Forwarded from نقد
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ کار خانگی، اجتماعی شدن کار خانگی و تولید ارزش اضافه
15 می 2024
فریبرز مسعودی
🔸 در سپیدهدم گذار از دوران گردآوری آذوقه و شکار به دامداری و کشاورزیِ محدود و پدیدار شدنِ تقسیم کارِ اجتماعی میان کشاورزان و شکارچیانْ تقسیم کار جنسیتی و به همراه آن تسلط جنسیتی مرد بر زن نیز پدید آمد. این تقسیم کار میان زن و مرد بنا به جنسیت و فیزویولوژیْ زن را مسخر مرد کرد و او را به تبعیتِ مرد در کار و خانواده واداشت. تغییر و تحول خانواده از آن دوران و سپس در دوره فئودالیسم تا کنونْ موضوع بحث ما نیست، زیرا تقسیم کار در نظام سرمایهداری توسعه یافت و کارِ مزدی بیرون از خانه و کارِ بیمزد خانهداری در سیستم تولید سرمایهدارانه گسترش یافت و تثیبت شد. در این تقسیم کارْ مردها همانگونه که در اجتماعْ موقعیت برتر و دست بالا را داشتند شغلهای ارزشمند و موقعیتهای شغلی مناسب را به انحصار خود درآوردند. زنان نیز به شکل نامناسبی به کارهای نیمهوقت و کمارزش و کارهای خانگی به پستوی خانهها رانده شدند تا خللی در وابستگی تام و تمام زنان به مردان به وجود نیاید. اما در جامعهای که بر پایه کارِ مزدی و ایجاد ارزش اضافه قرار گرفته است، و عمده یا همهی درآمد خانوار از کارِ مزدی در بیرون خانه تامین میشود، زن بیش از پیش برای پیشبرد جزییات خانواده به مرد و درآمد مرد وابسته است، در صورتی که در دوران فئودالیسم نقش زن در بسیاری از موارد تولید ارزش همپای مرد بود.
🔸 گسترش مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و بهرهبرداری از نیروی کار دیگران، روابط ناشی از امتیاز سلطه بر ابزار تولید را در مناسبات اجتماعی بازتولید میکند. با برآمدن نظام سرمایهسالاری، واحد صنعتی که سابق بر این در محدودهی خانواده قرار داشت به شکلی افراطی از کار خانگی جدا شد و کارِ خانهداری را که بهشدت ناشی از نظام جنسیتی است، به پستوی خانهها راند. اما نظام سرمایهداری برای چرخاندن چرخهای عظیم تولید انبوه به نیروی انسانی نیاز دارد، پس به نیروی نهفته کار زنان به عنوان ارتش ذخیره و نیرویی با مزد کمتر مینگرد، و زن به نیرویی دست دوم تبدیل میشود تا نیروی کار ارزان و کمدردسری را در اختیار کارفرما قرار دهد.
🔸 کارِ خانهداری کاری پیچیده و چندوجهی است که موضوع اصلی آن پرداخت دستمزد نیست و بخشی از این کار غیرمولد ادامهی کاری است که کارگر در واحد صنعتی انجام میدهد. بخشی نیز مانند دوران بارداری زن را نمیتوان ادامهی همان کار تولید کالایی در خارج از خانه و در واحد صنعتی دانست، اما در پرتو تولید کالایی و گسترش روابط سرمایهدارانه در همهی عرصهها مثلاً هنگامی که زن باردار میشود و از محل کار فرضی خود در واحد صنعتی یا خدمات برای مدت زمان مشخصی به ناچار منفک میشود، بایستی به آن دوران مزد تعلق بگیرد. مزدی که بورژوا از طریق تامین اجتماعی یا صندوق کارخانه به زن باردار برای دوران بارداری یا زایمان میپردازد بخشی از مزدی است که به زن کارگر پرداخت نشده و اینک به وی برای دوران بارداری پرداخت میشود. همچنین دیده میشود در بسیاری از کشورها که دچار پیری جمعیت شدهاند، دولت برای تامین نیروی موردنیازْ جوانان را به تشکیل خانواده و تولید مثل و زنها را مشخصاً به بارداری و زایمان تشویق میکند. (در ایران نیز فشار بر زنان برای بارداری و فرزندآوری ناشی از ایجاد محدودیت و زور است ولی در کشورهای صنعتی این امر با اختصاص مشوقهای مالی انجام میشود). در این صورت دولت از محل دریافت مالیات کارفرماها یا از محل مالیاتی که مستقیماً از دستمزد کارگر کسر شده به زن برای دوران مرخصی بارداری و زایمان به زن پرداخت میشود. چه ما برای استدلالهای مارکس دربارهی تولید ارزش اضافه و مزد مستتر در کار عضلانی کارگر ارزشی قایل باشیم یا نه، نمیتوانیم نادیده بگیریم که مزد پرداختی سرمایهدار به کارگر بایستی بخشی صرف بازتولید نیروی کار او و بخش دیگری صرف ادامه زندگی او شود. در این صورت بدیهی است که بخشی از مزد کارگر باید صرف کارِ خانگی شود. یعنی سرمایهدار پذیرفته است که در جامعه دو نوع کارِ مزدی و کارِ بدون مزد وجود دارد. کار مزدی ارزش افزوده ایجاد میکند و کارِ خانگی بدون مزد ارزش مصرفی. سرمایهدار از رهگذر کار خانگی امیدوار است که نیروی کار را با کمترین هزینه بازتولید کند. ضمن این که با نگاه داشتن نیروی کار زنان خانهدار در خانه هم به عنوان ارتش ذخیره بی مزد و منت برای روز مبادا و هم نگاه دارنده کیان نهاد مقدس خانواده به ارزشهای بورژوازی خدمت کند…
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-45p
#فریبرز_مسعودی #موانع_رهایی_زنان
#ایدئولوژی_سرمایهداری
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ کار خانگی، اجتماعی شدن کار خانگی و تولید ارزش اضافه
15 می 2024
فریبرز مسعودی
🔸 در سپیدهدم گذار از دوران گردآوری آذوقه و شکار به دامداری و کشاورزیِ محدود و پدیدار شدنِ تقسیم کارِ اجتماعی میان کشاورزان و شکارچیانْ تقسیم کار جنسیتی و به همراه آن تسلط جنسیتی مرد بر زن نیز پدید آمد. این تقسیم کار میان زن و مرد بنا به جنسیت و فیزویولوژیْ زن را مسخر مرد کرد و او را به تبعیتِ مرد در کار و خانواده واداشت. تغییر و تحول خانواده از آن دوران و سپس در دوره فئودالیسم تا کنونْ موضوع بحث ما نیست، زیرا تقسیم کار در نظام سرمایهداری توسعه یافت و کارِ مزدی بیرون از خانه و کارِ بیمزد خانهداری در سیستم تولید سرمایهدارانه گسترش یافت و تثیبت شد. در این تقسیم کارْ مردها همانگونه که در اجتماعْ موقعیت برتر و دست بالا را داشتند شغلهای ارزشمند و موقعیتهای شغلی مناسب را به انحصار خود درآوردند. زنان نیز به شکل نامناسبی به کارهای نیمهوقت و کمارزش و کارهای خانگی به پستوی خانهها رانده شدند تا خللی در وابستگی تام و تمام زنان به مردان به وجود نیاید. اما در جامعهای که بر پایه کارِ مزدی و ایجاد ارزش اضافه قرار گرفته است، و عمده یا همهی درآمد خانوار از کارِ مزدی در بیرون خانه تامین میشود، زن بیش از پیش برای پیشبرد جزییات خانواده به مرد و درآمد مرد وابسته است، در صورتی که در دوران فئودالیسم نقش زن در بسیاری از موارد تولید ارزش همپای مرد بود.
🔸 گسترش مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و بهرهبرداری از نیروی کار دیگران، روابط ناشی از امتیاز سلطه بر ابزار تولید را در مناسبات اجتماعی بازتولید میکند. با برآمدن نظام سرمایهسالاری، واحد صنعتی که سابق بر این در محدودهی خانواده قرار داشت به شکلی افراطی از کار خانگی جدا شد و کارِ خانهداری را که بهشدت ناشی از نظام جنسیتی است، به پستوی خانهها راند. اما نظام سرمایهداری برای چرخاندن چرخهای عظیم تولید انبوه به نیروی انسانی نیاز دارد، پس به نیروی نهفته کار زنان به عنوان ارتش ذخیره و نیرویی با مزد کمتر مینگرد، و زن به نیرویی دست دوم تبدیل میشود تا نیروی کار ارزان و کمدردسری را در اختیار کارفرما قرار دهد.
🔸 کارِ خانهداری کاری پیچیده و چندوجهی است که موضوع اصلی آن پرداخت دستمزد نیست و بخشی از این کار غیرمولد ادامهی کاری است که کارگر در واحد صنعتی انجام میدهد. بخشی نیز مانند دوران بارداری زن را نمیتوان ادامهی همان کار تولید کالایی در خارج از خانه و در واحد صنعتی دانست، اما در پرتو تولید کالایی و گسترش روابط سرمایهدارانه در همهی عرصهها مثلاً هنگامی که زن باردار میشود و از محل کار فرضی خود در واحد صنعتی یا خدمات برای مدت زمان مشخصی به ناچار منفک میشود، بایستی به آن دوران مزد تعلق بگیرد. مزدی که بورژوا از طریق تامین اجتماعی یا صندوق کارخانه به زن باردار برای دوران بارداری یا زایمان میپردازد بخشی از مزدی است که به زن کارگر پرداخت نشده و اینک به وی برای دوران بارداری پرداخت میشود. همچنین دیده میشود در بسیاری از کشورها که دچار پیری جمعیت شدهاند، دولت برای تامین نیروی موردنیازْ جوانان را به تشکیل خانواده و تولید مثل و زنها را مشخصاً به بارداری و زایمان تشویق میکند. (در ایران نیز فشار بر زنان برای بارداری و فرزندآوری ناشی از ایجاد محدودیت و زور است ولی در کشورهای صنعتی این امر با اختصاص مشوقهای مالی انجام میشود). در این صورت دولت از محل دریافت مالیات کارفرماها یا از محل مالیاتی که مستقیماً از دستمزد کارگر کسر شده به زن برای دوران مرخصی بارداری و زایمان به زن پرداخت میشود. چه ما برای استدلالهای مارکس دربارهی تولید ارزش اضافه و مزد مستتر در کار عضلانی کارگر ارزشی قایل باشیم یا نه، نمیتوانیم نادیده بگیریم که مزد پرداختی سرمایهدار به کارگر بایستی بخشی صرف بازتولید نیروی کار او و بخش دیگری صرف ادامه زندگی او شود. در این صورت بدیهی است که بخشی از مزد کارگر باید صرف کارِ خانگی شود. یعنی سرمایهدار پذیرفته است که در جامعه دو نوع کارِ مزدی و کارِ بدون مزد وجود دارد. کار مزدی ارزش افزوده ایجاد میکند و کارِ خانگی بدون مزد ارزش مصرفی. سرمایهدار از رهگذر کار خانگی امیدوار است که نیروی کار را با کمترین هزینه بازتولید کند. ضمن این که با نگاه داشتن نیروی کار زنان خانهدار در خانه هم به عنوان ارتش ذخیره بی مزد و منت برای روز مبادا و هم نگاه دارنده کیان نهاد مقدس خانواده به ارزشهای بورژوازی خدمت کند…
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-45p
#فریبرز_مسعودی #موانع_رهایی_زنان
#ایدئولوژی_سرمایهداری
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
کار خانگی، اجتماعیشدن کار خانگی
و تولید ارزش اضافی نوشتهی: فریبرز مسعودی مقولهی کارِ خانگی دوسویه دارد. یکی ستم بر زنان و دیگری بهرهبردن سرمایهداری از کارهای بدون مزد! ستم بر زنان درون و بیرون از خانواده و تبعیضهای جنسیتیِ ب…