ای آنکه از زمان عدم میشناسمت
من در توام که مثل خودم میشناسمت
فرقی نمیکند که کجای جهان روم
مثل زبان مادری ام میشناسمت
دیر آمدم قبول... ولی من هنوز هم
بوی تو را که میشنوم میشناسمت...
#هادی_معراجی🕊️
من در توام که مثل خودم میشناسمت
فرقی نمیکند که کجای جهان روم
مثل زبان مادری ام میشناسمت
دیر آمدم قبول... ولی من هنوز هم
بوی تو را که میشنوم میشناسمت...
#هادی_معراجی🕊️
وقتی که حرف رفتنت حسرت به جانم می دهد
چشمم خبر از وسعت درد نهانم میدهد
گفتی که مجبوری و من اجبار را فهمیده ام
تاوان اجبار تو را صبر و توانم میدهد؟
روزی برای دخترت تعریف کن حال مرا
آخر کسی از نسل تو مرهم نشانم می دهد
گفتی چه آمد بر سرت گفتم که تو گفتم که تو ...
نام تو هر جا میرسد لکنت زبانم میدهد
صد سال باید بگذرد تا من فراموشت کنم
اصلا بگو داغ تو تا آنجا امانم میدهد؟
هنگام دفنم آمدی بین جماعت دیدمت
در حین تلقین بغض تو دارد تکانم میدهد
#هادی_معراجی
چشمم خبر از وسعت درد نهانم میدهد
گفتی که مجبوری و من اجبار را فهمیده ام
تاوان اجبار تو را صبر و توانم میدهد؟
روزی برای دخترت تعریف کن حال مرا
آخر کسی از نسل تو مرهم نشانم می دهد
گفتی چه آمد بر سرت گفتم که تو گفتم که تو ...
نام تو هر جا میرسد لکنت زبانم میدهد
صد سال باید بگذرد تا من فراموشت کنم
اصلا بگو داغ تو تا آنجا امانم میدهد؟
هنگام دفنم آمدی بین جماعت دیدمت
در حین تلقین بغض تو دارد تکانم میدهد
#هادی_معراجی