#بعد_از_بعثت
🕌دعوت علنی بر بلندای کوه #صفا
👈قسمت هشتم
ادامه........
🔰 #حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم دعوتش را پوشیده نگاه می داشت. سه سال به همین منوال طول کشید. سپس خداوند متعال آن حضرت را به اظهار دین اسلام ماموریت داد و فرمودند۰🌸
#پس_آشکار_کن به آنچه فرموده می شوی و اعراض کن از مشرکان 💕
👈و ارشاد فرمودند" *و بیم بده فامیل های نزدیک را. و پست کن بازوی خود را برای آنان که پیروی تو کردند از #مسلمانان*و فرمودند: اعلام کن که من بیم دهنده آشکارم.🌸
⚜ #حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم با فرود آمدن این آیات بیرون آمدند و بالای کوه #صفا رفتند و با صدای بلند ندا سر دادند: #یا_صباحاه
این صدا بسیار معروف و شناخته شده بود، رسم بر این بود که هرگاه انسانی حس خطر می نمود که دشمن بر شهری یا قبیله ای تهاجم می آوردند ندای یا صباحاه سر می داد.💕
💎 #حضرت رسول اکرم فرمودند: ای بنی عبدالمطلب، ای بنی فهر، ای بنی کعب، بنگرید اگر به شما خبر بدهم که اسب سوارانی در دامنه این کوه قصد دارند بر شما تهاجم آوردند، آیا حرف مرا قبول می کنید.🌸
🔰عرب ها واقع گرا و جدی بودند، آنها با مردی روبرو شدند که #راستگویی و امانتداری و خیر خواهی او را تجربه کرده بودند.💕
💥آنهم در حالتی که او بر #بالای کوه قرار داشت و عقب و جلو را می دید. اما آنها فقط جلوی خود را می دیدند. اینجا بود که بنابر تیزهوشی و انصاف پسندی خود مجبور شدند که گوینده امین و #راستگو را تایید نمایند. لذا همگی به یک زبان گفتند: آری، قبول می کنیم.🌸
ادامه دارد.......
✒️تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی" رحمه الله "
📖کتاب: #نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
🕌دعوت علنی بر بلندای کوه #صفا
👈قسمت هشتم
ادامه........
🔰 #حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم دعوتش را پوشیده نگاه می داشت. سه سال به همین منوال طول کشید. سپس خداوند متعال آن حضرت را به اظهار دین اسلام ماموریت داد و فرمودند۰🌸
#پس_آشکار_کن به آنچه فرموده می شوی و اعراض کن از مشرکان 💕
👈و ارشاد فرمودند" *و بیم بده فامیل های نزدیک را. و پست کن بازوی خود را برای آنان که پیروی تو کردند از #مسلمانان*و فرمودند: اعلام کن که من بیم دهنده آشکارم.🌸
⚜ #حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم با فرود آمدن این آیات بیرون آمدند و بالای کوه #صفا رفتند و با صدای بلند ندا سر دادند: #یا_صباحاه
این صدا بسیار معروف و شناخته شده بود، رسم بر این بود که هرگاه انسانی حس خطر می نمود که دشمن بر شهری یا قبیله ای تهاجم می آوردند ندای یا صباحاه سر می داد.💕
💎 #حضرت رسول اکرم فرمودند: ای بنی عبدالمطلب، ای بنی فهر، ای بنی کعب، بنگرید اگر به شما خبر بدهم که اسب سوارانی در دامنه این کوه قصد دارند بر شما تهاجم آوردند، آیا حرف مرا قبول می کنید.🌸
🔰عرب ها واقع گرا و جدی بودند، آنها با مردی روبرو شدند که #راستگویی و امانتداری و خیر خواهی او را تجربه کرده بودند.💕
💥آنهم در حالتی که او بر #بالای کوه قرار داشت و عقب و جلو را می دید. اما آنها فقط جلوی خود را می دیدند. اینجا بود که بنابر تیزهوشی و انصاف پسندی خود مجبور شدند که گوینده امین و #راستگو را تایید نمایند. لذا همگی به یک زبان گفتند: آری، قبول می کنیم.🌸
ادامه دارد.......
✒️تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی" رحمه الله "
📖کتاب: #نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد_از_بعثت
🔰حکمت بلیغ در دعوت و تعلیم
👈قسمت نهم
ادامه.......
🔱وقتی این مرحله طبیعی و اولیه تمام شد و گواهی شنوندگان تحقق پذیرفت، #حضرت_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: من بیم دهنده ای هستم برایتان از عذابی دردناک که پیش روی شما قرار دارد.💕
🌺 #حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم می خواست با یک مثال بسیار رسا مرتبه #نبوت را بشناساند و حضار را با ویژگیها و خصوصیات #نبوت_و #علوم_و _معارف آشنا سازد.💕
💠حکمت و روشی که #رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم برای تفهیم اختیار نمود، در تاریخ نبوتها و ادیان بی سابقه است و روش و طریقه ای بهتر از آن وجود ندارد. مردم همگی ساکت شدند اما ابولهب گفت: هلاکت باد شما را در تمام روز، آیا تو صرفاً ما را برای همین امر دعوت کرده ای؟💕
🔺مخالفت قوم و مهربانیها #ابوطالب💕
⚡️هنگامی که رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم معبودان آنها را مورد نکوهش قرار داد، آنان دیگر تحمل نکردند و بر مخالفت و دشمنی شان کمر بستند. اما ابوطالب نیز بر آن #حضرت مهربان شد و به دفاع و حمایت از ایشان برخاست. 💕
ادامه دارد.......
🖊تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📚کتاب: #نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
🔰حکمت بلیغ در دعوت و تعلیم
👈قسمت نهم
ادامه.......
🔱وقتی این مرحله طبیعی و اولیه تمام شد و گواهی شنوندگان تحقق پذیرفت، #حضرت_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: من بیم دهنده ای هستم برایتان از عذابی دردناک که پیش روی شما قرار دارد.💕
🌺 #حضرت رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم می خواست با یک مثال بسیار رسا مرتبه #نبوت را بشناساند و حضار را با ویژگیها و خصوصیات #نبوت_و #علوم_و _معارف آشنا سازد.💕
💠حکمت و روشی که #رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم برای تفهیم اختیار نمود، در تاریخ نبوتها و ادیان بی سابقه است و روش و طریقه ای بهتر از آن وجود ندارد. مردم همگی ساکت شدند اما ابولهب گفت: هلاکت باد شما را در تمام روز، آیا تو صرفاً ما را برای همین امر دعوت کرده ای؟💕
🔺مخالفت قوم و مهربانیها #ابوطالب💕
⚡️هنگامی که رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم معبودان آنها را مورد نکوهش قرار داد، آنان دیگر تحمل نکردند و بر مخالفت و دشمنی شان کمر بستند. اما ابوطالب نیز بر آن #حضرت مهربان شد و به دفاع و حمایت از ایشان برخاست. 💕
ادامه دارد.......
🖊تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📚کتاب: #نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد_ازبعثت
🔱مخالفت قوم و مهربانیهای #ابوطالب
قسمت یازدهم
ادامه.......
🔰اینک قسم بخدا دیگر نمی توانیم بیش از این صبر کنیم که پدرانمان مورد سب و ستم قرار بگیرند، #دانایان_ما_نادان قرار داده شوند و #خدایان ما مورد انتقاد واقع شوند🌺
✨شما از دو راه یکی را انتخاب نمایید، یا خودتان جلوی او را بگیرید یا ما با شما و او به جنگ بر می خیزیم تا این که یکی از طرفین از بین برود. #ابوطالب دشمنی قوم و جدایی آنان را مهم تلقی کرد، از طرفی نسبت به اسلام #رسول_الله نیز خرسند نبود لذا به رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم پیام فرستاد و چنین گفت: برادرزاده عزیز! قوم تو نزد من آمدند و این چنین گفتند، لذا شما بر من و خودت ترحم کنید و آنچه را که #قدرت_تحمل آن را ندارم بر من تحمیل مفرمایید🌺
🌙اگر #خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپ من بگذارند
🍁 #حضرت_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم متوجه شد که ابوطالب نگران شده است و از #نصرت #ویاری اش احساس ناتوانی میکند🌺
🔸لذا به عمویشان فرمودند: عموجان! قسم به #الله، اینها اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارند مشروط بر این که دست از این کار (دعوت) بکشم هرگز این کار را ترک نخواهم کرد، تا این که #خداوند متعال #دین خود را غالب سازد یا این که من در همین راه قربان شوم🌺
ادامه دارد.......
✏️مولف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📒 #کتاب_نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
🔱مخالفت قوم و مهربانیهای #ابوطالب
قسمت یازدهم
ادامه.......
🔰اینک قسم بخدا دیگر نمی توانیم بیش از این صبر کنیم که پدرانمان مورد سب و ستم قرار بگیرند، #دانایان_ما_نادان قرار داده شوند و #خدایان ما مورد انتقاد واقع شوند🌺
✨شما از دو راه یکی را انتخاب نمایید، یا خودتان جلوی او را بگیرید یا ما با شما و او به جنگ بر می خیزیم تا این که یکی از طرفین از بین برود. #ابوطالب دشمنی قوم و جدایی آنان را مهم تلقی کرد، از طرفی نسبت به اسلام #رسول_الله نیز خرسند نبود لذا به رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم پیام فرستاد و چنین گفت: برادرزاده عزیز! قوم تو نزد من آمدند و این چنین گفتند، لذا شما بر من و خودت ترحم کنید و آنچه را که #قدرت_تحمل آن را ندارم بر من تحمیل مفرمایید🌺
🌙اگر #خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپ من بگذارند
🍁 #حضرت_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم متوجه شد که ابوطالب نگران شده است و از #نصرت #ویاری اش احساس ناتوانی میکند🌺
🔸لذا به عمویشان فرمودند: عموجان! قسم به #الله، اینها اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارند مشروط بر این که دست از این کار (دعوت) بکشم هرگز این کار را ترک نخواهم کرد، تا این که #خداوند متعال #دین خود را غالب سازد یا این که من در همین راه قربان شوم🌺
ادامه دارد.......
✏️مولف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📒 #کتاب_نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد_ازبعثت
🌙اگر خورشید را در دست #راست و ماه را در دست #چپ من بگذارند❤️
قسمت دوازدهم
ادامه.......
🥀با شنیدن سخنان #پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم اشک در چشمان #حضرت حلقه زد و گریه اش گرفت، سپس از نزد عمویش برخاست. هنوز دور نرفته بود که #ابوطالب رضی الله عنه ایشان را صدا کرده، گفت: برادرزاده عزیزم! برگرد!🌺
💠 #حضرت_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم به سوی او متوجه شد. #ابوطالب رضی الله عنه گفت: برادرزاده عزیز! برو هرچه دوست داری بگو، و به راه خود ادامه بده. به #خدا سوگند، من هرگز ترا تنها نمی گذارم و به هیچ وجه دست از #حمایت_تو بر نمی دارم🌺
🔥نمونه ای از #شکنجه ها و #آزار مسلمان توسط قریش
🌼 #رسول_خداصلی الله علیه وآله و سلم بعد از مذاکره با ابوطالب رضی الله عنه به دعوتش ادامه داد. قریش قدرت نداشتند به ایشان و #ابوطالب رضی الله عنه تعرض کنند، ناچار #آتش_خشم خودش را بر کسانی که مسلمان شده بودند و مدافعی نداشتند، فرود می آوردند🌺
ادامه دارد.......
✏️تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📖 #کتاب_نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
🌙اگر خورشید را در دست #راست و ماه را در دست #چپ من بگذارند❤️
قسمت دوازدهم
ادامه.......
🥀با شنیدن سخنان #پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم اشک در چشمان #حضرت حلقه زد و گریه اش گرفت، سپس از نزد عمویش برخاست. هنوز دور نرفته بود که #ابوطالب رضی الله عنه ایشان را صدا کرده، گفت: برادرزاده عزیزم! برگرد!🌺
💠 #حضرت_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم به سوی او متوجه شد. #ابوطالب رضی الله عنه گفت: برادرزاده عزیز! برو هرچه دوست داری بگو، و به راه خود ادامه بده. به #خدا سوگند، من هرگز ترا تنها نمی گذارم و به هیچ وجه دست از #حمایت_تو بر نمی دارم🌺
🔥نمونه ای از #شکنجه ها و #آزار مسلمان توسط قریش
🌼 #رسول_خداصلی الله علیه وآله و سلم بعد از مذاکره با ابوطالب رضی الله عنه به دعوتش ادامه داد. قریش قدرت نداشتند به ایشان و #ابوطالب رضی الله عنه تعرض کنند، ناچار #آتش_خشم خودش را بر کسانی که مسلمان شده بودند و مدافعی نداشتند، فرود می آوردند🌺
ادامه دارد.......
✏️تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📖 #کتاب_نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
#بعدبعثت
✨ #سیدالمرسلین با اذیت و آزار گوناگون قریش مواجه می شود
🔻قسمت شانزدهم🔺
💥ادامه........
✍روزی اشراف قریش در مقام #حجراسماعیل گرد آمده بودند. در همین موقع #حضرت_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم در حالی که مشغول طواف #بیت الله بودند از کنار آنان گذر کردند.💕
💥اشراف قریش با کلماتی به ایشان طعنه زدند، آنها تا سه بار این عمل را تکرار کردند: آنگاه #حضرت_رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم ایستادند و فرمودند: ای قریش می شنوید؟ سوگند به آنکه جانم در دست اوست، برای ذبح شما آمده ام! قریش با شنیدن این سخن طوری ساکت شدند که هیچ حرکتی نکردند، سپس با #ملاطفت و نرمی گفتگو نمودند.💕
✍همان روز در حالی که آنان در جایگاه خود بودند، #حضرت_رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم دوباره ظاهر شد. همگی باتفاق هم بر آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم حمله بردند و او را احاطه نمودند. 💕
🔷یکی از آنان اطراف لباس #رسول_الله_صلی الله علیه وآله و سلم را گرفته و به قصد خفه کردن، گلوی مبارک را محکم فشرد، حضرت #ابوبکرصدیق رضی الله عنه وقتی این منظره را دید، بلند شد و به دفاع پرداخت و در حالی که گریه می کرد این کلمات را می گفت: آیا مردی را صرفاً به این اتهام می کشید، که می گوید: پروردگارم الله است. 💕
🔰قریش آن #حضرت را رها کردند. روزی #رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم از خانه بیرون آمد. هرکس که آن حضرت صلی الله علیه وآله و سلم را می دید به ایشان دروغگو و اذیتش می کرد. حضرت برگشت و از شدت #ناراحتی چادری برخود پیچید. و دراز کشید، در همین دوران خداوند متعال این آیه را نازل فرمود: ای جامه بر خود پیچیده به پا خیز و مردم را بیم ده...💕
ادامه دارد........
🖊 تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📓 #کتاب #نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
✨ #سیدالمرسلین با اذیت و آزار گوناگون قریش مواجه می شود
🔻قسمت شانزدهم🔺
💥ادامه........
✍روزی اشراف قریش در مقام #حجراسماعیل گرد آمده بودند. در همین موقع #حضرت_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم در حالی که مشغول طواف #بیت الله بودند از کنار آنان گذر کردند.💕
💥اشراف قریش با کلماتی به ایشان طعنه زدند، آنها تا سه بار این عمل را تکرار کردند: آنگاه #حضرت_رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم ایستادند و فرمودند: ای قریش می شنوید؟ سوگند به آنکه جانم در دست اوست، برای ذبح شما آمده ام! قریش با شنیدن این سخن طوری ساکت شدند که هیچ حرکتی نکردند، سپس با #ملاطفت و نرمی گفتگو نمودند.💕
✍همان روز در حالی که آنان در جایگاه خود بودند، #حضرت_رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم دوباره ظاهر شد. همگی باتفاق هم بر آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم حمله بردند و او را احاطه نمودند. 💕
🔷یکی از آنان اطراف لباس #رسول_الله_صلی الله علیه وآله و سلم را گرفته و به قصد خفه کردن، گلوی مبارک را محکم فشرد، حضرت #ابوبکرصدیق رضی الله عنه وقتی این منظره را دید، بلند شد و به دفاع پرداخت و در حالی که گریه می کرد این کلمات را می گفت: آیا مردی را صرفاً به این اتهام می کشید، که می گوید: پروردگارم الله است. 💕
🔰قریش آن #حضرت را رها کردند. روزی #رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم از خانه بیرون آمد. هرکس که آن حضرت صلی الله علیه وآله و سلم را می دید به ایشان دروغگو و اذیتش می کرد. حضرت برگشت و از شدت #ناراحتی چادری برخود پیچید. و دراز کشید، در همین دوران خداوند متعال این آیه را نازل فرمود: ای جامه بر خود پیچیده به پا خیز و مردم را بیم ده...💕
ادامه دارد........
🖊 تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📓 #کتاب #نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
#بعدبعثت
✨ #سیدالمرسلین با اذیت و آزار گوناگون قریش مواجه می شود
🔻قسمت شانزدهم🔺
✍ادامه........
♻️روزی اشراف قریش در مقام #حجراسماعیل گرد آمده بودند. در همین موقع #حضرت_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم در حالی که مشغول طواف #بیت_الله بودند از کنار آنان گذر کردند.💕
💥اشراف قریش با کلماتی به ایشان طعنه زدند، آنها تا #سه بار این عمل را تکرار کردند: آنگاه #حضرت_رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم ایستادند و فرمودند: ای قریش می شنوید؟ #سوگند به آنکه #جانم در دست اوست، برای ذبح شما آمده ام! قریش با شنیدن این سخن طوری ساکت شدند که هیچ حرکتی نکردند، سپس با #ملاطفت و نرمی گفتگو نمودند.💕
💎همان روز در حالی که آنان در جایگاه خود بودند، #حضرت_رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم دوباره ظاهر شد. همگی باتفاق هم بر آن #حضرت صلی الله علیه و آله و سلم حمله بردند و او را احاطه نمودند. 💕
🔷یکی از آنان اطراف لباس #رسول_الله صلی الله علیه وآله و سلم را گرفته و به قصد خفه کردن، گلوی مبارک را محکم فشرد، حضرت #ابوبکرصدیق رضی الله عنه وقتی این منظره را دید، بلند شد و به دفاع پرداخت و در حالی که گریه می کرد این کلمات را می گفت: آیا مردی را صرفاً به این اتهام می کشید، که می گوید: پروردگارم #الله است. 💕
🔰قریش آن حضرت را رها کردند. روزی #رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم از خانه بیرون آمد. هرکس که آن حضرت صلی الله علیه وآله و سلم را می دید به ایشان دروغگو و اذیتش می کرد. حضرت برگشت و از شدت ناراحتی چادری برخود پیچید. و دراز کشید، در همین دوران خداوند متعال این آیه را #نازل فرمود: ای جامه بر خود پیچیده به پا خیز و مردم را بیم ده...💕
ادامه دارد........
🖊 تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📓 #کتاب_نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
✨ #سیدالمرسلین با اذیت و آزار گوناگون قریش مواجه می شود
🔻قسمت شانزدهم🔺
✍ادامه........
♻️روزی اشراف قریش در مقام #حجراسماعیل گرد آمده بودند. در همین موقع #حضرت_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم در حالی که مشغول طواف #بیت_الله بودند از کنار آنان گذر کردند.💕
💥اشراف قریش با کلماتی به ایشان طعنه زدند، آنها تا #سه بار این عمل را تکرار کردند: آنگاه #حضرت_رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم ایستادند و فرمودند: ای قریش می شنوید؟ #سوگند به آنکه #جانم در دست اوست، برای ذبح شما آمده ام! قریش با شنیدن این سخن طوری ساکت شدند که هیچ حرکتی نکردند، سپس با #ملاطفت و نرمی گفتگو نمودند.💕
💎همان روز در حالی که آنان در جایگاه خود بودند، #حضرت_رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم دوباره ظاهر شد. همگی باتفاق هم بر آن #حضرت صلی الله علیه و آله و سلم حمله بردند و او را احاطه نمودند. 💕
🔷یکی از آنان اطراف لباس #رسول_الله صلی الله علیه وآله و سلم را گرفته و به قصد خفه کردن، گلوی مبارک را محکم فشرد، حضرت #ابوبکرصدیق رضی الله عنه وقتی این منظره را دید، بلند شد و به دفاع پرداخت و در حالی که گریه می کرد این کلمات را می گفت: آیا مردی را صرفاً به این اتهام می کشید، که می گوید: پروردگارم #الله است. 💕
🔰قریش آن حضرت را رها کردند. روزی #رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم از خانه بیرون آمد. هرکس که آن حضرت صلی الله علیه وآله و سلم را می دید به ایشان دروغگو و اذیتش می کرد. حضرت برگشت و از شدت ناراحتی چادری برخود پیچید. و دراز کشید، در همین دوران خداوند متعال این آیه را #نازل فرمود: ای جامه بر خود پیچیده به پا خیز و مردم را بیم ده...💕
ادامه دارد........
🖊 تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📓 #کتاب_نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد #ازبعثت
💥سنگدلی های قریش در مورد #آزار #واذیت_رسول_اکرم و اغراق آنان در این امر
🔺قسمت هجدهم🔻
✍ادامه........
🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁🌱
🔰قریش در اذیت و آزار #رسول_الله صلی الله علیه وآله و سلم شیوه های گوناگونی را اختیار کرده، و از هیچ نوع #سنگدلی دریغ ننمودند، حتی مراعات خویشاوندی را هم نکردند و کلا از #انسانیت_تجاوز نمودند🌸
💠روزی #حضرت_رسول_خدا صلی اکرم علیه وآله و سلم در مسجد مشغول #سجده بود. تعدادی از قریش دورش جمع شده بودند، در همین دوران عقبه بن ابی معیط پرده دان شتری را آورد و بر پشت آن #حضرت انداخت. حضرت سر مبارکش را بلند نکرد تا این که #حضرت_فاطمه رضی الله عنهما آمد و آن را برداشت و کسانی را چنین کرده بودند، دعای بد کرد، #حضرت_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم نیز دعای بد فرمود🌸
✨اسلام آوردن #حمزه_بن_عبدالمطلب
🔰روزی ابوجهل در نزدیکی کوه #صفا از کنار #رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم گذشت و به آن حضرت اهانت کرد، #حضرت _رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم با او حرف نزد تا این که او خودش از آنجا رفت🌸
ادامه دارد........
✍تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی "رحمه الله "
📔 #کتاب_نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
💥سنگدلی های قریش در مورد #آزار #واذیت_رسول_اکرم و اغراق آنان در این امر
🔺قسمت هجدهم🔻
✍ادامه........
🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁🌱
🔰قریش در اذیت و آزار #رسول_الله صلی الله علیه وآله و سلم شیوه های گوناگونی را اختیار کرده، و از هیچ نوع #سنگدلی دریغ ننمودند، حتی مراعات خویشاوندی را هم نکردند و کلا از #انسانیت_تجاوز نمودند🌸
💠روزی #حضرت_رسول_خدا صلی اکرم علیه وآله و سلم در مسجد مشغول #سجده بود. تعدادی از قریش دورش جمع شده بودند، در همین دوران عقبه بن ابی معیط پرده دان شتری را آورد و بر پشت آن #حضرت انداخت. حضرت سر مبارکش را بلند نکرد تا این که #حضرت_فاطمه رضی الله عنهما آمد و آن را برداشت و کسانی را چنین کرده بودند، دعای بد کرد، #حضرت_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم نیز دعای بد فرمود🌸
✨اسلام آوردن #حمزه_بن_عبدالمطلب
🔰روزی ابوجهل در نزدیکی کوه #صفا از کنار #رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم گذشت و به آن حضرت اهانت کرد، #حضرت _رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم با او حرف نزد تا این که او خودش از آنجا رفت🌸
ادامه دارد........
✍تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی "رحمه الله "
📔 #کتاب_نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد #ازبعثت
⚜گفتگوی بین عتبه و حضرت رسول الله
🔺قسمت بیست و یکم🔻
✍ادامه........
🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁
💎وقتی #عتبه رضی الله عنه سخنانش را به پایان رساند، آنگاه #حضرت_رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: ای ابوالولید! سخنان شما تمام شد؟ 🌸
💎 او گفت: بله، حضرت فرمودند: اکنون از من بشنو، #عتبه رضی الله عنه گفت: بفرمایید بگویید.
📖حضرت #رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم آیاتی از سوره #فصلت از اول تا آیه سجده تلاوت نمود.🌸
💎 #عتبه رضی الله عنه در حالی که دستهایش را به پشت انداخته و بر آن تکیه زده بود با توجه کامل گوش داد. همینکه #رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم به آیه سجده رسید، سجده تلاوت بجای آورد؛ سپس فرمودند: کاملاً گوش کردید! ای ابوالولید! حالا اختیار به دست خودت است. 🌸
🔱عتبه رضی الله عنه بلند شد، به سوی سران قریش رهسپار گشت. سران قریش وقتی به عتبه رضی الله عنه نگاه کردند، برخی گفتند: قسم بخدا ابوالولید با چهره دیگری برگشته است، وقتی او نشست گفتند: چه خبر است ای ابوالولید؟ او گفت: خبر این است که من گفتاری شنیده ام که مثل آن تاکنون اصلا نشنیده بودم؛ سوگند به خدا که این گفتار، شعر نبود، سحر و جادوگری هم نبود.🌸
👈سپس گفت: ای جماعت قریش! حرف مرا بشنوید: این مرد را هرچه می کند به حال خودش بگذارید، با او کار نداشته باشید. گفتند قسم بخدا تو را با گفتارش #سحر کرده است، ای ابوالولید! او گفت: البته رای من همین است. شما اختیار دارید، هرچه دلتان خواست انجام دهید.🌸
ادامه دارد........
✏️تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📓 #کتاب_نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
⚜گفتگوی بین عتبه و حضرت رسول الله
🔺قسمت بیست و یکم🔻
✍ادامه........
🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁
💎وقتی #عتبه رضی الله عنه سخنانش را به پایان رساند، آنگاه #حضرت_رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: ای ابوالولید! سخنان شما تمام شد؟ 🌸
💎 او گفت: بله، حضرت فرمودند: اکنون از من بشنو، #عتبه رضی الله عنه گفت: بفرمایید بگویید.
📖حضرت #رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم آیاتی از سوره #فصلت از اول تا آیه سجده تلاوت نمود.🌸
💎 #عتبه رضی الله عنه در حالی که دستهایش را به پشت انداخته و بر آن تکیه زده بود با توجه کامل گوش داد. همینکه #رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم به آیه سجده رسید، سجده تلاوت بجای آورد؛ سپس فرمودند: کاملاً گوش کردید! ای ابوالولید! حالا اختیار به دست خودت است. 🌸
🔱عتبه رضی الله عنه بلند شد، به سوی سران قریش رهسپار گشت. سران قریش وقتی به عتبه رضی الله عنه نگاه کردند، برخی گفتند: قسم بخدا ابوالولید با چهره دیگری برگشته است، وقتی او نشست گفتند: چه خبر است ای ابوالولید؟ او گفت: خبر این است که من گفتاری شنیده ام که مثل آن تاکنون اصلا نشنیده بودم؛ سوگند به خدا که این گفتار، شعر نبود، سحر و جادوگری هم نبود.🌸
👈سپس گفت: ای جماعت قریش! حرف مرا بشنوید: این مرد را هرچه می کند به حال خودش بگذارید، با او کار نداشته باشید. گفتند قسم بخدا تو را با گفتارش #سحر کرده است، ای ابوالولید! او گفت: البته رای من همین است. شما اختیار دارید، هرچه دلتان خواست انجام دهید.🌸
ادامه دارد........
✏️تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📓 #کتاب_نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq