This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚠️آزار جنسی در محیطهای کاری
نوشین کشاورزنیا آموزشگر کار بدون آزار در این ویدئو از دو نوع اصلی آزار و اذیت جنسی در محیطهای کاری میگوید.
#آزارجنسی
@bidarzani
https://instagram.com/endworkviolence
نوشین کشاورزنیا آموزشگر کار بدون آزار در این ویدئو از دو نوع اصلی آزار و اذیت جنسی در محیطهای کاری میگوید.
#آزارجنسی
@bidarzani
https://instagram.com/endworkviolence
📌 **جنبش «من هم» در ایران و بومیسازی آن**
✍🏽مینو حیدری کایدان
🔸بیدارزنی: #آزارجنسی و #تجاوز تقریبا در همه کشورها وجود دارد و امری مختص به ایران نیست، اما هر کشور یا فرهنگی واکنش متفاوتی به آن دارد. «سکوت» رایجترین واکنش زنان در برابر آزار و تجاوز در همه کشورها است. بازماندگان خشونت جنسی تقریبا در همه جا در مواجه با آزار جنسی و تجاوز سکوت میکنند چرا که روابط قدرت به گونهای است که دست و پای آزاردیده را میبندد. از مناسبات «قدرت» در خانواده و جامعه ایران گرفته تا روابط قدرت در هالیوود و قدرت و شهرت تهیهکنندگان فیلم. اما دیگر نمیتوان گفت سکوت فصل مشترک زنان کشورهای مختلف در برابر آزار و تجاوز جنسی است چرا که این سکوت هر بار به شیوههای مختلفی شکسته شده است؛ از اعتراضات و تجمعات خیابانی و شکایتهای جمعی علیه آزارگر در آمریکای لاتین، هند، مصر و ایران گرفته تا جنبش «من هم» در ایالاتمتحده و سایر کشورها.
🔸اگر جنبش «من هم» را صرفا یک افشاگری با ماهیتی فردگرایانه بدانیم، به زیر کشیدن واینستین (و امثال او) میتواند تنها دستاورد محسوب شود. در حالیکه این تنها بخشی از قدرت «من هم» بوده است. این جنبش توانست در فرهنگ ایالاتمتحده راه خود را به خوبی باز کند، بیآنکه قدرت و جهت رسانهها را از یکسو و شهرت و قدرت سلبریتیها را از سوی دیگر، در اقبال یافتن این جنبش نادیده بگیریم. اما آیا توانسته است در زمین ناهموار ایران با مختصات فرهنگیاش راه خود را بازکرده و پیش برود؟
🔸این متن نگاهی دارد به مسئله بومیسازی جنبش «من هم» در ایران با طرح این پرسش مهم که چگونه این جنبش در فرهنگ ایران میتواند گسترده شود و به نتایج موردنظر برسد؟
🔻ادامه مطلب
از مجموعه مطالب ویژه نامه جمعی از فعالین زنان: «همصدایی علیه سکوت»، به مناسبت روز جهانی زن
#من_هم
@bidarzani | بیدارزنی
✍🏽مینو حیدری کایدان
🔸بیدارزنی: #آزارجنسی و #تجاوز تقریبا در همه کشورها وجود دارد و امری مختص به ایران نیست، اما هر کشور یا فرهنگی واکنش متفاوتی به آن دارد. «سکوت» رایجترین واکنش زنان در برابر آزار و تجاوز در همه کشورها است. بازماندگان خشونت جنسی تقریبا در همه جا در مواجه با آزار جنسی و تجاوز سکوت میکنند چرا که روابط قدرت به گونهای است که دست و پای آزاردیده را میبندد. از مناسبات «قدرت» در خانواده و جامعه ایران گرفته تا روابط قدرت در هالیوود و قدرت و شهرت تهیهکنندگان فیلم. اما دیگر نمیتوان گفت سکوت فصل مشترک زنان کشورهای مختلف در برابر آزار و تجاوز جنسی است چرا که این سکوت هر بار به شیوههای مختلفی شکسته شده است؛ از اعتراضات و تجمعات خیابانی و شکایتهای جمعی علیه آزارگر در آمریکای لاتین، هند، مصر و ایران گرفته تا جنبش «من هم» در ایالاتمتحده و سایر کشورها.
🔸اگر جنبش «من هم» را صرفا یک افشاگری با ماهیتی فردگرایانه بدانیم، به زیر کشیدن واینستین (و امثال او) میتواند تنها دستاورد محسوب شود. در حالیکه این تنها بخشی از قدرت «من هم» بوده است. این جنبش توانست در فرهنگ ایالاتمتحده راه خود را به خوبی باز کند، بیآنکه قدرت و جهت رسانهها را از یکسو و شهرت و قدرت سلبریتیها را از سوی دیگر، در اقبال یافتن این جنبش نادیده بگیریم. اما آیا توانسته است در زمین ناهموار ایران با مختصات فرهنگیاش راه خود را بازکرده و پیش برود؟
🔸این متن نگاهی دارد به مسئله بومیسازی جنبش «من هم» در ایران با طرح این پرسش مهم که چگونه این جنبش در فرهنگ ایران میتواند گسترده شود و به نتایج موردنظر برسد؟
🔻ادامه مطلب
از مجموعه مطالب ویژه نامه جمعی از فعالین زنان: «همصدایی علیه سکوت»، به مناسبت روز جهانی زن
#من_هم
@bidarzani | بیدارزنی
----(سایت در دست تعمیر است)----
جنبش «من هم» در ایران و بومیسازی آن
جنبش «من هم» توانست تابوشکنی کند اما نمیتواند به افشاگری محدود بماند چرا که در ذات خود خواهان بر هم زدن مناسبات قدرت است.
بیش از ۲۵۵ نفر از کنشگران حقوق زنان، هنرمندان، نویسندگان، چهرههای رسانهای و فعالان اجتماعی با انتشار بیانیهای از زنانی که به آزار جنسی #محسن_نامجو، خواننده ایرانی، اعتراض کرده بودند حمایت کردند.
متن کامل بیانیه و اسامی امضاکنندگان👇
#آزارجنسی
https://iranwire.com/fa/features/48043
متن کامل بیانیه و اسامی امضاکنندگان👇
#آزارجنسی
https://iranwire.com/fa/features/48043
Iranwire
اعتراض جمعی از کنشگران حقوق زنان و هنرمندان به سلطهگری جنسیتی و آزار جنسی
بیش از ۲۵۵ نفر از کنشگران حقوق زنان، هنرمندان، نویسندگان، چهرههای رسانهای و فعالان اجتماعی با انتشار بیانیهای از زنانی که به آزار جنس ...
📌استادآوازهخوان در آغوش مردسالاری
✍🏽منیژه مؤذن، مهتاب محبوب
بیدارزنی: آنچه در ادامه خواهید خواند نه دادگاهی در راستای صدور حکم گناهکار بودن یا نبودن یک متهم به آزار جنسی و یا تلاش برای حذف یک هنرمند خطاکار از عرصه عمومی بلکه بررسی الگوی رایج جامعه مردسالار در مواجهه با آزار جنسی و خشونت علیه زنان است. اساساً فقدان دادگاه و دادرسی قضایی عادلانه و قوانین مناسب برای پرداختن به آزار جنسی باعث شد روند روایتگری و بعدتر افشاگری این آزارها راه خود را به فضای مجازی و عرصه عمومی باز کند. این نارسایی تا آنجاست که عنوان جرم، نه آزار، تعدی و تجاوز جنسی بلکه «فساد فیالارض» خوانده میشود، مفهومی که به ماهیت این جرم اشارهای ندارد.
با بالا گرفتن جنبش روایتگری آزار جنسی یا همان میتو در ایران بحثهایی پیرامون روایت آزار محسن نامجو نیز مطرح شد، خوانندهای که در یک دهه گذشته بهواسطه آثار و اجرای متفاوتی از موسیقی ایرانی محبوبیت بسیاری به دست آورده بود. برخلاف بسیاری از کسانی که بهواسطه افشای #آزارجنسی یا تعدی و تجاوز مورد خشم جامعه قرار گرفتند، نامجو در طول ۶ ماه گذشته از انتشار اولین روایتهای آزار و تعرض جنسی او که در فضای مجازی با روایت «ماهی» آغاز شده بود، توانسته بود با سکوت و همراهی بسیاری از دوستان و دوستدارانش مسئله آزار جنسی را تکذیب و از تبعات احتمالی آن در امان بماند.
اما با حضور او در برنامههای تلویزیونی و بیتفاوتی جامعه هنری نسبت به اتهامات آزار جنسی بعضی از آزاردیدگان دوباره روایات خود از آزارهای جنسی #محسن_نامجو را این بار در شبکه اجتماعی کلاب هاوس با نام و هویت حقیقی خود مطرح کردند. تاثیر این روایتگری برخلاف سال قبل تا آنجا پیش رفت که نامجو در مقابل دوربین نشست و با روخوانی متنی عذرخواهی کرد. یک عذرخواهی عمومی. البته مخاطب عذرخواهی عمومی نامجو آزاردیدگان نبودند. در کمتر از ۲۴ ساعت از انتشار این ویدیو اما فایل صوتی از او منتشر شد که در یک محفل خصوصی با گفتاری کاملا متفاوت آزاردیدگان، جنبش میتو، جنبش زنان، زنان خواننده و بسیاری دیگر را مورد توهین و تمسخر قرار داده بود.
بدیهی است هدف از این مطلب نه انتقامکِشی شخصی از محسن نامجو بلکه بررسی ساختار و پیشفرضهایی است که اساسا تولید چنین پدیدهای را ممکن میسازد. بدون شک افکار منعکسشده در صدای نامجو در میان بسیاری در جامعه رواج و جریان دارد و در نظر آنان کاملا «طبیعی» به نظر میرسد. در نهایت تأسف و چنان که جنبش میتو نشان داد چنین تصوراتی چندان پردامنه هستند که از پرداختن به آنها و تحلیل الگوی تکرارشونده زنستیزی در آنها گریزی نیست. ما نه با یک فرد که با پدیدهای روبرو هستیم که در بستری از شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و تاریخی خاصی تولید شده؛ شرایطی که در آن تقاطعی از ستمها به فرودستسازی زنان و پدید آمدن این گفتمان زنبیزار انجامیده است.
ادامه مطلب
@bidarzani
✍🏽منیژه مؤذن، مهتاب محبوب
بیدارزنی: آنچه در ادامه خواهید خواند نه دادگاهی در راستای صدور حکم گناهکار بودن یا نبودن یک متهم به آزار جنسی و یا تلاش برای حذف یک هنرمند خطاکار از عرصه عمومی بلکه بررسی الگوی رایج جامعه مردسالار در مواجهه با آزار جنسی و خشونت علیه زنان است. اساساً فقدان دادگاه و دادرسی قضایی عادلانه و قوانین مناسب برای پرداختن به آزار جنسی باعث شد روند روایتگری و بعدتر افشاگری این آزارها راه خود را به فضای مجازی و عرصه عمومی باز کند. این نارسایی تا آنجاست که عنوان جرم، نه آزار، تعدی و تجاوز جنسی بلکه «فساد فیالارض» خوانده میشود، مفهومی که به ماهیت این جرم اشارهای ندارد.
با بالا گرفتن جنبش روایتگری آزار جنسی یا همان میتو در ایران بحثهایی پیرامون روایت آزار محسن نامجو نیز مطرح شد، خوانندهای که در یک دهه گذشته بهواسطه آثار و اجرای متفاوتی از موسیقی ایرانی محبوبیت بسیاری به دست آورده بود. برخلاف بسیاری از کسانی که بهواسطه افشای #آزارجنسی یا تعدی و تجاوز مورد خشم جامعه قرار گرفتند، نامجو در طول ۶ ماه گذشته از انتشار اولین روایتهای آزار و تعرض جنسی او که در فضای مجازی با روایت «ماهی» آغاز شده بود، توانسته بود با سکوت و همراهی بسیاری از دوستان و دوستدارانش مسئله آزار جنسی را تکذیب و از تبعات احتمالی آن در امان بماند.
اما با حضور او در برنامههای تلویزیونی و بیتفاوتی جامعه هنری نسبت به اتهامات آزار جنسی بعضی از آزاردیدگان دوباره روایات خود از آزارهای جنسی #محسن_نامجو را این بار در شبکه اجتماعی کلاب هاوس با نام و هویت حقیقی خود مطرح کردند. تاثیر این روایتگری برخلاف سال قبل تا آنجا پیش رفت که نامجو در مقابل دوربین نشست و با روخوانی متنی عذرخواهی کرد. یک عذرخواهی عمومی. البته مخاطب عذرخواهی عمومی نامجو آزاردیدگان نبودند. در کمتر از ۲۴ ساعت از انتشار این ویدیو اما فایل صوتی از او منتشر شد که در یک محفل خصوصی با گفتاری کاملا متفاوت آزاردیدگان، جنبش میتو، جنبش زنان، زنان خواننده و بسیاری دیگر را مورد توهین و تمسخر قرار داده بود.
بدیهی است هدف از این مطلب نه انتقامکِشی شخصی از محسن نامجو بلکه بررسی ساختار و پیشفرضهایی است که اساسا تولید چنین پدیدهای را ممکن میسازد. بدون شک افکار منعکسشده در صدای نامجو در میان بسیاری در جامعه رواج و جریان دارد و در نظر آنان کاملا «طبیعی» به نظر میرسد. در نهایت تأسف و چنان که جنبش میتو نشان داد چنین تصوراتی چندان پردامنه هستند که از پرداختن به آنها و تحلیل الگوی تکرارشونده زنستیزی در آنها گریزی نیست. ما نه با یک فرد که با پدیدهای روبرو هستیم که در بستری از شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و تاریخی خاصی تولید شده؛ شرایطی که در آن تقاطعی از ستمها به فرودستسازی زنان و پدید آمدن این گفتمان زنبیزار انجامیده است.
ادامه مطلب
@bidarzani
🔻مروری بر یافتههای یک پژوهش
🔶جنبش «من هم» آمار گزارش جرائم جنسی را افزایش داده است
✍🏽غنچه قوامی
🔹آیا جنبش روایتگری #آزارجنسی توانسته تاثیری روی زندگی گروههای متنوع زنان بگذارد و یا اثربخشی آن به طبقه فرادست و ممتاز هالیوود، رسانه، سیاست و ... باقی مانده است؟ آیا «منهم» توانسته رفتار عمومی را تغییر بدهد؟ پرسشهایی از این دست به طور مکرر پس از به راه افتادن جنبش منهم در سال ۲۰۱۷ مطرح شده و این جنبش را به در خدمت ثروتمندان و برخورداران بودن متهم کرده است.
🔹«روئی لوی» و «مارتین متسون»، دانشجویان دکتری در دانشگاه ییل، در پژوهشی به مطالعه و بررسی آثار جنبش «منهم» در میزان گزارش جرائم در ماههای پس از اکتبر ۲۰۱۷ در ۲۴ کشور دنیا پرداختهاند. یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که خلاف تصور، جنبش «منهم» توانسته تاثیراتی فراتر از سلبریتیهای هالیوود و زنان برخوردار و دارای امتیاز رقم بزند و آمار گزارش خشونت جنسی توسط بازماندگان را به گونهای چشمگیر افزایش دهد.
🔹گرچه میزان گزارشها افزایش داشته اما تغییر در آمار بازداشت، احضار به دادگاه و به رسمیت شناختن مجرمیت توسط پلیس به اندازه افزایش گزارشها نبوده و همچنان اکثر گزارشها پس از «منهم»، به تحت تعقیب قرار گرفتن مرتکبان منجر نشده است. محققان گوشزد میکنند که تنها گزارشهای بین بازه زمانی اکتبر تا دسامبر ۲۰۱۷ را مورد بررسی قرار دادهاند و برخی از کیسها پس از این بازه ممکن است مسیر متفاوتی در پیش گرفته باشند.
🔹همانطور که بازماندگان #خشونت_جنسی و مدافعان آنها در پاسخ به کسانی که میگویند «چرا شکایت نمیکنید» بارها اشاره کردهاند، گزارش خشونت به پلیس الزاما به معنای برقراری عدالت نیست، اما به اعتقاد لوی و متسون همین افزایش آمار گزارشها به معنی دگرگونی تفکرات قالبی پیرامون مسئله خشونت جنسی است و سندی است دال بر اثربخشی پایدار و گسترده کارزارهای آگاهیبخش مانند «منهم».
متن کامل مقاله
@bidarzani
🔶جنبش «من هم» آمار گزارش جرائم جنسی را افزایش داده است
✍🏽غنچه قوامی
🔹آیا جنبش روایتگری #آزارجنسی توانسته تاثیری روی زندگی گروههای متنوع زنان بگذارد و یا اثربخشی آن به طبقه فرادست و ممتاز هالیوود، رسانه، سیاست و ... باقی مانده است؟ آیا «منهم» توانسته رفتار عمومی را تغییر بدهد؟ پرسشهایی از این دست به طور مکرر پس از به راه افتادن جنبش منهم در سال ۲۰۱۷ مطرح شده و این جنبش را به در خدمت ثروتمندان و برخورداران بودن متهم کرده است.
🔹«روئی لوی» و «مارتین متسون»، دانشجویان دکتری در دانشگاه ییل، در پژوهشی به مطالعه و بررسی آثار جنبش «منهم» در میزان گزارش جرائم در ماههای پس از اکتبر ۲۰۱۷ در ۲۴ کشور دنیا پرداختهاند. یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که خلاف تصور، جنبش «منهم» توانسته تاثیراتی فراتر از سلبریتیهای هالیوود و زنان برخوردار و دارای امتیاز رقم بزند و آمار گزارش خشونت جنسی توسط بازماندگان را به گونهای چشمگیر افزایش دهد.
🔹گرچه میزان گزارشها افزایش داشته اما تغییر در آمار بازداشت، احضار به دادگاه و به رسمیت شناختن مجرمیت توسط پلیس به اندازه افزایش گزارشها نبوده و همچنان اکثر گزارشها پس از «منهم»، به تحت تعقیب قرار گرفتن مرتکبان منجر نشده است. محققان گوشزد میکنند که تنها گزارشهای بین بازه زمانی اکتبر تا دسامبر ۲۰۱۷ را مورد بررسی قرار دادهاند و برخی از کیسها پس از این بازه ممکن است مسیر متفاوتی در پیش گرفته باشند.
🔹همانطور که بازماندگان #خشونت_جنسی و مدافعان آنها در پاسخ به کسانی که میگویند «چرا شکایت نمیکنید» بارها اشاره کردهاند، گزارش خشونت به پلیس الزاما به معنای برقراری عدالت نیست، اما به اعتقاد لوی و متسون همین افزایش آمار گزارشها به معنی دگرگونی تفکرات قالبی پیرامون مسئله خشونت جنسی است و سندی است دال بر اثربخشی پایدار و گسترده کارزارهای آگاهیبخش مانند «منهم».
متن کامل مقاله
@bidarzani
هرس واچ | دیدبان آزار
«منهم» به افزایش آمار گزارش جرائم جنسی منجر شده است
آیا جنبش روایتگری آزار جنسی توانسته تاثیری روی زندگی گروههای متنوع زنان بگذارد و یا اثربخشی آن به طبقه فرادست و ممتاز هالیوود، رسانه، سیاست و ... باقی مانده است؟ آیا میتو توانسته رفتار عمومی را تغییر بدهد؟
📌روایت سی و چهارم
چندین ماه بود که همسرم آشفته، درونگرا و غمگین بود به همین دلیل دچار مشکلاتی در رابطهمان شده بودیم. بالاخره با اصرار من برای حرف زدن، یک روز اشاره کرد حالم خوب نیست و یه چیزی رو باید بهت بگم و هر موقع تونستم میگم، پساجازه بده به موقعش بگم. بالاخره بعد از یکی دو ماه تونستیم بشینیم صحبت کنیم. مشخصا از چهرهاش اضطراب و ترس رو میخوندم. منو دعوت به آرامش کرد و گفت لطفا قول بده قاطی نکنی. گفتم مطمئن باش من برای گوش دادن و حمایت اینجام فقط. هنوز نمیتونم فراموش کنم چقدر در رنج بود وقتی میخواست بگه، و گفت: توسط نزدیکترین دوست من مورد تجاوز قرار گرفته ... از احساسش در حین و بعد از تجاوز گفت، اینکه شوکه شده بود و وحشتزده و هیچ کاری نمیتونست بکنه، انگار فلج شده بود و توان هیچ حرکتی نداشت ...
خشکم زده بود و از ابتدای حرفهای همسرم داشتم به زمین نگاه میکردم، قدرت تفکر نداشتم. در اون لحظه فقط و فقط داشتم به این فکر میکردم که چطور باید به همسرم، یک آزاردیده و مورد تجاوز قرارگرفته واکنش نشون بدم؟ چطور حمایت کنم بدون اینکه حس بدی بهش بدم؟ چطور خشمم رو مدیریت کنم و یه وقت خشمم متوجه او نشه، چرا که یکی از علل ترس و سکوت او ترس از خشم من و واکنش بد من بود .علیرغم اینکه شناخت خوبی از واکنشهای منطقی من داشت و به من اطمینان داشت، باز هم ترس از افشای این موضوع و واکنش من باعث شده بود چند ماه سکوت کنه و روز به روز حالش بدتر بشه.
در اون لحظه فقط سلامت روان و حال همسرم برام مهم بود. یکسال گذشته اخبار و روایات تجاوز رو میخوندم و همیشه دنبال میکردم، چون خودم در کودکی قربانی تجاوز بودم و با کمک مشاوره تونسته بودم از ترومای ناشی از اون اتفاق خلاص بشم. در نتیجه همیشه به دنبال کمک به قربانیان تجاوز بودم چون میدونستم در این جامعه چقدر سخته که حرف بزنند و مقصر شناخته نشن. اولین اقدام من این بود که یک جلسه اضطراری با روانشناسش بگذاریم که بدونیم چکار باید بکنیم.
در این جلسه من هم حضور داشتم. اولین نکته این بود که ماجرا را برای مشاور بازگو کرد در حالی که من کنارش بودم. مشاور گفت مهمترین چیز اینه که بتونید در موردش حرف بزنید. حالا در حدی که همسرم توان داشت، نیازی به گفتن جزییات نبود و منم حق نداشتم اصرار کنم که مو به مو جزییات رو بگه ولی لازم بود ما بتونیم در موردش بدون پرده حرف بزنیم و من فقط گوش بدم و همدلی کنم. باید از اینکه در سکوت فرو بره و سرکوب کنه اجتناب میکردیم. اما فقط موقعی که او میخواست باید حرف میزدیم. نباید من فشار میاوردم گرچه برام سخت بود که جزییات رو ندونم اما هدفم فقط سلامت روان همسرم بود. بنابرین سعی کردم به این میل کنجکاوی دامن نزنم و شرایطش را درک کنم. مهمترین نکته این بود که تحت هیچ شرایطی او مقصر نبود با توجه به اینکه کاملا شرایط اون اتفاق از دست ما خارج و غیرقابل تصور بود. در نتیجه اینکه بگوییم شاید اشتباه از رفتار ما بوده که یک دوست نزدیک به خودش اجازه داده به همسر دوستش تجاوز بکنه غلط بود!
ادامه روایت
#تجاوز #آزارجنسی #روایت #روایت_آزارجنسی
@bidarzani | بیدارزنی
چندین ماه بود که همسرم آشفته، درونگرا و غمگین بود به همین دلیل دچار مشکلاتی در رابطهمان شده بودیم. بالاخره با اصرار من برای حرف زدن، یک روز اشاره کرد حالم خوب نیست و یه چیزی رو باید بهت بگم و هر موقع تونستم میگم، پساجازه بده به موقعش بگم. بالاخره بعد از یکی دو ماه تونستیم بشینیم صحبت کنیم. مشخصا از چهرهاش اضطراب و ترس رو میخوندم. منو دعوت به آرامش کرد و گفت لطفا قول بده قاطی نکنی. گفتم مطمئن باش من برای گوش دادن و حمایت اینجام فقط. هنوز نمیتونم فراموش کنم چقدر در رنج بود وقتی میخواست بگه، و گفت: توسط نزدیکترین دوست من مورد تجاوز قرار گرفته ... از احساسش در حین و بعد از تجاوز گفت، اینکه شوکه شده بود و وحشتزده و هیچ کاری نمیتونست بکنه، انگار فلج شده بود و توان هیچ حرکتی نداشت ...
خشکم زده بود و از ابتدای حرفهای همسرم داشتم به زمین نگاه میکردم، قدرت تفکر نداشتم. در اون لحظه فقط و فقط داشتم به این فکر میکردم که چطور باید به همسرم، یک آزاردیده و مورد تجاوز قرارگرفته واکنش نشون بدم؟ چطور حمایت کنم بدون اینکه حس بدی بهش بدم؟ چطور خشمم رو مدیریت کنم و یه وقت خشمم متوجه او نشه، چرا که یکی از علل ترس و سکوت او ترس از خشم من و واکنش بد من بود .علیرغم اینکه شناخت خوبی از واکنشهای منطقی من داشت و به من اطمینان داشت، باز هم ترس از افشای این موضوع و واکنش من باعث شده بود چند ماه سکوت کنه و روز به روز حالش بدتر بشه.
در اون لحظه فقط سلامت روان و حال همسرم برام مهم بود. یکسال گذشته اخبار و روایات تجاوز رو میخوندم و همیشه دنبال میکردم، چون خودم در کودکی قربانی تجاوز بودم و با کمک مشاوره تونسته بودم از ترومای ناشی از اون اتفاق خلاص بشم. در نتیجه همیشه به دنبال کمک به قربانیان تجاوز بودم چون میدونستم در این جامعه چقدر سخته که حرف بزنند و مقصر شناخته نشن. اولین اقدام من این بود که یک جلسه اضطراری با روانشناسش بگذاریم که بدونیم چکار باید بکنیم.
در این جلسه من هم حضور داشتم. اولین نکته این بود که ماجرا را برای مشاور بازگو کرد در حالی که من کنارش بودم. مشاور گفت مهمترین چیز اینه که بتونید در موردش حرف بزنید. حالا در حدی که همسرم توان داشت، نیازی به گفتن جزییات نبود و منم حق نداشتم اصرار کنم که مو به مو جزییات رو بگه ولی لازم بود ما بتونیم در موردش بدون پرده حرف بزنیم و من فقط گوش بدم و همدلی کنم. باید از اینکه در سکوت فرو بره و سرکوب کنه اجتناب میکردیم. اما فقط موقعی که او میخواست باید حرف میزدیم. نباید من فشار میاوردم گرچه برام سخت بود که جزییات رو ندونم اما هدفم فقط سلامت روان همسرم بود. بنابرین سعی کردم به این میل کنجکاوی دامن نزنم و شرایطش را درک کنم. مهمترین نکته این بود که تحت هیچ شرایطی او مقصر نبود با توجه به اینکه کاملا شرایط اون اتفاق از دست ما خارج و غیرقابل تصور بود. در نتیجه اینکه بگوییم شاید اشتباه از رفتار ما بوده که یک دوست نزدیک به خودش اجازه داده به همسر دوستش تجاوز بکنه غلط بود!
ادامه روایت
#تجاوز #آزارجنسی #روایت #روایت_آزارجنسی
@bidarzani | بیدارزنی
Telegraph
روایت سی و چهارم
چندین ماه بود که همسرم آشفته، درونگرا و غمگین بود بهمین دلیل دچار مشکلاتی در رابطهمان شده بودیم. بالاخره با اصرار من برای حرف زدن، یک روز اشاره کرد حالم خوب نیست و یه چیزی رو باید بهت بگم و هر موقع تونستم میگم، پساجازه بده به موقعش بگم. بالاخره بعد از یکی…
🗞بیانیۀ انجمن حمایت از حقوق کودکان: خشونت و آزارجنسي عليه كودكان پديده اي ساختاري است
ابعاد اجتماعی تجاوز و تعرض به کودکان اغلب زیر سایۀ گفتمان روانشناختی که بر پدوفیلیا (لذتجویی جنسی از کودکان) و اختلال شخصیت ضداجتماعی تاکید میکند، کمتر دیده و بدان پرداخته شده است؛ موضوعی که در بستر خلأهای حمایتی و قانونی از کودکان، پیوندی ناگسستنی با فرهنگ مسلط مردسالار در جامعه و روابط نامتوازن قدرت میان کودک و بزرگسال دارد. مرگ دردناک ساناز ۱۷ ماهه به دلیل تجاوز جنسی پدرش، بیش از هر زمان دیگری ضرورت توجه فعالان حقوق کودک را به سویههای اجتماعی و سیاسی مسالۀ #تجاوز و تعرض به کودکان- در محیط خانه و غیر از آن- نشان میدهد و زوایای کمتر دیده شدۀ «فرهنگ تجاوز» را که متوجه کودکان است، فاش میکند.
ادامه بیانیه
#آزارجنسی
@bidarzani | @irsprcorg
ابعاد اجتماعی تجاوز و تعرض به کودکان اغلب زیر سایۀ گفتمان روانشناختی که بر پدوفیلیا (لذتجویی جنسی از کودکان) و اختلال شخصیت ضداجتماعی تاکید میکند، کمتر دیده و بدان پرداخته شده است؛ موضوعی که در بستر خلأهای حمایتی و قانونی از کودکان، پیوندی ناگسستنی با فرهنگ مسلط مردسالار در جامعه و روابط نامتوازن قدرت میان کودک و بزرگسال دارد. مرگ دردناک ساناز ۱۷ ماهه به دلیل تجاوز جنسی پدرش، بیش از هر زمان دیگری ضرورت توجه فعالان حقوق کودک را به سویههای اجتماعی و سیاسی مسالۀ #تجاوز و تعرض به کودکان- در محیط خانه و غیر از آن- نشان میدهد و زوایای کمتر دیده شدۀ «فرهنگ تجاوز» را که متوجه کودکان است، فاش میکند.
ادامه بیانیه
#آزارجنسی
@bidarzani | @irsprcorg
Telegraph
بیانیۀ انجمن حمایت از حقوق کودکان: خشونت و آزارجنسي عليه كودكان پديده اي ساختاري است
ابعاد اجتماعی تجاوز و تعرض به کودکان اغلب زیر سایۀ گفتمان روانشناختی که بر پدوفیلیا (لذتجویی جنسی از کودکان) و اختلال شخصیت ضداجتماعی تاکید میکند، کمتر دیده و بدان پرداخته شده است؛ موضوعی که در بستر خلأهای حمایتی و قانونی از کودکان، پیوندی ناگسستنی با فرهنگ…
از ویژهنامه روز کارگر
🔻اعتراض کارگران خانگی به قوانین منع آزار جنسی
📌«میلیونها زن در سکوت رنج میبرند»
✍️نویسنده: الکسیا فرناندز کمپبل
برگردان: غنچه قوامی
«اتلبینا هازر» آمار دفعاتی را که کارفرماهایش به او دستدرازی کردهاند، از او درخواست رابطه جنسی کرده و یا برای او آلتنمایی کردهاند، از دست داده است. یک سناریوی رایج چنین بوده است. تنها در حال نظافت منزل، مرد خانه او را به اتاق خود صدا میزده است. او وارد اتاق میشده و مرد در حالت لخت یا نیمه لخت به او پیشنهاد ماساژ یا اعمال جنسی میداده است.
هازر از خانه فرار میکرده و دنبال شغل دیگری میگشته است. از زمان ورود هازر به امریکا از هندوراس در سال ۱۹۹۹، چرخه آزار او را مجبور کرده که تا به حال دهها شغل در سه ایالت آمریکا عوض کند. او در طی این مدت، اکثر مواقع به نظافت منازل و همچنین به عنوان پرستار خانگی مشغول بوده است.
او میگوید مجبور بوده تحقیر و شرم حاصل از آزارهای جنسی مکرر را پنهان کند. هازر که ۵۶ ساله است و هفت فرزند دارد، میگوید: «گرسنگی شما را مجبور میکند که خیلی چیزها را تحمل کنید. متوجه میشوید که باید راهی برای بقا پیدا کنید. حتی به قیمت خرد شدن کرامت و عزت انسانیتان.»
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
http://harasswatch.com/news/1657/
#روز_جهانی_کارگر #پرستاران #آزارجنسی
@bidarzani | @harasswatch
🔻اعتراض کارگران خانگی به قوانین منع آزار جنسی
📌«میلیونها زن در سکوت رنج میبرند»
✍️نویسنده: الکسیا فرناندز کمپبل
برگردان: غنچه قوامی
«اتلبینا هازر» آمار دفعاتی را که کارفرماهایش به او دستدرازی کردهاند، از او درخواست رابطه جنسی کرده و یا برای او آلتنمایی کردهاند، از دست داده است. یک سناریوی رایج چنین بوده است. تنها در حال نظافت منزل، مرد خانه او را به اتاق خود صدا میزده است. او وارد اتاق میشده و مرد در حالت لخت یا نیمه لخت به او پیشنهاد ماساژ یا اعمال جنسی میداده است.
هازر از خانه فرار میکرده و دنبال شغل دیگری میگشته است. از زمان ورود هازر به امریکا از هندوراس در سال ۱۹۹۹، چرخه آزار او را مجبور کرده که تا به حال دهها شغل در سه ایالت آمریکا عوض کند. او در طی این مدت، اکثر مواقع به نظافت منازل و همچنین به عنوان پرستار خانگی مشغول بوده است.
او میگوید مجبور بوده تحقیر و شرم حاصل از آزارهای جنسی مکرر را پنهان کند. هازر که ۵۶ ساله است و هفت فرزند دارد، میگوید: «گرسنگی شما را مجبور میکند که خیلی چیزها را تحمل کنید. متوجه میشوید که باید راهی برای بقا پیدا کنید. حتی به قیمت خرد شدن کرامت و عزت انسانیتان.»
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
http://harasswatch.com/news/1657/
#روز_جهانی_کارگر #پرستاران #آزارجنسی
@bidarzani | @harasswatch
هرس واچ | دیدبان آزار
کارگران و پرستاران خانگی از هیچگونه حمایتی برخوردار نیستند
اتلبینا هازر آمار دفعاتی که کارفرماهایش به او دستدرازی کردهاند، از او درخواست رابطه جنسی کرده و یا برای او آلتنمایی کردهاند را از دست داده است. یک سناریوی رایج چنین بوده است: «تنها در حال نظافت منزل، مرد خانه او را به اتاق خود صدا میزده است. او
🔻چهار زن و یک مرد منشی از تجربه آزارهای جنسی میگویند
🔶《منشی که شدی، انگار باید در اختیار رئیس باشی》
✍️نویسنده: نیلوفر حامدی
🔹این گزارش نگاهی دارد به ستم مضاعفی که منشیها در محیطهای کاری متحمل میشوند. عموم کارفرمایان به واسطه ارتباط منشیها با ارباب رجوع ،تمایل دارند از نیروی کار زن استفاده کنند؛ چرا که تصور میکنندیک منشی زن، ویترین بهتری برای ارائه خدماتدارد. زنانی که به زعم آنها، نه تنها کار عاطفی را به بهترین نحو انجام میدهند بلکه زنانگی و جذابیتهای خود را هم به کار خواهند گرفت، همیشه باید به ظاهر خود برسند، لبخند بزنند و خوشرویی کنند.
🔹اما زنان منشی آزارهای روحی و جسمی متعددی را به واسطه شغل خود متحمل میشوند. در این گزارش با پنج منشی که در شرکتهای صنعتی، دفتر پزشکان و وکلا کار کردهاند، گفتگو شده است. در این میان، یک منشی هم مرد انتخاب شد تا تجربه مردانه هم انعکاس پیدا کند. منشیهای زن، همگی بر این موضع اتفاقنظر داشتند که نگاه بیرونی جامعه، زنان منشی را، گزینههایی دسترسپذیر برای هر گونه رفتار غیرمتعارف در محیط کاری میشناسد و کلیشههای جنسیتی، شغلی و طبقاتی تبلیغ شده از سوی سینما و تلویزیون، این باور را تقویت کرده است.
🔹بیتا با ۱۳ سال سابقه کاری درباره تجربه منشیگری میگوید: «وقتی جلسه مهمی داشتیم، از من میخواستند که برایشان نوشیدنیهای الکلی سرو کنم و حتی گاهی از من میخواستند که با آنها همراه شوم. مدیرم میگفت که تو باید به عنوان منشی این کارها را انجام دهی. انگار منشی که شدی باید در اختیار رئیس باشی. من هم تا مدتها تصورم این بود که حق با او است. مثلا خیلی اوقات پیش میآمد که مدیران سایر شرکتها که به آنجا میآمدند، تصور میکردند من زنی هستم که باید به آنها هر نوع سرویسی بدهم. شوخیهای زننده میکردند و حتی برخی از آنها آنقدر وقیح بودند که شوخیهای فیزیکی هم میکردند.»
#آزارجنسی
متن کامل: http://harasswatch.com/news/1764/
@bidarzani
🔶《منشی که شدی، انگار باید در اختیار رئیس باشی》
✍️نویسنده: نیلوفر حامدی
🔹این گزارش نگاهی دارد به ستم مضاعفی که منشیها در محیطهای کاری متحمل میشوند. عموم کارفرمایان به واسطه ارتباط منشیها با ارباب رجوع ،تمایل دارند از نیروی کار زن استفاده کنند؛ چرا که تصور میکنندیک منشی زن، ویترین بهتری برای ارائه خدماتدارد. زنانی که به زعم آنها، نه تنها کار عاطفی را به بهترین نحو انجام میدهند بلکه زنانگی و جذابیتهای خود را هم به کار خواهند گرفت، همیشه باید به ظاهر خود برسند، لبخند بزنند و خوشرویی کنند.
🔹اما زنان منشی آزارهای روحی و جسمی متعددی را به واسطه شغل خود متحمل میشوند. در این گزارش با پنج منشی که در شرکتهای صنعتی، دفتر پزشکان و وکلا کار کردهاند، گفتگو شده است. در این میان، یک منشی هم مرد انتخاب شد تا تجربه مردانه هم انعکاس پیدا کند. منشیهای زن، همگی بر این موضع اتفاقنظر داشتند که نگاه بیرونی جامعه، زنان منشی را، گزینههایی دسترسپذیر برای هر گونه رفتار غیرمتعارف در محیط کاری میشناسد و کلیشههای جنسیتی، شغلی و طبقاتی تبلیغ شده از سوی سینما و تلویزیون، این باور را تقویت کرده است.
🔹بیتا با ۱۳ سال سابقه کاری درباره تجربه منشیگری میگوید: «وقتی جلسه مهمی داشتیم، از من میخواستند که برایشان نوشیدنیهای الکلی سرو کنم و حتی گاهی از من میخواستند که با آنها همراه شوم. مدیرم میگفت که تو باید به عنوان منشی این کارها را انجام دهی. انگار منشی که شدی باید در اختیار رئیس باشی. من هم تا مدتها تصورم این بود که حق با او است. مثلا خیلی اوقات پیش میآمد که مدیران سایر شرکتها که به آنجا میآمدند، تصور میکردند من زنی هستم که باید به آنها هر نوع سرویسی بدهم. شوخیهای زننده میکردند و حتی برخی از آنها آنقدر وقیح بودند که شوخیهای فیزیکی هم میکردند.»
#آزارجنسی
متن کامل: http://harasswatch.com/news/1764/
@bidarzani
دیدبان آزار
«کارفرما میگفت منشی شدی پس باید کاملا در اختیار من باشی»
عموم کارفرمایان به واسطه ارتباط منشیها با ارباب رجوع ،تمایل دارند از نیروی کار زن استفاده کنند؛ چرا که تصور میکنندیک منشی زن، ویترین بهتری برای ارائه خدماتدارد. بستری که باعث مضاعف شدن آزار جنسی علیه این گروه شغلی شده است.
بيدارزنى
Photo
🟣 برای نوامبر نارنجی؛ تلاش برای پایان دادن به خشونت علیه زنان
یک ماه؛ سی بزنگاه
✍🏽 مهسا غلامعلیزاده
|یازده: این خانه امن نیست!|
در یکی از روزهای رفتوآمد به دادگاه کیفری یک استان تهران، پدری را که نزدیک به ۱۰ سال متوالی دخترش را مورد تجاوز جنسی قرار داده بود، دیدم. ظاهرا یک آدم معمولی بود...مثل عابری در پیادهراه ولیعصر که با سرعت عبور میکند و تو حتی فرصت نمیکنی رنگ چشمانش را تشخیص بدهی! اما پسِ آن چهرهی عادی، یک جانی نشسته بود؛ مردی که دختر بزرگش را از هفت سالگی، هفتهای حداقل دوبار آزار میداد یا به تعبیر درستتر میکشت. دخترک در جلسه دادگاه حضور نداشت. بعد از ده سال خشونتِ هر روزه، حالا نزد تراپیستها در حال درمان بود. مواجهه با پدرش در جلسهی اول دادرسی، او را به مسیر خودکشی کشانده و به همین خاطر پزشکش دیدار دوبارهی پدرش را قدغن کرده بود.
این پرونده یک نمونهی تمامعیار از ماجرای تجاوز به محارم بود، همه چیز داشت؛ ریشهها و علل وقوع این پدیده، مختصات روانی متجاوز، خصوصیات بزهدیده، کموکیف جرم واقعشده و از همه مهمتر نواقص زنندهی قانونی و قضایی.
#تجاوز_به_محارم یا به تعبیر سادهتر #آزارجنسی_خانگی از موارد نادر و استثنایی نیست؛ این پدیده از جرایم شایع و متداول محسوب میشود.
▪️به گزارش مقامهای رسمی تنها در سال ۹۵، ۵۲۰۰ پروندهی آزار جنسی برادر-خواهری و یا پدر-دختری در دادگاهها ثبت شده است. این در حالی است که محارم گسترهی وسیعتری از پدر و برادر دارند و دیگر اعضای خانواده نظیر دایی، عمو و پدربزرگ را نیز شامل میشوند. همچنین سایر خویشانی که گرچه ارتباط نَسَبی با قربانی ندارند، اما از آشنایان وی هستند و در سایهی ارتباط فامیلی و در چهارچوب خانواده مرتکب این جرم میشوند، از این آمار غایب هستند.
▪️مطابق آمارهای بینالمللی خانه ناامنترین مکان برای زنان و دختران است؛ در حقیقت برخلاف باوری که گمان میکند امنیت زنان در خانواده بیشتر از محیط بیرونی است، زنان بیشترین خشونت به ویژه خشونت جنسی را از سوی نزدیکان خود تجربه میکنند. چرایی این گزاره اتفاقا بازگشت به احساس امنیت متجاوز در محیط خانه دارد؛ به این معنا که برای متجاوز، تجاوز به غریبه هزینهی بیشتری دارد. در واقع زنان و دختران خانواده، در دسترسترین قربانیان بالقوه برای یک متجاوز هستند. سنتها و باورهایی که دایرمدار تقدس خانواده، حفظ آبرو، حیای زنانه و به طور کلی چشمپوشی از حقوق فردی به قیمت حفظ و بقای خانواده هستند، به تقویت این جریان کمک میکنند. متجاوز میداند احتمال سکوت برای مثال خواهرش در برابر تعرض جنسی او، بسیار بیشتر از ساکت ماندن دختر همسایه است. بنابراین هدفی را برای جرم انتخاب میکند که ریسک مجازات شدنش را پایین بیاورد. این موضوع تایید یافتههای جرمشناسی را نیز به همراه دارد.
▪️اهمیت خانواده و حفظ حیثیت آن، در نگاه قضات کیفری نیز قابل مشاهده است. مثلا در یکی از جلسات قاضی به دختری که در هشت سالگی مورد تجاوز عموی چهل سالهاش قرار گرفته بود، هشدار داد که با مجازات عموی متجاوز، تا پایان عمر نمیتواند سرش را در میان خانواده و جامعه بلند کند؛ گویی کودک برای دادخواهی و درهم شکستن به اصطلاح خانوادهای که در آن عمو به برادرزاده تجاوز میکند، باید تاوان بدهد. گویی مجرم اصلی در این رویکرد، کودکی است که صدایش درآمده و خود را به قول قضات، بیآبرو کرده است.
از سوی دیگر در این ماجرا هم باز پای غلبهی کلیشههای جنسیتمحور و مردسالارانه به میان میآید. پدر به عنوان مالک فرزندان، از این ارتباط تلقی رابطهی مالکانه دارد. بنابراین در بسیاری از موارد آزار جنسی از سوی پدران و حتی برادران با این توجیه که مسئله خانوادگی است و به خودشان مربوط است، پنهان میماند. در حقیقت حریم خصوصی خانواده به نفع مرد-پدرسالاری ایفای نقش میکند و چشم بیگانه از جمله نهادهای کیفری را از این دیوارهای بالاآمده دور نگاه میدارد. به تعبیر برخی از نویسندگان، در این ماجرا خانه به دژ مرد بدل میشود و هر آنچه بر سر زنان و کودکان این خانواده میآید، خصوصی و تماما مربوط به صاحبخانه است.
این موضوع تنها یکی از جنبههای قابل بررسی در مورد جرم تجاوز خانگی یا تجاوز به محارم است. مشخص شد که دو گزارهی {خانواده، حریم خصوصی شهروندان است.} و {ریاست خانواده با مرد است.} چه اندازه میتوانند به شیوع یک جرم از یک سو و توجیه آن در نگاه مرتکبان جرم، قربانیان و حتی دستگاه قضایی، از سوی دیگر دامن بزنند.
هر جا شنیدیم که از امنیت خانه و حرمت خانواده گفتند، یاد چنین خشونتهای رایج و نابخشودنی بیفتیم و مراقب یکدیگر به ویژه زنان و کودکان اطرافمان باشیم!
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
یک ماه؛ سی بزنگاه
✍🏽 مهسا غلامعلیزاده
|یازده: این خانه امن نیست!|
در یکی از روزهای رفتوآمد به دادگاه کیفری یک استان تهران، پدری را که نزدیک به ۱۰ سال متوالی دخترش را مورد تجاوز جنسی قرار داده بود، دیدم. ظاهرا یک آدم معمولی بود...مثل عابری در پیادهراه ولیعصر که با سرعت عبور میکند و تو حتی فرصت نمیکنی رنگ چشمانش را تشخیص بدهی! اما پسِ آن چهرهی عادی، یک جانی نشسته بود؛ مردی که دختر بزرگش را از هفت سالگی، هفتهای حداقل دوبار آزار میداد یا به تعبیر درستتر میکشت. دخترک در جلسه دادگاه حضور نداشت. بعد از ده سال خشونتِ هر روزه، حالا نزد تراپیستها در حال درمان بود. مواجهه با پدرش در جلسهی اول دادرسی، او را به مسیر خودکشی کشانده و به همین خاطر پزشکش دیدار دوبارهی پدرش را قدغن کرده بود.
این پرونده یک نمونهی تمامعیار از ماجرای تجاوز به محارم بود، همه چیز داشت؛ ریشهها و علل وقوع این پدیده، مختصات روانی متجاوز، خصوصیات بزهدیده، کموکیف جرم واقعشده و از همه مهمتر نواقص زنندهی قانونی و قضایی.
#تجاوز_به_محارم یا به تعبیر سادهتر #آزارجنسی_خانگی از موارد نادر و استثنایی نیست؛ این پدیده از جرایم شایع و متداول محسوب میشود.
▪️به گزارش مقامهای رسمی تنها در سال ۹۵، ۵۲۰۰ پروندهی آزار جنسی برادر-خواهری و یا پدر-دختری در دادگاهها ثبت شده است. این در حالی است که محارم گسترهی وسیعتری از پدر و برادر دارند و دیگر اعضای خانواده نظیر دایی، عمو و پدربزرگ را نیز شامل میشوند. همچنین سایر خویشانی که گرچه ارتباط نَسَبی با قربانی ندارند، اما از آشنایان وی هستند و در سایهی ارتباط فامیلی و در چهارچوب خانواده مرتکب این جرم میشوند، از این آمار غایب هستند.
▪️مطابق آمارهای بینالمللی خانه ناامنترین مکان برای زنان و دختران است؛ در حقیقت برخلاف باوری که گمان میکند امنیت زنان در خانواده بیشتر از محیط بیرونی است، زنان بیشترین خشونت به ویژه خشونت جنسی را از سوی نزدیکان خود تجربه میکنند. چرایی این گزاره اتفاقا بازگشت به احساس امنیت متجاوز در محیط خانه دارد؛ به این معنا که برای متجاوز، تجاوز به غریبه هزینهی بیشتری دارد. در واقع زنان و دختران خانواده، در دسترسترین قربانیان بالقوه برای یک متجاوز هستند. سنتها و باورهایی که دایرمدار تقدس خانواده، حفظ آبرو، حیای زنانه و به طور کلی چشمپوشی از حقوق فردی به قیمت حفظ و بقای خانواده هستند، به تقویت این جریان کمک میکنند. متجاوز میداند احتمال سکوت برای مثال خواهرش در برابر تعرض جنسی او، بسیار بیشتر از ساکت ماندن دختر همسایه است. بنابراین هدفی را برای جرم انتخاب میکند که ریسک مجازات شدنش را پایین بیاورد. این موضوع تایید یافتههای جرمشناسی را نیز به همراه دارد.
▪️اهمیت خانواده و حفظ حیثیت آن، در نگاه قضات کیفری نیز قابل مشاهده است. مثلا در یکی از جلسات قاضی به دختری که در هشت سالگی مورد تجاوز عموی چهل سالهاش قرار گرفته بود، هشدار داد که با مجازات عموی متجاوز، تا پایان عمر نمیتواند سرش را در میان خانواده و جامعه بلند کند؛ گویی کودک برای دادخواهی و درهم شکستن به اصطلاح خانوادهای که در آن عمو به برادرزاده تجاوز میکند، باید تاوان بدهد. گویی مجرم اصلی در این رویکرد، کودکی است که صدایش درآمده و خود را به قول قضات، بیآبرو کرده است.
از سوی دیگر در این ماجرا هم باز پای غلبهی کلیشههای جنسیتمحور و مردسالارانه به میان میآید. پدر به عنوان مالک فرزندان، از این ارتباط تلقی رابطهی مالکانه دارد. بنابراین در بسیاری از موارد آزار جنسی از سوی پدران و حتی برادران با این توجیه که مسئله خانوادگی است و به خودشان مربوط است، پنهان میماند. در حقیقت حریم خصوصی خانواده به نفع مرد-پدرسالاری ایفای نقش میکند و چشم بیگانه از جمله نهادهای کیفری را از این دیوارهای بالاآمده دور نگاه میدارد. به تعبیر برخی از نویسندگان، در این ماجرا خانه به دژ مرد بدل میشود و هر آنچه بر سر زنان و کودکان این خانواده میآید، خصوصی و تماما مربوط به صاحبخانه است.
این موضوع تنها یکی از جنبههای قابل بررسی در مورد جرم تجاوز خانگی یا تجاوز به محارم است. مشخص شد که دو گزارهی {خانواده، حریم خصوصی شهروندان است.} و {ریاست خانواده با مرد است.} چه اندازه میتوانند به شیوع یک جرم از یک سو و توجیه آن در نگاه مرتکبان جرم، قربانیان و حتی دستگاه قضایی، از سوی دیگر دامن بزنند.
هر جا شنیدیم که از امنیت خانه و حرمت خانواده گفتند، یاد چنین خشونتهای رایج و نابخشودنی بیفتیم و مراقب یکدیگر به ویژه زنان و کودکان اطرافمان باشیم!
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani