عرق سرد در تدارک جشنواره فیلم فجر/ نخستين تصوير از باران كوثرى در نقش يک فوتباليست در تازه ترین فیلم سهیل بیرقی/ این فیلم برای حضور در جشنواره فجر مراحل فنی را می گذراند.
#زنان_و_سینما
#زنان_و_سینما
شهرزاد.pdf
4.9 MB
خواهران ما
سال ۱۳۵۲، آغاز شورش شهرزاد بود، سالی که شهرزاد در اعتراض به تصویر بازنمایی شده از زن در سینمای بدنه و تنفس در فضای آلوده به مناسبات غیرحرفهای، تصمیم گرفت از بازیگری کناره بگیرد. او در مصاحبهای میگوید: «من هر کجا که دستم آن زمان رسید در مصاحبه ها و مجلات موارد فرهنگی و ضعف های هنر کشورمان را مطرح میکردم. من از سینما و ابتذالش جدا شدم به تئاتر رفتم و باز ابتذال به دنبال من آمد، با اینکه مشکلات مالی داشتم کتاب ها و داستان هایم را چاپ می کردم.»
#زنان_و_سینما
@bidarzani
@ostekhan_magazine
سال ۱۳۵۲، آغاز شورش شهرزاد بود، سالی که شهرزاد در اعتراض به تصویر بازنمایی شده از زن در سینمای بدنه و تنفس در فضای آلوده به مناسبات غیرحرفهای، تصمیم گرفت از بازیگری کناره بگیرد. او در مصاحبهای میگوید: «من هر کجا که دستم آن زمان رسید در مصاحبه ها و مجلات موارد فرهنگی و ضعف های هنر کشورمان را مطرح میکردم. من از سینما و ابتذالش جدا شدم به تئاتر رفتم و باز ابتذال به دنبال من آمد، با اینکه مشکلات مالی داشتم کتاب ها و داستان هایم را چاپ می کردم.»
#زنان_و_سینما
@bidarzani
@ostekhan_magazine
🎬فیلم هیولا
🔹آیا برای زندگی شما امیدی هست؟
✍🏽فرزانه راجی
«میشنیدم که مرلین مونور توی یک فروشگاه سودا کشف شد»
لین (شارلیز ترون) به اصطلاح صعود کردن را با به نمایش درآوردن تن وبدنش: زیباییاش آغازمیکند:
«اما من همیشه مخفیانه دنبال این بودم که ببینم چه کسی میخواد منو کشف کنه؛ آیا این مرد بود؟ یا شاید اون یکی؟
«نتونستن منو به شیوهی مرلین ببرند»
و آغاز به تن فروشی میکند.
«ایکاش به جورایی باورم داشن. همین!
منو اون چیزی که میتونستم باشم میدیدند، فکر میکردن زیبام، مثل یک الماس توی ناهمواری
منو میبردند
به زندگی جدیدم
و دنیای جدیدم
جایی که فکرمیکردم فرق میکرد...»
و همهی این آرزوهای شعرگونه بر روی صحنهیی روایت میشود که او با ناباوری از مردی بابت تن فروشیاش پول میگیرد و با حقارت و توهین از ماشین بیرون رانده میشود.
سیمون دوبوار میگوید:«برای زن خوشپوشی و زیبایی مبتنی براین است که خود را شئی کند. جامعه از زن میخواهد که خود را به شئی اروتیک بدل کند. برای دختربچهیی که آرزومند تماشای خودش از نگاه دیگری است آرایش، یک بازی ساحرانه به شمار میرود.»
بله تمامی آرزوی کودکی لین (شارلیزترون) کشف شدن بود: مرلین مونورو شدن. او به عنوان مخاطبی از سینمای هالیوود و به عنوان مخاطبی از جامعهی مردسالار که او را «عروسکم» و «خوشگلکم» صدا میکرد، سرمایهای دیگر به جز زیباییاش در خود سراغ نداشت.
حتی امروز هم پس از یک قرن مبارزات فمینیستی و جنبش زنان، دختران و زنان خود را ابژهی نگاه دیگران میپندارند و با آن بزرگ میشوند. زن ابژهی نگاه مرد است و مرد به او نگاهی جنسی دارد. بنابراین زن ابژهی جنسی میشود. لین یک قربانی است. قربانی نگاه خیرهی جامعه به او، به عنوان یک دختر، یک زن. او در انتظار کشف شدن و فقط برای آن کشف شدن طرح زندگیاش را میریزد.
تلاشهای مذبوحانهی وی برای جلب توجه پسران، برای دیده شدن، معصومانه و بچگانه است. و او این معصومیت و بیگناهی را تا آخرین لحظه با خودش همراه دارد و مخاطب به واقع با او همدردی میکند. او قربانی زن بودن خود است. قربانی آن کلیشه و تصویری که از زن ساخته شده است: «زنانگی».
#نقد_فیلم
#زنان_و_سینما
#سینمای_فمینیستی
@bidarzani
https://telegra.ph/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%84%D8%A7-Monster-12-25
🔹آیا برای زندگی شما امیدی هست؟
✍🏽فرزانه راجی
«میشنیدم که مرلین مونور توی یک فروشگاه سودا کشف شد»
لین (شارلیز ترون) به اصطلاح صعود کردن را با به نمایش درآوردن تن وبدنش: زیباییاش آغازمیکند:
«اما من همیشه مخفیانه دنبال این بودم که ببینم چه کسی میخواد منو کشف کنه؛ آیا این مرد بود؟ یا شاید اون یکی؟
«نتونستن منو به شیوهی مرلین ببرند»
و آغاز به تن فروشی میکند.
«ایکاش به جورایی باورم داشن. همین!
منو اون چیزی که میتونستم باشم میدیدند، فکر میکردن زیبام، مثل یک الماس توی ناهمواری
منو میبردند
به زندگی جدیدم
و دنیای جدیدم
جایی که فکرمیکردم فرق میکرد...»
و همهی این آرزوهای شعرگونه بر روی صحنهیی روایت میشود که او با ناباوری از مردی بابت تن فروشیاش پول میگیرد و با حقارت و توهین از ماشین بیرون رانده میشود.
سیمون دوبوار میگوید:«برای زن خوشپوشی و زیبایی مبتنی براین است که خود را شئی کند. جامعه از زن میخواهد که خود را به شئی اروتیک بدل کند. برای دختربچهیی که آرزومند تماشای خودش از نگاه دیگری است آرایش، یک بازی ساحرانه به شمار میرود.»
بله تمامی آرزوی کودکی لین (شارلیزترون) کشف شدن بود: مرلین مونورو شدن. او به عنوان مخاطبی از سینمای هالیوود و به عنوان مخاطبی از جامعهی مردسالار که او را «عروسکم» و «خوشگلکم» صدا میکرد، سرمایهای دیگر به جز زیباییاش در خود سراغ نداشت.
حتی امروز هم پس از یک قرن مبارزات فمینیستی و جنبش زنان، دختران و زنان خود را ابژهی نگاه دیگران میپندارند و با آن بزرگ میشوند. زن ابژهی نگاه مرد است و مرد به او نگاهی جنسی دارد. بنابراین زن ابژهی جنسی میشود. لین یک قربانی است. قربانی نگاه خیرهی جامعه به او، به عنوان یک دختر، یک زن. او در انتظار کشف شدن و فقط برای آن کشف شدن طرح زندگیاش را میریزد.
تلاشهای مذبوحانهی وی برای جلب توجه پسران، برای دیده شدن، معصومانه و بچگانه است. و او این معصومیت و بیگناهی را تا آخرین لحظه با خودش همراه دارد و مخاطب به واقع با او همدردی میکند. او قربانی زن بودن خود است. قربانی آن کلیشه و تصویری که از زن ساخته شده است: «زنانگی».
#نقد_فیلم
#زنان_و_سینما
#سینمای_فمینیستی
@bidarzani
https://telegra.ph/%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85-%D9%87%DB%8C%D9%88%D9%84%D8%A7-Monster-12-25
Telegraph
فیلم هیولا (Monster)
فرزانه راجی شناسنامه فیلم: سال ساخت: ٢٠٠٣ کارگردان و فیلمنامه نویس: پتی جنکینز فیلمبردار: استیون برنستاین موسیقی: برایان ترانسو بازیگران: شارلیز ترون - کریستینا ریچی زمان فیلم: ١٠٩ دقیقه محصول: آلمان و امریکا برنده: اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن (شارلیز…