.
خواســـــتم تا ته اين قصه بمانم که
نشــــد
غزلـــــي از ته دل با تو بخوانم که
نشـــــد
خواســــتم حادثه باشم، که بيفتم به
دلــــت
لذت عشـــــق به خونت بدوانم که
نشـــــد
خواســـــتم اشک مرا پاک کني در
بغلـــــت
تن در آغـــــوش غريبت برهانم که
نشـــــد
خواستم دست تو بر شانه ي من تکيه
کـــني
و تو را مال دل خويـــــش بدانم که
نشــــد
خواســـتن نيست توانستن و مـــــن از
ته دل
خواســــتم آتش عشقي بنشانم که
نشــــد
#ناشناس🌿
خواســـــتم تا ته اين قصه بمانم که
نشــــد
غزلـــــي از ته دل با تو بخوانم که
نشـــــد
خواســــتم حادثه باشم، که بيفتم به
دلــــت
لذت عشـــــق به خونت بدوانم که
نشـــــد
خواســـــتم اشک مرا پاک کني در
بغلـــــت
تن در آغـــــوش غريبت برهانم که
نشـــــد
خواستم دست تو بر شانه ي من تکيه
کـــني
و تو را مال دل خويـــــش بدانم که
نشــــد
خواســـتن نيست توانستن و مـــــن از
ته دل
خواســــتم آتش عشقي بنشانم که
نشــــد
#ناشناس🌿
دوست دارم با تو باشم عیب این خواهش ڪجاست؟
باتو بودن ، شعر خواندن، ڪس نگفته نا بجاست
از تو گفتن یا شنیدن ازلبت ، تا خواب صبح
حرف هاے عاشقانه با تو گفتن ڪے خطاست؟
لب به لب، لبریزعشقت ،گرشود احساس من
بازیِ شب زنده دارے با لبانت ، دلرباست
مست ومدهوشم ڪنے با غمزه اے حتے به چشم
دل به اعجازدو چشمت بس به مے، بے اشتهاست
دوست دارم با تو گویم از ڪلامے با سه حرف
عین وشین وقاف ودیگرهیچ حرفی.،ڪین رواست
قصدم اے یار این نبود ڪزتو، سراید این غزل
عشق پاڪت بے محابا زد به دل این حرف راست
#ناشناس
باتو بودن ، شعر خواندن، ڪس نگفته نا بجاست
از تو گفتن یا شنیدن ازلبت ، تا خواب صبح
حرف هاے عاشقانه با تو گفتن ڪے خطاست؟
لب به لب، لبریزعشقت ،گرشود احساس من
بازیِ شب زنده دارے با لبانت ، دلرباست
مست ومدهوشم ڪنے با غمزه اے حتے به چشم
دل به اعجازدو چشمت بس به مے، بے اشتهاست
دوست دارم با تو گویم از ڪلامے با سه حرف
عین وشین وقاف ودیگرهیچ حرفی.،ڪین رواست
قصدم اے یار این نبود ڪزتو، سراید این غزل
عشق پاڪت بے محابا زد به دل این حرف راست
#ناشناس
تا ڪه میخندے به چشمانم جهانم بهتر است
واژه ها تصویرها حتے بیانم بهتر است
آسمان با من موافق نیست اے خورشید من
زیر باران در ڪنارت آسمانم بهتر است
راستے امروز باور داشتے وقتے خدا
در میان رود مے گفتت روانم بهتر است
من زبان بستم نگاهت درس عشق آغاز ڪرد
تازه فهمیدم به خاموشے زبانم بهتر است
بین درس و زندگے تصمیم ڪبرے عشق شد
در میان مڪتبت دل را نشانم بهتر است
میروم از جاده هرگز به مقصد مے رسم
بد مسیر است زندگے آنجا گمانم بهتر است
ڪفشهایم در مسیر جاده عاشق مے شوند
عاشقے از زندگانے مهربانم بهتر است....
#ناشناس
واژه ها تصویرها حتے بیانم بهتر است
آسمان با من موافق نیست اے خورشید من
زیر باران در ڪنارت آسمانم بهتر است
راستے امروز باور داشتے وقتے خدا
در میان رود مے گفتت روانم بهتر است
من زبان بستم نگاهت درس عشق آغاز ڪرد
تازه فهمیدم به خاموشے زبانم بهتر است
بین درس و زندگے تصمیم ڪبرے عشق شد
در میان مڪتبت دل را نشانم بهتر است
میروم از جاده هرگز به مقصد مے رسم
بد مسیر است زندگے آنجا گمانم بهتر است
ڪفشهایم در مسیر جاده عاشق مے شوند
عاشقے از زندگانے مهربانم بهتر است....
#ناشناس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلـم دریـا
دلـم سـاحـل
دلـم یڪ رود مےخـواهـد…
دلـم آن قلـبِ آرامے
ڪہ مےآسـود
مےخواهـد…
دلـم دستـت
دلـم چشمــت
دلـم لبخنـد پاڪت را…
ڪہ دلخـواه ِمـنِ
تنهاے عـاشـق بـود
مے خـواهـد
#ناشناس
دلـم سـاحـل
دلـم یڪ رود مےخـواهـد…
دلـم آن قلـبِ آرامے
ڪہ مےآسـود
مےخواهـد…
دلـم دستـت
دلـم چشمــت
دلـم لبخنـد پاڪت را…
ڪہ دلخـواه ِمـنِ
تنهاے عـاشـق بـود
مے خـواهـد
#ناشناس
یک عاشقانه آرام...
گاهی...
از بوسیدن پشت گردن زنی...
که دست هایش تا آرنج ...
در ظرف های نشسته ی یک رابطه ی مبهم ...
گیر کرده است...
آغاز می شود....
گاهی ..
فقط باید زندگی را دور زد...
و کمی فهمید ...
زنی را ...
که به امیدهای مردی امیدوار است....
زنی که تمام خیالاتش ...
در قمار زندگی... روی میز احساسش پهن است...
یک عاشقانه ی آرام...
گاهی بوئیدن موهای زنی ست....
و فهمیدن طعم احساس یک دوست داشتن ...
زندگی ساده است...
و دوست داشتن ساده تر ...
#ناشناس_عاشق
گاهی...
از بوسیدن پشت گردن زنی...
که دست هایش تا آرنج ...
در ظرف های نشسته ی یک رابطه ی مبهم ...
گیر کرده است...
آغاز می شود....
گاهی ..
فقط باید زندگی را دور زد...
و کمی فهمید ...
زنی را ...
که به امیدهای مردی امیدوار است....
زنی که تمام خیالاتش ...
در قمار زندگی... روی میز احساسش پهن است...
یک عاشقانه ی آرام...
گاهی بوئیدن موهای زنی ست....
و فهمیدن طعم احساس یک دوست داشتن ...
زندگی ساده است...
و دوست داشتن ساده تر ...
#ناشناس_عاشق
.
یکی از قشنگ ترین کلمه هایی که امروز شنیدم
معانقـه بود
یعنی در آغوش گرفتن
عنق به معنای گردن هست
معانقه یعنی گردن به گردن شدن
آغوشی چنان عمیق و درهم فرو رفتـه
که گـردن به گردن تماس پیدا کند ...
#ناشناس
یکی از قشنگ ترین کلمه هایی که امروز شنیدم
معانقـه بود
یعنی در آغوش گرفتن
عنق به معنای گردن هست
معانقه یعنی گردن به گردن شدن
آغوشی چنان عمیق و درهم فرو رفتـه
که گـردن به گردن تماس پیدا کند ...
#ناشناس