بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی : سومین خودسوزی زنان ارومیه ظرف یک ماه گذشته
روز یکشنبه، ۵ دیماه، «زهرا صابری» ساکن روستای قونی برادوست ارومیه به دلیل اختلافات خانوادگی، دست به خودسوزی زد و جان خود را از دست داد. در تاریخ ۱۲ و ۴ آذرماه نیز «کبار صحت»، ساکن روستای گردوان ارومیه و صاحب ۳ فرزند و «ژاله صحراپیما» ۲۰ ساله و ساکن زیوه ارومیه هر دو خودسوزی کرده و جان باختند.
درست در آذرماه سال گذشته، دو دختر جوان ۱۵ و ۱۶ ساله ساکن ارومیه در پی خودسوزی جان خود را از دست دادند. «روناک عزیزوند»، کودک همسری بود که در ۱۴ سالگی وادار به ازدواج شد و «زهرا اسماعیلی» شانزده ساله و ساکن روستای باوان ارومیه، به دلیل مشکلات خانوادگی اقدام به خودسوزی کرد.
▪️کثرت و تعدد خودسوزی زنان در استانهای غربی و خاصه ایلام، همواره ذیل «اپیدمیولوژی خودسوزی زنان» قرار گرفته و بررسی شده است. اما چنین فراگیریای بیش از جامعهی آماری، نیازمند بررسی دقیق خشونتهای خانگی، نگاه ناموسی بر زنان و همپوشانی جنسیت، فقر و طبقه بر علل خودسوزی زنان است. تمامی موارد خودسوزی یک ماه گذشته تحت عنوان «اختلافات خانوادگی» رستهبندی شده است، چنین رویکردی، ابعاد هر یک از وجوه خشونت، فقر و تبعیض را در لایهای از ابهام قرار میدهد و ابعاد سیاسی و اجتماعی خودسوزی زنان را به مشکلاتی خانوادگی در سطح آمارهای کلان، تقلیل میدهد.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
روز یکشنبه، ۵ دیماه، «زهرا صابری» ساکن روستای قونی برادوست ارومیه به دلیل اختلافات خانوادگی، دست به خودسوزی زد و جان خود را از دست داد. در تاریخ ۱۲ و ۴ آذرماه نیز «کبار صحت»، ساکن روستای گردوان ارومیه و صاحب ۳ فرزند و «ژاله صحراپیما» ۲۰ ساله و ساکن زیوه ارومیه هر دو خودسوزی کرده و جان باختند.
درست در آذرماه سال گذشته، دو دختر جوان ۱۵ و ۱۶ ساله ساکن ارومیه در پی خودسوزی جان خود را از دست دادند. «روناک عزیزوند»، کودک همسری بود که در ۱۴ سالگی وادار به ازدواج شد و «زهرا اسماعیلی» شانزده ساله و ساکن روستای باوان ارومیه، به دلیل مشکلات خانوادگی اقدام به خودسوزی کرد.
▪️کثرت و تعدد خودسوزی زنان در استانهای غربی و خاصه ایلام، همواره ذیل «اپیدمیولوژی خودسوزی زنان» قرار گرفته و بررسی شده است. اما چنین فراگیریای بیش از جامعهی آماری، نیازمند بررسی دقیق خشونتهای خانگی، نگاه ناموسی بر زنان و همپوشانی جنسیت، فقر و طبقه بر علل خودسوزی زنان است. تمامی موارد خودسوزی یک ماه گذشته تحت عنوان «اختلافات خانوادگی» رستهبندی شده است، چنین رویکردی، ابعاد هر یک از وجوه خشونت، فقر و تبعیض را در لایهای از ابهام قرار میدهد و ابعاد سیاسی و اجتماعی خودسوزی زنان را به مشکلاتی خانوادگی در سطح آمارهای کلان، تقلیل میدهد.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 افزایش ۲۶ درصدی زنان «خود سرپرست» در کشور: ۹۳ هزار زن سرپرست خانوار، تنها در سیستان و بلوچستان
زهرا ابراهیمی، مدیرکل دفتر امور زنان و خانواده استانداری سیستان و بلوچستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا گفته است که گزارش آمارهای رسمی در ارتباط با زنان سرپرست خانوار نشان میدهد که در دهههای اخیر تعداد خانوار دارای سرپرست زن افزایش حدود ۸، ۲۶ درصدی داشته است و سیستان و بلوچستان با ۱، ۲۰ درصد بیشترین زنان گروه یاد شده را به خود اختصاص داده است، سیستان و بلوچستان ۹۳ هزار زن خود سرپرست دارد.
به گفته ابراهیمی به طور کلی جمعیت فعال زن سرپرست خانوار رشد ۶، ۲۳ درصدی داشته و جمعیت شاغل زنان خانوار نیز در بازه مذکور با رشد ۱، ۲۳ درصدی همراه بوده است.
او محوریترین دلیل به گسترش شمار زنان سرپرست خانوار را، توسعه نیافتگی فراگیر منطقه دانسته و گفته درحقیقت این «فقر» است که توانمندی زنان را در مواجهه با مسایل معیشتی با مشکل روبرو ساخته است. سیاری از زنان استان به ویژه ساکنان روستاها و سکونتگاههای حاشیهای به دلیل فقدان تحصیلات دانشگاهی و مهارتهای زندگی و همچنین شغل مناسب از امنیت مالی بیبهره بوده و در تامین اصلیترین مایحتاج زندگی خود به شوهرانشان وابستگی شدید دارند و مسایلی نظیر اعتیاد و... به چالش های پیرامون آنان دامن زده است. همچنین پاندمی کرونا نیز محدودیت های این گروه از زنان را بیشتر کرده و با تغییر مناسبات اجتماعی و اقتصادی متاثر از این بحران، زنان سیستان و بلوچستان برای امرار معاش با مشکلات زیادی روبرو شده است.
ابراهیمی گفته: «این گروه از زنان اغلب با عوامل آسیبزایی همچون تبعیضات فرهنگی، ضعف دسترسی به فرصتهای شغلی، بیسوادی یا کمسوادی، نداشتن درآمد مستمر و مشکلات روحی و روانی مواجهند».
او ثبت نشدن رسمی ازدواج های سنتی و شرعی را از مشکلات دیگر در این زمینه خوانده و گفته این گونه ازدواجها بار مضاعفی را بر دوش زنان خواهد گذاشت چرا که اکثریت کسانی که به صورت سنتی ازدواج میکنند از دهکهای پایین درآمدی جامعه هستند و علاوه بر اینکه بد سرپرست «تلقی میشوند»، در صورت طلاق یا فوت همسر، باز هم از منظر قانونی هیچ گونه حقوقی نخواهند داشت.
ازدواج زنان با مردان غیر ایرانی در استانهای مرزی که فقر اقتصادی از عمده دلایل آن است نیر باعث میشود که زنان از هیچ گونه حقوقی برخوردار نشوند و با فوت یا ترک همسر سرپرستی زندگی و کودکانی که شناسنامه ندارند بر عهده آنها باقی میماند.
سیستان و بلوچستان جزو چهار استان نخست کشور در تعداد ازدواج دختران در سنین پایین است، که علاوه بر این که پدیده کودک مادری را رقم میزند، در صورت ترک همسر، سن زنان خود سرپرست را به زیر ۲۰ سال می رساند که خود مقدمهای برای افزایش مشکلات این گروه از زنان است.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#تبعیض_سیستماتیک
@bidarzani
زهرا ابراهیمی، مدیرکل دفتر امور زنان و خانواده استانداری سیستان و بلوچستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا گفته است که گزارش آمارهای رسمی در ارتباط با زنان سرپرست خانوار نشان میدهد که در دهههای اخیر تعداد خانوار دارای سرپرست زن افزایش حدود ۸، ۲۶ درصدی داشته است و سیستان و بلوچستان با ۱، ۲۰ درصد بیشترین زنان گروه یاد شده را به خود اختصاص داده است، سیستان و بلوچستان ۹۳ هزار زن خود سرپرست دارد.
به گفته ابراهیمی به طور کلی جمعیت فعال زن سرپرست خانوار رشد ۶، ۲۳ درصدی داشته و جمعیت شاغل زنان خانوار نیز در بازه مذکور با رشد ۱، ۲۳ درصدی همراه بوده است.
او محوریترین دلیل به گسترش شمار زنان سرپرست خانوار را، توسعه نیافتگی فراگیر منطقه دانسته و گفته درحقیقت این «فقر» است که توانمندی زنان را در مواجهه با مسایل معیشتی با مشکل روبرو ساخته است. سیاری از زنان استان به ویژه ساکنان روستاها و سکونتگاههای حاشیهای به دلیل فقدان تحصیلات دانشگاهی و مهارتهای زندگی و همچنین شغل مناسب از امنیت مالی بیبهره بوده و در تامین اصلیترین مایحتاج زندگی خود به شوهرانشان وابستگی شدید دارند و مسایلی نظیر اعتیاد و... به چالش های پیرامون آنان دامن زده است. همچنین پاندمی کرونا نیز محدودیت های این گروه از زنان را بیشتر کرده و با تغییر مناسبات اجتماعی و اقتصادی متاثر از این بحران، زنان سیستان و بلوچستان برای امرار معاش با مشکلات زیادی روبرو شده است.
ابراهیمی گفته: «این گروه از زنان اغلب با عوامل آسیبزایی همچون تبعیضات فرهنگی، ضعف دسترسی به فرصتهای شغلی، بیسوادی یا کمسوادی، نداشتن درآمد مستمر و مشکلات روحی و روانی مواجهند».
او ثبت نشدن رسمی ازدواج های سنتی و شرعی را از مشکلات دیگر در این زمینه خوانده و گفته این گونه ازدواجها بار مضاعفی را بر دوش زنان خواهد گذاشت چرا که اکثریت کسانی که به صورت سنتی ازدواج میکنند از دهکهای پایین درآمدی جامعه هستند و علاوه بر اینکه بد سرپرست «تلقی میشوند»، در صورت طلاق یا فوت همسر، باز هم از منظر قانونی هیچ گونه حقوقی نخواهند داشت.
ازدواج زنان با مردان غیر ایرانی در استانهای مرزی که فقر اقتصادی از عمده دلایل آن است نیر باعث میشود که زنان از هیچ گونه حقوقی برخوردار نشوند و با فوت یا ترک همسر سرپرستی زندگی و کودکانی که شناسنامه ندارند بر عهده آنها باقی میماند.
سیستان و بلوچستان جزو چهار استان نخست کشور در تعداد ازدواج دختران در سنین پایین است، که علاوه بر این که پدیده کودک مادری را رقم میزند، در صورت ترک همسر، سن زنان خود سرپرست را به زیر ۲۰ سال می رساند که خود مقدمهای برای افزایش مشکلات این گروه از زنان است.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#تبعیض_سیستماتیک
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 خودسوزی؛ نمایش اعتراض زنان به وضع موجود
اغلب زنانی که خودسوزی کردهاند جوان و قربانی کودکهمسری بودند
آمارهای سالهای اخیر سازمان پزشکی قانونی نشان میدهد که تعداد زنانی که با خودسوزی به زندگی خود پایان میدهند افزایش یافته است بهطوریکه گفته شده در موارد منجر به فوت خودکشی زنان، سهم خودسوزی از ۶۹ درصد بیشتر است.
▪️خودسوزی زنان که پیش از این بارها در نوار مرزی استانهای غربی و جنوب غربی ایران خبرساز شده بود, این بار به شهرستان ارومیه رسیده است. در یک ماه گذشته سه زن جوان در مرکز استان آذربایجان غربی با خودسوزی به زندگی خود پایان دادند. آخرین آنها #زهرا_صابری بود زنی جوان اهل روستای «قونی» از توابع شهرستان ارومیه که گفته شد به دلیل «اختلافات خانوادگی» خودکشی کرد. پیش از او نیز #کبار_صحت و #ژاله_صحراپیما در آذرماه خودسوزی کرده بودند. کمی پیش تر نیز #فاطمه_علیپور و #روناک_عزیزوند با همین روش به زندگی خود پایان دادند. همه آنان جوان بودند و اغلب قربانی کودکهمسری.
▪️پس از خودسوزی و مرگ روناک عزیزوند در آذرماه سال ۱۳۹۹ یکی از نزدیکانش به رسانههای داخلی ایران گفت که او در ۱۴ سالگی ازدواج کرده بود و به دلیل اختلاف و مشاجره با همسرش اقدام به خودسوزی کرد. زندگی روناک، شباهت زیادی به زندگی دیگر قربانیان خودسوزی در مناطق محروم و روستایی ایران دارد.
از محل زندگی روناک در روستایی از توابع ارومیه تا شهرستان #دیشموک واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد، ساعتها راه است اما زنان این مناطق به خاطر دردها و رنجهای مشترک قرابتی دیرین با هم دارند.
▪️سال ۱۳۹۸ نیز خودسوزی سریالی زنان در روستاهای اطراف دیشموک خبرساز شد بهطوریکه در شش ماه نخست این سال بیش از ۱۱ مورد خودسوزی زنان در این منطقه اتفاق افتاد. نام یکی از قربانیان ثریا بود، دختری که در ۱۱ سالگی با پسر ۱۲ سالهای ازدواج کرد و به دلیل اختلافهای بسیار با همسرش خود را به آتش کشید.
یکی دیگر از قربانیان نیز زنی باردار بود که خود را هفت روز پیش از به دنیا آمدن فرزندش سوزاند. اغلب زنانی که خودسوزی کردند ۱۴ تا ۱۷ سال سن داشتند و کودکهمسر بودند و به دلیل اختلافهای خانوادگی، مسائل ناموسی و ازدواجهای اجباری به زندگی خود پایان دادند.
یکی از زنان ساکن شهرستان دیشموک درباره چرایی خودسوزی زنان همشهریاش به روزنامه ایران گفته بود: «اینجا همه زنان از بس کتک میخورند خودشان را میسوزانند. همه این روستاهای اطراف از چنین زنانی پر است.» سلمان بینا عضو شورای شهر دیشموک نیز گفته بود که اغلب زنانی که خودسوزی میکنند ترک تحصیل کردهاند و با مشکلاتی همچون فقر، بیکاری، نبود مدرسه و خوابگاههای دخترانه دستوپنجه میکنند.
خودسوزی، یکی از قدیمیترین روشهای خودکشی است که از سالها پیش در مناطق روستایی و محروم ایران بهخصوص استانهای غربی و جنوب غربی رواج داشته است اما آمارهای سالهای اخیر سازمان پزشکی قانونی نشان میدهد که تعداد زنانی که با خودسوزی به زندگی خود پایان میدهند افزایش یافته است بهطوریکه گفته شده در موارد منجر به فوت خودکشی زنان، سهم خودسوزی از ۶۹ درصد بیشتر است.
یافتههای یک کار مطالعاتی با عنوان «تعیین شیوع روشهای فیزیکی مورداستفاده برای خودکشی در ایران» که در سال ۱۳۹۲ انجام شد نیز حاکی از آن است که بیشترین شیوع خودسوزی به ترتیب در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، ایلام و خراسان جنوبی بوده است. این پژوهش نشان میدهد که خودکشی از طریق خودسوزی در ایران از کشورهای آفریقایی مثل زیمباوه و آفریقای جنوبی بیشتر است.
منبع: زمانه
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
اغلب زنانی که خودسوزی کردهاند جوان و قربانی کودکهمسری بودند
آمارهای سالهای اخیر سازمان پزشکی قانونی نشان میدهد که تعداد زنانی که با خودسوزی به زندگی خود پایان میدهند افزایش یافته است بهطوریکه گفته شده در موارد منجر به فوت خودکشی زنان، سهم خودسوزی از ۶۹ درصد بیشتر است.
▪️خودسوزی زنان که پیش از این بارها در نوار مرزی استانهای غربی و جنوب غربی ایران خبرساز شده بود, این بار به شهرستان ارومیه رسیده است. در یک ماه گذشته سه زن جوان در مرکز استان آذربایجان غربی با خودسوزی به زندگی خود پایان دادند. آخرین آنها #زهرا_صابری بود زنی جوان اهل روستای «قونی» از توابع شهرستان ارومیه که گفته شد به دلیل «اختلافات خانوادگی» خودکشی کرد. پیش از او نیز #کبار_صحت و #ژاله_صحراپیما در آذرماه خودسوزی کرده بودند. کمی پیش تر نیز #فاطمه_علیپور و #روناک_عزیزوند با همین روش به زندگی خود پایان دادند. همه آنان جوان بودند و اغلب قربانی کودکهمسری.
▪️پس از خودسوزی و مرگ روناک عزیزوند در آذرماه سال ۱۳۹۹ یکی از نزدیکانش به رسانههای داخلی ایران گفت که او در ۱۴ سالگی ازدواج کرده بود و به دلیل اختلاف و مشاجره با همسرش اقدام به خودسوزی کرد. زندگی روناک، شباهت زیادی به زندگی دیگر قربانیان خودسوزی در مناطق محروم و روستایی ایران دارد.
از محل زندگی روناک در روستایی از توابع ارومیه تا شهرستان #دیشموک واقع در استان کهگیلویه و بویراحمد، ساعتها راه است اما زنان این مناطق به خاطر دردها و رنجهای مشترک قرابتی دیرین با هم دارند.
▪️سال ۱۳۹۸ نیز خودسوزی سریالی زنان در روستاهای اطراف دیشموک خبرساز شد بهطوریکه در شش ماه نخست این سال بیش از ۱۱ مورد خودسوزی زنان در این منطقه اتفاق افتاد. نام یکی از قربانیان ثریا بود، دختری که در ۱۱ سالگی با پسر ۱۲ سالهای ازدواج کرد و به دلیل اختلافهای بسیار با همسرش خود را به آتش کشید.
یکی دیگر از قربانیان نیز زنی باردار بود که خود را هفت روز پیش از به دنیا آمدن فرزندش سوزاند. اغلب زنانی که خودسوزی کردند ۱۴ تا ۱۷ سال سن داشتند و کودکهمسر بودند و به دلیل اختلافهای خانوادگی، مسائل ناموسی و ازدواجهای اجباری به زندگی خود پایان دادند.
یکی از زنان ساکن شهرستان دیشموک درباره چرایی خودسوزی زنان همشهریاش به روزنامه ایران گفته بود: «اینجا همه زنان از بس کتک میخورند خودشان را میسوزانند. همه این روستاهای اطراف از چنین زنانی پر است.» سلمان بینا عضو شورای شهر دیشموک نیز گفته بود که اغلب زنانی که خودسوزی میکنند ترک تحصیل کردهاند و با مشکلاتی همچون فقر، بیکاری، نبود مدرسه و خوابگاههای دخترانه دستوپنجه میکنند.
خودسوزی، یکی از قدیمیترین روشهای خودکشی است که از سالها پیش در مناطق روستایی و محروم ایران بهخصوص استانهای غربی و جنوب غربی رواج داشته است اما آمارهای سالهای اخیر سازمان پزشکی قانونی نشان میدهد که تعداد زنانی که با خودسوزی به زندگی خود پایان میدهند افزایش یافته است بهطوریکه گفته شده در موارد منجر به فوت خودکشی زنان، سهم خودسوزی از ۶۹ درصد بیشتر است.
یافتههای یک کار مطالعاتی با عنوان «تعیین شیوع روشهای فیزیکی مورداستفاده برای خودکشی در ایران» که در سال ۱۳۹۲ انجام شد نیز حاکی از آن است که بیشترین شیوع خودسوزی به ترتیب در استانهای کهگیلویه و بویراحمد، ایلام و خراسان جنوبی بوده است. این پژوهش نشان میدهد که خودکشی از طریق خودسوزی در ایران از کشورهای آفریقایی مثل زیمباوه و آفریقای جنوبی بیشتر است.
منبع: زمانه
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 افزایش مشکلات؛ گزارشی از وضعیت زندان قرچک ورامین
زندانیان محبوس در زندان قرچک ورامین (ندامتگاه شهرری) از ابتداییترین حقوق خود در زندان از جمله برخورداری از آب آشامیدنی سالم و خوراک مکفی محروم هستند. دستگاه های تصفیه آب موجود در سالنهای زندان از حدود ۵ ماه پیش خراب شدهاند. از سوی دیگر، جیره غذای این زندانیان با کاهش چشمگیری مواجه شده است. همچنین با شروع فصل سرما، حمام زندان در اغلب ساعات روز فاقد آب گرم است.
به گزارش هرانا، یک زندانی سابق که اخیرا از این زندان آزاد شده به این خبرگزاری گفته است: «عدم رسیدگی به وضعیت دستگاه های تصفیه آب موجود در سالن های این زندان در حالی صورت میگیرد که اکثر زندانیان توان مالی خرید بطری های آب معدنی که با قیمتی معادل ۶۰۰۰ تومان در فروشگاه این زندان به فروش میرسد را ندارند و عموم زندانیان مجبور به مصرف آب شور زندان هستند.»
همچنین طی هفته های اخیر جیره غذای این زندانیان با کاهش چشمگیری مواجه شده است. به نحوی که که در مواردی، شماری از زندانیان از دریافت جیره غذایی خود محروم میمانند.
▪️«پیش از این گوشت قرمز در برنامه غذایی زندانیان نبود و حالا گوشت مرغ هم حذف شده است. از جمله غذاهایی که برای زندانیان آماده می شود برنج نیمه پخته بی کیفیت درجه چندم به همراه سیب زمینی، قیمه با لپه نیمپز است. قبلا در غذاهای زندان شن هم دیده شده بود. سازمان زندانها در توضیح دلایل حذف مرغ از برنامه غذایی زندانیان مدعی شده که بودجه کافی ندارد.»
▪️به علاوه با شروع فصل سرما، حمام زندان در اغلب ساعات روز فاقد آب گرم است.
این منبع مطلع در ادامه توضیح داد: «در زندان قرچک ورامین نبود آب گرم در فصول سرد سال و خرابی دستگاه های سرمایشی در فصول گرم امری همیشگی است و هر ساله تکرار میشود. در هفته های اخیر زندانیان تنها از ساعت ۴ تا ۷ صبح امکان استفاده از آب گرم را دارند که در این ساعات هم ساعت خواب اکثر زندانیان است.
#زنان_زندانی
#سرکوب_سیستماتیک
#خصوصیسازی_زندانها
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
زندانیان محبوس در زندان قرچک ورامین (ندامتگاه شهرری) از ابتداییترین حقوق خود در زندان از جمله برخورداری از آب آشامیدنی سالم و خوراک مکفی محروم هستند. دستگاه های تصفیه آب موجود در سالنهای زندان از حدود ۵ ماه پیش خراب شدهاند. از سوی دیگر، جیره غذای این زندانیان با کاهش چشمگیری مواجه شده است. همچنین با شروع فصل سرما، حمام زندان در اغلب ساعات روز فاقد آب گرم است.
به گزارش هرانا، یک زندانی سابق که اخیرا از این زندان آزاد شده به این خبرگزاری گفته است: «عدم رسیدگی به وضعیت دستگاه های تصفیه آب موجود در سالن های این زندان در حالی صورت میگیرد که اکثر زندانیان توان مالی خرید بطری های آب معدنی که با قیمتی معادل ۶۰۰۰ تومان در فروشگاه این زندان به فروش میرسد را ندارند و عموم زندانیان مجبور به مصرف آب شور زندان هستند.»
همچنین طی هفته های اخیر جیره غذای این زندانیان با کاهش چشمگیری مواجه شده است. به نحوی که که در مواردی، شماری از زندانیان از دریافت جیره غذایی خود محروم میمانند.
▪️«پیش از این گوشت قرمز در برنامه غذایی زندانیان نبود و حالا گوشت مرغ هم حذف شده است. از جمله غذاهایی که برای زندانیان آماده می شود برنج نیمه پخته بی کیفیت درجه چندم به همراه سیب زمینی، قیمه با لپه نیمپز است. قبلا در غذاهای زندان شن هم دیده شده بود. سازمان زندانها در توضیح دلایل حذف مرغ از برنامه غذایی زندانیان مدعی شده که بودجه کافی ندارد.»
▪️به علاوه با شروع فصل سرما، حمام زندان در اغلب ساعات روز فاقد آب گرم است.
این منبع مطلع در ادامه توضیح داد: «در زندان قرچک ورامین نبود آب گرم در فصول سرد سال و خرابی دستگاه های سرمایشی در فصول گرم امری همیشگی است و هر ساله تکرار میشود. در هفته های اخیر زندانیان تنها از ساعت ۴ تا ۷ صبح امکان استفاده از آب گرم را دارند که در این ساعات هم ساعت خواب اکثر زندانیان است.
#زنان_زندانی
#سرکوب_سیستماتیک
#خصوصیسازی_زندانها
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
🟣 قتل دختر نوجوان توسط برادرش به دلیل انتشار تصاویر در فضای مجازی
به گزارش روزنامهی هفت صبح، روز یکشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۰، یک دختر نوجوان به دلیل انتشار تصاویر خود در فضای مجازی، با ضربات چاقو توسط برادرش به قتل رسید. بر اساس این گزارش، یکشنبه هفته گذشته ماموران پلیس بندرعباس با تماس یکی از بیمارستان های شهر در جریان فوت مشکوک دختر نوجوانی قرار گرفتند. اعضای خانواده مقتول که از مهاجران ساکن بندرعباس بودند، عنوان کردند دخترشان در یکی از محلات شهرستان در حال تردد بوده که توسط دو جوان مورد حمله و اصابت چاقو قرارگرفته که در مسیر بیمارستان فوت و متوفی به سردخانه بیمارستان منتقلشده است”.
برادر این دختر نوجوان اظهار داشت: “بر سر فضای مجازی با خواهر نوجوانم درگیر بودم و همیشه عصبانی میشدم که او همیشه در اینستاگرام حضور دارد و عکس هایش را در این فضای مجازی نشر میدهد، تا اینکه بر سر عصبانیت او را کشتم”.
▪️تصویر: از تجمعات فعالان زنان سنندج پیرامون خشونت علیه زنان و قتلهای موسوم به «ناموسی»، ۱۳۹۸
#زن_ناموس_هیچکس_نیست
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#زن_کشی
@bidarzani
به گزارش روزنامهی هفت صبح، روز یکشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۰، یک دختر نوجوان به دلیل انتشار تصاویر خود در فضای مجازی، با ضربات چاقو توسط برادرش به قتل رسید. بر اساس این گزارش، یکشنبه هفته گذشته ماموران پلیس بندرعباس با تماس یکی از بیمارستان های شهر در جریان فوت مشکوک دختر نوجوانی قرار گرفتند. اعضای خانواده مقتول که از مهاجران ساکن بندرعباس بودند، عنوان کردند دخترشان در یکی از محلات شهرستان در حال تردد بوده که توسط دو جوان مورد حمله و اصابت چاقو قرارگرفته که در مسیر بیمارستان فوت و متوفی به سردخانه بیمارستان منتقلشده است”.
برادر این دختر نوجوان اظهار داشت: “بر سر فضای مجازی با خواهر نوجوانم درگیر بودم و همیشه عصبانی میشدم که او همیشه در اینستاگرام حضور دارد و عکس هایش را در این فضای مجازی نشر میدهد، تا اینکه بر سر عصبانیت او را کشتم”.
▪️تصویر: از تجمعات فعالان زنان سنندج پیرامون خشونت علیه زنان و قتلهای موسوم به «ناموسی»، ۱۳۹۸
#زن_ناموس_هیچکس_نیست
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#زن_کشی
@bidarzani
🟣 قربانی کودک همسری؛ همسرش سر بریده او را در شهر چرخاند
امروز شنبه ۱۶ بهمنماه، یک دختر نوجوان ۱۷ ساله در اهواز، با انگیزه ناموسی توسط همسر و برادر همسرش به قتل رسید. در این رابطه ویدئویی در شبکه های اجتماعی منتشر شده که در آن فرد قاتل، سر بریده همسرش را مقابل چشمان مردم در شهر میچرخاند. بنابر این گزارش، ساعت ۱۵ امروز مرد جوانی در میدان کسایی خشیار اهواز سر بریده همسرش را برای چند لحظه در مقابل مردم به نمایش گذاشت و سپس از آن مکان متواری شد.
بهگزارش هرانا، پس از گزارش این جنایت، ماموران پلیس در صحنه با پیکر دختر ۱۷ ساله ای مواجه شدند که داخل یک خانه سرش از بدن جدا شده و جسد وی در مکان دیگری رها شده بود. تحقیقات بیشتر نشان داد، دختر جوان پس از فرار به ترکیه توسط همسرش به ایران بازگردانده شده و به دست همسر و برادرهمسرش که هر ۲ پسر عموی او بودند به قتل رسیده است.
⚪️ فاجعهی زنکشی و روند عادیسازی از آن تا جایی پیش رفته است که شنیعترین جنایات وارد آمده علیه زنان، نظیر خشونت و قتل هر روزانهی زنان، بریدن سر با داس و چرخاندن در شهر نیز کمکم به تیتری ثابت بدل میشود. در چنین گسترهای از وضع قوانین نابرابر و جنسیتزده، ماهیت ضد زن حاکمیت و تخصیص بودجههای کلان جهت پروپگاندای «ناموس انگاری زنان» و «غیرت مردانه»، تنها خشونت علیه زنان ارتقا پیدا کرده و صورت دهشتناکتری به خود خواهد گرفت. چرا که «رومینا»های سر بریده شده، تنها در هویت و نام شهرشان متفاوت هستند.
▪️ما از بازنشر تصویرِ مثلهسازی بدن این کودک بهدست همسرش، خودداری میکنیم.
#قتل_های_ناموسی #زن_کشی #نابرابری_و_تبعیض
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
امروز شنبه ۱۶ بهمنماه، یک دختر نوجوان ۱۷ ساله در اهواز، با انگیزه ناموسی توسط همسر و برادر همسرش به قتل رسید. در این رابطه ویدئویی در شبکه های اجتماعی منتشر شده که در آن فرد قاتل، سر بریده همسرش را مقابل چشمان مردم در شهر میچرخاند. بنابر این گزارش، ساعت ۱۵ امروز مرد جوانی در میدان کسایی خشیار اهواز سر بریده همسرش را برای چند لحظه در مقابل مردم به نمایش گذاشت و سپس از آن مکان متواری شد.
بهگزارش هرانا، پس از گزارش این جنایت، ماموران پلیس در صحنه با پیکر دختر ۱۷ ساله ای مواجه شدند که داخل یک خانه سرش از بدن جدا شده و جسد وی در مکان دیگری رها شده بود. تحقیقات بیشتر نشان داد، دختر جوان پس از فرار به ترکیه توسط همسرش به ایران بازگردانده شده و به دست همسر و برادرهمسرش که هر ۲ پسر عموی او بودند به قتل رسیده است.
⚪️ فاجعهی زنکشی و روند عادیسازی از آن تا جایی پیش رفته است که شنیعترین جنایات وارد آمده علیه زنان، نظیر خشونت و قتل هر روزانهی زنان، بریدن سر با داس و چرخاندن در شهر نیز کمکم به تیتری ثابت بدل میشود. در چنین گسترهای از وضع قوانین نابرابر و جنسیتزده، ماهیت ضد زن حاکمیت و تخصیص بودجههای کلان جهت پروپگاندای «ناموس انگاری زنان» و «غیرت مردانه»، تنها خشونت علیه زنان ارتقا پیدا کرده و صورت دهشتناکتری به خود خواهد گرفت. چرا که «رومینا»های سر بریده شده، تنها در هویت و نام شهرشان متفاوت هستند.
▪️ما از بازنشر تصویرِ مثلهسازی بدن این کودک بهدست همسرش، خودداری میکنیم.
#قتل_های_ناموسی #زن_کشی #نابرابری_و_تبعیض
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 عالیه اقدام دوست بازداشت شد
عالیه اقدام دوست ، فعال اجتماعی امروز دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۹ بوسیلهی پلیس امنیت فومن به اتهام تبلیغ علیه نظام در خانهی خود بازداشت شد.
این فعال صنفی که پیشتر ۹ سال در زندان به سر برده هم اکنون در سن ۶۹ سالگی با حکم شعبهی ۲ دادسرای فومن به نیابت از دادسرای مقدس اوین بازداشت شده است.
عالیه اقدام دوست معلم آموزش و پرورش بود که پس از انقلاب ۱۳۵۷ اخراج شده و از سال ۶۲ تا ۶۸ به دلیل فعالیت سیاسی در زندان بودهاست.
در ۲۲ خرداد ۱۳۸۵ نیز او را به جرم شرکت در تجمع اعتراضی به قوانین تبعیضآمیز علیه زنان در میدان هفت تیر تهران دستگیر و به سه سال حبس قطعی محکوم و از بهمن ۸۷ تا دی ۹۰ بدون یک روز مرخصی در زندان اوین زندانی کردند.
وی در نامهای درباره ورود به فعالیت در حوزه زنان میگوید: «من از کودکی طعم تبعیض را چشیده و در طول دوران زندگیام نیز بارها با نابرابری قوانین مواجه شده بودم، بهطور مثال زمانی که قصد داشتم از همسرم جدا شوم قوانین طلاق تمام حقوق من به عنوان یک انسان را نادیده میگرفت در حالی که همسرم میتوانست بدون هیچ دلیل موجهی از من جدا شود. اما این که چگونه وارد فعالیت در حوزهٔ زنان شدم روایت دیگریست. من همیشه پیگیر اخبار زنان و فعالیتهای گروههای مختلف بودم اما تجمع ۲۲ خرداد اولین باری بود که به دلیل اعتقاد جدیام به تغییر قوانین تعیضآمیز پا به این حوزه گذاشتم و متأسفانه در همان روز نیز دستگیر شدم. البته برابری جنسیتی تنها خواسته و دغدغه من نیست، من خواستههای دیگری نیز دارم که در جهت آنها نیز فعالیت میکنم. همانطور که در نامهام از زندان نیز نوشته بودم بحث تبعیض طبقاتی، افزایش نرخ تورم و بیکاری، کاهش خدمات بهداشتی، گسترش اعتیاد، فقر و فحشا و افزایش نابسامانیهای اقتصادی مخصوصاً با بالا رفتن پرداخت حقالسهم مردم از جمله دغدغههای جدی من است که همواره سعی کردم در فعالیتهایم مورد توجه قرار دهم.»
وی بار دیگر در تجمع معلمان مقابل سازمان برنامه و بودجه در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۹۷ بازداشت شد. این تجمع برای طرح مطالبات و افزایش دستمزد بالاتر از خط فقر و مقابله با خصوصیسازی آموزش کشور شکل گرفت. او همراه پنج معلم بازداشت شده دیگر در این تجمع، به تحمل ۹ ماه حبس تعزیری محکوم شد. وی درباره شرکت خود در این تجمع گفته است: «در هر تجمعی که مربوط به حقوق زنان، معلمان و کارگران باشد، حق دارم شرکت کنم؛ چون اولا زن هستم، دوم این ¬که در دورهای معلم و نماینده فرهنگیان بودهام و مدتی هم در کارخانه مزدا کار کرده¬ام. هم زن هستم، هم معلم و هم کارگر. پس طبق قانون میتوانم در مورد حقوق صنفی خود در چنین تجمعاتی شرکت کنم.»
#زنان_زندانی_سیاسی #همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
عالیه اقدام دوست ، فعال اجتماعی امروز دوشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۹ بوسیلهی پلیس امنیت فومن به اتهام تبلیغ علیه نظام در خانهی خود بازداشت شد.
این فعال صنفی که پیشتر ۹ سال در زندان به سر برده هم اکنون در سن ۶۹ سالگی با حکم شعبهی ۲ دادسرای فومن به نیابت از دادسرای مقدس اوین بازداشت شده است.
عالیه اقدام دوست معلم آموزش و پرورش بود که پس از انقلاب ۱۳۵۷ اخراج شده و از سال ۶۲ تا ۶۸ به دلیل فعالیت سیاسی در زندان بودهاست.
در ۲۲ خرداد ۱۳۸۵ نیز او را به جرم شرکت در تجمع اعتراضی به قوانین تبعیضآمیز علیه زنان در میدان هفت تیر تهران دستگیر و به سه سال حبس قطعی محکوم و از بهمن ۸۷ تا دی ۹۰ بدون یک روز مرخصی در زندان اوین زندانی کردند.
وی در نامهای درباره ورود به فعالیت در حوزه زنان میگوید: «من از کودکی طعم تبعیض را چشیده و در طول دوران زندگیام نیز بارها با نابرابری قوانین مواجه شده بودم، بهطور مثال زمانی که قصد داشتم از همسرم جدا شوم قوانین طلاق تمام حقوق من به عنوان یک انسان را نادیده میگرفت در حالی که همسرم میتوانست بدون هیچ دلیل موجهی از من جدا شود. اما این که چگونه وارد فعالیت در حوزهٔ زنان شدم روایت دیگریست. من همیشه پیگیر اخبار زنان و فعالیتهای گروههای مختلف بودم اما تجمع ۲۲ خرداد اولین باری بود که به دلیل اعتقاد جدیام به تغییر قوانین تعیضآمیز پا به این حوزه گذاشتم و متأسفانه در همان روز نیز دستگیر شدم. البته برابری جنسیتی تنها خواسته و دغدغه من نیست، من خواستههای دیگری نیز دارم که در جهت آنها نیز فعالیت میکنم. همانطور که در نامهام از زندان نیز نوشته بودم بحث تبعیض طبقاتی، افزایش نرخ تورم و بیکاری، کاهش خدمات بهداشتی، گسترش اعتیاد، فقر و فحشا و افزایش نابسامانیهای اقتصادی مخصوصاً با بالا رفتن پرداخت حقالسهم مردم از جمله دغدغههای جدی من است که همواره سعی کردم در فعالیتهایم مورد توجه قرار دهم.»
وی بار دیگر در تجمع معلمان مقابل سازمان برنامه و بودجه در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۹۷ بازداشت شد. این تجمع برای طرح مطالبات و افزایش دستمزد بالاتر از خط فقر و مقابله با خصوصیسازی آموزش کشور شکل گرفت. او همراه پنج معلم بازداشت شده دیگر در این تجمع، به تحمل ۹ ماه حبس تعزیری محکوم شد. وی درباره شرکت خود در این تجمع گفته است: «در هر تجمعی که مربوط به حقوق زنان، معلمان و کارگران باشد، حق دارم شرکت کنم؛ چون اولا زن هستم، دوم این ¬که در دورهای معلم و نماینده فرهنگیان بودهام و مدتی هم در کارخانه مزدا کار کرده¬ام. هم زن هستم، هم معلم و هم کارگر. پس طبق قانون میتوانم در مورد حقوق صنفی خود در چنین تجمعاتی شرکت کنم.»
#زنان_زندانی_سیاسی #همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
🟣 خاموش نباش، صدایت را بلند کن
توییت «تیمملی فوتبال زنان ملوان بندر انزلی» در واکنش به قتل فجیع #مونا_حیدری
#زن_کشی #قتلهای_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
توییت «تیمملی فوتبال زنان ملوان بندر انزلی» در واکنش به قتل فجیع #مونا_حیدری
#زن_کشی #قتلهای_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 طی سه روز گذشته، در کنار بهت و وحشت جمعی از یک فاجعهی دیگر قتل ناموسی زنان، شاهد تایید و تقویت ریشههای خشونت علیه زنان از طیفهای مختلف نیز بودیم.
مورد اول، مهر تایید همیشگی بر «غیرت مردانه»ی سهگانهی «همسر، پدر، عمو»ی #مونا_حیدری و پاک کردن صورت مسئلهی جنایت، از سوی حاکمیت و رسانههای وابسته به آن بود. در گزارش منتشر شده از خبرگزاری فارس، مثلهسازی تن این کودک، ذیل «خدشهدار شدن غیرت همسر» جا زده شد و پدر این کودک نیز از «صدور گواهی رشد از دادگاه» برای روادید عقد و ازدواج او در ۱۲ سالگی گفت. نشریهی سازندگی متعلق بهطیف اصلاحطلب با مدیر مسئولی «محمد قوچانی»، بریدن سر یک کودکهمسر و کودک مادرِ تحت خشونت را «عشق کور» نامید تا علاوه بر سیاسیزدایی از روند قانونی گسترهی اعمال خشونت علیه زنان، تمامی این فاجعهی هولناک را به «هیجانات یک شوهر عاشق» تقلیل دهد. در این بین، رستهی سومی با اتکا بر قومیتی خواندن سطح زنکشی، باز هم چشم خود را بر گستردگی خشونت علیه زنان بستند و با رویکردی فاشیستی، تقاطعِ جنسیت، اتنیک، طبقه و نژاد را نادیده گرفتند. این همان دیدگاهی است که سایر زنکشیها در کلانشهرها را اینبار با تکیه بر «غیرت مردانهی یک مرد فارس» فهم و معنا میکند.
▪️طی ساعات گذشته، یکی از آخرین تصاویر مونا حیدری در ترکیه منتشر شده است. او در کنار پدر خود به آرامش رسیده است و چهرهاش خندان است، چرا که از زبان پدر خود، صحبتهایی مبنی بر حمایت و پایان خشونت خانگی را شنیده است. او از عمق جنایت آتی عمو، همسر و پدر خود بیاطلاع است. رنج منجمد شده در این تصویر، ستمهای تقاطعی تحمیل شده بر زیست این کودک و وجود بیپناهی حتی در جغرافیایی دیگر، بسیار ویرانگر است. آیا مکتوب کردن نگاه فروغ فرخزاد، خشم ما از انتخاب و ادای واژگان را تسهیل خواهد کرد؟
«من از جهان بیتفاوتی فکرها و حرفها و صداها میآیم
و این جهان به لانهی مارانْ مانند است
و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمیست
که همچنان که تو را میبوسند
در ذهن خود طناب دار تو را می بافند...
#زن_کشی #قتل_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
مورد اول، مهر تایید همیشگی بر «غیرت مردانه»ی سهگانهی «همسر، پدر، عمو»ی #مونا_حیدری و پاک کردن صورت مسئلهی جنایت، از سوی حاکمیت و رسانههای وابسته به آن بود. در گزارش منتشر شده از خبرگزاری فارس، مثلهسازی تن این کودک، ذیل «خدشهدار شدن غیرت همسر» جا زده شد و پدر این کودک نیز از «صدور گواهی رشد از دادگاه» برای روادید عقد و ازدواج او در ۱۲ سالگی گفت. نشریهی سازندگی متعلق بهطیف اصلاحطلب با مدیر مسئولی «محمد قوچانی»، بریدن سر یک کودکهمسر و کودک مادرِ تحت خشونت را «عشق کور» نامید تا علاوه بر سیاسیزدایی از روند قانونی گسترهی اعمال خشونت علیه زنان، تمامی این فاجعهی هولناک را به «هیجانات یک شوهر عاشق» تقلیل دهد. در این بین، رستهی سومی با اتکا بر قومیتی خواندن سطح زنکشی، باز هم چشم خود را بر گستردگی خشونت علیه زنان بستند و با رویکردی فاشیستی، تقاطعِ جنسیت، اتنیک، طبقه و نژاد را نادیده گرفتند. این همان دیدگاهی است که سایر زنکشیها در کلانشهرها را اینبار با تکیه بر «غیرت مردانهی یک مرد فارس» فهم و معنا میکند.
▪️طی ساعات گذشته، یکی از آخرین تصاویر مونا حیدری در ترکیه منتشر شده است. او در کنار پدر خود به آرامش رسیده است و چهرهاش خندان است، چرا که از زبان پدر خود، صحبتهایی مبنی بر حمایت و پایان خشونت خانگی را شنیده است. او از عمق جنایت آتی عمو، همسر و پدر خود بیاطلاع است. رنج منجمد شده در این تصویر، ستمهای تقاطعی تحمیل شده بر زیست این کودک و وجود بیپناهی حتی در جغرافیایی دیگر، بسیار ویرانگر است. آیا مکتوب کردن نگاه فروغ فرخزاد، خشم ما از انتخاب و ادای واژگان را تسهیل خواهد کرد؟
«من از جهان بیتفاوتی فکرها و حرفها و صداها میآیم
و این جهان به لانهی مارانْ مانند است
و این جهان پر از صدای حرکت پاهای مردمیست
که همچنان که تو را میبوسند
در ذهن خود طناب دار تو را می بافند...
#زن_کشی #قتل_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
بيدارزنى
Video
🟣 برگزاری مراسم در محکومیت قتلهای ناموسی در سنندج
روز یکشنبه ۲۴ بهمن ماه، به فراخوان فعالین حقوق زنان، تجمعی در اعتراض به قتلهای ناموسی و قتل فجیح #مونا_حیدری، دختر ۱۷ ساله اهوازی که وحشیانه توسط همسر و برادر همسرش به قتل رسید برگزار شد.
تجمعکنندگان با در دستداشتن پلاکاردهایی علیه قتلهای ناموسی، اعتراض و نارضایتی خود را اعلام کردند. در جریان این تجمع دو تن از حاضرین طی سخنانی قتل مونا حیدیری و افزایش قتل های ناموسی را محکوم کردند.
سخنران اول خطاب به حاضرین اعلام کرد؛ وظیفهی همه ماست تا با ایجاد صفی محکم و گسترده جهت مقابله با این پدیدە شنیع، یعنی قتل زنان تحت هر نام و عنوانی، از جملە قتلهای ناموسی در جامعە مبارزه کنیم. او تأکید کرد که تنها با اعتراض و مبارزه گسترده مردم و بویژه زنان و مردان آزادیخواه و مخالف ستم و خشونت، میتوان به جنایت قتل زنان بیگناه پایان داد.
همچنین، سخنران دوم با قرائت قطعنامه در جمع معترضین خواستار متوقف شدن خشونت علیه زنان و همبستگی در مقابله با این مساله شد.
▪️قطعنامه علیه قتلهای ناموسی و قتل مونا حیدری:
۱- ما خواهان متوقف شدن نقض حقوق و خشونت علیه زنان، و قتل زنان هستیم.
۲- نباید در مقابل ستم و بیعدالتی علیە زنان ساکت نشست.
۳- زن ناموس هیچکس نیست! اعمال خشونت بر زنان در اشکال گوناگون به بهانههای واهی محکوم است.
۴- لازم است متحد شد و در همبستگی اجتماعی بطور هدفمند به مقابله با ارتجاع ضد زن در هر شکل و لباسی و تحت هر عنوان " قومی- مذهبی" ایستاد و آنها را وادار به عقب نشينی کرد.
۵- حقوق انسانی و اجتماعی زنان به عنوان انسانهای برابر در جامعه باید به رسميت شناخته شود و برای پیش برد این امر مهم باید صف متحد و متشكل جنبش آزادی زن را تقویت کرد.
⚪️ منبع: کولهبر نیوز
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#زن_ناموس_هیچکس_نیست
@bidarzani
روز یکشنبه ۲۴ بهمن ماه، به فراخوان فعالین حقوق زنان، تجمعی در اعتراض به قتلهای ناموسی و قتل فجیح #مونا_حیدری، دختر ۱۷ ساله اهوازی که وحشیانه توسط همسر و برادر همسرش به قتل رسید برگزار شد.
تجمعکنندگان با در دستداشتن پلاکاردهایی علیه قتلهای ناموسی، اعتراض و نارضایتی خود را اعلام کردند. در جریان این تجمع دو تن از حاضرین طی سخنانی قتل مونا حیدیری و افزایش قتل های ناموسی را محکوم کردند.
سخنران اول خطاب به حاضرین اعلام کرد؛ وظیفهی همه ماست تا با ایجاد صفی محکم و گسترده جهت مقابله با این پدیدە شنیع، یعنی قتل زنان تحت هر نام و عنوانی، از جملە قتلهای ناموسی در جامعە مبارزه کنیم. او تأکید کرد که تنها با اعتراض و مبارزه گسترده مردم و بویژه زنان و مردان آزادیخواه و مخالف ستم و خشونت، میتوان به جنایت قتل زنان بیگناه پایان داد.
همچنین، سخنران دوم با قرائت قطعنامه در جمع معترضین خواستار متوقف شدن خشونت علیه زنان و همبستگی در مقابله با این مساله شد.
▪️قطعنامه علیه قتلهای ناموسی و قتل مونا حیدری:
۱- ما خواهان متوقف شدن نقض حقوق و خشونت علیه زنان، و قتل زنان هستیم.
۲- نباید در مقابل ستم و بیعدالتی علیە زنان ساکت نشست.
۳- زن ناموس هیچکس نیست! اعمال خشونت بر زنان در اشکال گوناگون به بهانههای واهی محکوم است.
۴- لازم است متحد شد و در همبستگی اجتماعی بطور هدفمند به مقابله با ارتجاع ضد زن در هر شکل و لباسی و تحت هر عنوان " قومی- مذهبی" ایستاد و آنها را وادار به عقب نشينی کرد.
۵- حقوق انسانی و اجتماعی زنان به عنوان انسانهای برابر در جامعه باید به رسميت شناخته شود و برای پیش برد این امر مهم باید صف متحد و متشكل جنبش آزادی زن را تقویت کرد.
⚪️ منبع: کولهبر نیوز
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#زن_ناموس_هیچکس_نیست
@bidarzani
🟣 این داس و قمه را کدام سیستم، کدام قانون، کدام مناسبات به دست پدران و همسران داده؟
▪️«پروین ذبیحی» در گفتوگو با سایت «اتحادیه آزاد کارگران ایران»
از متن: «خشونتهای ناموسی، بخشی از خشونت سیستماتیک جامعه و واکنش فعالانه برای حراست از نظم موجود و مجازات برای افرادی است که خارج از عرف فرهنگی، سنتی و مذهبی جامعه خود عمل میکنند و میخواهند روابط شخصی، مالکیت بر جسم و جان خود و مسیر زندگیشان را تعیین کنند (بیشتر زنان) و در واقع مکانیزمی برای کنترل جنسیت و نهادینه شدن واژههای غیرت، شرف و ناموس است تا بتوانند نه تنها زنان، بلکه کل جامعه را کنترل کنند که از جمله میتوان به ازدواج اجباری، پوشش اجباری، ممانعت از تحصیل، کودک همسری، ختنه زنان، اسیدپاشی و سبعانهترین شیوه آن یعنی قتل اشاره نمود.»
پروین ذبیحی دانشجوی اخراجی تربیت معلم سنندج، کنشگر حقوق زنان، عضو جامعه حمایت از زنان کردستان، عضو هیئت مدیره انجمن آذر مهر و مؤسس کمیته علیه خشونتهای ناموسی در دهه هشتاد شمسی است که بخاطر فعالیتهایاش در زمینه حقوق زنان برنده جایزه حقوق بشری سازمان سودیوند در سال ۲۰۰۷ نیز شده است.
سوال اول: خانم ذبیحی همانطوریکه خودتان میدانید قتل فجیع مونا حیدری اولین قتل ناموسی و متاسفانه آخرین آنها هم نخواهد بود. فائزه ملکی، رومینا اشرفی، ریحانه عامری، فاطمه فرحی، شکیبا بختیار، مبینا سوری زنان دیگری هستند که در سال گذشته به شکلی فجیع توسط اعضای خانواده خود به دلایل «ناموسپرستانه» به قتل رسیدند. البته “قتل های ناموسی” مختص به ایران نیست. بر طبق گزارش صندوق جمعیت ملل متحد سالانه ۵۰۰۰ زن به دلایل ناموسی کشته میشوند. اما بنظر شما، کدام فاکتورهای سیاسی-اقتصادی و اجتماعی در جامعه ایران نقش بازی میکنند تا مونا حیدری این طور فجیعانه به قتل برسد...
ادامهی متن را در وبسایت رادیو زمانه بخوانید:
https://www.radiozamaneh.com/704342/
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#زن_ناموس_هیچکس_نیست
@bidarzani
▪️«پروین ذبیحی» در گفتوگو با سایت «اتحادیه آزاد کارگران ایران»
از متن: «خشونتهای ناموسی، بخشی از خشونت سیستماتیک جامعه و واکنش فعالانه برای حراست از نظم موجود و مجازات برای افرادی است که خارج از عرف فرهنگی، سنتی و مذهبی جامعه خود عمل میکنند و میخواهند روابط شخصی، مالکیت بر جسم و جان خود و مسیر زندگیشان را تعیین کنند (بیشتر زنان) و در واقع مکانیزمی برای کنترل جنسیت و نهادینه شدن واژههای غیرت، شرف و ناموس است تا بتوانند نه تنها زنان، بلکه کل جامعه را کنترل کنند که از جمله میتوان به ازدواج اجباری، پوشش اجباری، ممانعت از تحصیل، کودک همسری، ختنه زنان، اسیدپاشی و سبعانهترین شیوه آن یعنی قتل اشاره نمود.»
پروین ذبیحی دانشجوی اخراجی تربیت معلم سنندج، کنشگر حقوق زنان، عضو جامعه حمایت از زنان کردستان، عضو هیئت مدیره انجمن آذر مهر و مؤسس کمیته علیه خشونتهای ناموسی در دهه هشتاد شمسی است که بخاطر فعالیتهایاش در زمینه حقوق زنان برنده جایزه حقوق بشری سازمان سودیوند در سال ۲۰۰۷ نیز شده است.
سوال اول: خانم ذبیحی همانطوریکه خودتان میدانید قتل فجیع مونا حیدری اولین قتل ناموسی و متاسفانه آخرین آنها هم نخواهد بود. فائزه ملکی، رومینا اشرفی، ریحانه عامری، فاطمه فرحی، شکیبا بختیار، مبینا سوری زنان دیگری هستند که در سال گذشته به شکلی فجیع توسط اعضای خانواده خود به دلایل «ناموسپرستانه» به قتل رسیدند. البته “قتل های ناموسی” مختص به ایران نیست. بر طبق گزارش صندوق جمعیت ملل متحد سالانه ۵۰۰۰ زن به دلایل ناموسی کشته میشوند. اما بنظر شما، کدام فاکتورهای سیاسی-اقتصادی و اجتماعی در جامعه ایران نقش بازی میکنند تا مونا حیدری این طور فجیعانه به قتل برسد...
ادامهی متن را در وبسایت رادیو زمانه بخوانید:
https://www.radiozamaneh.com/704342/
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#زن_ناموس_هیچکس_نیست
@bidarzani
Radiozamaneh
این داس و قمه را کدام سیستم،کدام قانون، کدام مناسبات به دست پدران و همسران داده؟
«خشونتهای ناموسی بخشی از خشونت سیستماتیک جامعه و واکنش فعالانه برای حراست از نظم موجود و مجازات برای افرادی است که خارج از عرف فرهنگی، سنتی و مذهبی جامعه خود عمل میکنند و میخواهند روابط شخصی، مالکیت بر جسم و جان خود و مسیر زندگیشان را تعیین کنند و در واقع…
بيدارزنى
Photo
🟣 زنکشی، جنایتی روزمره است
بهگزارش ههنگاو، شامگاه جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰، یک زن جوان اهل کرمانشاه با هویت #فاطمه_صامتی توسط همسرش به وسیله چاقو و تبر به قتل رسیده است. به گفته یک منبع مطلع، همسر این زن جوان به دلیل اختلافات خانوادگی اقدام به قتل این زن نموده است.
در همین تاریخ، یک زن جوان اهل روستای زردلان از توابع بخش هلیلان استان ایلام با هویت #طاهره_شفیعی ۲۲ ساله توسط «پدر شوهر» خود به قتل رسید. ههنگاو مطلع شده است که «خسرو مظفری» ۵۲ ساله پس از به قتل رساندن طاهره شفیعی با اسلحه پران، خود نیز اقدام به خودکشی و به زندگی خود پایان داده است.
گفتنیست که انگیزه قتل توسط خسرو ظفری اختلافات خانوادگی عنوان شده است.
▪ اخبار قتلهای ناموسی، زنکشی و گسترهی عظیم «خشونت علیه زنان» در خانه و اجتماع، به تیتری روزمره بدل شده است. پر واضح است که این اسامی، تنها معطوف به مواردی است که مورد پوشش رسانهای قرار گرفتهاند و آمار حقیقی ابعاد خشونت، زن کشی و قتلهای ناموسی، صورتبندی جامعی ندارد. تکرار قتلهای ناموسی اعضای جامعهی کوئیر بهدست مردان خانواده، خشونتهای خانگی علیه زنان و تکرار فجایعی هولناک، نظیر قتل هراسآور «مونا حیدری» و «رومینا اشرفی»، یکی از دستاوردهای زنستیزی سیستماتیک حاکمیت و دستِ بازِ عاملان خشونت و قتل زنان، زیر سایهی قوانین جنسیتزده و ارتجاعی است. زنانی که توسط پدر، پدر شوهر، عمو، برادر و همسر و ... مورد خشونت روزمره قرار میگیرند و به اشکال مختلف، به قتل میرسند.
#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
بهگزارش ههنگاو، شامگاه جمعه ۲۹ بهمن ۱۴۰۰، یک زن جوان اهل کرمانشاه با هویت #فاطمه_صامتی توسط همسرش به وسیله چاقو و تبر به قتل رسیده است. به گفته یک منبع مطلع، همسر این زن جوان به دلیل اختلافات خانوادگی اقدام به قتل این زن نموده است.
در همین تاریخ، یک زن جوان اهل روستای زردلان از توابع بخش هلیلان استان ایلام با هویت #طاهره_شفیعی ۲۲ ساله توسط «پدر شوهر» خود به قتل رسید. ههنگاو مطلع شده است که «خسرو مظفری» ۵۲ ساله پس از به قتل رساندن طاهره شفیعی با اسلحه پران، خود نیز اقدام به خودکشی و به زندگی خود پایان داده است.
گفتنیست که انگیزه قتل توسط خسرو ظفری اختلافات خانوادگی عنوان شده است.
▪ اخبار قتلهای ناموسی، زنکشی و گسترهی عظیم «خشونت علیه زنان» در خانه و اجتماع، به تیتری روزمره بدل شده است. پر واضح است که این اسامی، تنها معطوف به مواردی است که مورد پوشش رسانهای قرار گرفتهاند و آمار حقیقی ابعاد خشونت، زن کشی و قتلهای ناموسی، صورتبندی جامعی ندارد. تکرار قتلهای ناموسی اعضای جامعهی کوئیر بهدست مردان خانواده، خشونتهای خانگی علیه زنان و تکرار فجایعی هولناک، نظیر قتل هراسآور «مونا حیدری» و «رومینا اشرفی»، یکی از دستاوردهای زنستیزی سیستماتیک حاکمیت و دستِ بازِ عاملان خشونت و قتل زنان، زیر سایهی قوانین جنسیتزده و ارتجاعی است. زنانی که توسط پدر، پدر شوهر، عمو، برادر و همسر و ... مورد خشونت روزمره قرار میگیرند و به اشکال مختلف، به قتل میرسند.
#زن_کشی #خشونت_علیه_زنان
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
@bidarzani
بيدارزنى
Video
🟣تجمع کادر بهداشت و درمان سراسر کشور در اعتراض به وضعیت شغلی و معیشتی
#بیدارزنی: صبح دیروز، ۲ اسفند ۱۴۰۰، جمعی از شاغلین بخشهای مختلف بهداشت و درمان سراسر کشور با برنامهریزی قبلی مقابل وزارتخانه بهداشت و درمان تجمع کردند. تجمعکنندگان از دانشگاههای علوم پزشکی و مراکز بهداشتی و درمانی شهرهای مختلف مانند اهواز، کهگیلویه، بلوچستان، خراسان، یاسوج، مازندران، اصفهان، کرمانشاه، یزد، شهرستان گیلانغرب، کرمان، قم، مراکز بهداشتی درمانی شهرستان های بوئین زهرا و رباط کریم بودهاند. همچنین لیست امضای کادر بهداشت و درمان شبکههای بهداشت تاکستان و بیمارستان شفا و شاهین دژ در آذربایجان غربی نیز همراه نمایندگان معترضین بوده است.
آنها با پوشیدن فرمهای بیمارستان، روپوشهای سفید و لباس کاورال دوره کرونا در این تجمع حاضر شدند و با سردادن شعارهایی چون «زحمت چندبرابر، حقوق نابرابر» و «مدافع داد بزن، حقتو فریاد بزن» خواهان رسیدگی به مطالبات خود شدند.
مشاغلی مانند پرستار، کمک پرستار، پزشک، بهیار، کمک بهیار، بیماربر، ماما، بهداشت محیط و بهداشت خانواده، کارشناسان خدمات بیمارستانی، مراقبین سلامت، کارشناسان آزمایشگاهها و متصدیان خدمات عمومی در بیمارستانها و مراکز بهداشتی درمانی (مانند خدمه، نظافتچی، متصدیان رختشویی، آشپزخانه و غیره) که بخش وسیعی از آنها را زنان تشکیل میدهند، همگی مشاغلی هستند که در طول بیش از دو سال درگیری عمومی با همهگیری کرونا بطور مستقیم با وضعیت دشوار پاندمی و مرگ و میر ناشی از آن دست و پنجه نرم کردهاند. اوضاع بی ثبات اقتصادی، گرانی افسار گسیخته و تورم، همپای پاندمی کرونا وضعیت معیشتی اقشار مختلف مردم را با مشکلات طاقتفرسایی روبرو کرده است و این قشر با فشارهای مضاعف همهی توان خود را برای حفظ بهداشت و سلامت جامعه بکار بستهاند. در حالیکه حقوق و مزایای آنها به هیچ وجه با کاری که انجام میدهند متناسب نیست و کفاف زندگیشان را نمیدهد.
تعداد زیادی از آنها با فقدان امنیت شغلی و بی ثباتی نیز روبرو بودهاند. در حال حاضر تعداد زیادی از کارکنان بهداشت و درمان شاغل در مراکز بهداشتی درمانی بصورت قراردادهای یکساله، شش ماهه و یا هشتاد و نه روزه مشغول انجام وظیفه اند. بسیاری از آنها طرف قراردادشان نه دولت بلکه شرکتهای خصوصی بوده است. این شرکتها از یکسو طرف قرارداد وزارت بهداشت با مبالغی نامعلوم برای تامین نیرو هستند و از سوی دیگر با بستن قراردادهایی با میزان حداقل حقوق تنظیم شده توسط قانون کار با مشاغلی نظیر پرستار و سایرمشاغل بهداشتی و درمانی، متصدیان خدمات عمومی و مشاغل کارگری، نیروی مورد نیاز این وزارتخانه را تامین می کنند.
آنها حول دو موضوع عمده #فوقالعاده_خاص و #تبدیل_وضعیت نیروهای قراردادی تجمع کردند. فوقالعاده خاص ضریبی است که کادرهای بهداشت و درمان معتقدند عدم تعلق آن در حقوق مشاغل بهداشتی درمانی نشاندهنده بی توجهی و عدم درک مسئولان نسبت به اهمیت این مشاغل بخصوص در وضعیت فعلی کرونا است. فوقالعاده خاص پیش از این برای کارمندان سازمانهای پزشکی قانونی و انتقال خون ایران» (مصوب اردیبهشت ماه ۹۰) و همچنین کارمندان سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور(مصوب اسفندماه ۹۱) تصویب شده است. با اعمال فوقالعاده خاص، افزایش قابل توجهی (تا بیش از سه برابر حقوق فعلی) در دریافتی کارکنان سازمان زندانها صورت پذیرفت.
این تجمع تا ساعاتی پس از ظهر ادامه داشته و در پایان بیانیهای از سوی یکی از نمایندگان قرائت شد. همچنین تعدادی از نمایندگان معترضان دیداری با مدیرکل منابع انسانی وزارت بهداشت، دکتر مرادی و مدیر مرکز حراست وزارت بهداشت، دکتر فرزانه داشتند که در این ملاقات آن دو به پیگیریهای مکرری که از طریق وزارت بهداشت انجام شده اشاره کردند و اخرین نامه ای را که وزیر بهداشت در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ به دبیرخانه هیات دولت ارجاع و در آن به لزوم ایجاد انگیزه و جبران زحمات کارکنان وزارت بهداشت در این دو سال اشاره شده و خواستار برقراری فوق العاده خاص و تامین منابع آن از سوی سازمان برنامه و بودجه شده است را به عنوان سندی در جهت همراهی وزارتخانه با مطالبات مدافعان حوزه سلامت ارائه نمودند.
این تجمع در حالی به پایان رسید که به نظر میرسید بسیاری از معترضین که زنان بخش قابل ملاحظهای از آنها را تشکیل میدادند، برای تجمع بعدی خود بدنبال انتخاب مکان دیگری برای دریافت پاسخ به مطالباتشان هستند.
# نامه مورخه ۲۸/۱۱/۱۴۰۰ وزیر بهداشت به دبیر هیات دولت که در آن وزیر بهداشت درخواست نموده است متنی جهت اختیار برقراری فوق العاده خاص توسط وزارت و پس از تصویب هیات امنا و با تامین بار مالی توسط سازمان برنامه و بودجه در هیات وزیران مصوب گردد.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#بیدارزنی: صبح دیروز، ۲ اسفند ۱۴۰۰، جمعی از شاغلین بخشهای مختلف بهداشت و درمان سراسر کشور با برنامهریزی قبلی مقابل وزارتخانه بهداشت و درمان تجمع کردند. تجمعکنندگان از دانشگاههای علوم پزشکی و مراکز بهداشتی و درمانی شهرهای مختلف مانند اهواز، کهگیلویه، بلوچستان، خراسان، یاسوج، مازندران، اصفهان، کرمانشاه، یزد، شهرستان گیلانغرب، کرمان، قم، مراکز بهداشتی درمانی شهرستان های بوئین زهرا و رباط کریم بودهاند. همچنین لیست امضای کادر بهداشت و درمان شبکههای بهداشت تاکستان و بیمارستان شفا و شاهین دژ در آذربایجان غربی نیز همراه نمایندگان معترضین بوده است.
آنها با پوشیدن فرمهای بیمارستان، روپوشهای سفید و لباس کاورال دوره کرونا در این تجمع حاضر شدند و با سردادن شعارهایی چون «زحمت چندبرابر، حقوق نابرابر» و «مدافع داد بزن، حقتو فریاد بزن» خواهان رسیدگی به مطالبات خود شدند.
مشاغلی مانند پرستار، کمک پرستار، پزشک، بهیار، کمک بهیار، بیماربر، ماما، بهداشت محیط و بهداشت خانواده، کارشناسان خدمات بیمارستانی، مراقبین سلامت، کارشناسان آزمایشگاهها و متصدیان خدمات عمومی در بیمارستانها و مراکز بهداشتی درمانی (مانند خدمه، نظافتچی، متصدیان رختشویی، آشپزخانه و غیره) که بخش وسیعی از آنها را زنان تشکیل میدهند، همگی مشاغلی هستند که در طول بیش از دو سال درگیری عمومی با همهگیری کرونا بطور مستقیم با وضعیت دشوار پاندمی و مرگ و میر ناشی از آن دست و پنجه نرم کردهاند. اوضاع بی ثبات اقتصادی، گرانی افسار گسیخته و تورم، همپای پاندمی کرونا وضعیت معیشتی اقشار مختلف مردم را با مشکلات طاقتفرسایی روبرو کرده است و این قشر با فشارهای مضاعف همهی توان خود را برای حفظ بهداشت و سلامت جامعه بکار بستهاند. در حالیکه حقوق و مزایای آنها به هیچ وجه با کاری که انجام میدهند متناسب نیست و کفاف زندگیشان را نمیدهد.
تعداد زیادی از آنها با فقدان امنیت شغلی و بی ثباتی نیز روبرو بودهاند. در حال حاضر تعداد زیادی از کارکنان بهداشت و درمان شاغل در مراکز بهداشتی درمانی بصورت قراردادهای یکساله، شش ماهه و یا هشتاد و نه روزه مشغول انجام وظیفه اند. بسیاری از آنها طرف قراردادشان نه دولت بلکه شرکتهای خصوصی بوده است. این شرکتها از یکسو طرف قرارداد وزارت بهداشت با مبالغی نامعلوم برای تامین نیرو هستند و از سوی دیگر با بستن قراردادهایی با میزان حداقل حقوق تنظیم شده توسط قانون کار با مشاغلی نظیر پرستار و سایرمشاغل بهداشتی و درمانی، متصدیان خدمات عمومی و مشاغل کارگری، نیروی مورد نیاز این وزارتخانه را تامین می کنند.
آنها حول دو موضوع عمده #فوقالعاده_خاص و #تبدیل_وضعیت نیروهای قراردادی تجمع کردند. فوقالعاده خاص ضریبی است که کادرهای بهداشت و درمان معتقدند عدم تعلق آن در حقوق مشاغل بهداشتی درمانی نشاندهنده بی توجهی و عدم درک مسئولان نسبت به اهمیت این مشاغل بخصوص در وضعیت فعلی کرونا است. فوقالعاده خاص پیش از این برای کارمندان سازمانهای پزشکی قانونی و انتقال خون ایران» (مصوب اردیبهشت ماه ۹۰) و همچنین کارمندان سازمان زندانها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور(مصوب اسفندماه ۹۱) تصویب شده است. با اعمال فوقالعاده خاص، افزایش قابل توجهی (تا بیش از سه برابر حقوق فعلی) در دریافتی کارکنان سازمان زندانها صورت پذیرفت.
این تجمع تا ساعاتی پس از ظهر ادامه داشته و در پایان بیانیهای از سوی یکی از نمایندگان قرائت شد. همچنین تعدادی از نمایندگان معترضان دیداری با مدیرکل منابع انسانی وزارت بهداشت، دکتر مرادی و مدیر مرکز حراست وزارت بهداشت، دکتر فرزانه داشتند که در این ملاقات آن دو به پیگیریهای مکرری که از طریق وزارت بهداشت انجام شده اشاره کردند و اخرین نامه ای را که وزیر بهداشت در تاریخ ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ به دبیرخانه هیات دولت ارجاع و در آن به لزوم ایجاد انگیزه و جبران زحمات کارکنان وزارت بهداشت در این دو سال اشاره شده و خواستار برقراری فوق العاده خاص و تامین منابع آن از سوی سازمان برنامه و بودجه شده است را به عنوان سندی در جهت همراهی وزارتخانه با مطالبات مدافعان حوزه سلامت ارائه نمودند.
این تجمع در حالی به پایان رسید که به نظر میرسید بسیاری از معترضین که زنان بخش قابل ملاحظهای از آنها را تشکیل میدادند، برای تجمع بعدی خود بدنبال انتخاب مکان دیگری برای دریافت پاسخ به مطالباتشان هستند.
# نامه مورخه ۲۸/۱۱/۱۴۰۰ وزیر بهداشت به دبیر هیات دولت که در آن وزیر بهداشت درخواست نموده است متنی جهت اختیار برقراری فوق العاده خاص توسط وزارت و پس از تصویب هیات امنا و با تامین بار مالی توسط سازمان برنامه و بودجه در هیات وزیران مصوب گردد.
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
Telegraph
تجمع کادر بهداشت و درمان سراسر کشور در اعتراض به وضعیت شغلی و معیشتی
بیدارزنی: صبح دیروز، ۲ اسفند ۱۴۰۰، جمعی از شاغلین بخشهای مختلف بهداشت و درمان سراسر کشور با برنامهریزی قبلی مقابل وزارتخانه بهداشت و درمان تجمع کردند. تجمعکنندگان از دانشگاههای علوم پزشکی و مراکز بهداشتی و درمانی شهرهای مختلف مانند اهواز، کهگیلویه، بلوچستان،…