یک جهان بر هم زدم کز جمله بگزیدم تو را
من چه میکردم به عالم گر نمیدیدم تو را
با همه مشکل پسندیهای طبع نازکم
حیرتی دارم که چون آسان پسندیدم تو را
یک بساط دهر شد زیر و زبر در انتخاب
زین جواهر تا به طبع خویش برچیدم تو را
من ز خود گم میشدم چون میشنیدم نام تو
خویش را گمکردهتر میخواستم، دیدم تو را
کی قبول من شدی فیاض در رد و قبول
تا به میزان رهی صدره نسنجیدم تو را
~ فیاض لاهیجی
من چه میکردم به عالم گر نمیدیدم تو را
با همه مشکل پسندیهای طبع نازکم
حیرتی دارم که چون آسان پسندیدم تو را
یک بساط دهر شد زیر و زبر در انتخاب
زین جواهر تا به طبع خویش برچیدم تو را
من ز خود گم میشدم چون میشنیدم نام تو
خویش را گمکردهتر میخواستم، دیدم تو را
کی قبول من شدی فیاض در رد و قبول
تا به میزان رهی صدره نسنجیدم تو را
~ فیاض لاهیجی
فقر فرهنگی یعنی اینکه فکر کنی زنی که مادر میشود باید خودش را فراموش کند و تمام زندگیش را صرف فرزندش کند.
تو را به جاي همه کساني که نشناخته ام دوست مي دارم
تو را به جاي همه کساني که نشناخته ام دوست مي دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
براي برفي که آب مي شود دوست مي دارم
تو را براي دوست داشتن دوست مي دارم
تو را به جاي همه کساني که دوست نداشته ام دوست مي دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست مي دارم
براي اشکي که خشک شد و هيچ وقت نريخت
لبخندي که محو شد و هيچ گاه نشکفت دوست مي دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست مي دارم
براي پشت کردن به آرزوهاي محال
به خاطر نابودي توهم و خيال دوست مي دارم
تو را براي دوست داشتن دوست مي دارم
تو را به خاطربوي لاله هاي وحشي
به خاطر گونه ي زرين آفتاب گردان
براي بنفشیِ بنفشه ها دوست مي دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست مي دارم
تو را به جاي همه کساني که نديده ام دوست مي دارم
تورا براي لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شيرين خاطره ها دوست مي دارم
تورا به اندازه ي همه ي کساني که نخواهم ديد دوست مي دارم
اندازه قطرات باران ، اندازه ي ستاره هاي آسمان دوست مي دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوست مي دارم
تو را براي دوست داشتن دوست مي دارم
تو را به جاي همه ي کساني که نمي شناخته ام ... دوست مي دارم
تو را به جاي همه ي روزگاراني که نمي زيسته ام ... دوست مي دارم
براي خاطر عطر نان گرم و برفي که آب مي شود و براي نخستين گناه
تو را به خاطر دوست داشتن ... دوست مي دارم
تو را به جاي تمام کساني که دوست نمي دارم ... دوست مي دارم ...
#پل_الووار
ترجمه #احمد_شاملو
تو را به جاي همه کساني که نشناخته ام دوست مي دارم
تو را به جاي همه کساني که نشناخته ام دوست مي دارم
تو را به خاطر عطر نان گرم
براي برفي که آب مي شود دوست مي دارم
تو را براي دوست داشتن دوست مي دارم
تو را به جاي همه کساني که دوست نداشته ام دوست مي دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست مي دارم
براي اشکي که خشک شد و هيچ وقت نريخت
لبخندي که محو شد و هيچ گاه نشکفت دوست مي دارم
تو را به خاطر خاطره ها دوست مي دارم
براي پشت کردن به آرزوهاي محال
به خاطر نابودي توهم و خيال دوست مي دارم
تو را براي دوست داشتن دوست مي دارم
تو را به خاطربوي لاله هاي وحشي
به خاطر گونه ي زرين آفتاب گردان
براي بنفشیِ بنفشه ها دوست مي دارم
تو را به خاطر دوست داشتن دوست مي دارم
تو را به جاي همه کساني که نديده ام دوست مي دارم
تورا براي لبخند تلخ لحظه ها
پرواز شيرين خاطره ها دوست مي دارم
تورا به اندازه ي همه ي کساني که نخواهم ديد دوست مي دارم
اندازه قطرات باران ، اندازه ي ستاره هاي آسمان دوست مي دارم
تو را به اندازه خودت ، اندازه آن قلب پاکت دوست مي دارم
تو را براي دوست داشتن دوست مي دارم
تو را به جاي همه ي کساني که نمي شناخته ام ... دوست مي دارم
تو را به جاي همه ي روزگاراني که نمي زيسته ام ... دوست مي دارم
براي خاطر عطر نان گرم و برفي که آب مي شود و براي نخستين گناه
تو را به خاطر دوست داشتن ... دوست مي دارم
تو را به جاي تمام کساني که دوست نمي دارم ... دوست مي دارم ...
#پل_الووار
ترجمه #احمد_شاملو
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
با صدات بزرگ شدیم.
باصدات زندگی کردیم.
با صدات اشک ریختیم.
با صدات عاشق شدیم.
مرسی که با صدات به زندگی ما معنا دادی❤️
❤️استاد معین عزیز❤️
باصدات زندگی کردیم.
با صدات اشک ریختیم.
با صدات عاشق شدیم.
مرسی که با صدات به زندگی ما معنا دادی❤️
❤️استاد معین عزیز❤️
معنی بخشیدن یک دل به یک لبخند چیست؟
من پشیمانم بگو تاوان آن سوگند چیست؟
گاه اگر از دوست پیغامی نیاید بهتر است
داستانهایی که مردم از تو میگویند چیست؟
خود قضاوت کن اگر درمان دردم عشق توست
این سر آشفته و این قلب ناخرسند چیست؟
چند روز از عمر گلهای بهاری مانده است
ارزش جان کندن گلها در این یک چند چیست؟
از تو هم دل کندم و دیگر نپرسیدم ز خویش
چارهی معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست؟
عشق، نفرت، شوق، بیزاری، تمنا یا گریز
حاصل آغوش گرم آتش و اسپند چیست؟
#فاضل_نظری
من پشیمانم بگو تاوان آن سوگند چیست؟
گاه اگر از دوست پیغامی نیاید بهتر است
داستانهایی که مردم از تو میگویند چیست؟
خود قضاوت کن اگر درمان دردم عشق توست
این سر آشفته و این قلب ناخرسند چیست؟
چند روز از عمر گلهای بهاری مانده است
ارزش جان کندن گلها در این یک چند چیست؟
از تو هم دل کندم و دیگر نپرسیدم ز خویش
چارهی معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست؟
عشق، نفرت، شوق، بیزاری، تمنا یا گریز
حاصل آغوش گرم آتش و اسپند چیست؟
#فاضل_نظری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو را صدا کردم
در تاریکترینِ شبها دلم صدایت کرد
و تو با طنینِ صدایم به سویِ من آمدی.
با دستهایت برایِ دستهایم آواز خواندی
برای چشمهایم با چشمهایت
برای لبهایم با لبهایت
با تنت برای تنم آواز خواندی.
من با چشمها و لبهایت
اُنس گرفتم
با تنت انس گرفتم،
چیزی در من فروکش کرد
چیزی در من شکفت
من دوباره در گهوارهی کودکیِ خویش
به خواب رفتم
و لبخندِ آن زمانیام را
بازیافتم.
#احمد_شاملو❣
#استادمعین🎼
در تاریکترینِ شبها دلم صدایت کرد
و تو با طنینِ صدایم به سویِ من آمدی.
با دستهایت برایِ دستهایم آواز خواندی
برای چشمهایم با چشمهایت
برای لبهایم با لبهایت
با تنت برای تنم آواز خواندی.
من با چشمها و لبهایت
اُنس گرفتم
با تنت انس گرفتم،
چیزی در من فروکش کرد
چیزی در من شکفت
من دوباره در گهوارهی کودکیِ خویش
به خواب رفتم
و لبخندِ آن زمانیام را
بازیافتم.
#احمد_شاملو❣
#استادمعین🎼
از گل فروش، لاله رُخی، لاله میخرید
میگفت: بی تبسمِ گل، خانه بیصفاست
گفتم: صفای خانه، کفایت نمیکند
باید صفای روح یابی، که کیمیاست
خوب است، ای کسی که به گلزارِ زندگی
روی تو همچو لاله، صفابخش و دلرباست
روح تو نیز چون رخِ تو با صفا بُوَد
تابنگری که خانهی تو خانهی خداست
فریدون مشیری
میگفت: بی تبسمِ گل، خانه بیصفاست
گفتم: صفای خانه، کفایت نمیکند
باید صفای روح یابی، که کیمیاست
خوب است، ای کسی که به گلزارِ زندگی
روی تو همچو لاله، صفابخش و دلرباست
روح تو نیز چون رخِ تو با صفا بُوَد
تابنگری که خانهی تو خانهی خداست
فریدون مشیری
نمانَد بَرین خاک جاوید کس
تو را توشه از راستی باد و بس...
#فردوسی
بیست و پنجم اردی بهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان و ادبیات پارسی گرامی باد
تو را توشه از راستی باد و بس...
#فردوسی
بیست و پنجم اردی بهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان و ادبیات پارسی گرامی باد
در سرم بود که دوری کنم از آتش عشق
چه کنم؟ شیوهی پرهیز نمیدانستم
گفتم ای دوست، تو هم گاه به یادم بودی؟
گفت من نام تو را نیز نمیدانستم
#سجاد_سامانی
چه کنم؟ شیوهی پرهیز نمیدانستم
گفتم ای دوست، تو هم گاه به یادم بودی؟
گفت من نام تو را نیز نمیدانستم
#سجاد_سامانی
ای دوست ای دوست ای دوست ای دوست
جور تو از آنکشم که روی تو نکوست
مردم گویند بهشت خواهی یا دوست
ای بیخبران بهشت با دوست نکوست
#ابوسعید_ابوالخیر
جور تو از آنکشم که روی تو نکوست
مردم گویند بهشت خواهی یا دوست
ای بیخبران بهشت با دوست نکوست
#ابوسعید_ابوالخیر
با دو چشمت عشقبازی میکنم
با دو زلفت سرفرازی میکنم
گفته بودم ترک جانبازی کنم
چون توانم کرد بازی میکنم
#جهان_ملک_خاتون
با دو زلفت سرفرازی میکنم
گفته بودم ترک جانبازی کنم
چون توانم کرد بازی میکنم
#جهان_ملک_خاتون
صبر پرید از دلم، عقل گریخت از سرم
تا به کجا کشد مرا مستی بیاَمانِ تو
مولانا
تا به کجا کشد مرا مستی بیاَمانِ تو
مولانا
دلم برای تو تنگ شده است
اما نمیدانم چکار کنم
مثل پرندهای لالم
که میخواهد
آواز بخواند و نمیتواند
نیمی آتشم،
نیمی باران
اما بارانم،
آتشم را خاموش نمیکند...
#رسول_یونان
اما نمیدانم چکار کنم
مثل پرندهای لالم
که میخواهد
آواز بخواند و نمیتواند
نیمی آتشم،
نیمی باران
اما بارانم،
آتشم را خاموش نمیکند...
#رسول_یونان
گفته بودم، همه رنگی به تو آید عزیز
اما بی مهری نباید ، تو از آن افضل تری
هاشمی
اما بی مهری نباید ، تو از آن افضل تری
هاشمی