عشق به مردم، بهای جان دکتر جانباز شد

#مهوش_سلیمانیان همسر دکتر #سید_مظفر_ربیعی «رییس پیشین دانشگاه علوم پزشکی بابل»:
🔹پای #کرونا که به بابل باز شد دکتر عزم رفتن کرد. گفتم نرو! #جانباز_شیمیایی هستی. ریه‌ات طاقت ندارد. بازنشسته شدی، تعهدی نداری. با این همه پزشک جوان، میدان خالی نمی‌ماند. گفت اگر ماند چی؟ اگر دکتر نبود به داد مریض برسد چی؟
🔹وقتی شرایط #بیمارستان_روحانی بحرانی شد سراسیمه به خانه آمد و پول برداشت، شبانه ۲۰ کپسول اکسیژن تهیه کرد و به بیمارستان برد.
🔹روزهای بحرانی، با تشویق او دوستش کارخانه چرم را تعطیل و فقط ماسک و لباس مخصوص تولید می‌کرد.
🔹یک دختر معلول داشتیم. وقتی او جبهه بود در اثر اشتباه در تزریق واکسن فلج شد. سید زیاد غصه می‌خورد اما گریه نمی‌کرد. زمان ریاست دانشگاه، یک مرکز مجهز دندانپزشکی خاص معلولان افتتاح کرد.

پسر دکتر ربیعی:
🔹تستش که مثبت شد گفتم #بیمارستان_یحیی‌نژاد تخت ایزوله خالی دارد. گفت چرا یک تخت را اشغال کنم؟ بگذار یک مریض بدحال روی تخت بیمارستان بخوابد...

🔸مصاحبه کامل با همسر و فرزند زنده‌یاد دکتر ربیعی را از اینجا بخوانید.

آدینه، ۸ فروردین ۹۹.

@BabolShahreBaharNarenj