ﺑﯿﺎ ﺩﺭ ﺁﺗﺶ ﻫﻢ ﺑﮕﺮﯾﺰﯾﻢ
ﮐﺎﺵ ﺩﺳتت ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻢ
ﺍﺯ ﭘﻠﻪ ی ﺗﺎﺭﯾﺦ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽﺩﻭﯾﺪﯾﻢ
ﺑﻪ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽﺭﺳﯿﺪﯾﻢ
ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮔِﻞ ﺁﺩﻣﯽ
ﮔﻞ ﺭﺍﺯﻗﯽ ﻣﯽﺭﻭﯾﯿﺪ
ﮐﺎﺵ ﻧﺒضت ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻢ
ﻭ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ
تا ﺩﻧﯿﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻃﺒﯿﻌﯽﺍﺵ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ .
ﺁﺩﻡﻫﺎ
ﺟﺰ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ، ﻫﯿﭻ ﺗﺼﻮﯾﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ...
#شمس_لنگرودی
ﮐﺎﺵ ﺩﺳتت ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻢ
ﺍﺯ ﭘﻠﻪ ی ﺗﺎﺭﯾﺦ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽﺩﻭﯾﺪﯾﻢ
ﺑﻪ ﺍﺑﺘﺪﺍﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﻣﯽﺭﺳﯿﺪﯾﻢ
ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮔِﻞ ﺁﺩﻣﯽ
ﮔﻞ ﺭﺍﺯﻗﯽ ﻣﯽﺭﻭﯾﯿﺪ
ﮐﺎﺵ ﻧﺒضت ﺭﺍ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻢ
ﻭ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ
تا ﺩﻧﯿﺎ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻃﺒﯿﻌﯽﺍﺵ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ .
ﺁﺩﻡﻫﺎ
ﺟﺰ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ، ﻫﯿﭻ ﺗﺼﻮﯾﺮﯼ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ...
#شمس_لنگرودی
خداوندا....
تمام حرفهای جهان یڪطرف....
این راز یڪطرف....
آیاٺ شما چه قدر، شبیه به لبخند اوست...!!
#شمس_لنگرودی
تمام حرفهای جهان یڪطرف....
این راز یڪطرف....
آیاٺ شما چه قدر، شبیه به لبخند اوست...!!
#شمس_لنگرودی
کجای جهان رفته ای؟
نشان قدم هایت
چون دام پرندگان همه سویی ریخته است
باز نمی گردی
می دانم!
و شعر چون گنجشک بخارآلودی بر بام زمستانی
به پاره یخی بدل خواهد شد
#شمس_لنگرودی
نشان قدم هایت
چون دام پرندگان همه سویی ریخته است
باز نمی گردی
می دانم!
و شعر چون گنجشک بخارآلودی بر بام زمستانی
به پاره یخی بدل خواهد شد
#شمس_لنگرودی
.
دلم به بوی تو آغشته است
سپیده دمان
کلمات سرگردان برمی خیزند و
خواب آلوده دهان مرا میجویند
تا از تــــــو سخن بگویم
کجای جهان رفتهای
نشان قدم هایت
چون دان پرندگان
همه سویی ریخته است
باز نمیگردی، میدانم
و شعر
چون گنجشک بخارآلودی
بر بام زمستانی به پاره یخی
بدل خواهد شد.
#شمس_لنگرودی
دلم به بوی تو آغشته است
سپیده دمان
کلمات سرگردان برمی خیزند و
خواب آلوده دهان مرا میجویند
تا از تــــــو سخن بگویم
کجای جهان رفتهای
نشان قدم هایت
چون دان پرندگان
همه سویی ریخته است
باز نمیگردی، میدانم
و شعر
چون گنجشک بخارآلودی
بر بام زمستانی به پاره یخی
بدل خواهد شد.
#شمس_لنگرودی
دلتنگی
خوشه انگور سیاه است
لگدکوبش کن
لگدکوبش کن
بگذار ساعتی
سربسته بماند
مستت میکند اندوه
#شمس لنگرودی🖤♥️
خوشه انگور سیاه است
لگدکوبش کن
لگدکوبش کن
بگذار ساعتی
سربسته بماند
مستت میکند اندوه
#شمس لنگرودی🖤♥️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
راهی نمانده است
مگر راهی که مرا به من میرساند،
دست در دست خویش
همچون گل سرخی
به گل بودن خود شادمان باش
...
آن که تو را مي جويد
در جستجوي خويش است
هر آن که از تو سخن مي گويد
از خالي هاي درون خود حرف مي زند.
با خود گفت وگو کن
همچون چشمه ئي،
رود
ادامه راه توست.
#شمس_لنگرودی
مگر راهی که مرا به من میرساند،
دست در دست خویش
همچون گل سرخی
به گل بودن خود شادمان باش
...
آن که تو را مي جويد
در جستجوي خويش است
هر آن که از تو سخن مي گويد
از خالي هاي درون خود حرف مي زند.
با خود گفت وگو کن
همچون چشمه ئي،
رود
ادامه راه توست.
#شمس_لنگرودی
🔹
از پوستم
صدای تو می تراود
بر پاهای تو راه می روم
با چشم تو شعر می نویسم
من که ام
به جز تو
که در رگ و پوستم نهانی و
نام مرا به خود داده ای.
#شمس_لنگرودی
از پوستم
صدای تو می تراود
بر پاهای تو راه می روم
با چشم تو شعر می نویسم
من که ام
به جز تو
که در رگ و پوستم نهانی و
نام مرا به خود داده ای.
#شمس_لنگرودی
Sahel Aramesh (New Version)
Aron Afshar
🎼 آرون افشار🎤🎶🎧
ساحل آرامش♥️♥️♥️
در انتظار توام
در چنان هوایی بیا
که گریز از تو ممکن نباشد
تو تمام تنهاییهایم را
از من گرفتهای
خیابانها بی حضور تو
راههای آشکار جهنماند ...!
#شمس_لنگرودی
ساحل آرامش♥️♥️♥️
در انتظار توام
در چنان هوایی بیا
که گریز از تو ممکن نباشد
تو تمام تنهاییهایم را
از من گرفتهای
خیابانها بی حضور تو
راههای آشکار جهنماند ...!
#شمس_لنگرودی
دلم به بوی تو آغشته است
سپیده دمان
کلمات سرگردان بر میخیزند و
خواب آلوده دهان مرا می جویند
تا از تو سخن بگویم.
کجای جهان رفتهای
نشان قدمهایت
چون دان پرندگان
همهسویی ریخته است
باز نمیگردی، میدانم
و شعر
چون گنجشک بخارآلودی
بر بام زمستانی
به پاره یخی
بدل خواهد شد.
#شمس_لنگرودی
سپیده دمان
کلمات سرگردان بر میخیزند و
خواب آلوده دهان مرا می جویند
تا از تو سخن بگویم.
کجای جهان رفتهای
نشان قدمهایت
چون دان پرندگان
همهسویی ریخته است
باز نمیگردی، میدانم
و شعر
چون گنجشک بخارآلودی
بر بام زمستانی
به پاره یخی
بدل خواهد شد.
#شمس_لنگرودی
#توئیت 🖇♥️
دیدی وقتی آنلاینه،
میشینی زل میزنی بلکه پیام بده؟
#شمس_لنگرودی این حالت رو خیلی قشنگ
توصیف میکنه، اونجا که میگه:
"دلخوش نشستهام
که تو شاید گذر کنی
لعنت به شایدی که مهیا نمیشود"
دیدی وقتی آنلاینه،
میشینی زل میزنی بلکه پیام بده؟
#شمس_لنگرودی این حالت رو خیلی قشنگ
توصیف میکنه، اونجا که میگه:
"دلخوش نشستهام
که تو شاید گذر کنی
لعنت به شایدی که مهیا نمیشود"
سرشارم از شعرهای نچیده
روزهای نیامده
اتوبوس هایی مملو آدمیانی که به تعطیلی میروند؛
قلبی که روی دست بهار مانده است،
کفهای پر کشیده بر پر مرغانی که به سمت شمال می روند.
سرشارم از
شکایت سنگها وقتی که در ترنم رودخانه ترک می خورند،
سرشارم از برف، از ترنم انگور، نور
#شمس_لنگرودی
روزهای نیامده
اتوبوس هایی مملو آدمیانی که به تعطیلی میروند؛
قلبی که روی دست بهار مانده است،
کفهای پر کشیده بر پر مرغانی که به سمت شمال می روند.
سرشارم از
شکایت سنگها وقتی که در ترنم رودخانه ترک می خورند،
سرشارم از برف، از ترنم انگور، نور
#شمس_لنگرودی
🔻
از پوستم
صدای تو می تراود
بر پاهای تو راه می روم
با چشم تو شعر می نویسم
من که ام
به جز تو
که در رگ و پوستم نهانی و
نام مرا به خود داده ای.
#شمس_لنگرودی
#بـرای_دلبـــــرجـان👌👍😉
از پوستم
صدای تو می تراود
بر پاهای تو راه می روم
با چشم تو شعر می نویسم
من که ام
به جز تو
که در رگ و پوستم نهانی و
نام مرا به خود داده ای.
#شمس_لنگرودی
#بـرای_دلبـــــرجـان👌👍😉
بی آن که تو را ببینم
در تو رها میشوم
و در کف دریا چشم میگشایم ....
رودم،
و به غرقه شدن در تو
معتادم!
#شمس_لنگرودی
در تو رها میشوم
و در کف دریا چشم میگشایم ....
رودم،
و به غرقه شدن در تو
معتادم!
#شمس_لنگرودی
از پوستم
صدای تو میتراود
بر پاهای تو راه میروم
با چشم تو شعر مینویسم
من کهام؟
بهجز تو
که در رگ و پوستم نهانی و
نام مرا به خود دادهای...
#شمس_لنگرودی
صدای تو میتراود
بر پاهای تو راه میروم
با چشم تو شعر مینویسم
من کهام؟
بهجز تو
که در رگ و پوستم نهانی و
نام مرا به خود دادهای...
#شمس_لنگرودی
سنگم
آرام آرام مینویسم و خود را میتراشم
تا به شکل مجسمهای در آیم
که تو بودایش کردهای.
از دهان من اگر حرفی نیست
کوتاهی از من است
نمیدانم چگونه از تو سخن بگویم
با دهانی از سنگ...
#شمس_لنگرودی
آرام آرام مینویسم و خود را میتراشم
تا به شکل مجسمهای در آیم
که تو بودایش کردهای.
از دهان من اگر حرفی نیست
کوتاهی از من است
نمیدانم چگونه از تو سخن بگویم
با دهانی از سنگ...
#شمس_لنگرودی
هيزم انبارها میشدم
به بوی سرانگشتهای تو بود
كه جوانه كردم
چه بود زندگی
اگر تو نمیرسيدی...
#شمس_لنگرودی
به بوی سرانگشتهای تو بود
كه جوانه كردم
چه بود زندگی
اگر تو نمیرسيدی...
#شمس_لنگرودی
Saman Jalili Man
Telegram: @Pen_Musix
از من
تنها تو ماندهای
پر باز میکنم
بالم بر آسمان غروب میساید و شب میشود
تنها
در ظلمات جهان میگردم و
از بادها و شب پرگانم بیم نیست
از من تنها تو ماندهای…
#شمس_لنگرودی
تنها تو ماندهای
پر باز میکنم
بالم بر آسمان غروب میساید و شب میشود
تنها
در ظلمات جهان میگردم و
از بادها و شب پرگانم بیم نیست
از من تنها تو ماندهای…
#شمس_لنگرودی