💐 به سوی حق 💐
530 subscribers
3.91K photos
542 videos
166 files
6.43K links
‎ ﷽

این کانال در راستای آگاه سازی روشن دلان وتذکره پرچمداران علم وعرفان ،در باب شریعت و طریقت و اصول منهج طُرق
اربعه اهل سنّت و جماعت فعالیت می‌نماید

برای تبادلات به ایدی زیرمراجعه فرماید
@Ahmad4972
Download Telegram
#بعد #ازبعثت

🌙اسلام آوردن #ابوبکر بن ابی قحافه رضی الله عنه و نقش وی در دعوت به اسلام🌸

🔻قسمت هفتم🔻

ادامه.....

🌷حضرت #ابوبکر بن ابی قحافه رضی الله عنه اسلام آورد، او که بنا بر #جوانمردی #وعدالت پسندی خویش از مرتبه خاصی نزد قریش برخوردار بود، #اسلام آوردن خود را اعلام نمود. او مردی بسیار دوست داشتنی و نرم خو بود.🌸

🔶به انساب و احوال قریش آگاهی داشت. پیشه اش تجارت بود و به #اخلاق #ونیکوکاری شهرت داشت و همین که مسلمان شد، فوراً دعوت به #سوی_خدا و اسلام را آغاز کرد، هرکسی را که به او اعتماد داشت و پیش او رفت و آمد می کرد و یا با او نشست و برخاست داشت، به سوی #اسلام فرا می خواند و فرصتی را از دست نمی داد. 🌸

🕋اسلام آوردن #بزرگانی_از #قریش

💎بنا به دعوت #حضرت_ابوبکر_صدیق رضی الله عنه چند تن از بزرگان قریش که دارای بزرگی و مرتبه بودند، #اسلام آوردند از آن جمله، #حضرت "عثمان بن عفان"، "زبیر العوام🌸

🔰 #عبدالرحمن بن عوف "، " و سعد بن ابی وقاص"، " و طلحه بن عبدالله" (رضی الله عنهما)می باشند. #حضرت_ابوبکر رضی الله عنه این بزرگواران را نزد رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم آورد و همگی مشرف به اسلام شدند.🌸

♻️بعد از آن تعداد دیگری از بزرگمردان قریش مانند حضرات #ابوعبیده بن الجراح"، "ارقم بن ابی الارقم"، " عثمان بن مظعون"، "عبیده بن الحارث بن المطلب"، " سعید بن زید"، " خباب بن الارت"، " عبدالله بن مسعود"، " عمار بن یاسر"، " صهیب" و غیره مسلمان شدند.
از این به بعد مردم گروه گروه، مرد و زن به اسلام روی آوردند تا این که آوازه اسلام در مکه منتشر شد و اسلام موضوع سخن مردم قرار گرفت. 🌸

ادامه دارد........

🖊تالیف: #حضرت_علامه_سید #ابوالحسن_ندوی_رحمه_الله "

📖کتاب: نبی رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد #ازبعثت

🔱مخالفت قوم و مهربانیهای #ابوطالب

قسمت دهم

ادامه.......

🌸حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم به دعوت و اظهار حق همچنان ادامه می داد، از هیچ چیز باکی نداشتند و #ابوطالب نیز در حمایت و دفاع از ایشان کوتاهی نمی کرد💕

🔷وقتی قریش دیدند که آن #حضرت در کارش جدی است، تعدادی از آنان نزد ابوطالب رفته چنین گفتند: ای ابوطالب! برادرزاده ات خدایان ما را بد و بی راه می گوید؛ بر دین ما انتقاد می کند، به خردمندان ما #تهمت_جهالت می زند و نیاکان ما را گمراه می خواند💕

🍂از شما می خواهیم که از دو کار یکی را بکنید، یا خودتان جلوی او را بگیرید، یا او را به ما واگذار کنید و در امرش #دخالت_ننماید، چرا که دین و عقیده شما مثل #دین #وعقیده خود ما است💕

♻️ابوطالب به سخنان آنان گوش داد و به روش مناسب و شیوه ای خوب با آنان گفتگو نمود و جواب داد تا این که بلند شدند و رفتند💕

💥گفتگوی #رسول_اکرم با ابوطالب

💎قریش دست از فعالیت بر نداشتند، یکدیگر را علیه رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم تحریک کردند تا این که بار دیگر نزد ابوطالب رفتند و چنین پبشنهاد کردند: ای ابوطالب شما در نظر ما دارای #سن_وشرافت، و مرتبه خاصی می باشید؛ از شما خواهش کردیم که برادرزاده ات را باز دارید. اما شما این کار را نکردید💕

ادامه دارد......

🖊تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📚 #کتاب: #نبی #رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد #ازبعثت

🔰سردرگمی قریش در #وصف_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم

🔻قسمت هفدهم🔺

ادامه........

🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂

🔰قریش در مورد #رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم متحیر ماندند که ایشان را به چه #وصفی معرفی نمایند و چگونه بین ایشان و کسانی که به سویشان می آیند حایل شوند. تا کسی از دور نزد ایشان نیاید و به #سخنش گوش ندهد.💞

📌آنها برای این منظور نزد #ولید_بن_مغیره(که مردی سالخورده بود) رفتند. 💞

💎ولید گفت: ای گروه قریش موسم #حج فرا رسیده است، طایفه های عرب نزد شما می آیند. آنها در مورد این فرد ( #حضرت_محمد) چیزی شنیده ای، لذا همگی شما باید بر یک رای اتفاق نظر کنید؛ طوری نشود که بعضی از شما، بعضی دیگر را تکذیب کنید. در این زمینه مناقشه و بحث به طول انجامید.💞

💎 ولید هر آنچه را که دیگران پیشنهاد کردند، رد کرد. همگی گفتند: خوب نظر شما چیست؟ ای ابوعبد شمس؟ ولید گفت: به نظر من بهترین سخن در مورد ایشان ( #حضرت_محمد) این است که همگی شما بگویید: این شخص ساحری است که با سحر خود میان پسر و پدر و انسان و برادرش و شوهر و زن و میان فامیلها #جدایی_وتفرقه می اندازد. 💞

💎همه این پیشنهاد را قبول کردند و به همین قصد از مجلس برخاسته، پراکنده شدند. همگی بر سر راههای مردم در مراسم #حج نشستند. به هر کسی که از کنار آنها رد می شد، #رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم را به عنوان یک ساحر برایش معرفی می کردند و از وی بر حذر می داشتند. 💞

ادامه دارد.......

✏️تالیف؛ حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📔 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد #ازبعثت

💥سنگدلی های قریش در مورد #آزار #واذیت_رسول_اکرم و اغراق آنان در این امر

🔺قسمت هجدهم🔻

ادامه........

🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁🌱🍁🌱

🔰قریش در اذیت و آزار #رسول_الله صلی الله علیه وآله و سلم شیوه های گوناگونی را اختیار کرده، و از هیچ نوع #سنگدلی دریغ ننمودند، حتی مراعات خویشاوندی را هم نکردند و کلا از #انسانیت_تجاوز نمودند🌸

💠روزی #حضرت_رسول_خدا صلی اکرم علیه وآله و سلم در مسجد مشغول #سجده بود. تعدادی از قریش دورش جمع شده بودند، در همین دوران عقبه بن ابی معیط پرده دان شتری را آورد و بر پشت آن #حضرت انداخت. حضرت سر مبارکش را بلند نکرد تا این که #حضرت_فاطمه رضی الله عنهما آمد و آن را برداشت و کسانی را چنین کرده بودند، دعای بد کرد، #حضرت_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم نیز دعای بد فرمود🌸

اسلام آوردن #حمزه_بن_عبدالمطلب

🔰روزی ابوجهل در نزدیکی کوه #صفا از کنار #رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم گذشت و به آن حضرت اهانت کرد، #حضرت _رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم با او حرف نزد تا این که او خودش از آنجا رفت🌸

ادامه دارد........

تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی "رحمه الله "

📔 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد #ازبعثت

گفتگوی #بین_عتبه_و #حضرت_رسول_الله

🔺قسمت بیستم🔻

ادامه........

🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹

🔮 #عتبه رضی الله عنه نزد #حضرت_رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم حاضر شده چنین گفت: برادرزاده عزیز! شما میدانید که نزد ما دارای چه موقعیتی هستید، شما #آیین جدیدی برای قومت آورده اید، که با آن میان جمعیت آنان تفرقه انداخته اید؛ #افکار #وعقاید شان را به باد انتقاد می گیرید، خدایان آنها را بد می گویید🌸

🔮 #نیاکان گذشته را #گمراه و #کافر قرار می دهید، اینک از شما خواهش می کنم که به پیشنهاد های من گوش دهید، شاید بعضی از آنها مورد قبولتان واقع شود🌺

🍁 #حضرت_رسول_الله صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: بفرمایید بگویید، ای ابوالولید! من گوش می کنم🌸

🔮 #عتبه رضی الله عنه گفت: برادرزاده عزیز! اگر هدف شما از این برنامه #مال #وثروت است، ما برای شما مال جمع می کنیم تا شما ثروتمندترين ما قرار بگیرید. اگر هدف شما رسیدن به سرداری است پس شما را سردار خود قرار می دهیم و متعهد می شویم که هیچ تصمیمی بدون شما نخواهیم گرفت🌺

🔶چنانچه منظورتان حکومت است ما شما را به عنوان حاکم و #پادشاه خود قبول می کنیم و #اگربیماری #روانی #وجن دارید و از این بابت ناراحت هستید، ما برایتان معالجی می آوریم و برای بهبودی تان خرج می کنیم تا این که بهبود یابید🌸

ادامه دارد.......

مولف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📔 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد #ازبعثت

گفتگوی بین عتبه و حضرت رسول الله

🔺قسمت بیست و یکم🔻

ادامه........

🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁🌹🍁

💎وقتی #عتبه رضی الله عنه سخنانش را به پایان رساند، آنگاه #حضرت_رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: ای ابوالولید! سخنان شما تمام شد؟ 🌸

💎 او گفت: بله، حضرت فرمودند: اکنون از من بشنو، #عتبه رضی الله عنه گفت: بفرمایید بگویید.

📖حضرت #رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم آیاتی از سوره #فصلت از اول تا آیه سجده تلاوت نمود.🌸

💎 #عتبه رضی الله عنه در حالی که دستهایش را به پشت انداخته و بر آن تکیه زده بود با توجه کامل گوش داد. همینکه #رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم به آیه سجده رسید، سجده تلاوت بجای آورد؛ سپس فرمودند: کاملاً گوش کردید! ای ابوالولید! حالا اختیار به دست خودت است. 🌸

🔱عتبه رضی الله عنه بلند شد، به سوی سران قریش رهسپار گشت. سران قریش وقتی به عتبه رضی الله عنه نگاه کردند، برخی گفتند: قسم بخدا ابوالولید با چهره دیگری برگشته است، وقتی او نشست گفتند: چه خبر است ای ابوالولید؟ او گفت: خبر این است که من گفتاری شنیده ام که مثل آن تاکنون اصلا نشنیده بودم؛ سوگند به خدا که این گفتار، شعر نبود، سحر و جادوگری هم نبود.🌸

👈سپس گفت: ای جماعت قریش! حرف مرا بشنوید: این مرد را هرچه می کند به حال خودش بگذارید، با او کار نداشته باشید. گفتند قسم بخدا تو را با گفتارش #سحر کرده است، ای ابوالولید! او گفت: البته رای من همین است. شما اختیار دارید، هرچه دلتان خواست انجام دهید.🌸

ادامه دارد........

✏️تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📓 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد #ازبعثت

🔥قریش مسلمانان مهاجر را تعقیب می کنند

#قسمت2

ادامه.......

🔰وقتی قریش دیدند که مسلمانان در سرزمین #حبشه امنیت دارند، دو نفر از سوی خود بنامهای عبدالله بن ابی ربیعه و عمرو بن العاص بن وایل را به حبشه فرستادند و هدایای گران بهایی از اشیای #مکه برای نجاشی و دولتمردان #حبشه ارسال کردند.💞

♻️این دو فرستاده نزد نجاشی رفته با درباریان تماس گرفتند و حمایت آنان را جلب نمودند، و با تقدیم هدایا #دلهای شان را بدست آوردند. سپس در مجلس #پادشاه حاضر شده، چنین گفتند: چند نفر از مردم نادان و کم خرد ما به کشور شما پناهنده شده اند💞

♻️اینها آیین قوم خود را رها کرده اند و آیین شما را نیز قبول ندارند. دارای #دین جدیدی هستند که نه ما آن را می دانیم و نه شما از آن اطلاعی دارید. اینک ما را بزرگان قوم، فامیل ها، پدرها و عموهای آنان به سوی شما فرستاده اند و تقاضا نموده اند که این افراد را به سوی قومشان برگردانید. آنان، این افراد را بهتر می شناسند💞

♻️درباریان نیز گفتند: شاها! اینها راست می گویند، افراد مذکور را به دست اینها بسپارید. نجاشی عصبانی شده و پیشنهاد آنان را رد کرد و حاضر نشد، مسلمانانی را که به او و کشورش پناهنده شده بودند، به فرستادگان قریش بسپارد💞

♻️آنگاه مسلمانان را فرا خواند و از #دانشمندان مسیحی نیز دعوت نمود. نجاشی خطاب به مسلمانان گفت: این چه آیینی است که شما به آن معتقد شده اید که با دین من و سایر ادیان دیگر نیز متفاوت است و به سبب آن از قوم خود جدا شده اید؟💞

ادامه دارد........

✏️تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📓 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد #ازبعثت

🌙سخنرانی جعفر بن ابی طالب و تصویر جاهلیت و معرفی اسلام، در دربار نجاشی

#قسمت4

🔰ولی قوم ما در مقابل ما قیام کردند و ما را مورد شکنجه قرار دادند. مزاحم #دین ما شدند و می خواهند که ما از عبادت خدای واحد دست برداریم و بتها را پرستش کنیم و به انجام خباثت ها و زشتیها مشغول شویم.🌸

🔮وقتی آنها بر ما فشار آوردند، ما را مورد ستم قرار دادند، عرصه را بر ما تنگ کردند و مزاحم آیین ما گردیدند، ناچار به کشورتان پناه آوردیم و شما را از #دیگران_برتر دانستیم و هم اکنون امیدواریم که در پناه شما از #ظلم وتجاوز آنها در امان باشیم🌸

💠نجاشی این سخنان را با آرامش و متانت گوش کرد. سپس گفت: آیا چیزی از #کتاب_آسمانی پیامبرتان همراه دارید؟

حضرت جعفر رضی الله عنه گفت: آری.🔸

🔮نجاشی گفت: آن را برای من بخوانید.

🔸حضرت جعفر رضی الله عنه آیاتی چند از آغاز سوره مریم خواند.

🔮نجاشی سخت متاثر شد و چنان گریه کرد که قطرات اشک، محاسن او را تر نمود. اسقف ها هم آن قدر گریستند که کتاب هایی که جلوی شان قرار داشت، خیس شدند. 🌸

🔸سخنرانی حضرت جعفر رضی الله عنه در محضر پادشاه حبشه و تصویر او از #اسلام چنان پرشور و حکمت آمیز بود که به موقع و در مکان مناسب ایراد گردید.🌸

🔷این گونه سخنان قبل از اینکه به نیروی #بلاغت و قدرت بیان گوینده دلالت کند به بلاغت خرد و #عقل او دلالت می نماید. به راستی که تنها با الهام از #خداوند متعال می توان چنین سخنانی را در چنین مواقع و مواضع حساس و مهم ایراد کرد؛ خداوندی که می خواهد نور این دین را به کمال برساند و آن را بر کلیه ادیان سیطره بخشد.🌸

ادامه دارد........

مولف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی" رحمه الله "

📒 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
💫 #بعد #ازبعثت

🔱عدم موفقیت هیات فرستاده شده قریش

#قسمت5

🔻نجاشی گفت: به راستی که این مطلب و آنچه حضرت عیسی علیه السلام آورده است هر دو از #یک_منبع سرچشمه می گیرند. سپس رو به فرستادگان قریش کرده گفت: برخیزید و بروید، سوگند به خدا که من اینها را به دست شما نخواهم سپرد.🌸


اینجا بود که عمروبن العاص آخرین تیر را از ترکش رها کرد، آن هم تیری بسیار مسموم، صبح روز بعد نزد نجاشی آمدو گفت: پادشاها! اینها در مورد حضرت عیسی بن مریم علیه السلام حرفهای عجیب و باورنکردنی می گویند. پادشاه رو به مسلمانان کرد و گفت: بفرمایید بگویید عقیده شما درباره عیسی بن مریم علیه السلام چیست؟🌸

🔆حضرت جعفر بن ابی طالب رضی الله عنه گفت: ما همان چیزی را درباره عیسی بن مریم علیه السلام می گوییم که پیامبر ما خبر داده است. حضرت عیسی بن مریم بنده خدا و فرستاده او بود. روح و نشانه قدرت آفریدگار و از جانب خدا بود که او را به #مریم_پاکدامن و بتول عطا نمود.🌸

💥نجاشی با شنیدن این مطلب دستش را به زمین زد و تکه چوبی از زمین برداشت و گفت: قسم بخدا! عیسی بن مریم علیه السلام بر آنچه شما گفتید به اندازه این تکه چوب نیز سخنی اضافه نکرده است. نجاشی بعد از این گفتگوها مسلمانان را در مملکت خود با اطمینان پناه داد، فرستادگان قریش ناکام برگشتند و مسلمین با آرامش اقامت گزیدند.🌸

🍂یکبار دشمنان نجاشی علیه او دست به شورش زدند، مسلمانان نیز به پاس خدماتش از وی دفاع نمودند. این اقدام شجاعانه و انساندوستانه مسلمین کاملاً با تعالیم اخلاقی اسلام مطابقت داشت و #مقتضای_اخلاق مسلمین بود.🌸

ادامه دارد.........

🖊تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📓 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
💫 #بعد #ازبعثت

🕋اسلام آوردن #عمربن_الخطاب رضی الله عنهما

#قسمت6

🔰خداوند متعال، اسلام و مسلمانان را با اسلام آوردن حضرت عمربن الخطاب العدوی القریشی رضی الله عنه تقویت نمود. 💞

🌺عمر رضی الله عنه مرد با هیبت و نیرومندی بود. پیامبر اکرم به اسلام آوردن او بسیار علاقه مند بود و از خداوند متعال برای این منظور دعا می خواست. 💞

💎ماجرای اسلام آوردن حضرت عمر رضی الله عنه جالب و شنیدنی است، خواهرش فاطمه بنت الخطاب رضی الله عنه و شوهر او سعید بن زید رضی الله عنه قبلاً مسلمان شده بودند. البته اسلام آوردن خود را بنابر خشونت عمر رضی الله عنه از وی پنهان می کردند. 💞

🔮روزی حضرت عمر رضی الله عنه در حالی که شمشیرش را حمایل کرده بود به قصد #کشتن_رسول_اکرم صلی الله علیه وآله و سلم و گروهی از یارانش بیرون آمد. به او خبر رسیده بود که آنها نزدیک صفا در خانه ای گرد آمده اند. در راه، نعیم بن عبدالله رضی الله عنه که از قوم بنی عدی و فامیل حضرت عمر رضی الله عنه بود با او ملاقات کرد. او که مسلمان شده بود به عمر رضی الله عنه گفت: کجا می روی؟💞

💎عمر رضی الله عنه گفت: قصد دارم به سوی محمد بروم که به #دین ما اعتقاد ندارد و در میان قریش تفرقه انداخته و از آنها انتقاد می کند و خردمندان را #سفیه #ونادان می شمارد و خدایان ما را بد می گوید، می خواهم او را به قتل برسانم.💞

ادامه دارد.......

✒️تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📓 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
💫 #بعد #ازبعثت

🕋اسلام آوردن عمربن الخطاب رضی الله عنهما

#قسمت7

نعیم گفت: عمر! تو را #نفست فریب داده است. اگر راست می گویی چرا نزد افراد خانواده خود نمی روی و جلوی آنها را نمی گیری؟ عمر رضی الله عنه با تعجب پرسید: کدام یک از افراد خانواده؟ 🌸

🌿نعیم گفت: منظورم خواهر و پسرعمویت سعید بن زید هستند که به راستی #اسلام آورده اند و از حضرت محمد صلی الله علیه وآله و سلم پیروی می نمایند. اگر قدرت داری جلوی آنها را بگیر!..🌸

🔆عمر رضی الله عنه از شنیدن این سخن عصبانی شد و به قصد خواهر و دامادش به سوی خانه آنها شتافت. حضرت خباب بن الارت رضی الله عنه آنجابود، صحیفه ای با خود به همراه داشت که در آن سوره طه نوشته شده بود و از روی آن فاطمه را آموزش می داد. همین که آنها متوجه شدند، عمر دارد می آید، خباب رضی الله عنه خود را در اتاقک کوچکی پنهان کرده، و خواهر عمر هم صحیفه را زیر زانوی خود مخفی ساخت. 🌸

💎عمر رضی الله عنه که هنگام نزدیک شدن به خانه، صدای خواندن #قرآن از خباب بن الارت رضی الله عنه را شنیده بود؛ وقتی وارد خانه گردید، پرسید: این چه صدایی بود که شنیده می شد؟ 🌸

💥خواهر و دامادشددر جواب گفتند: چیزی نبود. عمر گفت: نخیر، قطعاً چیزی بود. قسم به خدا! به من خبر رسیده که شما از #دین_محمد پیروی می کنید.🌸

🌟سپس داماد خود را مورد ضرب قرار داد، خواهرش بلند شد تا او را از زدن همسرش باز دارد، اما عمر سیلی محکمی به صورت خواهرش زد که بر اثر آن خون جاری گشت.🌸

🔰 وقتی خواهر و دامادش این منظره را دیدند، به صراحت گفتند! ای عمر! ما اسلام را پذیرفته و به خدا و رسولش ایمان آورده ایم هر چه می خواهی بکن!...🌸

ادامه دارد.........

🖊تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📓 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
💫 #بعد #ازبعثت

🕋اسلام آوردن عمربن الخطاب رضی الله عنهما

#قسمت8

🔰وقتی نگاه عمر رضی الله عنه به وضعیت خون آلود خواهرش افتاد، از کارش سخت پشیمان گشت. کمی درنگ کرد و سپس به خواهرش گفت: صحیفه ای را که داشتید می خواندید آن را به من بدهید تا ببینم که محمد چه چیزی آورده است. 🌸

🔻عمر رضی الله عنه فردی با سواد و درس خوانده ای بود. خواهرش گفت: می ترسم که مبادا آن را پاره کنی؟ 🌸

🔰عمر به خدایان خود سوگند خورد و گفت: خیر، نترسید. خواهرش با شنیدن این سخن به اسلام آوردن عمر رضی الله عنه امیدوار شد.🌸

♻️سپس به او گفت: برادر! شما به دلیل #مشرک بودن، ناپاک هستید و این صحیفه را کسی می تواند دست بزند که پاک باشد. عمر بلند شده، استحمام نمود. 🌸

💥آنگاه خواهرش صحیفه را به دست او داد. در این #صحیفه_سوره طه نوشته شده بود. عمر رضی الله عنه چند آیه از ابتدای سوره، خواند و گفت: به به! چه کلام زیبا و عظیم الشأنی است!....🌸

🌺با شنیدن این سخن خباب رضی الله عنه از مخفیگاه خود بیرون آمد و به سوی او رفت و گفت: ای عمر امیدوارم که خداوند متعال دعای پیامبرش را در حق تو قبول کرده باشد، قسم بخدا که من دیروز از رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم شنیدم که فرمودند: بارالها! اسلام را یا به وسیله ابوالحکم بن هشام (ابوجهل) و یا به وسیله عمر بن الخطاب موید بگردان.خباب ادامه داد: ای عمر! به سوی الله بشتاب.🌸

ادامه دارد........

🖊تالیف: حضرت علامه سبد ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📖 #کتاب_نبی_رحمت

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
💫 #بعد #ازبعثت

🕋اسلام آوردن عمربن الخطاب رضی الله عنهما

#قسمت9

💠در این هنگام بود که عمر رضی الله عنه به خباب گفت: ای خباب مرا به محضر محمد ببر تا #اسلام بیاورم. خباب رضی الله عنه گفت: حضرت محمد صلی الله علیه وآله و سلم به همراه چند تن از یارانش در خانه ای در حوالی کوه #صفا حضور دارند.🌸

🔰عمر رضی الله عنه شمشیرش را حمایل کرده و به سوی رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم حرکت نمود. وقتی آنجا رسیدند، عمر رضی الله عنه در خانه را زد.🌸

💎یکی از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم برخاست و از شکاف در نگاه کرد، دید عمر رضی الله عنه شمشیر خود را حمایل نموده و ایستاده است. فوراً برگشت و در حالی که وحشت زده بود، گفت: یا رسول خدا! عمربن الخطاب است که شمشیرش را حمایل کرده و پشت در منتظر است. 🌸

♻️حمزه بن عبدالمطلب رضی الله عنه گفت: به او اجازه بدهید، اگر با حسن نیت آمده، مقدمش را گرامی می داریم و قصدش را ضبرآورده می کنیم و اگر نیت بدی داشته باشد با شمشیر خودش او را می کشیم.🌸

👆حضرت رسول اکرم فرمودند: به او اجازه ورود بدهید، بالاخره به او اجازه ورود دادند، همین که عمر رضی الله عنه وارد شد، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم برخاست و گریبانش را گرفت و با قدرت او را به سوی خود کشید و فرمودند: ای پسر خطاب! چه چیزی تو را به اینجا کشانده است؟ قسم بخدا، مثل اینکه دست نمی کشی تا اینکه خداوند مصیبتی بزرگ بر تو فرود آورد.🌸

🌙عمر رضی الله عنه گفت: یا رسول الله! اینک آماده ام که به خدا و رسولش و آنچه از جانب خدا آورده ایمان بیاورم. راوی می گوید: حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم با صدای بلند تکبیر گفت: طوری که همگی اصحاب داخل خانه پی بردند که حضرت عمر رضی الله عنه مشرف به #اسلام گردید.

ادامه دارد.......

📖 #کتاب_نبی_رحمت

تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی "رحمه الله "

🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐

https://telegram.me/besoyehaqq
🌼🌷🌼🌷🌼
🌷🌼🌷🌼
🌼🌷🌼
🌷🌼
🌼
#بعد #ازبعثت

🕋اسلام آوردن عمربن الخطاب رضی الله عنهما

#قسمت8

🔰وقتی نگاه عمر رضی الله عنه به وضعیت خون آلود خواهرش افتاد، از کارش سخت پشیمان گشت. کمی درنگ کرد و سپس به خواهرش گفت: صحیفه ای را که داشتید می خواندید آن را به من بدهید تا ببینم که محمد چه چیزی آورده است.

🔻عمر رضی الله عنه فردی با سواد و درس خوانده ای بود. خواهرش گفت: می ترسم که مبادا آن را پاره کنی؟

🔰عمر به خدایان خود سوگند خورد و گفت: خیر، نترسید. خواهرش با شنیدن این سخن به اسلام آوردن عمر رضی الله عنه امیدوار شد.

♻️سپس به او گفت: برادر! شما به دلیل #مشرک بودن، ناپاک هستید و این صحیفه را کسی می تواند دست بزند که پاک باشد. عمر بلند شده، استحمام نمود.

💥آنگاه خواهرش صحیفه را به دست او داد. در این #صحیفه_سوره طه نوشته شده بود. عمر رضی الله عنه چند آیه از ابتدای سوره، خواند و گفت: به به! چه کلام زیبا و عظیم الشأنی است!....

🌺با شنیدن این سخن خباب رضی الله عنه از مخفیگاه خود بیرون آمد و به سوی او رفت و گفت: ای عمر امیدوارم که خداوند متعال دعای پیامبرش را در حق تو قبول کرده باشد، قسم بخدا که من دیروز از رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم شنیدم که فرمودند: بارالها! اسلام را یا به وسیله ابوالحکم بن هشام (ابوجهل) و یا به وسیله عمر بن الخطاب موید بگردان.خباب ادامه داد: ای عمر! به سوی الله بشتاب.

ادامه دارد........

🖊تالیف: حضرت علامه سبد ابوالحسن ندوی " رحمه الله "

📖 #کتاب_نبی_رحمت

🔮کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🔮

https://telegram.me/besoyehaqq
🌷
🌼🌷
🌷🌼🌷
🌼🌷🌼🌷
🌷🌼🌷🌼🌷
🌼🌷🌼🌷🌼
🌷🌼🌷🌼
🌼🌷🌼
🌷🌼
🌼
#بعد #ازبعثت

🕋اسلام آوردن عمربن الخطاب رضی الله عنهما

#قسمت9

💠در این هنگام بود که عمر رضی الله عنه به خباب گفت: ای خباب مرا به محضر محمد ببر تا #اسلام بیاورم. خباب رضی الله عنه گفت: حضرت محمد صلی الله علیه وآله و سلم به همراه چند تن از یارانش در خانه ای در حوالی کوه #صفا حضور دارند.

🔰عمر رضی الله عنه شمشیرش را حمایل کرده و به سوی رسول الله صلی الله علیه وآله و سلم حرکت نمود. وقتی آنجا رسیدند، عمر رضی الله عنه در خانه را زد.

💎یکی از اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم برخاست و از شکاف در نگاه کرد، دید عمر رضی الله عنه شمشیر خود را حمایل نموده و ایستاده است. فوراً برگشت و در حالی که وحشت زده بود، گفت: یا رسول خدا! عمربن الخطاب است که شمشیرش را حمایل کرده و پشت در منتظر است.

♻️حمزه بن عبدالمطلب رضی الله عنه گفت: به او اجازه بدهید، اگر با حسن نیت آمده، مقدمش را گرامی می داریم و قصدش را ضبرآورده می کنیم و اگر نیت بدی داشته باشد با شمشیر خودش او را می کشیم.

🌺حضرت رسول اکرم فرمودند: به او اجازه ورود بدهید، بالاخره به او اجازه ورود دادند، همین که عمر رضی الله عنه وارد شد، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم برخاست و گریبانش را گرفت و با قدرت او را به سوی خود کشید و فرمودند: ای پسر خطاب! چه چیزی تو را به اینجا کشانده است؟ قسم بخدا، مثل اینکه دست نمی کشی تا اینکه خداوند مصیبتی بزرگ بر تو فرود آورد.

🔮عمر رضی الله عنه گفت: یا رسول الله! اینک آماده ام که به خدا و رسولش و آنچه از جانب خدا آورده ایمان بیاورم. راوی می گوید: حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم با صدای بلند تکبیر گفت: طوری که همگی اصحاب داخل خانه پی بردند که حضرت عمر رضی الله عنه مشرف به #اسلام گردید.

ادامه دارد.......

📖 #کتاب_نبی_رحمت

تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی "رحمه الله "

🔮کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🔮

https://telegram.me/besoyehaqq
🌷
🌼🌷
🌷🌼🌷
🌼🌷🌼🌷
🌷🌼🌷🌼🌷