شما حکمرانان کدام سمت ایستادهاید؟
در جریان بازداشت هر دخترِ بیروسری، خوب به اطراف همان محل و صحنه و به چهره یکایکِ مردان و زنانِ ناظر بنگرید و پاسخ دهید چند درصدشان با آن بازداشت موافقاند؟
گمانم پاسخ روشن است چرا که سنگدلترین افراد هم احساس خوشی نسبت به آن ندارند ولی اینکه شما حکمرانان کجای آن صحنه ایستادهاید را خود پاسخ دهید؛ آیا طرف مردماید، کدام مردم؟ چه در آن صحنه هیچ کس برایتان نه سوت و کف میزند نه حمایت میکند نه دعایتان میکند؛ در آن صحنه فقط شاهد چشمانی متعجب، نگران، و یا متأسفانه نفرینکنان هستیم! شما حکمرانان کدام سمت ایستادهاید!؟
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۱/۳۰
T.me/baznegari/1367
در جریان بازداشت هر دخترِ بیروسری، خوب به اطراف همان محل و صحنه و به چهره یکایکِ مردان و زنانِ ناظر بنگرید و پاسخ دهید چند درصدشان با آن بازداشت موافقاند؟
گمانم پاسخ روشن است چرا که سنگدلترین افراد هم احساس خوشی نسبت به آن ندارند ولی اینکه شما حکمرانان کجای آن صحنه ایستادهاید را خود پاسخ دهید؛ آیا طرف مردماید، کدام مردم؟ چه در آن صحنه هیچ کس برایتان نه سوت و کف میزند نه حمایت میکند نه دعایتان میکند؛ در آن صحنه فقط شاهد چشمانی متعجب، نگران، و یا متأسفانه نفرینکنان هستیم! شما حکمرانان کدام سمت ایستادهاید!؟
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۱/۳۰
T.me/baznegari/1367
پرسشهای استفهامی استاد علوم قرآن و حدیث پیرامون الزام روسری
(برگرفته از کانال تلگرامی جعفر نکونام "دین عقلانی")
《▪️چه دلیلی بر حجاب اجباری دارید؟
▫️اگر مدعی شرعی بودن حجاب اجباری هستید، کدام آیه یا حدیث بر آن دلالت دارد؟
▫️و اگر مدعی عرفی بودن آن هستید، طبق کدام عرف به حجاب اجباری روی آوردهاید؟ آیا حجاب در تمام کشورهای جهان و حتی آیا در تمام کشورهای مسلمان اجباری است؟
▫️و اگر مدعی عقلی بودن حجاب اجباری هستید، کدام دلیل عقلی بر حجاب اجباری وجود دارد؟
▪️مگر در اسلام بدعت، حرام شمرده نشده و مگر بدعت عبارت از چیزی نیست که در اسلام سابقه نداشته است؟ حجاب اجباری در اسلام چه سابقهای دارد؟ نیز در چه زمانی حفظ حجاب برای پیرزنان و زنان غیرمسلمان و حتی زنان مسلمانی که عادت به حفظ حجاب ندارند، واجب شمرده شده بود که اکنون بر آنان هم اجبار میشود؟
▪️غرض از حجاب اجباری چیست؟
▫️اگر غرض از آن، حفظ یا تقویت دین است، آیا یک نظرسنجی علمی صورت گرفته که حجاب اجباری به حفظ یا تقویت دین کمک کرده است؟ آیا در کشورهای اسلامی دیگر که حجاب اجباری نیست، دین از بین رفته است؟
▫️اگر غرض از آن، حفظ و تقویت نظام است، چگونه پرداختن به امری که اکثریت مردم با آن مخالفت دارند و نفرت و اعتراض آنان را بر میانگیرد، در مقام حفظ و تقویت نظام هستید؟
▪️آیا حجاب اجباری باعث برانگیختن نفرت مردم کشور و جهان بر ضد اسلام نمیشود و آیا منفور ساختن اسلام نزد مردم کشور و جهان به لحاظ شرعی حرام شمرده نمیشود؟
▪️چه ملازمهای میان حفظ دین و حفظ حجاب وجود دارد؟ آیا هر زنی که حجابش را رعایت کند، لزوماً به دیگر ظواهر و شعایر دینی هم پایبند است است؟ و اگر حجابش را رعایت نکند، به دیگر ظواهر و شعایر دینی هم پایبندی ندارد؟
▪️از این که برخی از زنان بیحجاب باشند، چه هراسی دارید؟
▫️آیا هراس دارید که زنان دیگر هم از آنان الگو بگیرند و حجاب را کنار بگذارند؛ ولی آیا در کشورهایی که حجاب اجباری وجود ندارد، تمام زنان مسلمانان بیحجاب شدند؟
▫️یا آیا هراس دارید که مبادا با اختیاری کردن حجاب، زنان به طور کامل لخت شوند؛ ولی آیا در کشورهایی که حجاب اختیاری است، زنان لخت شدند؟ مگر جز این است که زنان در تمام کشورها یک حدی از پوشش را همچنان رعایت میکنند؟
▪️آیا وقتی خود مردم دلیل قانعکنندهای برای حفظ حجاب نداشته باشند، با اجبار میتوان آنان را به رعایت آن واداشت؟ و آیا اگر اکثریت مردم با حجاب اجباری مخالف باشند، موفق خواهید شد، حجاب اجباری را ادامه دهید؟ آیا مطمئن هستید که حجاب اجباری همان سرنوشتی را پیدا نخواهد کرد که برداشتن اجباری دیشهای ماهواره پیدا کرد؟
▪️حجاب چه خصوصیتی دارد که برای حفظ آن حتی به اجبار روی آورده میشود؛ اما احکام دیگری که حتی اجبار بر آنها سنت بوده است، مثل اخذ زکات وا نهاده میشود؟ چرا زکاتی که اجباری بوده است، اختیاری میشود، اما حجابی که اجباری نبوده است، اجباری میشود؟ اگر اختیاری شدن زکات، مشمول تغییر مقتضیات است، چرا اختیاری شدن حجاب مشمول تغییر مقتضیات نباشد؟ ... ...
بسترسازی برای گفتگو: طرح پرسش باعث میشود ... به رویکرد مسالمتآمیز نظیر گفتگو و بحث علمی روی بیاورند و بلکه از رهگذر آن، به این اقناع دست پیدا کنند که رفتارهای خشونتآمیز نه تنها به حفظ و تقویت دین و نظام کمک نخواهد کرد؛ بلکه باعث رویآوری مردم به گریز از دین و نظام و حتی ستیز با دین و نظام خواهد شد ...》
کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۳/۰۱/۳۱
https://t.me/baznegari/1368
(برگرفته از کانال تلگرامی جعفر نکونام "دین عقلانی")
《▪️چه دلیلی بر حجاب اجباری دارید؟
▫️اگر مدعی شرعی بودن حجاب اجباری هستید، کدام آیه یا حدیث بر آن دلالت دارد؟
▫️و اگر مدعی عرفی بودن آن هستید، طبق کدام عرف به حجاب اجباری روی آوردهاید؟ آیا حجاب در تمام کشورهای جهان و حتی آیا در تمام کشورهای مسلمان اجباری است؟
▫️و اگر مدعی عقلی بودن حجاب اجباری هستید، کدام دلیل عقلی بر حجاب اجباری وجود دارد؟
▪️مگر در اسلام بدعت، حرام شمرده نشده و مگر بدعت عبارت از چیزی نیست که در اسلام سابقه نداشته است؟ حجاب اجباری در اسلام چه سابقهای دارد؟ نیز در چه زمانی حفظ حجاب برای پیرزنان و زنان غیرمسلمان و حتی زنان مسلمانی که عادت به حفظ حجاب ندارند، واجب شمرده شده بود که اکنون بر آنان هم اجبار میشود؟
▪️غرض از حجاب اجباری چیست؟
▫️اگر غرض از آن، حفظ یا تقویت دین است، آیا یک نظرسنجی علمی صورت گرفته که حجاب اجباری به حفظ یا تقویت دین کمک کرده است؟ آیا در کشورهای اسلامی دیگر که حجاب اجباری نیست، دین از بین رفته است؟
▫️اگر غرض از آن، حفظ و تقویت نظام است، چگونه پرداختن به امری که اکثریت مردم با آن مخالفت دارند و نفرت و اعتراض آنان را بر میانگیرد، در مقام حفظ و تقویت نظام هستید؟
▪️آیا حجاب اجباری باعث برانگیختن نفرت مردم کشور و جهان بر ضد اسلام نمیشود و آیا منفور ساختن اسلام نزد مردم کشور و جهان به لحاظ شرعی حرام شمرده نمیشود؟
▪️چه ملازمهای میان حفظ دین و حفظ حجاب وجود دارد؟ آیا هر زنی که حجابش را رعایت کند، لزوماً به دیگر ظواهر و شعایر دینی هم پایبند است است؟ و اگر حجابش را رعایت نکند، به دیگر ظواهر و شعایر دینی هم پایبندی ندارد؟
▪️از این که برخی از زنان بیحجاب باشند، چه هراسی دارید؟
▫️آیا هراس دارید که زنان دیگر هم از آنان الگو بگیرند و حجاب را کنار بگذارند؛ ولی آیا در کشورهایی که حجاب اجباری وجود ندارد، تمام زنان مسلمانان بیحجاب شدند؟
▫️یا آیا هراس دارید که مبادا با اختیاری کردن حجاب، زنان به طور کامل لخت شوند؛ ولی آیا در کشورهایی که حجاب اختیاری است، زنان لخت شدند؟ مگر جز این است که زنان در تمام کشورها یک حدی از پوشش را همچنان رعایت میکنند؟
▪️آیا وقتی خود مردم دلیل قانعکنندهای برای حفظ حجاب نداشته باشند، با اجبار میتوان آنان را به رعایت آن واداشت؟ و آیا اگر اکثریت مردم با حجاب اجباری مخالف باشند، موفق خواهید شد، حجاب اجباری را ادامه دهید؟ آیا مطمئن هستید که حجاب اجباری همان سرنوشتی را پیدا نخواهد کرد که برداشتن اجباری دیشهای ماهواره پیدا کرد؟
▪️حجاب چه خصوصیتی دارد که برای حفظ آن حتی به اجبار روی آورده میشود؛ اما احکام دیگری که حتی اجبار بر آنها سنت بوده است، مثل اخذ زکات وا نهاده میشود؟ چرا زکاتی که اجباری بوده است، اختیاری میشود، اما حجابی که اجباری نبوده است، اجباری میشود؟ اگر اختیاری شدن زکات، مشمول تغییر مقتضیات است، چرا اختیاری شدن حجاب مشمول تغییر مقتضیات نباشد؟ ... ...
بسترسازی برای گفتگو: طرح پرسش باعث میشود ... به رویکرد مسالمتآمیز نظیر گفتگو و بحث علمی روی بیاورند و بلکه از رهگذر آن، به این اقناع دست پیدا کنند که رفتارهای خشونتآمیز نه تنها به حفظ و تقویت دین و نظام کمک نخواهد کرد؛ بلکه باعث رویآوری مردم به گریز از دین و نظام و حتی ستیز با دین و نظام خواهد شد ...》
کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۳/۰۱/۳۱
https://t.me/baznegari/1368
پیشنهاد
۱- تذکر حجاب، فقط توسط زنان پلیس بدون حضور مردان پلیس داده شود
۲- زنان پلیس در ایفای آن مسئولیت در کنار ملاحظات اخلاقی و شرعی، همچنین ملبس به لباس فرم کارآمد جدید بوده و یعنی تأکیدا فاقد چادر باشند چرا که هم دستوپا گیر است و هم موجب بدبینی است و هم بدون آن امکان برقراری ارتباط و مفاهمه بین طرفین بیشتر است.
۳- تذکرها متوجه زنان مستثنی از نهی (: سنین بالای پنجاه شصت سال، سنین کمتر از سیزده سال، ...) نباشد
۴- در ایفای آن وظیفه باید حساب هزینه و فایده را نمود و مثلا اگر زنی از تذکر و ارشاد و دعوت و نهی، بیزاری جست از پیگیری و تداوم تذکر کنار کشید.
۵- پس از چند ماه با سپری شدن این دوران، باید به تفکیک وظایف پرداخت به این ترتیب که روسری همچنان لباس فرم اداری برای محیطهای دولتی باقی بماند و نهاد اداری کشور مسئول آن باشد ولی مسئولیت حفظ و گسترش آن در غیر دوایر اداری به نهادهای تبلیغی سپرده شود و نه نهادهای انتظامی
۶- به زنان پیشنهاد میشود در عین روزآمدی اما همچنان از سیرت شرقی و ظواهر بومی دور نشوند.
۷- به طراحان پیشنهاد میشود لباس بومی اقوام مختلف ایرانی را روزآمد نموده و در شهرها ترویج کنند.
۸- زنان چادری از پوشش جایگزین دیگری که هم واجد پوشانندگی آن باشد و هم تردد را (به ویژه در خرید و حمل بچه) آسانتر کند و هم شکاف اجتماعی را پر کند استفاده کنند
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۱/۳۱
https://t.me/baznegari/1369
۱- تذکر حجاب، فقط توسط زنان پلیس بدون حضور مردان پلیس داده شود
۲- زنان پلیس در ایفای آن مسئولیت در کنار ملاحظات اخلاقی و شرعی، همچنین ملبس به لباس فرم کارآمد جدید بوده و یعنی تأکیدا فاقد چادر باشند چرا که هم دستوپا گیر است و هم موجب بدبینی است و هم بدون آن امکان برقراری ارتباط و مفاهمه بین طرفین بیشتر است.
۳- تذکرها متوجه زنان مستثنی از نهی (: سنین بالای پنجاه شصت سال، سنین کمتر از سیزده سال، ...) نباشد
۴- در ایفای آن وظیفه باید حساب هزینه و فایده را نمود و مثلا اگر زنی از تذکر و ارشاد و دعوت و نهی، بیزاری جست از پیگیری و تداوم تذکر کنار کشید.
۵- پس از چند ماه با سپری شدن این دوران، باید به تفکیک وظایف پرداخت به این ترتیب که روسری همچنان لباس فرم اداری برای محیطهای دولتی باقی بماند و نهاد اداری کشور مسئول آن باشد ولی مسئولیت حفظ و گسترش آن در غیر دوایر اداری به نهادهای تبلیغی سپرده شود و نه نهادهای انتظامی
۶- به زنان پیشنهاد میشود در عین روزآمدی اما همچنان از سیرت شرقی و ظواهر بومی دور نشوند.
۷- به طراحان پیشنهاد میشود لباس بومی اقوام مختلف ایرانی را روزآمد نموده و در شهرها ترویج کنند.
۸- زنان چادری از پوشش جایگزین دیگری که هم واجد پوشانندگی آن باشد و هم تردد را (به ویژه در خرید و حمل بچه) آسانتر کند و هم شکاف اجتماعی را پر کند استفاده کنند
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۱/۳۱
https://t.me/baznegari/1369
مشهودترین و فراگیرترین گناه و جرم شرعی (= نقض پردهنشینی) آزاد است
(کنار گذاردن روایات معصومین بخش۴)
امیر ترکاشوند، یکم اردیبهشت ۱۴۰۳
آن گناه، مشهودترین گناه است آن گناه فراگیرترین گناه است که همهروزه انبوه و متراکم در برابر دیدگان مردم، پلیس، مأموران و حکمرانان است! هیچ گناه مشهود و قابل مشاهدهای از حیث گستردگی به گَرد پای آن نمیرسد ولی با این وجود در حکومت دینیمان آزادِ آزاد است و حتی افراد متعصب نیز با آن کاری ندارند و بلکه خود نیز در آن دام افتادهاند. روایات در گناه شمردن آن، سنگ تمام گذاردهاند و فقهای فریقین بر اساس همان روایات، حکم به گناه بودن آن دادهاند و یعنی چه جرمی مشهودتر و فراگیرتر از آن؛ با این وجود حکومت دینیمان که خود را موظف به جلوگیری از گناه میداند نه زیر بار آن همه روایات قاطعِ معصومین رفت و نه به اجماع فقیهان تن داد! بلکه حتی بستر را برای شیوع بیشترش آمادهتر ساخت. اینک از آن گناه مشهود در ضمن خود روایات رونمایی میکنم:
روایات منسوب به رسول:
-زن عورت است پس وقتی از خانه بیرون بزند شیطان به استقبالش آید
-بهترین مسجد برای زنان، قعر و پستوی خانهشان است
-زنان عیّ و عورتاند عورات را با (نگه داشتن در) خانه بپوشانید و عیّ را با سکوت
-زنان عورتاند پس آنان را در خانه حبس کنید و با لخت نگهداشتنشان مانع خروجشان از خانه شوید
روایات منسوب به فاطمه
-در پاسخ به پرسش لاینحلّ و معمّایی گفت: بهترین چیز برای زنان آن است که (در طول عمرشان) نه مردی را ببینند و نه مردی آنان را ببیند.
-در پاسخ به معمایی دیگر گفت: نزدیکترین جای تقرّب زن به پروردگار، قعر خانه است.
-نابینایی از فاطمه اذن دخول خواست پس فاطمه خود را از او در پرده بُرد. پیامبر به فاطمه گفت: این فرد که نابینا است چرا خود را از او محجوب میکنی؟ فاطمه پاسخ داد: ای رسولخدا! اگر او مرا نمیبیند من که او را میبینم.
روایات منسوب به امام علی
-در سفارش به فرزندش حسن: برای آنکه دیدهشان به نامحرمان نیفتد آنها (زنان) را در پرده نگهدار؛ زیرا هرچه بیشتر در پرده باشند برای تو و آنها بهتر است و بیرون رفتن آنها بدتر از این نیست که اشخاص نامطمئن بر آنان وارد کنی. اگر توانی کاری کنی که مردی جز تو را نشناسد این کار را بکن.
-همّ مردان پیرامون زمین است زیرا از خاک و زمین آفریده شدهاند ولی همّ زنان به مردان است زیرا از مرد آفریده شدهاند بنابراین ای مردان! حبس کنید زنانتان را
جعفر صادق
-زنان را حبس کنید
-بهترین مساجد زنان، خانه است
فقیهان در طول تاریخ و بر اساس روایاتی که نمونههایش را تقدیم کردم قائل به پردهنشینی زنان و بیرون نیامدنشان از خانه (مگر در دو مورد کلی [۱- یکبار حج واجب ۲- خرجی نیاوردن شوهر]، برخی اضطرارها، استثنائاتی چند در باره پیرزنان) شدهاند!
من شاید روایات بالا را (چنانکه در کتاب "حجاب شرعی در عصر پیامبر" شرح دادهام) ساختگی بدانم چرا که اساسا با واقعیات مسلّم عصر صدور روایات سازگاری ندارد، ولی مهم فقها هستند که بر اساس آنها حکم صادر کرده و شریعتمان را شکل دادهاند.
چرا؟
فقه و شریعت رسمی میگوید بیرون آمدن زنان از خانه و به اصطلاح آفتابی شدنشان در سطح شهر گناه است نیز میگوید و میگویید گناه جرم است خب مگر نمیگویید جلوی گناه/جرمِ مشهود را باید گرفت! چرا در اِعمال فقه و شریعت تبعیض میگذارید و جلوی این گناهِ بسیار فراگیرتر و بسیار مشهودتر را نمیگیرید؟ چرا فقط فاقدین روسری مورد هجوم و بازداشت و اخذ تعهد قرار گیرند چرا زنان روسریدار و یا چادری را نیز بر علیهشان سخنرانی نمیکنید و بر علیهشان دستورالعمل و طرح نور و پیگرد صادر نمیکنید؟ آخه فقها فقط پیدا بودن مو را که گناه و جرم ندانستند بلکه پیدا شدن نفس زن در سطح شهر را گناه میشمارند! اگر حکومت وظیفه دارد جلوی گناه را بگیرد، بسمالله این همه زن در سطح شهر، چه جرمی مشهودتر از این! چرا سر خودتون را درد میآورید که بگردید بیروسری پیدا کنید چرا جلوی تمام زنان بیرون از خانه را نمیگیرید و تحت پیگرد قرار نمیدهید؟ اگر گناه جرم است و پیگرد دارد پس باید برای پیگرد تمام زنان حاضر در شهر مانور پلیسی راه انداخت
زمانه عوض شده!؟؟
اگر گویید زمانه عوض شده، گوییم پس دردتان نادیده گرفته شدنِ روایات روسری نیست بلکه ملاک تشخیص خودتان است که البته مبارک است به شرطی که آن تشخیص حاصل خرد جمعی و کارشناسیِ کارشناسان و جامعهشناسان و متخصصان و دینشناسان و فرهنگیان باشد و نه حاصل دغدغهی معدودی در پشت درهای بسته و با نگاه گزینشی به روایات؛ به ویژه که به عینه ببینیم سیاست اینان در دیگر حوزهها (از جمله تمشیت امور اقتصادی) دمار از روزگار مردم درآورده است.
توجه
۱- متن روایات جا نشد بیاورم
۲- از پیشوایان اهل سنت نیز اخباری از همین دست گزارش شده
https://t.me/baznegari/1370
(کنار گذاردن روایات معصومین بخش۴)
امیر ترکاشوند، یکم اردیبهشت ۱۴۰۳
آن گناه، مشهودترین گناه است آن گناه فراگیرترین گناه است که همهروزه انبوه و متراکم در برابر دیدگان مردم، پلیس، مأموران و حکمرانان است! هیچ گناه مشهود و قابل مشاهدهای از حیث گستردگی به گَرد پای آن نمیرسد ولی با این وجود در حکومت دینیمان آزادِ آزاد است و حتی افراد متعصب نیز با آن کاری ندارند و بلکه خود نیز در آن دام افتادهاند. روایات در گناه شمردن آن، سنگ تمام گذاردهاند و فقهای فریقین بر اساس همان روایات، حکم به گناه بودن آن دادهاند و یعنی چه جرمی مشهودتر و فراگیرتر از آن؛ با این وجود حکومت دینیمان که خود را موظف به جلوگیری از گناه میداند نه زیر بار آن همه روایات قاطعِ معصومین رفت و نه به اجماع فقیهان تن داد! بلکه حتی بستر را برای شیوع بیشترش آمادهتر ساخت. اینک از آن گناه مشهود در ضمن خود روایات رونمایی میکنم:
روایات منسوب به رسول:
-زن عورت است پس وقتی از خانه بیرون بزند شیطان به استقبالش آید
-بهترین مسجد برای زنان، قعر و پستوی خانهشان است
-زنان عیّ و عورتاند عورات را با (نگه داشتن در) خانه بپوشانید و عیّ را با سکوت
-زنان عورتاند پس آنان را در خانه حبس کنید و با لخت نگهداشتنشان مانع خروجشان از خانه شوید
روایات منسوب به فاطمه
-در پاسخ به پرسش لاینحلّ و معمّایی گفت: بهترین چیز برای زنان آن است که (در طول عمرشان) نه مردی را ببینند و نه مردی آنان را ببیند.
-در پاسخ به معمایی دیگر گفت: نزدیکترین جای تقرّب زن به پروردگار، قعر خانه است.
-نابینایی از فاطمه اذن دخول خواست پس فاطمه خود را از او در پرده بُرد. پیامبر به فاطمه گفت: این فرد که نابینا است چرا خود را از او محجوب میکنی؟ فاطمه پاسخ داد: ای رسولخدا! اگر او مرا نمیبیند من که او را میبینم.
روایات منسوب به امام علی
-در سفارش به فرزندش حسن: برای آنکه دیدهشان به نامحرمان نیفتد آنها (زنان) را در پرده نگهدار؛ زیرا هرچه بیشتر در پرده باشند برای تو و آنها بهتر است و بیرون رفتن آنها بدتر از این نیست که اشخاص نامطمئن بر آنان وارد کنی. اگر توانی کاری کنی که مردی جز تو را نشناسد این کار را بکن.
-همّ مردان پیرامون زمین است زیرا از خاک و زمین آفریده شدهاند ولی همّ زنان به مردان است زیرا از مرد آفریده شدهاند بنابراین ای مردان! حبس کنید زنانتان را
جعفر صادق
-زنان را حبس کنید
-بهترین مساجد زنان، خانه است
فقیهان در طول تاریخ و بر اساس روایاتی که نمونههایش را تقدیم کردم قائل به پردهنشینی زنان و بیرون نیامدنشان از خانه (مگر در دو مورد کلی [۱- یکبار حج واجب ۲- خرجی نیاوردن شوهر]، برخی اضطرارها، استثنائاتی چند در باره پیرزنان) شدهاند!
من شاید روایات بالا را (چنانکه در کتاب "حجاب شرعی در عصر پیامبر" شرح دادهام) ساختگی بدانم چرا که اساسا با واقعیات مسلّم عصر صدور روایات سازگاری ندارد، ولی مهم فقها هستند که بر اساس آنها حکم صادر کرده و شریعتمان را شکل دادهاند.
چرا؟
فقه و شریعت رسمی میگوید بیرون آمدن زنان از خانه و به اصطلاح آفتابی شدنشان در سطح شهر گناه است نیز میگوید و میگویید گناه جرم است خب مگر نمیگویید جلوی گناه/جرمِ مشهود را باید گرفت! چرا در اِعمال فقه و شریعت تبعیض میگذارید و جلوی این گناهِ بسیار فراگیرتر و بسیار مشهودتر را نمیگیرید؟ چرا فقط فاقدین روسری مورد هجوم و بازداشت و اخذ تعهد قرار گیرند چرا زنان روسریدار و یا چادری را نیز بر علیهشان سخنرانی نمیکنید و بر علیهشان دستورالعمل و طرح نور و پیگرد صادر نمیکنید؟ آخه فقها فقط پیدا بودن مو را که گناه و جرم ندانستند بلکه پیدا شدن نفس زن در سطح شهر را گناه میشمارند! اگر حکومت وظیفه دارد جلوی گناه را بگیرد، بسمالله این همه زن در سطح شهر، چه جرمی مشهودتر از این! چرا سر خودتون را درد میآورید که بگردید بیروسری پیدا کنید چرا جلوی تمام زنان بیرون از خانه را نمیگیرید و تحت پیگرد قرار نمیدهید؟ اگر گناه جرم است و پیگرد دارد پس باید برای پیگرد تمام زنان حاضر در شهر مانور پلیسی راه انداخت
زمانه عوض شده!؟؟
اگر گویید زمانه عوض شده، گوییم پس دردتان نادیده گرفته شدنِ روایات روسری نیست بلکه ملاک تشخیص خودتان است که البته مبارک است به شرطی که آن تشخیص حاصل خرد جمعی و کارشناسیِ کارشناسان و جامعهشناسان و متخصصان و دینشناسان و فرهنگیان باشد و نه حاصل دغدغهی معدودی در پشت درهای بسته و با نگاه گزینشی به روایات؛ به ویژه که به عینه ببینیم سیاست اینان در دیگر حوزهها (از جمله تمشیت امور اقتصادی) دمار از روزگار مردم درآورده است.
توجه
۱- متن روایات جا نشد بیاورم
۲- از پیشوایان اهل سنت نیز اخباری از همین دست گزارش شده
https://t.me/baznegari/1370
حجاب! رکن هویتیِ نظام دینی!؟
احمد وحیدی در حمایت از دور جدید برخورد پلیسی با فاقدین روسری (موسوم به طرح نور) گفت:
《مسئله حجاب از "ارکان هویتی نظام" است》 "اینجا"
پرسش
آیا حجاب در نظام دینیِ پیامبر گرامی نیز از "ارکان هویت" آن نظام بود؟
پاسخ را از نخستین پُست این کانال که در معرفی کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر نوشتم وام میگیرم:
《کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر.
حجاب و پوشش امری است که بیشترین درگیری ذهنی و مراقبت عملی را برای مؤمنان به وجود آورده است. نقش حجاب شرعی در زندگی روزمرۀ مسلمانان با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست. ناگفته پیداست لزومِ این مراقبت در ایران، پس از استقرار نظام مبتنی بر احکام اسلامی دوچندان گردید.
اهمّیّت حجاب، از جمله ناشی از ذهنیّتی است که ما مسلمانان در مورد میزان پوشیدگی مؤمنانِ صدر اسلام و به ویژه پیشوایان داریم. تصوّر اکثر مسلمانان در بارۀ حجاب آنان معمولاً یکسان است. ما گمان میکنیم که رسولخدا، امامعلی و سایر صحابه دارای پوشش حدّاکثری بوده، و از آن مهمتر پوششِ همسران پیامبر، حضرت فاطمه و سایر بانوانِ آن زمان را سرتاسری دانسته و چه بسا اینان را همراه با روبند و یا پنهان در پس پرده تصوّر میکنیم.
حال پرسش این است که آیا به راستی آنان چنین بودند، آیا آنها آنگونه که ما فکر میکنیم بوده، و میزان حجاب و پوشیدگیشان مطابق با همان ذهنیّتی است که از ایشان داریم و تصویری که روزگار از آنها در ذهنمان حکّ کرده با واقعیّتشان یکسان است؟ آیا زنانشان دارای چادر، مقنعه، بلوز، مانتو، شلوار، دامن، و... بوده، و مردان از شورت، شلوار، زیرپیراهن، پیراهن و... استفاده میکردند؟
وجود چنین تصوّراتی ناشی از مقایسۀ حجاب و البسۀ رایج در عصر کنونی با وضعیّت حجاب و جامههای رایج در آن عصر، و نیز ناشی از مقایسۀ مؤمنان زمانِ خود با مؤمنان و شخصیّتهای آن روزگار است.
امّا در پاسخ باید گفت که اینها همه فاقد صحّت است زیرا در آن زمان خبری از وجود "شورت، شلوار، دامن، زیرپیراهن، پیراهن، مانتو، مقنعه و چادر" نبود و علاوه بر آن حجاب در نزد پیامبر و مؤمنان صدر اسلام، در حدّی که اینک مطرح است به دین گره نخورده بود.
بنابراین میبایست به بازنگری در متون دینی پرداخت تا حجاب واقعیِ مؤمنان عصر پیامبر ،که برگرفته از آیات الهی و ارشادات نبوی بود، را استخراج کرد تا از رهگذر آن به درستی یا نادرستیِ ذهنیّتی که از حجاب آنان داریم برسیم و در نتیجه میزان پوشیدگی واقعی ایشان را به دست آوریم (سخن نویسنده در آغاز کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر).
▫️در این کتاب تلاش داشتم تا خواننده را برای درک بهتر و ملموسِ سرگذشت حجاب و پوشیدگی در ماقبل و مابعدِ بعثت، با سفر در زمان، به مکه و مدینۀ چهارده قرن پیش ببَرم و ابتدا (علاوه بر شناسایی و توضیح تمام عناصر و پدیدههای مرتبط با پوشش و کاستیهای فوقالعادۀ هریک در آن عصر و مصر) تصویری از پوششِ ناچیز، محدودیتها و بیانگیزگی مردم در دوران جاهلیت را ترسیم کنم تا سپس خواننده با آن آگاهیها، انتظارات خود از تغییرات به وجود آمده از سوی اسلام (که به احکام و رهنمودهای صادره از قرآن و پیامبر گرامی معروف شد) را تعدیل کرده، آمادۀ شنیدن رهنمودهایی متناسب، متوازن و طبیعتاً حداقلی و ناظر به واقعیات شود.
با این تبیین، تمام آن ذهنیّتهای حداکثری که در بارۀ شخصیّتها و مؤمنان عصر پیامبر داشتیم فرو میریزد. این البته تلاشی است که میتواند مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد.
اینک فایل پیدیافِ این کتاب که در اردیبهشت ۱۳۹۰ در وبلاگم بارگذاری شد در پیوند زیر به علاقهمندان در فضای تلگرام تقدیم میشود. امیر ترکاشوند، ۱۳۹۴/۰۸/۱۹》 "اینجا"
کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۳/۰۲/۰۱
https://t.me/baznegari/1371
احمد وحیدی در حمایت از دور جدید برخورد پلیسی با فاقدین روسری (موسوم به طرح نور) گفت:
《مسئله حجاب از "ارکان هویتی نظام" است》 "اینجا"
پرسش
آیا حجاب در نظام دینیِ پیامبر گرامی نیز از "ارکان هویت" آن نظام بود؟
پاسخ را از نخستین پُست این کانال که در معرفی کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر نوشتم وام میگیرم:
《کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر.
حجاب و پوشش امری است که بیشترین درگیری ذهنی و مراقبت عملی را برای مؤمنان به وجود آورده است. نقش حجاب شرعی در زندگی روزمرۀ مسلمانان با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست. ناگفته پیداست لزومِ این مراقبت در ایران، پس از استقرار نظام مبتنی بر احکام اسلامی دوچندان گردید.
اهمّیّت حجاب، از جمله ناشی از ذهنیّتی است که ما مسلمانان در مورد میزان پوشیدگی مؤمنانِ صدر اسلام و به ویژه پیشوایان داریم. تصوّر اکثر مسلمانان در بارۀ حجاب آنان معمولاً یکسان است. ما گمان میکنیم که رسولخدا، امامعلی و سایر صحابه دارای پوشش حدّاکثری بوده، و از آن مهمتر پوششِ همسران پیامبر، حضرت فاطمه و سایر بانوانِ آن زمان را سرتاسری دانسته و چه بسا اینان را همراه با روبند و یا پنهان در پس پرده تصوّر میکنیم.
حال پرسش این است که آیا به راستی آنان چنین بودند، آیا آنها آنگونه که ما فکر میکنیم بوده، و میزان حجاب و پوشیدگیشان مطابق با همان ذهنیّتی است که از ایشان داریم و تصویری که روزگار از آنها در ذهنمان حکّ کرده با واقعیّتشان یکسان است؟ آیا زنانشان دارای چادر، مقنعه، بلوز، مانتو، شلوار، دامن، و... بوده، و مردان از شورت، شلوار، زیرپیراهن، پیراهن و... استفاده میکردند؟
وجود چنین تصوّراتی ناشی از مقایسۀ حجاب و البسۀ رایج در عصر کنونی با وضعیّت حجاب و جامههای رایج در آن عصر، و نیز ناشی از مقایسۀ مؤمنان زمانِ خود با مؤمنان و شخصیّتهای آن روزگار است.
امّا در پاسخ باید گفت که اینها همه فاقد صحّت است زیرا در آن زمان خبری از وجود "شورت، شلوار، دامن، زیرپیراهن، پیراهن، مانتو، مقنعه و چادر" نبود و علاوه بر آن حجاب در نزد پیامبر و مؤمنان صدر اسلام، در حدّی که اینک مطرح است به دین گره نخورده بود.
بنابراین میبایست به بازنگری در متون دینی پرداخت تا حجاب واقعیِ مؤمنان عصر پیامبر ،که برگرفته از آیات الهی و ارشادات نبوی بود، را استخراج کرد تا از رهگذر آن به درستی یا نادرستیِ ذهنیّتی که از حجاب آنان داریم برسیم و در نتیجه میزان پوشیدگی واقعی ایشان را به دست آوریم (سخن نویسنده در آغاز کتاب حجاب شرعی در عصر پیامبر).
▫️در این کتاب تلاش داشتم تا خواننده را برای درک بهتر و ملموسِ سرگذشت حجاب و پوشیدگی در ماقبل و مابعدِ بعثت، با سفر در زمان، به مکه و مدینۀ چهارده قرن پیش ببَرم و ابتدا (علاوه بر شناسایی و توضیح تمام عناصر و پدیدههای مرتبط با پوشش و کاستیهای فوقالعادۀ هریک در آن عصر و مصر) تصویری از پوششِ ناچیز، محدودیتها و بیانگیزگی مردم در دوران جاهلیت را ترسیم کنم تا سپس خواننده با آن آگاهیها، انتظارات خود از تغییرات به وجود آمده از سوی اسلام (که به احکام و رهنمودهای صادره از قرآن و پیامبر گرامی معروف شد) را تعدیل کرده، آمادۀ شنیدن رهنمودهایی متناسب، متوازن و طبیعتاً حداقلی و ناظر به واقعیات شود.
با این تبیین، تمام آن ذهنیّتهای حداکثری که در بارۀ شخصیّتها و مؤمنان عصر پیامبر داشتیم فرو میریزد. این البته تلاشی است که میتواند مورد نقد و ارزیابی قرار گیرد.
اینک فایل پیدیافِ این کتاب که در اردیبهشت ۱۳۹۰ در وبلاگم بارگذاری شد در پیوند زیر به علاقهمندان در فضای تلگرام تقدیم میشود. امیر ترکاشوند، ۱۳۹۴/۰۸/۱۹》 "اینجا"
کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۳/۰۲/۰۱
https://t.me/baznegari/1371
چرا میترسید از نقض ظواهر حجابی
دل قوی دارید چه مگر از نقض حجاب اعظم (= پردهنشینی) زیان دیدیم؟
چرا میترسید از نقض ظواهر حجابی
دل قوی دارید چه مگر از نقض حجاب عظیم (= پوشیه و روبنده) زیان دیدیم؟
چرا میترسید از نقض ظواهر حجابی
دل قوی دارید چه مگر از نقض حجابِ ضخیم (= چادر سیاه) دین و دنیا به سر آمد؟
چرا میترسید از نقض ظواهر حجابی
دل قوی دارید چه مگر نقض بچهحجاب از نقض حجاب اعظم و عظیم و ضخیم فروریختنیتر است؟
و مگر سالها با نقصان آن (= موهایی نیمهپیدا) کنار نیامدید و دیدید که عرش نلرزید!؟
چرا میترسید از نقض ظواهر حجابی
اما نمیذوقید به این همه رنگارنگیِ معصومانه!
زورِ پلیسیتان را غلاف کنید
جهت چشمان را عوض کنید
دل قوی دارید و گذار را مدیریت کنید ای نامدیرانِ سراپاپلیس
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۰۲
https://t.me/baznegari/1372
دل قوی دارید چه مگر از نقض حجاب اعظم (= پردهنشینی) زیان دیدیم؟
چرا میترسید از نقض ظواهر حجابی
دل قوی دارید چه مگر از نقض حجاب عظیم (= پوشیه و روبنده) زیان دیدیم؟
چرا میترسید از نقض ظواهر حجابی
دل قوی دارید چه مگر از نقض حجابِ ضخیم (= چادر سیاه) دین و دنیا به سر آمد؟
چرا میترسید از نقض ظواهر حجابی
دل قوی دارید چه مگر نقض بچهحجاب از نقض حجاب اعظم و عظیم و ضخیم فروریختنیتر است؟
و مگر سالها با نقصان آن (= موهایی نیمهپیدا) کنار نیامدید و دیدید که عرش نلرزید!؟
چرا میترسید از نقض ظواهر حجابی
اما نمیذوقید به این همه رنگارنگیِ معصومانه!
زورِ پلیسیتان را غلاف کنید
جهت چشمان را عوض کنید
دل قوی دارید و گذار را مدیریت کنید ای نامدیرانِ سراپاپلیس
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۰۲
https://t.me/baznegari/1372
کانال بازنگری
بیحجابی اجباری در صدر اسلام امیر ترکاشوند، ۱۳۹۸/۱۱/۱۲ @baznegari اگر مرادمان از حجاب، داشتن روسری و پوشاندن مو و سر باشد در این صورت: نه تنها اخبار و روایاتی در اجبار و الزام و قهری بودنِ استفاده از روسری در صدر اسلام و حکومت اسلامیِ آن زمان وجود ندارد…
اگر پوشاندن سر لزوماً ملازمهای با عفاف و خویشتنبانی دارد در این صورت آیا سیاست صدر اسلام که در آن زنان غیر آزاد نباید روسری سر میکردند را باید به خاطر ترویج بیعفتی محکوم نمود!؟
ر.ک: بیحجابی اجباری در صدر اسلام "اینجا"
ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۰۲
https://t.me/baznegari/1373
ر.ک: بیحجابی اجباری در صدر اسلام "اینجا"
ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۰۲
https://t.me/baznegari/1373
همچو نیای پیامبر تست کنید
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۰۲
《 در شهر مکه ،زادگاه پیامبر و محلّ نزول وحی، تا زمان قُصیّبنکلاب (جدّ پنجم پیامبر) هیچ خانهای وجود نداشت! ساکنین مکّه روز را در شهر و پیرامون کعبه سپری میکردند امّا برای استراحت، قضاءحاجت و خواب شبانه از محدودهی حرم و شهر فاصله میگرفتند و به نقاط دورتر، ارتفاعات و کوههای محیط بر شهر میرفتند. میگویند اولین خانهای که در این شهر بنا شد خانهی قصیبنکلاب بود. این خانه، همانی است که به "دارالندوه" معروف شد. میتوان گفت که دلیل معروفیّت دارالندوه، به اولین خانه بودنش از جهت زمان ساخت، و نیز به سازنده آن یعنی قصی برمیگردد. خانه قصی ،این پدیدهی نوظهور در مکّه، چنان ارزش و مقام یافت که بزرگان قریش در این محل به شور و رایزنی در امور مهم میپرداختند و کارهای دیگری نظیر ازدواج را نیز به قصد تبرّک و تیمّن در همینجا انجام میدادند.
البته باید دانست که مردم برای عدم ساختِ خانه در درون مکّه دلایلی داشتند زیرا سرزمین مکّه پوشیده از بوته و درخت و خار و خاشاکی بود که مطابق مقررّات حجّ، اجازه بریدن آنها را نداشتند، و از طرفی چون لازمهی ساختِ خانه و اسکان در داخل آن، بریدن این بوتهها و درختچههای مزاحم بود بنابراین از ساخت خانه پرهیز میکردند. آنان واهمه داشتند که اگر درون مکّه دست به قطع اشجار و ساخت خانه بزنند عذاب الهی بر آنها فرود میآید و یا چیز سوئی به آنها خواهد رسید و به همین خاطر قصیبنکلاب را از اقدامش در قطع بوتهها و ساخت خانه پرهیز میدادند، ولی سرانجام قصیّ ،که خود امیر آنان بود و کاملاً به قوانین شرعی نیز پایبند بود، این جسارت را به خرج داد و احتمال نزول عذاب را ،که مورد باور سایرین بود، به جان خرید و با اتکا به دلایل شرعی و توجیهات خودش، اقدام به بریدن درختچهها و بوتهها کرد و خانه را بنا نهاد و چون از نزول عذاب خبری نشد ترس مردم ریخت و در نتیجه خانه قصی مورد احترام واقع شد و مجلس شور و مشورت آنها گردید و سپس آرام آرام خانهسازی در داخل مکّه ،البته در حدّ سادهاش، پا گرفت》 (حجاب شرعی در عصر پیامبر ص ۱۷۰)
تست قصی در رویارویی با سنت و شرع.
خانهسازی در مکه شرعاً حرام بود (زیرا مقدمهاش که صاف کردن زمین و یعنی کندن درخت و درختچه و گیاه و شاخ و برگ و بوته است حرام بود) اما قصی استدلال منطقی میآورد که ما خانه را برای استراحت و پذیرایی بهتر از حجاج میخواهیم پس دل را به دریا زد و از آن حرام شرعی با دلیل عقلانی عبور کرد و با اقدام جسورانه در ساختِ خانه به جنگ سنت شرعی رفت تا چنانچه خدا راضی نبود خب لابد عذاب و بلایی نازل خواهد کرد و اگر نه که خانهسازی را ادامه خواهیم داد. خانه ساخته شد و عذاب نازل نشد ... و خانهسازیها در پی آن پا گرفت. آن خانه تاریخی شد و معروفترین و کاربردیترین خانهشان تا قرنها بعد گردید (دار الندوه).
شما هم تست کنید
شما نیز میتوانید دل به دریا زنید و به روش نیای پیامبر عمل کنید و با این استدلال که رفع حجاب/روسری لزوماً موجب نقض عفاف و حریمها نمیشود از این حرام شرعی عبور کنید و آن را آزاد گذارید تا اگر خدا راضی نبود و عذاب و بلایی (از زبانملال گسترش ناامنی و افزایش فحشا) نازل کرد دوباره همه بالاتفاق روسری سر کنند و اگر نه که نه
البته سرانداز در هر صورت همچو پوشاکِ سایر اندام، موجب زیبندگی زنان است (به ویژه روسریهای اقوام ایرانی: گلوَنی و ..)
https://t.me/baznegari/1374
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۰۲
《 در شهر مکه ،زادگاه پیامبر و محلّ نزول وحی، تا زمان قُصیّبنکلاب (جدّ پنجم پیامبر) هیچ خانهای وجود نداشت! ساکنین مکّه روز را در شهر و پیرامون کعبه سپری میکردند امّا برای استراحت، قضاءحاجت و خواب شبانه از محدودهی حرم و شهر فاصله میگرفتند و به نقاط دورتر، ارتفاعات و کوههای محیط بر شهر میرفتند. میگویند اولین خانهای که در این شهر بنا شد خانهی قصیبنکلاب بود. این خانه، همانی است که به "دارالندوه" معروف شد. میتوان گفت که دلیل معروفیّت دارالندوه، به اولین خانه بودنش از جهت زمان ساخت، و نیز به سازنده آن یعنی قصی برمیگردد. خانه قصی ،این پدیدهی نوظهور در مکّه، چنان ارزش و مقام یافت که بزرگان قریش در این محل به شور و رایزنی در امور مهم میپرداختند و کارهای دیگری نظیر ازدواج را نیز به قصد تبرّک و تیمّن در همینجا انجام میدادند.
البته باید دانست که مردم برای عدم ساختِ خانه در درون مکّه دلایلی داشتند زیرا سرزمین مکّه پوشیده از بوته و درخت و خار و خاشاکی بود که مطابق مقررّات حجّ، اجازه بریدن آنها را نداشتند، و از طرفی چون لازمهی ساختِ خانه و اسکان در داخل آن، بریدن این بوتهها و درختچههای مزاحم بود بنابراین از ساخت خانه پرهیز میکردند. آنان واهمه داشتند که اگر درون مکّه دست به قطع اشجار و ساخت خانه بزنند عذاب الهی بر آنها فرود میآید و یا چیز سوئی به آنها خواهد رسید و به همین خاطر قصیبنکلاب را از اقدامش در قطع بوتهها و ساخت خانه پرهیز میدادند، ولی سرانجام قصیّ ،که خود امیر آنان بود و کاملاً به قوانین شرعی نیز پایبند بود، این جسارت را به خرج داد و احتمال نزول عذاب را ،که مورد باور سایرین بود، به جان خرید و با اتکا به دلایل شرعی و توجیهات خودش، اقدام به بریدن درختچهها و بوتهها کرد و خانه را بنا نهاد و چون از نزول عذاب خبری نشد ترس مردم ریخت و در نتیجه خانه قصی مورد احترام واقع شد و مجلس شور و مشورت آنها گردید و سپس آرام آرام خانهسازی در داخل مکّه ،البته در حدّ سادهاش، پا گرفت》 (حجاب شرعی در عصر پیامبر ص ۱۷۰)
تست قصی در رویارویی با سنت و شرع.
خانهسازی در مکه شرعاً حرام بود (زیرا مقدمهاش که صاف کردن زمین و یعنی کندن درخت و درختچه و گیاه و شاخ و برگ و بوته است حرام بود) اما قصی استدلال منطقی میآورد که ما خانه را برای استراحت و پذیرایی بهتر از حجاج میخواهیم پس دل را به دریا زد و از آن حرام شرعی با دلیل عقلانی عبور کرد و با اقدام جسورانه در ساختِ خانه به جنگ سنت شرعی رفت تا چنانچه خدا راضی نبود خب لابد عذاب و بلایی نازل خواهد کرد و اگر نه که خانهسازی را ادامه خواهیم داد. خانه ساخته شد و عذاب نازل نشد ... و خانهسازیها در پی آن پا گرفت. آن خانه تاریخی شد و معروفترین و کاربردیترین خانهشان تا قرنها بعد گردید (دار الندوه).
شما هم تست کنید
شما نیز میتوانید دل به دریا زنید و به روش نیای پیامبر عمل کنید و با این استدلال که رفع حجاب/روسری لزوماً موجب نقض عفاف و حریمها نمیشود از این حرام شرعی عبور کنید و آن را آزاد گذارید تا اگر خدا راضی نبود و عذاب و بلایی (از زبانملال گسترش ناامنی و افزایش فحشا) نازل کرد دوباره همه بالاتفاق روسری سر کنند و اگر نه که نه
البته سرانداز در هر صورت همچو پوشاکِ سایر اندام، موجب زیبندگی زنان است (به ویژه روسریهای اقوام ایرانی: گلوَنی و ..)
https://t.me/baznegari/1374
جلوگیری از گناه مشهودِ ریشتراشی
(کنار گذاردن روایات معصومین بخش۵)
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۰۳
از آغازی که موضوع تراشیدن ریش (حلق لحیه) در فقه مطرح شده، فقها همه حکم به حرام بودن آن دادهاند (البته در دوران معاصر بخشی از فقها با احتیاط حکم به حرام بودن دادهاند) و یعنی کسی که ریش بتراشد فاسق و گناهکار شمرده شده و حتی شهادتش در دادگاه پذیرفته نیست و میتوان وی را به خاطر همین گناه مشهود تعزیر کرد.
چنانکه در بخشهای پیشین گفته شد فقیهان این حکم را از پیشِ خود نیاوردهاند بلکه حکمشان مستند به احادیث و قال النبی و قال الامام است که نمونههای آن را با هم میخوانیم:
۱- قال رسول الله ص: حفوا الشوارب واعفوا اللحى ولا تشبهوا باليهود (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۲۳ باب عدم جواز حلق اللحية واستحباب توفيرها قدر قبضة أو نحوها ش۱)
۲- قال رسول الله ص: إن المجوس جزوا لحاهم، ووفروا شواربهم وإنا نحن نجز الشوارب، ونعفي اللحى، وهي الفطرة (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۲۳ ش۲)
۳- قال رسول الله ص: حفوا الشوارب، واعفوا اللحى، ولا تشبهوا بالمجوس (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۲۳ ش۳)
۴- عن حبابة الوالبية قالت: رأيت أمير المؤمنين ع في شرطة الخميس ومعه درة لها سبابتان يضرب بها بياعي الجري والمارماهي، والزمار، ويقول لهم: يا بياعي مسوخ بنیإسرائيل، وجند بنیمروان، فقام إليه فرات بن أخنف فقال: يا أمير المؤمنين وما جند بنی مروان؟ قال: فقال له: أقوام حلقوا اللحى وفتلوا الشوارب فمسخوا (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۲۳ ش۴)
۵- عن الصادق ع فی قوله تعالى: "وإذ ابتلى إبراهيم ربه بكلمات فأتمهن" ... إلى أن قال: "إني جاعلك للناس إماما" ثم أنزل عليه الحنيفية وهي عشرة أشياء: خمسة منها في الرأس، و خمسة منها في البدن، فأما التي في الرأس فأخذ الشارب، وإعفاء اللحى، وطم الشعر، والسواك، والخلال، وأما التي في البدن فحلق الشعر من البدن، و الختان، و تقليم الأظفار، والغسل من الجنابة، والطهور بالماء، فهذه الحنيفية الظاهرة التي جاء بها إبراهيم ع، فلم تنسخ ولا تنسخ إلى يوم القيامة، وهو قوله: واتبع ملة إبراهيم حنيفا (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۲۳ ش۵)
۶- عن علی ع في حديث الأربعمائة قال: لا ينتف الشيب فإنه نور للمسلم، ومن شاب شيبه في الاسلام كانت له نورا يوم القيامة (وسائل ج۱ ص ۴۳۲)
۷- عن علی بن أبیطالب ع قال: قال رسول الله ص: حلق اللحية من المثلة، ومن مثّل فعليه لعنة الله (مستدرک الوسائل ج۱ ص ۴۰۶ ش۱)
۸- قال رسول الله ص: ليس منا من سلق ولا خرق ولا حلق، قال في الحاشية في شرح الحديث والحلق هي حلق اللحية (مستدرک الوسائل ج ۱ ص ۴۰۶ ش۲)
۹- أخرج ابن عساكر عن الحسن بن علي (ع) عن النبي (ص) أنه قال: عشر خصال عملها قوم لوط بها أهلكوا ، وتزيدها امتي بخلّة اتيان الرجال الى ان قال وقص اللحية وطول الشارب (مستدرک الوسائل ج ۱ ص ۴۰۷ ش۳)
۱۰- قال الكازروني في المنتقى في حوادث السنة السادسة بعد أن ذكر كتابة رسول الله (ص) الى الملوك: وأنه كتب كسرى الى عامل اليمن بازان، أن يبعثه (ص) اليه، وأنه بعث كاتبه بانويه ورجلا آخر يقال له: خرخسك اليه (ص). قال: وكانا قد دخلا على رسول الله ص وقد حلقا لحاهما ، وأعفيا شواربهما ، فكره النظر اليهما وقال : ويلكما من أمركما بهذا ؟ قالا : أمرنا بهذا ربّنا ـ يعنيان كسرى ـ فقال رسول الله ص: لكن ربى أمرنی باعفاء لحیتی وقص شاربی الخبر (مستدرک الوسائل ج ۱ ص ۴۰۷ ذیل ح ۲)
۱۱- عن أبیعبدالله ع قال: قضى أمير المؤمنين عليه السلام في اللحية إذا حلقت فلم تنبت الدية كاملة، فإذا نبتت فثلث الدية (وسائل ج ۱۹ ص ۲۶۰)
۱۲- عن علی ع أنه رأى رجلا به تأنيث في مسجد رسول الله فقال له: اخرج من مسجد رسول الله يا لعنة رسول الله ص ثم قال علی ع: سمعت رسول الله ص يقول: لعن الله المتشبهين من الرجال بالنساء والمتشبهات من النساء بالرجال (وسائل ج ۱۲ ص ۲۱۱)
۱۳- قالا فما بال الرجل يلتحي دون المرأة قال [الرضا] ع زين الله الرجال باللحى وجعلها فصلا يستدل بها على الرجال والنساء (بحار الانوار ج ۶۱ ص ۳۱۶)
۱۴- قال رسول الله ص: خالفوا المشركين وفروا اللحی و أحفوا الشوارب
۱۵- البزنطی ... قال: وسألته [الرضا ع] عن الرجل هل يصلح له أن يأخذ من لحيته؟ قال: أما من عارضيه فلا بأس وأما من مقدمها فلا (وسائل ج۱ ص ۴۲۰)
پرسش
چرا حکمرانان دینیِ کشورمان که شدیداً نگران نادیده گرفته شدنِ حکم شرعی روسری و روایاتِ مورد استناد آن در سطح اجتماعاند و برای جلوگیری از تداوم آن حرام (که نهایتاً در میان حدود ۱۰ درصد زنان جریان دارد) پلیس و یگان به صف میکنند اما چرا به راحتی از حرام مشهودترِ تراشیدن ریش (که در جمعیتی بیشتر جریان دارد) و از روایات فراوانش چشمپوشی کردهاند؟ تبعیض در نگاه به روایات معصومین چرا!؟ آیا زمانه فقط در موارد مردانه و نه زنانه عوض شده!؟
T.me/baznegari/1375
(کنار گذاردن روایات معصومین بخش۵)
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۰۳
از آغازی که موضوع تراشیدن ریش (حلق لحیه) در فقه مطرح شده، فقها همه حکم به حرام بودن آن دادهاند (البته در دوران معاصر بخشی از فقها با احتیاط حکم به حرام بودن دادهاند) و یعنی کسی که ریش بتراشد فاسق و گناهکار شمرده شده و حتی شهادتش در دادگاه پذیرفته نیست و میتوان وی را به خاطر همین گناه مشهود تعزیر کرد.
چنانکه در بخشهای پیشین گفته شد فقیهان این حکم را از پیشِ خود نیاوردهاند بلکه حکمشان مستند به احادیث و قال النبی و قال الامام است که نمونههای آن را با هم میخوانیم:
۱- قال رسول الله ص: حفوا الشوارب واعفوا اللحى ولا تشبهوا باليهود (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۲۳ باب عدم جواز حلق اللحية واستحباب توفيرها قدر قبضة أو نحوها ش۱)
۲- قال رسول الله ص: إن المجوس جزوا لحاهم، ووفروا شواربهم وإنا نحن نجز الشوارب، ونعفي اللحى، وهي الفطرة (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۲۳ ش۲)
۳- قال رسول الله ص: حفوا الشوارب، واعفوا اللحى، ولا تشبهوا بالمجوس (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۲۳ ش۳)
۴- عن حبابة الوالبية قالت: رأيت أمير المؤمنين ع في شرطة الخميس ومعه درة لها سبابتان يضرب بها بياعي الجري والمارماهي، والزمار، ويقول لهم: يا بياعي مسوخ بنیإسرائيل، وجند بنیمروان، فقام إليه فرات بن أخنف فقال: يا أمير المؤمنين وما جند بنی مروان؟ قال: فقال له: أقوام حلقوا اللحى وفتلوا الشوارب فمسخوا (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۲۳ ش۴)
۵- عن الصادق ع فی قوله تعالى: "وإذ ابتلى إبراهيم ربه بكلمات فأتمهن" ... إلى أن قال: "إني جاعلك للناس إماما" ثم أنزل عليه الحنيفية وهي عشرة أشياء: خمسة منها في الرأس، و خمسة منها في البدن، فأما التي في الرأس فأخذ الشارب، وإعفاء اللحى، وطم الشعر، والسواك، والخلال، وأما التي في البدن فحلق الشعر من البدن، و الختان، و تقليم الأظفار، والغسل من الجنابة، والطهور بالماء، فهذه الحنيفية الظاهرة التي جاء بها إبراهيم ع، فلم تنسخ ولا تنسخ إلى يوم القيامة، وهو قوله: واتبع ملة إبراهيم حنيفا (وسائل الشیعه ج ۱ ص ۴۲۳ ش۵)
۶- عن علی ع في حديث الأربعمائة قال: لا ينتف الشيب فإنه نور للمسلم، ومن شاب شيبه في الاسلام كانت له نورا يوم القيامة (وسائل ج۱ ص ۴۳۲)
۷- عن علی بن أبیطالب ع قال: قال رسول الله ص: حلق اللحية من المثلة، ومن مثّل فعليه لعنة الله (مستدرک الوسائل ج۱ ص ۴۰۶ ش۱)
۸- قال رسول الله ص: ليس منا من سلق ولا خرق ولا حلق، قال في الحاشية في شرح الحديث والحلق هي حلق اللحية (مستدرک الوسائل ج ۱ ص ۴۰۶ ش۲)
۹- أخرج ابن عساكر عن الحسن بن علي (ع) عن النبي (ص) أنه قال: عشر خصال عملها قوم لوط بها أهلكوا ، وتزيدها امتي بخلّة اتيان الرجال الى ان قال وقص اللحية وطول الشارب (مستدرک الوسائل ج ۱ ص ۴۰۷ ش۳)
۱۰- قال الكازروني في المنتقى في حوادث السنة السادسة بعد أن ذكر كتابة رسول الله (ص) الى الملوك: وأنه كتب كسرى الى عامل اليمن بازان، أن يبعثه (ص) اليه، وأنه بعث كاتبه بانويه ورجلا آخر يقال له: خرخسك اليه (ص). قال: وكانا قد دخلا على رسول الله ص وقد حلقا لحاهما ، وأعفيا شواربهما ، فكره النظر اليهما وقال : ويلكما من أمركما بهذا ؟ قالا : أمرنا بهذا ربّنا ـ يعنيان كسرى ـ فقال رسول الله ص: لكن ربى أمرنی باعفاء لحیتی وقص شاربی الخبر (مستدرک الوسائل ج ۱ ص ۴۰۷ ذیل ح ۲)
۱۱- عن أبیعبدالله ع قال: قضى أمير المؤمنين عليه السلام في اللحية إذا حلقت فلم تنبت الدية كاملة، فإذا نبتت فثلث الدية (وسائل ج ۱۹ ص ۲۶۰)
۱۲- عن علی ع أنه رأى رجلا به تأنيث في مسجد رسول الله فقال له: اخرج من مسجد رسول الله يا لعنة رسول الله ص ثم قال علی ع: سمعت رسول الله ص يقول: لعن الله المتشبهين من الرجال بالنساء والمتشبهات من النساء بالرجال (وسائل ج ۱۲ ص ۲۱۱)
۱۳- قالا فما بال الرجل يلتحي دون المرأة قال [الرضا] ع زين الله الرجال باللحى وجعلها فصلا يستدل بها على الرجال والنساء (بحار الانوار ج ۶۱ ص ۳۱۶)
۱۴- قال رسول الله ص: خالفوا المشركين وفروا اللحی و أحفوا الشوارب
۱۵- البزنطی ... قال: وسألته [الرضا ع] عن الرجل هل يصلح له أن يأخذ من لحيته؟ قال: أما من عارضيه فلا بأس وأما من مقدمها فلا (وسائل ج۱ ص ۴۲۰)
پرسش
چرا حکمرانان دینیِ کشورمان که شدیداً نگران نادیده گرفته شدنِ حکم شرعی روسری و روایاتِ مورد استناد آن در سطح اجتماعاند و برای جلوگیری از تداوم آن حرام (که نهایتاً در میان حدود ۱۰ درصد زنان جریان دارد) پلیس و یگان به صف میکنند اما چرا به راحتی از حرام مشهودترِ تراشیدن ریش (که در جمعیتی بیشتر جریان دارد) و از روایات فراوانش چشمپوشی کردهاند؟ تبعیض در نگاه به روایات معصومین چرا!؟ آیا زمانه فقط در موارد مردانه و نه زنانه عوض شده!؟
T.me/baznegari/1375
برخورداری حق حکومت در الزام شهروندان به انجام شرعیات، خود دارای چه حکم شرعی است:
مباح، مستحب، واجب، ...؟
ر.ک: یادداشتِ "حکم اجبار مشروع" (اجبار شرعی چه حکمی دارد) "اینجا"
کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۳/۰۲/۰۳
https://t.me/baznegari/1377
مباح، مستحب، واجب، ...؟
ر.ک: یادداشتِ "حکم اجبار مشروع" (اجبار شرعی چه حکمی دارد) "اینجا"
کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۳/۰۲/۰۳
https://t.me/baznegari/1377
ربا (= جنگ با خدا) حلال شد!
ما نمىتوانیم بگوئیم که جمهورىمان جمهورى اسلامى است
(کنار گذاردن روایات معصومین بخش ۶)
امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۰۲/۰۵
یکی از مهمترین و جدیترین اعتراضهای مذهبی به حکومت پهلوی و دولتهای آن، عبارت از وجود ربا در بانکها بود. منظورشان از ربا همان مبلغ افزوده بر اصل وامی بود که مشتری باید به بانک طیّ اقساط چند ساله میپرداخت. این مبلغ اضافه بر اصل وام را کارمزد، بهره، نرخ سود تسهیلات یا ... مینامند که دستگاه روحانیت و به تبع آن برخی مذهبیها آن را همان نزول و ربا میدانستند که بنا به استناد قرآنیشان جنگ با خدا شمرده شده است. برادر من که پیش از انقلاب کارمند بانک ملی بود پس از چند سال اشتغال دقیقا به خاطر همین ربوی شمرده شدن سیستم بانکی حکومت، از بانک استعفا داد.
در راستای همان دغدغه بود که امام خمینی بلافاصله پس از پیروزی انقلاب پیاپی دستور حذف ربا از سیستم بانکی را صادر میکرد:
هجده روز پس از پیروزی انقلاب در روز ورود به قم (۱۳۵۷/۱۲/۱۰):
《بانکها به تدریج باید تعدیل بشود و ربا بکلى قطع بشود》 "اینجا"
و ۵۳ روز پس از پیروزی انقلاب (۱۳۵۸/۰۱/۱۶) در جمع گروهى از کارکنان بانکهاى سراسر کشور:
《الان بانکها باز به همان صورت طاغوتى هست، ربا در بانکها هست》 "اینجا"
و دو ماه پس از انقلاب (۱۳۵۸/۱/۲۲) در جمع کارمندان بانکهاى قم و کاشان:
《سیستم بانکدارى به این وضعى که الان در ایران هست، این وضع، وضع طاغوتى است. ربا در اسلام حرام است، در قرآن اعلام به حرمت شده است. کسی که ربا بخورد، ربا بگیرد، در اسلام، در قرآن گفته شده است که جنگ با خدا مىکند. این سیستم باید متحول بشود. سیستم بانکى باید عوض بشود و ما امیدواریم که با همت همه کارمندان و کارگران اینطور مسائل حل بشود》 "اینجا"
و پنج سال و سه ماه پس از انقلاب (۱۳۶۳/۰۲/۲۵) در جمع وزراى امور اقتصادى و دارایى، کشاورزى، جهاد سازندگى، رئیس کل بانک مرکزى و گروهى از کارکنان وزارت امور اقتصادى و دارایى و بانکها و کشاورزان نمونه سراسر کشور:
《اما مسأله بانک از مسائل مهمى است که اگر چنانچه ربا از بانک حذف نشود، مشمول آیه شریفه و روایات کثیره مىشویم که آیه شریفه مىفرماید کسانى که ربا مىخورند اینها اعلام جنگ با خدا و پیغمبر مىکنند. این تعبیر در کم جائى واقع شده است که اعلان جنگ است بین کسانى که مىخواهند ربا بخورند با خدا و پیغمبر. روایات بسیار ما داریم که هیچ جاى شبهه در این روایات نیست که در بعضى از آنها تعبیرى شده است که شاید براى هیچ چیز نشده است که یک درهم ربا شدتش بیشتر است از اینکه هفتاد زنا بکند کسى با محرم خودش، با عمه خودش، با خاله خودش، با خواهر خودش و اگر چنانچه ربا در یک کشورى مثل کشور ما خداى نخواسته باز در بانکش، در تجارتش، در بین مردمش باشد، ما نمىتوانیم بگوئیم که ما جمهورىمان جمهورى اسلامى است》 "اینجا"
نتیجه چه شد؟
ربا (= جنگ با خدا) دو برابر شد.
نرخ بهره یا سود وامها در پیش از انقلاب، بسته به موضوع مورد استفاده فرق میکرد ولی بیشترین سود برای بازرگانی و خدمات و امور متفرقه بود که حدود ۱۳٪ بود. همین سود ۱۳ درصدی (و حدود ۸ درصدی برای بخش کشاورزی) کافی بود تا آن را جنگ بر علیه خدا بنامند و اتهام رباخواری نثارِ آن دولتها شود. اما همان نرخ تسهیلات هم اینک در حکومت فقهی و ضد ربویِ علما طبق ابلاغیههای رسمی عبارت از ۲۳٪ میباشد البته چندین سال پیش در مقطعی خواستند با کلاه شرعی همان نرخ ۱۳ ، ۱۴ درصدیِ سابق را احیا کنند ولی چون شرط دریافت این وام در بانکهای عامل، مسدودسازی یکچهارم یا یکسومِ مبلغ وام دریافتی بود بنابراین عملا نرخ واقعی بهره/کارمزد/سودِ آن تسهیلات حدود ۲۴٪ بود. اگر وام ۱۳ ، ۱۴ درصدیِ پیش از انقلاب را ربا نامیدید اینک وام ۲۳ درصدیِ پس از انقلاب اسلامی و اجرای بانکداری اسلامی! را چه باید نامید!؟ (ربا پلاس)
از نظر من البته نرخ بهرههای تسهیلات در پیش و حتی پس از انقلاب هیچکدام مشمول عنوان ربا نمیشوند ولی مهم حکم عموم فقیهان (و سخنان بنیانگذار ج.ا) است که آن را شرعاً و مستند به (آیهای سهمگین در قرآن و نیز) انبوهی از روایات بسیار غلیظ و تند، ربا میشمردند و حتی آن را جنگ با خدا معرفی میکردند اما امروز حکومت مبتنی بر همان فقهمان عملا از مواضع خود عدول کرده و قرآنِ خدا و روایات معصومین را کنار گذارده است (لینکِ شماری از روایات "اینجا" حتما بخوانید).
چرا جلوی این گناه مشهود (که در بخشنامه بانکها و در تابلوی تمام شعبشان و در اطلاعیههای رسمی مشهود است) گرفته نمیشود و فقط مشهود بودن فقدان روسری، غیرت شرعیتان را به درد میآورد؟
حکایت سودی که بانکها در اِزای سپرده به مشتری میپرداختند و علما آن را نیز غیر شرعی میشمردند ولی اینک نرخ آن بسیار بیشتر شده نیز همانند بهره وامها است
https://t.me/baznegari/1378
ما نمىتوانیم بگوئیم که جمهورىمان جمهورى اسلامى است
(کنار گذاردن روایات معصومین بخش ۶)
امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۰۲/۰۵
یکی از مهمترین و جدیترین اعتراضهای مذهبی به حکومت پهلوی و دولتهای آن، عبارت از وجود ربا در بانکها بود. منظورشان از ربا همان مبلغ افزوده بر اصل وامی بود که مشتری باید به بانک طیّ اقساط چند ساله میپرداخت. این مبلغ اضافه بر اصل وام را کارمزد، بهره، نرخ سود تسهیلات یا ... مینامند که دستگاه روحانیت و به تبع آن برخی مذهبیها آن را همان نزول و ربا میدانستند که بنا به استناد قرآنیشان جنگ با خدا شمرده شده است. برادر من که پیش از انقلاب کارمند بانک ملی بود پس از چند سال اشتغال دقیقا به خاطر همین ربوی شمرده شدن سیستم بانکی حکومت، از بانک استعفا داد.
در راستای همان دغدغه بود که امام خمینی بلافاصله پس از پیروزی انقلاب پیاپی دستور حذف ربا از سیستم بانکی را صادر میکرد:
هجده روز پس از پیروزی انقلاب در روز ورود به قم (۱۳۵۷/۱۲/۱۰):
《بانکها به تدریج باید تعدیل بشود و ربا بکلى قطع بشود》 "اینجا"
و ۵۳ روز پس از پیروزی انقلاب (۱۳۵۸/۰۱/۱۶) در جمع گروهى از کارکنان بانکهاى سراسر کشور:
《الان بانکها باز به همان صورت طاغوتى هست، ربا در بانکها هست》 "اینجا"
و دو ماه پس از انقلاب (۱۳۵۸/۱/۲۲) در جمع کارمندان بانکهاى قم و کاشان:
《سیستم بانکدارى به این وضعى که الان در ایران هست، این وضع، وضع طاغوتى است. ربا در اسلام حرام است، در قرآن اعلام به حرمت شده است. کسی که ربا بخورد، ربا بگیرد، در اسلام، در قرآن گفته شده است که جنگ با خدا مىکند. این سیستم باید متحول بشود. سیستم بانکى باید عوض بشود و ما امیدواریم که با همت همه کارمندان و کارگران اینطور مسائل حل بشود》 "اینجا"
و پنج سال و سه ماه پس از انقلاب (۱۳۶۳/۰۲/۲۵) در جمع وزراى امور اقتصادى و دارایى، کشاورزى، جهاد سازندگى، رئیس کل بانک مرکزى و گروهى از کارکنان وزارت امور اقتصادى و دارایى و بانکها و کشاورزان نمونه سراسر کشور:
《اما مسأله بانک از مسائل مهمى است که اگر چنانچه ربا از بانک حذف نشود، مشمول آیه شریفه و روایات کثیره مىشویم که آیه شریفه مىفرماید کسانى که ربا مىخورند اینها اعلام جنگ با خدا و پیغمبر مىکنند. این تعبیر در کم جائى واقع شده است که اعلان جنگ است بین کسانى که مىخواهند ربا بخورند با خدا و پیغمبر. روایات بسیار ما داریم که هیچ جاى شبهه در این روایات نیست که در بعضى از آنها تعبیرى شده است که شاید براى هیچ چیز نشده است که یک درهم ربا شدتش بیشتر است از اینکه هفتاد زنا بکند کسى با محرم خودش، با عمه خودش، با خاله خودش، با خواهر خودش و اگر چنانچه ربا در یک کشورى مثل کشور ما خداى نخواسته باز در بانکش، در تجارتش، در بین مردمش باشد، ما نمىتوانیم بگوئیم که ما جمهورىمان جمهورى اسلامى است》 "اینجا"
نتیجه چه شد؟
ربا (= جنگ با خدا) دو برابر شد.
نرخ بهره یا سود وامها در پیش از انقلاب، بسته به موضوع مورد استفاده فرق میکرد ولی بیشترین سود برای بازرگانی و خدمات و امور متفرقه بود که حدود ۱۳٪ بود. همین سود ۱۳ درصدی (و حدود ۸ درصدی برای بخش کشاورزی) کافی بود تا آن را جنگ بر علیه خدا بنامند و اتهام رباخواری نثارِ آن دولتها شود. اما همان نرخ تسهیلات هم اینک در حکومت فقهی و ضد ربویِ علما طبق ابلاغیههای رسمی عبارت از ۲۳٪ میباشد البته چندین سال پیش در مقطعی خواستند با کلاه شرعی همان نرخ ۱۳ ، ۱۴ درصدیِ سابق را احیا کنند ولی چون شرط دریافت این وام در بانکهای عامل، مسدودسازی یکچهارم یا یکسومِ مبلغ وام دریافتی بود بنابراین عملا نرخ واقعی بهره/کارمزد/سودِ آن تسهیلات حدود ۲۴٪ بود. اگر وام ۱۳ ، ۱۴ درصدیِ پیش از انقلاب را ربا نامیدید اینک وام ۲۳ درصدیِ پس از انقلاب اسلامی و اجرای بانکداری اسلامی! را چه باید نامید!؟ (ربا پلاس)
از نظر من البته نرخ بهرههای تسهیلات در پیش و حتی پس از انقلاب هیچکدام مشمول عنوان ربا نمیشوند ولی مهم حکم عموم فقیهان (و سخنان بنیانگذار ج.ا) است که آن را شرعاً و مستند به (آیهای سهمگین در قرآن و نیز) انبوهی از روایات بسیار غلیظ و تند، ربا میشمردند و حتی آن را جنگ با خدا معرفی میکردند اما امروز حکومت مبتنی بر همان فقهمان عملا از مواضع خود عدول کرده و قرآنِ خدا و روایات معصومین را کنار گذارده است (لینکِ شماری از روایات "اینجا" حتما بخوانید).
چرا جلوی این گناه مشهود (که در بخشنامه بانکها و در تابلوی تمام شعبشان و در اطلاعیههای رسمی مشهود است) گرفته نمیشود و فقط مشهود بودن فقدان روسری، غیرت شرعیتان را به درد میآورد؟
حکایت سودی که بانکها در اِزای سپرده به مشتری میپرداختند و علما آن را نیز غیر شرعی میشمردند ولی اینک نرخ آن بسیار بیشتر شده نیز همانند بهره وامها است
https://t.me/baznegari/1378
۴۳ بانوی کشورمان در روستای پنداس کاشان با تشکیل تعاونی، اقدام به تأسیس نیروگاه خورشیدی ۲۱۵ مگاواتی کردند.
متن خبر در کانال واران_دنبلید "اینجا"
ویدئوی افتتاحیه در کانال افسران جوان "اینجا"
کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۳/۰۲/۰۵
https://t.me/baznegari/1382
متن خبر در کانال واران_دنبلید "اینجا"
ویدئوی افتتاحیه در کانال افسران جوان "اینجا"
کانال بازنگری (ترکاشوند) ۱۴۰۳/۰۲/۰۵
https://t.me/baznegari/1382
کانال بازنگری
ربا (= جنگ با خدا) حلال شد! ما نمىتوانیم بگوئیم که جمهورىمان جمهورى اسلامى است (کنار گذاردن روایات معصومین بخش ۶) امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۰۲/۰۵ یکی از مهمترین و جدیترین اعتراضهای مذهبی به حکومت پهلوی و دولتهای آن، عبارت از وجود ربا در بانکها بود. منظورشان…
توجه
بند ماقبل آخر در یادداشت بالا (: ربا [= جنگ با خدا] حلال شد!) تکمیل شد: 👇
https://t.me/baznegari/1378
بند ماقبل آخر در یادداشت بالا (: ربا [= جنگ با خدا] حلال شد!) تکمیل شد: 👇
https://t.me/baznegari/1378
Telegram
کانال بازنگری
ربا (= جنگ با خدا) حلال شد!
ما نمىتوانیم بگوئیم که جمهورىمان جمهورى اسلامى است
(کنار گذاردن روایات معصومین بخش ۶)
امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۰۲/۰۵
یکی از مهمترین و جدیترین اعتراضهای مذهبی به حکومت پهلوی و دولتهای آن، عبارت از وجود ربا در بانکها بود. منظورشان…
ما نمىتوانیم بگوئیم که جمهورىمان جمهورى اسلامى است
(کنار گذاردن روایات معصومین بخش ۶)
امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۰۲/۰۵
یکی از مهمترین و جدیترین اعتراضهای مذهبی به حکومت پهلوی و دولتهای آن، عبارت از وجود ربا در بانکها بود. منظورشان…
جداسازیِ تحمیل دشمن از جواز شرع.
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۰۶
در موضوع روسری و حجابِ سر، هر قسمتی از موضوع که ناشی از تحمیل دشمن است خب البته باید نسبت به آن حساس بود و خط آنان را به دقت زیر نظر گرفت و مهربانانه از دختران سرزمینمان مراقبت کرد تا سیرت شرقی و اصالتهای بومیشان رنگ نبازد و دچار خودباختگی نشوند ولی هر قسمت از موضوع که ناشی از رخصتهای خودِ دین، انعطافهای خودِ شرع، استثنائاتِ خود مذهب و یا بهروزسازیهای احکام توسط عقلای متعهد است و تاکنون به آن بیتوجهی شده، خب باید نرمش دینی و عقلایی نشان داد مثلا جواز نپوشاندن سر برای زنان یائسه یا سنبالا در تمام متون فقهی هست اما در ۴۵ سال گذشته آنها را نیز ملزم به پوشاندن سر کردیم، چرا؟ دختران مقطع ابتدایی که پوشاندن سر هنوز برایشان تکلیف نشده را حتّی درون مدرسه دخترانه و بلکه داخل کلاس درس نیز ملزم به پوشاندن سر کردیم، چرا؟ زنان نهیناپذیر که درصد اندکی از زناناند و فقه در مورد آنها قائل به انعطاف حکومتی شده را با برخوردهای پلیسی ملزم به پوشاندن سر کردیم، چرا؟ هموطنان غیر مسلمان و حتّی گردشگران خارجی و بلکه نمایندگان سیاسی کشورها که فقه و شریعت تکلیف قانونی برای آنان وضع نکرده را قانوناً ملزم به استفاده از روسری کردیم، چرا؟ فقه قدیم ایراد کم ندارد چه اگر به آن بود باید اینک زنان در پستو و اندرونی روزگار میگذراندند و از پسِ پرده با دیگران حرف میزدند و از سواد و مدرسه و دانشگاه و اشتغال و ترقیهای اجتماعی محروم میبودند و نه اینکه به برکت جمهوری اسلامی در ۴۵ سال گذشته رکورد حضور دختران در دانشگاهها و بلکه برتریِ نسبت قبولی آنان به پسران در آزمون و کنکور پیاپی شکسته شود و زنان هر سال به موفقیتهای اجتماعی بیشتری دست یافتهاند؛ این موفقیتها همه به یمن عدول از فقه قدیم و رویآوری به فقه پویای امام خمینی رخ داد پس چه بهتر که با حضور کارشناسان دینی و اجتماعی تتمهی بازماندهی فقه قدیم (= الزام به روسری) نیز مورد بررسی دوباره و دقیق و پویا قرار گیرد.
صرفاً برای کاستن از حساسیتهای زیاد به اطلاع میرسانم که:
پیامبر گرامی تا آستانه ازدواج با زنی که عریان طواف میکرد پیش رفت
حضرت موسی با زنی که پوشش لغزندهای در ناحیه دامن داشت ازدواج کرد
https://t.me/baznegari/1384
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۰۶
در موضوع روسری و حجابِ سر، هر قسمتی از موضوع که ناشی از تحمیل دشمن است خب البته باید نسبت به آن حساس بود و خط آنان را به دقت زیر نظر گرفت و مهربانانه از دختران سرزمینمان مراقبت کرد تا سیرت شرقی و اصالتهای بومیشان رنگ نبازد و دچار خودباختگی نشوند ولی هر قسمت از موضوع که ناشی از رخصتهای خودِ دین، انعطافهای خودِ شرع، استثنائاتِ خود مذهب و یا بهروزسازیهای احکام توسط عقلای متعهد است و تاکنون به آن بیتوجهی شده، خب باید نرمش دینی و عقلایی نشان داد مثلا جواز نپوشاندن سر برای زنان یائسه یا سنبالا در تمام متون فقهی هست اما در ۴۵ سال گذشته آنها را نیز ملزم به پوشاندن سر کردیم، چرا؟ دختران مقطع ابتدایی که پوشاندن سر هنوز برایشان تکلیف نشده را حتّی درون مدرسه دخترانه و بلکه داخل کلاس درس نیز ملزم به پوشاندن سر کردیم، چرا؟ زنان نهیناپذیر که درصد اندکی از زناناند و فقه در مورد آنها قائل به انعطاف حکومتی شده را با برخوردهای پلیسی ملزم به پوشاندن سر کردیم، چرا؟ هموطنان غیر مسلمان و حتّی گردشگران خارجی و بلکه نمایندگان سیاسی کشورها که فقه و شریعت تکلیف قانونی برای آنان وضع نکرده را قانوناً ملزم به استفاده از روسری کردیم، چرا؟ فقه قدیم ایراد کم ندارد چه اگر به آن بود باید اینک زنان در پستو و اندرونی روزگار میگذراندند و از پسِ پرده با دیگران حرف میزدند و از سواد و مدرسه و دانشگاه و اشتغال و ترقیهای اجتماعی محروم میبودند و نه اینکه به برکت جمهوری اسلامی در ۴۵ سال گذشته رکورد حضور دختران در دانشگاهها و بلکه برتریِ نسبت قبولی آنان به پسران در آزمون و کنکور پیاپی شکسته شود و زنان هر سال به موفقیتهای اجتماعی بیشتری دست یافتهاند؛ این موفقیتها همه به یمن عدول از فقه قدیم و رویآوری به فقه پویای امام خمینی رخ داد پس چه بهتر که با حضور کارشناسان دینی و اجتماعی تتمهی بازماندهی فقه قدیم (= الزام به روسری) نیز مورد بررسی دوباره و دقیق و پویا قرار گیرد.
صرفاً برای کاستن از حساسیتهای زیاد به اطلاع میرسانم که:
پیامبر گرامی تا آستانه ازدواج با زنی که عریان طواف میکرد پیش رفت
حضرت موسی با زنی که پوشش لغزندهای در ناحیه دامن داشت ازدواج کرد
https://t.me/baznegari/1384
سخت نگیرید؛ ببینید [امام باقر و] امام صادق به زنان روسریدار برای استجابت دعایشان چه نسخهای میپیچد! نسخهای که هیچ باب میلِ ما حجاببانان و گشت ارشادیها و لایحهنویسانِ حجاب نیست:
《برو بالا پشتِبوم روسریت رو در بیار دست به سوی آسمان دعا کن تا بلکه پروردگار اجابت کند》
لطفا این حدیث رو روی ماشینهای گشت ارشاد/ نور چاپ کنید و در ابتدای لایحه حجاب بیاورید تا بدانیم درد شریعت دارید یا خدای ناکرده چیز دیگر
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
https://t.me/baznegari/1385
《برو بالا پشتِبوم روسریت رو در بیار دست به سوی آسمان دعا کن تا بلکه پروردگار اجابت کند》
لطفا این حدیث رو روی ماشینهای گشت ارشاد/ نور چاپ کنید و در ابتدای لایحه حجاب بیاورید تا بدانیم درد شریعت دارید یا خدای ناکرده چیز دیگر
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
https://t.me/baznegari/1385
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان
(فهرست یادداشتها)
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۱
(مرجع سیستانی و تفاوت نظر اسلام بسته به مورد، زمان و مکان):
https://t.me/baznegari/904
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش۲
(مرجع سیستانی و بسا مختصِ وضع اجتماعیِ آن زمان و مکان بودنِ روایات نهی از سوادآموزی زنان):
https://t.me/baznegari/905
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۳
(حکم جدیدِ روسری!؟):
https://t.me/baznegari/910
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۴
(زکات برنج):
https://t.me/baznegari/1034
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۵
(مرجع کمال حیدری و وابستگی احکام به شرایط خاص و فرهنگی / تغییرات احکام در مدت محدود بعثت):
https://t.me/baznegari/1267
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۶
(اسلام و شلاق، زندهیاد رضا بابایی):
https://t.me/baznegari/1274
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۷
(امام خمینی و مدخلیت زمان و مکان در احکام شرع):
https://t.me/baznegari/1280
وابستگی حکم شرعی به زمان و مکان بخش۸
(فیض کاشانی و وابسته بودن حرمت خوانندگی زنان در روایات به مفاسد خارجی و تبعیِ آن زمان):
https://t.me/baznegari/1441
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۹
(راز تغییر احکام شرعی زنان در کلام مرجع جناتی: عقبمانده بودنِ زنان در جامعه آن روز و تغییر آنان امروز):
https://t.me/baznegari/1445
بازنگری
کانال رسمی امیر ترکاشوند
https://t.me/baznegari/1386
(فهرست یادداشتها)
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۱
(مرجع سیستانی و تفاوت نظر اسلام بسته به مورد، زمان و مکان):
https://t.me/baznegari/904
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش۲
(مرجع سیستانی و بسا مختصِ وضع اجتماعیِ آن زمان و مکان بودنِ روایات نهی از سوادآموزی زنان):
https://t.me/baznegari/905
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۳
(حکم جدیدِ روسری!؟):
https://t.me/baznegari/910
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۴
(زکات برنج):
https://t.me/baznegari/1034
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۵
(مرجع کمال حیدری و وابستگی احکام به شرایط خاص و فرهنگی / تغییرات احکام در مدت محدود بعثت):
https://t.me/baznegari/1267
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۶
(اسلام و شلاق، زندهیاد رضا بابایی):
https://t.me/baznegari/1274
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۷
(امام خمینی و مدخلیت زمان و مکان در احکام شرع):
https://t.me/baznegari/1280
وابستگی حکم شرعی به زمان و مکان بخش۸
(فیض کاشانی و وابسته بودن حرمت خوانندگی زنان در روایات به مفاسد خارجی و تبعیِ آن زمان):
https://t.me/baznegari/1441
وابستگی حکم شرع به زمان و مکان بخش ۹
(راز تغییر احکام شرعی زنان در کلام مرجع جناتی: عقبمانده بودنِ زنان در جامعه آن روز و تغییر آنان امروز):
https://t.me/baznegari/1445
بازنگری
کانال رسمی امیر ترکاشوند
https://t.me/baznegari/1386
چشمها را باید شست جور دیگر باید دید
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
ما سنتیها یا مذهبیها تا همین چند دهه پیش (به ویژه پیش از انقلاب) به زنان بیچادر به چشم بد نگاه میکردیم و گمان میکردیم بیعفت و ... (قلم شرم میکند وگرنه میخواستم بنویسم خراب) هستند! چرا؟ چون چادر نداشتند.
همین وضعیت گویا یک قرن تا یک و نیم قرن پیش، عیار غلیظترِ دیگری داشته و عموم سنتیها و مذهبیها (که اکثریت قریب به اتفاق جامعه را تشکیل میدادند) به زنان بیروبنده (بدون پوشیه) به چشم بد و بیحیا و ... (خراب) نگاه میکردند! چرا؟ چون صورتشان پیدا بود.
زمان گذشت تا به تدریج نظرها تغییر کرد و جور دیگر دیده شد و امروز دیگر هیچ فاقد روبند یا هیچ بیچادری را به صِرف نداشتن روبنده یا چادر بیحیا و بیعفت و خیابانی و خراب نمیدانند ولی معدودی هنوز بنا دارند از یک سوراخ چند بار گزیده شوند چه بقایایی معدود از همان قماش سنتی و مذهبی دختران معصوم ولی بیروسری را به صِرف فقدان سرانداز متهم به بیحیایی و بیعفتی و ... میکنند؛ غافل از آنکه اینان (بیروسریها) همان بیچادرهای نسل من و بیپوشیههای نسل پدرم هستند و همانندِ آن تحولخواهانِ قدیمی و قدیمیتر بسا معصوم؛ پس چشمها را باید شست جور دیگر باید دید.
امید که هم ما معدود بتوانیم چشمها را بشوییم و هم دختران سرزمینمان نه شتاب ورزند و نه از ظواهر بومی خود چندان فاصله گیرند.
https://t.me/baznegari/1387
امیر ترکاشوند، ۱۴۰۳/۰۲/۱۱
ما سنتیها یا مذهبیها تا همین چند دهه پیش (به ویژه پیش از انقلاب) به زنان بیچادر به چشم بد نگاه میکردیم و گمان میکردیم بیعفت و ... (قلم شرم میکند وگرنه میخواستم بنویسم خراب) هستند! چرا؟ چون چادر نداشتند.
همین وضعیت گویا یک قرن تا یک و نیم قرن پیش، عیار غلیظترِ دیگری داشته و عموم سنتیها و مذهبیها (که اکثریت قریب به اتفاق جامعه را تشکیل میدادند) به زنان بیروبنده (بدون پوشیه) به چشم بد و بیحیا و ... (خراب) نگاه میکردند! چرا؟ چون صورتشان پیدا بود.
زمان گذشت تا به تدریج نظرها تغییر کرد و جور دیگر دیده شد و امروز دیگر هیچ فاقد روبند یا هیچ بیچادری را به صِرف نداشتن روبنده یا چادر بیحیا و بیعفت و خیابانی و خراب نمیدانند ولی معدودی هنوز بنا دارند از یک سوراخ چند بار گزیده شوند چه بقایایی معدود از همان قماش سنتی و مذهبی دختران معصوم ولی بیروسری را به صِرف فقدان سرانداز متهم به بیحیایی و بیعفتی و ... میکنند؛ غافل از آنکه اینان (بیروسریها) همان بیچادرهای نسل من و بیپوشیههای نسل پدرم هستند و همانندِ آن تحولخواهانِ قدیمی و قدیمیتر بسا معصوم؛ پس چشمها را باید شست جور دیگر باید دید.
امید که هم ما معدود بتوانیم چشمها را بشوییم و هم دختران سرزمینمان نه شتاب ورزند و نه از ظواهر بومی خود چندان فاصله گیرند.
https://t.me/baznegari/1387