کانال بابل شهر بهار نارنج
29.7K subscribers
172K photos
36.7K videos
417 files
27.1K links
تازه‌ترین خبرهای بابل، از سواحل دریای کاسپین تا ارتفاعات البرز
کد شامد:
۱-۳-۶۱-۱۳۷۲-۱-۱
ارسال عکس، خبر و ارتباط با ادمین:
@ShahreBaharNarenj

تبلیغات:
@BabolAds

اینستاگرام:
instagram.com/babolshahrebaharnarenj
https://eitaa.com/babolshahrebaharnarenj
Download Telegram
💠💠💠 #نی_نوايی


چشمانِ تيرافشانِ تو صيدِ سلامت می‌كند
زلف كمندت محشر و قامت، قيامت می‌كند

حلقَت به دشتِ نينوا نی می‌زند با صد نوا
رأسَت به روی نيزه‌ها قرآن تلاوت می‌كند

ای سربلندِ جاودان! خورشیدِ سرخِ كاروان!
اين مستِ بی‌نام و نشان، جان را به نامت می‌كند

من مستِ بی‌پروای تو، دستِ میِ سقای تو
در ظهر عاشورای تو، مستی كفايت می‌كند

از تو شنيدم سر به سر، منبر به منبر، هر گذر
اينك دلم نوع دگر از تو روايت می‌كند...


شعر: #داوود_کیاقاسمی

@DavoodKiaghasemi


✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاع‌رسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
Audio
آهنگ #شواری

شعر، آهنگ، ترانه‌خوانی: #داوود_کیاقاسمی

شعر و ترانه برای گل‌دختران مازندرانی

سه‌شنبه، 25 آبان 95.

@BabolShahreBaharNarenj
💠💠💠 آهنگ مازندرانی «شواری»


#شواری
شعر، آهنگ، ترانه‌خوانی: #داوود_کیاقاسمی

تقدیم به گل‌دختران مازندرانی


خندونه، قندونه، مِه شیرین زبونه
دل رِه وَرنه، دل ره وَرنه
شِواره، مه یاره، مِه یار عیاره
دل ره وَرنه، دل ره وَرنه

ماه آسمونه، شاه خِجیرونه، یارِ خِش زبونه، چَنِّه مهرِبونه، دل ره ورنه، دل ره وَرنه
گل مازِرونه، مال کوهسونه، خِدای نشونه، مِه دل ارمونه، دل ره وَرنه، دل ره وَرنه

کیجائه، جِوونه، خانمه، خاتونه
دل ره ورنه، دل ره ورنه
خندونه، قندونه، مه شیرین زبونه
دل ره وَرنه، دل ره وَرنه
دل ره وَرنه، دل ره وَرنه...

بانوی بهاره، باغ هَلی داره، سبز و گِلِمداره، اِسپه تِتی باره، دل ره ورنه، دل ره ورنه
مه آهوی لاره، مه سمِندسِواره، مه خارِ دلداره، اَنِّه اَنِّه خاره، دل ره ورنه، دل ره ورنه

باخته، ویشاره، نازگله، نازداره
دل ره ورنه، دل ره ورنه
شواره، مه یاره، مه یارِ عیاره
دل ره ورنه، دل ره ورنه
دل ره ورنه، دل ره ورنه...

خیندونی، قیندونی، مه شیلین دِبونی
دلِّ بَلنی، دلِّ بَلنی
شِبالی، مه یالی، مِه یال عیالی
دلِّ بَلنی، دلِّ بَلنی
دلِّ بَلنی، دلِّ بَلنی...


@DavoodKiaghasemi

سه‌شنبه، 25 آبان 95.


✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاع‌رسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
#یک_جرعه_شعر


#تبری_خونش

مازِرونی مِه، فارسی ندومّه
تبِری زِبون، تِه وِسّه خومّه

آهو آهو لار، خانِمی!
سِرخه جِمه دار، جانِمی!

مه دل تِه زِلفِ پَلی دَوِسّه
تا تِره دارمه نَبومه خسّه

آهو آهو لار، خانِمی!
سِرخه جِمه دار، جانِمی!

ته بِئی، بِهار مازرون اِنه
عمو چاربیدار لَیلی خون اِنه

آهو آهو لار، خانِمی!
سِرخه جِمه دار، جانِمی!

مازِنی ریکا فارسی چه دونّه؟
تبِری زبون دِل پِئی خونّه

آهو آهو لار، خانِمی!
سِرخه جِمه دار، جانِمی!

شعر و صدا: #داوود_کیاقاسمی
آهنگ: کُردی

یک‌شنبه، ۲۶ دی ۹۵


«کانال اطلاع‌رسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
💠 قطعه ادبی «مازندران»


🎼✍️ #داوود_کیاقاسمی*

مازندران! ای سبزِ بی‌کران! ای رشکِ جاودانِ بهشت! ای فخرِ بی‌زوالِ زمین!

خواستم شعری بسازم از تو، از سادگیِ تو، از بلندی و افتادگیِ تو، که سبزترینی و خرّم‌تر از بهشتِ برینی؛
خواستم چیزی بگویم که تو را برساند یا گوشه‌ای -فقط گوشه‌ای- از تو را؛
و درماندم؛
از تو چه بسازم که در خورِ سادگیِ تو باشد و افتادگیِ تو؟ از تو چه بگویم؟
ای مادر مقدس که از دامانِ پاک و نجیب‌ات مازیار و هژبر و مَشدی برخاسته‌اند و مرزهای مبهم تاریخ را با طنین فریادِ مردانه‌شان درنوردیده‌اند! از تو چه بسازم؟

تو مادر مادرانی؛ قِدیسه‌ای که روح‌القُدُس در او دمیده و در بطنِ بی‌قرارش طرح امیر و طالب و نیما را ریخته... آری؛
و من به فرزندانِ راستین‌ات می‌نگرم، مردان استواری که خیز و خروشِ مقدس‌شان را پایانی نیست؛
و به کوه‌هایت، که پای در پای دماوند
استوار و سربلند
شانه تا شانه‌ی آسمان‌ها کشیده‌اند؛
و به رودهایت که دست در دستِ هراز
خروشان و پاکباز
تا خوابگاه دخترِ دریای قصه‌های کهن می‌شتابند و تو را از ترانه‌ی شادی سرشار می‌کنند؛
و تو خنده ات لبریز می‌شود؛ و می‌خندی؛ سبز و تر، چنانکه گویی آسمان و زمین با تو می‌خندد...

ای بهار جاودان! ای بی‌خزان!
بهار که می‌شود، تو آهنگ دیگری ساز می‌کنی؛
نه برای آن که نسیم بهاری گِرداگِردِ دشت و کوهسارت به رقص در می‌آید و تو را چون نوعروسی زیبا می‌آراید؛
و تو در جامه‌ی گلبَفتی از حریر، عشوه می‌فروشی و دل و دین از رهگذرانِ مشتاق می‌بری؛
و نه برای آن که پرستوهای مهاجر
بال افشان و پای کوبان
از سفری دور و دراز باز می‌گردند و
طنینِ آوازشان آمیخته با عطر بهارنارنج‌ها سرمست و سرشارت می‌سازد؛

نه... نه...! که برای شالیزارهایت،
برای آن که زندگی از نو در تو،
در نگاه بارانیِ تو،
در رگ‌های یخ زده از بادِ زمستانیِ تو
جاری می‌شود،
آری... آری... برای شالیزارهایت؛

وقتی که کوه، کریمانه رود می‌شود و
رود، سرخوشانه با دشت می‌آمیزد و
دشت، نجیبانه از بوی غزل بارور می‌شود؛
وقتی که بینجِکَرِ پیر با دستانِ پینه بسته‌اش دشت خفته را بیدار می‌کند؛
وقتی که بهشت در ساقه‌های سبز برنج به میهمانی زمین می‌آید،
تو سراپا نغمه می‌شوی و
همچون خنیاگرانِ معبدِ باستانیِ دَئِوا
آهنگِ دیگری ساز می‌کنی
و هر بامداد، روشن‌تر از آفتاب
سحرخوانی‌ات را آغاز می‌کنی؛
مست و غزلخوان، فرزندان‌ات را می‌ستایی
که بَلو بر دوش و بیل در دست، لیلی لیلی خوانان به پیشواز آفتاب می‌روند و
تا غروب‌گاهان نه کار، که مبارزه می‌کنند با خود، با نفس خود، با تمام نیروهای اهریمنی؛
و مجاهده می‌کنند و بوی بدن‌های عرق کرده‌شان
هوای تو را قداستی جاودانه می‌بخشد؛
و آنگاه طنینِ پر از مِهرِ صداشان را می‌شنوی که:
"آبرار! اَتا دَم کَتولی بیار!"

و بینجِکرِ رنجدیده‌ای که جوانی‌اش را برای تو، برای آن که تو سبز و سرزنده بمانی نثار کرد، دلش را آواز می‌کند:
"گِتِه لَیلی جان..."

و تا طنین آوازش در دل بی تابِ دشت اوج می‌گیرد، دوباره صداشان را می‌شنوی که:
"جان... تِه نفِسِ بلاره!"

و او با توانی افزون‌تر که از این افسون در جانش دمیده می‌شود رساتر می‌خواند:
"شوی شبنم زمینِ نم نَوونه
نخواسه یار دلِ مَلهَم نَوونه..."

و بار دیگر:
"آ تِه نفسِ بِلاره!"

و تو گریه‌ات سرشار می‌شود؛ و می‌گریی؛
گرم و سرخ، چنانکه گویی آسمان و زمین با تو می‌گرید؛
چرا که تو درد فرزندان ات را می‌دانی؛
و رنج بی‌پایان‌شان را در پرده پرده‌ی آوازشان می‌خوانی؛
تو مادر مادرانی؛
ای مادر مقدس! مازندران!
شوق من نثار تو باد...

اردیبهشت ۱۳٧۶

* شاعر، نویسنده و استاد دانشگاه


شنبه، ۲۶ فروردین ۹۶


«کانال اطلاع‌رسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
💠 شرمنده هادی


✍️ #داوود_کیاقاسمی *

امروز یک بار دیگر #هادی_نوروزی مرد، این بار در ورزشگاه آزادی! چند روز پیش به او در ورزشگاه تبریز توهین و فحاشی شد و سرخ‌های باغیرت! به اعتراض فریاد برآوردند و امروز خودِ این باغیرتانِ بی‌معرفت به او توهینی بس شنیع‌تر حواله کردند؛ می‌گفتند جام قهرمانی را باید هانی نوروزی بالای سر ببرد و احساساتِ این کودک معصوم را به بازی گرفتند اما دریغا که حتا به زمین ورزشگاه راهش ندادند، جایی که نوزادانِ چند ماهه هم روی دست‌ها چرخانده می‌شدند!! امان از این جماعت مرده‌پرستی که مرده‌پرستی‌شان هم دیگر شکل مبتذل و مضحکی یافته است؛ سر جنازه‌ی مرده برای خودنمایی و شهرت‌یابی، نعره می‌کشند و عکس می‌اندازند و مصاحبه می‌کنند و وعده‌ها به بازماندگانش می‌دهند اما دو روزه همه چیز یادشان می‌رود حتا معرفت و انسانیتِ معمول. بروید کاسه کوزه‌تان را جمع کنید با این فرهنگِ مبتذلِ مرده‌پرستِ بی‌شرم‌تان!

امروز برای نخستین بار شرمم آمد از این که یک پرسپولیسی‌ام؛ امروز رنگ سرخ در نظرم بی‌معناترین رنگ جلوه کرد؛ هادی جان! این جماعتِ طماعِ منافق‌صفت را ببخش که حرمتت را نگاه نداشتند و باز تو را میراندند! هانی کوچک ما! عزیزک ما! تمام این جماعتِ تعطیل و معطل را عذر بنه که دلت را شکستند و اشکت را درآوردند! برادرم! پدر هادی! خواهرم! همسر هادی! ناله نکنید و اشک نریزید بر آنچه امروز از بی‌حرمتی بر سرتان رفت! این جماعت همیشه همین طور زیسته‌اند، با دروغ و دورویی و فریب‌کاری و سود و سودای فردی!!

* شاعر، نویسنده و استادیار حقوق دانشگاه شمال


چهارشنبه، ۳۰ فروردین ۹۶


«کانال اطلاع‌رسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
🎼 ملودی «موسم گل» با شعر مازندرانی


✍️🎤 شعر و خونِش: #داوود_کیاقاسمی*

یکی دو سال پیش بود که در جایی خواندم تصنیف #موسم_گل، اصلش مازندرانی‌ست. این موضوع برایم خیلی جالب آمد؛ چون این تصنیف قدیمی که نخست با صدای #قمرالملوک_وزیری شنیده شد، از سالیان دور همواره در لحظات تنهایی، زمزمه‌ی لبم بود. تصنیف در #مایه_دشتی است و به فضای #موسیقی_مازندران هم بسیار نزدیک؛ بنابراین، هیچ تعجب نکردم که اصلش مازندرانی باشد و فقط در تنظیم فارسی، حس و حالِ #موسیقی_سنتی_ایرانی به آن داده باشند. به هر حال، از همان زمان تصمیم گرفتم این تصنیف را هر طور هست دوباره به مازندرانی برگردانم... تابستان ۱۳۹۴ خلاصه پس از مدت‌ها به سراغش رفتم و هی زمزمه کردم و زمزمه کردم تا این شعر درآمد... البته کمی از حال و هوای معنایی خود "موسم گل" هم بهره بردم و حاصلش این شد:


#انتی_نمونه

دلخوا! مِرِه سرکو نَزن
دلِ غم رِه پِشو نزن
اتّا روز این جِوونی شونه شِه وِسّه
دِنیا هَمِش اِنتی نَمونّه تِه وِسه

بِرو مِه دَمِرده چِشِّ هارش
تِسّه شِلّاب شِلّاب وارنه وارش

شو کا بونه، شوپَرِ واری بومه سیوخون
روز بَرسه، نا مِه نوم مونّه و نا مِه نشون

دلخوا! مِره پیر هاکردی
دَیّنِ دَس سیر هاکردی
دِنیا همِش اِنتی نَمونه ته وِسّه
اَتا روز این جِوونی شونه شِه وِسّه...

* شاعر، نویسنده و استادیار حقوق دانشگاه شمال

پنج‌شنبه، ۱۵ تیر ۹۶


«کانال اطلاع‌رسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
ترانه تبری


🎼 #پری

✍️🎤 شعر، ملودی، صدا: #داوود_کیاقاسمی *


خدایا! کوهِ سر پری دَشونه
مِه گِمون دیرِ شَر پری دشونه
تِره قسِم دِمه ای مرد چَپّون!
بُور هارِش کِجِه ور پری دشونه

پری پری پری! دلم را می‌بری
دلِ دیوانه را به کجا می‌بری؟


کیجا مازرونی! چَنِّه خِش زبونی!
به قربون ته و ته اون مهربونی!
مره تِینار نِهِل، بی کَس و یار نِهل
مه خَسّه دس ره بَیر، بَوِر هر جا شونی

پری پری پری! پری سیو چِش!
مِلکِ مازِندِرون اِرزنه تِه خِش


خدایا! من صبحِ روجا رِه خوامه
مازرونِ خارِ کیجا ره خوامه
همون کیجا که زِلف گِر بَزه دارنه
همون اتّا که خِش خِش‌مزه دارنه

پری پری پری! دلم را می‌بری
دل دیوانه را به کجا می‌بری؟


کیجا مازرونی! چَنِّه خش زبونی!
به قربون ته و ته اون مهربونی!
مره تِینار نِهِل، بی کَس و یار نِهل
مه خسّه دس ره بَیر، بَوِر هر جا شونی

پری پری پری! پری سیو چش!
ملک مازندرون اِرزنه ته خش

* شاعر، نویسنده و استادیار حقوق دانشگاه شمال

سه‌شنبه، ۲۴ مرداد ۹۶.

«کانال اطلاع‌رسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
بینجِکَر؛ مازندرانی
داوود کیاقاسمی؛ مجید رئیسیان
بینجِکَر (شالی‌کار)

شعر و ترانه مازندرانی

✍️🎶🎤 شعر، ملودی و صدا: #داوود_کیاقاسمی

🎼 آهنگسازی و تنظیم: #مجید_رئیسیان

دوشنبه، ۲۰ شهریور ۹۶.

@BabolShahreBaharNarenj