شیخ ابوالحسن خرقانی شبی در نماز بود
آوازی شنید که ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو میدانم
با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت: بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو میدانم
و میبینم با خلق بگویم
تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟
آواز آمد: نه از تو، نه از من...!
#تذکر_الاولیا
#عطار_نیشابوری
آوازی شنید که ابوالحسن!
خواهی که آنچه از تو میدانم
با خلق بگویم تا سنگسارت کنند !؟
شیخ گفت: بار الها!
خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو میدانم
و میبینم با خلق بگویم
تا دیگر هیچکس سجودت نکند؟
آواز آمد: نه از تو، نه از من...!
#تذکر_الاولیا
#عطار_نیشابوری