📌#بیانیه_شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران پیرامون اعتراضات سراسری مردم به گرانی و فقر، بیکاری و نابرابری
در روزهای اخیر شاهد اعتراضات سراسری مردم ایران به وضعیت بد اقتصادی و معیشتی، تبعیض و فساد سیستماتیک، فقر و شکاف طبقاتی بودیم. وضعیتی که در جامعه رو به فزونی دارد و نتیجه سوٕعملکرد مسئولان حکومتی و قوای سه گانه است.
مدیریت های ضعیف در سطوح مختلف، برنامهریزی های غیر اصولی و نامتناسب، سوءاستفاده های فراوان از موقعیتهای شغلی و امکانات عمومی، نبود بازرسی های اساسی و همچنین عدم رسیدگی عادلانه به تخلفات و درنهایت رواج فساد در سطوح مختلف، در اکثر لایه های مدیریتی و قبضه شدن خیلی از پستها توسط افرادی خاص، موجب بروز نارضایتی های فراوان شده است و سالهاست که فعالان مدنی و تشکلهای صنفی فرهنگیان در قالب بیانیه ها و اعتراضات مدنی گوناگون نسبت به پیامدهای این بی عدالتی ها هشدار داده اند. اما متاسفانه در بسیاری موارد صاحب منصبان توجهی به این اعتراضات نکرده و با برخورد های قهری باعث دلخوری و نگرانی بیشتر شده اند و اکنون که مردم معترض با حضور در خیابان، فریاد اعتراضشان بلند شده است، مسئولان صحبت از غافلگیری می کنند و بر ضرو رت اعتراضات مدنی و مسالمت امیز تاکید می کنند.
در این روزها مسوولین درحالی از حق قانونی و مسلم ملت برای برگزاری تجمعات قانونی سخن می گویند که سالهاست درخواستهای تشکلهای صنفی فرهنگیان برای صدور مجوز فعالیت، همچنین برگزاری تجمعات صنفی، پاسخ درستی دریافت نکرده اند و با بی توجهی فرادستان در دولت های مختلف مواجه شده و حق تشکل یابی مستقل آنها به اشکال مختلف نادیده گرفته شده است.
در یک چنین شرایطی سوال ما از مسئولان این است که مگر اعتراضات معلمان بازنشسته و شاغل در سالهای گذشته، مدنی و صنفی و مسالمت آمیز نبوده است؟ مگر فعالان صنفی فرهنگی چیزی جز حق، در راستای رفع تبعیض و بیعدالتی گفته اند؟ آیا مطالبه آموزش با کیفیت و برابر و پیگیری بودجه عادلانه جرم است؟ اگر نیست پس چرا زندان و تبعید و تعلیق و اخراج را به فعالان صنفی تحمیل کرده اید؟ چگونه باید این دوگانگی در گفتار و رفتار حاکمیت را باور نمود؟
بنابر اخبار منتشر شده متاسفانه تعدادی از هموطنان در اعتراضات اخیر جان باخته اند که بیشتر آنان جوان یا نوجوان بوده اند. در این اعتراضات نفرات زیادی بازداشت شده اند که بنا به برخی گزارشات تعدادی از آنان دانش آموز، معلم، بازنشسته و دانشجو و برخی نیز از اقشار ضعیف جامعه بویژه کارگران هستند.
از نظر شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، راه برون رفت از شرایط موجود، سرکوب معترضان و بازداشت های گسترده مردم و نسبت دادن همه ی این جریانات اعتراضی به بیگانه و...نیست، بلکه راه حل دعوت مردم به آرامش و پیگیری جدی مطالبات برحق آنهاست.
در همین راستا شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن دفاع از حق اعتراضات مسالمت آمیز مدنی مردم و با تاکید بر حقوق ملت، یاد و خاطره جانباختگان حوادث اخیر بویژه دانش آموزان را گرامی می دارد و خواهان برچیده شدن شرایط امنیتی در جامعه و دانشگاه است.
ما خواهان رفع محدودیت های ایجاد شده در فضای مجازی و رسانه ای و آزادی هر چه سریعتر بازداشت شدگان روزهای اخیر هستیم. دانش آموزان و دانشجویان در فصل امتحانات خویش بوده و نیازمند آرامش هستند، بایستی سریعا زمینه های آزادی آنان فراهم گردد و فضای امنی برای فعالیت شوراهای صنفی دانشجویان فراهم شود.
ما خواهان پایان دادن به فقر و بیکاری و تبعیض در شکل های مختلف هستیم و معتقدیم کسانی که شرایط فلاکت بار امروز را بر مردم و جامعه تحمیل کرده اند باید محاکمه شوند. همان افرادی که در لباس خدمت، از موقعیت خویش سوءاستفاده کرده و با رانت و رشوه و اختلاس باعث گسترش فقر و بیکاری درجامعه شدند. غارت و چپاول صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه یک نمونه آشکار از این فساد است که طی سال های گذشته افرادی در دولت های مختلف در بروز آن نقش داشته اند.
ما خواستار توقف سیاستهای تبعیض آمیز از قبیل خصوصی سازی(خصولتی)، افزایش قیمت مایحتاج عمومی، افزایش قیمت حامل های انرژی، زیر خط فقر نگه داشتن دستمزد و بودجه ناعادلانه 97 و در یک کلام جلوگیری از فساد اداری و مالی هستیم و ضمن تاکید بر حق تشکل یابی صنفی و مستقل و پیگیر مطالبات صنفی حوزه ی آموزش و پرورش، اعلام می کنیم در صورتیکه مطالبات فرهنگیان بازنشسته و شاغل باز هم از سوی نهادهای مسئول نادیده گرفته شود، #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران حق اعتراض و تجمع را برای خود محفوظ می داند و برای تحقق مطالبات انباشته شده فرهنگیان و دانش آموزان، از تمام توان خود استفاده خواهد نمود.
#شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
@kanoonsenfi
در روزهای اخیر شاهد اعتراضات سراسری مردم ایران به وضعیت بد اقتصادی و معیشتی، تبعیض و فساد سیستماتیک، فقر و شکاف طبقاتی بودیم. وضعیتی که در جامعه رو به فزونی دارد و نتیجه سوٕعملکرد مسئولان حکومتی و قوای سه گانه است.
مدیریت های ضعیف در سطوح مختلف، برنامهریزی های غیر اصولی و نامتناسب، سوءاستفاده های فراوان از موقعیتهای شغلی و امکانات عمومی، نبود بازرسی های اساسی و همچنین عدم رسیدگی عادلانه به تخلفات و درنهایت رواج فساد در سطوح مختلف، در اکثر لایه های مدیریتی و قبضه شدن خیلی از پستها توسط افرادی خاص، موجب بروز نارضایتی های فراوان شده است و سالهاست که فعالان مدنی و تشکلهای صنفی فرهنگیان در قالب بیانیه ها و اعتراضات مدنی گوناگون نسبت به پیامدهای این بی عدالتی ها هشدار داده اند. اما متاسفانه در بسیاری موارد صاحب منصبان توجهی به این اعتراضات نکرده و با برخورد های قهری باعث دلخوری و نگرانی بیشتر شده اند و اکنون که مردم معترض با حضور در خیابان، فریاد اعتراضشان بلند شده است، مسئولان صحبت از غافلگیری می کنند و بر ضرو رت اعتراضات مدنی و مسالمت امیز تاکید می کنند.
در این روزها مسوولین درحالی از حق قانونی و مسلم ملت برای برگزاری تجمعات قانونی سخن می گویند که سالهاست درخواستهای تشکلهای صنفی فرهنگیان برای صدور مجوز فعالیت، همچنین برگزاری تجمعات صنفی، پاسخ درستی دریافت نکرده اند و با بی توجهی فرادستان در دولت های مختلف مواجه شده و حق تشکل یابی مستقل آنها به اشکال مختلف نادیده گرفته شده است.
در یک چنین شرایطی سوال ما از مسئولان این است که مگر اعتراضات معلمان بازنشسته و شاغل در سالهای گذشته، مدنی و صنفی و مسالمت آمیز نبوده است؟ مگر فعالان صنفی فرهنگی چیزی جز حق، در راستای رفع تبعیض و بیعدالتی گفته اند؟ آیا مطالبه آموزش با کیفیت و برابر و پیگیری بودجه عادلانه جرم است؟ اگر نیست پس چرا زندان و تبعید و تعلیق و اخراج را به فعالان صنفی تحمیل کرده اید؟ چگونه باید این دوگانگی در گفتار و رفتار حاکمیت را باور نمود؟
بنابر اخبار منتشر شده متاسفانه تعدادی از هموطنان در اعتراضات اخیر جان باخته اند که بیشتر آنان جوان یا نوجوان بوده اند. در این اعتراضات نفرات زیادی بازداشت شده اند که بنا به برخی گزارشات تعدادی از آنان دانش آموز، معلم، بازنشسته و دانشجو و برخی نیز از اقشار ضعیف جامعه بویژه کارگران هستند.
از نظر شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، راه برون رفت از شرایط موجود، سرکوب معترضان و بازداشت های گسترده مردم و نسبت دادن همه ی این جریانات اعتراضی به بیگانه و...نیست، بلکه راه حل دعوت مردم به آرامش و پیگیری جدی مطالبات برحق آنهاست.
در همین راستا شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن دفاع از حق اعتراضات مسالمت آمیز مدنی مردم و با تاکید بر حقوق ملت، یاد و خاطره جانباختگان حوادث اخیر بویژه دانش آموزان را گرامی می دارد و خواهان برچیده شدن شرایط امنیتی در جامعه و دانشگاه است.
ما خواهان رفع محدودیت های ایجاد شده در فضای مجازی و رسانه ای و آزادی هر چه سریعتر بازداشت شدگان روزهای اخیر هستیم. دانش آموزان و دانشجویان در فصل امتحانات خویش بوده و نیازمند آرامش هستند، بایستی سریعا زمینه های آزادی آنان فراهم گردد و فضای امنی برای فعالیت شوراهای صنفی دانشجویان فراهم شود.
ما خواهان پایان دادن به فقر و بیکاری و تبعیض در شکل های مختلف هستیم و معتقدیم کسانی که شرایط فلاکت بار امروز را بر مردم و جامعه تحمیل کرده اند باید محاکمه شوند. همان افرادی که در لباس خدمت، از موقعیت خویش سوءاستفاده کرده و با رانت و رشوه و اختلاس باعث گسترش فقر و بیکاری درجامعه شدند. غارت و چپاول صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه یک نمونه آشکار از این فساد است که طی سال های گذشته افرادی در دولت های مختلف در بروز آن نقش داشته اند.
ما خواستار توقف سیاستهای تبعیض آمیز از قبیل خصوصی سازی(خصولتی)، افزایش قیمت مایحتاج عمومی، افزایش قیمت حامل های انرژی، زیر خط فقر نگه داشتن دستمزد و بودجه ناعادلانه 97 و در یک کلام جلوگیری از فساد اداری و مالی هستیم و ضمن تاکید بر حق تشکل یابی صنفی و مستقل و پیگیر مطالبات صنفی حوزه ی آموزش و پرورش، اعلام می کنیم در صورتیکه مطالبات فرهنگیان بازنشسته و شاغل باز هم از سوی نهادهای مسئول نادیده گرفته شود، #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران حق اعتراض و تجمع را برای خود محفوظ می داند و برای تحقق مطالبات انباشته شده فرهنگیان و دانش آموزان، از تمام توان خود استفاده خواهد نمود.
#شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
@kanoonsenfi
📌 دانشجویان، فعالان حقوق زنان و کودکان ، فعالان کارگری و مدنی و همه شهروندان می توانند با #حمایت از
#بیانیه_جمعی_از_معلمان_ایران، در حمایت از #اسماعیل_بخشی و اعتراض به خط سرکوب فعالان صنفی و مدنی، صدای تمام زندانیان شکنجه شده باشند.
🔹 بیانیه را در زیر بخوانید 👇👇👇
سیصد گل سرخ یک گل نصرانی/ما را زسر بریده می ترسانی؟
گر ما ز سر بریده می ترسیدیم/در مجلس عاشقان نمی رقصیدیم
معلمان عدالتخواه
کارگران مبارز
دانشجویان آزادیخواه
مردم شریف ایران
با توجه به گذشت چهل سال از انقلاب در حالی که خواست انقلابیون راستین و مردم آزاده ایران از میان برداشتن مظاهر دیکتاتوری و وجود آزادی اعتراضات و اجتماعات بوده و هست؛متاسفانه شاهد برخوردهای قهری و خشن با معترضان اقشار مختلف از جمله معلمان و کارگران هستیم.
پس از دستگیری خشونت بار معلم عدالتخواه، محمد حبیبی، که با ضرب و شتم و به کار بردن الفاظ رکیک صورت گرفت، امروز شاهد رنج نامه کارگر زحمتکش، اسماعیل بخشی هستیم که به شرح شکنجه های وحشیانه در دوران بازداشت در اداره اطلاعات پرداخته است.
ما ،گروهی از فرهنگیان ایران ،ضمن محکوم کردن این رفتارهای غیر انسانی و غیر قانونی حمایت خود را از آقای #اسماعیل_بخشی اعلام می داریم و تاکید می کنیم با پخش برنامه هایی که یادآور "برنامه هویت" دوران سعید امامی است نمی توان حقیقت را وارونه کرد.
ما سخنان #اسماعیل_بخشی را باور داریم و خواستار مجازات آمران و عاملان شکنجه هستیم.
چرا که بسیاری از همکاران ما توهین و ضرب و شتم معلمان شاغل و بازنشسته بخصوص #محمد_حبیبی را دیده یا شنیده اند.
وقتی نیروهای امنیتی به خود اجازه می دهند در برابر دیدگان ما و در مقابل دوربین ها اینگونه معلمان زن بازنشسته را مورد خشونت قرار دهند؛ کتف یکی را بشکنند و با ضربه مشت ابروی دیگری را بشکافند، و با تیز بر کیف بانوی معلمی را پاره نمایند یا بازنشسته شریف #هاشم_خواستار را ربوده در بیمارستان روانی بستری نمایند و به هیچ کس پاسخگو نباشند،پس تصور شکنجه کارگر مظلومی مانند اسماعیل بخشی پشت درهای بسته و دور از انظار عمومی دور از ذهن نیست.
ما ،فعالان صنفی، که بارها شاهد این رفتارهای وحشیانه و فراقانونی بوده ایم ،بر صدق گفتار آقای اسماعیل بخشی شهادت می دهیم و خواهان پایان دادن به خشونت و شکنجه تمام زندانیان و آزادی زندانیان صنفی و سیاسی هستیم
🔴 لطفا وارد فرنگار زیر شوید و در اعتراض به #شکنجه بیانیه را امضا کنید.
لینک امضا : 👇
https://goo.gl/forms/NNICPn1bDYRxinYJ3
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
#بیانیه_جمعی_از_معلمان_ایران، در حمایت از #اسماعیل_بخشی و اعتراض به خط سرکوب فعالان صنفی و مدنی، صدای تمام زندانیان شکنجه شده باشند.
🔹 بیانیه را در زیر بخوانید 👇👇👇
سیصد گل سرخ یک گل نصرانی/ما را زسر بریده می ترسانی؟
گر ما ز سر بریده می ترسیدیم/در مجلس عاشقان نمی رقصیدیم
معلمان عدالتخواه
کارگران مبارز
دانشجویان آزادیخواه
مردم شریف ایران
با توجه به گذشت چهل سال از انقلاب در حالی که خواست انقلابیون راستین و مردم آزاده ایران از میان برداشتن مظاهر دیکتاتوری و وجود آزادی اعتراضات و اجتماعات بوده و هست؛متاسفانه شاهد برخوردهای قهری و خشن با معترضان اقشار مختلف از جمله معلمان و کارگران هستیم.
پس از دستگیری خشونت بار معلم عدالتخواه، محمد حبیبی، که با ضرب و شتم و به کار بردن الفاظ رکیک صورت گرفت، امروز شاهد رنج نامه کارگر زحمتکش، اسماعیل بخشی هستیم که به شرح شکنجه های وحشیانه در دوران بازداشت در اداره اطلاعات پرداخته است.
ما ،گروهی از فرهنگیان ایران ،ضمن محکوم کردن این رفتارهای غیر انسانی و غیر قانونی حمایت خود را از آقای #اسماعیل_بخشی اعلام می داریم و تاکید می کنیم با پخش برنامه هایی که یادآور "برنامه هویت" دوران سعید امامی است نمی توان حقیقت را وارونه کرد.
ما سخنان #اسماعیل_بخشی را باور داریم و خواستار مجازات آمران و عاملان شکنجه هستیم.
چرا که بسیاری از همکاران ما توهین و ضرب و شتم معلمان شاغل و بازنشسته بخصوص #محمد_حبیبی را دیده یا شنیده اند.
وقتی نیروهای امنیتی به خود اجازه می دهند در برابر دیدگان ما و در مقابل دوربین ها اینگونه معلمان زن بازنشسته را مورد خشونت قرار دهند؛ کتف یکی را بشکنند و با ضربه مشت ابروی دیگری را بشکافند، و با تیز بر کیف بانوی معلمی را پاره نمایند یا بازنشسته شریف #هاشم_خواستار را ربوده در بیمارستان روانی بستری نمایند و به هیچ کس پاسخگو نباشند،پس تصور شکنجه کارگر مظلومی مانند اسماعیل بخشی پشت درهای بسته و دور از انظار عمومی دور از ذهن نیست.
ما ،فعالان صنفی، که بارها شاهد این رفتارهای وحشیانه و فراقانونی بوده ایم ،بر صدق گفتار آقای اسماعیل بخشی شهادت می دهیم و خواهان پایان دادن به خشونت و شکنجه تمام زندانیان و آزادی زندانیان صنفی و سیاسی هستیم
🔴 لطفا وارد فرنگار زیر شوید و در اعتراض به #شکنجه بیانیه را امضا کنید.
لینک امضا : 👇
https://goo.gl/forms/NNICPn1bDYRxinYJ3
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
Google Docs
🔴بیانیه جمعی از معلمان ایران در حمایت از #اسماعیل_بخشی و اعتراض به خط سرکوب فعالان صنفی و مدنی
سیصد گل سرخ یک گل نصرانی/ما را زسر بریده می ترسانی؟
گر ما ز سر بریده می ترسیدیم/در مجلس عاشقان نمی رقصیدیم
معلمان عدالتخواه
کارگران مبارز
دانشجویان آزادیخواه
مردم شریف ایران
با توجه به گذشت چهل سال از…
گر ما ز سر بریده می ترسیدیم/در مجلس عاشقان نمی رقصیدیم
معلمان عدالتخواه
کارگران مبارز
دانشجویان آزادیخواه
مردم شریف ایران
با توجه به گذشت چهل سال از…
🔰 #بیانیه دانشجویان متحد در اعتراض به ظلم و جنایت آشکار علیه بهنام محجوبی
🔘 همه ما #افول_انسانیت را دیدیم؛ هر روز یک داغ، هر روز یک ننگ و روزی هزاربار مرگ انسانیت.
▫️طی روزهای اخیر، خبر وخامت وضعیت سلامتی بهنام محجوبی، زندانی سیاسی و عقیدتی، منتشر شد. اخبار بعدی حکایت از اطلاع مسئولین زندان از وضعیت بیماری ایشان داشت و در حالی که خانواده بهنام محجوبی بارها درخواست ملاقات، مرخصی و رسیدگی به روند درمانی ایشان داشتند، اما هیچ پاسخ مشخصی دریافت نکردند. این در حالی است که بهنام محجوبی در اعتراض به شرایط بد زندان و بیتوجهی به گواهی پزشکی عدم تحمل کیفر، پیشتر دست به اعتصاب غذا زده بود؛ اما قوه قضاییه بیتوجه به آن که مسئولیت سلامت و جان زندانی تحت هر شرایطی بر عهده اوست، در برابر آزادی انسانی که جانش در خطر بود، درخواست وثیقه ٢۰۰ میلیون تومانی داشت که پرداخت آن هم از عهده خانواده محجوبی خارج بود.
▫️فعالان مدنی طی سالهای اخیر، بارها و بارها از روند غیرشفاف و غیرعادلانه بازداشت، آیین دادرسی، اجرای احکام و شرایط اسفبار زندانها گفتهاند؛ روندی که در خصوص زندانیان سیاسی و عقیدتی در وضعیت بغرنجتری قرار دارد. زمانی که با بازداشت، متهم را از زندگی واقعی به کلی دور کنید و تمام راههای ارتباطی را مسدود و او را از حقوق اولیه خود، مانند ارتباط با خانواده و اخذ وکیل انتخابی محروم سازید، در عمل آزار روحی را بر او روا داشتهاید، همچنین در مورد اخیر، عدم رسیدگی به وضعیت سلامت زندانی و بیتوجهی به مسئولیت حفاظت از جان وی خود، یکی از مصادیق آشکار آزارهای جسمی وارده بر اوست. حال هر چه قدر هم صدا کلفت کنید و پشت تریبون از رعایت حقوق بشر بگویید، مردم همیشه درددیده این داغ را فراموش نخواهند کرد.
▫️دستگاه قضا، ضمن پایبندی به حقوق طبیعی بشر، به واسطه اعتماد و خواست عمومی، اذن قضاوت و داوری میان مردم را کسب میکند. حال که عموم ملت، نسبت به عملکرد دستگاه قضایی بیاعتماد است دیگر شمایان، شأنیتی برای قضاوت و داوری میان مردم ندارید. مگر ملت ایران کهریزک را فراموش میکنند؟ مگر ملت ایران، بهنام محجوبی، مهرداد طالشی، ستار بهشتی و هزاران قربانی بینام و نشان دیگر را فراموش میکنند؟
🔘 آری! شمع جان این مردم، دیگر تحمل داغ ندارد، بس کنید!
#زندانی_سیاسی
@bidarzani
@anjmotahed
🔘 همه ما #افول_انسانیت را دیدیم؛ هر روز یک داغ، هر روز یک ننگ و روزی هزاربار مرگ انسانیت.
▫️طی روزهای اخیر، خبر وخامت وضعیت سلامتی بهنام محجوبی، زندانی سیاسی و عقیدتی، منتشر شد. اخبار بعدی حکایت از اطلاع مسئولین زندان از وضعیت بیماری ایشان داشت و در حالی که خانواده بهنام محجوبی بارها درخواست ملاقات، مرخصی و رسیدگی به روند درمانی ایشان داشتند، اما هیچ پاسخ مشخصی دریافت نکردند. این در حالی است که بهنام محجوبی در اعتراض به شرایط بد زندان و بیتوجهی به گواهی پزشکی عدم تحمل کیفر، پیشتر دست به اعتصاب غذا زده بود؛ اما قوه قضاییه بیتوجه به آن که مسئولیت سلامت و جان زندانی تحت هر شرایطی بر عهده اوست، در برابر آزادی انسانی که جانش در خطر بود، درخواست وثیقه ٢۰۰ میلیون تومانی داشت که پرداخت آن هم از عهده خانواده محجوبی خارج بود.
▫️فعالان مدنی طی سالهای اخیر، بارها و بارها از روند غیرشفاف و غیرعادلانه بازداشت، آیین دادرسی، اجرای احکام و شرایط اسفبار زندانها گفتهاند؛ روندی که در خصوص زندانیان سیاسی و عقیدتی در وضعیت بغرنجتری قرار دارد. زمانی که با بازداشت، متهم را از زندگی واقعی به کلی دور کنید و تمام راههای ارتباطی را مسدود و او را از حقوق اولیه خود، مانند ارتباط با خانواده و اخذ وکیل انتخابی محروم سازید، در عمل آزار روحی را بر او روا داشتهاید، همچنین در مورد اخیر، عدم رسیدگی به وضعیت سلامت زندانی و بیتوجهی به مسئولیت حفاظت از جان وی خود، یکی از مصادیق آشکار آزارهای جسمی وارده بر اوست. حال هر چه قدر هم صدا کلفت کنید و پشت تریبون از رعایت حقوق بشر بگویید، مردم همیشه درددیده این داغ را فراموش نخواهند کرد.
▫️دستگاه قضا، ضمن پایبندی به حقوق طبیعی بشر، به واسطه اعتماد و خواست عمومی، اذن قضاوت و داوری میان مردم را کسب میکند. حال که عموم ملت، نسبت به عملکرد دستگاه قضایی بیاعتماد است دیگر شمایان، شأنیتی برای قضاوت و داوری میان مردم ندارید. مگر ملت ایران کهریزک را فراموش میکنند؟ مگر ملت ایران، بهنام محجوبی، مهرداد طالشی، ستار بهشتی و هزاران قربانی بینام و نشان دیگر را فراموش میکنند؟
🔘 آری! شمع جان این مردم، دیگر تحمل داغ ندارد، بس کنید!
#زندانی_سیاسی
@bidarzani
@anjmotahed
بيدارزنى
به نام خداوند جان و خرد 💠 بیانیه کانون صنفی معلمان تهران به مناسبت گرامیداشت #هشت_مارس روز جهانی زن 🔹هشت مارس همواره یادآور مبارزات درخشان زنان در نقاط مختلف جهان در برابر استثمار و سلطه مردسالاری و قوانین نابرابر است. زنانی که علیرغم قوانین تبعیض آمیز…
ادامه بیانیه:
۲-زنان ایرانی همچون سایر زنان جهان شایسته بهرهمندی از حقوق بشر و احترام به جایگاه انسانی خود هستند. این در حالی است که آموزش عمومی در ایران با نگاه جنسیتی و تبعیضآمیز نسبت به زنان، پیوندی ناگسستنی در طول سالیان گذشته داشته است. بخشی از قانون اساسی و قوانین کیفری اگر چه با کلیت حقوق انسانی در تعارض است؛ اما زنان ایرانی از این قوانین؛ خسارت بیشتری را در طول این سالها متحمل شدهاند.ما به عنوان یک نهاد مدنی از حاکمیت میخواهیم محتوای سرشار از تبعیض جنسیتی، از کتاب های درسی حذف شده و به جای آن آموزش حقوق شهروندی و فراجنسیتی؛ قرار بگیرد.
همچنین از حاکمیت میخواهیم قوانین زن ستیزانه و نابرابر جاری در قانون اساسی و قوانین کیفری را ( اعم از قوانین مربوط به ازدواج، ارث، قانون مجازات، که در وقایع زنکُشی اخیر بیش از گذشته ناعادلانه بودن آن مشهود شد و ...) هر چه زودتر لغو کند و عرصه را برای بالندگی و حضور برابر زنان در اجتماع و خانواده فراهم کند.
۳-در راستای حضور برابر زنان در اجتماع و پیگیری مطالبات زنان است که داشتن تشکل مستقل برای آنان؛ بیش از همیشه ضروری به نظر میرسد و حاکمیت به جای سرکوب و به زندان انداختن زنان فعال، موظف است شرایطی را فراهم کند که فعالان حقوق زنان بتوانند در تشکلهایی مستقل مطالبات برحق خود را پیگیری کنند و بتوانند از عرصه کنشگری اجتماعی؛ به دور از تبعیض و سرکوب؛ برخوردار شوند.این موارد جزیی از حقوق طبیعی انسانی است که حداقل در طی یک قرن گذشته در بسیاری از کشورهای دنیا جاری و ساری شده ولی همچنان زنان ایرانی از داشتن آن محرومند.
۴. دفاع از برابری، بدون اعتراض نسبت به تبعیض جنسیتی و تلاش در جهت برابری زنان و مردان در سطح زندگی اجتماعی، امکان پذیر نیست. از همین رهگذر است که کانون صنفی معلمان تهران؛ پیگیری برابری جنسیتی را از وظایف خود میداند و بیش از همه پیگیری اجرای عدالت و برابری درسطح آموزش و پرورش و در میان دختران دانشآموز و زنان معلم را اولویت گذاری میکند. در همین راستا این تشکل، از دولت به عنوان عالیترین نهاد اجرایی میخواهد هر چه زودتر قوانین مربوط به عدالت آموزشی و به دور از تبعیض را که در کنوانسیونهای بین المللی تصویب شده، در نظام آموزشی کشور تصویب و اجرایی کند تا از این رهگذر دختران مناطق محروم و طبقات فرودست بتوانند به چرخه آموزش کشور بازگردند و همانند دانشآموزان مناطق برخوردار به حداقلی از امکانات رشد و شکوفایی دسترسی داشته باشند.
توجه به آموزش فراجنسیتی مهارتهای زندگی به دختران در مدارس و لزوم پیگیری آموزش های جنسی در مدارس می تواند عامل موثری در افزایش آگاهی آنان بوده و مانع از افزایش معضلات اجتماعی همچون کودک همسری شود.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) لازم می داند ۸ مارس، روز جهانی زن را به تمام زنان کشورمان به ویژه زنان معلم و کارگر و پرستار که جسورانه و شجاعانه در شرایط سخت و نابرابر به کوشندگی اجتماعی ادامه داده و مطالبات خود را فریاد میزنند، تبریک بگوید.
کانون صنفی معلمان
۸ مارس ۲۰۲۱ / ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
#نابرابری_آموزشی = #نابرابری_اجتماعی
#نه_به_تبعیض
#بیانیه_هشت_مارس
#روز_جهانی_زن
🖋کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@bidarzani
@KSMtehran
۲-زنان ایرانی همچون سایر زنان جهان شایسته بهرهمندی از حقوق بشر و احترام به جایگاه انسانی خود هستند. این در حالی است که آموزش عمومی در ایران با نگاه جنسیتی و تبعیضآمیز نسبت به زنان، پیوندی ناگسستنی در طول سالیان گذشته داشته است. بخشی از قانون اساسی و قوانین کیفری اگر چه با کلیت حقوق انسانی در تعارض است؛ اما زنان ایرانی از این قوانین؛ خسارت بیشتری را در طول این سالها متحمل شدهاند.ما به عنوان یک نهاد مدنی از حاکمیت میخواهیم محتوای سرشار از تبعیض جنسیتی، از کتاب های درسی حذف شده و به جای آن آموزش حقوق شهروندی و فراجنسیتی؛ قرار بگیرد.
همچنین از حاکمیت میخواهیم قوانین زن ستیزانه و نابرابر جاری در قانون اساسی و قوانین کیفری را ( اعم از قوانین مربوط به ازدواج، ارث، قانون مجازات، که در وقایع زنکُشی اخیر بیش از گذشته ناعادلانه بودن آن مشهود شد و ...) هر چه زودتر لغو کند و عرصه را برای بالندگی و حضور برابر زنان در اجتماع و خانواده فراهم کند.
۳-در راستای حضور برابر زنان در اجتماع و پیگیری مطالبات زنان است که داشتن تشکل مستقل برای آنان؛ بیش از همیشه ضروری به نظر میرسد و حاکمیت به جای سرکوب و به زندان انداختن زنان فعال، موظف است شرایطی را فراهم کند که فعالان حقوق زنان بتوانند در تشکلهایی مستقل مطالبات برحق خود را پیگیری کنند و بتوانند از عرصه کنشگری اجتماعی؛ به دور از تبعیض و سرکوب؛ برخوردار شوند.این موارد جزیی از حقوق طبیعی انسانی است که حداقل در طی یک قرن گذشته در بسیاری از کشورهای دنیا جاری و ساری شده ولی همچنان زنان ایرانی از داشتن آن محرومند.
۴. دفاع از برابری، بدون اعتراض نسبت به تبعیض جنسیتی و تلاش در جهت برابری زنان و مردان در سطح زندگی اجتماعی، امکان پذیر نیست. از همین رهگذر است که کانون صنفی معلمان تهران؛ پیگیری برابری جنسیتی را از وظایف خود میداند و بیش از همه پیگیری اجرای عدالت و برابری درسطح آموزش و پرورش و در میان دختران دانشآموز و زنان معلم را اولویت گذاری میکند. در همین راستا این تشکل، از دولت به عنوان عالیترین نهاد اجرایی میخواهد هر چه زودتر قوانین مربوط به عدالت آموزشی و به دور از تبعیض را که در کنوانسیونهای بین المللی تصویب شده، در نظام آموزشی کشور تصویب و اجرایی کند تا از این رهگذر دختران مناطق محروم و طبقات فرودست بتوانند به چرخه آموزش کشور بازگردند و همانند دانشآموزان مناطق برخوردار به حداقلی از امکانات رشد و شکوفایی دسترسی داشته باشند.
توجه به آموزش فراجنسیتی مهارتهای زندگی به دختران در مدارس و لزوم پیگیری آموزش های جنسی در مدارس می تواند عامل موثری در افزایش آگاهی آنان بوده و مانع از افزایش معضلات اجتماعی همچون کودک همسری شود.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) لازم می داند ۸ مارس، روز جهانی زن را به تمام زنان کشورمان به ویژه زنان معلم و کارگر و پرستار که جسورانه و شجاعانه در شرایط سخت و نابرابر به کوشندگی اجتماعی ادامه داده و مطالبات خود را فریاد میزنند، تبریک بگوید.
کانون صنفی معلمان
۸ مارس ۲۰۲۱ / ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
#نابرابری_آموزشی = #نابرابری_اجتماعی
#نه_به_تبعیض
#بیانیه_هشت_مارس
#روز_جهانی_زن
🖋کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@bidarzani
@KSMtehran
🔴 #بیانیه مشترک پانزده تشکل شامل: سندیکاها و دیگر تشکلات مستقل کارگری، کانونهای صنفی معلمان، تشکلات مستقل بازنشستگان و تشکلات مدافع حقوق زنان به مناسبت اول ماه مه (یازده اردیبهشت)، روز جهانی کارگر
گرامی باد "اول ماه مه" (یازده اردیبهشت)، روز همبستگی بینالمللی کارگران جهان!
امسال هم در حالی به استقبال "اول ماه مه" روز همبستگی بینالمللی طبقهی کارگر میرویم که بحران جهانی سلامت، زندگی کارگران را تحتالشعاع قرار داده است.
واگیری جهانی کرونا (کوید-۱۹) همراه با بحران اقتصادی، کارگران و مزدبگیران و کسبه خرد را در تنگنا قرار داده است. در ایران بر اثر بیقابلیتی و ناکارآمدی حاکمیت و دولت، این وضعیت وخیمتر از گذشته و هر جای دیگری شده است.
فقدان سیاستهای کارآمد بهداشتی و عدم اعمال قرنطینههای لازم، همراه با تامین هزینههای زندگی مردم، از سوی دولت، بحران معیشتی فرودستان را دامن زده است. با وجود آن که کارگران و زحمتکشان به درستی خواست اجرای واکسیناسیون فوری، رایگان و عمومی را فریاد میزنند و بر آن اصرار میورزند، فرادستان و قدرتمداران در تامین واکسن کوتاهی آگاهانه و عامدانهای دارند و میکوشند با بحران آفرینیها، منافع گروههای خاصی از بدنه حاکمیت را تامین کنند. اصرار بر ساخت واکسن داخلی و واگذاری تامین واکسن به بخش خصوصی در این راستاست.
این مسئله به نوبه خود، بخشهای وسیعی از جمعیت، به ویژه اقشار متوسط جامعه را در فقر روز افزونی گرفتار کرده و تعداد هر دم فزاینده ای از آنان را حاشیهنشین کرده است. در این میان وضع زنانِ کارگر و زحمتکش، از همه اسفبارتر است. بنا بر آمارهای موجود، در ادامهی موج افزایش بیکاریها و اخراجها، به بهانه پاندمی کرونا، ۷۰ درصد زنان کارگر اخراج و از کار بیکار شدهاند. در بحث معیشت نیز، این بیثباتی و روندِ فقیرسازی سیستماتیک مزدبگیران، با تبعیض حداکثری، بیش از همه، خود را در وضعیت معیشتی زنان نمایان کرده است که حق اشتغال پایین، قرار گرفتن در صفِ نخست اخراج و بیکارسازی و منزوی شدن زنان کارگر، از تبعات آن بوده، که به نوبه خود، زخم بزرگ دیگری را بر پیکر طبقهی کارگر ایران وارد کرده است. در این میان وضع زنان کارگر خانگی که ممر درآمد خود را از دست دادهاند از همه بدتر میباشد. هم تبعیض جنسیتی و هم بیکاری و ورشکستگی، فشار مضاعفی را بر این بخش از نیروی کار ایران وارد کرده است.
با اینهمه کارگران ایران و متحدانش در سال گذشته، مبارزهی خستگیناپذیر و پیگیری را در شرایطی که توازن قوا حاکم به نفعشان نبوده و فعالین کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی زیر سرکوب چند لایه و نظاممندی قرار داشتند، به پیش بردهاند. کارگران و حقوقبگیران در بخشهای مختلف اقتصاد از صنعت بزرگ همچون پتروشیمی، هپکو، آذرآب، نیشکر هفتتپه، شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، فولاد خوزستان و . . . تا معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و زنان به اشکال و طرق مختلف مبارزات خود را به پیش برده و مخالفت خود را با سیاستهای خشن و نئولیبرالی دولت و حاکمیت نشان دادهاند که در این میان می توان بطور ویژه از مبارزات خستگیناپذیرِ کارگران هفتتپه یاد کرد که مسائل مهم و پایهای چون خصوصیسازی، اختلاسهای بزرگِ سهامداران و صاحبان اصلی هفتتپه را در سطح جامعه مطرح کرده و در مقابل، از نقش کارگر در تصمیمگیریها و اداره شورائی سخن گفتهاند. مبارزاتی که از جانب هم طبقهایهای آنان در اقصا نقاط جهان مورد حمایت قرار گرفته است. تا آن جا که بارها شاهد بیانیهها و کمپینهای حمایتی از جانب کارگران، سندیکاها و اتحادیههای بزرگ کارگری در نقاط دور و نزدیک جهان بودهایم.
در برابر این همبستگیهای ملی و بینالمللی، گرایشهای طرفدار سرمایهداری، انواع و اقسام طرحها و آلترناتیوهای خروج از بحران را یکی بعد از دیگری پیشنهاد کرده و میکنند. هر روز ترفندی تازه ارائه میشود. اما کارگران ایران به تجربه دریافتهاند که:
- راه چارهی این مشکلات و رهائی از این وضعیت نمیتواند از جانب کسانی که خود در ایجاد آنها نقش اصلی را تحت این یا آن نام ایفا کرده و میکنند مطرح شود. کارگران دیگر فریب دروغها و از جمله وعده و وعیدهای انتخاباتی را که هر چند سال یکبار تکرار میشود نمیخورند.
- راه چاره، همچنین از دلبستن به قدرتهای بزرگ جهانی (از هر رنگ و قماشی که باشند) و سیاستبازی میان آنها نیز به دست نمیآید. چنین دلبستگیهایی به قدرتهایی در جغرافیای سیاسی - چه جهانی و چه منطقهای - در واقع گروگذاری و بخشیدن پیشاپیشِ دسترنج تودههای زحمتکش و جاده صافکنی برای سلطهگران جهت بهرهبرداری از منابع کشور و همینطور نفوذ تعیین کننده بیگانگان در تصمیمگیریهای کلانِ اقتصادی، سیاسی و سوقالجیشی است.
ادامه👇
@bidarzani
گرامی باد "اول ماه مه" (یازده اردیبهشت)، روز همبستگی بینالمللی کارگران جهان!
امسال هم در حالی به استقبال "اول ماه مه" روز همبستگی بینالمللی طبقهی کارگر میرویم که بحران جهانی سلامت، زندگی کارگران را تحتالشعاع قرار داده است.
واگیری جهانی کرونا (کوید-۱۹) همراه با بحران اقتصادی، کارگران و مزدبگیران و کسبه خرد را در تنگنا قرار داده است. در ایران بر اثر بیقابلیتی و ناکارآمدی حاکمیت و دولت، این وضعیت وخیمتر از گذشته و هر جای دیگری شده است.
فقدان سیاستهای کارآمد بهداشتی و عدم اعمال قرنطینههای لازم، همراه با تامین هزینههای زندگی مردم، از سوی دولت، بحران معیشتی فرودستان را دامن زده است. با وجود آن که کارگران و زحمتکشان به درستی خواست اجرای واکسیناسیون فوری، رایگان و عمومی را فریاد میزنند و بر آن اصرار میورزند، فرادستان و قدرتمداران در تامین واکسن کوتاهی آگاهانه و عامدانهای دارند و میکوشند با بحران آفرینیها، منافع گروههای خاصی از بدنه حاکمیت را تامین کنند. اصرار بر ساخت واکسن داخلی و واگذاری تامین واکسن به بخش خصوصی در این راستاست.
این مسئله به نوبه خود، بخشهای وسیعی از جمعیت، به ویژه اقشار متوسط جامعه را در فقر روز افزونی گرفتار کرده و تعداد هر دم فزاینده ای از آنان را حاشیهنشین کرده است. در این میان وضع زنانِ کارگر و زحمتکش، از همه اسفبارتر است. بنا بر آمارهای موجود، در ادامهی موج افزایش بیکاریها و اخراجها، به بهانه پاندمی کرونا، ۷۰ درصد زنان کارگر اخراج و از کار بیکار شدهاند. در بحث معیشت نیز، این بیثباتی و روندِ فقیرسازی سیستماتیک مزدبگیران، با تبعیض حداکثری، بیش از همه، خود را در وضعیت معیشتی زنان نمایان کرده است که حق اشتغال پایین، قرار گرفتن در صفِ نخست اخراج و بیکارسازی و منزوی شدن زنان کارگر، از تبعات آن بوده، که به نوبه خود، زخم بزرگ دیگری را بر پیکر طبقهی کارگر ایران وارد کرده است. در این میان وضع زنان کارگر خانگی که ممر درآمد خود را از دست دادهاند از همه بدتر میباشد. هم تبعیض جنسیتی و هم بیکاری و ورشکستگی، فشار مضاعفی را بر این بخش از نیروی کار ایران وارد کرده است.
با اینهمه کارگران ایران و متحدانش در سال گذشته، مبارزهی خستگیناپذیر و پیگیری را در شرایطی که توازن قوا حاکم به نفعشان نبوده و فعالین کارگری و دیگر جنبشهای اجتماعی زیر سرکوب چند لایه و نظاممندی قرار داشتند، به پیش بردهاند. کارگران و حقوقبگیران در بخشهای مختلف اقتصاد از صنعت بزرگ همچون پتروشیمی، هپکو، آذرآب، نیشکر هفتتپه، شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، فولاد خوزستان و . . . تا معلمان، بازنشستگان، دانشجویان و زنان به اشکال و طرق مختلف مبارزات خود را به پیش برده و مخالفت خود را با سیاستهای خشن و نئولیبرالی دولت و حاکمیت نشان دادهاند که در این میان می توان بطور ویژه از مبارزات خستگیناپذیرِ کارگران هفتتپه یاد کرد که مسائل مهم و پایهای چون خصوصیسازی، اختلاسهای بزرگِ سهامداران و صاحبان اصلی هفتتپه را در سطح جامعه مطرح کرده و در مقابل، از نقش کارگر در تصمیمگیریها و اداره شورائی سخن گفتهاند. مبارزاتی که از جانب هم طبقهایهای آنان در اقصا نقاط جهان مورد حمایت قرار گرفته است. تا آن جا که بارها شاهد بیانیهها و کمپینهای حمایتی از جانب کارگران، سندیکاها و اتحادیههای بزرگ کارگری در نقاط دور و نزدیک جهان بودهایم.
در برابر این همبستگیهای ملی و بینالمللی، گرایشهای طرفدار سرمایهداری، انواع و اقسام طرحها و آلترناتیوهای خروج از بحران را یکی بعد از دیگری پیشنهاد کرده و میکنند. هر روز ترفندی تازه ارائه میشود. اما کارگران ایران به تجربه دریافتهاند که:
- راه چارهی این مشکلات و رهائی از این وضعیت نمیتواند از جانب کسانی که خود در ایجاد آنها نقش اصلی را تحت این یا آن نام ایفا کرده و میکنند مطرح شود. کارگران دیگر فریب دروغها و از جمله وعده و وعیدهای انتخاباتی را که هر چند سال یکبار تکرار میشود نمیخورند.
- راه چاره، همچنین از دلبستن به قدرتهای بزرگ جهانی (از هر رنگ و قماشی که باشند) و سیاستبازی میان آنها نیز به دست نمیآید. چنین دلبستگیهایی به قدرتهایی در جغرافیای سیاسی - چه جهانی و چه منطقهای - در واقع گروگذاری و بخشیدن پیشاپیشِ دسترنج تودههای زحمتکش و جاده صافکنی برای سلطهگران جهت بهرهبرداری از منابع کشور و همینطور نفوذ تعیین کننده بیگانگان در تصمیمگیریهای کلانِ اقتصادی، سیاسی و سوقالجیشی است.
ادامه👇
@bidarzani
🟣#بیانیه_کانون_صنفی_معلمان_ایران در #محکومیت_قتل_فجیع_مونا_حیدری ، کودک همسر اهوازی
به نام خداوند جان و خرد
در شرایط اقتصادی اسفناک حاکم بر زندگی مردم ایران و در حالیکه هر روز شاهد خبرهایی از خودکشی معلمان، کارگران بازنشستگان و دیگر اقشار فرودست جامعه هستیم، تصاویر هولناک فاجعه اهواز، جامعه در حال تلاطم ایرانی را با شوکی دیگر مواجه ساخت.
بنا بر آمارهای غیر رسمی، دست کم شصت زن در استان خوزستان، طی دو سال گذشته قربانی قتلهای ناموسی بودهاند که در هیچ کدام از آنها عاملان جنایت مجازات نشدهاند.
از طرف دیگر گسترش خشونت، فساد و بزهکاری در شرایط کنونی، به جایی رسیده است که بنا بر نظر پژوهشگران اجتماعی، سن فحشا در دختران به دوازده سالگی و سن دزدی در پسران به هفت سالگی رسیده است.
اگر چه امروز دیگر این آمارها بخشی عینی از زندگی هر روزه مردمان این سرزمین است، اما جنایت اهواز پرده دیگری از این انحطاط رو به گسترش را نمایان ساخت.
اینکه شوهری با سر بریده همسرش در کوچه و خیابان به اغوای تماشاگرانش بپردازد، نمادی از یک جامعه عقب مانده نیست، به عبارت دیگر بدویت محض است.!!
این دقیقا همان چیزی است که سالها است پژوهشگران حوزه های اجتماعی و سیاسی هشدار آن را می دهند، یعنی فروپاشی جامعه ایرانی.
📌 بر همین اساس کانون صنفی معلمان ایران لازم میداند نکات زیر را به سمع و نظر مردم ایران و بویژه فرهنگیان شریف برساند :
یک) قتل مونا حیدری کودک همسر اهوازی بدون بسترسازی قوانین زن ستیزانه کنونی امکان پذیر نیست. اینکه کودکی در سن دوازده سالگی با اصرار خانواده و بدون اینکه از حمایت های قانونی بهره مند شود، تن به ازدواج اجباری میدهد، سرآغاز وقایعی است که در نهایت به چرخاندن سر بریده اش در کوچه و خیابان منجر می شود.
قوانین عقب مانده کنونی، بیشترین آسیب ها را به زنان جامعه ایرانی وارد می سازد و به هیچ عنوان نه با خواست ملت، نه با عرف جامعه و نه با نگرش امروزی زنان ایرانی همخوانی ندارد.
از طرف دیگر این قوانین زن ستیزانه فرصت لازم را برای برخی مردان روان پریش فراهم میسازد که با آسودگی خاطر دست به جنایت علیه زنانی بزنند که به عنوان خواهر، مادر یا همسر، نخواستهاند در چارچوب باورهای ارتجاعی و سنتی حاکم زندگی کنند.
مسئولیت تداوم چنین قوانین عقب ماندهای مستقیما بر عهده کلیت حاکمیت کنونی در ایران است.
دو) علاوه بر قوانین زن ستیز، ریشه دیگر تداوم چنین جنایاتی، فرهنگ ارتجاعی و سنت های زن ستیزانه در برخی مناطق ایران است. آنچه که بیش از هر چیز می تواند، مانع از تداوم چنین فرهنگی در نسلهای بعدی شود، آموزش های مدرن، نوین و انسانی است .دقیقا از همین رهگذر است که تشکلهای صنفی فرهنگیان سالهاست که نقد به آموزش ایدئولوژیک را جزئی از مطالبات خود بر می شمارند. از همین زاویه مسئولیت معلمان در جهت آموزش ارزشهای انسانی به کودکان مهم و تعیین کننده است. این مهم اگر چه باوجود سیطره آموزش ایدئولوژیک در مدارس ایران کاری دشوار و پر هزینه است، با این وجود برای جلوگیری از تکرار فجایعی همچون قتل مونا حیدری لازم و ضروری است. در نتیجه وظیفه معلمان و جامعه فرهنگیان در جلوگیری از چنین فجایعی از این زاویه غیر قابل کتمان است.
سه) معلمان زن در طی یک دهه اخیر نشان دادهاند که در صف مطالبه گری و حق خواهی پیشگام جنبش معلمان هستند. حضور گسترده زنان معلم در فعالیت های صنفی، دفاع از مطالبات زنان در جامعه ایرانی را به عنوان یکی از وظایف تشکلهای صنفی فرهنگیان برجسته می سازد. در نتیجه کانونها و انجمن های صنفی معلمان، علاوه بر اینکه به لحاظ ماهیتی موظف به مقابله با هر نوع بی عدالتی در جامعه هستند، به لحاظ کارکردی باید نقش زنان معلم در انسجام بخشی و پیشروی جنبش معلمان را در نظر گیرند. بر این اساس مقابله با ساختار های زن ستیزانه در شرایط کنونی جامعه ایرانی از وظایف تشکلهای صنفی فرهنگیان است.
📌 در پایان، کانون صنفی معلمان ایران ضمن محکومیت قتل فجیع مونا حیدری، کودک همسر اهوازی و عرض تسلیت به همه زنان ایرانی که در همه این سالها زیر فشار قوانین زن ستیزانه زندگی کرده اند، اعلام می دارد که مسئولیت مرگ مونا حیدری و دیگرانی همچون مونا، با حاکمیتی است که در تداوم ، تثبیت و اجرای این قوانین عقب مانده اصرار دارد و علاوه بر آن با گفتمانسازی حول ارزشهای ارتجاعی همچون ناموس و غیرت، به دفاع از جنایتکاران میپردازد.
کانون صنفی معلمان ایران
۱۴۰۰/۱۱/۲۱
@kasenfi
@bidarzani
به نام خداوند جان و خرد
در شرایط اقتصادی اسفناک حاکم بر زندگی مردم ایران و در حالیکه هر روز شاهد خبرهایی از خودکشی معلمان، کارگران بازنشستگان و دیگر اقشار فرودست جامعه هستیم، تصاویر هولناک فاجعه اهواز، جامعه در حال تلاطم ایرانی را با شوکی دیگر مواجه ساخت.
بنا بر آمارهای غیر رسمی، دست کم شصت زن در استان خوزستان، طی دو سال گذشته قربانی قتلهای ناموسی بودهاند که در هیچ کدام از آنها عاملان جنایت مجازات نشدهاند.
از طرف دیگر گسترش خشونت، فساد و بزهکاری در شرایط کنونی، به جایی رسیده است که بنا بر نظر پژوهشگران اجتماعی، سن فحشا در دختران به دوازده سالگی و سن دزدی در پسران به هفت سالگی رسیده است.
اگر چه امروز دیگر این آمارها بخشی عینی از زندگی هر روزه مردمان این سرزمین است، اما جنایت اهواز پرده دیگری از این انحطاط رو به گسترش را نمایان ساخت.
اینکه شوهری با سر بریده همسرش در کوچه و خیابان به اغوای تماشاگرانش بپردازد، نمادی از یک جامعه عقب مانده نیست، به عبارت دیگر بدویت محض است.!!
این دقیقا همان چیزی است که سالها است پژوهشگران حوزه های اجتماعی و سیاسی هشدار آن را می دهند، یعنی فروپاشی جامعه ایرانی.
📌 بر همین اساس کانون صنفی معلمان ایران لازم میداند نکات زیر را به سمع و نظر مردم ایران و بویژه فرهنگیان شریف برساند :
یک) قتل مونا حیدری کودک همسر اهوازی بدون بسترسازی قوانین زن ستیزانه کنونی امکان پذیر نیست. اینکه کودکی در سن دوازده سالگی با اصرار خانواده و بدون اینکه از حمایت های قانونی بهره مند شود، تن به ازدواج اجباری میدهد، سرآغاز وقایعی است که در نهایت به چرخاندن سر بریده اش در کوچه و خیابان منجر می شود.
قوانین عقب مانده کنونی، بیشترین آسیب ها را به زنان جامعه ایرانی وارد می سازد و به هیچ عنوان نه با خواست ملت، نه با عرف جامعه و نه با نگرش امروزی زنان ایرانی همخوانی ندارد.
از طرف دیگر این قوانین زن ستیزانه فرصت لازم را برای برخی مردان روان پریش فراهم میسازد که با آسودگی خاطر دست به جنایت علیه زنانی بزنند که به عنوان خواهر، مادر یا همسر، نخواستهاند در چارچوب باورهای ارتجاعی و سنتی حاکم زندگی کنند.
مسئولیت تداوم چنین قوانین عقب ماندهای مستقیما بر عهده کلیت حاکمیت کنونی در ایران است.
دو) علاوه بر قوانین زن ستیز، ریشه دیگر تداوم چنین جنایاتی، فرهنگ ارتجاعی و سنت های زن ستیزانه در برخی مناطق ایران است. آنچه که بیش از هر چیز می تواند، مانع از تداوم چنین فرهنگی در نسلهای بعدی شود، آموزش های مدرن، نوین و انسانی است .دقیقا از همین رهگذر است که تشکلهای صنفی فرهنگیان سالهاست که نقد به آموزش ایدئولوژیک را جزئی از مطالبات خود بر می شمارند. از همین زاویه مسئولیت معلمان در جهت آموزش ارزشهای انسانی به کودکان مهم و تعیین کننده است. این مهم اگر چه باوجود سیطره آموزش ایدئولوژیک در مدارس ایران کاری دشوار و پر هزینه است، با این وجود برای جلوگیری از تکرار فجایعی همچون قتل مونا حیدری لازم و ضروری است. در نتیجه وظیفه معلمان و جامعه فرهنگیان در جلوگیری از چنین فجایعی از این زاویه غیر قابل کتمان است.
سه) معلمان زن در طی یک دهه اخیر نشان دادهاند که در صف مطالبه گری و حق خواهی پیشگام جنبش معلمان هستند. حضور گسترده زنان معلم در فعالیت های صنفی، دفاع از مطالبات زنان در جامعه ایرانی را به عنوان یکی از وظایف تشکلهای صنفی فرهنگیان برجسته می سازد. در نتیجه کانونها و انجمن های صنفی معلمان، علاوه بر اینکه به لحاظ ماهیتی موظف به مقابله با هر نوع بی عدالتی در جامعه هستند، به لحاظ کارکردی باید نقش زنان معلم در انسجام بخشی و پیشروی جنبش معلمان را در نظر گیرند. بر این اساس مقابله با ساختار های زن ستیزانه در شرایط کنونی جامعه ایرانی از وظایف تشکلهای صنفی فرهنگیان است.
📌 در پایان، کانون صنفی معلمان ایران ضمن محکومیت قتل فجیع مونا حیدری، کودک همسر اهوازی و عرض تسلیت به همه زنان ایرانی که در همه این سالها زیر فشار قوانین زن ستیزانه زندگی کرده اند، اعلام می دارد که مسئولیت مرگ مونا حیدری و دیگرانی همچون مونا، با حاکمیتی است که در تداوم ، تثبیت و اجرای این قوانین عقب مانده اصرار دارد و علاوه بر آن با گفتمانسازی حول ارزشهای ارتجاعی همچون ناموس و غیرت، به دفاع از جنایتکاران میپردازد.
کانون صنفی معلمان ایران
۱۴۰۰/۱۱/۲۱
@kasenfi
@bidarzani
Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #بیانیه_کانون_صنفی_معلمان_ایران (#تهران) پیرامون سناریو سازی ۲۰:۳۰، کیهان و رسانه های وابسته
🔹صدا و سیمای میلی و چند رسانه ی امنیتیِ شناسنامهدار، در گزارشی که مرغ پخته را نیز به خنده وامیدارد به دیدار چند عضو ارشد و خوشنام شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان ایران با زن و شوهری فرانسوی پرداخته است.
🔹این فیلم قصد دارد اعتراضات معلمان را دسیسه ی سرویسهای جاسوسی غربی معرفی کند و با تمسک به آن صدای حقخواهی معلمان، که یکی از درخشانترین حرکتهای مدنی دو دهه گذشته را رقم زدهاند، خاموش کند.
غافل از این که چنین سناریوهای نخ نمایی چندین سال است گوش شنوایی ندارد و باعث آبرو ریزی بیشتر تهیه کنندگانش میشود.
🔹اگرچه تهیه ی گزارش از سوی مجموعه خبری ۲۰:۳۰ و رسانههای معلومالحالی همچون کیهان، مردم فهیم و آگاه جامعه را بی نیاز از توضیحات بیشتر در مضحک بودن این سناریوسازی و تلاش برای فریب افکار عمومی میکند اما برحسب وظیفه برخود لازم میدانیم توضیحاتی در این باره ارائه کنیم :
🔺خانم سیسیل کوهلر معلم و عضو اتحادیه معلمان فرانسه است.
او از سال ۲۰۱۶ مسئول روابط بین الملل فدراسیون ملی فرهنگ و آموزش حرفه ای شده که بزرگترین فدراسیون معلمان فرانسه است.
🔺آقای ژاک پاریس هم آموزگار است اما مانند خانم کوهلر فعالیت های چشمگیری ندارد.
خانم سیسیل فردی سرشناس در حوزه فعالیتهای سندیکایی و عضو مهمی از سازمان آموزش جهانی (EI) است و همه فعالیتهای ملی و بینالمللی او شفاف انجام میگیرد و مصاحبهها و مقالههای گوناگون ایشان در رسانههای بینالمللی، گویای دیدگاههای اوست.
🔺از طرف دیگر #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_معلمان، تقریبا از زمان تولدش، عضو EI بوده و کاملا شفاف و علنی با این نهاد بین المللی که مجموعهای از اتحادیههای معلمان سراسر جهان است، ارتباط دارد.
🔹یکی از مهمترین وظایف این نهاد، پیگیری اصلاحات آموزشی و رصد شرایط آموزش و پرورش کشورها به ویژه وضع معلمان است.
حال چگونه است که این فرد که عضو این نهاد بین المللی ست و با اسم و رسم و عنوان به ایران میآید و در حوزه فعالیت خودش انجام وظیفه می کند جاسوس نامیده می شود !؟
و این احتمالا رازی است که تنها تهیه کنندگان با استعداد! برنامههای امنیتی صدا و سیما و رسانههای وابسته به آن می دانند!
📌در عکس منتشر شده رسول بداقی، اسکندر لطفی، مسعود نیکخواه و شعبان محمدی در کنار این دو معلم فرانسوی دیده میشوند.
به گواه همه فعالین صنفی کشور، این معلمان از خوشنامترین و وطن پرستترین فعالین صنفی معلمان هستند و به هیچ وجه اتهامات مطرح شده در فیلم به این عزیزان وارد نیست.
🔹کمترین سند در این رابطه، زندگی معلمی آنان است که در کنار معلمی و فعالیت صنفیشان یکی راننده اسنپ است و دیگری کشاورزی میکند و دیگران هم بدون شغل دوم روزشان به شب نمیرسد!
🔹اینها، برخلاف جاسوسان واقعی، نه خانه و ویلایی در لندن دارند و نه حساب پساندازی در سوئیس و نه فرزند یا فرزندانی در آمریکا و کانادا و ...
آری معلمانی گچ بهدست میباشند که مانند همه مردم این سرزمین تحت انواع فشارهای سیاسی، اجتماعی، ایدئولوژیک و مخصوصا اقتصادی هستند و اتهام مضحک جاسوسی، ابدا به آنان نمیچسبد.
📌به تهیه کنندگان این شوی مسخره گوشزد میکنیم که طرح چنین بحثهایی، مانند موارد قبلی، علاوه بر این که بر شاخ نشستن و بن بریدن است، موجب آبرو ریزی بیشتر شما شده و خزانه ی خالی از اعتماد عمومیتان را خالیتر از امروز میکند.
🔹اعتراضات معلمان ریشهها و زمینههای واقعی و چند دههای دارد و لجن پراکنی تهیه کنندگان این گزارش تنها پاک کردن صورت مسئله است.
ریشه های آن، وعدههای تو خالی مسئولان دولتهای گوناگون در ساماندهی به وضع معیشت فرهنگیان و بازنشستگان است.
زمینه ی آن کوچک شدن سفره ی ایرانیان از جمله معلمان است.
دلیل آن تبعیضهای چند دههای در ساختار حقوقی کشور است.
علت آن بیتوجهی به اصول گوناگون قانون اساسی از جمله اصل ۲۷ و ۳۰ است.
علتالعلل آن ناکارآمدی مدیریت سیاسی و اقتصادی و لج بازی با جهان و رویارویی با معلمانی همچون فلاحی، عبدی، حبیبی، ابراهیمی و ده ها همکار خانم و آقایی ست که یا در زندان هستند، یا احضار می شوند و یا پرونده ی باز دارند؛ معلمانی که همچنان امید دارند که با فعالیتهای گوناگون از جمله اعتراض، آموزش و پرورش کشور را از لبه پرتگاه نجات دهند.
📌 هشدار داده و توصیه میکنیم با چنین برنامههایی بیش از این عِرض خود را نبرید؛ زیرا حرکت معلمان با خواستههای معیشتی-منزلتی که در یک سال گذشته بیش از همیشه پویا، زنده و واقعی ست با این برنامههای مستهجن! نه تنها آرام نمی گیرد بلکه آتش خشمشان را برافروختهتر خواهد کرد.
چراغی را که ایزد برفروزد، گر احمق پف کند ریشه اش بسوزد!
کانون صنفی معلمان ایران
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
https://t.me/KSMtehran
🔹صدا و سیمای میلی و چند رسانه ی امنیتیِ شناسنامهدار، در گزارشی که مرغ پخته را نیز به خنده وامیدارد به دیدار چند عضو ارشد و خوشنام شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان ایران با زن و شوهری فرانسوی پرداخته است.
🔹این فیلم قصد دارد اعتراضات معلمان را دسیسه ی سرویسهای جاسوسی غربی معرفی کند و با تمسک به آن صدای حقخواهی معلمان، که یکی از درخشانترین حرکتهای مدنی دو دهه گذشته را رقم زدهاند، خاموش کند.
غافل از این که چنین سناریوهای نخ نمایی چندین سال است گوش شنوایی ندارد و باعث آبرو ریزی بیشتر تهیه کنندگانش میشود.
🔹اگرچه تهیه ی گزارش از سوی مجموعه خبری ۲۰:۳۰ و رسانههای معلومالحالی همچون کیهان، مردم فهیم و آگاه جامعه را بی نیاز از توضیحات بیشتر در مضحک بودن این سناریوسازی و تلاش برای فریب افکار عمومی میکند اما برحسب وظیفه برخود لازم میدانیم توضیحاتی در این باره ارائه کنیم :
🔺خانم سیسیل کوهلر معلم و عضو اتحادیه معلمان فرانسه است.
او از سال ۲۰۱۶ مسئول روابط بین الملل فدراسیون ملی فرهنگ و آموزش حرفه ای شده که بزرگترین فدراسیون معلمان فرانسه است.
🔺آقای ژاک پاریس هم آموزگار است اما مانند خانم کوهلر فعالیت های چشمگیری ندارد.
خانم سیسیل فردی سرشناس در حوزه فعالیتهای سندیکایی و عضو مهمی از سازمان آموزش جهانی (EI) است و همه فعالیتهای ملی و بینالمللی او شفاف انجام میگیرد و مصاحبهها و مقالههای گوناگون ایشان در رسانههای بینالمللی، گویای دیدگاههای اوست.
🔺از طرف دیگر #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_معلمان، تقریبا از زمان تولدش، عضو EI بوده و کاملا شفاف و علنی با این نهاد بین المللی که مجموعهای از اتحادیههای معلمان سراسر جهان است، ارتباط دارد.
🔹یکی از مهمترین وظایف این نهاد، پیگیری اصلاحات آموزشی و رصد شرایط آموزش و پرورش کشورها به ویژه وضع معلمان است.
حال چگونه است که این فرد که عضو این نهاد بین المللی ست و با اسم و رسم و عنوان به ایران میآید و در حوزه فعالیت خودش انجام وظیفه می کند جاسوس نامیده می شود !؟
و این احتمالا رازی است که تنها تهیه کنندگان با استعداد! برنامههای امنیتی صدا و سیما و رسانههای وابسته به آن می دانند!
📌در عکس منتشر شده رسول بداقی، اسکندر لطفی، مسعود نیکخواه و شعبان محمدی در کنار این دو معلم فرانسوی دیده میشوند.
به گواه همه فعالین صنفی کشور، این معلمان از خوشنامترین و وطن پرستترین فعالین صنفی معلمان هستند و به هیچ وجه اتهامات مطرح شده در فیلم به این عزیزان وارد نیست.
🔹کمترین سند در این رابطه، زندگی معلمی آنان است که در کنار معلمی و فعالیت صنفیشان یکی راننده اسنپ است و دیگری کشاورزی میکند و دیگران هم بدون شغل دوم روزشان به شب نمیرسد!
🔹اینها، برخلاف جاسوسان واقعی، نه خانه و ویلایی در لندن دارند و نه حساب پساندازی در سوئیس و نه فرزند یا فرزندانی در آمریکا و کانادا و ...
آری معلمانی گچ بهدست میباشند که مانند همه مردم این سرزمین تحت انواع فشارهای سیاسی، اجتماعی، ایدئولوژیک و مخصوصا اقتصادی هستند و اتهام مضحک جاسوسی، ابدا به آنان نمیچسبد.
📌به تهیه کنندگان این شوی مسخره گوشزد میکنیم که طرح چنین بحثهایی، مانند موارد قبلی، علاوه بر این که بر شاخ نشستن و بن بریدن است، موجب آبرو ریزی بیشتر شما شده و خزانه ی خالی از اعتماد عمومیتان را خالیتر از امروز میکند.
🔹اعتراضات معلمان ریشهها و زمینههای واقعی و چند دههای دارد و لجن پراکنی تهیه کنندگان این گزارش تنها پاک کردن صورت مسئله است.
ریشه های آن، وعدههای تو خالی مسئولان دولتهای گوناگون در ساماندهی به وضع معیشت فرهنگیان و بازنشستگان است.
زمینه ی آن کوچک شدن سفره ی ایرانیان از جمله معلمان است.
دلیل آن تبعیضهای چند دههای در ساختار حقوقی کشور است.
علت آن بیتوجهی به اصول گوناگون قانون اساسی از جمله اصل ۲۷ و ۳۰ است.
علتالعلل آن ناکارآمدی مدیریت سیاسی و اقتصادی و لج بازی با جهان و رویارویی با معلمانی همچون فلاحی، عبدی، حبیبی، ابراهیمی و ده ها همکار خانم و آقایی ست که یا در زندان هستند، یا احضار می شوند و یا پرونده ی باز دارند؛ معلمانی که همچنان امید دارند که با فعالیتهای گوناگون از جمله اعتراض، آموزش و پرورش کشور را از لبه پرتگاه نجات دهند.
📌 هشدار داده و توصیه میکنیم با چنین برنامههایی بیش از این عِرض خود را نبرید؛ زیرا حرکت معلمان با خواستههای معیشتی-منزلتی که در یک سال گذشته بیش از همیشه پویا، زنده و واقعی ست با این برنامههای مستهجن! نه تنها آرام نمی گیرد بلکه آتش خشمشان را برافروختهتر خواهد کرد.
چراغی را که ایزد برفروزد، گر احمق پف کند ریشه اش بسوزد!
کانون صنفی معلمان ایران
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
https://t.me/KSMtehran
Telegram
کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
بازتابدهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
بازتابدهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
#بیانیه
🟥بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه بهشتی در خصوص منع ثبتنام تعداد زیادی از دانشجویان برای ترم آتی به علت رعایت نکردن حجاب اجباری.
#اعتراضات_دانشجویی
#دانشگاه_بهشتی
4⃣5⃣2⃣7⃣
🆔@senfi_uni_iran
🟥بیانیه جمعی از دانشجویان دانشگاه بهشتی در خصوص منع ثبتنام تعداد زیادی از دانشجویان برای ترم آتی به علت رعایت نکردن حجاب اجباری.
#اعتراضات_دانشجویی
#دانشگاه_بهشتی
4⃣5⃣2⃣7⃣
🆔@senfi_uni_iran
Forwarded from شوراهای صنفی دانشجویان کشور
.
🟥بیانیه دانشجویان دانشگاه تهران در اعلام همبستگی با دانشجویان دانشگاه هنر
«هرکجا قدرت هست، مقاومت هم هست»
در ادامه روند سرکوب و قدرتنمایی حاکمیت بر دانشگاه و دانشگاهیان پس از قیام ژینا، دانشگاه هنر تهران در قانونی جدید از اعلام اجباری بودن پوشش مقنعه برای دانشجویان دختر خبر داد، اقدامی که در پی آن دانشجویان این دانشگاه دست به تحصنی اعتراضی زدند که تا ساعاتی از نیمهشب ادامه یافت و با سرکوبی شدید از سوی دانشگاه با همکاری حراست و نیروهای امنیتی مواجه شد.
ما دانشجویان دانشگاه تهران، ضمن حمایت از دانشجویان دانشگاه هنر و اعلام همبستگی با آنان، اقدام مسئولان این دانشگاه را که هدفی جز قدرتنماییای پوشالی ندارند، به شدت محکوم میکنیم و اعلام میداریم سیاست سرکوب حداکثری که به صورت هماهنگ در دانشگاهها در آستانه به پایان رسیدن سال تحصیلی شدت گرفته همچون دیگر اشکال سرکوب در نهایت شکست خواهد خورد. بر ما آشکار است که هدف از اعمال فشارهای بیشتر در قالب قانون بر دانشجویان، آن هم درست در آستانه خالی شدن دانشگاه، مقدمهسازیای است برای پادگانیتر کردن دانشگاهها از آغاز سال تحصیلی پیش رو، با این گمان که پایان این سال تحصیلی به معنای پایان فعالیتهای دانشجویی و سکوت دانشجویان است. اما هشدار میدهیم همانطور که اکنون در مقابل این قوانین سکوت نمیکنیم، تا آخرین لحظه حضور در دانشگاه در مقابل تمامی این اقدامات سرکوبگرانه میایستیم، حتی در صورت عدم حضور مستقیم در دانشگاه نیز به مقاومت ادامه خواهیم داد و با بازگشت به دانشگاه در سال جدید نیز به هیچ وجه از راه آمده در این چند ماه به عقب بازنمیگردیم و جلوی سرکوب دانشگاه خواهیم ایستاد.
مقاومت ما زنده است و زنده خواهد ماند.
#بیانیه
#دانشگاه_تهران
#دانشگاه_هنر
4⃣8⃣7⃣8⃣
🆔@senfi_uni_iran
🟥بیانیه دانشجویان دانشگاه تهران در اعلام همبستگی با دانشجویان دانشگاه هنر
«هرکجا قدرت هست، مقاومت هم هست»
در ادامه روند سرکوب و قدرتنمایی حاکمیت بر دانشگاه و دانشگاهیان پس از قیام ژینا، دانشگاه هنر تهران در قانونی جدید از اعلام اجباری بودن پوشش مقنعه برای دانشجویان دختر خبر داد، اقدامی که در پی آن دانشجویان این دانشگاه دست به تحصنی اعتراضی زدند که تا ساعاتی از نیمهشب ادامه یافت و با سرکوبی شدید از سوی دانشگاه با همکاری حراست و نیروهای امنیتی مواجه شد.
ما دانشجویان دانشگاه تهران، ضمن حمایت از دانشجویان دانشگاه هنر و اعلام همبستگی با آنان، اقدام مسئولان این دانشگاه را که هدفی جز قدرتنماییای پوشالی ندارند، به شدت محکوم میکنیم و اعلام میداریم سیاست سرکوب حداکثری که به صورت هماهنگ در دانشگاهها در آستانه به پایان رسیدن سال تحصیلی شدت گرفته همچون دیگر اشکال سرکوب در نهایت شکست خواهد خورد. بر ما آشکار است که هدف از اعمال فشارهای بیشتر در قالب قانون بر دانشجویان، آن هم درست در آستانه خالی شدن دانشگاه، مقدمهسازیای است برای پادگانیتر کردن دانشگاهها از آغاز سال تحصیلی پیش رو، با این گمان که پایان این سال تحصیلی به معنای پایان فعالیتهای دانشجویی و سکوت دانشجویان است. اما هشدار میدهیم همانطور که اکنون در مقابل این قوانین سکوت نمیکنیم، تا آخرین لحظه حضور در دانشگاه در مقابل تمامی این اقدامات سرکوبگرانه میایستیم، حتی در صورت عدم حضور مستقیم در دانشگاه نیز به مقاومت ادامه خواهیم داد و با بازگشت به دانشگاه در سال جدید نیز به هیچ وجه از راه آمده در این چند ماه به عقب بازنمیگردیم و جلوی سرکوب دانشگاه خواهیم ایستاد.
مقاومت ما زنده است و زنده خواهد ماند.
#بیانیه
#دانشگاه_تهران
#دانشگاه_هنر
4⃣8⃣7⃣8⃣
🆔@senfi_uni_iran
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 #بیانیه جمعی از آزادیخواهان ایرانی در اعتراض به لشکرکشی حکومت علیه زنان
🔸 مردم آگاه و معترض ایران
چنانچه مشاهدهگر واقعیت هستید، کوچه و خیابانهای ایران بار دیگر عرصهی لشکرکشی حکومت علیه زنان بیپناه، آگاه و دلیر این سرزمین است.
حکومتی که استانداردهای دوگانه و تعارضهای آشکار او در قبال حجاب اجباری در عرصههای سیاسی، آشکارا نشاندهندهی استفادهی ابزاری از حجاب اجباری و سماجتورزی خصمانه بر یکسانسازی سبک زندگی افراد و تداوم نمایش شوم سوءاستفاده از قوای قهریه برای ارعاب حداکثری مردم و کنشگران است.
🔸 همزمان با بالا گرفتن احتمال وقوع جنگ و در شرایطی که سوء مدیریت و فساد سیستماتیک حکومت، زندگی مردم را به سیاهچالهی فلاکت، اضطراب، بلاتکلیفی و نابسامانیهای مداوم تبدیل کرده و درحالیکه جامعهی ایرانی دادخواه جوانان معترض کشتهشده است، حکومت کماکان بر طبل جنگ با مردم کوچه و خیابان میکوبد و به موازات تحمیل انزوا و محدودیتهای همهجانبه، به هر بهانه، جامعهی سرشار از بغض و خشم ایران را به تازیانهی زخم و داغ تازهای میبندد. این در حالی است که اظهارنظر فعالان دربارهی حجاب اجباری و روایتگری ظلم رفته بر زنان ایران با هزینههایی چون احضار، بازداشت و انواع فشارها مواجه است.
🔸 امضاکنندههای این بیانیه، اقدامات غیرانسانی و غیرقانونی حکومت و مواجهه زنستیزانه با دلاورانی که در خانه و خیابان مقابل فشار استبداد ایستادهاند را بهشدت محکوم و تأکید میکنند که این بگیروببندها و لشکرکشی نیروهای تا بن دندان مسلح در مقابل گیسو و تن زنانی که علیرغم همهی داغ و درفشها کماکان میداندار مبارزه برای احقاق حقوق خود هستند، گواه آشکاری است بر اینکه زنان و مردان ایرانی با چنین سرکوبهایی از تلاش برای رهایی جامعه از چنگال خودکامگی و بیدادگری کناره نخواهند گرفت و حکومت جمهوری اسلامی با ادامهی رفتارهای خودسرانه، قیممآبانه و صغیر و برده پنداشتن مردم، تنها روزبهروز بر احتضار، قهقرا و بنبستهای سیاسی خود خواهد افزود.
🔸 اسامی امضاکنندگان: آتفه چهارمحالیان/آمنه رضایی/ابوالفضل غسّالی/احمد رضا حائری/احمد زاهدی لنگرودی/اسدالله فخیمی/اسماعیل عبدی/اسماعیل مفتی زاده/اصغر شیری /افسانه عظیمزاده/الهام رسولی/امیرسالار داودی/امین لقایی/اکرم نقابی/پارسا مصلحیفرد/پوران ناظمی/پویا جگروند /پویا مظلومی/پیمان سالم/جعفر عظیمزاده/حجت بداغی/حدیث صبوری/حسنا بهشتی/حسین جانجانی/حسین رزاق/خلیل دارستانی/دایه شریفه حسین پناهی/راحله احمدی/رسول بداقی/رضا آیلور /رضا سلمان زاده/رضا شهابی/رضا مسلمی/روزبه اکرادی/زرتشت احمدی راغب/زهرا خندان/زهره محققی/ژیلا مکوندی/سارا سیاهپور/ساناز آریان طلب/سعید شیری /سعید مُلایی/سوران لطفی/سپیده قلیان/شادی شهرابی/شقایق مرادی/شهناز اکملی/شکرالله مسیح پور/صبا شعردوست/صدرا عبدالهی/صدیقه وسمقی/عالیه مطلب زاده/عباس اکرمی/عبدالله رضایی/عبداله مومنی/علیرضا بهنام/غلامرضا محمدی/فائزه هاشمی/فخری شادفر/فرزانه ناظرانپور/فرهاد میثمی/فروغ سجادی/فریبا اسدی/فریبا کمال آبادی/فریده کیانپور/کمال جعفری یزدی/کیوان صمیمی/گلرخ ایرایی/گیتی پورفاضل/محمد حبیبی/محمد نجفی /محمد کریم بیگی/مریم کریم بیگی/مریم حسین زاده/مریم قلیزاده/مریم مرشدی نیت/مریم یحیوی/مسعود زینال زاده/مسعود فرهیخته/مصطفی تاجزاده/مصطفی محب کیا/منصور فرجی/منیره عربشاهی/مهدی محمودیان/مهران رئوف/مهناز مرتضایی/مهوش ثابت/میلاد فدایی اصل/نازی اسکویی/نرگس ظریفیان/نرگس محمدی/نسیم سلطان بیگی/هستی امیری/وحید علیقلی پور/ویدا ربانی/یاسمن آریانی
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
🔸 مردم آگاه و معترض ایران
چنانچه مشاهدهگر واقعیت هستید، کوچه و خیابانهای ایران بار دیگر عرصهی لشکرکشی حکومت علیه زنان بیپناه، آگاه و دلیر این سرزمین است.
حکومتی که استانداردهای دوگانه و تعارضهای آشکار او در قبال حجاب اجباری در عرصههای سیاسی، آشکارا نشاندهندهی استفادهی ابزاری از حجاب اجباری و سماجتورزی خصمانه بر یکسانسازی سبک زندگی افراد و تداوم نمایش شوم سوءاستفاده از قوای قهریه برای ارعاب حداکثری مردم و کنشگران است.
🔸 همزمان با بالا گرفتن احتمال وقوع جنگ و در شرایطی که سوء مدیریت و فساد سیستماتیک حکومت، زندگی مردم را به سیاهچالهی فلاکت، اضطراب، بلاتکلیفی و نابسامانیهای مداوم تبدیل کرده و درحالیکه جامعهی ایرانی دادخواه جوانان معترض کشتهشده است، حکومت کماکان بر طبل جنگ با مردم کوچه و خیابان میکوبد و به موازات تحمیل انزوا و محدودیتهای همهجانبه، به هر بهانه، جامعهی سرشار از بغض و خشم ایران را به تازیانهی زخم و داغ تازهای میبندد. این در حالی است که اظهارنظر فعالان دربارهی حجاب اجباری و روایتگری ظلم رفته بر زنان ایران با هزینههایی چون احضار، بازداشت و انواع فشارها مواجه است.
🔸 امضاکنندههای این بیانیه، اقدامات غیرانسانی و غیرقانونی حکومت و مواجهه زنستیزانه با دلاورانی که در خانه و خیابان مقابل فشار استبداد ایستادهاند را بهشدت محکوم و تأکید میکنند که این بگیروببندها و لشکرکشی نیروهای تا بن دندان مسلح در مقابل گیسو و تن زنانی که علیرغم همهی داغ و درفشها کماکان میداندار مبارزه برای احقاق حقوق خود هستند، گواه آشکاری است بر اینکه زنان و مردان ایرانی با چنین سرکوبهایی از تلاش برای رهایی جامعه از چنگال خودکامگی و بیدادگری کناره نخواهند گرفت و حکومت جمهوری اسلامی با ادامهی رفتارهای خودسرانه، قیممآبانه و صغیر و برده پنداشتن مردم، تنها روزبهروز بر احتضار، قهقرا و بنبستهای سیاسی خود خواهد افزود.
🔸 اسامی امضاکنندگان: آتفه چهارمحالیان/آمنه رضایی/ابوالفضل غسّالی/احمد رضا حائری/احمد زاهدی لنگرودی/اسدالله فخیمی/اسماعیل عبدی/اسماعیل مفتی زاده/اصغر شیری /افسانه عظیمزاده/الهام رسولی/امیرسالار داودی/امین لقایی/اکرم نقابی/پارسا مصلحیفرد/پوران ناظمی/پویا جگروند /پویا مظلومی/پیمان سالم/جعفر عظیمزاده/حجت بداغی/حدیث صبوری/حسنا بهشتی/حسین جانجانی/حسین رزاق/خلیل دارستانی/دایه شریفه حسین پناهی/راحله احمدی/رسول بداقی/رضا آیلور /رضا سلمان زاده/رضا شهابی/رضا مسلمی/روزبه اکرادی/زرتشت احمدی راغب/زهرا خندان/زهره محققی/ژیلا مکوندی/سارا سیاهپور/ساناز آریان طلب/سعید شیری /سعید مُلایی/سوران لطفی/سپیده قلیان/شادی شهرابی/شقایق مرادی/شهناز اکملی/شکرالله مسیح پور/صبا شعردوست/صدرا عبدالهی/صدیقه وسمقی/عالیه مطلب زاده/عباس اکرمی/عبدالله رضایی/عبداله مومنی/علیرضا بهنام/غلامرضا محمدی/فائزه هاشمی/فخری شادفر/فرزانه ناظرانپور/فرهاد میثمی/فروغ سجادی/فریبا اسدی/فریبا کمال آبادی/فریده کیانپور/کمال جعفری یزدی/کیوان صمیمی/گلرخ ایرایی/گیتی پورفاضل/محمد حبیبی/محمد نجفی /محمد کریم بیگی/مریم کریم بیگی/مریم حسین زاده/مریم قلیزاده/مریم مرشدی نیت/مریم یحیوی/مسعود زینال زاده/مسعود فرهیخته/مصطفی تاجزاده/مصطفی محب کیا/منصور فرجی/منیره عربشاهی/مهدی محمودیان/مهران رئوف/مهناز مرتضایی/مهوش ثابت/میلاد فدایی اصل/نازی اسکویی/نرگس ظریفیان/نرگس محمدی/نسیم سلطان بیگی/هستی امیری/وحید علیقلی پور/ویدا ربانی/یاسمن آریانی
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹 نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
🔹 نشانی ارتباط با کانال:
🆔 @kashowranews
Forwarded from زن و جامعه (زن کارگر)
#بیانیه ریحانه انصارینژاد فعال کارگری از زندان اوین در ارتباط با حکم ظالمانه ی اعدام شریفه محمدی
از اینستا گرام کمپین👇
https://www.instagram.com/free_sharifeh_mohammadi?igsh=aWpkZnN1eWZpeHlq
...جرم او این است که جرأت داشته و برای احقاق حقوق خود و دیگر همطبقهایهایش تلاش کند. جرم او این است که کارگرانی از کردستان را میشناسد و آنها را همدرد خود میداند. او زمانی عضو کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری بوده است
مطابق مقاولهنامههای سازمان جهانی کار (آی.ال.او)، که به امضای حاکمیت جمهوری اسلامی نیز رسیده، تلاش کرده است. حالا بیدادگاهی در رشت اعلام کرده که کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری وابسته به کومله است و بر همین اساس شریفه محمدی را که روزی عضو این کمیته بوده، به اعدام محکوم کرده است. همانگونه که محمود صالحی نیز اعلام کرده، من هم تصریح میکنم که کمیتهی هماهنگی هیچ ارتباطی به کومله ندارد و این اتهام تلاشی در جهت سرکوب کارگران عضو این کمیته است
#ریحانه_انصاری_نژادی
#شریفه_محمدی_آزاد_باید_گردد
#ریحانه_انصاری_آزاد_باید_گردد
#FreeSharifeh
#be_her_voice
@zan_j
از اینستا گرام کمپین👇
https://www.instagram.com/free_sharifeh_mohammadi?igsh=aWpkZnN1eWZpeHlq
...جرم او این است که جرأت داشته و برای احقاق حقوق خود و دیگر همطبقهایهایش تلاش کند. جرم او این است که کارگرانی از کردستان را میشناسد و آنها را همدرد خود میداند. او زمانی عضو کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری بوده است
مطابق مقاولهنامههای سازمان جهانی کار (آی.ال.او)، که به امضای حاکمیت جمهوری اسلامی نیز رسیده، تلاش کرده است. حالا بیدادگاهی در رشت اعلام کرده که کمیتهی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری وابسته به کومله است و بر همین اساس شریفه محمدی را که روزی عضو این کمیته بوده، به اعدام محکوم کرده است. همانگونه که محمود صالحی نیز اعلام کرده، من هم تصریح میکنم که کمیتهی هماهنگی هیچ ارتباطی به کومله ندارد و این اتهام تلاشی در جهت سرکوب کارگران عضو این کمیته است
#ریحانه_انصاری_نژادی
#شریفه_محمدی_آزاد_باید_گردد
#ریحانه_انصاری_آزاد_باید_گردد
#FreeSharifeh
#be_her_voice
@zan_j
بيدارزنى
Photo
🟣 به یاری شریفه محمدی، پخشان عزیزی و سایر محکومین به اعدام برخیزیم
#شریفه_محمدی که ۱۴ آذر ماه به خاطر فعالیتهای کارگری و مدنی بازداشت شده بود بعد از هفت ماه در کمال ناباوری به دنبال یک پروندهسازی ساختگی، با اتهام بغی (قیام مسلحانه علیه حکومت) به اعدام محکوم شد.
به گواه همه کسانی که به نحوی با شریفه محمدی در ارتباط بوده اند وی تنها یک فعال کارگری مستقل است که در قالب تشکلی از کارگران و فعالین کارگری به نام "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری"، به امر سازماندهی و تشکل یابی کارگران کمک می کرد. وی را با این بهانه و در واقع ترفند که تشکل یاد شده (کمیته هماهنگی . . .) وابسته به جریان سیاسی مسلحی است که با حکومت در حال جنگ است "باغی" شناخته و با اتهام مجعول و ساختگی "بغی" به اعدام محکوم کردند.
با #پخشان_عزیزی، این زن مبارز و شریف کُرد نیز عیناً همین رفتار را کردند. او را نیز که مددکار حوزه زنان آسیب دیده از جریان واپسگرای داعش بود نیز با همین اتهام به اعدام محکوم کردند.
همچنین #وریشه_مرادی و #نسیم_غلامی_سیمیاری نیز با همین اتهام در انتظار صدور احکام خود هستند.
فشارهای حکومت و قوه قضائیه، علیه فعالان کارگری و مدنی، البته تنها به این موارد محدود نمیشود. این فشارها به ویژه بعد از جنبش"زن، زندگی، آزادی" تشدید شده به مراحل حادتری رسیده است. تا آن جا که فقط طی چند هفته اخیر تعدادی از فعالین حقوق زنان، در استان گیلان را که برای احقاق حقوق زنان، تلاش و فعالیت می کردند بازداشت کرده و به حبس های طولانی مدت (در مجموع به ۶۰ سال زندان) محکوم نمودند...
▪️ادامهی متن بیانیه را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/bhFnW
@bidarzani
#شریفه_محمدی که ۱۴ آذر ماه به خاطر فعالیتهای کارگری و مدنی بازداشت شده بود بعد از هفت ماه در کمال ناباوری به دنبال یک پروندهسازی ساختگی، با اتهام بغی (قیام مسلحانه علیه حکومت) به اعدام محکوم شد.
به گواه همه کسانی که به نحوی با شریفه محمدی در ارتباط بوده اند وی تنها یک فعال کارگری مستقل است که در قالب تشکلی از کارگران و فعالین کارگری به نام "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری"، به امر سازماندهی و تشکل یابی کارگران کمک می کرد. وی را با این بهانه و در واقع ترفند که تشکل یاد شده (کمیته هماهنگی . . .) وابسته به جریان سیاسی مسلحی است که با حکومت در حال جنگ است "باغی" شناخته و با اتهام مجعول و ساختگی "بغی" به اعدام محکوم کردند.
با #پخشان_عزیزی، این زن مبارز و شریف کُرد نیز عیناً همین رفتار را کردند. او را نیز که مددکار حوزه زنان آسیب دیده از جریان واپسگرای داعش بود نیز با همین اتهام به اعدام محکوم کردند.
همچنین #وریشه_مرادی و #نسیم_غلامی_سیمیاری نیز با همین اتهام در انتظار صدور احکام خود هستند.
فشارهای حکومت و قوه قضائیه، علیه فعالان کارگری و مدنی، البته تنها به این موارد محدود نمیشود. این فشارها به ویژه بعد از جنبش"زن، زندگی، آزادی" تشدید شده به مراحل حادتری رسیده است. تا آن جا که فقط طی چند هفته اخیر تعدادی از فعالین حقوق زنان، در استان گیلان را که برای احقاق حقوق زنان، تلاش و فعالیت می کردند بازداشت کرده و به حبس های طولانی مدت (در مجموع به ۶۰ سال زندان) محکوم نمودند...
▪️ادامهی متن بیانیه را در لینک زیر بخوانید:
https://shorturl.at/bhFnW
@bidarzani
Telegraph
به یاری شریفه محمدی، پخشان عزیزی و سایر محکومین به اعدام برخیزیم
bidarzani #بیانیه_مشترک_تشکل_های_مستقل به یاری شریفه محمدی، پخشان عزیزی و سایر محکومین به اعدام برخیزیم شریفه محمدی که ۱۴ آذر ماه به خاطر فعالیت های کارگری و مدنی بازداشت شده بود بعد از هفت ماه در کمال ناباوری به دنبال یک پرونده سازی ساختگی، با اتهام بغی…