Forwarded from نقد
▫️ زن، زندگی، آزادی: دستاوردها و چشماندازها
23 سپتامبر 2022
🔸 شعار مرکزی و عامل وحدتبخش خیزش کنونی در عبارت زیبای «زن، زندگی، آزادی» (ژن، ژیان، ئازادی) تبلور یافته است. این شعار که ریشه در تاریخ مبارزات رهاییبخش در خاورمیانه بهویژه منطقهی کردستان دارد، گویی چکیدهی تضادهای دیرینهای است که بخش اعظم مردم ایران در خلال چهل و چهار سال حکومت اسلامی با آن مواجه بودند. خواست مبارزه با تبعیض علیه زنان که در شکلهای گوناگون مطرح میشود در واقع یکی از اصیلترین مطالبات کل جامعهی ایران چه مرد و چه زن از ابتدای انقلاب بهمن ۵۷ تا به امروز است. این خواست با مبانی اساسی تفکر و دیدگاه ایدئولوژیک حکومت اسلامی در تضادی اساسی قرار دارد و مخالفت با آزادی زنان یکی از مهمترین ارکان هویت حاکمان را تشکیل میدهد. اما این مخالفت فقط در بعدی حقوقی مطرح نیست که با اعطای برخی حقوق ظاهری به زنان رفع شود. هویت زن به عنوان نماد مخالفت با کلیت نظام اسلامی در واقع انواع پیشفرضهای دیگری را پیش میکشد: حذف حجاب اجباری به معنای انتخاب نوع پوشش و نوع سبک زندگی و در یک کلام پذیرش حق زنان بر تن و سرنوشت خویش است؛ اعطای برابری حقوقی به زنان در ازدواج و طلاق و ارث و نظایر آن به معنای به لرزه درآوردن ارکان ایدئولوژیک و دینی حاکمان است. آزادی زنان در کشوری مانند ایران همچون بمبی عمل میکند که تمامی مناسبات عقبماندهی اجتماعی را میترکاند.
🔸 فاصلهی موجهای جنبش سیاسی در چند سال اخیر کوتاه و کوتاهتر شدهاند. اگر از موج جنبش سبز در سال ۸۸ تا خیزش دی 96 هشت سال طول کشید، اکنون ما با تغییری کاملاً مشهود در فاصلهی موجها روبهروییم: 1396، ۱۳۹۸، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱. ویژگی تعیینکننده و سرشت بارز این موجها این است که شکست مقطعی نمیتواند به خفقان پیگیر و افت عملی جنبش سیاسی در درازمدت بیانجامد. در واقع حرکت موجها مدام تکمیلکنندهی هم هستند و اگر در یک چشمانداز کوتاه بنگریم، گویی خطی ممتد است از موجهای پیاپی که بهرغم سرکوب شدید و قهرآمیز ادامه یافتهاند. در این صورت در صورت تداوم این وضعیت این امکان عینی و واقعی مطرح میشود که ما با نوعی جنبش مردمی روبهرو باشیم که به تدریج پیکار خود را با نظام حاکم در فواصل کوتاهی تمدید میکند تا روزی برسد که این جنبش لحظهای هم سکوت نکند و سرانجام در هیأت یک انقلاب سیاسی به میدان آید. بنابراین مهمترین دستاورد این است که اولاً یک نسل معین شاهد چند جنبش به هم پیوسته است و در نتیجه بهسادگی تجارب خود را منتقل میکند. دیگر با وضعیتی روبهرو نیستیم که یک جنبش رخ میدهد و سرکوب میشود و افراد شرکتکننده در طول زمان انگیزهی سیاسی خود را از دست میدهند. ثانیاً شکست دیگر در اینجا معنایی نمییابد بلکه فقط فراز و فرود یک جنبش است. اما آنگاه چه چیزی عامل تداوم آن است؟ سویهی سلبی خیزش کنونی، نفی نظام حاکم و سازوکارهای آن، بیتردید نیروی محرک تعیینکنندهی جنبش است. اما سویهی ایجابی خیزش کنونی در کجاست؟
🔸 جنبش چپ ایران در شکلهای سازمانی و غیرسازمانی خود همواره به یک تز مهم و تعیینکننده معتقد بودهاند: جنبشهای خودبهخودی بدون داشتن رهبری ناگزیر نابود میشوند. در این پیشفرض اصل اساسی وجود سازمان یا حزبی است که عملاً توان و قدرت سازماندهی را دارد. اما وضعیت کنونی چه چیزی را نشان میدهد: مردم در عمل متوجه شدهاند که جز نیروی خودشان هیچ نیرویی نمیتواند آنان را سازمان دهد. این پدیده ابداً جدید نیست. ما از جنبش ۸۸ تا به امروز پیوسته شاهد این وضعیت بودیم. این تجربه در آگاهی مردمی که به دفعات به خیابانها میریزند حک شده است. اکنون پرسش این است: اگر رژیم حاکم از حل معضلات پیش روی خود ناتوان باشد، اگر جنبشهای اعتراضی چون رشته نخی پیاپی رخ دهند و اگر مکانیسم رفرم و حتی عقبنشینی هم بیفایده باشد، و اگر این عدم سازماندهی از بالا تداوم داشته باشد، آیا این امکان وجود ندارد که این جنبشها ناگزیر شوند که از درون خود کانونهای سازماندهی به وجود آورند؟ یعنی آیا امکانپذیر نیست که این جنبش که بر بستر تضادهای ژرف چهلوچندساله با نظام سیاسی حاکم شکل گرفته خود کانونهای خود را بیافریند؟
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3af
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#جنبش_مردمی
#Jîn_Jîan_Azadî
#Mahsa_Amini
👇🏼
🖋@naghd_com
23 سپتامبر 2022
🔸 شعار مرکزی و عامل وحدتبخش خیزش کنونی در عبارت زیبای «زن، زندگی، آزادی» (ژن، ژیان، ئازادی) تبلور یافته است. این شعار که ریشه در تاریخ مبارزات رهاییبخش در خاورمیانه بهویژه منطقهی کردستان دارد، گویی چکیدهی تضادهای دیرینهای است که بخش اعظم مردم ایران در خلال چهل و چهار سال حکومت اسلامی با آن مواجه بودند. خواست مبارزه با تبعیض علیه زنان که در شکلهای گوناگون مطرح میشود در واقع یکی از اصیلترین مطالبات کل جامعهی ایران چه مرد و چه زن از ابتدای انقلاب بهمن ۵۷ تا به امروز است. این خواست با مبانی اساسی تفکر و دیدگاه ایدئولوژیک حکومت اسلامی در تضادی اساسی قرار دارد و مخالفت با آزادی زنان یکی از مهمترین ارکان هویت حاکمان را تشکیل میدهد. اما این مخالفت فقط در بعدی حقوقی مطرح نیست که با اعطای برخی حقوق ظاهری به زنان رفع شود. هویت زن به عنوان نماد مخالفت با کلیت نظام اسلامی در واقع انواع پیشفرضهای دیگری را پیش میکشد: حذف حجاب اجباری به معنای انتخاب نوع پوشش و نوع سبک زندگی و در یک کلام پذیرش حق زنان بر تن و سرنوشت خویش است؛ اعطای برابری حقوقی به زنان در ازدواج و طلاق و ارث و نظایر آن به معنای به لرزه درآوردن ارکان ایدئولوژیک و دینی حاکمان است. آزادی زنان در کشوری مانند ایران همچون بمبی عمل میکند که تمامی مناسبات عقبماندهی اجتماعی را میترکاند.
🔸 فاصلهی موجهای جنبش سیاسی در چند سال اخیر کوتاه و کوتاهتر شدهاند. اگر از موج جنبش سبز در سال ۸۸ تا خیزش دی 96 هشت سال طول کشید، اکنون ما با تغییری کاملاً مشهود در فاصلهی موجها روبهروییم: 1396، ۱۳۹۸، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱. ویژگی تعیینکننده و سرشت بارز این موجها این است که شکست مقطعی نمیتواند به خفقان پیگیر و افت عملی جنبش سیاسی در درازمدت بیانجامد. در واقع حرکت موجها مدام تکمیلکنندهی هم هستند و اگر در یک چشمانداز کوتاه بنگریم، گویی خطی ممتد است از موجهای پیاپی که بهرغم سرکوب شدید و قهرآمیز ادامه یافتهاند. در این صورت در صورت تداوم این وضعیت این امکان عینی و واقعی مطرح میشود که ما با نوعی جنبش مردمی روبهرو باشیم که به تدریج پیکار خود را با نظام حاکم در فواصل کوتاهی تمدید میکند تا روزی برسد که این جنبش لحظهای هم سکوت نکند و سرانجام در هیأت یک انقلاب سیاسی به میدان آید. بنابراین مهمترین دستاورد این است که اولاً یک نسل معین شاهد چند جنبش به هم پیوسته است و در نتیجه بهسادگی تجارب خود را منتقل میکند. دیگر با وضعیتی روبهرو نیستیم که یک جنبش رخ میدهد و سرکوب میشود و افراد شرکتکننده در طول زمان انگیزهی سیاسی خود را از دست میدهند. ثانیاً شکست دیگر در اینجا معنایی نمییابد بلکه فقط فراز و فرود یک جنبش است. اما آنگاه چه چیزی عامل تداوم آن است؟ سویهی سلبی خیزش کنونی، نفی نظام حاکم و سازوکارهای آن، بیتردید نیروی محرک تعیینکنندهی جنبش است. اما سویهی ایجابی خیزش کنونی در کجاست؟
🔸 جنبش چپ ایران در شکلهای سازمانی و غیرسازمانی خود همواره به یک تز مهم و تعیینکننده معتقد بودهاند: جنبشهای خودبهخودی بدون داشتن رهبری ناگزیر نابود میشوند. در این پیشفرض اصل اساسی وجود سازمان یا حزبی است که عملاً توان و قدرت سازماندهی را دارد. اما وضعیت کنونی چه چیزی را نشان میدهد: مردم در عمل متوجه شدهاند که جز نیروی خودشان هیچ نیرویی نمیتواند آنان را سازمان دهد. این پدیده ابداً جدید نیست. ما از جنبش ۸۸ تا به امروز پیوسته شاهد این وضعیت بودیم. این تجربه در آگاهی مردمی که به دفعات به خیابانها میریزند حک شده است. اکنون پرسش این است: اگر رژیم حاکم از حل معضلات پیش روی خود ناتوان باشد، اگر جنبشهای اعتراضی چون رشته نخی پیاپی رخ دهند و اگر مکانیسم رفرم و حتی عقبنشینی هم بیفایده باشد، و اگر این عدم سازماندهی از بالا تداوم داشته باشد، آیا این امکان وجود ندارد که این جنبشها ناگزیر شوند که از درون خود کانونهای سازماندهی به وجود آورند؟ یعنی آیا امکانپذیر نیست که این جنبش که بر بستر تضادهای ژرف چهلوچندساله با نظام سیاسی حاکم شکل گرفته خود کانونهای خود را بیافریند؟
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3af
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#جنبش_مردمی
#Jîn_Jîan_Azadî
#Mahsa_Amini
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
زن، زندگی، آزادی:
دستاوردها و چشماندازها خیزش جدید مردم ایران در واکنش به قتل فجیع مهسا امینی توسط گشت ارشاد با سرعت در حال گسترش است. شهرها یکی پس از دیگری به این موج میپیوندند و لایههای گوناگون آن را تقویت میک…
Forwarded from نقد
🔹نوشتههای دریافتی 🔹
▫️ این زیباترین ناامیدان تاریخ
نوشتهی: اسماعیل کرمی
27 سپتامبر 2022
🔸حکومت اسلامی ایران با بر باد دادن امیدهای چندین نسل که دل به تغییر و اصلاح بسته بودند و ضایع کردن ۲۰ سال از عمر متولدین دهههای سی، چهل و پنجاه که گفتمان اصلاحات را دنبال کردند، هم لطمهی فراوانی به پیوندهای اجتماعی، احساس تعلق به جامعه و زندگی جمعی زد و هم حجم عظیمی از سرخوردگی اجتماعی به وجود آورد که در نگاه اول به نظر میآید نقشی مهم در حفظ، بقا و ادامهی حیات حکومت دارد. اما حالا این میزان از ناامیدی کارکردی دیگرگونه یافته و به بزرگترین سلاح علیه خود حکومت بدل شده است. اکنون این سرخوردگی و ناامیدی مایهی اصلی شکلگیری جنبشی فراگیر برای مطالبهی آزادی و عدالت شده است.
🔸ولی شاید از بختیاری ماست که آنچه بزرگ و عظیم میشود همواره زیباست و میتواند عامل تحول و دگرگونی شود، حتی اگر آن چیز ناامیدی باشد. این حجم سترگ از ناامیدی اجتماعی بهخصوص در طردشدگان، یعنی کسانی که در تعریف رسمی «مردم» نمیگنجند، مردمی که از سوی حکومت «امت حزب الله» خوانده میشوند، به موتور محرک و تامینکنندهی نیروی اجتماعی بدل شده است. رژیمهای حاکم هر تعریفی از «مردم» ارائه کنند به طرزی ناسازوار اکثر شهروندان را از دایرهی «مردم» بیرون میرانند و از حقوق اولیه و انسانی خود محروم میسازند، از همین رو همواره با خیل عظیم کسانی مواجه هستیم که بهرغم کثرت عددیشان در اقلیت قرار میگیرند.
🔸حاضران در تظاهراتهای این چندروزه در حال از سر گذراندن تجربهای متفاوت هستند. آنها بدنی جمعی را زندگی میکنند و پیوندهایی بیمثال با یکدیگر برقرار میکنند. اینک زنان و مردان یکدیگر را در قامت همرزم تجربه میکنند نه همکار، همسایه یا همسر. آنان بهواسطهی اقدامی واقعی که نقشی حقیقی در زندگیشان دارد بدن جمعی تازهای شکل دادهاند که در کار رقم زدن سوژههای فردی جدید و بیسابقه و کمنظیر است. این فعلیت بدیع همان بدن بالقوهای است که نظامهای استثمارگر همواره میکوشند آن را در قالب جمعهایی دروغین از جمله مدرسه، محیط کار، ورزشگاه، پادگان و مانند اینها به انقیاد درآورند و هر چه میتوانند از این توان جمعی بهره بکشند و شیرهی جان انسانها را بمکند
🔸 حال که این بدن جمعی جدید سر برآورده است بهوضوح میتوان دید برخی بدنها با این بدن جمعی انقلابی سازگارند و برخی ناسازگار، و جالب آنکه ناسازگارترین آنها بدن حکومتی است که تنها به مصلحت خود میاندیشد، حکومتی که قرار است منافع و حیات عدهای کوچک معروف به «چهاردرصدیها» را تأمین و تضمین کند. اگر این بدن نوظهور میخواهد در برابر تنشهای بیرونی دوام بیاورد و از هم نپاشد باید از هر کاری که او را به سمت فروپاشی سوق میدهد بپرهیزد و به کارهایی که توان او را افزایش میدهند اهتمام ویژه بورزد.
🔸میزان ابتکاراتی که بدن جمعی تظاهراتکنندگان هر روز به کار میبندد خیرهکننده و باورنکردنی است، این یعنی موجود زندهای در حال تقلا برای زنده ماندن است، موجودی که میکوشد در هستی بیمثال خود و در برابر خصم دیرینهاش که تنها از طریق تکهتکه کردن و پارهپاره کردن او میتواند به حیاتش ادامه دهد، پایدار بماند، یعنی در برابر خونآشامی که فقط با به انقیاد کشیدن و مکیدن خون او قادر است به حیات خود ادامه دهد. از این رو، این بدن زیبای جمعی میبایست فوراً از خون رساندن و تقویت خونآشامی که فقط و فقط با خون او زنده است دست بردارد: این زیباترین ناامیدان تاریخ باید دست به اعتصاب بزنند.
✊🏼 متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3aq
#مهسا_امینی #اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#Jîn_Jîan_Azadî
#MahsaAmini
👇🏼
🖋@naghd_com
▫️ این زیباترین ناامیدان تاریخ
نوشتهی: اسماعیل کرمی
27 سپتامبر 2022
🔸حکومت اسلامی ایران با بر باد دادن امیدهای چندین نسل که دل به تغییر و اصلاح بسته بودند و ضایع کردن ۲۰ سال از عمر متولدین دهههای سی، چهل و پنجاه که گفتمان اصلاحات را دنبال کردند، هم لطمهی فراوانی به پیوندهای اجتماعی، احساس تعلق به جامعه و زندگی جمعی زد و هم حجم عظیمی از سرخوردگی اجتماعی به وجود آورد که در نگاه اول به نظر میآید نقشی مهم در حفظ، بقا و ادامهی حیات حکومت دارد. اما حالا این میزان از ناامیدی کارکردی دیگرگونه یافته و به بزرگترین سلاح علیه خود حکومت بدل شده است. اکنون این سرخوردگی و ناامیدی مایهی اصلی شکلگیری جنبشی فراگیر برای مطالبهی آزادی و عدالت شده است.
🔸ولی شاید از بختیاری ماست که آنچه بزرگ و عظیم میشود همواره زیباست و میتواند عامل تحول و دگرگونی شود، حتی اگر آن چیز ناامیدی باشد. این حجم سترگ از ناامیدی اجتماعی بهخصوص در طردشدگان، یعنی کسانی که در تعریف رسمی «مردم» نمیگنجند، مردمی که از سوی حکومت «امت حزب الله» خوانده میشوند، به موتور محرک و تامینکنندهی نیروی اجتماعی بدل شده است. رژیمهای حاکم هر تعریفی از «مردم» ارائه کنند به طرزی ناسازوار اکثر شهروندان را از دایرهی «مردم» بیرون میرانند و از حقوق اولیه و انسانی خود محروم میسازند، از همین رو همواره با خیل عظیم کسانی مواجه هستیم که بهرغم کثرت عددیشان در اقلیت قرار میگیرند.
🔸حاضران در تظاهراتهای این چندروزه در حال از سر گذراندن تجربهای متفاوت هستند. آنها بدنی جمعی را زندگی میکنند و پیوندهایی بیمثال با یکدیگر برقرار میکنند. اینک زنان و مردان یکدیگر را در قامت همرزم تجربه میکنند نه همکار، همسایه یا همسر. آنان بهواسطهی اقدامی واقعی که نقشی حقیقی در زندگیشان دارد بدن جمعی تازهای شکل دادهاند که در کار رقم زدن سوژههای فردی جدید و بیسابقه و کمنظیر است. این فعلیت بدیع همان بدن بالقوهای است که نظامهای استثمارگر همواره میکوشند آن را در قالب جمعهایی دروغین از جمله مدرسه، محیط کار، ورزشگاه، پادگان و مانند اینها به انقیاد درآورند و هر چه میتوانند از این توان جمعی بهره بکشند و شیرهی جان انسانها را بمکند
🔸 حال که این بدن جمعی جدید سر برآورده است بهوضوح میتوان دید برخی بدنها با این بدن جمعی انقلابی سازگارند و برخی ناسازگار، و جالب آنکه ناسازگارترین آنها بدن حکومتی است که تنها به مصلحت خود میاندیشد، حکومتی که قرار است منافع و حیات عدهای کوچک معروف به «چهاردرصدیها» را تأمین و تضمین کند. اگر این بدن نوظهور میخواهد در برابر تنشهای بیرونی دوام بیاورد و از هم نپاشد باید از هر کاری که او را به سمت فروپاشی سوق میدهد بپرهیزد و به کارهایی که توان او را افزایش میدهند اهتمام ویژه بورزد.
🔸میزان ابتکاراتی که بدن جمعی تظاهراتکنندگان هر روز به کار میبندد خیرهکننده و باورنکردنی است، این یعنی موجود زندهای در حال تقلا برای زنده ماندن است، موجودی که میکوشد در هستی بیمثال خود و در برابر خصم دیرینهاش که تنها از طریق تکهتکه کردن و پارهپاره کردن او میتواند به حیاتش ادامه دهد، پایدار بماند، یعنی در برابر خونآشامی که فقط با به انقیاد کشیدن و مکیدن خون او قادر است به حیات خود ادامه دهد. از این رو، این بدن زیبای جمعی میبایست فوراً از خون رساندن و تقویت خونآشامی که فقط و فقط با خون او زنده است دست بردارد: این زیباترین ناامیدان تاریخ باید دست به اعتصاب بزنند.
✊🏼 متن کامل این نوشته را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3aq
#مهسا_امینی #اعتصابات_سراسری
#زن_زندگی_آزادی
#Jîn_Jîan_Azadî
#MahsaAmini
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
این زیباترین ناامیدان تاریخ
نوشتهی: اسماعیل کرمی در این بزنگاه، از طریق یک اقدام جمعی، بهواسطهی همطنین شدن ارتعاش بدن اقلیتهای گوناگون، بدنی با ویژگیهای متفاوت ایجاد شده که در مناسبات موجود نمیگنجد، پس دست به کار خل…
Forwarded from نقد
فراموش نباید کرد که شبنامههای مهجور و دیوارنویسیهای کوچههای گمنام نیز، آنگاه که شرایط عینی و ذهنی متناظراً فراهم است، میتوانند به اوج گفتمان مسلط مبارزه نقب بزنند و حتی طومار تبلیغاتی تلویزیونهای عظیم و «تینکتانک»های برپاشده با بودجههای میلیونی را یکشبه درهمبپیچند.
(از نقد، «در آستانهی سال پنجم» - اسفند ۱۴۰۰)
✊🏼✊🏼✊🏼
#زن_زندگی_آزادی
#اعتصابات_سراسری
#مهسا_امینی
#Jîn_Jîan_Azadî
#MahsaAmini
🖋@naghd_com
(از نقد، «در آستانهی سال پنجم» - اسفند ۱۴۰۰)
✊🏼✊🏼✊🏼
#زن_زندگی_آزادی
#اعتصابات_سراسری
#مهسا_امینی
#Jîn_Jîan_Azadî
#MahsaAmini
🖋@naghd_com
Forwarded from نقد
خواستهی آزادی پوشش، انکار آشکار یکی از قویترین پایههای مشروعیت ایدئولوژی حاکم جمهوری اسلامی ایران است. این خواستهی «ساده» یکی از قدرتمندترین عناصر هویت جمهوری اسلامی را به چالش میکشد و ایدئولوژی حاکم را، نه در چگونگی، بلکه در چیستیاش تهدید میکند. خلجان این واحد هستیشناختیِ زنده، فضایی بهمراتب بازتر برای جولان خویش میطلبد و قدرت سفرِ حجمی بزرگتر را در خطِ زمان دارد.
(از نقد، «دختران انقلاب» - 1396)
✊🏼✊🏼✊🏼
#زن_زندگی_آزادی
#اعتصابات_سراسری
#مهسا_امینی
#Jîn_Jîan_Azadî
#MahsaAmini
🖋@naghd_com
(از نقد، «دختران انقلاب» - 1396)
✊🏼✊🏼✊🏼
#زن_زندگی_آزادی
#اعتصابات_سراسری
#مهسا_امینی
#Jîn_Jîan_Azadî
#MahsaAmini
🖋@naghd_com