📣 و باز ادامه میدهیم راه را... / گزارش سالانه کارزار منع خشونت خانوادگی
☑️ #کارزار_منع_خشونت_خانوادگی ۵ آذر ۹۵ طی مراسمی در تهران اعلامِ آغاز به کار کرد.
☑️ کارزار از ابتدا در استانهای #گیلان، #البرز، #تهران، #فارس، #کردستان و #آذربایجان مورد توجه قرار گرفت اما پس از اعلام حضور عمدتاً در استان گیلان، و شهرهای #کرج و #تهران فعالیت داشته است.
☑️ در این فاصله زمانی فعالین کارزار توانستند ۲۵ کارگاه آموزشی-ترویجیِ مربوط به اهداف کارزار را برگزار کنند که ۱۵ کارگاه در سه شهر رشت، انزلی و املش در استان گیلان، ۷ کارگاه در شهر کرج و ۳ کارگاه در شهر تهران برگزار شدند. مخاطبان ۲۳ کارگاه زنان و ۲ کارگاه مردان بودند. همچنین مخاطبان ۴ کارگاه در کرج مادران کودکان افغانستانی و یک کارگاه نیز پدرانشان بودند.
☑️ فعالین کارزار دفترچههای راهنمای کارزار را در خیابانهای برخی شهرها پخش کردند و با آگاهسازی مردم بهصورت چهره به چهره روایتهای آنان را بهصورت مکتوب جمعآوری کردند. آنها طی کارگاههای کارزار، پخش دفترچهها در خیابان و از طریق تبلیغ در شبکههای مجازی، ۲۰۲ روایت خشونت از استانهای #گیلان (۵۶ روایت)، #البرز (۵۳ روایت)، #تهران (۵۲ روایت)، #کردستان (۹ روایت) و ۱۳ استان دیگر (#آذربایجان شرقی، #مازندران، #هرمزگان، #مرکزی، آذربایجان غربی، #اصفهان، #خراسان رضوی، #خوزستان، #زنجان، #فارس، #کاشان، #لرستان و #همدان) جمعآوری کردهاند.
☑️ تهیه زیرنویس یا/و دوبله فارسی برای بیش از ۴۰ فیلم کوتاه و تهیه فیلم کوتاه از ۶ روایت رسیده به کارزار از دیگر فعالیتهای ترویجی-رسانه ای کارزار است.
☑️ اگرچه فعالین کارزار نتوانستند در اولین سال فعالیتشان، جمعی متشکل را در مناطق مختلف کشور به وجود آورند؛ اما هم اکنون در حال گفتگو با فعالین در شهرهای دیگر کشور هستند و امیدواریم در سال آینده بتوانند این امر را محقق کنند. این حرکت جمعی که ابتدا در مرکز کشور شکل گرفت، توانسته است در استان گیلان و البرز رشد کند و جزء معدود دفعاتی است که #مرکززدایی صورت گرفته است و نقطه ثقل یک حرکت جمعی در تهران نیست. این نقطه قوت میتواند بسیار امیدبخش باشد و الگویی برای حرکتهای جمعی دیگر.
☑️ فعالین کارزار تصمیم گرفتند با توجه به شرایط موجود، فعالیت خود را یک سال دیگر نیز ادامه دهند. امید که در سال دوم فعالیت کارزار، طیف گستردهتری از مردم نسبت بهضرورت تصویب قانون منع خشونت خانوادگی آگاه شوند و کارزار بتواند به اهداف خود نزدیک شود.
@pdvcir
@bidarzani
goo.gl/tys4vH
👉🏽http://pdvc.info/archives/3686
☑️ #کارزار_منع_خشونت_خانوادگی ۵ آذر ۹۵ طی مراسمی در تهران اعلامِ آغاز به کار کرد.
☑️ کارزار از ابتدا در استانهای #گیلان، #البرز، #تهران، #فارس، #کردستان و #آذربایجان مورد توجه قرار گرفت اما پس از اعلام حضور عمدتاً در استان گیلان، و شهرهای #کرج و #تهران فعالیت داشته است.
☑️ در این فاصله زمانی فعالین کارزار توانستند ۲۵ کارگاه آموزشی-ترویجیِ مربوط به اهداف کارزار را برگزار کنند که ۱۵ کارگاه در سه شهر رشت، انزلی و املش در استان گیلان، ۷ کارگاه در شهر کرج و ۳ کارگاه در شهر تهران برگزار شدند. مخاطبان ۲۳ کارگاه زنان و ۲ کارگاه مردان بودند. همچنین مخاطبان ۴ کارگاه در کرج مادران کودکان افغانستانی و یک کارگاه نیز پدرانشان بودند.
☑️ فعالین کارزار دفترچههای راهنمای کارزار را در خیابانهای برخی شهرها پخش کردند و با آگاهسازی مردم بهصورت چهره به چهره روایتهای آنان را بهصورت مکتوب جمعآوری کردند. آنها طی کارگاههای کارزار، پخش دفترچهها در خیابان و از طریق تبلیغ در شبکههای مجازی، ۲۰۲ روایت خشونت از استانهای #گیلان (۵۶ روایت)، #البرز (۵۳ روایت)، #تهران (۵۲ روایت)، #کردستان (۹ روایت) و ۱۳ استان دیگر (#آذربایجان شرقی، #مازندران، #هرمزگان، #مرکزی، آذربایجان غربی، #اصفهان، #خراسان رضوی، #خوزستان، #زنجان، #فارس، #کاشان، #لرستان و #همدان) جمعآوری کردهاند.
☑️ تهیه زیرنویس یا/و دوبله فارسی برای بیش از ۴۰ فیلم کوتاه و تهیه فیلم کوتاه از ۶ روایت رسیده به کارزار از دیگر فعالیتهای ترویجی-رسانه ای کارزار است.
☑️ اگرچه فعالین کارزار نتوانستند در اولین سال فعالیتشان، جمعی متشکل را در مناطق مختلف کشور به وجود آورند؛ اما هم اکنون در حال گفتگو با فعالین در شهرهای دیگر کشور هستند و امیدواریم در سال آینده بتوانند این امر را محقق کنند. این حرکت جمعی که ابتدا در مرکز کشور شکل گرفت، توانسته است در استان گیلان و البرز رشد کند و جزء معدود دفعاتی است که #مرکززدایی صورت گرفته است و نقطه ثقل یک حرکت جمعی در تهران نیست. این نقطه قوت میتواند بسیار امیدبخش باشد و الگویی برای حرکتهای جمعی دیگر.
☑️ فعالین کارزار تصمیم گرفتند با توجه به شرایط موجود، فعالیت خود را یک سال دیگر نیز ادامه دهند. امید که در سال دوم فعالیت کارزار، طیف گستردهتری از مردم نسبت بهضرورت تصویب قانون منع خشونت خانوادگی آگاه شوند و کارزار بتواند به اهداف خود نزدیک شود.
@pdvcir
@bidarzani
goo.gl/tys4vH
👉🏽http://pdvc.info/archives/3686
📌به دنبال انتشار خبری مبنی بر #تجاوز به تعدادی دانش آموز در مدرسهای در ناحیه ۴ آموزش و پرورش شهر #اصفهان در شبکههای مجازی، صبح امروز ۱۲ آذر، تعدادی از خانوادههای دانش آموزان در مقابل این مدرسه تجمع کردند. به گفته مدیر روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش استان اصفهان در حال حاضر تحقیقات در این زمینه در حال انجام است. او گفته برخی از والدین دانشآموزان ادعایی مبنی بر تجاوز دارند و پرونده این موضوع سریع تشکیل شده و به مراجع قضایی ارسال شده است. گفته میشود فرد مورد اتهام نایب رییس انجمن اولیا و مربیان مدرسه بوده و دستگیر شده است.
@RadioZamaneh رادیو زمانه
@RadioZamaneh رادیو زمانه
⚽️ملوان ۰- سپاهان ۱
در هفته دوم مسابقات لیگ برتر #فوتبال_بانوان کشور تیم#ملوان #بندرانزلی امروز در خانه برابر تیم فولاد مبارکه سپاهان #اصفهان با یک گل نتیجه را واگذار کرد.
تک گل سپاهان اصفهان را الهام فرهمند از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند. ضمن اینکه ملوان هم در این بازی صاحب یک ضربه پنالتی شد که الهام عبدالرحمانی بازیکن این تیم نتوانست آن را به گل تبدیل کند.
در بازی امروز، طرفداران ملوان حضور پررنگی در استادیوم تختی داشتند و تیم مورد علاقه خود را جانانه تشویق کردند.
لیگ برتر فوتبال بانوان از ۱۶ آذر آغاز شد و ملوان که عنوان پرافتخارترین تیم فوتبال بانوان را یدک میکشید بعد از دو فصل محرومیت از حضور در بازیها به دلیل انحلال، دوباره به لیگ برتر بازگشت.
درباره انحلال نیم ملوان بخوانید: https://bit.ly/2SMg9Jm
@bidarzani
در هفته دوم مسابقات لیگ برتر #فوتبال_بانوان کشور تیم#ملوان #بندرانزلی امروز در خانه برابر تیم فولاد مبارکه سپاهان #اصفهان با یک گل نتیجه را واگذار کرد.
تک گل سپاهان اصفهان را الهام فرهمند از روی نقطه پنالتی به ثمر رساند. ضمن اینکه ملوان هم در این بازی صاحب یک ضربه پنالتی شد که الهام عبدالرحمانی بازیکن این تیم نتوانست آن را به گل تبدیل کند.
در بازی امروز، طرفداران ملوان حضور پررنگی در استادیوم تختی داشتند و تیم مورد علاقه خود را جانانه تشویق کردند.
لیگ برتر فوتبال بانوان از ۱۶ آذر آغاز شد و ملوان که عنوان پرافتخارترین تیم فوتبال بانوان را یدک میکشید بعد از دو فصل محرومیت از حضور در بازیها به دلیل انحلال، دوباره به لیگ برتر بازگشت.
درباره انحلال نیم ملوان بخوانید: https://bit.ly/2SMg9Jm
@bidarzani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷امروز جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹، شماری از معلمان خرید خدمات #اصفهان در اعتراض به عدم تبدیل وضعیت کاری خود، در مقابل دفتر نماینده این شهر در مجلس شورای اسلامی، دست به تجمع زدند.
#زنان_معلم
@bidarzani
@zan_j
#زنان_معلم
@bidarzani
@zan_j
بيدارزنى
Photo
🟣 خشونتهای اقتصادی و اجتماعی علیه زنان در ایران
محدودیت و یا خشونت اقتصادی یکی از ابعاد پنهان و کمتر شناخته شده خشونت علیه زنان است که آنها را به رغم داشتن سهمی زیاد در به دوش کشیدن بار زندگی از حقوق و مزایای مالی محروم میکند.
خشونت اقتصادی علیه زنان در سطح خانواده و در رابطه همسری از شایعترین اشکال خشونت در ایران است. این موضوع در تحقیقات هم نشان داده شده است. بر اساس تحقیقی که در #ارومیه انجام شده است، ۲۳.۲ درصد زنان، مورد خشونت اقتصادی قرار گرفتهاند. براساس نتایج تحقیقی دیگر در #کرمان ۳۴.۷ درصد زنان خشونت اقتصادی را تجربه کردهاند. طبق بررسی انجام شده در #شیراز، میزان خشونت اقتصادی علیه زنان در خانواده ۲۳ درصد بود بود. در بررسی که بر خانوادههای #تهرانی در رابطه با خشونت علیه زنان صورت گرفته، ۱۹.۲ درصد زنان، خشونت اقتصادی را متحمل شده بودند.
خشونت اقتصادی در خانواده با خشونتهای اجتماعی ارتباط تنگاتنگی دارد. بر اساس طرح ملی، رتبه سوم با رقم ۲۷.۷ درصد متعلق به خشونتهای «ممانعت از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی» است که شامل ايجاد محدويت در ارتباطهای فاميلی، دوستانه و اجتماعی، ممانعت از کاريابی و اشتغال و ايجاد محدويت در ادامه تحصيل و مشارکت در انجمنهای اجتماعی است. نتایج تحقیقی که در شهر #اردبیل انجام شده است نتایج مشابهی را نشان میدهد به طوری که طبق نتایج آن، در ۳۰ درصد خانوادهها خشونت اجتماعی وجود دارد.
اعمال خشونت اقتصادی علیه زنان از قبیل کنترل حسابهای بانکی، عدم اجازه به اشتغال زنان و وابسته نگه داشتن آنان به مردان خود زمینهها و چرخههای خشونت را بازتولید میکند. زیرا معمولا زنانی که از نظر مالی ناتوان و از بازار کار، اشتغال و استقلال مالی واماندهاند، با سرکوب بیشتری دست و پنجه نرم میکنند.
این در حالی است که #کار_خانگی به حساب نمیآید و به صورت رایگان انجام میشود. این نابرابری، قابلیت زنان برای دریافت خشونت و بدرفتاری را افزایش میدهد و موجب تداوم وضعیت خشونت به وسیله محدود کردن ابتکار عمل زنان در خاتمه دادن به این وضعیت میشود.
عدم اشتغال زنان و وابستگی آنان به درآمد مردان نه تنها باعث کاهش ظرفیت زنان برای حمایت از خود میشود، بلکه بسیاری از مردان هم تحت فشار مالی قرار میگیرند چرا که عدم اشتغال زنان به معنای کار بیشتر مردها برای تأمین هزینههای زندگی است. از سوی دیگر بسیاری از کودکانی که مجبور به کار هستند، در بسیاری موارد، داشتن درآمد مادر به حذف کار اجباری کودک انجامیده است.
این نوع خشونت نیز انواع مختلفی دارد. در مطالعهای که در #اصفهان صورت گرفت، شایعترین اشکال وقوع خشونت اقتصادی در خانوادهها جلوگیری مردان از مشارکت زن در تصمیمگیری اقتصادی (۲۵ درصد) و ممانعت آنها از دستیابی زن به استقلال مالی (۱۹ درصد) و خرج کردن درآمد خانواده برای دیگران بوده است.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
محدودیت و یا خشونت اقتصادی یکی از ابعاد پنهان و کمتر شناخته شده خشونت علیه زنان است که آنها را به رغم داشتن سهمی زیاد در به دوش کشیدن بار زندگی از حقوق و مزایای مالی محروم میکند.
خشونت اقتصادی علیه زنان در سطح خانواده و در رابطه همسری از شایعترین اشکال خشونت در ایران است. این موضوع در تحقیقات هم نشان داده شده است. بر اساس تحقیقی که در #ارومیه انجام شده است، ۲۳.۲ درصد زنان، مورد خشونت اقتصادی قرار گرفتهاند. براساس نتایج تحقیقی دیگر در #کرمان ۳۴.۷ درصد زنان خشونت اقتصادی را تجربه کردهاند. طبق بررسی انجام شده در #شیراز، میزان خشونت اقتصادی علیه زنان در خانواده ۲۳ درصد بود بود. در بررسی که بر خانوادههای #تهرانی در رابطه با خشونت علیه زنان صورت گرفته، ۱۹.۲ درصد زنان، خشونت اقتصادی را متحمل شده بودند.
خشونت اقتصادی در خانواده با خشونتهای اجتماعی ارتباط تنگاتنگی دارد. بر اساس طرح ملی، رتبه سوم با رقم ۲۷.۷ درصد متعلق به خشونتهای «ممانعت از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی» است که شامل ايجاد محدويت در ارتباطهای فاميلی، دوستانه و اجتماعی، ممانعت از کاريابی و اشتغال و ايجاد محدويت در ادامه تحصيل و مشارکت در انجمنهای اجتماعی است. نتایج تحقیقی که در شهر #اردبیل انجام شده است نتایج مشابهی را نشان میدهد به طوری که طبق نتایج آن، در ۳۰ درصد خانوادهها خشونت اجتماعی وجود دارد.
اعمال خشونت اقتصادی علیه زنان از قبیل کنترل حسابهای بانکی، عدم اجازه به اشتغال زنان و وابسته نگه داشتن آنان به مردان خود زمینهها و چرخههای خشونت را بازتولید میکند. زیرا معمولا زنانی که از نظر مالی ناتوان و از بازار کار، اشتغال و استقلال مالی واماندهاند، با سرکوب بیشتری دست و پنجه نرم میکنند.
این در حالی است که #کار_خانگی به حساب نمیآید و به صورت رایگان انجام میشود. این نابرابری، قابلیت زنان برای دریافت خشونت و بدرفتاری را افزایش میدهد و موجب تداوم وضعیت خشونت به وسیله محدود کردن ابتکار عمل زنان در خاتمه دادن به این وضعیت میشود.
عدم اشتغال زنان و وابستگی آنان به درآمد مردان نه تنها باعث کاهش ظرفیت زنان برای حمایت از خود میشود، بلکه بسیاری از مردان هم تحت فشار مالی قرار میگیرند چرا که عدم اشتغال زنان به معنای کار بیشتر مردها برای تأمین هزینههای زندگی است. از سوی دیگر بسیاری از کودکانی که مجبور به کار هستند، در بسیاری موارد، داشتن درآمد مادر به حذف کار اجباری کودک انجامیده است.
این نوع خشونت نیز انواع مختلفی دارد. در مطالعهای که در #اصفهان صورت گرفت، شایعترین اشکال وقوع خشونت اقتصادی در خانوادهها جلوگیری مردان از مشارکت زن در تصمیمگیری اقتصادی (۲۵ درصد) و ممانعت آنها از دستیابی زن به استقلال مالی (۱۹ درصد) و خرج کردن درآمد خانواده برای دیگران بوده است.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🌐 بحران آب : ساختاری و سراسری
خیزش آب در #خوزستان، #لرستان و اینک #اصفهان و #چهارمحال_و_بختیاری (آن هم ظرف کمتر از چند ماه از پی هم)، نماهایی از یک بحران با ریشههای واحدند. جزئی دیدن و زوم کردن بر مسائل درون یک منطقه بدون پیوند با سرزمینهای اطرافش همانقدر میتواند تقلیلگرایانه و ناقص باشد که کلی دیدن بحران محیطزیستی ایران بدون توجه به ویژگیهای خاص و نامتوازنِ آن در هر منطقه.
#نابودی_جنگلها و پوششهای طبیعی، مرگ تالابهای #جازموریان و #گاوخونی و #هورالعظیم و تبدیلشان به کارخانۀ تولید #ریزگرد، تغییرات اقلیمی، خشکیدن سرچشمهها و رودها و دریاچهها، #فرسایش_خاک، اتمام ذخیرۀ آبهای زیرزمینی، #فرونشست_زمین و غیره همگی نشان از آن دارد که اولاً با بحرانی ساختاری و سراسری طرف هستیم و ثانیاً این عوارض (از جمله کاهش بیسابقۀ سطح آب سدها که امسال خود را نشان داده) تنها نوک کوه یخی است که به سرعت در شُرف تصادم با آنیم، بدون اینکه هنوز ابعاد هولناکش را به تمامی به ما نشان داده باشد.
جهانی بودن پدیدۀ #گرمایش_زمین و شکست آخرین تقلای دولتها برای نجات از این سقوط آزاد (#کنفرانس_گلاسکو) یعنی ما با مشکلی همهشمول و ساختاری طرفیم که قابل تقلیل به شکل این یا آن حکومت به تنهایی نیست. آنچه از ایران تا ترکیه و چین و آمریکا را در این بحران سهیم کرده، #سازماندهی_تولید_اقتصادی به شیوهای است که در آن همیشه #سود مقدم بر #خیر_عمومی و محیطزیست است. شکل حکمرانی میتواند شدت بحران را تغییر دهد، اما اصل بحرانزایی را تغییر نمیدهد.
حالا کشوری را تصور کنید که تمام منابعش به سمت رقابت در حوزۀ هستهای و موشکی و جاسوسی رفته، درحالیکه کشاورزیاش چنان سنتی و پُکیده مانده که باید ۹۲% از کل آب شیرین کشور را ببلعد تا سرپا بماند و تازه همین #کشاورزی_عقبمانده هم به هر ضرب و زوری شده گسترش مییابد تا رؤیای «خودکفایی غذایی» را محقق کند. دردناکتر آنست که بدانیم #مدرنکردن_روشهای_آبیاری، برخلاف صنایع نظامی و هستهای و خودروسازی و غیره، نیاز به زیرساخت و تکنولوژی ویژه یا سرمایههای سنگین ندارد، به طوریکه کل اراضی کشاورزی ایران را با هزینهای کمتر از بودجۀ نظامیِ فقط یک سال جمهوری اسلامی، میتوان مدرن و دگرگون کرد.
اما چرا تاکنون از این کار اجتناب شده؟ چون منابع در گروگانِ منافع فوری اقلیت حاکم است. در این ساختار بدیهی است که قانون و مجلس و سازمان محیطزیست و غیره هم همگی در خدمت جا زدن «سود اقلیت» به عنوان «منافع اکثریت» باشند.
جایگاهِ سیزدهمین کشور دارای سد دنیا و پنجمین کشور سدساز جهان باید به تنهایی آشکار کند که چه صنعت پرسودی در این حوزه سرپاست و چه ذینفعان مهمی (به پیشرانی سپاه) در هدایت بودجههای عمومی به این سمت اثرگذار بودهاند. بعد از اشباع شدن تقریبی سازههای سدی کشور، نوبت اپیدمی ساخت تونلهای گرانقیمت انتقال آب بینحوضهای و حتی از خلیج به کویر رسیده! مافیایی که حتی در فجایع هم دنبال پر کردن جیب از خلق فاجعۀ بدتر است. تراژدی دریاچه ارومیه را به یاد بیاورید! درحالیکه سدبندی بر مجاری دریاچه خود بخشی از علت بحران بود، حکومت با تعریفِ پروژۀ جدیدی به اسم «احیای دریاچه ارومیه»، با تزریق چندین هزار میلیارد تومان بودجه، مجدداً سفارش ساختِ سازههای غولپیکری را داده که این بار با انتقال صدها میلیون متر مکعب آب از رود زاب، دریاچه را زنده کند. سیاستی که البته دردی از ارومیه دوا نکرد، اما باعث خلق بحرانی جدید در حوضۀ آبی دیگری شد!
🔻توسعهیافتگی وارونۀ اکولوژیکی
نقشۀ اکولوژیکی ایران را باز کنید. با هر منطق مادّی و اقتصادی که نگاه کنیم، مراکز متراکم جمعیتی و شهری و صنعتی باید بر خطوط نواحی سبزرنگ (زاگرسی، عمانی، هیرکانی و ارسباران) قرار میگرفتند. حالا به واقعیت موجود نگاه کنید! تمامی کلانشهرها و قطبهای صنعتی و جمعیتی کشور در نواحی کویری بنا شدهاند که اصولاً ظرفیت اکولوژیکیِ این حد از توسعهیافتگی شهری و صنعتی را نداشتند. این توسعهیافتگی معکوسِ اکولوژیکی را با چه منطقی میتوان توضیح داد مگر گرایش دولت مرکزی به ایزولهکردن مناطق اقلیتهای ملی از صنعتیسازی؟ تسریع و تشدید بحران زیستمحیطی ایران، واکنش جبری زمین به این توسعۀ بیمنطق بودهاست.
[۱] هزینۀ نصب تجهیزات آبیاری قطرهای برای هر هکتار در سال ۱۴۰۰، معادل ۴۰ میلیون تومان بود. به عبارتی با بودجهای معادل ۱۸۰ هزار میلیارد تومان میتوان کل اراضی کشت سنتی را مجهز به سیستم آبیاری قطرهای کرد. این در حالی است که بودجه (واقعی) بخش نظامی در سال ۱۴۰۰ معادل ۲۶۱ هزار میلیارد تومان بود.
🔵 دو قسمت دیگر «زایندهخون: نگاهی به عوامل زاینده بحران آب اصفهان» و «اتحاد زحمتکشان در خیزشهای آبی: بر سر چه؟» در کانال تلگرامی کمیته عمل سازمانده کارگری در دسترس است.
@KSazmandeh
@bidarzani
خیزش آب در #خوزستان، #لرستان و اینک #اصفهان و #چهارمحال_و_بختیاری (آن هم ظرف کمتر از چند ماه از پی هم)، نماهایی از یک بحران با ریشههای واحدند. جزئی دیدن و زوم کردن بر مسائل درون یک منطقه بدون پیوند با سرزمینهای اطرافش همانقدر میتواند تقلیلگرایانه و ناقص باشد که کلی دیدن بحران محیطزیستی ایران بدون توجه به ویژگیهای خاص و نامتوازنِ آن در هر منطقه.
#نابودی_جنگلها و پوششهای طبیعی، مرگ تالابهای #جازموریان و #گاوخونی و #هورالعظیم و تبدیلشان به کارخانۀ تولید #ریزگرد، تغییرات اقلیمی، خشکیدن سرچشمهها و رودها و دریاچهها، #فرسایش_خاک، اتمام ذخیرۀ آبهای زیرزمینی، #فرونشست_زمین و غیره همگی نشان از آن دارد که اولاً با بحرانی ساختاری و سراسری طرف هستیم و ثانیاً این عوارض (از جمله کاهش بیسابقۀ سطح آب سدها که امسال خود را نشان داده) تنها نوک کوه یخی است که به سرعت در شُرف تصادم با آنیم، بدون اینکه هنوز ابعاد هولناکش را به تمامی به ما نشان داده باشد.
جهانی بودن پدیدۀ #گرمایش_زمین و شکست آخرین تقلای دولتها برای نجات از این سقوط آزاد (#کنفرانس_گلاسکو) یعنی ما با مشکلی همهشمول و ساختاری طرفیم که قابل تقلیل به شکل این یا آن حکومت به تنهایی نیست. آنچه از ایران تا ترکیه و چین و آمریکا را در این بحران سهیم کرده، #سازماندهی_تولید_اقتصادی به شیوهای است که در آن همیشه #سود مقدم بر #خیر_عمومی و محیطزیست است. شکل حکمرانی میتواند شدت بحران را تغییر دهد، اما اصل بحرانزایی را تغییر نمیدهد.
حالا کشوری را تصور کنید که تمام منابعش به سمت رقابت در حوزۀ هستهای و موشکی و جاسوسی رفته، درحالیکه کشاورزیاش چنان سنتی و پُکیده مانده که باید ۹۲% از کل آب شیرین کشور را ببلعد تا سرپا بماند و تازه همین #کشاورزی_عقبمانده هم به هر ضرب و زوری شده گسترش مییابد تا رؤیای «خودکفایی غذایی» را محقق کند. دردناکتر آنست که بدانیم #مدرنکردن_روشهای_آبیاری، برخلاف صنایع نظامی و هستهای و خودروسازی و غیره، نیاز به زیرساخت و تکنولوژی ویژه یا سرمایههای سنگین ندارد، به طوریکه کل اراضی کشاورزی ایران را با هزینهای کمتر از بودجۀ نظامیِ فقط یک سال جمهوری اسلامی، میتوان مدرن و دگرگون کرد.
اما چرا تاکنون از این کار اجتناب شده؟ چون منابع در گروگانِ منافع فوری اقلیت حاکم است. در این ساختار بدیهی است که قانون و مجلس و سازمان محیطزیست و غیره هم همگی در خدمت جا زدن «سود اقلیت» به عنوان «منافع اکثریت» باشند.
جایگاهِ سیزدهمین کشور دارای سد دنیا و پنجمین کشور سدساز جهان باید به تنهایی آشکار کند که چه صنعت پرسودی در این حوزه سرپاست و چه ذینفعان مهمی (به پیشرانی سپاه) در هدایت بودجههای عمومی به این سمت اثرگذار بودهاند. بعد از اشباع شدن تقریبی سازههای سدی کشور، نوبت اپیدمی ساخت تونلهای گرانقیمت انتقال آب بینحوضهای و حتی از خلیج به کویر رسیده! مافیایی که حتی در فجایع هم دنبال پر کردن جیب از خلق فاجعۀ بدتر است. تراژدی دریاچه ارومیه را به یاد بیاورید! درحالیکه سدبندی بر مجاری دریاچه خود بخشی از علت بحران بود، حکومت با تعریفِ پروژۀ جدیدی به اسم «احیای دریاچه ارومیه»، با تزریق چندین هزار میلیارد تومان بودجه، مجدداً سفارش ساختِ سازههای غولپیکری را داده که این بار با انتقال صدها میلیون متر مکعب آب از رود زاب، دریاچه را زنده کند. سیاستی که البته دردی از ارومیه دوا نکرد، اما باعث خلق بحرانی جدید در حوضۀ آبی دیگری شد!
🔻توسعهیافتگی وارونۀ اکولوژیکی
نقشۀ اکولوژیکی ایران را باز کنید. با هر منطق مادّی و اقتصادی که نگاه کنیم، مراکز متراکم جمعیتی و شهری و صنعتی باید بر خطوط نواحی سبزرنگ (زاگرسی، عمانی، هیرکانی و ارسباران) قرار میگرفتند. حالا به واقعیت موجود نگاه کنید! تمامی کلانشهرها و قطبهای صنعتی و جمعیتی کشور در نواحی کویری بنا شدهاند که اصولاً ظرفیت اکولوژیکیِ این حد از توسعهیافتگی شهری و صنعتی را نداشتند. این توسعهیافتگی معکوسِ اکولوژیکی را با چه منطقی میتوان توضیح داد مگر گرایش دولت مرکزی به ایزولهکردن مناطق اقلیتهای ملی از صنعتیسازی؟ تسریع و تشدید بحران زیستمحیطی ایران، واکنش جبری زمین به این توسعۀ بیمنطق بودهاست.
[۱] هزینۀ نصب تجهیزات آبیاری قطرهای برای هر هکتار در سال ۱۴۰۰، معادل ۴۰ میلیون تومان بود. به عبارتی با بودجهای معادل ۱۸۰ هزار میلیارد تومان میتوان کل اراضی کشت سنتی را مجهز به سیستم آبیاری قطرهای کرد. این در حالی است که بودجه (واقعی) بخش نظامی در سال ۱۴۰۰ معادل ۲۶۱ هزار میلیارد تومان بود.
🔵 دو قسمت دیگر «زایندهخون: نگاهی به عوامل زاینده بحران آب اصفهان» و «اتحاد زحمتکشان در خیزشهای آبی: بر سر چه؟» در کانال تلگرامی کمیته عمل سازمانده کارگری در دسترس است.
@KSazmandeh
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 اجاره ۲ میلیونی برای زندگی در اصطبل و گاوداری، ۱ میلیون رهن و ۳۰۰ هزار تومان اجاره برای زندگی در کورههای آجرپزی / مرگ کودک ۸ ساله در آببند اصطبل
⚫️ گزارش زیر که به تازگی از وبسایت «تجارت نیوز» منتشر شده است، برشی دیگر از تبعات جراحی (سلاخی) اقتصادی و تحمیل فقر حداکثری بر دوش کارگران بیثباتکار و حاشیهنشینی است که تنها حق سرپناهشان، کوره آجرپزی و اصطبل شده است. خانوادهها و کودکانی که سیاستهای حاکمیت و ولع بیپایان کشتار، رانت و چپاول جاری، جانشان را در ازای آب، نان، سقف بالای سر و حق تنفس نیز گرفته است. این گزارش، توامانی از بغض و خشمی هر روزه است.
✍🏽 عاطفه محمودی
متن گزارش: «هشت سال داشت که برای برداشتن آب از آببند غرق شد. این حکایت یکی از دهها کودکی است که در اصطبل و گاوداری زندگی میکنند. نه آب دارند نه برق. جایی که تا مرکز شهر #اصفهان کمتر از ۱۰ دقیقه فاصله دارد. اینجا ارزانترین سرپناهی است که پیدا کردهاند. اما همین اصطبل و گاوداری هم ۱۰ تا ۱۵ میلیون رهن میخواهد و ۱٫۵ تا دو میلیون تومان اجاره.
«آب شیرین نداریم. آب شور کشاورزی رو استفاده میکنیم. رفت از آببند آب بیاره که این اتفاق براش افتاد.»
آببندی که امیرحسین در آن غرق شد، در چند قدمی اصطبل است. حدود ۶ متر عمق دارد. برای کشاورزی است نه آشامیدن. لجن روی آب، آلودگی آن را به وضوح نشان میدهد. اما به ناچار گاهی از آن برای خوردن استفاده میکنند.
▪️۱۵ خانوار در اصطبل زندگی میکنند. معادل ۷۶ نفر.
یکی از ساکنان اصطبل میگوید: «راهی نداریم. درآمدمان آنقدر نیست که از اینجا برویم. یک روز #پیازچینی میکنیم و یک روز بیکاریم. شهر هم که کار نیست. اگر کاری پیدا کنیم میگویند سواد ندارید و دستمان را بند نمیکنند.»
▪️البته اجاره همین جهنمی که آب و برق هم ندارد و ساکنانش از آن به ستوه آمدهاند، دو میلیون تومان در ماه است. از ماه بعد هم باید ۱۰ میلیون تومان برای رهن بدهند.
بعد از مرگ امیرحسین همسایگان موقتا برای برگزاری مراسم او یک سیم برق و یک چراغ برای اصطبل کشیدند. فاصله اصطبل تا مرکز شهر(اصفهان) کمتر از ۱۰ دقیقه است اما انگار زیر هزاران تل خاک دفن است و مسئولان از آن بیخبر.
▪️ساکنان اصطبل اسب، ماهانه دو میلیون تومان اجاره میدهند، بدون داشتن آب و برق.
▪️ساکنان گاوداری البته ۱۵ میلیون رهن دادهاند. یک و نیم میلیون تومان هم اجاره میدهند.
برای سازهای ناامن که تنها امتیازش داشتن یک لوله آب است! اجاره کمتر آن نسبت به اصطبل به دلیل داشتن اتاقکها و البته خانوارهای کمتر است.
▪️ساکنان کوره آجرپزی، هر کوره ۳۰۰ هزار تومان
اینجا هم مانند اصطبل و گاوداری، سازههایی است فرسوده و کوچک. آنقدر که با یک زمینلرزه خفیف هم ممکن است با خاک یکسان شود. پیش از آنکه ۱۰ خانواری که اینجا زندگی میکنند بتوانند جان سالم به در ببرند. سازههایی که قبلا کوره بودند، اینجا به یکی دو تا ختم نمیشود. فقط در دو سکونتگاه آن که در همسایگی هم هستند، حدود ۵۰ نفر زندگی میکنند. ساکنان کوره یک میلیون رهن دادهاند و ماهانه هم ۳۰۰ هزار تومان اجاره میدهند تا بتوانند اینجا بمانند.
یک اتاقک دارد و یک فضای سالن مانند کوچک. قبلا کوره آجرپزی بود. اینجا برق دارد و این یعنی یک آپشن برای ساکنان کوره نسبت به اصطبل که فاصله کمی باهم دارند. البته فقط برق دارند و از لوازم خانگی مانند یخچال خبری نیست.
یکی از ساکنان کوره میگوید: «کارمان #ضایعات و #زباله جمع کردن است. درآمدش برای ما که فقط جمع میکنیم بخور و نمیر است.»
آنطور که ساکنان کوره میگویند هر چقدر گرمای تابستان برای آنها عذاب است، سرمای زمستان دوچندان وضعیت را برایشان دشوار میکند.»
⚪️ منبع گزارش: تجارت نیوز
#فقر_و_تبعیض
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
⚫️ گزارش زیر که به تازگی از وبسایت «تجارت نیوز» منتشر شده است، برشی دیگر از تبعات جراحی (سلاخی) اقتصادی و تحمیل فقر حداکثری بر دوش کارگران بیثباتکار و حاشیهنشینی است که تنها حق سرپناهشان، کوره آجرپزی و اصطبل شده است. خانوادهها و کودکانی که سیاستهای حاکمیت و ولع بیپایان کشتار، رانت و چپاول جاری، جانشان را در ازای آب، نان، سقف بالای سر و حق تنفس نیز گرفته است. این گزارش، توامانی از بغض و خشمی هر روزه است.
✍🏽 عاطفه محمودی
متن گزارش: «هشت سال داشت که برای برداشتن آب از آببند غرق شد. این حکایت یکی از دهها کودکی است که در اصطبل و گاوداری زندگی میکنند. نه آب دارند نه برق. جایی که تا مرکز شهر #اصفهان کمتر از ۱۰ دقیقه فاصله دارد. اینجا ارزانترین سرپناهی است که پیدا کردهاند. اما همین اصطبل و گاوداری هم ۱۰ تا ۱۵ میلیون رهن میخواهد و ۱٫۵ تا دو میلیون تومان اجاره.
«آب شیرین نداریم. آب شور کشاورزی رو استفاده میکنیم. رفت از آببند آب بیاره که این اتفاق براش افتاد.»
آببندی که امیرحسین در آن غرق شد، در چند قدمی اصطبل است. حدود ۶ متر عمق دارد. برای کشاورزی است نه آشامیدن. لجن روی آب، آلودگی آن را به وضوح نشان میدهد. اما به ناچار گاهی از آن برای خوردن استفاده میکنند.
▪️۱۵ خانوار در اصطبل زندگی میکنند. معادل ۷۶ نفر.
یکی از ساکنان اصطبل میگوید: «راهی نداریم. درآمدمان آنقدر نیست که از اینجا برویم. یک روز #پیازچینی میکنیم و یک روز بیکاریم. شهر هم که کار نیست. اگر کاری پیدا کنیم میگویند سواد ندارید و دستمان را بند نمیکنند.»
▪️البته اجاره همین جهنمی که آب و برق هم ندارد و ساکنانش از آن به ستوه آمدهاند، دو میلیون تومان در ماه است. از ماه بعد هم باید ۱۰ میلیون تومان برای رهن بدهند.
بعد از مرگ امیرحسین همسایگان موقتا برای برگزاری مراسم او یک سیم برق و یک چراغ برای اصطبل کشیدند. فاصله اصطبل تا مرکز شهر(اصفهان) کمتر از ۱۰ دقیقه است اما انگار زیر هزاران تل خاک دفن است و مسئولان از آن بیخبر.
▪️ساکنان اصطبل اسب، ماهانه دو میلیون تومان اجاره میدهند، بدون داشتن آب و برق.
▪️ساکنان گاوداری البته ۱۵ میلیون رهن دادهاند. یک و نیم میلیون تومان هم اجاره میدهند.
برای سازهای ناامن که تنها امتیازش داشتن یک لوله آب است! اجاره کمتر آن نسبت به اصطبل به دلیل داشتن اتاقکها و البته خانوارهای کمتر است.
▪️ساکنان کوره آجرپزی، هر کوره ۳۰۰ هزار تومان
اینجا هم مانند اصطبل و گاوداری، سازههایی است فرسوده و کوچک. آنقدر که با یک زمینلرزه خفیف هم ممکن است با خاک یکسان شود. پیش از آنکه ۱۰ خانواری که اینجا زندگی میکنند بتوانند جان سالم به در ببرند. سازههایی که قبلا کوره بودند، اینجا به یکی دو تا ختم نمیشود. فقط در دو سکونتگاه آن که در همسایگی هم هستند، حدود ۵۰ نفر زندگی میکنند. ساکنان کوره یک میلیون رهن دادهاند و ماهانه هم ۳۰۰ هزار تومان اجاره میدهند تا بتوانند اینجا بمانند.
یک اتاقک دارد و یک فضای سالن مانند کوچک. قبلا کوره آجرپزی بود. اینجا برق دارد و این یعنی یک آپشن برای ساکنان کوره نسبت به اصطبل که فاصله کمی باهم دارند. البته فقط برق دارند و از لوازم خانگی مانند یخچال خبری نیست.
یکی از ساکنان کوره میگوید: «کارمان #ضایعات و #زباله جمع کردن است. درآمدش برای ما که فقط جمع میکنیم بخور و نمیر است.»
آنطور که ساکنان کوره میگویند هر چقدر گرمای تابستان برای آنها عذاب است، سرمای زمستان دوچندان وضعیت را برایشان دشوار میکند.»
⚪️ منبع گزارش: تجارت نیوز
#فقر_و_تبعیض
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
🟣 #ارومیه و #اصفهان، اعتراضات در حمایت از کردستان، امشب ۳ آذرماه
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 #اصفهان، ۳ دیماه، صدمین روز از قیام زن، زندگی، آزادی
▪️هیز تویی، هرزه تویی، زن آزاده منم
▪️مرگ بر دیکتاتور
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
▪️هیز تویی، هرزه تویی، زن آزاده منم
▪️مرگ بر دیکتاتور
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM