🔻چگونه فیلمی از زندگی زنی خانهدار،#سینما را دگرگون کرد؟
📍فیلم ژان دیلمان، ساخته شانتال آکرمن، فیلمساز بلژیکی، در نظرسنجی بیبیسی درباره فیلمهای خارجی زبان، بهترین اثری بود که زنی کارگردانی کرده است. این فیلم ۳ ساعت کار خانهداری را به تجربهای پرکشش بدل میکند.
📍دلفین سیریگ نقش بیوهای را در دهه ۴۰ زندگی بازی میکند که در آپارتمان معمولیاش در بروکسل با پسر نوجوان بیتوجهش زندگی میکند و بیشتر وقتش به خانهداری میگذرد. آکرمن برای اینکه سلطه مردان را بر صنعت سینما بیشتر به چالش بکشد این فیلم را با دستاندرکارانی که عموما زن بودند، تهیه کرد. بیش از ۸۰ درصد گروه فیلمسازی او زن بودند که حتی امروز هم پدیده نادری به شمار میآید.
📍یکنواختی مستمر #کار_خانه تکراری که سیمون دوبوار آن را به شکنجه سیزیف تشبیه میکند، باید که تجربه بسیار خستهکنندهای برای تماشا باشد. با این حال نماهای بلند و ثابت آکرمن اصرار میورزند که تماشاگر همه جزییات هیپنوتیزمکننده را ببیند.
@bidarzani @Zane_Ruz_Channel
📍فیلم ژان دیلمان، ساخته شانتال آکرمن، فیلمساز بلژیکی، در نظرسنجی بیبیسی درباره فیلمهای خارجی زبان، بهترین اثری بود که زنی کارگردانی کرده است. این فیلم ۳ ساعت کار خانهداری را به تجربهای پرکشش بدل میکند.
📍دلفین سیریگ نقش بیوهای را در دهه ۴۰ زندگی بازی میکند که در آپارتمان معمولیاش در بروکسل با پسر نوجوان بیتوجهش زندگی میکند و بیشتر وقتش به خانهداری میگذرد. آکرمن برای اینکه سلطه مردان را بر صنعت سینما بیشتر به چالش بکشد این فیلم را با دستاندرکارانی که عموما زن بودند، تهیه کرد. بیش از ۸۰ درصد گروه فیلمسازی او زن بودند که حتی امروز هم پدیده نادری به شمار میآید.
📍یکنواختی مستمر #کار_خانه تکراری که سیمون دوبوار آن را به شکنجه سیزیف تشبیه میکند، باید که تجربه بسیار خستهکنندهای برای تماشا باشد. با این حال نماهای بلند و ثابت آکرمن اصرار میورزند که تماشاگر همه جزییات هیپنوتیزمکننده را ببیند.
@bidarzani @Zane_Ruz_Channel
اینجا رادیو نان و گلهای سرخ است.
در این روزها که اضطرار جهان اهمیت و مادیت کارهای بازتولیدی را بیش از هر زمان دیگری بر ما آشکار کرده،
ما پرستاران و کارگرانی را میبینیم که خلاف جهت این سیستم سرمایهدار و مردسالار و سودمحور همچنان به راه زندگی میروند و نیز رنج و استثمار مضاعف مادران و زنان خانهدار را میبینیم که با تلنبار کارهایی دست به گریبان شدهاند که دولتها از انجام آنها سر باز زدهاند.
در چنین روزهایی از کار مادری و مراقبتی حرف میزنیم. به این امید که بیشتر بشنویم از کار رایگان و ارزان و کارگران نامرئی.
#مادری
#کار_خانگی
#روز_جهانی_کارگر
#پادکست
@bidarzani
https://t.me/breadnroses_pod/35
در این روزها که اضطرار جهان اهمیت و مادیت کارهای بازتولیدی را بیش از هر زمان دیگری بر ما آشکار کرده،
ما پرستاران و کارگرانی را میبینیم که خلاف جهت این سیستم سرمایهدار و مردسالار و سودمحور همچنان به راه زندگی میروند و نیز رنج و استثمار مضاعف مادران و زنان خانهدار را میبینیم که با تلنبار کارهایی دست به گریبان شدهاند که دولتها از انجام آنها سر باز زدهاند.
در چنین روزهایی از کار مادری و مراقبتی حرف میزنیم. به این امید که بیشتر بشنویم از کار رایگان و ارزان و کارگران نامرئی.
#مادری
#کار_خانگی
#روز_جهانی_کارگر
#پادکست
@bidarzani
https://t.me/breadnroses_pod/35
Telegram
رادیو نان و گلهای سرخ
اینجا رادیو نان و گلهای سرخ است.
در این روزها که اضطرار جهان اهمیت و مادیت کارهای بازتولیدی را بیش از هر زمان دیگری بر ما آشکار کرده،
ما پرستاران و کارگرانی را میبینیم که خلاف جهت این سیستم سرمایهدار و مردسالار و سودمحور همچنان به راه زندگی میروند و…
در این روزها که اضطرار جهان اهمیت و مادیت کارهای بازتولیدی را بیش از هر زمان دیگری بر ما آشکار کرده،
ما پرستاران و کارگرانی را میبینیم که خلاف جهت این سیستم سرمایهدار و مردسالار و سودمحور همچنان به راه زندگی میروند و…
📌نقشهای جنسیتی و راندن زنان به پستوی خانه! از مجلس مشروطه تا مجلس یازدهم
✍مرضیه حسینی
@bidarzani
🔺اظهارات سمیه محمودی نمایندهی مجلس یازدهم در خصوص پاسخ هیئت رئیسهی مجلس به درخواست زنان نماینده برای حضور در فراکسیونهای مجلس و پستهای مدیریتی، مبنی بر بازگشت زنان به خانه، جلوهای دیگر از دوگانهی سختجان و دیرپای فرهنگ – طبیعت و اعتقاد به تعلق مردان و زنان به حوزههای جداگانهی عمومی و خصوصی است. باور به نقشهای سنتی زنان و این انگاره که زن به دلیل طبیعت زنانهاش در زادن و پروریدن، متعلق به عرصهی خصوصی است و مرد مسئولیت حضور در عرصهی عمومی و مدیریت و ادارهی امور را بر عهده دارد، مفهومی است که حداقل از زمان مشروطه به این سو نقش مهمی در تضییع حقوق زنان و کوتاه کردن دست آنها از فرصتهای برابر شغلی داشته است.
📍اظهارات هیئت رئیسهی مجلس، تداوم مفهوم مادریت جدید
🔺تن دادن به مفهوم تقسیم کار جنسیتی و مادریت جدید به معنی مادر و همسری تحصیلکرده و آگاه به مسائل روز که لزوما مشارکتی در امور سیاسی و اجتماعی ندارد، توسط فمینیستهای اولیه از زمان مشروطه با هدف متقاعد کردن حاکمیت برای تن دادن به حقوق آموزشی – فرهنگی زنان و اشتغال آنها در پارهای از مشاغل زنانه مطرح شد. اتخاذ این رویکرد در آن زمان و متأثر از فضای عصر قاجاری قابل فهم است.
📍سوءاستفاده دولتمردان از مادریت مدنظر زنان
🔺از همان زمان مشروطه، ساختار مردسالار نظام سیاسی که در پیوند با فضای زنستیز اجتماعی قرار داشت، کوشید با تاکید بر نقشهای سنتی زنان آنان را در پستوی خانه نگاه دارد.
#کار_خانگی
#تقسیم_کار_جنسیتی
👈🏽ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏿
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30234&rhash=3ec4f87be6d7d1
✍مرضیه حسینی
@bidarzani
🔺اظهارات سمیه محمودی نمایندهی مجلس یازدهم در خصوص پاسخ هیئت رئیسهی مجلس به درخواست زنان نماینده برای حضور در فراکسیونهای مجلس و پستهای مدیریتی، مبنی بر بازگشت زنان به خانه، جلوهای دیگر از دوگانهی سختجان و دیرپای فرهنگ – طبیعت و اعتقاد به تعلق مردان و زنان به حوزههای جداگانهی عمومی و خصوصی است. باور به نقشهای سنتی زنان و این انگاره که زن به دلیل طبیعت زنانهاش در زادن و پروریدن، متعلق به عرصهی خصوصی است و مرد مسئولیت حضور در عرصهی عمومی و مدیریت و ادارهی امور را بر عهده دارد، مفهومی است که حداقل از زمان مشروطه به این سو نقش مهمی در تضییع حقوق زنان و کوتاه کردن دست آنها از فرصتهای برابر شغلی داشته است.
📍اظهارات هیئت رئیسهی مجلس، تداوم مفهوم مادریت جدید
🔺تن دادن به مفهوم تقسیم کار جنسیتی و مادریت جدید به معنی مادر و همسری تحصیلکرده و آگاه به مسائل روز که لزوما مشارکتی در امور سیاسی و اجتماعی ندارد، توسط فمینیستهای اولیه از زمان مشروطه با هدف متقاعد کردن حاکمیت برای تن دادن به حقوق آموزشی – فرهنگی زنان و اشتغال آنها در پارهای از مشاغل زنانه مطرح شد. اتخاذ این رویکرد در آن زمان و متأثر از فضای عصر قاجاری قابل فهم است.
📍سوءاستفاده دولتمردان از مادریت مدنظر زنان
🔺از همان زمان مشروطه، ساختار مردسالار نظام سیاسی که در پیوند با فضای زنستیز اجتماعی قرار داشت، کوشید با تاکید بر نقشهای سنتی زنان آنان را در پستوی خانه نگاه دارد.
#کار_خانگی
#تقسیم_کار_جنسیتی
👈🏽ادامه مطلب را در INSTANT VIEW بخوانید👇🏿
https://t.me/iv?url=http%3A%2F%2Fbidarzani.com/30234&rhash=3ec4f87be6d7d1
بیدارزنی
نقشهای جنسیتی و راندن زنان به پستوی خانه! از مجلس مشروطه تا مجلس یازدهم - بیدارزنی
در جوامعی مانند ایران که مردسالاری در تمام سطوح اعمال میشود، کلیشههای جنسیتی که ریشه در سنتهای فرهنگی و اجتماعی جوامع داشته و نقش مهمی نیز در رویههای قضایی و حقوقی زنستیز ایفا میکنند، عاملی مهم در عدم مشارکت سیاسی موثر زنان در سطوح مختلف مانند نمایندگی…
#روز_کارگر باید بلندگویی بود برای نیمی از طبقۀ کارگر که از کودکی تا لحظۀ مرگ، کار خانگی میکند. میزاید، میشورد، میپزد، میسازد، تربیت میکند، تیمار میکند، تولید میکند؛ اما بدون مزد.
با آنکه حتی یک روز اعتصابشان چرخ جامعه و تولیدش را از هم میپاشاند، اما دولت سرمایهداری کارشان را همیشه بیمزد نگه داشته. چون برای اکثریت #زنان هنوز بیگاری که از کودکی به آن خو گرفتهاند «کار» حائز مزد محسوب نمیشود. به آنها و ما چنان قبولاندهاند که #کار_خانگی، یک فعالیت #طبیعی است و تولید اجتماعی نیست. نیمی از عمر هر زن بدین سان از او دزدیده میشود؛ صدها هزار ساعات از زندگیاش که باید صرف آموزش، کسب مهارت و رشد فردی میشد به پای کار خانگی بیمزد ریخته میشود. در نهایت هم به تبع این بیگاری بیمزد و مواجب برای بدیهیترین نیازهای خود وابستگی به همسر پیدا میکند.
از این روست که جنبش زنان نمیتواند تغییر ملموسی برای وضع نیمی از جامعه به ارمغان بیاورد مگر آنکه کسب مزد این کار خانگی یکی از اهداف اولویتدارش باشد.
عکس: زنان کولبر هورامان #کولبر_نیوز
@bidarzani
با آنکه حتی یک روز اعتصابشان چرخ جامعه و تولیدش را از هم میپاشاند، اما دولت سرمایهداری کارشان را همیشه بیمزد نگه داشته. چون برای اکثریت #زنان هنوز بیگاری که از کودکی به آن خو گرفتهاند «کار» حائز مزد محسوب نمیشود. به آنها و ما چنان قبولاندهاند که #کار_خانگی، یک فعالیت #طبیعی است و تولید اجتماعی نیست. نیمی از عمر هر زن بدین سان از او دزدیده میشود؛ صدها هزار ساعات از زندگیاش که باید صرف آموزش، کسب مهارت و رشد فردی میشد به پای کار خانگی بیمزد ریخته میشود. در نهایت هم به تبع این بیگاری بیمزد و مواجب برای بدیهیترین نیازهای خود وابستگی به همسر پیدا میکند.
از این روست که جنبش زنان نمیتواند تغییر ملموسی برای وضع نیمی از جامعه به ارمغان بیاورد مگر آنکه کسب مزد این کار خانگی یکی از اهداف اولویتدارش باشد.
عکس: زنان کولبر هورامان #کولبر_نیوز
@bidarzani
🟣 #بیدارزنی : گرامی باد اول ماه مه، روز جهانی کارگر
«کار خانگی» که کاری نابرابر و جنسیتی است، در اقتصاد ایران محاسبه نمیشود. بنا بر آمار در سال ۱۳۹۵، ارزش #کار_خانگی زنان حدود ۳۰ درصد از تولید ناخالص ملی، یعنی بیشتر از سهم کل بخش صنعت، معدن و تجارت در کشور بود.
بیش از ۷۰ درصد زنان در ایران خانهدار محسوب میشوند و حتی زنان شاغل هم به محض بازگشت از محل کار با بخش دوم کار نابرابر و جنسیتی مواجه میشوند. «کار خانگی»، رایگان، تماموقت و تحمیل شده علیه زنان است و باعث انزوای آنان از بازار کار میشود.
#روز_جهانی_کارگر
#رفع_فقر_و_بیکاری
#ایجاد_فرصت_شغلی
#دستمزد_مکفی_و_برابر
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
«کار خانگی» که کاری نابرابر و جنسیتی است، در اقتصاد ایران محاسبه نمیشود. بنا بر آمار در سال ۱۳۹۵، ارزش #کار_خانگی زنان حدود ۳۰ درصد از تولید ناخالص ملی، یعنی بیشتر از سهم کل بخش صنعت، معدن و تجارت در کشور بود.
بیش از ۷۰ درصد زنان در ایران خانهدار محسوب میشوند و حتی زنان شاغل هم به محض بازگشت از محل کار با بخش دوم کار نابرابر و جنسیتی مواجه میشوند. «کار خانگی»، رایگان، تماموقت و تحمیل شده علیه زنان است و باعث انزوای آنان از بازار کار میشود.
#روز_جهانی_کارگر
#رفع_فقر_و_بیکاری
#ایجاد_فرصت_شغلی
#دستمزد_مکفی_و_برابر
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
🟣 هر زنی کارگر است
گفتگو با #سیلویا_فدریچی دربارهی جنبش مزد برای #کار_خانگی
ترجمهی: امیر رزاق
🔸 «فمینیستهایی از ایتالیا، انگلستان و ایالات متحده آمریکا برای کنفرانسی دو روزه در سال ۱۹۷۲ در شهر پادوای ایتالیا گرد هم آمدند. این فعالان وابسته به چپِ برونپارلمانی، مبارزات ضداستعماری و بدیلهای حزب کمونیست، برنامهی عملی به نام «بیانیهی مجمعِ بینالمللی فمینیستی» تدوین کردند. این بیانیه با رد جدایی میان کار بدون مزد در خانه و کارِ مزدی در کارخانه، کارِ خانگی را حوزهای حیاتی در مبارزهی طبقاتی علیه سرمایهداری برمیشمارد.
🔸 تحقیقات و فعالیتهای فدریچی برای بیشاز چهار دهه نقشی مرکزی در این جنبش داشتهاند. نوشتههای او شرحی بنیادین از مطالبهی مزد بهعنوان کنشی انقلابی ارائه میدهد. او جزوهی تاثیرگذار خود، "مزد علیه کار ِخانگی" (۱۹۷۵)، را با ردیهای تحریکآمیز آغاز میکند: «آنها <به این کار> میگویند عشق، ما میگوییم کار بدون مزد.» فدریچی در این جزوه و دیگر اسناد استدلال میکند که مطالبهیِ مزد، پیوند سیاسی مهمی است برای سازماندهی زنان حول وضعیت مشترک کار بیگانهشده. برآورده کردن مطالبهی مزد برای نظام سرمایهداری غیرممکن بوده و هدف نیز همین است؛ موفقیت مستلزم بازسازی جامع توزیع ثروت اجتماعی خواهد بود.
گفتگوی زیر بهجای تمرکز بر نوآوریهایی که منجر به تغییرِ ظاهرِ کارِ خانگی میشود، فناوریها و تکنیکهای مبارزهای را در نظر میگیرد که توسط سازماندهی فمینیستی حولِ کار بازتولیدی توسعه یافتهاند.
▪️جیل ریچاردز: تکنولوژی آن دوره از چه جنبههایی در فعالیتهای شما نقش کمی یا بازدارندهای داشت؟
▪️سیلویا فدریچی: گفتنش سخت است. اما گمان نمیکنم نبود کامپیوتر و اینترنت مشکلساز بود. نتیجه این بود که وقت بیشتری صرفِ حرف زدن با زنان در خیابانها، رختشورخانهها و دیگر محلهای تجمع زنان میکردیم. فکر میکنم این تعاملهای رودررو اهمیتِ بالایی داشتند؛ و باعث برقراری ارتباط بهتری نسبت به تعاملهای آنلاین میشد. درکل فکر میکنم اینترنت بخش زیادی از وقت ما را میگیرد که لزوما به راههای پربازدهترِ سیاسی نمیانجامد. ما غرق در اطلاعات شدهایم، بیشتر از حدی که بتوانیم بر آن تسلط داشتهباشیم، درخواستهای ناتمامی داریم که نمیتوانیم پاسخگویشان باشیم، یا وادارمان میکنند پاسخهای سطحی بدهیم. علاوه بر این، من هنوز انبوهی از نامههایی را نزد خود دارم که با زنانی در انگلستان، ایتالیا و کانادا رد و بدل میکردم، و بعضی از آنها از نظرِ واکاویشان از شرایط سیاسی حاکم بر آن مناطق در حکم مقالهاند. واضح است که فکر زیادی صرفِ آنها شده. امروزه از این خبرها نیست. با این حال، شکی ندارم اینترنت و کامپیوتر راهگشای فرصتهای جدیدی هستند.»
🔹 متن کامل این گفتوگو را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-Gg
#کار_خانگی #زنان_کارگر
🖋@naghd_com
@bidarzani
گفتگو با #سیلویا_فدریچی دربارهی جنبش مزد برای #کار_خانگی
ترجمهی: امیر رزاق
🔸 «فمینیستهایی از ایتالیا، انگلستان و ایالات متحده آمریکا برای کنفرانسی دو روزه در سال ۱۹۷۲ در شهر پادوای ایتالیا گرد هم آمدند. این فعالان وابسته به چپِ برونپارلمانی، مبارزات ضداستعماری و بدیلهای حزب کمونیست، برنامهی عملی به نام «بیانیهی مجمعِ بینالمللی فمینیستی» تدوین کردند. این بیانیه با رد جدایی میان کار بدون مزد در خانه و کارِ مزدی در کارخانه، کارِ خانگی را حوزهای حیاتی در مبارزهی طبقاتی علیه سرمایهداری برمیشمارد.
🔸 تحقیقات و فعالیتهای فدریچی برای بیشاز چهار دهه نقشی مرکزی در این جنبش داشتهاند. نوشتههای او شرحی بنیادین از مطالبهی مزد بهعنوان کنشی انقلابی ارائه میدهد. او جزوهی تاثیرگذار خود، "مزد علیه کار ِخانگی" (۱۹۷۵)، را با ردیهای تحریکآمیز آغاز میکند: «آنها <به این کار> میگویند عشق، ما میگوییم کار بدون مزد.» فدریچی در این جزوه و دیگر اسناد استدلال میکند که مطالبهیِ مزد، پیوند سیاسی مهمی است برای سازماندهی زنان حول وضعیت مشترک کار بیگانهشده. برآورده کردن مطالبهی مزد برای نظام سرمایهداری غیرممکن بوده و هدف نیز همین است؛ موفقیت مستلزم بازسازی جامع توزیع ثروت اجتماعی خواهد بود.
گفتگوی زیر بهجای تمرکز بر نوآوریهایی که منجر به تغییرِ ظاهرِ کارِ خانگی میشود، فناوریها و تکنیکهای مبارزهای را در نظر میگیرد که توسط سازماندهی فمینیستی حولِ کار بازتولیدی توسعه یافتهاند.
▪️جیل ریچاردز: تکنولوژی آن دوره از چه جنبههایی در فعالیتهای شما نقش کمی یا بازدارندهای داشت؟
▪️سیلویا فدریچی: گفتنش سخت است. اما گمان نمیکنم نبود کامپیوتر و اینترنت مشکلساز بود. نتیجه این بود که وقت بیشتری صرفِ حرف زدن با زنان در خیابانها، رختشورخانهها و دیگر محلهای تجمع زنان میکردیم. فکر میکنم این تعاملهای رودررو اهمیتِ بالایی داشتند؛ و باعث برقراری ارتباط بهتری نسبت به تعاملهای آنلاین میشد. درکل فکر میکنم اینترنت بخش زیادی از وقت ما را میگیرد که لزوما به راههای پربازدهترِ سیاسی نمیانجامد. ما غرق در اطلاعات شدهایم، بیشتر از حدی که بتوانیم بر آن تسلط داشتهباشیم، درخواستهای ناتمامی داریم که نمیتوانیم پاسخگویشان باشیم، یا وادارمان میکنند پاسخهای سطحی بدهیم. علاوه بر این، من هنوز انبوهی از نامههایی را نزد خود دارم که با زنانی در انگلستان، ایتالیا و کانادا رد و بدل میکردم، و بعضی از آنها از نظرِ واکاویشان از شرایط سیاسی حاکم بر آن مناطق در حکم مقالهاند. واضح است که فکر زیادی صرفِ آنها شده. امروزه از این خبرها نیست. با این حال، شکی ندارم اینترنت و کامپیوتر راهگشای فرصتهای جدیدی هستند.»
🔹 متن کامل این گفتوگو را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-Gg
#کار_خانگی #زنان_کارگر
🖋@naghd_com
@bidarzani
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
هر زنی کارگر است
گفتگو با سیلویا فدریچی ترجمهی: امیر رزاق گفتگوی زیر بهجای تمرکز بر نوآوریهایی که منجر به تغییرِ ظاهرِ کارِ خانگی میشود، فناوریها و تکنیکهای مبارزهای را در نظر میگیرد که توسط سازماندهی فمینی…
🟣 کارِ خانگی زنان؛ نمونه روستاهای کردستان
از متن: «تصویرهای عمومی و گزارشهای معمول ما را با گوشههایی از زندگی پرمشقت زنان روستایی آشنا میکنند. اما کل واقعیت را نشان نمیدهند. عمق رنجها و بیعدالتیها پوشیده میمانند.
بر اساس آخرین دادههای سرشماری سال ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران، ۶۲,۱ درصد از زنان ایرانی «خانهدار» هستند و ۳۰ درصد از کل تولید ناخالص داخلی کشور مربوط به ارزش کار خانگی آنها بوده است. این در حالی است که کارِ آنها ارزشی اجتماعی برابر با کار مردان ندارد، آنها هیچ حمایت شغلی خاصی ندارند و اساساً جزو جمعیت فعال اقتصادی محسوب نمیشوند.
در این میان وضعیت زنان روستایی که «خانهدار» تعریف میشوند بسیار ناعادلانهتر است، چرا که کار و فعالیتِ بیمزدِ آنها بسیار فراتر از وظائف و کارهای زنِ خانهدارِ شهری است.
در این گزارش به طور مشخص وضعیت جمعیت زنان روستایی کردستان و رنجها و بیعدالتیهایی را بررسی میکنیم که بر آنها روا داشته میشود. توصیفِ وضعیت آنها در این متن، تا حدودی الگوی مشترک زندگی نوعی همه آنها است، با تفاوتهای ریز. از دشتهای پهنِ دهگلان و دیواندره گرفته تا باغهای اورامان».
#کار_خانگی #آپارتاید_اقتصادی
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
منبع: رادیو زمانه
▪️ادامهی متن در لینک زیر در دسترس است:
https://bit.ly/3ypqHD2
@bidarzani
از متن: «تصویرهای عمومی و گزارشهای معمول ما را با گوشههایی از زندگی پرمشقت زنان روستایی آشنا میکنند. اما کل واقعیت را نشان نمیدهند. عمق رنجها و بیعدالتیها پوشیده میمانند.
بر اساس آخرین دادههای سرشماری سال ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران، ۶۲,۱ درصد از زنان ایرانی «خانهدار» هستند و ۳۰ درصد از کل تولید ناخالص داخلی کشور مربوط به ارزش کار خانگی آنها بوده است. این در حالی است که کارِ آنها ارزشی اجتماعی برابر با کار مردان ندارد، آنها هیچ حمایت شغلی خاصی ندارند و اساساً جزو جمعیت فعال اقتصادی محسوب نمیشوند.
در این میان وضعیت زنان روستایی که «خانهدار» تعریف میشوند بسیار ناعادلانهتر است، چرا که کار و فعالیتِ بیمزدِ آنها بسیار فراتر از وظائف و کارهای زنِ خانهدارِ شهری است.
در این گزارش به طور مشخص وضعیت جمعیت زنان روستایی کردستان و رنجها و بیعدالتیهایی را بررسی میکنیم که بر آنها روا داشته میشود. توصیفِ وضعیت آنها در این متن، تا حدودی الگوی مشترک زندگی نوعی همه آنها است، با تفاوتهای ریز. از دشتهای پهنِ دهگلان و دیواندره گرفته تا باغهای اورامان».
#کار_خانگی #آپارتاید_اقتصادی
#همبستگی_زنان_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
منبع: رادیو زمانه
▪️ادامهی متن در لینک زیر در دسترس است:
https://bit.ly/3ypqHD2
@bidarzani
Telegraph
کارِ خانگی زنان؛ نمونه روستاهای کردستان
تصویرهای عمومی و گزارشهای معمول ما را با گوشههایی از زندگی پرمشقت زنان روستایی آشنا میکنند. اما کل واقعیت را نشان نمیدهند. عمق رنجها و بیعدالتیها پوشیده میمانند. بر اساس آخرین دادههای سرشماری سال ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران، ۶۲,۱ درصد از زنان ایرانی «خانهدار»…
بيدارزنى
Photo
🟣 خشونتهای اقتصادی و اجتماعی علیه زنان در ایران
محدودیت و یا خشونت اقتصادی یکی از ابعاد پنهان و کمتر شناخته شده خشونت علیه زنان است که آنها را به رغم داشتن سهمی زیاد در به دوش کشیدن بار زندگی از حقوق و مزایای مالی محروم میکند.
خشونت اقتصادی علیه زنان در سطح خانواده و در رابطه همسری از شایعترین اشکال خشونت در ایران است. این موضوع در تحقیقات هم نشان داده شده است. بر اساس تحقیقی که در #ارومیه انجام شده است، ۲۳.۲ درصد زنان، مورد خشونت اقتصادی قرار گرفتهاند. براساس نتایج تحقیقی دیگر در #کرمان ۳۴.۷ درصد زنان خشونت اقتصادی را تجربه کردهاند. طبق بررسی انجام شده در #شیراز، میزان خشونت اقتصادی علیه زنان در خانواده ۲۳ درصد بود بود. در بررسی که بر خانوادههای #تهرانی در رابطه با خشونت علیه زنان صورت گرفته، ۱۹.۲ درصد زنان، خشونت اقتصادی را متحمل شده بودند.
خشونت اقتصادی در خانواده با خشونتهای اجتماعی ارتباط تنگاتنگی دارد. بر اساس طرح ملی، رتبه سوم با رقم ۲۷.۷ درصد متعلق به خشونتهای «ممانعت از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی» است که شامل ايجاد محدويت در ارتباطهای فاميلی، دوستانه و اجتماعی، ممانعت از کاريابی و اشتغال و ايجاد محدويت در ادامه تحصيل و مشارکت در انجمنهای اجتماعی است. نتایج تحقیقی که در شهر #اردبیل انجام شده است نتایج مشابهی را نشان میدهد به طوری که طبق نتایج آن، در ۳۰ درصد خانوادهها خشونت اجتماعی وجود دارد.
اعمال خشونت اقتصادی علیه زنان از قبیل کنترل حسابهای بانکی، عدم اجازه به اشتغال زنان و وابسته نگه داشتن آنان به مردان خود زمینهها و چرخههای خشونت را بازتولید میکند. زیرا معمولا زنانی که از نظر مالی ناتوان و از بازار کار، اشتغال و استقلال مالی واماندهاند، با سرکوب بیشتری دست و پنجه نرم میکنند.
این در حالی است که #کار_خانگی به حساب نمیآید و به صورت رایگان انجام میشود. این نابرابری، قابلیت زنان برای دریافت خشونت و بدرفتاری را افزایش میدهد و موجب تداوم وضعیت خشونت به وسیله محدود کردن ابتکار عمل زنان در خاتمه دادن به این وضعیت میشود.
عدم اشتغال زنان و وابستگی آنان به درآمد مردان نه تنها باعث کاهش ظرفیت زنان برای حمایت از خود میشود، بلکه بسیاری از مردان هم تحت فشار مالی قرار میگیرند چرا که عدم اشتغال زنان به معنای کار بیشتر مردها برای تأمین هزینههای زندگی است. از سوی دیگر بسیاری از کودکانی که مجبور به کار هستند، در بسیاری موارد، داشتن درآمد مادر به حذف کار اجباری کودک انجامیده است.
این نوع خشونت نیز انواع مختلفی دارد. در مطالعهای که در #اصفهان صورت گرفت، شایعترین اشکال وقوع خشونت اقتصادی در خانوادهها جلوگیری مردان از مشارکت زن در تصمیمگیری اقتصادی (۲۵ درصد) و ممانعت آنها از دستیابی زن به استقلال مالی (۱۹ درصد) و خرج کردن درآمد خانواده برای دیگران بوده است.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
محدودیت و یا خشونت اقتصادی یکی از ابعاد پنهان و کمتر شناخته شده خشونت علیه زنان است که آنها را به رغم داشتن سهمی زیاد در به دوش کشیدن بار زندگی از حقوق و مزایای مالی محروم میکند.
خشونت اقتصادی علیه زنان در سطح خانواده و در رابطه همسری از شایعترین اشکال خشونت در ایران است. این موضوع در تحقیقات هم نشان داده شده است. بر اساس تحقیقی که در #ارومیه انجام شده است، ۲۳.۲ درصد زنان، مورد خشونت اقتصادی قرار گرفتهاند. براساس نتایج تحقیقی دیگر در #کرمان ۳۴.۷ درصد زنان خشونت اقتصادی را تجربه کردهاند. طبق بررسی انجام شده در #شیراز، میزان خشونت اقتصادی علیه زنان در خانواده ۲۳ درصد بود بود. در بررسی که بر خانوادههای #تهرانی در رابطه با خشونت علیه زنان صورت گرفته، ۱۹.۲ درصد زنان، خشونت اقتصادی را متحمل شده بودند.
خشونت اقتصادی در خانواده با خشونتهای اجتماعی ارتباط تنگاتنگی دارد. بر اساس طرح ملی، رتبه سوم با رقم ۲۷.۷ درصد متعلق به خشونتهای «ممانعت از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی» است که شامل ايجاد محدويت در ارتباطهای فاميلی، دوستانه و اجتماعی، ممانعت از کاريابی و اشتغال و ايجاد محدويت در ادامه تحصيل و مشارکت در انجمنهای اجتماعی است. نتایج تحقیقی که در شهر #اردبیل انجام شده است نتایج مشابهی را نشان میدهد به طوری که طبق نتایج آن، در ۳۰ درصد خانوادهها خشونت اجتماعی وجود دارد.
اعمال خشونت اقتصادی علیه زنان از قبیل کنترل حسابهای بانکی، عدم اجازه به اشتغال زنان و وابسته نگه داشتن آنان به مردان خود زمینهها و چرخههای خشونت را بازتولید میکند. زیرا معمولا زنانی که از نظر مالی ناتوان و از بازار کار، اشتغال و استقلال مالی واماندهاند، با سرکوب بیشتری دست و پنجه نرم میکنند.
این در حالی است که #کار_خانگی به حساب نمیآید و به صورت رایگان انجام میشود. این نابرابری، قابلیت زنان برای دریافت خشونت و بدرفتاری را افزایش میدهد و موجب تداوم وضعیت خشونت به وسیله محدود کردن ابتکار عمل زنان در خاتمه دادن به این وضعیت میشود.
عدم اشتغال زنان و وابستگی آنان به درآمد مردان نه تنها باعث کاهش ظرفیت زنان برای حمایت از خود میشود، بلکه بسیاری از مردان هم تحت فشار مالی قرار میگیرند چرا که عدم اشتغال زنان به معنای کار بیشتر مردها برای تأمین هزینههای زندگی است. از سوی دیگر بسیاری از کودکانی که مجبور به کار هستند، در بسیاری موارد، داشتن درآمد مادر به حذف کار اجباری کودک انجامیده است.
این نوع خشونت نیز انواع مختلفی دارد. در مطالعهای که در #اصفهان صورت گرفت، شایعترین اشکال وقوع خشونت اقتصادی در خانوادهها جلوگیری مردان از مشارکت زن در تصمیمگیری اقتصادی (۲۵ درصد) و ممانعت آنها از دستیابی زن به استقلال مالی (۱۹ درصد) و خرج کردن درآمد خانواده برای دیگران بوده است.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
#بیست_و_پنج_نوامبر
@bidarzani
📌 منشا کار خانگی در نظام سرمایهداری
کار از روی عشق، عشق به مثابه کار
✍🏽 ارغوان فراهانی
بیدارزنی: کتاب کار از روی عشق، عشق به مثابه کار: منشا کار خانگی در نظام سرمایهداری (نوشته گیزلا بک و باربارا دودن، ترجمه ارغوان فراهانی) که به تازگی در نشر خرد سرخ منتشر شده، کتابی است در مورد پیدایش کار خانگی زنان، آن طور که امروز میشناسیم، و رابطه تنگاتنگش با نظام سرمایهداری. این کتاب در واقع ترجمه متنی است که از بطن گردهماییهای تابستانه دانشگاه برلین در سال ۱۹۷۶میلادی متولد شد؛ جایی که فعالان زنی که دهه قبل از آن، در موج دوم فمینیسم آلمان، به اتحادی جدید دست یافته بودند، به فعالان کمپین «دستمزد برای کار خانگی» پیوستند و طی هفت سال نشستهایی عمومی با امکان شرکت همه زنان علاقمند سازمان دادند و موضوعاتی متنوع را به بحث گذاشتند.
در این کتاب با جزئیاتی جالب توجه از زندگی واقعی زنان مواجهیم؛ زندگیهایی واقعی از اولین دهههای ظهور سرمایهداری در اروپا تا اواسط قرن بیستم آمریکا. این زندگیها البته در تاریخ و جغرافیایی متفاوت از ایران سپری شدهاند، اما برای فهم شرایط امروزمان و نقش زنان در بازتولید اجتماعی حیاتیاند. در این باره در مقدمه کتاب میخوانیم که «شکافها و تفاوتها مخصوصا در موضوع مورد تحقیق ما کمرنگاند: نه به این دلیل که ما همه زنان را، در هر جا و هر زمان، به یک اندازه تحت انقیاد در نظر میگیریم، بلکه به این دلیل که معتقدیم ظهور و پیشرفت سرمایهداری تشابهاتی فرامکانی بین وضعیت زنان در سرتاسر دنیا به وجود آورده است.»
#کار_خانگی #سرمایهداری #نابرابری_و_تبعیض
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43255
@bidarzani
کار از روی عشق، عشق به مثابه کار
✍🏽 ارغوان فراهانی
بیدارزنی: کتاب کار از روی عشق، عشق به مثابه کار: منشا کار خانگی در نظام سرمایهداری (نوشته گیزلا بک و باربارا دودن، ترجمه ارغوان فراهانی) که به تازگی در نشر خرد سرخ منتشر شده، کتابی است در مورد پیدایش کار خانگی زنان، آن طور که امروز میشناسیم، و رابطه تنگاتنگش با نظام سرمایهداری. این کتاب در واقع ترجمه متنی است که از بطن گردهماییهای تابستانه دانشگاه برلین در سال ۱۹۷۶میلادی متولد شد؛ جایی که فعالان زنی که دهه قبل از آن، در موج دوم فمینیسم آلمان، به اتحادی جدید دست یافته بودند، به فعالان کمپین «دستمزد برای کار خانگی» پیوستند و طی هفت سال نشستهایی عمومی با امکان شرکت همه زنان علاقمند سازمان دادند و موضوعاتی متنوع را به بحث گذاشتند.
در این کتاب با جزئیاتی جالب توجه از زندگی واقعی زنان مواجهیم؛ زندگیهایی واقعی از اولین دهههای ظهور سرمایهداری در اروپا تا اواسط قرن بیستم آمریکا. این زندگیها البته در تاریخ و جغرافیایی متفاوت از ایران سپری شدهاند، اما برای فهم شرایط امروزمان و نقش زنان در بازتولید اجتماعی حیاتیاند. در این باره در مقدمه کتاب میخوانیم که «شکافها و تفاوتها مخصوصا در موضوع مورد تحقیق ما کمرنگاند: نه به این دلیل که ما همه زنان را، در هر جا و هر زمان، به یک اندازه تحت انقیاد در نظر میگیریم، بلکه به این دلیل که معتقدیم ظهور و پیشرفت سرمایهداری تشابهاتی فرامکانی بین وضعیت زنان در سرتاسر دنیا به وجود آورده است.»
#کار_خانگی #سرمایهداری #نابرابری_و_تبعیض
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/43255
@bidarzani
بیدارزنی
کار از روی عشق، عشق به مثابه کار: منشا کار خانگی در نظام سرمایهداری - بیدارزنی
کتاب کار از روی عشق، عشق به مثابه کار نوشته گیزلا بک و باربارا دودن به پیدایش کار خانگی زنان و رابطه تنگاتنگش با نظام سرمایهداری میپردازد.
بيدارزنى
Photo
🟣 هیچ نسخهی حاضر و آمادهای وجود ندارد:
نقطهی شروعِ مبارزه، ضرورت است!
⚪️ گفتگو با دِبورا نونِس Débora Nunes
از اعضای سازماندهندهی «جنبش کارگران بیزمین» - برزیل
✍🏽 ترجمه: امین حصوری
در جریان یک نشست آموزشی حول موضوع ملزومات «سیاست از پایین» (تلویحا: «کار تودهای»)، که تابستان ۲۰۲۱ توسط چند گروه سیاسی فعال در این حوزه – در آلمان– برگزار گردید، از یکی از #زنان_سازماندهنده ی «جنبش کارگران بیزمین» (برزیل) دعوت شد تا بهطور آنلاین در این نشست شرکت نماید و تجارب مبارزاتی خویش در کار تودهای و فرآیند سازمانیابی فرودستان را با شرکتکنندگان در میان بگذارد. متن پیش رو ترجمهی همین گفتگوی زنده است.
از آنجا که زمینههای انضمامی–تاریخیِ خاص هر جامعه، شرایط پیشبرد مبارزه در آن کشور را تعیین میکنند، روشن است که آموزهها و دستاوردهای مبارزاتی «جنبش کارگران بیزمین» (MST) در برزیل مستقیماً در جوامعی مثل آلمان یا #ایران قابل کاربست نیستند. با این همه، نظام سرمایهداری خصلتها و روندهای جهانشمولی دارد که درسآموزی کارگران و ستمدیدگانِ جوامع مختلف از مبارزات یکدیگر را ضروری میسازد. بههمین دلیل، آنچه از انترناسیونالیسم کارگری و مبارزات جهانی و همبستهی ضدسرمایهداری میشناسیم، پیش از هرچیز در گروِ این درسآموزیهای متقابل است.{توفیق در پیریزیِ همبستگی و حمایتهای انترناسیونالیستی و برپایی سازمانهای جهانیِ مشترک، وابسته به رشد مبارزات در هر یک از این جوامع است، که خود نیازمند بازخوانی مستمر تجارب یکدیگر است}.
اما برای اینکه خوانندهی متأثر از فراز و فرودهای حاد جامعهی ایران ارتباط معنادارتری با مضمون این گفتگو برقرار کند، شاید بتوان متن حاضر را در پرتو تأمل در یک پرسش باز و تعیینکننده برای وضعیت کنونیِ ایران خوانش کرد؛ و آن اینکه: گسترش روزافزون جمعیت تهیدستان و حاشیهنشینان شهری و روستایی را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ و مهمتر آنکه: مبارزات جاری و بالقوه در این حوزه چه نسبتی با سیاست طبقاتی رادیکال مییابند؟
درک فشردهی من آن است که رشد مشهود این پدیدهْ پیامدیست از روندهای همپیوند پرولتریزهسازی و سلب مالکیت در سرمایهداری متاخر، که بهطور فزآیندهای به طرد و محرومسازی و حاشیهراندگی میانجامند؛ و بههمین اعتبار، این جمعیت فراگیر را میباید همچون نمودهایی از چهرهی ناهمگون پرولتاریای عصر حاضر بازشناسی کرد (شرح مفصلتر این دیدگاه در متن دیگری آمده است). اما بهنظر نمیرسد که چنین دیدگاهی دربارهی جایگاه طبقاتی تهیدستان، در فضای فکری چپ ایران مقبولیت وسیعی داشته باشد*. یعنی رویکرد غالب، تأکید بر تمایزگذاری میان طبقهی کارگر و تهیدستان شهری و روستاییست. با این همه، دستکم تجربهی بلندمدت «جنبش کارگران بیزمین» در برزیل مؤید آن است که جنبش تودهای تهیدستان نهفقط بخش مهمی از پیکار طبقاتی کارگران است، بلکه میتواند و میباید سازمانیافته و ضدسرمایهدارانه باشد.
▪️ادامهی مطلب را در وبسایت کارگاه دیالکتیک بخوانید:
https://kaargaah.net/?p=1216
#جنبش_تهیدستان
#کار_تودهای
#سیاست_از_پایین
#سازماندهی
#تجارب_جهانی_سازماندهی
#مبارزات_ضدسرمایهداری
#سیاست_طبقاتی_رادیکال
@kdialectic
@bidarzani
نقطهی شروعِ مبارزه، ضرورت است!
⚪️ گفتگو با دِبورا نونِس Débora Nunes
از اعضای سازماندهندهی «جنبش کارگران بیزمین» - برزیل
✍🏽 ترجمه: امین حصوری
در جریان یک نشست آموزشی حول موضوع ملزومات «سیاست از پایین» (تلویحا: «کار تودهای»)، که تابستان ۲۰۲۱ توسط چند گروه سیاسی فعال در این حوزه – در آلمان– برگزار گردید، از یکی از #زنان_سازماندهنده ی «جنبش کارگران بیزمین» (برزیل) دعوت شد تا بهطور آنلاین در این نشست شرکت نماید و تجارب مبارزاتی خویش در کار تودهای و فرآیند سازمانیابی فرودستان را با شرکتکنندگان در میان بگذارد. متن پیش رو ترجمهی همین گفتگوی زنده است.
از آنجا که زمینههای انضمامی–تاریخیِ خاص هر جامعه، شرایط پیشبرد مبارزه در آن کشور را تعیین میکنند، روشن است که آموزهها و دستاوردهای مبارزاتی «جنبش کارگران بیزمین» (MST) در برزیل مستقیماً در جوامعی مثل آلمان یا #ایران قابل کاربست نیستند. با این همه، نظام سرمایهداری خصلتها و روندهای جهانشمولی دارد که درسآموزی کارگران و ستمدیدگانِ جوامع مختلف از مبارزات یکدیگر را ضروری میسازد. بههمین دلیل، آنچه از انترناسیونالیسم کارگری و مبارزات جهانی و همبستهی ضدسرمایهداری میشناسیم، پیش از هرچیز در گروِ این درسآموزیهای متقابل است.{توفیق در پیریزیِ همبستگی و حمایتهای انترناسیونالیستی و برپایی سازمانهای جهانیِ مشترک، وابسته به رشد مبارزات در هر یک از این جوامع است، که خود نیازمند بازخوانی مستمر تجارب یکدیگر است}.
اما برای اینکه خوانندهی متأثر از فراز و فرودهای حاد جامعهی ایران ارتباط معنادارتری با مضمون این گفتگو برقرار کند، شاید بتوان متن حاضر را در پرتو تأمل در یک پرسش باز و تعیینکننده برای وضعیت کنونیِ ایران خوانش کرد؛ و آن اینکه: گسترش روزافزون جمعیت تهیدستان و حاشیهنشینان شهری و روستایی را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ و مهمتر آنکه: مبارزات جاری و بالقوه در این حوزه چه نسبتی با سیاست طبقاتی رادیکال مییابند؟
درک فشردهی من آن است که رشد مشهود این پدیدهْ پیامدیست از روندهای همپیوند پرولتریزهسازی و سلب مالکیت در سرمایهداری متاخر، که بهطور فزآیندهای به طرد و محرومسازی و حاشیهراندگی میانجامند؛ و بههمین اعتبار، این جمعیت فراگیر را میباید همچون نمودهایی از چهرهی ناهمگون پرولتاریای عصر حاضر بازشناسی کرد (شرح مفصلتر این دیدگاه در متن دیگری آمده است). اما بهنظر نمیرسد که چنین دیدگاهی دربارهی جایگاه طبقاتی تهیدستان، در فضای فکری چپ ایران مقبولیت وسیعی داشته باشد*. یعنی رویکرد غالب، تأکید بر تمایزگذاری میان طبقهی کارگر و تهیدستان شهری و روستاییست. با این همه، دستکم تجربهی بلندمدت «جنبش کارگران بیزمین» در برزیل مؤید آن است که جنبش تودهای تهیدستان نهفقط بخش مهمی از پیکار طبقاتی کارگران است، بلکه میتواند و میباید سازمانیافته و ضدسرمایهدارانه باشد.
▪️ادامهی مطلب را در وبسایت کارگاه دیالکتیک بخوانید:
https://kaargaah.net/?p=1216
#جنبش_تهیدستان
#کار_تودهای
#سیاست_از_پایین
#سازماندهی
#تجارب_جهانی_سازماندهی
#مبارزات_ضدسرمایهداری
#سیاست_طبقاتی_رادیکال
@kdialectic
@bidarzani
📌جنبش معلمان در پیوند با مسائل دختران دانشآموز
🟣 پرونده ویژهی گفتگو با زنان معلم (بخش دوم)
#بیدارزنی: در ماههای اخیر جنبش معلمان به یکی از پر تحرکترین اعتراضات عمومی تبدیل شده است. به نظر میرسد خواستههای این جنبش به تدریج رو به خواستههایی فراتر از مطالبات معیشتی میرود. بخشی از مطالبات این جنبش ناظر بر حقوق دانشآموزان است. مطالبه اصلی در این زمینه دفاع از #آموزش_رایگان و حق برخورداری از آموزش باکیفیت و عادلانه برای تمام دانشآموزان در سراسر ایران با تاکید بر دانشآموزان طبقه کارگر بهخصوص در نقاط محروم ایران است.
محرومیت از آموزش رایگان به بازماندگی از تحصیل کودکان منجر میشود که تاثیر بهسزایی در #کودک_همسری و #کار_کودکان دارد.
در همین راستا با خانم اعظم عابدینی (بازنشسته از تهران) و خانمها کوکب بداغی پگاه و مریم محمدی (شاغل از خوزستان و کردستان) به گفتگو نشستهایم. از آنها پرسیدیم چه رابطهای میان خواستههای جنبش معلمان با مسائل دانشآموزان از جمله آموزش مسائل جنسی، بازماندگی از تحصیل و ازدواج کودکان وجود دارد. آنها در پاسخ، ضمن اشاره به مسائل دختران دانشآموز از جمله ازدواج کودکان و نقش #آموزشهای_ایدئولوژیک در گسترش آن، به تفاوتهای مشکلات دانشآموزان در مناطق مختلف به لحاظ محرومیت منطقهای، اشاره کردند.
از متن:
▪️یکی دیگر از مسائلی که در چند سال گذشته، تاثیرات ویرانگری بر جای گذاشته، مسئلهی بازماندگی از تحصیل دانشآموزان بوده است. در تجربه شما و شنیدههایتان از معلمان دیگر، چقدر محرومیت از تحصیل در میان دخترانْ جدی است؟ این بازماندگی از تحصیل بیشتر به چه دلیل بوده و چه نتایجی داشته است؟ مواجهه مدرسه به عنوان نهادی که در این زمینه بیشترین ارتباط را دارد چگونه بوده است؟ چقدر این مسئله در خواستههای معلمان مطرح شده است؟
⚪️_ اعظم عابدینی: در بحث تحصیل و آموزش دو مسئله داریم؛ یک، بازماندگان از تحصیل و دو، ترک تحصیلکردهها که مجموع اینها عدد قابل ملاحظهای است و پیرو آن مطالبه آموزش رایگان (آموزش عمومی _تا پایان متوسطه) را در بین مطالبات معلمان مطرح کرده است. مطالبهی آموزش رایگان، بیش از سایر مسائل که اسم بردید، در بین معلمان مطرح بوده است. به عنوان یک جامعهی آماری کوچک به مدرسهای که در آن حضور داشتم اشاره میکنم. مدیر مدرسه و مشاور در طی یک سال و نیم تحصیل مجازی، اعلام میکردند که روزبهروز به تعداد دخترانی که ترک تحصیل میکنند، اضافه میشود. دلیلش هم این است که اکثرا در آپارتمانهای کوچک ۵۰ متری زندگی میکنند. پنج یا شش نفر هستند و بچه میخواهد آموزش مجازی داشته باشد. گوشی هوشمند ندارند و مسائل قرنطینه در خانه هم هست. همهی اینها فشارهایی بوده که به خانواده وارد شده و به ناچار فرزندشان ترک تحصیل کرده.
همکاران شاغل من اعلام میکنند که بسیاری از بچههای هفده یا هجده ساله الان دارند سرکار میروند. بعضیها همزمان هم کار میکنند و هم درس میخوانند. بعضیها هم بیخیال درس و مدرسه میشوند که کمکخرج خانواده باشند. خودم در چندین کلاسی که سال گذشته داشتم، خیلی از شاگردها در جواب عدم حضورشان در کلاس و حاضر و غایبها میگفتند خانم ببخشید، ما الان سرکاریم. اینها همان بچههایی هستند که لاجرم درس برایشان شده اولویت دوم زندگی. خودِ تحصیل میتواند روند آگاهی را بهخصوص در بین دانشآموزان دختر بالا ببرد. در نظر بگیرید یک دختر هفده ساله الان فقط باید فکر پیدا کردن کار و درآمد باشد.
⚪️_ پگاه بداغی: معلمان نگران تفاوت طبقاتی هستند. نگران کودکان بازمانده از تحصیل، عدم اجرای اصول مغفول ماندهی قانون اساسی، آموزشهای سطحی و یکجانبهی کتب درسی هستند. آنها نگران کیفیت پایین آموزشی و نابرابری جنسیتی در کتب درسی، و حذف شخصیتهای تاثیرگذاری مثل سردار بیبی مریم و سردار اسعد در قیام مشروطه از کتب درسی هستند. من خودم معلمی هستم که در منطقهی محروم ایذه، تدریس میکنم. منطقهای که روستاهای صعبالعبور دارد. مناطقی که آموزش و پرورش عشایری دارند. که من خودم مدتی در این مناطق تدریس کردم و با مشکلاتشان آشنا هستم. از فرسودگی مدارس بگذریم، جاهایی در شهر من و منطقهی من وجود دارد که اصلا چیزی به اسم «ساختمان» که تبدیل به مدرسه شود، وجود ندارد. گاها مدارسِ کپرنشین هستند و یا نهایتا از کانکس استفاده میشود. پس طبیعیست که خواستهی معلم و دانشآموز در این مناطق به نسبت شهری مثل تهران، متفاوت باشد.
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44030
@bidarzani
🟣 پرونده ویژهی گفتگو با زنان معلم (بخش دوم)
#بیدارزنی: در ماههای اخیر جنبش معلمان به یکی از پر تحرکترین اعتراضات عمومی تبدیل شده است. به نظر میرسد خواستههای این جنبش به تدریج رو به خواستههایی فراتر از مطالبات معیشتی میرود. بخشی از مطالبات این جنبش ناظر بر حقوق دانشآموزان است. مطالبه اصلی در این زمینه دفاع از #آموزش_رایگان و حق برخورداری از آموزش باکیفیت و عادلانه برای تمام دانشآموزان در سراسر ایران با تاکید بر دانشآموزان طبقه کارگر بهخصوص در نقاط محروم ایران است.
محرومیت از آموزش رایگان به بازماندگی از تحصیل کودکان منجر میشود که تاثیر بهسزایی در #کودک_همسری و #کار_کودکان دارد.
در همین راستا با خانم اعظم عابدینی (بازنشسته از تهران) و خانمها کوکب بداغی پگاه و مریم محمدی (شاغل از خوزستان و کردستان) به گفتگو نشستهایم. از آنها پرسیدیم چه رابطهای میان خواستههای جنبش معلمان با مسائل دانشآموزان از جمله آموزش مسائل جنسی، بازماندگی از تحصیل و ازدواج کودکان وجود دارد. آنها در پاسخ، ضمن اشاره به مسائل دختران دانشآموز از جمله ازدواج کودکان و نقش #آموزشهای_ایدئولوژیک در گسترش آن، به تفاوتهای مشکلات دانشآموزان در مناطق مختلف به لحاظ محرومیت منطقهای، اشاره کردند.
از متن:
▪️یکی دیگر از مسائلی که در چند سال گذشته، تاثیرات ویرانگری بر جای گذاشته، مسئلهی بازماندگی از تحصیل دانشآموزان بوده است. در تجربه شما و شنیدههایتان از معلمان دیگر، چقدر محرومیت از تحصیل در میان دخترانْ جدی است؟ این بازماندگی از تحصیل بیشتر به چه دلیل بوده و چه نتایجی داشته است؟ مواجهه مدرسه به عنوان نهادی که در این زمینه بیشترین ارتباط را دارد چگونه بوده است؟ چقدر این مسئله در خواستههای معلمان مطرح شده است؟
⚪️_ اعظم عابدینی: در بحث تحصیل و آموزش دو مسئله داریم؛ یک، بازماندگان از تحصیل و دو، ترک تحصیلکردهها که مجموع اینها عدد قابل ملاحظهای است و پیرو آن مطالبه آموزش رایگان (آموزش عمومی _تا پایان متوسطه) را در بین مطالبات معلمان مطرح کرده است. مطالبهی آموزش رایگان، بیش از سایر مسائل که اسم بردید، در بین معلمان مطرح بوده است. به عنوان یک جامعهی آماری کوچک به مدرسهای که در آن حضور داشتم اشاره میکنم. مدیر مدرسه و مشاور در طی یک سال و نیم تحصیل مجازی، اعلام میکردند که روزبهروز به تعداد دخترانی که ترک تحصیل میکنند، اضافه میشود. دلیلش هم این است که اکثرا در آپارتمانهای کوچک ۵۰ متری زندگی میکنند. پنج یا شش نفر هستند و بچه میخواهد آموزش مجازی داشته باشد. گوشی هوشمند ندارند و مسائل قرنطینه در خانه هم هست. همهی اینها فشارهایی بوده که به خانواده وارد شده و به ناچار فرزندشان ترک تحصیل کرده.
همکاران شاغل من اعلام میکنند که بسیاری از بچههای هفده یا هجده ساله الان دارند سرکار میروند. بعضیها همزمان هم کار میکنند و هم درس میخوانند. بعضیها هم بیخیال درس و مدرسه میشوند که کمکخرج خانواده باشند. خودم در چندین کلاسی که سال گذشته داشتم، خیلی از شاگردها در جواب عدم حضورشان در کلاس و حاضر و غایبها میگفتند خانم ببخشید، ما الان سرکاریم. اینها همان بچههایی هستند که لاجرم درس برایشان شده اولویت دوم زندگی. خودِ تحصیل میتواند روند آگاهی را بهخصوص در بین دانشآموزان دختر بالا ببرد. در نظر بگیرید یک دختر هفده ساله الان فقط باید فکر پیدا کردن کار و درآمد باشد.
⚪️_ پگاه بداغی: معلمان نگران تفاوت طبقاتی هستند. نگران کودکان بازمانده از تحصیل، عدم اجرای اصول مغفول ماندهی قانون اساسی، آموزشهای سطحی و یکجانبهی کتب درسی هستند. آنها نگران کیفیت پایین آموزشی و نابرابری جنسیتی در کتب درسی، و حذف شخصیتهای تاثیرگذاری مثل سردار بیبی مریم و سردار اسعد در قیام مشروطه از کتب درسی هستند. من خودم معلمی هستم که در منطقهی محروم ایذه، تدریس میکنم. منطقهای که روستاهای صعبالعبور دارد. مناطقی که آموزش و پرورش عشایری دارند. که من خودم مدتی در این مناطق تدریس کردم و با مشکلاتشان آشنا هستم. از فرسودگی مدارس بگذریم، جاهایی در شهر من و منطقهی من وجود دارد که اصلا چیزی به اسم «ساختمان» که تبدیل به مدرسه شود، وجود ندارد. گاها مدارسِ کپرنشین هستند و یا نهایتا از کانکس استفاده میشود. پس طبیعیست که خواستهی معلم و دانشآموز در این مناطق به نسبت شهری مثل تهران، متفاوت باشد.
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/44030
@bidarzani
بیدارزنی
جنبش معلمان در پیوند با مسائل دختران دانشآموز - بیدارزنی
گفتگو با جمعی از معلمان در رابطه با پیوند خواستههای جنبش معلمان با مسائل دانشآموزان دختر از جمله ازدواج کودکان و بازماندگی از تحصیل
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟣 اعتراضات دزفول، امشب چهارشنبه ۲۱ اردیبهشتماه
علیرغم اختلال و قطعی اینترنت در شهرهای خوزستان، بازداشت بیش از ۳۰نفر از معترضان در سوسنگرد و شناسایی معترضین در شهر ایذه، مردم دزفول در اعتراض به گرانیهای سرسامآور به خیابانها آمدند. همچنین ورودی شوشتر و جراحی توسط معترضین بسته شده است.
گرانیهای اعمال شده طی سالهای گذشته، سبد معیشت خانوار کارگری را به حداقل رسانده است و به افزایش اخیرِ قیمت نان، ماکارونی و دارو، محدود نمیشود.
⚫️ بنا بر گزارش «خبرگزاری انتخاب» و شرح دستورالعمل «ستاد تنظیم بازار» از فردا پنجشنبه ۲۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۱، افزایش قیمتهای جدید روغن، لبنیات، مرغ و تخممرغ نیز اعمال خواهد شد.
افزایش ۲۵ درصدیِ آتی در حوزهی مسکن، افزایش حمل و نقل و نرخ کرایههای شهری، تبعات ناشی از گرانی ۳۰۰ درصدی سوخت طی ۲ سال گذشته و حالا تحمیل فقر مطلق بر سفرههای مردم، در کنار سرکوب حداکثری فعالان تشکلهای صنفی و بازداشتهای پی در پی، مواردی انگشتشمار از وضعیت مردمی است که برای حقِ #آب، #نان، #کار، #آزادی و #حق_تعیین_سرنوشت خود، به خیابانها میآیند.
▪️ ویدئو از صفحهی اینستاگرام ۱۵۰۰ تصویر
@bidarzani
علیرغم اختلال و قطعی اینترنت در شهرهای خوزستان، بازداشت بیش از ۳۰نفر از معترضان در سوسنگرد و شناسایی معترضین در شهر ایذه، مردم دزفول در اعتراض به گرانیهای سرسامآور به خیابانها آمدند. همچنین ورودی شوشتر و جراحی توسط معترضین بسته شده است.
گرانیهای اعمال شده طی سالهای گذشته، سبد معیشت خانوار کارگری را به حداقل رسانده است و به افزایش اخیرِ قیمت نان، ماکارونی و دارو، محدود نمیشود.
⚫️ بنا بر گزارش «خبرگزاری انتخاب» و شرح دستورالعمل «ستاد تنظیم بازار» از فردا پنجشنبه ۲۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۱، افزایش قیمتهای جدید روغن، لبنیات، مرغ و تخممرغ نیز اعمال خواهد شد.
افزایش ۲۵ درصدیِ آتی در حوزهی مسکن، افزایش حمل و نقل و نرخ کرایههای شهری، تبعات ناشی از گرانی ۳۰۰ درصدی سوخت طی ۲ سال گذشته و حالا تحمیل فقر مطلق بر سفرههای مردم، در کنار سرکوب حداکثری فعالان تشکلهای صنفی و بازداشتهای پی در پی، مواردی انگشتشمار از وضعیت مردمی است که برای حقِ #آب، #نان، #کار، #آزادی و #حق_تعیین_سرنوشت خود، به خیابانها میآیند.
▪️ ویدئو از صفحهی اینستاگرام ۱۵۰۰ تصویر
@bidarzani
Forwarded from پریستار
بيدارزنى
Photo
🔵 نقش پرستاری در پیشبرد مباحث #برابری_جنسیتی و #حقوق_اقلیتها
تاریخچه #مبارزات_پرستاری در بسیاری از زمینهها با تاریخچه #مبارزات_زنان و اقلیتها برای برابری، همپوشانی دارد. #پرستاری_مدرن به مبارزه علیه ساختارهای اجتماعیِ محدودکننده، ظالمانه و ناعادلانه پرداخته است. بسیاری از موانع و محدودیتهایی که #پرستاران در دورهای که اغلب پرستاران را #زنان تشکیل میدادند با آنها مواجه بودند با دیگر زنان مشترک بود. هرچند در برخی از حوزهها پرستاران تجربه متفاوتی داشتند.
در دورهای که بسیاری از زنان حق کار کردن در خارج از خانه را نداشتند، #زنان_پرستار در بیرون از خانه کار میکردند و به مراقبت از مردان غریبه میپرداختند.
زنان پرستار برای #حق_رای زنان، برای قوانین #کار_کودکان، برای #رفاه_کارگران کارخانهها، برای #حق_دسترسی همگان به #واکسیناسیون، برای دسترسی به وسایل پیشگیری از #بارداری به مبارزه پرداختند. برای ۱۵۰ سال پرستاری بهطور ذاتی، عملی و حتی #سیاسی موضوعی #فمینیستی بوده است. در #آمریکا پرستاران در مارس ۱۹۱۳ با لباس پرستاری در راهپیمایی بزرگ حق رای زنان در واشنگتن دی سی شرکت کردند.
پرستاران از #کانادا، انگلیس و نروژ به آنها پیوستند. این راهپیمایی مورد حمله #نیروهای_پلیس قرار گرفت و در آن ۳۰۰ زن مجروح شدند.
در آمریکا پرستاری مدرن در قرن نوزدهم و با حمایت زنان ثروتمند که قصد کمک رساندن به بیمارستانهای نظامی را داشتند آغاز شد. در آن زمان بسیاری از پزشکان با آموزش پرستاری به زنان با این توجیه که آموزش پرستاری برآلت منتسب به زنان تاثیر میگذارد و زنان را از رسالت حیاتیشان که همان زاد و ولد است بازمیدارد، مخالفت کردند. آنها میگفتند زنان با آموزش پرستاری دیگر مانند گذشته مطیع و رام نخواهند بود.
در آن دوره بسیاری از رهبران #جنبش_پرستاری مجرد ماندند. آنها میدانستند با ازدواج، جامعه آنها را وادار به ترک حرفهشان میکند و پس از ازدواج تحت قیومیت همسرانشان در خواهند آمد و به لحاظ قانونی دیگر شخصیت حقوقی مستقلی نخواهند داشت.
اخلاق حرفهای پرستاری موجب شده است که پرستاران همیشه بابت #بیعدالتی های ساختاری که نه فقط پرستاران که تمام افراد یا گروههایی که به لحاظ اجتماعی به حاشیه رانده شدهاند را تحت تاثیر قرار میدهد، ابراز نگرانی کنند. اخلاق پرستاری همواره فضایی را برای مخالفت با انجام رفتارهای غیراخلاقی مانند #سقط_جنین_اجباری یا خوراندن اجباری غذا به زندانیان به وجود آورده است.
@pareestar
تاریخچه #مبارزات_پرستاری در بسیاری از زمینهها با تاریخچه #مبارزات_زنان و اقلیتها برای برابری، همپوشانی دارد. #پرستاری_مدرن به مبارزه علیه ساختارهای اجتماعیِ محدودکننده، ظالمانه و ناعادلانه پرداخته است. بسیاری از موانع و محدودیتهایی که #پرستاران در دورهای که اغلب پرستاران را #زنان تشکیل میدادند با آنها مواجه بودند با دیگر زنان مشترک بود. هرچند در برخی از حوزهها پرستاران تجربه متفاوتی داشتند.
در دورهای که بسیاری از زنان حق کار کردن در خارج از خانه را نداشتند، #زنان_پرستار در بیرون از خانه کار میکردند و به مراقبت از مردان غریبه میپرداختند.
زنان پرستار برای #حق_رای زنان، برای قوانین #کار_کودکان، برای #رفاه_کارگران کارخانهها، برای #حق_دسترسی همگان به #واکسیناسیون، برای دسترسی به وسایل پیشگیری از #بارداری به مبارزه پرداختند. برای ۱۵۰ سال پرستاری بهطور ذاتی، عملی و حتی #سیاسی موضوعی #فمینیستی بوده است. در #آمریکا پرستاران در مارس ۱۹۱۳ با لباس پرستاری در راهپیمایی بزرگ حق رای زنان در واشنگتن دی سی شرکت کردند.
پرستاران از #کانادا، انگلیس و نروژ به آنها پیوستند. این راهپیمایی مورد حمله #نیروهای_پلیس قرار گرفت و در آن ۳۰۰ زن مجروح شدند.
در آمریکا پرستاری مدرن در قرن نوزدهم و با حمایت زنان ثروتمند که قصد کمک رساندن به بیمارستانهای نظامی را داشتند آغاز شد. در آن زمان بسیاری از پزشکان با آموزش پرستاری به زنان با این توجیه که آموزش پرستاری برآلت منتسب به زنان تاثیر میگذارد و زنان را از رسالت حیاتیشان که همان زاد و ولد است بازمیدارد، مخالفت کردند. آنها میگفتند زنان با آموزش پرستاری دیگر مانند گذشته مطیع و رام نخواهند بود.
در آن دوره بسیاری از رهبران #جنبش_پرستاری مجرد ماندند. آنها میدانستند با ازدواج، جامعه آنها را وادار به ترک حرفهشان میکند و پس از ازدواج تحت قیومیت همسرانشان در خواهند آمد و به لحاظ قانونی دیگر شخصیت حقوقی مستقلی نخواهند داشت.
اخلاق حرفهای پرستاری موجب شده است که پرستاران همیشه بابت #بیعدالتی های ساختاری که نه فقط پرستاران که تمام افراد یا گروههایی که به لحاظ اجتماعی به حاشیه رانده شدهاند را تحت تاثیر قرار میدهد، ابراز نگرانی کنند. اخلاق پرستاری همواره فضایی را برای مخالفت با انجام رفتارهای غیراخلاقی مانند #سقط_جنین_اجباری یا خوراندن اجباری غذا به زندانیان به وجود آورده است.
@pareestar
Forwarded from نقد
▫️ مارکسیسم و کار غیررسمی
نوشتهی: توماس بارنز
ترجمهی: فرزانه راجی
11 ژوئن 2022
🔸 پژوهشگرانِ متأثر از مارکسیسم کوشیدهاند تا با مسئلهی افزایش نیروی کار در بخش غیررسمیِ اقتصاد دستوپنجه نرم کنند. مفهوم «نیروی کار غیررسمی» برای تعدیل و بهچالش کشیدنِ این ایدهی تاکنون بحثانگیز بهکار رفته است که سرمایهداری «گورکنان» خود را میآفریند. نظریهپردازان معاصر در واکنش به افزایش نیروی کارِ غیررسمی دست به بازبینی ارتباطِ بین رشد سرمایهداری، پرولتاریاییشدن و استراتژی سیاسی زدهاند.
🔸 این مقاله بهطور انتقادی نمونههایی اصلی از چگونهگی تلاش این متفکران رادیکال برای بهروزرسانی و تقویت تحلیل مارکسیستی را بررسی کرده و تلاش میکند آنها را در چارچوبی، برای تحلیلِ تغییرات در ترکیب نیروی کار ادغام کند. گرچه برخی از این بحثها گذشته از کشورهای فقیر به کشورهای ثروتمند نیز مربوط میشود، این مقاله عمدتاً بر جنوب جهان متمرکز است، جایی که اکثریت کارگران جهان زندگی میکنند. بخش اول مقاله طرحی کلی از دیدگاههای مارکس دربارهی شکلگیری طبقات را براساس جلد اول سرمایه ترسیم میکند. تفاوت این دیدگاهها با نظرات نظریهپردازان رادیکالی که به گسترش نیروی کار غیررسمی از دههی 1960 اشاره کردهاند، همچنین با واکنشهای مارکسیستی معاصر به نیروی کار غیررسمی، مقایسه میشود. پس از بررسی این تحولات، بخش دوم مقاله رویکردی گونهشناختی به نیرویکار در اقتصادی غیررسمی را، با تکیه بر بینشهای چن، چانگ، و باناجی تشریح میکند. بخش سوم به تشریح «شکلهای مختلف استثمار»ی میپردازد که در این گونهشناسی همانا کار بهشمار میآیند، و نمونههایی را در هر نوع و حوزههای پیچیدگی، همپوشانی و اصلاح بالقوه بررسی میکند. بخش پایانی، مقاله را خلاصه کرده و مجدداً بر ظرفیت بالقوهای تأکید میکند که کاربرد انتقادیِ ایدههای مارکس دربارهی تکوین طبقاتی میتواند در مورد مسئلهی گسترش نیروی کارغیررسمی در جنوب جهانی داشته باشد. هدف نوشتهی حاضر ارائهی یک راهنمای تحلیلی پایه برای انواع مختلف کار و اشتغال موجود در اقتصاد غیررسمی شهری معاصر است.
🔸 استدلال میشود که این رویکرد با سرمایه سازگار است که در آن مارکس روشی برای مقایسهی گرایشهای گستردهی تاریخی ایجاد کرد، در عین اینکه گرایشهای متناقض و شواهد متضاد را نیز بررسی کرده است. هدف این تلاش ایجاد چارچوبی تحلیلی است که هم بهلحاظ تجربی به تغییراتِ ساختار طبقه حساس باشد و هم بتواند بهطور بالقوه برای اصلاح گزارههای نظری زیربنایی مارکسیسم مورد استفاده قرار گیرد. این مقاله، چارچوب مذکور را با تفسیر هر نوع کارغیررسمی بهعنوان «شکلی از استثمار»، بنا میکند.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-30u
#توماس_بارنز #فرزانه_راجی
#مارکسیسم #مبارزه_طبقاتی #نیروی_کار #کار_غیررسمی
👇🏽
🖋@naghd_com
نوشتهی: توماس بارنز
ترجمهی: فرزانه راجی
11 ژوئن 2022
🔸 پژوهشگرانِ متأثر از مارکسیسم کوشیدهاند تا با مسئلهی افزایش نیروی کار در بخش غیررسمیِ اقتصاد دستوپنجه نرم کنند. مفهوم «نیروی کار غیررسمی» برای تعدیل و بهچالش کشیدنِ این ایدهی تاکنون بحثانگیز بهکار رفته است که سرمایهداری «گورکنان» خود را میآفریند. نظریهپردازان معاصر در واکنش به افزایش نیروی کارِ غیررسمی دست به بازبینی ارتباطِ بین رشد سرمایهداری، پرولتاریاییشدن و استراتژی سیاسی زدهاند.
🔸 این مقاله بهطور انتقادی نمونههایی اصلی از چگونهگی تلاش این متفکران رادیکال برای بهروزرسانی و تقویت تحلیل مارکسیستی را بررسی کرده و تلاش میکند آنها را در چارچوبی، برای تحلیلِ تغییرات در ترکیب نیروی کار ادغام کند. گرچه برخی از این بحثها گذشته از کشورهای فقیر به کشورهای ثروتمند نیز مربوط میشود، این مقاله عمدتاً بر جنوب جهان متمرکز است، جایی که اکثریت کارگران جهان زندگی میکنند. بخش اول مقاله طرحی کلی از دیدگاههای مارکس دربارهی شکلگیری طبقات را براساس جلد اول سرمایه ترسیم میکند. تفاوت این دیدگاهها با نظرات نظریهپردازان رادیکالی که به گسترش نیروی کار غیررسمی از دههی 1960 اشاره کردهاند، همچنین با واکنشهای مارکسیستی معاصر به نیروی کار غیررسمی، مقایسه میشود. پس از بررسی این تحولات، بخش دوم مقاله رویکردی گونهشناختی به نیرویکار در اقتصادی غیررسمی را، با تکیه بر بینشهای چن، چانگ، و باناجی تشریح میکند. بخش سوم به تشریح «شکلهای مختلف استثمار»ی میپردازد که در این گونهشناسی همانا کار بهشمار میآیند، و نمونههایی را در هر نوع و حوزههای پیچیدگی، همپوشانی و اصلاح بالقوه بررسی میکند. بخش پایانی، مقاله را خلاصه کرده و مجدداً بر ظرفیت بالقوهای تأکید میکند که کاربرد انتقادیِ ایدههای مارکس دربارهی تکوین طبقاتی میتواند در مورد مسئلهی گسترش نیروی کارغیررسمی در جنوب جهانی داشته باشد. هدف نوشتهی حاضر ارائهی یک راهنمای تحلیلی پایه برای انواع مختلف کار و اشتغال موجود در اقتصاد غیررسمی شهری معاصر است.
🔸 استدلال میشود که این رویکرد با سرمایه سازگار است که در آن مارکس روشی برای مقایسهی گرایشهای گستردهی تاریخی ایجاد کرد، در عین اینکه گرایشهای متناقض و شواهد متضاد را نیز بررسی کرده است. هدف این تلاش ایجاد چارچوبی تحلیلی است که هم بهلحاظ تجربی به تغییراتِ ساختار طبقه حساس باشد و هم بتواند بهطور بالقوه برای اصلاح گزارههای نظری زیربنایی مارکسیسم مورد استفاده قرار گیرد. این مقاله، چارچوب مذکور را با تفسیر هر نوع کارغیررسمی بهعنوان «شکلی از استثمار»، بنا میکند.
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-30u
#توماس_بارنز #فرزانه_راجی
#مارکسیسم #مبارزه_طبقاتی #نیروی_کار #کار_غیررسمی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
مارکسیسم و کار غیررسمی
نوشتهی: توماس بارنز ترجمهی: فرزانه راجی این مقاله چارچوبی را برای درک تنوع نیروی کارِ شاغل در بخش غیررسمی ایجاد کرده است. این رویکردِ گونهشناختی ابزاری برای اصلاح گزارههای اصلی نظریهی مارکسی…
بيدارزنى
Photo
🟣 فمینیسم و سیاست منابع اشتراکی
✍🏽 سیلویا فدریچی
مترجم: طلیعه حسینی
از متن: «حداقل از زمانی که زاپاتیستها در ۳۱ دسامبر ۱۹۹۳ زوکالو در سن کریستوبال د لاس کاساس را به تصرف خود درآوردند تا علیه قانون انحلال زمینهای اجیدوی مکزیک قیام کنند، مفهوم «منابع اشتراکی» میان چپهای رادیکال، چه در سطح بینالملل و چه در ایالات متحده، بر سر زبانها افتاد و بدل به مبنایی برای تلاقی آنارشیستها، مارکسیستها، سوسیالیستها، بومشناسان و اکوفمینیستها شد.
⚪️ دلایل بسیاری وجود دارد که چرا چنین ایدهی ظاهراً کهنی، به محور بحثهای سیاسی جنبشهای اجتماعی معاصر بدل شده است، اما دو دلیل به شکل بهخصوصی برجسته است. اولی افول الگوی دولتگرایانه از #انقلاب است، یعنی همان الگویی که دههها تلاشهای جنبشهای رادیکال را جهت ساخت جایگزینی برای سرمایهداری تضعیف میکرد. دیگری این است که تلاش نئولیبرالی برای تنزل هر فرمی از زندگی و دانش به منطق بازار، منجر به افزایش آگاهی ما در مورد خطرات زندگی در دنیایی شده است که در آن، جز از طریق ارتباطهای مالی، به دریاها، درختها، حیوانها و همنوعهایمان دسترسی نداریم. «حصارکشیهای جدید» دنیایی از اموال و روابط مشترک را آشکار کرد که پیش از اینکه در معرض تهدید خصوصیسازی قرار گیرند، بسیاری فکر میکردند منقرض شدهاند یا ارزشی ندارند. حصارکشیهای جدید به شکلی آیرونیک نشان داد که نه تنها منابع اشتراکی ناپدید نشدهاند، بلکه همواره فرمهای جدیدی از مشارکت اجتماعی در حال تولید هستند، همچون ساحتهایی از زندگی که پیش از این وجود نداشت مانند اینترنت.
⚪️ ایدهی منبع/منابع اشتراکی، در چنین بستری، جایگزینی منطقی و تاریخی ارائه میدهد هم برای اموال دولتی و شخصی و هم دولت و بازار، که ما را قادر میسازد تا این افسانهها را رد کنیم که نباید آنها را جزء امکانهای سیاسیمان بدانیم یا اینکه امکانهای سیاسیمان را تنها محدود به آنها بدانیم. این ایده همچنین بهعنوان مفهومی اتحادبخش، عملکردی ایدئولوژیک نیز یافته است که جامعهای مشارکتی را از پیش ترسیم میکند که چپ رادیکال همواره در تلاش برای خلق آن بوده است. با اینحال، علاوه بر تفاوتهای چشمگیر در تفسیرهای مختلف از این مفهوم، ابهاماتی نیز در آنها به چشم میخورد که اگر میخواهیم اصل منابع اشتراکی را به یک پروژهی سیاسی منسجم بدل کنیم باید ابتدا این ابهامات را برطرف سازیم.
⚪️ مثلاً اینکه اصلاً چهچیزی منبعی اشتراکی را برمیسازد؟ ما زمین، آب و هوای مشترک داریم، منابع دیجیتالی مشترک؛ حقوقی که کسب کردهایم (مانند مستمری تأمین اجتماعی)، زبان، کتابخانهها و میراث مشترک فرهنگهای گذشته همگی معمولاً بهمثابه منابعی اشتراکی توصیف میشوند. اما آیا همهی این منابع اشتراکی از نظر بالقوگیهای سیاسیشان با یکدیگر برابرند؟ آیا با یکدیگر قابل قیاسند؟ از کجا مطمئن شویم که آنها طرح وحدتی تحمیلی را در سر ندارند؟ و در نهایت، آیا باید در مورد «منابع اشتراکی» به صورت جمع حرف بزنیم یا مانند پیشنهاد مارکسیستهای خودمختارگرا، از «منبع اشتراکی» نام ببریم، مفهومی که از نظر آنها اشاره به روابطی اجتماعی دارد که مشخصه ی فرم مسلط تولید در عصر پسافوردی است.
▪️من در این مقاله با درنظرداشتن سؤالات بالا، از دیدگاهی فمینیستی به سیاست منابع اشتراکی مینگرم، دیدگاهی که در آن، «فمینیست» به منظری ارجاع دارد که مبارزاتی علیه #تبعیض_جنسی و #کار_بازتولیدی مضاعف آن را شکل داده است. کار بازتولیدی که همچون سنگ بنایی است که جامعه بر آن استوار است و هر الگویی از سازمان اجتماعی را باید از طریق آن محک زد. به نظر من مداخلهای فمینیستی، برای رسیدن به تعریف بهتر در مورد سیاست منابع اشتراکی و همچنین یافتن شرایطی برای بدلکردن این اصل به مبنای مبارزهای ضد سرمایهداری ضروری است. اما دو معضل عمده، اهمیت ویژهی این تلاشها را نشان میدهد».
#مارکسیسم_فمینیسم #اکوفمینیسم
#تبعات_نئولیبرالیسم
ادامهی متن را در وبسایت حلقهی تجریش بخوانید:
https://www.tajrishcircle.org/jou14/
@bidarzani
✍🏽 سیلویا فدریچی
مترجم: طلیعه حسینی
از متن: «حداقل از زمانی که زاپاتیستها در ۳۱ دسامبر ۱۹۹۳ زوکالو در سن کریستوبال د لاس کاساس را به تصرف خود درآوردند تا علیه قانون انحلال زمینهای اجیدوی مکزیک قیام کنند، مفهوم «منابع اشتراکی» میان چپهای رادیکال، چه در سطح بینالملل و چه در ایالات متحده، بر سر زبانها افتاد و بدل به مبنایی برای تلاقی آنارشیستها، مارکسیستها، سوسیالیستها، بومشناسان و اکوفمینیستها شد.
⚪️ دلایل بسیاری وجود دارد که چرا چنین ایدهی ظاهراً کهنی، به محور بحثهای سیاسی جنبشهای اجتماعی معاصر بدل شده است، اما دو دلیل به شکل بهخصوصی برجسته است. اولی افول الگوی دولتگرایانه از #انقلاب است، یعنی همان الگویی که دههها تلاشهای جنبشهای رادیکال را جهت ساخت جایگزینی برای سرمایهداری تضعیف میکرد. دیگری این است که تلاش نئولیبرالی برای تنزل هر فرمی از زندگی و دانش به منطق بازار، منجر به افزایش آگاهی ما در مورد خطرات زندگی در دنیایی شده است که در آن، جز از طریق ارتباطهای مالی، به دریاها، درختها، حیوانها و همنوعهایمان دسترسی نداریم. «حصارکشیهای جدید» دنیایی از اموال و روابط مشترک را آشکار کرد که پیش از اینکه در معرض تهدید خصوصیسازی قرار گیرند، بسیاری فکر میکردند منقرض شدهاند یا ارزشی ندارند. حصارکشیهای جدید به شکلی آیرونیک نشان داد که نه تنها منابع اشتراکی ناپدید نشدهاند، بلکه همواره فرمهای جدیدی از مشارکت اجتماعی در حال تولید هستند، همچون ساحتهایی از زندگی که پیش از این وجود نداشت مانند اینترنت.
⚪️ ایدهی منبع/منابع اشتراکی، در چنین بستری، جایگزینی منطقی و تاریخی ارائه میدهد هم برای اموال دولتی و شخصی و هم دولت و بازار، که ما را قادر میسازد تا این افسانهها را رد کنیم که نباید آنها را جزء امکانهای سیاسیمان بدانیم یا اینکه امکانهای سیاسیمان را تنها محدود به آنها بدانیم. این ایده همچنین بهعنوان مفهومی اتحادبخش، عملکردی ایدئولوژیک نیز یافته است که جامعهای مشارکتی را از پیش ترسیم میکند که چپ رادیکال همواره در تلاش برای خلق آن بوده است. با اینحال، علاوه بر تفاوتهای چشمگیر در تفسیرهای مختلف از این مفهوم، ابهاماتی نیز در آنها به چشم میخورد که اگر میخواهیم اصل منابع اشتراکی را به یک پروژهی سیاسی منسجم بدل کنیم باید ابتدا این ابهامات را برطرف سازیم.
⚪️ مثلاً اینکه اصلاً چهچیزی منبعی اشتراکی را برمیسازد؟ ما زمین، آب و هوای مشترک داریم، منابع دیجیتالی مشترک؛ حقوقی که کسب کردهایم (مانند مستمری تأمین اجتماعی)، زبان، کتابخانهها و میراث مشترک فرهنگهای گذشته همگی معمولاً بهمثابه منابعی اشتراکی توصیف میشوند. اما آیا همهی این منابع اشتراکی از نظر بالقوگیهای سیاسیشان با یکدیگر برابرند؟ آیا با یکدیگر قابل قیاسند؟ از کجا مطمئن شویم که آنها طرح وحدتی تحمیلی را در سر ندارند؟ و در نهایت، آیا باید در مورد «منابع اشتراکی» به صورت جمع حرف بزنیم یا مانند پیشنهاد مارکسیستهای خودمختارگرا، از «منبع اشتراکی» نام ببریم، مفهومی که از نظر آنها اشاره به روابطی اجتماعی دارد که مشخصه ی فرم مسلط تولید در عصر پسافوردی است.
▪️من در این مقاله با درنظرداشتن سؤالات بالا، از دیدگاهی فمینیستی به سیاست منابع اشتراکی مینگرم، دیدگاهی که در آن، «فمینیست» به منظری ارجاع دارد که مبارزاتی علیه #تبعیض_جنسی و #کار_بازتولیدی مضاعف آن را شکل داده است. کار بازتولیدی که همچون سنگ بنایی است که جامعه بر آن استوار است و هر الگویی از سازمان اجتماعی را باید از طریق آن محک زد. به نظر من مداخلهای فمینیستی، برای رسیدن به تعریف بهتر در مورد سیاست منابع اشتراکی و همچنین یافتن شرایطی برای بدلکردن این اصل به مبنای مبارزهای ضد سرمایهداری ضروری است. اما دو معضل عمده، اهمیت ویژهی این تلاشها را نشان میدهد».
#مارکسیسم_فمینیسم #اکوفمینیسم
#تبعات_نئولیبرالیسم
ادامهی متن را در وبسایت حلقهی تجریش بخوانید:
https://www.tajrishcircle.org/jou14/
@bidarzani
🟣 مواجههی رادیکال با خانهداری
✍🏽 زهره اسدپور
#بیدارزنی : از متن: «راهحلهای مختلفی برای بهبود شرایط زنان خانهدار و یا به طور کلی حل مساله کار خانگی ارائه میشود. جلب مشارکت مردان در انجام امور خانه و یا پرداخت دستمزد به زنان خانهدار دو راهحل معروف برای این مسالهاند که در ادامه به آنها میپردازیم و میگوییم که چرا این دو راهحل، پاسخی رادیکال به مساله کارخانگی و زنان خانهدار نمیدهد.
تردیدی نیست که زنانه کردن کار خانگی در خدمت فرودستسازی بیشتر زنان است و باید با آن مقابله کرد. از این رو جلب مشارکت مردان در کار خانگی در جهت کم کردن بار کار خانگی برای زنان است و از این رو بسیار ضروری و ارزشمند. اما توقف در این نقطه و ندیدن ارتباط میان کار خانگی و جامعهی سرمایهداری و نقشی که کار خانگی و خانهداری در ابقای سرمایهداری دارد، تقلیل مساله کار خانگی به موضوعی میان زنان و مردان است که نقش جامعه را نادیده میگیرد.
پرداخت دستمزد به زنان خانهدار نیز گرچه گامی در جهت به رسمیت شناختن ارزش تولیدی کار خانگی است؛ اما به جای اینکه در جهت کوچک کردن یا محو کار خانگی باشد آن را تثبیت میکند و پاسخی برای اشکالات متعدد این کار، از جمله انجام آن در تنهایی و بدون روابط ارگانیک با دیگر کارگران، نیست. پاسخ رادیکال به مساله زنان خانهدار، نباید نقش جامعه سرمایهداری را نادیده بگیرد و باید بتواند نگاه سودانگارانه به کار خانگی را نیز به چالش بکشد.
پاسخ رادیکال به مساله کار خانگی در درجه اول کوچکتر کردن کار خانگی از طریق اجتماعی کردن آن است. بسیاری از مسئولیتهای زنان خانهدار در اصل مسئولیتهای اجتماع است. وظایفی چون آموزش کودکان یا خدمات مراقبتی از بیماران و سالمندان از حیطهی وظایف خانگی باید خارج شوند. به عبارت سادهتر، تمام آموزش کودکان باید در مدارس رایگان و با کیفیت انجام بگیرد و هیچ وظیفهی تکمیلیای بر دوش مادران در این مورد نباید باشد. آموزش و پرورش رایگان باید به سنین پیش از دبستان نیز کشیده شود...»
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45182
#روزجهانی_کارگر
#زنان_خانهدار #کار_خانگی #استثمار_و_سرمایهداری
@bidarzani
✍🏽 زهره اسدپور
#بیدارزنی : از متن: «راهحلهای مختلفی برای بهبود شرایط زنان خانهدار و یا به طور کلی حل مساله کار خانگی ارائه میشود. جلب مشارکت مردان در انجام امور خانه و یا پرداخت دستمزد به زنان خانهدار دو راهحل معروف برای این مسالهاند که در ادامه به آنها میپردازیم و میگوییم که چرا این دو راهحل، پاسخی رادیکال به مساله کارخانگی و زنان خانهدار نمیدهد.
تردیدی نیست که زنانه کردن کار خانگی در خدمت فرودستسازی بیشتر زنان است و باید با آن مقابله کرد. از این رو جلب مشارکت مردان در کار خانگی در جهت کم کردن بار کار خانگی برای زنان است و از این رو بسیار ضروری و ارزشمند. اما توقف در این نقطه و ندیدن ارتباط میان کار خانگی و جامعهی سرمایهداری و نقشی که کار خانگی و خانهداری در ابقای سرمایهداری دارد، تقلیل مساله کار خانگی به موضوعی میان زنان و مردان است که نقش جامعه را نادیده میگیرد.
پرداخت دستمزد به زنان خانهدار نیز گرچه گامی در جهت به رسمیت شناختن ارزش تولیدی کار خانگی است؛ اما به جای اینکه در جهت کوچک کردن یا محو کار خانگی باشد آن را تثبیت میکند و پاسخی برای اشکالات متعدد این کار، از جمله انجام آن در تنهایی و بدون روابط ارگانیک با دیگر کارگران، نیست. پاسخ رادیکال به مساله زنان خانهدار، نباید نقش جامعه سرمایهداری را نادیده بگیرد و باید بتواند نگاه سودانگارانه به کار خانگی را نیز به چالش بکشد.
پاسخ رادیکال به مساله کار خانگی در درجه اول کوچکتر کردن کار خانگی از طریق اجتماعی کردن آن است. بسیاری از مسئولیتهای زنان خانهدار در اصل مسئولیتهای اجتماع است. وظایفی چون آموزش کودکان یا خدمات مراقبتی از بیماران و سالمندان از حیطهی وظایف خانگی باید خارج شوند. به عبارت سادهتر، تمام آموزش کودکان باید در مدارس رایگان و با کیفیت انجام بگیرد و هیچ وظیفهی تکمیلیای بر دوش مادران در این مورد نباید باشد. آموزش و پرورش رایگان باید به سنین پیش از دبستان نیز کشیده شود...»
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45182
#روزجهانی_کارگر
#زنان_خانهدار #کار_خانگی #استثمار_و_سرمایهداری
@bidarzani
بیدارزنی
اجتماعی کردن کار خانگی - مواجههی رادیکال با خانهداری - زهره اسدپور - بیدارزنی
پاسخ رادیکال به خانهداری، کوچک کردن آن از طریق اجتماعی کردن کار خانگی و پرداخت بیمهی بیکاری و حرفهآموزی و جذب زنان در بازار کار است.
🟣 #بیدارزنی: برساختن زن خانهدار تحصیلکرده در ایران
✍🏽 نویسنده: افسانه نجمآبادی
✍🏽 برگردان: زهره اسدپور
از متن: «ترجمهی این مقاله، به سالها پیش و جستجویی جمعی برای دریافتن رابطهی میان جنسیت و ملیت، باز میگردد. این که چگونه در هنگامهی مشروطه و خیزش مردمی برای برساختن ایران مدرن، مسالهی زن، صورتبندی و به شكل زن خانهدار تحصیلکرده، در خدمت ایدهی پیشرفت قرار میگیرد، به خوبی در این مقاله بحث و بررسی شده است. انتشار این ترجمه، در این هنگامه، که طرح مسالهی زن، طلایهدار درافکندن طرحی جدید از ایران شده است، در حد خود، تاکیدی است برپیشینهی پیوند مسالهی زن با ایدهی پیشرفت. (توضیح مترجم)
⚪️ برساختن زن خانهدار تحصیلکرده در ایران
از میان مطالبی که این سالها دربارهی زنان خاورمیانه در آغاز قرن بیستم نوشته شده شماری توجه داشتهاند که در این دوره موضوع مادری و همسری، بهویژه ساماندهی آن به مدد راهنماهای علوم خانهداری، در مباحث مربوط به مفهوم «زن» اهمیت محوری داشته است. خواه گفته شود زنان خود این فرایند مدرنسازی و علمیکردن را برای بالا بردن منزلتشان در جامعه به کار بستند، یا بگویند این فرایند کارمایههای فمینیستیِ ممکن برای بیداری زنان را مهار و بیاثر کرد، یا حتی علمیشدن را فرایندی انضباطی و سامانبخش بدانند که استادانه زنانگی مدرنی در تقابل کامل با زنانگی سنتی پدید آورد، در هر صورت هیچ یک از این استدلالها توجه کافی به تغییرات مهمی ندارند که مفاهیم مادری و همسری از سر گذراندند تا این گفتمان را به وجود آورند....»
#ژن_ژیان_ئازادی #جنبش_زنان
#کار_خانگی #تبعیض_سیستماتیک
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46145/
@bidarzani
✍🏽 نویسنده: افسانه نجمآبادی
✍🏽 برگردان: زهره اسدپور
از متن: «ترجمهی این مقاله، به سالها پیش و جستجویی جمعی برای دریافتن رابطهی میان جنسیت و ملیت، باز میگردد. این که چگونه در هنگامهی مشروطه و خیزش مردمی برای برساختن ایران مدرن، مسالهی زن، صورتبندی و به شكل زن خانهدار تحصیلکرده، در خدمت ایدهی پیشرفت قرار میگیرد، به خوبی در این مقاله بحث و بررسی شده است. انتشار این ترجمه، در این هنگامه، که طرح مسالهی زن، طلایهدار درافکندن طرحی جدید از ایران شده است، در حد خود، تاکیدی است برپیشینهی پیوند مسالهی زن با ایدهی پیشرفت. (توضیح مترجم)
⚪️ برساختن زن خانهدار تحصیلکرده در ایران
از میان مطالبی که این سالها دربارهی زنان خاورمیانه در آغاز قرن بیستم نوشته شده شماری توجه داشتهاند که در این دوره موضوع مادری و همسری، بهویژه ساماندهی آن به مدد راهنماهای علوم خانهداری، در مباحث مربوط به مفهوم «زن» اهمیت محوری داشته است. خواه گفته شود زنان خود این فرایند مدرنسازی و علمیکردن را برای بالا بردن منزلتشان در جامعه به کار بستند، یا بگویند این فرایند کارمایههای فمینیستیِ ممکن برای بیداری زنان را مهار و بیاثر کرد، یا حتی علمیشدن را فرایندی انضباطی و سامانبخش بدانند که استادانه زنانگی مدرنی در تقابل کامل با زنانگی سنتی پدید آورد، در هر صورت هیچ یک از این استدلالها توجه کافی به تغییرات مهمی ندارند که مفاهیم مادری و همسری از سر گذراندند تا این گفتمان را به وجود آورند....»
#ژن_ژیان_ئازادی #جنبش_زنان
#کار_خانگی #تبعیض_سیستماتیک
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46145/
@bidarzani
بیدارزنی
برساختن زن خانهدار تحصیلکرده در ایران - بیدارزنی
افسانه نجم آبادی در این مقاله نشان میدهد که چطور مفهوم زن مدرن به عنوان زن خانهدار تحصیلکرده به نفع مدرنیته به کار گرفته شد.
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
بيدارزنى
Photo
تصویر حیرتانگیزی که میبینید، مربوط است به مراسم استقبال دانشآموزانِ یک مدرسه از #علیرضا_فیروزفر شهردارِ #زنجان.
بدون هیچگونه تعارفی دانشآموزان/کودکانِ را پیشِ پایِ یک مرد زنستیز وادار به تعظیم و تقدیم گل کردهاند؛ بازسازیِ کاملِ بدویترین مناسکِ بیعت با نرِ مسلطِ قبیله.
🔺این مناسکِ تحقیرآمیز دقیقا آنروی سکهی توحشِ گشتاپوی شریعت در خیابانها برای لت و پار کردنِ زنانیست که گردن به فرامینِ نرِ کبیر/رهبرِ حقیر نمینهند. انتقامِ رذیلانهایست از دخترانِ دانشآموز که در جریان قیام #زن_زندگی_آزادی کلِ ایدئولوژی مذهبی حاکم را لگدمال کرده و مدارس را به سنگر رسواسازیِ پادشاهِ عریان تبدیل کردند.
🔺این دقیقا همان "چیز"یست که حاکمیت جمهوری اسلامی از زن میخواهد. حاکمیتی که با مخدوش رتوریکهای ضدِ سرمایهداری از جمله مبارزه با #کالاسازی_زنان، خود زن را چیزی بیش از یک باربیِ اسلامیزهشده نمیخواهد؛ باربیای کفنپیچشده در حجاب اسلامی، غایب از صحنهی کنشگری اجتماعی، مطیع و تحتِ انقیاد و در یک کلام، ماشینِ معاشقه و تولید مثل برای امتِ شیعه-آریایی.
🔺در قاموسِ زنستیزان، تهی کردن زنان از سوژگی یعنی خودِ تکریم: زن بهمثابهی مادرِ زایندهی نیروی کار ارزانقیمت و البته که سرباز رایگان برای جنگآوری و دفاع از منافع غارتگران. هرجا که حاکمِ مذهبی گفت: "خواستار تکریم زنانیم" یعنی خواهانِ انسانزدایی کامل از زن هستیم. #اولین_رید فمینیست مارکسیست بهدرستی گفته بود که:
"تقدس و تحقیرِ اجتماعی، دو روی همان سکهی محرومیتِ اجتماعی زنان در جامعهی طبقاتی هستند."
#زن_ستیزی #خشونت_علیه_زنان #انقیاد_زنان #تبعیض_سیستماتیک #کار_خانگی #استثمار_مضاعف #باربی_اسلامی #زن_زندگی_آزادی
@Blackfishvoice1
بدون هیچگونه تعارفی دانشآموزان/کودکانِ را پیشِ پایِ یک مرد زنستیز وادار به تعظیم و تقدیم گل کردهاند؛ بازسازیِ کاملِ بدویترین مناسکِ بیعت با نرِ مسلطِ قبیله.
🔺این مناسکِ تحقیرآمیز دقیقا آنروی سکهی توحشِ گشتاپوی شریعت در خیابانها برای لت و پار کردنِ زنانیست که گردن به فرامینِ نرِ کبیر/رهبرِ حقیر نمینهند. انتقامِ رذیلانهایست از دخترانِ دانشآموز که در جریان قیام #زن_زندگی_آزادی کلِ ایدئولوژی مذهبی حاکم را لگدمال کرده و مدارس را به سنگر رسواسازیِ پادشاهِ عریان تبدیل کردند.
🔺این دقیقا همان "چیز"یست که حاکمیت جمهوری اسلامی از زن میخواهد. حاکمیتی که با مخدوش رتوریکهای ضدِ سرمایهداری از جمله مبارزه با #کالاسازی_زنان، خود زن را چیزی بیش از یک باربیِ اسلامیزهشده نمیخواهد؛ باربیای کفنپیچشده در حجاب اسلامی، غایب از صحنهی کنشگری اجتماعی، مطیع و تحتِ انقیاد و در یک کلام، ماشینِ معاشقه و تولید مثل برای امتِ شیعه-آریایی.
🔺در قاموسِ زنستیزان، تهی کردن زنان از سوژگی یعنی خودِ تکریم: زن بهمثابهی مادرِ زایندهی نیروی کار ارزانقیمت و البته که سرباز رایگان برای جنگآوری و دفاع از منافع غارتگران. هرجا که حاکمِ مذهبی گفت: "خواستار تکریم زنانیم" یعنی خواهانِ انسانزدایی کامل از زن هستیم. #اولین_رید فمینیست مارکسیست بهدرستی گفته بود که:
"تقدس و تحقیرِ اجتماعی، دو روی همان سکهی محرومیتِ اجتماعی زنان در جامعهی طبقاتی هستند."
#زن_ستیزی #خشونت_علیه_زنان #انقیاد_زنان #تبعیض_سیستماتیک #کار_خانگی #استثمار_مضاعف #باربی_اسلامی #زن_زندگی_آزادی
@Blackfishvoice1
Forwarded from نقد
▫️ «مارکسیسم در مقابل اخلاقگرایی»
▫️ تحلیلی مارکسیستی از روسپیگری
18 سپتامبر 2024
نوشتهی: هلن وارد
ترجمهی: فرزانه راجی
🔸 «روسپیگری فقط بیان خاصی از روسپیگری جهانیِ کارگر است.» این نقلقول از مارکس ممکن است این تصور را پدید آورد که روسپیگری موضوعی نسبتاً سرراست و روشنی برای سوسیالیستها است. اما برعکس نشانگر چالشی واقعی برای مواضع چپ است: از حمایت از سرکوب و الغای روسپیگری از سویی تا جرمزدایی و سازماندهی اتحادیه از سوی دیگر. بخش زیادی از بحثهای کنونی حول این موضوع میچرخد که آیا واقعاً میتوان روسپیگری را کار دانست یا بهتر است آن را شکلی از خشونت علیه زنان تلقی کرد.
🔸 این دو موضع به استراتژیهای کاملاً متضادی منجر میشوند. اگر روسپیگری کار است، پس مبارزه برای خودسازماندهی و حقوق بخش مهمی از پاسخ سوسیالیستی است. از سوی دیگر، اگر روسپیگری خشونت و بردگی است، شرکتکنندگان قربانیانی هستند که نیاز به نجات دارند. کاتلین بری، سازماندهندهی کنفرانس بینالمللی فمینیستی پیرامون قاچاق در 1983، هنگامی که از بحث و گفتوگو با فعالِ کارگرِ جنسی مارگو سنت جیمز خودداری کرد، با این استدلال که «کنفرانس فمینیستی است و از نهاد روسپیگری حمایت نمیکند»، دیدگاه دوم را بیان کرد.… «بحث دربارهی بردهداری جنسی با زنان روسپی مناسب نیست.»
🔸 جولی بیندل، نویسنده، نیز این دیدگاه را تکرار کرده و در نوشتهاش دربارهی تصمیم اتحادیهی سراسری کارگری در انگلستان (GMB) برای راهاندازی شعبهای برای کارگرانجنسی استدلال میکند: «چطور یک اتحادیه از یک سو میتواند علیه خشونت بر زنان مبارزه کند، اما در همان زمان آن را به اتحادیه تبدیل کند؟ به جای اینکه جامعه وانمود کند روسپیگری یک انتخابِ شغلی است، باید آن را بهخاطر آنچه هست ــ خشونت علیه زنان ــ افشا کند. اتحادیهسازی نمیتواند از زنان در این صنعتِ پست محافظت کند.»
🔸 هلن وارد در این مقاله استدلال میکند که کسانی که روسپیگری را صرفاً به عنوان خشونت علیه زنان میبینند، ویژگیهای اساسی ستم بر زنان در نظام سرمایهداری را درک نمیکنند...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4ij
#هلن_وارد #فرزانه_راجی
#کار_بیگانه #کارگران_جنسی #صنعت_سکس
#فمینیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ تحلیلی مارکسیستی از روسپیگری
18 سپتامبر 2024
نوشتهی: هلن وارد
ترجمهی: فرزانه راجی
🔸 «روسپیگری فقط بیان خاصی از روسپیگری جهانیِ کارگر است.» این نقلقول از مارکس ممکن است این تصور را پدید آورد که روسپیگری موضوعی نسبتاً سرراست و روشنی برای سوسیالیستها است. اما برعکس نشانگر چالشی واقعی برای مواضع چپ است: از حمایت از سرکوب و الغای روسپیگری از سویی تا جرمزدایی و سازماندهی اتحادیه از سوی دیگر. بخش زیادی از بحثهای کنونی حول این موضوع میچرخد که آیا واقعاً میتوان روسپیگری را کار دانست یا بهتر است آن را شکلی از خشونت علیه زنان تلقی کرد.
🔸 این دو موضع به استراتژیهای کاملاً متضادی منجر میشوند. اگر روسپیگری کار است، پس مبارزه برای خودسازماندهی و حقوق بخش مهمی از پاسخ سوسیالیستی است. از سوی دیگر، اگر روسپیگری خشونت و بردگی است، شرکتکنندگان قربانیانی هستند که نیاز به نجات دارند. کاتلین بری، سازماندهندهی کنفرانس بینالمللی فمینیستی پیرامون قاچاق در 1983، هنگامی که از بحث و گفتوگو با فعالِ کارگرِ جنسی مارگو سنت جیمز خودداری کرد، با این استدلال که «کنفرانس فمینیستی است و از نهاد روسپیگری حمایت نمیکند»، دیدگاه دوم را بیان کرد.… «بحث دربارهی بردهداری جنسی با زنان روسپی مناسب نیست.»
🔸 جولی بیندل، نویسنده، نیز این دیدگاه را تکرار کرده و در نوشتهاش دربارهی تصمیم اتحادیهی سراسری کارگری در انگلستان (GMB) برای راهاندازی شعبهای برای کارگرانجنسی استدلال میکند: «چطور یک اتحادیه از یک سو میتواند علیه خشونت بر زنان مبارزه کند، اما در همان زمان آن را به اتحادیه تبدیل کند؟ به جای اینکه جامعه وانمود کند روسپیگری یک انتخابِ شغلی است، باید آن را بهخاطر آنچه هست ــ خشونت علیه زنان ــ افشا کند. اتحادیهسازی نمیتواند از زنان در این صنعتِ پست محافظت کند.»
🔸 هلن وارد در این مقاله استدلال میکند که کسانی که روسپیگری را صرفاً به عنوان خشونت علیه زنان میبینند، ویژگیهای اساسی ستم بر زنان در نظام سرمایهداری را درک نمیکنند...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-4ij
#هلن_وارد #فرزانه_راجی
#کار_بیگانه #کارگران_جنسی #صنعت_سکس
#فمینیسم
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
«مارکسیسم در مقابل اخلاقگرایی»
تحلیلی مارکسیستی از روسپیگری نوشتهی: هلن وارد ترجمهی: فرزانه راجی قتل اخیر پنج زن در سافک، آسیبپذیری کارگران جنسی را برجسته کرده است. هلن وارد استدلال میکند که کسانی که آن را صرفاً به عنوان خش…