازات اعدام پژوهشی که پروندههای تجاوز ۱۶ سال یعنی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ را در هند بررسی کرده و یافتههای آن نشان میدهد که ۶۵ درصد از این پروندهها که در دادگاه بدوی حکم اعدام دریافت کردهاند پس از رسیدن به مرحله تجدیدنظر حکمشان کاهش یافته و ۳۰ درصد حتی تبرئه شدهاند.
⚪️ قوانین کیفری «سخت» میتواند اقشار فرودست را هدف قرار دهد
اگر تمرکز را از پرونده خاص «مردی معروف و سلبریتی» که خود را «قربانی جنبش صهیونیستی و فمینیستی» #من_هم میداند و برای خشونتدیدگان طلب رستگاری میکند، برداریم و مجازات اعدام را از دیدی کلی بررسی کنیم میتوان گفت که سیستم قضایی در بسیاری موارد آینۀ تعصبات و پیشفرضهای تبعیضآمیز موجود در جامعه نسبت به فرودستان است. زمانی که فردی از این اقشار محکوم به اعدام میشود ممکن است دسترسی به وکیل و امکان پرداخت هزینههای لازم در روند قضایی را نداشته باشد، خصوصاً که رسیدگی به چنین پروندههایی هزینۀ بالایی هم دارد. از سوی دیگر، سیستم قضایی بهدلیل سلطۀ مناسبات قدرت موجود بر آن بهراحتی میتواند مانع پاسخگویی فرادستان شود و این ضعف اساسی فمینیسم حبسبنیاد است.
⚪️ اعدام، از دولت سلب مسئولیت میکند
دولت پیش از هر چیز موظف است بستری اینچنین مناسب را برای ارتکاب چنین خشونتهایی با خدمت مستمر به مردسالاری، سرمایهداری و دیگر نظامهای سلطه فراهم نکند. با حذف افراد مرتکب جرم مسئولیت تغییر سیستم از دولت سلب نمیشود.
⚪️ اعدام، نوعی مرگ برای خشونتدیده نیز هست
گاهاً این منطق مطرح میشود که مرتکب تجاوز سزاوار مرگ است زیرا جرمی که مرتکب شده معادل مرگ خشونتدیده است. از دیدگاهی فمینیستی چنین منطقی میتواند باورهای غلط رایج در مورد خشونتدیدگان و مفاهیمی مانند ناموس را تقویت و تثبیت کند؛ باورهایی از این دست که عفت و شرف و ارزش زیستن و پاکدامنی زن وابسته به تجربیات جنسی اوست و زنی که به او تجاوز شده دیگر ارزش زیستن ندارد.
منبع:
https://thewire.in/women/rape-death-penalty
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی_است
#نه_به_اعدام
@bidarzani