سخنی با رییس شورای شهر ساری؛ بجای آب، بنزین نریزید
جناب آقای سید مسعود مدینه
ریاست محترم شورای اسلامی شهر ساری
با درود و احترام؛
نامه عجولانه، احساسی و حماسی شما به #استاندار_مازندران پس از انتشار عکس و کلیپ و حساسیتزایی در فضای مجازی، موجبات بحث و حساسیت بسیاری شده است.
نیک میدانید که اغلب مردم در هر نقطهای از جهان نسبت به آنچه که متعلق به آنان است یا خود متعلق به آن هستند، همچون #زادگاه تعصب داشته و به آن افتخار میکنند.
از اینرو اختلاف منافع بین مردم یک شهر و شهرهای دور و نزدیک، بخصوص در بین شهرهای هموزن و دارای پتانسیلهای برابر و نزدیک به هم، امری است معمول و جاری.
در این شرایط، آنچه که از افراد خردمند به ویژه افرادی که نمایندگی مردم یک شهر را بر عهده دارند، انتظار میرود تلاش برای کاستن از حساسیتها و ایجاد فضای دوستی و ارتباط حسنه را در دستور کار قرار دهند، نه آنکه خود «آتشبیار معرکه» و عامل تنش باشند.
در نامه خود به استاندار اشاره داشتید که در نقشههای کتاب جغرافیای ایران پایه دهم متوسطه دوم، «به جای نام #ساری برای مرکز استان مازندران، نام شهر دیگری به خلاف واقع مرقوم گردیده است»، اما درست است که نام شهرهایی که در نقشه نوشته شده است، نام مرکز استان است اما اگر در توضیحات نقشه دقیق شوید، شهرهای موجود در نقشه با عنوان نقطه شهری معرفی شده است و نه مرکز استان! ضمن اینکه نام چند مرکز استان همچون #کرمانشاه و... در نقشه وجود ندارد!
در بخش دیگری از سخنانتان از پیشانی بودن ساری در مازندران و اولویت توسعه در آن گفتید. آیا این همان نگاهی نیست که ایران را فقط تهران میداند و مانع توسعه در شهرهای دیگر همپای پایتخت میشود؟ این همان نگاهی نیست که میتواند با ایجاد تفرقه، بهانهای برای جدایی #غرب_مازندران گردد؟ و این همان نگاهی است که جذب کلیه بودجهها را برای مرکز استان میخواهد و به شهرهای دیگر با تبختر مینگرد؟
اینکه هر یک از ما ساکن هر شهری شدیم و به آن افتخار میکنیم، یک اتفاق و تصادف بوده است و زیبنده نیست که همه چیز را برای خود بخواهیم.
از افتخارات ساری و توسعه روزافزون آن گفتید، هر شهری که با توان پتانسیلهای خود به رشد و توسعه دست یابد، مایه افتخار و مباهات خواهد بود و منافع آن به شهرهای همجوار هم خواهد رسید و مسیر توسعه آن راهنمای دیگر شهرها خواهد بود.
تعجبانگیزترین بخش سخنان شما، ادعایتان مبنی بر «شیطنت برخی از مدیران بابل در جهت بر هم زدن وفاق بین مردم دو شهر» است، کدام شیطنت از سوی مدیران بابل در سالهای اخیر فراتر از بحث #بهار_نارنج، نامه احساسی شما و... باعث بر هم زدن وفاق بین مردم دو شهر شده است؟!
تاوان این سخنان تفرقهآمیز که به جای تلاش برای کاشتن نهال دوستی، بذر دشمنی میکارد را چه کسی باید بپردازد؟
در پایان یادآور میشود با وجود آنکه با توجه به #اشاره_نشدن به #مرکز_استان در نقشههای مورد اشاره، اصل این اعتراض مورد سوال است، اما در صورت نیاز به پیگیری این موضوع، میشد بدون سر و صدا و ایجاد تنش آن را پیگیری کرد و حتی در صورت نیاز به رسانهای شدن، میشد بدون نوشتن نامهای تنشآلود و غیردوستانه و اتهام شیطنت از سوی مدیران شهری دیگر، خواسته خود را دنبال کرد.
روی سخن این متن با کسانی که مشابه شما یا غلیظتر از آن نوشتند، نیز میباشد. باشد که همه ما با تلاش برای ایجاد وفاق و همگرایی، در راه رشد و توسعه استان گام برداریم، نه آنکه مسیر خلاف بپیماییم.
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
کین ره که تو میروی به ترکستان است
✍️ مرتضی حسینزاده
فعال رسانهای
یکشنبه، ۲۶ آذر ۹۶.
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
جناب آقای سید مسعود مدینه
ریاست محترم شورای اسلامی شهر ساری
با درود و احترام؛
نامه عجولانه، احساسی و حماسی شما به #استاندار_مازندران پس از انتشار عکس و کلیپ و حساسیتزایی در فضای مجازی، موجبات بحث و حساسیت بسیاری شده است.
نیک میدانید که اغلب مردم در هر نقطهای از جهان نسبت به آنچه که متعلق به آنان است یا خود متعلق به آن هستند، همچون #زادگاه تعصب داشته و به آن افتخار میکنند.
از اینرو اختلاف منافع بین مردم یک شهر و شهرهای دور و نزدیک، بخصوص در بین شهرهای هموزن و دارای پتانسیلهای برابر و نزدیک به هم، امری است معمول و جاری.
در این شرایط، آنچه که از افراد خردمند به ویژه افرادی که نمایندگی مردم یک شهر را بر عهده دارند، انتظار میرود تلاش برای کاستن از حساسیتها و ایجاد فضای دوستی و ارتباط حسنه را در دستور کار قرار دهند، نه آنکه خود «آتشبیار معرکه» و عامل تنش باشند.
در نامه خود به استاندار اشاره داشتید که در نقشههای کتاب جغرافیای ایران پایه دهم متوسطه دوم، «به جای نام #ساری برای مرکز استان مازندران، نام شهر دیگری به خلاف واقع مرقوم گردیده است»، اما درست است که نام شهرهایی که در نقشه نوشته شده است، نام مرکز استان است اما اگر در توضیحات نقشه دقیق شوید، شهرهای موجود در نقشه با عنوان نقطه شهری معرفی شده است و نه مرکز استان! ضمن اینکه نام چند مرکز استان همچون #کرمانشاه و... در نقشه وجود ندارد!
در بخش دیگری از سخنانتان از پیشانی بودن ساری در مازندران و اولویت توسعه در آن گفتید. آیا این همان نگاهی نیست که ایران را فقط تهران میداند و مانع توسعه در شهرهای دیگر همپای پایتخت میشود؟ این همان نگاهی نیست که میتواند با ایجاد تفرقه، بهانهای برای جدایی #غرب_مازندران گردد؟ و این همان نگاهی است که جذب کلیه بودجهها را برای مرکز استان میخواهد و به شهرهای دیگر با تبختر مینگرد؟
اینکه هر یک از ما ساکن هر شهری شدیم و به آن افتخار میکنیم، یک اتفاق و تصادف بوده است و زیبنده نیست که همه چیز را برای خود بخواهیم.
از افتخارات ساری و توسعه روزافزون آن گفتید، هر شهری که با توان پتانسیلهای خود به رشد و توسعه دست یابد، مایه افتخار و مباهات خواهد بود و منافع آن به شهرهای همجوار هم خواهد رسید و مسیر توسعه آن راهنمای دیگر شهرها خواهد بود.
تعجبانگیزترین بخش سخنان شما، ادعایتان مبنی بر «شیطنت برخی از مدیران بابل در جهت بر هم زدن وفاق بین مردم دو شهر» است، کدام شیطنت از سوی مدیران بابل در سالهای اخیر فراتر از بحث #بهار_نارنج، نامه احساسی شما و... باعث بر هم زدن وفاق بین مردم دو شهر شده است؟!
تاوان این سخنان تفرقهآمیز که به جای تلاش برای کاشتن نهال دوستی، بذر دشمنی میکارد را چه کسی باید بپردازد؟
در پایان یادآور میشود با وجود آنکه با توجه به #اشاره_نشدن به #مرکز_استان در نقشههای مورد اشاره، اصل این اعتراض مورد سوال است، اما در صورت نیاز به پیگیری این موضوع، میشد بدون سر و صدا و ایجاد تنش آن را پیگیری کرد و حتی در صورت نیاز به رسانهای شدن، میشد بدون نوشتن نامهای تنشآلود و غیردوستانه و اتهام شیطنت از سوی مدیران شهری دیگر، خواسته خود را دنبال کرد.
روی سخن این متن با کسانی که مشابه شما یا غلیظتر از آن نوشتند، نیز میباشد. باشد که همه ما با تلاش برای ایجاد وفاق و همگرایی، در راه رشد و توسعه استان گام برداریم، نه آنکه مسیر خلاف بپیماییم.
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
کین ره که تو میروی به ترکستان است
✍️ مرتضی حسینزاده
فعال رسانهای
یکشنبه، ۲۶ آذر ۹۶.
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj