بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : مادر سمیه کارگر، طی اولین ملاقات حضوری با فرزند خود، بهدلیل صحبت کردن به زبان کردی، تحت فشار ماموران امنیتی قرار گرفته است.
بنا بر گزارش خانوادهی #سمیه_کارگر، ماموران از او خواسته بودند که مکالمه به زبان کردی را متوقف کند و او هم در جواب گفته است: «من نمیتوانم احساسم را به زبانی غیر از کردی نسبت به بچهام ابراز کنم».
محرومیت از صحبت به زبان مادری و فشار ماموران امنیتی در سرکوب بازداشت شدگان، یکی از ابزارهای شکنجهی زندانیان بوده است. یکی از مطرحترین این موارد، گزارشات متعددی است که پس از اعدام #شیرین_علمهولی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ مورد پوشش رسانهای قرار گرفت. شیرین علمهولی طی مدت بازداشت و از سر گذراندن شکنجهها، به زبان فارسیْ بازجویی، تفهیم اتهام و دادگاهی شد. در حقیقت بهمحاق رفتن #حق_زبان_مادری طی دهههای گذشته، فقط به سرکوب فعالان این حوزه و سایر مشکلات دانشآموزان غیرفارسیزبانِ وارد شده به فضای آموزشی نابرابر و تکزبانی، محدود نمانده است.
پیشتر زهرا محمدی، فعال اجتماعی، آموزگار زبان کردی و از اعضای انجمن فرهنگی نوژین که بهدلیل تدریس زبان کردی و سایر فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی بازداشت و با پروندهسازیهای امنیتی روبهرو شده بود، اعلام کرد: «ما باور داریم که زبان مادری حق هر فردی است که به دنیا میآید و باید به زبان مادری خودش بخواند و بنویسد. هر نهاد و ارگانی که سعی میکنند ما را متهم کنند که برای جای خاصی کار کردهایم، ما از آنها سند و مدرک میخواهیم و به صراحت میگویم مدارکشان باید روشن و شفاف باشد».
سمیه کارگر پیشتر در تاریخ ۲۵ مهرماه توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد و کماکان با تمدید قرارهای بازداشت یک ماهه، تحت بازجویی نهادهای امنیتی قرار دارد.
@bidarzani
بنا بر گزارش خانوادهی #سمیه_کارگر، ماموران از او خواسته بودند که مکالمه به زبان کردی را متوقف کند و او هم در جواب گفته است: «من نمیتوانم احساسم را به زبانی غیر از کردی نسبت به بچهام ابراز کنم».
محرومیت از صحبت به زبان مادری و فشار ماموران امنیتی در سرکوب بازداشت شدگان، یکی از ابزارهای شکنجهی زندانیان بوده است. یکی از مطرحترین این موارد، گزارشات متعددی است که پس از اعدام #شیرین_علمهولی در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ مورد پوشش رسانهای قرار گرفت. شیرین علمهولی طی مدت بازداشت و از سر گذراندن شکنجهها، به زبان فارسیْ بازجویی، تفهیم اتهام و دادگاهی شد. در حقیقت بهمحاق رفتن #حق_زبان_مادری طی دهههای گذشته، فقط به سرکوب فعالان این حوزه و سایر مشکلات دانشآموزان غیرفارسیزبانِ وارد شده به فضای آموزشی نابرابر و تکزبانی، محدود نمانده است.
پیشتر زهرا محمدی، فعال اجتماعی، آموزگار زبان کردی و از اعضای انجمن فرهنگی نوژین که بهدلیل تدریس زبان کردی و سایر فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی بازداشت و با پروندهسازیهای امنیتی روبهرو شده بود، اعلام کرد: «ما باور داریم که زبان مادری حق هر فردی است که به دنیا میآید و باید به زبان مادری خودش بخواند و بنویسد. هر نهاد و ارگانی که سعی میکنند ما را متهم کنند که برای جای خاصی کار کردهایم، ما از آنها سند و مدرک میخواهیم و به صراحت میگویم مدارکشان باید روشن و شفاف باشد».
سمیه کارگر پیشتر در تاریخ ۲۵ مهرماه توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران بازداشت و به زندان اوین منتقل شد و کماکان با تمدید قرارهای بازداشت یک ماهه، تحت بازجویی نهادهای امنیتی قرار دارد.
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : ۵۹۰ روز از انتقال «زینب جلالیان» به بازداشتگاهها و زندانهای مختلف میگذرد.
#زینب_جلالیان فعال سیاسی کرد، تنها زن زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد، متولد ۱۳۶۱ در روستای دیم قشلاق از توابع شهرستان ماکو در استان آذربایجان غربی است. همان روستایی که زادگاه #شیرین_علمهولی (متولد ۱۳ خرداد ۱۳۶۰، اعدام شده در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹) نیز بود. شیرین علمهولی در کنار فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیانْ اعدام و در محلی ناشناخته به خاک سپرده شد. خانوادههای آنان تا کنون از حق اطلاع از محل دفن فرزندان خود نیز محروم ماندند.
زینب جلالیان در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۸۶ در اتوبوس کرمانشاه به سنندج در نزدیکی ایستگاه بازرسی قازانچی (حوالی شهر کامیاران) توسط مأموران لباس شخصی مسلح، بازداشت شد. او طی ۱۲ سال گذشته، از حق درمان و حق «حتی یک روز مرخصی» نیز محروم مانده است.
در تاریخ ۱۰ اردیبهشتماه ۱۳۹۹، زینب جلالیان بدون اطلاع قبلی به خود و خانوادهاش در ابتدا به زندان دیزل آباد و پس از ممانعت زندان از پذیرش به زندان قرچک ورامین منتقل شد. انتقالهای مکرر به زندان قرچک، بهداری زندان اوین، زندان مرکزی کرمان، زندان دیزلآباد کرمانشاه و سپس «زندان مرکزی یزد»، بخشی از اعمال شکنجههای نهادهای امنیتی و سازمان امور زندانها علیه وی بوده است.
نام بردن از مجموع بیقانونیهای مطلق و پروندهسازیهای امنیتی علیه وی، بهموازات دو امر: «برشماردن بیماریهای ناشی از شکنجه» و «عنصر حیاتی مقاومت و ایستایی زینب جلالیان» بهمیان خواهد آمد.
زینب جلالیانِ مبتلا به ناخنک چشم، تب برفکی، خونریری معده، ناراحتی قلبی و روده، در زندان قرچک ورامین به کرونا نیز مبتلا شد، از انتقال وی بیمارستان جلوگیری شد و تنها در یک اتاق بههمراه دیگر زنان زندانی، قرنطینه شد.
طی قریب به یک سال گذشته از حضور زینب جلالیان به زندان مرکزی یزد، او با انباشت بیماریها، بحرانیتر شدن وضعیت بینایی و تبعید در زندانی خارج از محدودهی زادگاه خود روبهروست. علی جلالیان، پدر زینب جلالیان پیشتر اعلام کرده بود که از طریق دریافت پیامک از پروندهسازی جدید علیه فرزند خود با خبر شده است و علیرغم فشارهای امنیتی و جابهجایی غیرقانونی زینب جلالیان، او هرگز مرعوب نهادهای امنیتی نشده است.
▪️زینب جلالیان، در زمرهی مبارزانی است که برای هر ثانیه از لحظات زندگی خود، مقاومت کرده است. طی سالهای گذشته، نهادهای امنیتی، حق دریافت اعزام به مرخصی، حق درمان و حق دیدار با اعضای خانوادهی او را در گروی سازش و تسلیم در برابر نهادهای امنیتی و حاکمیت، قرار دادند. امری که علیرغم وخامت حداکثری سلامت وی، اما هرگز به آن تن نداده است.
متن زیر بخشی از نامهی زینب جلالیان به مناسب ۸ مارس ۱۳۹۷ است:
«خودتان قضاوت کنید، من مثل ۱۰ سال پیش، تن سالمی ندارم و کلیدهای زندان مرا صیقل دادهاند. وقتی شکنجهگران مرا شکنجه میکردند، تنها چیزی که برایم مانده بود فکر و اعتقادم بود و امیدی که به زنان مبارز و آینده داشتم. ای ستمگران، نظارهگر بودید و هستید، دیدید که نمیشود با قتلعام، شکنجه و زندانی کردن ما زنان، جلوی حقخواهی ما را بگیرید. وقتی یک زنْ جوهرش با آزادی سرشته شده باشد، هیچ ظلم و زوری نمیتواند او را به زانو در بیاورد».
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
#زینب_جلالیان فعال سیاسی کرد، تنها زن زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد، متولد ۱۳۶۱ در روستای دیم قشلاق از توابع شهرستان ماکو در استان آذربایجان غربی است. همان روستایی که زادگاه #شیرین_علمهولی (متولد ۱۳ خرداد ۱۳۶۰، اعدام شده در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹) نیز بود. شیرین علمهولی در کنار فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیانْ اعدام و در محلی ناشناخته به خاک سپرده شد. خانوادههای آنان تا کنون از حق اطلاع از محل دفن فرزندان خود نیز محروم ماندند.
زینب جلالیان در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۸۶ در اتوبوس کرمانشاه به سنندج در نزدیکی ایستگاه بازرسی قازانچی (حوالی شهر کامیاران) توسط مأموران لباس شخصی مسلح، بازداشت شد. او طی ۱۲ سال گذشته، از حق درمان و حق «حتی یک روز مرخصی» نیز محروم مانده است.
در تاریخ ۱۰ اردیبهشتماه ۱۳۹۹، زینب جلالیان بدون اطلاع قبلی به خود و خانوادهاش در ابتدا به زندان دیزل آباد و پس از ممانعت زندان از پذیرش به زندان قرچک ورامین منتقل شد. انتقالهای مکرر به زندان قرچک، بهداری زندان اوین، زندان مرکزی کرمان، زندان دیزلآباد کرمانشاه و سپس «زندان مرکزی یزد»، بخشی از اعمال شکنجههای نهادهای امنیتی و سازمان امور زندانها علیه وی بوده است.
نام بردن از مجموع بیقانونیهای مطلق و پروندهسازیهای امنیتی علیه وی، بهموازات دو امر: «برشماردن بیماریهای ناشی از شکنجه» و «عنصر حیاتی مقاومت و ایستایی زینب جلالیان» بهمیان خواهد آمد.
زینب جلالیانِ مبتلا به ناخنک چشم، تب برفکی، خونریری معده، ناراحتی قلبی و روده، در زندان قرچک ورامین به کرونا نیز مبتلا شد، از انتقال وی بیمارستان جلوگیری شد و تنها در یک اتاق بههمراه دیگر زنان زندانی، قرنطینه شد.
طی قریب به یک سال گذشته از حضور زینب جلالیان به زندان مرکزی یزد، او با انباشت بیماریها، بحرانیتر شدن وضعیت بینایی و تبعید در زندانی خارج از محدودهی زادگاه خود روبهروست. علی جلالیان، پدر زینب جلالیان پیشتر اعلام کرده بود که از طریق دریافت پیامک از پروندهسازی جدید علیه فرزند خود با خبر شده است و علیرغم فشارهای امنیتی و جابهجایی غیرقانونی زینب جلالیان، او هرگز مرعوب نهادهای امنیتی نشده است.
▪️زینب جلالیان، در زمرهی مبارزانی است که برای هر ثانیه از لحظات زندگی خود، مقاومت کرده است. طی سالهای گذشته، نهادهای امنیتی، حق دریافت اعزام به مرخصی، حق درمان و حق دیدار با اعضای خانوادهی او را در گروی سازش و تسلیم در برابر نهادهای امنیتی و حاکمیت، قرار دادند. امری که علیرغم وخامت حداکثری سلامت وی، اما هرگز به آن تن نداده است.
متن زیر بخشی از نامهی زینب جلالیان به مناسب ۸ مارس ۱۳۹۷ است:
«خودتان قضاوت کنید، من مثل ۱۰ سال پیش، تن سالمی ندارم و کلیدهای زندان مرا صیقل دادهاند. وقتی شکنجهگران مرا شکنجه میکردند، تنها چیزی که برایم مانده بود فکر و اعتقادم بود و امیدی که به زنان مبارز و آینده داشتم. ای ستمگران، نظارهگر بودید و هستید، دیدید که نمیشود با قتلعام، شکنجه و زندانی کردن ما زنان، جلوی حقخواهی ما را بگیرید. وقتی یک زنْ جوهرش با آزادی سرشته شده باشد، هیچ ظلم و زوری نمیتواند او را به زانو در بیاورد».
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
🟣 #بیدارزنی: ۲۳ سال است که «اکرم نقابی» میپرسد: «سعید من کجاست؟»
سعید زینالی، یکی از «ناپدیدشدگان قهری» است. کسانی که توسط حکومتها بازداشت شدند، اما از سرنوشت آنان خبری در دست نیست، کسانی که توسط حکومتهای دیکتاتوری کشته شدند، اما خانوادههای آنان را از تحویل جسد و محل دفن عزیزانشان هم محروم کردند، کسانی که در جنگها و شورشهای سیاسی و یا مسیر مهاجرت، برای همیشه ناپدید شدند، آنها همگی جزو ناپدیدشدگان قهری هستند.
«سعید زینالی»ها، «رامینحسینپناهی»ها، «#شیرین_علمهولی»ها، «فرزاد کمانگر»ها و بسیار جانباخته و معترض دیگری که مادران و خانوادههای آنها از سرنوشت و یا از مزار و محل دفنشان نیز بیخبرند، در این رده قرار میگیرند.
#سعید_زینالی_کجاست؟
@bidarzani
سعید زینالی، یکی از «ناپدیدشدگان قهری» است. کسانی که توسط حکومتها بازداشت شدند، اما از سرنوشت آنان خبری در دست نیست، کسانی که توسط حکومتهای دیکتاتوری کشته شدند، اما خانوادههای آنان را از تحویل جسد و محل دفن عزیزانشان هم محروم کردند، کسانی که در جنگها و شورشهای سیاسی و یا مسیر مهاجرت، برای همیشه ناپدید شدند، آنها همگی جزو ناپدیدشدگان قهری هستند.
«سعید زینالی»ها، «رامینحسینپناهی»ها، «#شیرین_علمهولی»ها، «فرزاد کمانگر»ها و بسیار جانباخته و معترض دیگری که مادران و خانوادههای آنها از سرنوشت و یا از مزار و محل دفنشان نیز بیخبرند، در این رده قرار میگیرند.
#سعید_زینالی_کجاست؟
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 در شانزدهمین سال حبس، ۱۲۱۷ روز از جابهجایی #زینب_جلالیان (از زندان خوی به زندانهای دیزلآباد کرمانشاه، قرچک ورامین، بهداری اوین، زندان مرکزی کرمان و زندان یزد) میگذرد.
زینب جلالیان، تنها زن زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد، در آخرین پروندهسازی امنیتی علیه خود، در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ از زندان مرکزی خوی، عازم پنج زندان شد و حالا ۱۲۱۷ روز از جابهجایی شکنجهآور او در زندانهای ایران میگذرد.
زینب جلالیان، فعال سیاسی کرد، متولد ۱۳۶۱ در روستای دیم قشلاق از توابع شهرستان ماکو در استان آذربایجان غربی است. همان روستایی که زادگاه #شیرین_علمهولی (متولد ۱۳ خرداد ۱۳۶۰، اعدام شده در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹) نیز بود. شیرین علمهولی در کنار فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیانْ اعدام و در محلی ناشناخته به خاک سپرده شد. خانوادههای آنان تا کنون از حق اطلاع از محل دفن فرزندان خود نیز محروم ماندند.
زینب جلالیان در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۸۶ در اتوبوس کرمانشاه به سنندج در نزدیکی ایستگاه بازرسی قازانچی (حوالی شهر کامیاران) توسط مأموران لباس شخصی مسلح، بازداشت شد.
او طی ۱۶ سال گذشته، از حق درمانِ ناراحتیهای قلب، معده و روده، عمل ضروری چشم و حق حتی یک روز مرخصی و برخورداری از دادگاه تجدیدنظر در حکم قضایی حبس ابد نیز محروم بوده و به مجموع سرکوبها و شکنجهها علیه وی، پروندهسازیهای جدید امنیتی نیز اضافه شده است.
⚪️ زینب جلالیان، کوه استواری است که برشماری ظلم و تبعیض علیه او، ایستادگی و مقاومتش را نیز برجستهتر خواهد کرد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
زینب جلالیان، تنها زن زندانی سیاسی محکوم به حبس ابد، در آخرین پروندهسازی امنیتی علیه خود، در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ از زندان مرکزی خوی، عازم پنج زندان شد و حالا ۱۲۱۷ روز از جابهجایی شکنجهآور او در زندانهای ایران میگذرد.
زینب جلالیان، فعال سیاسی کرد، متولد ۱۳۶۱ در روستای دیم قشلاق از توابع شهرستان ماکو در استان آذربایجان غربی است. همان روستایی که زادگاه #شیرین_علمهولی (متولد ۱۳ خرداد ۱۳۶۰، اعدام شده در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹) نیز بود. شیرین علمهولی در کنار فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیانْ اعدام و در محلی ناشناخته به خاک سپرده شد. خانوادههای آنان تا کنون از حق اطلاع از محل دفن فرزندان خود نیز محروم ماندند.
زینب جلالیان در تاریخ ۲۰ اسفند ۱۳۸۶ در اتوبوس کرمانشاه به سنندج در نزدیکی ایستگاه بازرسی قازانچی (حوالی شهر کامیاران) توسط مأموران لباس شخصی مسلح، بازداشت شد.
او طی ۱۶ سال گذشته، از حق درمانِ ناراحتیهای قلب، معده و روده، عمل ضروری چشم و حق حتی یک روز مرخصی و برخورداری از دادگاه تجدیدنظر در حکم قضایی حبس ابد نیز محروم بوده و به مجموع سرکوبها و شکنجهها علیه وی، پروندهسازیهای جدید امنیتی نیز اضافه شده است.
⚪️ زینب جلالیان، کوه استواری است که برشماری ظلم و تبعیض علیه او، ایستادگی و مقاومتش را نیز برجستهتر خواهد کرد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from کلکتیو ۹۸
🚩 درباره #شیرین_علمهولی که ۱۴ سال از اعدامش میگذرد!
بازنشر دو متن از #جلوه_جواهری فعال زنان و
#شبنم_مددزاده زندانی سابق سیاسی و همبند شیرین در چهاردههمین سالگرد اعدام این مبارز کورد که همراه فرزاد کمانگر و چند تن دیگر در سال ۱۳۸۹، پس از تحمل شکنجه های بسیار، به دار آویخته شد.
@collective98
بازنشر دو متن از #جلوه_جواهری فعال زنان و
#شبنم_مددزاده زندانی سابق سیاسی و همبند شیرین در چهاردههمین سالگرد اعدام این مبارز کورد که همراه فرزاد کمانگر و چند تن دیگر در سال ۱۳۸۹، پس از تحمل شکنجه های بسیار، به دار آویخته شد.
@collective98