This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 جان ۹۵۰ #دانشآموز زاهدانی در خطر است
چه کسانی مسئول احیای قدیمیترین #مدرسه زاهدان هستند؟
▪️زینب کریمی و حسن ظهوری
▫️بهمن ۹۷
@bidarzani
@VideoJournalism
چه کسانی مسئول احیای قدیمیترین #مدرسه زاهدان هستند؟
▪️زینب کریمی و حسن ظهوری
▫️بهمن ۹۷
@bidarzani
@VideoJournalism
📌 تامین فضای آموزشی و استاندارد، حق اولیه دانشآموزان است
🟣 گفتگو با معلمان مدارسِ کپری و کانکسی از «سیستان بلوچستان»، «هرمزگان» و «کهگیلویه و بویراحمد»
#بیدارزنی : شامگاه ۳۰ دی ماه ۹۹ بود که #مدرسه_کانکسی در روستای کنگرستان بخش سردشت دزفول دچار آتشسوزی شد. در این حادثه، ۶ نفر دچار سوختگی شدند که ۳ نفر معلم و ۳ نفر از دانشآموزان بازمانده از تحصیل بودند که برای کمک به خاموش کردن آتش به آنجا رفتند. یکی از معلمها بر اثر سوختگی شدید فوت کرد. چند روز بعد نیز خبر آمد که دو نفر از آن کودکان نیز بر اثر شدت سوختگی جان باختهاند. آتشسوزی در مدرسه روستای کنگرستان اولین حادثه از ایندست در مدارس کانکسی نبود و آخرین هم نخواهد بود.
حادثهی #آتشسوزی در ساختمان مدرسه شینآباد از توابع شهرستان مرزی پیرانشهر در آذربایجان غربی (۱۵ آذر ۱۳۹۱ خورشیدی) که در این حادثه ۲۸ دانشآموز دختر دچار سوختگی شدند و یک نفر از دانشآموزان هم درگذشت.
آتشسوزی در مدرسه اسوه حسنه در زاهدان (۲۷ آذر ۱۳۹۷ خورشیدی)که باعث مرگ ۳ دانشآموز شد، آتشسوزی در خوابگاه دبیرستان شبانهروزی وابسته به دانشگاه چابهار (آبان ۱۳۹۰ خورشیدی) که در آن یک دانشآموز فوت کرد، آتشسوزی در مدرسه شهید رحیمی درودزن فارس (آذر ۱۳۸۵ خورشیدی) که ۸ دانشآموز دچار سوختگی شدید شدند.
آتشسوزی در مدرسه روستای سفیلان شهرستان لردگان چهارمحال و بختیاری (آبان ۱۳۸۳ خورشیدی) که همه ۱۳ دانشآموز کلاس در آتش محاصره و دچار سوختگی شدید شدند و معلم مدرسه نیز بر اثر سوختگی شدید فوت کرد، آتشسوزی در مدرسه روستای بیجارسر شهرستان شفت گیلان (بهمن ۱۳۷۶خورشیدی) که منجر به سوختگی شدید معلم شد. او به دلیل نجات جان دانشآموزان خود و گیر افتادن در حلقه آتش با سوختگی بالا هرگز نتوانست به کار خود باز گردد.
سقوط پنجره آهنی کلاس کانکسی به سر یکی از دانشآموزان به نام عبدالرحمن در شهرستان سرباز استان سیستان و بلوچستان که منجر به کما رفتن وی و از دست دادن حافظهاش شد (۱۰ مهر ۱۳۹۶)، ریزش کوه بر سر مدرسه کانکسی در روستای کوته کومه آستارا و تخریب کامل این کانکس که خوشبختانه حادثه جانی در پی نداشت اما اگر دانشآموزان و معلمان در آن حاضر بودند یک فاجعه جبران ناپذیر رخ میداد (۲۶ آبان ۱۳۹۹).
اینها تنها موارد اندکی از آتشسوزیها و حوادث جانخراشی است که در مدارس کانکسی اتفاق افتاده است و در هر کدام از اینها دانش آموزان و معلمان دچار آسیبهای جدی جسمی و به تبع روحی شدهاند.
مسئله آتشسوزی و حوادث ناگوار در مدارس از جمله معضلاتی است که دست کم در بیش از ۲۵ سال گذشته نیز بوده است. ایمنسازی مدارس و فراهم آوردن فضای آموزشی ایمن و استاندارد از جمله موارد اولیه و ابتدایی است که وزارت آموزش و پرورش موظف است که برای معلمان و دانشآموزان فراهم کند.
▪️اما میبینیم که نه تنها در این زمینه تلاشی نمیکند بلکه متوسل فعالیتها و کمکهای خیّران مدرسهساز است و مشخص نیست بودجه این وزارتخانه صرف چه چیزی میشود که نه حقوق معلمان را در بالای خط فقر پرداخت میکند و نه مدرسه ایمن و استاندارد در اختیار کادر آموزشی و دانشآموزان میگذارد. اکنون که ما در روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ هستیم همچنان مدارس کانکسی وجود دارند؛ مدارسی که به لحاظ ایمنی و امکانات در وضعیت بسیار بدی هستند و معلمان و دانشآموزان بسیاری را در خود جای دادهاند.
طبق گفته وزیر آموزش و پرورش در زمستان ۱۳۹۹ تعداد ۳۹۰۰ مدرسه کانکسی در سطح کشور داریم. یعنی ۳۹۰۰ مکان آموزشی که هر لحظه مستعد هر گونه اتفاق ناگوار است؛ در کشور وجود دارد. همچنین بر اساس گفتههای رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس در مهر ۱۴۰۰، چهار هزار مدرسه سنگی نا ایمن (خشت و گلی، نیمه کپری، چادر عشایری ) تک کلاسه در ایران وجود دارد که عشایر و کوچروها از آن استفاده میکنند.
🟡 این شرایط ما را بر آن داشت تا با پنج معلم از سیستان بلوچستان، هرمزگان و کهگیلویه و بویراحمد که در مدرسه کانکسی/کپری درس میدهند یا درس میدادهاند، گفتگو کنیم. در این گفتگو آنها به شرایط تحصیل و تدریس در این کانکسها و تاثیر آن بر دانشآموزان میگویند.
#فقیرسازی_سیستماتیک
#حق_آموزش_رایگان_و_برابر #مدارس_کپری #مدارس_کانکسی
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44004
@bidarzani
🟣 گفتگو با معلمان مدارسِ کپری و کانکسی از «سیستان بلوچستان»، «هرمزگان» و «کهگیلویه و بویراحمد»
#بیدارزنی : شامگاه ۳۰ دی ماه ۹۹ بود که #مدرسه_کانکسی در روستای کنگرستان بخش سردشت دزفول دچار آتشسوزی شد. در این حادثه، ۶ نفر دچار سوختگی شدند که ۳ نفر معلم و ۳ نفر از دانشآموزان بازمانده از تحصیل بودند که برای کمک به خاموش کردن آتش به آنجا رفتند. یکی از معلمها بر اثر سوختگی شدید فوت کرد. چند روز بعد نیز خبر آمد که دو نفر از آن کودکان نیز بر اثر شدت سوختگی جان باختهاند. آتشسوزی در مدرسه روستای کنگرستان اولین حادثه از ایندست در مدارس کانکسی نبود و آخرین هم نخواهد بود.
حادثهی #آتشسوزی در ساختمان مدرسه شینآباد از توابع شهرستان مرزی پیرانشهر در آذربایجان غربی (۱۵ آذر ۱۳۹۱ خورشیدی) که در این حادثه ۲۸ دانشآموز دختر دچار سوختگی شدند و یک نفر از دانشآموزان هم درگذشت.
آتشسوزی در مدرسه اسوه حسنه در زاهدان (۲۷ آذر ۱۳۹۷ خورشیدی)که باعث مرگ ۳ دانشآموز شد، آتشسوزی در خوابگاه دبیرستان شبانهروزی وابسته به دانشگاه چابهار (آبان ۱۳۹۰ خورشیدی) که در آن یک دانشآموز فوت کرد، آتشسوزی در مدرسه شهید رحیمی درودزن فارس (آذر ۱۳۸۵ خورشیدی) که ۸ دانشآموز دچار سوختگی شدید شدند.
آتشسوزی در مدرسه روستای سفیلان شهرستان لردگان چهارمحال و بختیاری (آبان ۱۳۸۳ خورشیدی) که همه ۱۳ دانشآموز کلاس در آتش محاصره و دچار سوختگی شدید شدند و معلم مدرسه نیز بر اثر سوختگی شدید فوت کرد، آتشسوزی در مدرسه روستای بیجارسر شهرستان شفت گیلان (بهمن ۱۳۷۶خورشیدی) که منجر به سوختگی شدید معلم شد. او به دلیل نجات جان دانشآموزان خود و گیر افتادن در حلقه آتش با سوختگی بالا هرگز نتوانست به کار خود باز گردد.
سقوط پنجره آهنی کلاس کانکسی به سر یکی از دانشآموزان به نام عبدالرحمن در شهرستان سرباز استان سیستان و بلوچستان که منجر به کما رفتن وی و از دست دادن حافظهاش شد (۱۰ مهر ۱۳۹۶)، ریزش کوه بر سر مدرسه کانکسی در روستای کوته کومه آستارا و تخریب کامل این کانکس که خوشبختانه حادثه جانی در پی نداشت اما اگر دانشآموزان و معلمان در آن حاضر بودند یک فاجعه جبران ناپذیر رخ میداد (۲۶ آبان ۱۳۹۹).
اینها تنها موارد اندکی از آتشسوزیها و حوادث جانخراشی است که در مدارس کانکسی اتفاق افتاده است و در هر کدام از اینها دانش آموزان و معلمان دچار آسیبهای جدی جسمی و به تبع روحی شدهاند.
مسئله آتشسوزی و حوادث ناگوار در مدارس از جمله معضلاتی است که دست کم در بیش از ۲۵ سال گذشته نیز بوده است. ایمنسازی مدارس و فراهم آوردن فضای آموزشی ایمن و استاندارد از جمله موارد اولیه و ابتدایی است که وزارت آموزش و پرورش موظف است که برای معلمان و دانشآموزان فراهم کند.
▪️اما میبینیم که نه تنها در این زمینه تلاشی نمیکند بلکه متوسل فعالیتها و کمکهای خیّران مدرسهساز است و مشخص نیست بودجه این وزارتخانه صرف چه چیزی میشود که نه حقوق معلمان را در بالای خط فقر پرداخت میکند و نه مدرسه ایمن و استاندارد در اختیار کادر آموزشی و دانشآموزان میگذارد. اکنون که ما در روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ هستیم همچنان مدارس کانکسی وجود دارند؛ مدارسی که به لحاظ ایمنی و امکانات در وضعیت بسیار بدی هستند و معلمان و دانشآموزان بسیاری را در خود جای دادهاند.
طبق گفته وزیر آموزش و پرورش در زمستان ۱۳۹۹ تعداد ۳۹۰۰ مدرسه کانکسی در سطح کشور داریم. یعنی ۳۹۰۰ مکان آموزشی که هر لحظه مستعد هر گونه اتفاق ناگوار است؛ در کشور وجود دارد. همچنین بر اساس گفتههای رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس در مهر ۱۴۰۰، چهار هزار مدرسه سنگی نا ایمن (خشت و گلی، نیمه کپری، چادر عشایری ) تک کلاسه در ایران وجود دارد که عشایر و کوچروها از آن استفاده میکنند.
🟡 این شرایط ما را بر آن داشت تا با پنج معلم از سیستان بلوچستان، هرمزگان و کهگیلویه و بویراحمد که در مدرسه کانکسی/کپری درس میدهند یا درس میدادهاند، گفتگو کنیم. در این گفتگو آنها به شرایط تحصیل و تدریس در این کانکسها و تاثیر آن بر دانشآموزان میگویند.
#فقیرسازی_سیستماتیک
#حق_آموزش_رایگان_و_برابر #مدارس_کپری #مدارس_کانکسی
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44004
@bidarzani
بیدارزنی
تامین فضای آموزشی و استاندارد حق اولیه دانشآموزان است - بیدارزنی
در روزهای پایانی سال ۱۴۰۰ هستیم و همچنان مدارس کانکسی وجود دارند؛ مدارسی که به لحاظ ایمنی و امکانات در وضعیت بسیار بدی هستند.
Forwarded from مدرسه رهایی
اسامی_کودکان_و_نوجوانان_کشته_۱۰_آبان.pdf
173.6 KB
🔴اسامی کودکان و نوجوانان کشته شده توسط نیروهای نظامی و امنیتی ایران
(از آغاز «قیام ژینا» تا ۱۰ آبان ۱۴۰۱)
بر اساس اطلاعات و منابع موثق، کانال تلگرامی «مدرسهرهایی» قتل حکومتی ۴۸ دانشآموز، کودک و نوجوان زیر ۱۸ سال را تايید میکند. از این اسامی ۳ نفر (موارد ۱ تا ۳ در لیست زیر) از مهاجران افغانستانی هستند که در ایران به قتل رسیدهاند. دو نفر از کشته شدههای بلوچ فاقد شناسنامه بوده و همچنین یک کودک، یعنی وانیار رحمانی، طفل دو روزهای که در حمله موشکی سپاه به اردوگاه احزاب کردستانی در اقلیم کردستان کشته شد، خارج از مرزهای ایران به قتل رسیده است. بر اساس این لیست، بیشترین تعداد کشته شدهها از کودکان و نوجوانان بلوچ و کورد هستند: ۱۸ بلوچ و ۱۲ کورد (۳۰ نفر از مجموع ۴۸ نفر، یعنی ۵/۶۲ درصد کل کودکان به قتل رسیده).
اصلاعات این لیست توسط کانال تلگرامی «مدرسهرهایی»، و بر اساس اطلاعاتِ منابع گوناگون و نیز بر اساس اطلاعات دسته اول مطلعین محلی گردآوری شده است. اطلاعات این لیست در حال به روز رسانی است.
#مدرسه_رهایی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
(از آغاز «قیام ژینا» تا ۱۰ آبان ۱۴۰۱)
بر اساس اطلاعات و منابع موثق، کانال تلگرامی «مدرسهرهایی» قتل حکومتی ۴۸ دانشآموز، کودک و نوجوان زیر ۱۸ سال را تايید میکند. از این اسامی ۳ نفر (موارد ۱ تا ۳ در لیست زیر) از مهاجران افغانستانی هستند که در ایران به قتل رسیدهاند. دو نفر از کشته شدههای بلوچ فاقد شناسنامه بوده و همچنین یک کودک، یعنی وانیار رحمانی، طفل دو روزهای که در حمله موشکی سپاه به اردوگاه احزاب کردستانی در اقلیم کردستان کشته شد، خارج از مرزهای ایران به قتل رسیده است. بر اساس این لیست، بیشترین تعداد کشته شدهها از کودکان و نوجوانان بلوچ و کورد هستند: ۱۸ بلوچ و ۱۲ کورد (۳۰ نفر از مجموع ۴۸ نفر، یعنی ۵/۶۲ درصد کل کودکان به قتل رسیده).
اصلاعات این لیست توسط کانال تلگرامی «مدرسهرهایی»، و بر اساس اطلاعاتِ منابع گوناگون و نیز بر اساس اطلاعات دسته اول مطلعین محلی گردآوری شده است. اطلاعات این لیست در حال به روز رسانی است.
#مدرسه_رهایی
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
🟣 یک دختر نوجوان بلوچ پس از پاره کردن تصویر خمینی و خامنهای از کتب درسی، توسط پدرش مورد ضرب و جرح قرار گرفته و حافظه خود را از دست داده است.
به گزارش کمپین فعالین بلوچ، در تاریخ ۱ آذر ماه ۱۴۰۱، یک دختر ۱۷ ساله بلوچ توسط پدرش به دلیل پاره کردن تصویر خمینی و خامنه ای از کتب درسی مورد ضرب و جرح قرار گرفت.
هویت این دختر نوجوان "مهدیه ملکزاده" ۱۷ ساله فرزند حمید اهل روستای زنگیان شهرستان سراوان برای کمپین احراز شده است.
گفته میشود نیروهای #سپاه جهت بازدید از کتب درسی دانش آموزان به مدرسه زنگیان یورش برده و یکی از نیروهای سپاه با هویت "عادل پرکی" پس از مشاهده پاره شدن تصویر خمینی و خامنهای از کتب مهدیه، با مشاوره مدیر و معاون #مدرسه و مسئول سپاه با پدرش تماس گرفتهاند.
پس از انتقال مهدیه به منزل، پدرش با چاقو به وی حمله کرده و او را مورد ضرب و جرح قرار داده و با ضربه به سر بیهوش و توسط خاله اش به بیمارستان منتقل شده است.
به گفته یک منبع مطلع به گزارشگر کمپین، هم اکنون وضعیت جسمانی مهدیه وخیم گزارش شده و وی حافظه خود را از دست داده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@balochcampaign
@bidarzani
به گزارش کمپین فعالین بلوچ، در تاریخ ۱ آذر ماه ۱۴۰۱، یک دختر ۱۷ ساله بلوچ توسط پدرش به دلیل پاره کردن تصویر خمینی و خامنه ای از کتب درسی مورد ضرب و جرح قرار گرفت.
هویت این دختر نوجوان "مهدیه ملکزاده" ۱۷ ساله فرزند حمید اهل روستای زنگیان شهرستان سراوان برای کمپین احراز شده است.
گفته میشود نیروهای #سپاه جهت بازدید از کتب درسی دانش آموزان به مدرسه زنگیان یورش برده و یکی از نیروهای سپاه با هویت "عادل پرکی" پس از مشاهده پاره شدن تصویر خمینی و خامنهای از کتب مهدیه، با مشاوره مدیر و معاون #مدرسه و مسئول سپاه با پدرش تماس گرفتهاند.
پس از انتقال مهدیه به منزل، پدرش با چاقو به وی حمله کرده و او را مورد ضرب و جرح قرار داده و با ضربه به سر بیهوش و توسط خاله اش به بیمارستان منتقل شده است.
به گفته یک منبع مطلع به گزارشگر کمپین، هم اکنون وضعیت جسمانی مهدیه وخیم گزارش شده و وی حافظه خود را از دست داده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@balochcampaign
@bidarzani
Forwarded from نقد
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️مدرسه بهمثابه ظرف مقاومت و رهایی
▫️نگاهی متفاوت به نقش و کارکرد مدرسه
21 اکتبر 2023
نوشتهی: جعفر ابراهیمی
📝 توضیح« نقد»: متن پیش رو به عنوان نوشتهی کوتاهی از جعفر ابراهیمی، آموزگار مبارز زندانی، به نشانی «نقد» ارسال شده است. هم به لحاظ مضمون و هم شواهد دیگر، به این نتیجه رسیدیم که مولف آن جعفر ابراهیمی عزیز است. به همین دلیل آن را بدون کوچکترین تغییر، حک و اصلاح و ویرایشی با کمال میل به خوانندگان «نقد» عرضه میکنیم.
🔸 تا پیش از طرح اشکال مقاومت و سویه رهاییبخش مدرسه، دو رویکرد غالب و متضاد در مورد کارکرد مدرسه وجود داشت. در یکطرف کارکردگرایان و محافظهکاران قرار داشتند که معتقد بودند/هستند که «کارکرد و وظیفه اصلی مدارس جامعهپذیری کودکان» است. در این نگاه ارزشهای فرهنگی جامعه باید از طریق مدرسه از نسلی به نسل دیگر منتقل گردد. مدرسه در این رویکرد نقش مهمی در نظم بخشیدن به جامعه دارد. آنان مدعی هستند که مدرسه با الگوهای محافظهکارانه ظرفیت مناسبی برای رشد دموکراسی و شایستهسالاری است طرفداران آموزشوپرورش لیبرالی نیز در این موضع با محافظهکاران همعقیده هستند آنان بر وجه خنثی بودن آموزش و مدرسه تأکید میکنند و از همین منظر مدرسه را ابزاری برای ارتقای طبقاتی میدانند.
🔸 در مقابل بخشی از صاحبنظران رادیکال و مارکسیست با طرح پرسشهای بنیادین این دیدگاه را به چالش کشیدهاند. آنها معتقدند کودکان با توجه به اینکه از کدام طبقه اجتماعی هستند و به چه میزان به امکانات و فرصتهای آموزشی دسترسی دارند میتوانند از طریق مدرسه به موقعیتهای شغلی بهتر دست پیدا نمایند. آنها بر این عقیده هستند که مدارس نهتنها خنثی نیستند بلکه بهشدت تحت تأثیر ایدئولوژی طبقه مسلط قرار دارند. آنها این بحث را مطرح میکنند که در ساختار اقتصادی سرمایهداری این مناسبات سود و بازار است که به مدرسه جهت میدهد. آنان این پرسش کلیدی را مطرح میکنند که در مدرسه قرار است دانش کدام طبقه و چگونه تدریس شود و مدرسه قرار است فرهنگ کدام طبقه را حفظ و منتقل نماید؟ آنان معتقدند «کارکرد مدرسه بازتولید نابرابری» است و ازآنجاییکه زیربنا و اقتصاد را اصل قرار میدهند عاملیتی برای عرصههای فرهنگی قائل نیستند پس امیدی به تغییر از درون نهادهای فرهنگی ازجمله مدرسه ندارند. لویی آلتوسر نظریهپرداز برجسته مارکسیست در این طیف قرار دارد.
🔸 اما صاحبنظرانی در ادامه سنت رادیکال و مارکسیستی وجود دارند که ضمن پذیرش اینکه «کارکرد مدرسه بازتولید نابرابری است» رویکرد پیشینیان را موردانتقاد قرار داده و وجه «رهاییبخش» و «فرمهای مقاومت» در مدرسه را مورد تأکید قرار میدهند. مایکل اپل که در این حوزه به بررسی نقش «ایدئولوژی و برنامه درسی» و رابطه «قدرت و آموزشوپرورش» پرداخته است مدرسه را نهاد بازتولید کننده صرف تلقی نمیکند در این رویکرد دانش آموزان و معلمان منفعل نیستند و در برابر پیامهای آشکار و پنهان ایدئولوژیک میتوانند مقاومت کنند.
🔸 پس از جنبش ژینا و به دنبال اعتراضات در پاییز 1401، مدارس نقش کلیدی در گسترش و تداوم جنبش ایفا نمودند. دانش آموزان بهیکباره به یکی از اصلیترین نیروهای اعتراض تبدیل شدند. مدرسه به ظرفی برای هماهنگی، سازماندهی برای اعتراض خیابانی تبدیل شد و نیروهای سرکوبگر درون نظام آموزشی و مدرسه ابتکار عمل را از دست دادند. عاملیت مدرسه و دانش آموزان در تداوم و گسترش یک جنبش سراسری و رادیکال نشان داد که مدرسه قادر است به فرمهای فرهنگی مقاومت معنا ببخشد. کسانی که از حضور گسترده دانش آموزان و همراهی معلمان پیشرو انگشت تعجب به دهان گرفتند یا کسانی بودند که از مدرسه نقش جامعهپذیری داشتند یا مدرسه را صرفاً نهادی بازتولید کننده سلطه تلقی میکردند...
🔹متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Jp
#جعفر_ابراهیمی #آموزش_رهاییبخش
#مدرسه
#جنبش_ژینا
#زن_زندگی_آزادی
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️مدرسه بهمثابه ظرف مقاومت و رهایی
▫️نگاهی متفاوت به نقش و کارکرد مدرسه
21 اکتبر 2023
نوشتهی: جعفر ابراهیمی
📝 توضیح« نقد»: متن پیش رو به عنوان نوشتهی کوتاهی از جعفر ابراهیمی، آموزگار مبارز زندانی، به نشانی «نقد» ارسال شده است. هم به لحاظ مضمون و هم شواهد دیگر، به این نتیجه رسیدیم که مولف آن جعفر ابراهیمی عزیز است. به همین دلیل آن را بدون کوچکترین تغییر، حک و اصلاح و ویرایشی با کمال میل به خوانندگان «نقد» عرضه میکنیم.
🔸 تا پیش از طرح اشکال مقاومت و سویه رهاییبخش مدرسه، دو رویکرد غالب و متضاد در مورد کارکرد مدرسه وجود داشت. در یکطرف کارکردگرایان و محافظهکاران قرار داشتند که معتقد بودند/هستند که «کارکرد و وظیفه اصلی مدارس جامعهپذیری کودکان» است. در این نگاه ارزشهای فرهنگی جامعه باید از طریق مدرسه از نسلی به نسل دیگر منتقل گردد. مدرسه در این رویکرد نقش مهمی در نظم بخشیدن به جامعه دارد. آنان مدعی هستند که مدرسه با الگوهای محافظهکارانه ظرفیت مناسبی برای رشد دموکراسی و شایستهسالاری است طرفداران آموزشوپرورش لیبرالی نیز در این موضع با محافظهکاران همعقیده هستند آنان بر وجه خنثی بودن آموزش و مدرسه تأکید میکنند و از همین منظر مدرسه را ابزاری برای ارتقای طبقاتی میدانند.
🔸 در مقابل بخشی از صاحبنظران رادیکال و مارکسیست با طرح پرسشهای بنیادین این دیدگاه را به چالش کشیدهاند. آنها معتقدند کودکان با توجه به اینکه از کدام طبقه اجتماعی هستند و به چه میزان به امکانات و فرصتهای آموزشی دسترسی دارند میتوانند از طریق مدرسه به موقعیتهای شغلی بهتر دست پیدا نمایند. آنها بر این عقیده هستند که مدارس نهتنها خنثی نیستند بلکه بهشدت تحت تأثیر ایدئولوژی طبقه مسلط قرار دارند. آنها این بحث را مطرح میکنند که در ساختار اقتصادی سرمایهداری این مناسبات سود و بازار است که به مدرسه جهت میدهد. آنان این پرسش کلیدی را مطرح میکنند که در مدرسه قرار است دانش کدام طبقه و چگونه تدریس شود و مدرسه قرار است فرهنگ کدام طبقه را حفظ و منتقل نماید؟ آنان معتقدند «کارکرد مدرسه بازتولید نابرابری» است و ازآنجاییکه زیربنا و اقتصاد را اصل قرار میدهند عاملیتی برای عرصههای فرهنگی قائل نیستند پس امیدی به تغییر از درون نهادهای فرهنگی ازجمله مدرسه ندارند. لویی آلتوسر نظریهپرداز برجسته مارکسیست در این طیف قرار دارد.
🔸 اما صاحبنظرانی در ادامه سنت رادیکال و مارکسیستی وجود دارند که ضمن پذیرش اینکه «کارکرد مدرسه بازتولید نابرابری است» رویکرد پیشینیان را موردانتقاد قرار داده و وجه «رهاییبخش» و «فرمهای مقاومت» در مدرسه را مورد تأکید قرار میدهند. مایکل اپل که در این حوزه به بررسی نقش «ایدئولوژی و برنامه درسی» و رابطه «قدرت و آموزشوپرورش» پرداخته است مدرسه را نهاد بازتولید کننده صرف تلقی نمیکند در این رویکرد دانش آموزان و معلمان منفعل نیستند و در برابر پیامهای آشکار و پنهان ایدئولوژیک میتوانند مقاومت کنند.
🔸 پس از جنبش ژینا و به دنبال اعتراضات در پاییز 1401، مدارس نقش کلیدی در گسترش و تداوم جنبش ایفا نمودند. دانش آموزان بهیکباره به یکی از اصلیترین نیروهای اعتراض تبدیل شدند. مدرسه به ظرفی برای هماهنگی، سازماندهی برای اعتراض خیابانی تبدیل شد و نیروهای سرکوبگر درون نظام آموزشی و مدرسه ابتکار عمل را از دست دادند. عاملیت مدرسه و دانش آموزان در تداوم و گسترش یک جنبش سراسری و رادیکال نشان داد که مدرسه قادر است به فرمهای فرهنگی مقاومت معنا ببخشد. کسانی که از حضور گسترده دانش آموزان و همراهی معلمان پیشرو انگشت تعجب به دهان گرفتند یا کسانی بودند که از مدرسه نقش جامعهپذیری داشتند یا مدرسه را صرفاً نهادی بازتولید کننده سلطه تلقی میکردند...
🔹متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3Jp
#جعفر_ابراهیمی #آموزش_رهاییبخش
#مدرسه
#جنبش_ژینا
#زن_زندگی_آزادی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
مدرسه بهمثابه ظرف مقاومت و رهایی
نگاهی متفاوت به نقش و کارکرد مدرسه نوشتهی: جعفر ابراهیمی پس از جنبش ژینا و بهدنبال اعتراضات در پاییز 1401، مدارس نقش کلیدی در گسترش و تداوم جنبش ایفا نمودند. دانش آموزان بهیکباره به یکی از اصلی…
Forwarded from مدرسه رهایی
⭕️ «مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»است.
این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالتخواهی دانشآموزان و معلمان است.
این کانال میکوشد در حد توان صدای محذوفان، کارگران، زنان و تمام افراد تحت ستم و استثمار باشد.
✅ لطفا کانال ما را به دوستان و رفقای خود معرفی نمایید
________
لینک عضویت در #مدرسه_رهایی 👇👇👇
https://t.me/edalatxah
این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالتخواهی دانشآموزان و معلمان است.
این کانال میکوشد در حد توان صدای محذوفان، کارگران، زنان و تمام افراد تحت ستم و استثمار باشد.
✅ لطفا کانال ما را به دوستان و رفقای خود معرفی نمایید
________
لینک عضویت در #مدرسه_رهایی 👇👇👇
https://t.me/edalatxah
Telegram
مدرسه رهایی
«مدرسه رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالتخواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
است. این کانال انعکاس صدای آزادی و عدالت خواهی دانشآموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهاییبخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبشهای اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Forwarded from مدرسه رهایی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ نامه به #هستی
نامه #کامیار_فکور ، زندانی سیاسی به #هستی، دختر #احمد_حائری زندانی محبوس در زندان #قزلحصار
بخشی از نامه :
...
یه روز بال پرواز
یه روز قفس
اما اونی برندس
که واسه #ماهیسیاه کوچیکای رویاش
جایی باشه مثل ارس
...
"
تقدیم به تمام فرزندانی که دلتنگ مادران و پدران اسیرشان هستند.
#زندان_اوین آذر ۱۴۰۲
#تبعیدگاه_قزلحصار
#زندانیان_سیاسی
#ژن_ژیان_ئازادی
🔻🔻🔻
لینک عضویت در #مدرسه_رهایی
https://t.me/edalatxah
نامه #کامیار_فکور ، زندانی سیاسی به #هستی، دختر #احمد_حائری زندانی محبوس در زندان #قزلحصار
بخشی از نامه :
...
یه روز بال پرواز
یه روز قفس
اما اونی برندس
که واسه #ماهیسیاه کوچیکای رویاش
جایی باشه مثل ارس
...
"
تقدیم به تمام فرزندانی که دلتنگ مادران و پدران اسیرشان هستند.
#زندان_اوین آذر ۱۴۰۲
#تبعیدگاه_قزلحصار
#زندانیان_سیاسی
#ژن_ژیان_ئازادی
🔻🔻🔻
لینک عضویت در #مدرسه_رهایی
https://t.me/edalatxah
Forwarded from مدرسه رهایی
بيدارزنى
Photo
#معلمان_جانباختهٔ راه آزادی و برابری
دربارهٔ #مینو_مجیدی
در آستانهٔ سال تحصیلی جدید شایسته است یادی کنیم از تمام جانباختگان راه آزادی و برابری، از جمله معلمانی که جان خود را در راه مردم فدا کردند.
خانم مینو مجیدی متولد روز ۲۰ تیر ۱۳۳۹ در شهرستان قصرشیرین استان کرمانشاه است. او دوران کودکی و بزرگسالی را در کرمانشاه گذراند. خانم مجیدی، فارغالتحصیل مرکز تربیت معلم تبریز بود و در سال ۱۳۶۰ موفق به دریافت مدرک کاردانی تربیت معلم در رشتهٔ علوم تجربی شد. به گفتهٔ فرزندانش، او بعد از «انقلاب فرهنگی» #پاکسازی شد و دیگر نتوانست تدریس کند اما مدتی مربی تنیس روی میز ناشنوایان و کم شنوایان بود.
خانم مجیدی به مسائل سیاسی و اجتماعی حساس بود و به گفتهٔ فرزندش رویا پیرایی «همیشه به آزادی باور داشت و به آدمها اهمیت میداد. با همه مهربان بود و شخصیت حمایتگری داشت.» خانم پیرایی، میگوید: «مادرم زندگیاش را در راهی گذاشت که به آن باور داشت. او در تلاش برای آزادی بود و به دنبال عدالت برای مهسا و همهٔ نسل جوان، کسانی مثل من بود.»
وی همچنین به ورزش، ادبیات و برای مدتی به اسبسواری علاقهمند بود. «او پر از انرژی و شور زندگی بود و با محبت سرشار تکیهگاه خانواده بود. با مادر ژینا امینی احساس همدردی میکرد و نمیخواست جوانان معترض را تنها بگذارد. آن روز عصر از شوهرش جدا شد تا به معترضان بپیوندد.»
خانم مجیدی در زمان به قتل رسیدن ساکن کرمانشاه بود. او سه روز بعد از قتل ژینا امینی در اعتراضات مربوط به آن شرکت کرد. او روز حادثه پیش از جدا شدن از همسرش و پیوستن به تظاهرات در پاسخ به نگرانی او گفته بود: «من نروم، شما نروید، جوان مردم بروند و کشته شوند و بعد از سقوط بگوییم ما انقلاب کردیم؟»
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
دربارهٔ #مینو_مجیدی
در آستانهٔ سال تحصیلی جدید شایسته است یادی کنیم از تمام جانباختگان راه آزادی و برابری، از جمله معلمانی که جان خود را در راه مردم فدا کردند.
خانم مینو مجیدی متولد روز ۲۰ تیر ۱۳۳۹ در شهرستان قصرشیرین استان کرمانشاه است. او دوران کودکی و بزرگسالی را در کرمانشاه گذراند. خانم مجیدی، فارغالتحصیل مرکز تربیت معلم تبریز بود و در سال ۱۳۶۰ موفق به دریافت مدرک کاردانی تربیت معلم در رشتهٔ علوم تجربی شد. به گفتهٔ فرزندانش، او بعد از «انقلاب فرهنگی» #پاکسازی شد و دیگر نتوانست تدریس کند اما مدتی مربی تنیس روی میز ناشنوایان و کم شنوایان بود.
خانم مجیدی به مسائل سیاسی و اجتماعی حساس بود و به گفتهٔ فرزندش رویا پیرایی «همیشه به آزادی باور داشت و به آدمها اهمیت میداد. با همه مهربان بود و شخصیت حمایتگری داشت.» خانم پیرایی، میگوید: «مادرم زندگیاش را در راهی گذاشت که به آن باور داشت. او در تلاش برای آزادی بود و به دنبال عدالت برای مهسا و همهٔ نسل جوان، کسانی مثل من بود.»
وی همچنین به ورزش، ادبیات و برای مدتی به اسبسواری علاقهمند بود. «او پر از انرژی و شور زندگی بود و با محبت سرشار تکیهگاه خانواده بود. با مادر ژینا امینی احساس همدردی میکرد و نمیخواست جوانان معترض را تنها بگذارد. آن روز عصر از شوهرش جدا شد تا به معترضان بپیوندد.»
خانم مجیدی در زمان به قتل رسیدن ساکن کرمانشاه بود. او سه روز بعد از قتل ژینا امینی در اعتراضات مربوط به آن شرکت کرد. او روز حادثه پیش از جدا شدن از همسرش و پیوستن به تظاهرات در پاسخ به نگرانی او گفته بود: «من نروم، شما نروید، جوان مردم بروند و کشته شوند و بعد از سقوط بگوییم ما انقلاب کردیم؟»
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
Forwarded from مدرسه رهایی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ #ترانههای_بیهنگام
کاری از #گروپ_یوروم
به یاد کارگران جانباخته قربانی سرمایهداری از ترکیه تا ایران
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
کاری از #گروپ_یوروم
به یاد کارگران جانباخته قربانی سرمایهداری از ترکیه تا ایران
📌📌📌
اینستاگرام #مدرسه_رهایی
https://www.instagram.com/freedomschool__?igsh=MTY1ZW9qYXV3cHhldQ==
🆔 @edalatxah
Forwarded from مدرسه رهایی
🔴 علیه اعدام؛ سنت ستمگران
به مناسبت دهم اکتبر، روز جهانی مبارزه با اعدام
#یادداشت_روز، پنجشنبه 19 مهر 1403
انسان محکوم به اعدام متولد نمیشود؛ انسان برای اعدام شدن آموزش نمیبیند؛ برای اعدام شدن میل نمیورزد.جامعه توسط قدرتمندان که رویه استبدادی و بهرهکشی از انسان را آیین خودساختهاند به تباهی کشیده میشود.انسانی که به اعدام محکوم میشود محصول مناسبات اجتماعی قدرتمندان، صاحبان سرمایه نامشروع و قوانینی است که برای بقا و بازتولید این منطق وضع میشود.
هر اعدامی که رخ میدهد بستر آن را نه عدالت، که حاکمان از قبل فراهم کردهاند: با فقیر سازی جامعه، با ساختن وضعیتی استثنائی که در آنهمه مجرماند، با برساختن منطقی غیرانسانی که در آن ستمگری عادیسازی شده است، با طرد دیگران از زندگی حداقلی و با جنگ همه علیه همه.
خاستگاه اعدام اندیشهای است که از قبل انسان را برای مطامع ناروای خود قربانی فرض کرده است. اندیشهای که اول می کُشد، سپس به زندگی فرامیخواند. این سنت ستمگران است که انسانِ ترازِ اعدام میسازند. این سنت ستمگران در جهان ما برچیده نمیشود مگر بااراده و خواست همگانی، با اندیشیدن در مدار زندگی خواهی و آزادگی و برابری طلبی.
برای داشتن جهانی عاری از خواست اعدام و اندیشههایی که بستر کشتن به نام اعدام در لوای قانون!! را ترویج میکنند. باید اندیشید، عمل کرد و جانب انسان را گرفت. بهای بقای کینتوزی حاکمان را به نرخ اعدام دیگران پرداخت نکنیم. اعدام امری طبیعی نیست، تاریخمند است، وجه مشترک دیکتاتورهای بازمانده از قرون وسطی است.
ما حقداریم با آگاهی از خویش، جهانی عاری از اعدام داشته باشیم، توان ما فراتر از خواست اقلیتی است که شکنندهتر از آناند، که در سر پروراندهاند.
در ایران تلاشهایی برای اعتراض به اعدام تاکنون صورت گرفته است اما یکی از مهمترین آنها #کارزار سهشنبههای نه به اعدام است که بهمنماه 1402 توسط زندانیان سیاسی تبعیدی به #قزلحصار شکل گرفت و بهمرور زندانیهای بیشتری در زندانهای کشور به آن پیوستند سهشنبه گذشته سی و هفتمین سهشنبه متوالی بود که در 22 زندان اعتصاب ادامه یافت. آنگونه که از بیانیه های مشخص است این کارزار به دنبال صدا دادن به زندانیان محکوم به اعدام ازجمله زندانیان غیرسیاسی و گمنام است. این کارزار ماهها توسط نهادهای مدعی حقوق بشری و فعالان صنعت حقوق بشر نادیده گرفته و بایکوت شد اما با ایستادگی زندانیان مبارز و مقاوم، کارزار امروز جهانی شده است. به خاطر همین کاسبان حقوق بشر امروز از آن حرف میزنند بیآنکه توضیح دهند در ماهههای گذشته چرا صدای این کارزار را خفه کرده و آن را بایکوت کردند و حالا که کارزار جهانی شده است با ارجاع به کارزار برای خود به دنبال رزومه هستند. برخی از این فاندبگیران و جایزهبگیران و متاسفانه برخی زندانیان به اصطلاح سیاسی هنوز هم میکوشند صدای کارزار را خاموش کنند. چراکه در کارزار که عمل جمعی زندانیان سیاسی است صدای فردی آنان شاید کمتر شنیده شود.
بهراستی بشر برای اینان چه کسانی هستند؟ آیا زندانیان گمنام در زندان خرمآباد یا خوی یا زندانیان بلوچ محبوس در قزلحصار که به این کارزار پیوسته اند از نظر این مدعیان، بشر هستند و حقوقی دارند؟
در پایان بر وظیفه معلمان پیشرو در برابر ماشین اعدام و سرکوب تاکید می کنیم. معلمان پیشرو باید پرچمدار مبارزه با هر خشونت از جمله خشونت حکومتی،اعدام، باشند. دانش آموزان باید بدانند اعدام راهکار حل مشکلات نیست. اگر اعدام راهکار بود با اعدام متهمان به قتل و مواد مخدر باید جامعه ما عاری از قتل و قاچاق و مصرف مواد مخدر می شد.
وقتی کلان دزدان و برهم زنان امنیت جامعه در حاشیه امنیت هستند. حکم محاربه و اعدام برای معترضان و حتی آن سارقی که ایجاد رعب نموده بی معناست. کلان دزدان علت معضل هستند و آن سارق معلول شرایط کلان اقتصادی.
باید آگاهی بخشید، اتحاد و همبستگی جمعی و عملی برای توقف اعدام را گسترش داد و نسبت به کاسبان حقوق بشر توهمی نداشت.
🔸درباره روز ده اکتبر : مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۷ روز ۱۰ اکتبر را بهعنوان روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام به تصویب رساند. از آن پس هر ساله تجمعات و کنفرانسها و جلسات علیه اعدام و ضرورت لغو این مجازات غیرانسانی در سراسر دنیا برگزار می گردد. تعدادی از کشورها مجازات اعدام را در قانون یا در عمل لغو کردهاند. ۱۱۳ کشور از سال 2024 مجازات اعدام را برای همه جرائم لغو کردهاند، 65 کشور آن را برای جرائم خاص، مانند جنایات علیه دولت یا در زمان جنگ، حفظ کردهاند. در ۵۰ کشور مجازات اعدام علیرغم اینکه هنوز قانونا آنرا لغو نکرده اند ولی متوقف شده و استفاده نمیکنند. در ۳۶ کشور و از جمله ایران مجازات اعدام قانونی و مورداستفاده است.
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah
به مناسبت دهم اکتبر، روز جهانی مبارزه با اعدام
#یادداشت_روز، پنجشنبه 19 مهر 1403
انسان محکوم به اعدام متولد نمیشود؛ انسان برای اعدام شدن آموزش نمیبیند؛ برای اعدام شدن میل نمیورزد.جامعه توسط قدرتمندان که رویه استبدادی و بهرهکشی از انسان را آیین خودساختهاند به تباهی کشیده میشود.انسانی که به اعدام محکوم میشود محصول مناسبات اجتماعی قدرتمندان، صاحبان سرمایه نامشروع و قوانینی است که برای بقا و بازتولید این منطق وضع میشود.
هر اعدامی که رخ میدهد بستر آن را نه عدالت، که حاکمان از قبل فراهم کردهاند: با فقیر سازی جامعه، با ساختن وضعیتی استثنائی که در آنهمه مجرماند، با برساختن منطقی غیرانسانی که در آن ستمگری عادیسازی شده است، با طرد دیگران از زندگی حداقلی و با جنگ همه علیه همه.
خاستگاه اعدام اندیشهای است که از قبل انسان را برای مطامع ناروای خود قربانی فرض کرده است. اندیشهای که اول می کُشد، سپس به زندگی فرامیخواند. این سنت ستمگران است که انسانِ ترازِ اعدام میسازند. این سنت ستمگران در جهان ما برچیده نمیشود مگر بااراده و خواست همگانی، با اندیشیدن در مدار زندگی خواهی و آزادگی و برابری طلبی.
برای داشتن جهانی عاری از خواست اعدام و اندیشههایی که بستر کشتن به نام اعدام در لوای قانون!! را ترویج میکنند. باید اندیشید، عمل کرد و جانب انسان را گرفت. بهای بقای کینتوزی حاکمان را به نرخ اعدام دیگران پرداخت نکنیم. اعدام امری طبیعی نیست، تاریخمند است، وجه مشترک دیکتاتورهای بازمانده از قرون وسطی است.
ما حقداریم با آگاهی از خویش، جهانی عاری از اعدام داشته باشیم، توان ما فراتر از خواست اقلیتی است که شکنندهتر از آناند، که در سر پروراندهاند.
در ایران تلاشهایی برای اعتراض به اعدام تاکنون صورت گرفته است اما یکی از مهمترین آنها #کارزار سهشنبههای نه به اعدام است که بهمنماه 1402 توسط زندانیان سیاسی تبعیدی به #قزلحصار شکل گرفت و بهمرور زندانیهای بیشتری در زندانهای کشور به آن پیوستند سهشنبه گذشته سی و هفتمین سهشنبه متوالی بود که در 22 زندان اعتصاب ادامه یافت. آنگونه که از بیانیه های مشخص است این کارزار به دنبال صدا دادن به زندانیان محکوم به اعدام ازجمله زندانیان غیرسیاسی و گمنام است. این کارزار ماهها توسط نهادهای مدعی حقوق بشری و فعالان صنعت حقوق بشر نادیده گرفته و بایکوت شد اما با ایستادگی زندانیان مبارز و مقاوم، کارزار امروز جهانی شده است. به خاطر همین کاسبان حقوق بشر امروز از آن حرف میزنند بیآنکه توضیح دهند در ماهههای گذشته چرا صدای این کارزار را خفه کرده و آن را بایکوت کردند و حالا که کارزار جهانی شده است با ارجاع به کارزار برای خود به دنبال رزومه هستند. برخی از این فاندبگیران و جایزهبگیران و متاسفانه برخی زندانیان به اصطلاح سیاسی هنوز هم میکوشند صدای کارزار را خاموش کنند. چراکه در کارزار که عمل جمعی زندانیان سیاسی است صدای فردی آنان شاید کمتر شنیده شود.
بهراستی بشر برای اینان چه کسانی هستند؟ آیا زندانیان گمنام در زندان خرمآباد یا خوی یا زندانیان بلوچ محبوس در قزلحصار که به این کارزار پیوسته اند از نظر این مدعیان، بشر هستند و حقوقی دارند؟
در پایان بر وظیفه معلمان پیشرو در برابر ماشین اعدام و سرکوب تاکید می کنیم. معلمان پیشرو باید پرچمدار مبارزه با هر خشونت از جمله خشونت حکومتی،اعدام، باشند. دانش آموزان باید بدانند اعدام راهکار حل مشکلات نیست. اگر اعدام راهکار بود با اعدام متهمان به قتل و مواد مخدر باید جامعه ما عاری از قتل و قاچاق و مصرف مواد مخدر می شد.
وقتی کلان دزدان و برهم زنان امنیت جامعه در حاشیه امنیت هستند. حکم محاربه و اعدام برای معترضان و حتی آن سارقی که ایجاد رعب نموده بی معناست. کلان دزدان علت معضل هستند و آن سارق معلول شرایط کلان اقتصادی.
باید آگاهی بخشید، اتحاد و همبستگی جمعی و عملی برای توقف اعدام را گسترش داد و نسبت به کاسبان حقوق بشر توهمی نداشت.
🔸درباره روز ده اکتبر : مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۷ روز ۱۰ اکتبر را بهعنوان روز جهانی مبارزه با مجازات اعدام به تصویب رساند. از آن پس هر ساله تجمعات و کنفرانسها و جلسات علیه اعدام و ضرورت لغو این مجازات غیرانسانی در سراسر دنیا برگزار می گردد. تعدادی از کشورها مجازات اعدام را در قانون یا در عمل لغو کردهاند. ۱۱۳ کشور از سال 2024 مجازات اعدام را برای همه جرائم لغو کردهاند، 65 کشور آن را برای جرائم خاص، مانند جنایات علیه دولت یا در زمان جنگ، حفظ کردهاند. در ۵۰ کشور مجازات اعدام علیرغم اینکه هنوز قانونا آنرا لغو نکرده اند ولی متوقف شده و استفاده نمیکنند. در ۳۶ کشور و از جمله ایران مجازات اعدام قانونی و مورداستفاده است.
📌📌📌
#مدرسه_رهایی
🆔 @edalatxah