Forwarded from نقد
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ تاملات پیرامون مونیسیپالیسم لیبرترین
27 سپتامبر 2023
نوشتهی: ماری بوکچین
ترجمهی: علی کیا
🔸 در سال اخیر «زن، زندگی، آزادی» شعار محوری جنبش زنان ایران بوده است. گروههای مختلف سیاسی از پسزمینههای مختلف، تفاسیر گوناگونی از این شعار ارائه دادهاند. در این میان ریشههای فکری و سیاسی این شعار عمدتاً مورد غفلت قرار گرفته است و حکایت: «هر کسی از ظن خود شد یار من، از درون من نجست اسرار من». طبیعی است که یک شعار میتواند در جریان یک جنبش معنایی جدید بیابد و بازتعریف شود. با این حال لازمهی اقتباس، آشنایی با ریشهها و تاریخچهی آن موضوع است.
🔸 من معتقدم این ریشهها به آرای ماری بوکچین میرسند. «زن، زندگی، آزادی» عصارهی «ژنولوژی» بهعنوان عنصری فمینیستی در «کنفدرالیسم دموکراتیک» بوده است که بازاندیشی مونیسیپالیسم لیبرترین یا کمونالیسم بوکچین توسط عبدالله اوجالان در بافتار جغرافیای سیاسی کردستان است. بالطبع، کاربستپذیری این ایدهها و نسبتشان با شرایط ایران میتواند از زوایای مختلف موضوع نقد و بررسی علاقهمندان باشد... ترجمهی متن زیر تلاشی برای بازخوانی خاستگاه نظری «زن، زندگی، آزادی» است، با این امید که تلاش جمعی ما برای خواندن، بازخوانی و به کار بستن نظریههای انقلابی باریکهای از پرتگاه مرگ به سوی زن، زندگی و آزادی بیابد.
🔸 مونیسیپالیتی در فارسی معمولا معادل «شهرداری» در نظر گرفته میشود. با این حال شهرداریها در ایران با برداشت بوکچین از مونیسیپالیتی که بر مبنای دموکراسی ریشهای شکل گرفته متفاوت است و بیشتر دنبالهای از نهاد قدرت و سرمایه هستند. به همین دلیل و برای جلوگیری از تداعی منفی، واژهی انگلیسی نویسهگردانی شده است.
🔸 برخلاف کمونیتاریانیسم، یکی از دغدغههای مونیسیپالیسم لیبرترین مسئلهی قدرت است. مخصوصاً اینکه چگونه مردم عادی میتوانند صاحب قدرت شوند. در اینجا منظور از قدرت احساس روانشناختی توانمندسازی که فرد از شرکت در یک تظاهرات الهامبخش دریافت میکند نیست. برخی از انواع محبوب «خود-توانمندسازی» معمولاً چیزی بیشتر از نعشگیِ احساسی نیستند که میتوان آنها را کموبیش از طریق مواد مخدر هم دریافت کرد. در عوض منظور من قدرتِ ملموس است که در اشکالِ سازمانیافتهی آزادی به شکل منطقی و دموکراتیک ساخته میشوند. در تقابل با آنانی که مطالبهی قدرت را صرفاً به عنوان ابزاری برای پروپاگاندا و نمایش میخواهند، یا آنان که از قبول قدرت ــ حتی اگر به آنها پیشنهاد شود ــ خودداری میکنند، حتی اگر به شکل بالقوه بتوانند آن را برای توانمند کردن مردم در انجمنهای عمومی استفاده کنند، مونیسیپالیسم لیبرترین به دنبال کسب قدرت جمعی و اشتراکی است...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3GA
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
#ماری_بوکچین #علی_کیا
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ تاملات پیرامون مونیسیپالیسم لیبرترین
27 سپتامبر 2023
نوشتهی: ماری بوکچین
ترجمهی: علی کیا
🔸 در سال اخیر «زن، زندگی، آزادی» شعار محوری جنبش زنان ایران بوده است. گروههای مختلف سیاسی از پسزمینههای مختلف، تفاسیر گوناگونی از این شعار ارائه دادهاند. در این میان ریشههای فکری و سیاسی این شعار عمدتاً مورد غفلت قرار گرفته است و حکایت: «هر کسی از ظن خود شد یار من، از درون من نجست اسرار من». طبیعی است که یک شعار میتواند در جریان یک جنبش معنایی جدید بیابد و بازتعریف شود. با این حال لازمهی اقتباس، آشنایی با ریشهها و تاریخچهی آن موضوع است.
🔸 من معتقدم این ریشهها به آرای ماری بوکچین میرسند. «زن، زندگی، آزادی» عصارهی «ژنولوژی» بهعنوان عنصری فمینیستی در «کنفدرالیسم دموکراتیک» بوده است که بازاندیشی مونیسیپالیسم لیبرترین یا کمونالیسم بوکچین توسط عبدالله اوجالان در بافتار جغرافیای سیاسی کردستان است. بالطبع، کاربستپذیری این ایدهها و نسبتشان با شرایط ایران میتواند از زوایای مختلف موضوع نقد و بررسی علاقهمندان باشد... ترجمهی متن زیر تلاشی برای بازخوانی خاستگاه نظری «زن، زندگی، آزادی» است، با این امید که تلاش جمعی ما برای خواندن، بازخوانی و به کار بستن نظریههای انقلابی باریکهای از پرتگاه مرگ به سوی زن، زندگی و آزادی بیابد.
🔸 مونیسیپالیتی در فارسی معمولا معادل «شهرداری» در نظر گرفته میشود. با این حال شهرداریها در ایران با برداشت بوکچین از مونیسیپالیتی که بر مبنای دموکراسی ریشهای شکل گرفته متفاوت است و بیشتر دنبالهای از نهاد قدرت و سرمایه هستند. به همین دلیل و برای جلوگیری از تداعی منفی، واژهی انگلیسی نویسهگردانی شده است.
🔸 برخلاف کمونیتاریانیسم، یکی از دغدغههای مونیسیپالیسم لیبرترین مسئلهی قدرت است. مخصوصاً اینکه چگونه مردم عادی میتوانند صاحب قدرت شوند. در اینجا منظور از قدرت احساس روانشناختی توانمندسازی که فرد از شرکت در یک تظاهرات الهامبخش دریافت میکند نیست. برخی از انواع محبوب «خود-توانمندسازی» معمولاً چیزی بیشتر از نعشگیِ احساسی نیستند که میتوان آنها را کموبیش از طریق مواد مخدر هم دریافت کرد. در عوض منظور من قدرتِ ملموس است که در اشکالِ سازمانیافتهی آزادی به شکل منطقی و دموکراتیک ساخته میشوند. در تقابل با آنانی که مطالبهی قدرت را صرفاً به عنوان ابزاری برای پروپاگاندا و نمایش میخواهند، یا آنان که از قبول قدرت ــ حتی اگر به آنها پیشنهاد شود ــ خودداری میکنند، حتی اگر به شکل بالقوه بتوانند آن را برای توانمند کردن مردم در انجمنهای عمومی استفاده کنند، مونیسیپالیسم لیبرترین به دنبال کسب قدرت جمعی و اشتراکی است...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3GA
#زن_زندگی_آزادی
#ژن_ژیان_ئازادی
#ماری_بوکچین #علی_کیا
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
تاملات پیرامون مونیسیپالیسم لیبرترین
نوشتهی: ماری بوکچین ترجمهی: علی کیا اگر میخواهیم با نظریهای به مصاف قرن جدید برویم که بتواند سرعتش را با تحولات جدید مطابق کند (یا فراتر از این تحولات را ببیند)، باید تلاش کنیم تا بهترین مسائل …