ستاد #سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 شهرستان بابل
مستقر در #فرمانداری ویژه
عکس: #بابک_ابهرزاد
شنبه، 24 مهر 95.
@BabolShahreBaharNarenj
مستقر در #فرمانداری ویژه
عکس: #بابک_ابهرزاد
شنبه، 24 مهر 95.
@BabolShahreBaharNarenj
#سرشماری سال 1395
#سرشماری_اینترنتی
ارتقای رتبه #بابل از 21 به 16
رکورد #کلاردشت با مشارکت بیش از 110 درصد خانوارها
رتبه 21 #ساری
و رتبه آخر #جویبار
شنبه، 24 مهر 95.
@BabolShahreBaharNarenj
#سرشماری_اینترنتی
ارتقای رتبه #بابل از 21 به 16
رکورد #کلاردشت با مشارکت بیش از 110 درصد خانوارها
رتبه 21 #ساری
و رتبه آخر #جویبار
شنبه، 24 مهر 95.
@BabolShahreBaharNarenj
#سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395
آخرین روز #سرشماری_اینترنتی
#بابل_کنار و #گتاب در صدر
#مرکزی و #لاله_آباد در قعر
#بندپی_شرقی و #بندپی_غربی در میانه
سهشنبه، 27 مهر 95.
@BabolShahreBaharNarenj
آخرین روز #سرشماری_اینترنتی
#بابل_کنار و #گتاب در صدر
#مرکزی و #لاله_آباد در قعر
#بندپی_شرقی و #بندپی_غربی در میانه
سهشنبه، 27 مهر 95.
@BabolShahreBaharNarenj
#سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395
سقوط #بابل در روز آخر #سرشماری_اینترنتی
رتبه 20 #بابل
رتبه 14 #بابلسر
رتبه 19 #فریدون_کنار
مشارکت 130درصدی مردم #کلاردشت
سهشنبه، 27 مهر 95
@BabolShahreBaharNarenj
سقوط #بابل در روز آخر #سرشماری_اینترنتی
رتبه 20 #بابل
رتبه 14 #بابلسر
رتبه 19 #فریدون_کنار
مشارکت 130درصدی مردم #کلاردشت
سهشنبه، 27 مهر 95
@BabolShahreBaharNarenj
#سرشماری 1395
روز پایانی #سرشماری_اینترنتی
با مشارکت در این طرح، در وقت و هزینه صرفهجویی کنیم.
ورود به www.sarshomari95.ir
تکمیل اطلاعات در 10 دقیقه
سهشنبه، 27 مهر 95.
@BabolShahreBaharNarenj
روز پایانی #سرشماری_اینترنتی
با مشارکت در این طرح، در وقت و هزینه صرفهجویی کنیم.
ورود به www.sarshomari95.ir
تکمیل اطلاعات در 10 دقیقه
سهشنبه، 27 مهر 95.
@BabolShahreBaharNarenj
🔴 فوری 🔴
تمدید #سرشماری_اینترنتی تا ساعت 24 روز آدینه 30 مهر
آغاز مرحله دوم #سرشماری_حضوری از چهارشنبه 28 مهر
امکان ویرایش اطلاعات از روز 1 تا 8 آبان
سهشنبه، 27 مهر 95.
@BabolShahreBaharNarenj
تمدید #سرشماری_اینترنتی تا ساعت 24 روز آدینه 30 مهر
آغاز مرحله دوم #سرشماری_حضوری از چهارشنبه 28 مهر
امکان ویرایش اطلاعات از روز 1 تا 8 آبان
سهشنبه، 27 مهر 95.
@BabolShahreBaharNarenj
#سرشماری 95
روز پایانی #سرشماری_اینترنتی
#مازندران در رتبه سوم
#کلاردشت با افزایش جمعیت قابل توجه در #صدر
شهرهای کوچک در بالا و شهرهای بزرگ در پایین جدول
آدینه، 30 مهر 95.
@BabolShahreBaharNarenj
روز پایانی #سرشماری_اینترنتی
#مازندران در رتبه سوم
#کلاردشت با افزایش جمعیت قابل توجه در #صدر
شهرهای کوچک در بالا و شهرهای بزرگ در پایین جدول
آدینه، 30 مهر 95.
@BabolShahreBaharNarenj
💠💠💠 سرخط خبرها
🔹 پایان #سرشماری اینترنتی و کسب رتبه بیستم بابل در بین 22 شهرستان مازندران.
97053 خانوار و 301074 نفر از شهروندان بابلی به صورت اینترنتی در سرشماری سال 95 ثبتنام کردند.
🔹 گشایش #نمایشگاه_قرآنی صحیفه سبز در #مصلی بابل (این نمایشگاه تا هفتم آبان دایر میباشد.)
🔹 افتتاح کلینیک تشخیصی #انجمن_امداد به بیماران سرطانی ایران با کمک دو خیر بابلی با حضور #امام_جمعه، #شهردار و #رئیس_شورای_شهر بابل (ابتدای #قصاب_کلا، #خیابان_مدرس).
🔹 گشایش #نمایشگاه نقاشی لالههای سرخ، ویژه شهدای #مدافع_حرم در #موزه_بابل
🔹 درگذشت دکتر #محمد_کیانفر، نخستین رادیولوژیست مازندران در 82 سالگی در #بیمارستان_بابل_کلینیک
🔹 #مزایده حضوری فروش محصول سردرختی #نارنج در سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری بابل
🔹 نجات جان زن 75 ساله پس از #ایست_قلبی و فقدان علایم حیاتی توسط تکنسینهای #اورژانس 115 پایگاه #امیرکلا
🔹 وقوع #زمین_لرزه 3.9 ریشتری در 6 کیلومتری شهر #دماوند در مرز مازندران
🔹 راهاندازی کارگاه فنی ستاد پیادهروی #اربعین حسینی مازندران در بابل
🔹 از دسترس خارج شدن مدیرعامل #نساجی و بیپاسخ گذاشتن تماسها در زمان تعیین شده برای مصاحبه با «کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج» پیش از #دربی مازندران
شنبه، 1 آبان 95.
🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
🔹 پایان #سرشماری اینترنتی و کسب رتبه بیستم بابل در بین 22 شهرستان مازندران.
97053 خانوار و 301074 نفر از شهروندان بابلی به صورت اینترنتی در سرشماری سال 95 ثبتنام کردند.
🔹 گشایش #نمایشگاه_قرآنی صحیفه سبز در #مصلی بابل (این نمایشگاه تا هفتم آبان دایر میباشد.)
🔹 افتتاح کلینیک تشخیصی #انجمن_امداد به بیماران سرطانی ایران با کمک دو خیر بابلی با حضور #امام_جمعه، #شهردار و #رئیس_شورای_شهر بابل (ابتدای #قصاب_کلا، #خیابان_مدرس).
🔹 گشایش #نمایشگاه نقاشی لالههای سرخ، ویژه شهدای #مدافع_حرم در #موزه_بابل
🔹 درگذشت دکتر #محمد_کیانفر، نخستین رادیولوژیست مازندران در 82 سالگی در #بیمارستان_بابل_کلینیک
🔹 #مزایده حضوری فروش محصول سردرختی #نارنج در سازمان پارکها و فضای سبز شهرداری بابل
🔹 نجات جان زن 75 ساله پس از #ایست_قلبی و فقدان علایم حیاتی توسط تکنسینهای #اورژانس 115 پایگاه #امیرکلا
🔹 وقوع #زمین_لرزه 3.9 ریشتری در 6 کیلومتری شهر #دماوند در مرز مازندران
🔹 راهاندازی کارگاه فنی ستاد پیادهروی #اربعین حسینی مازندران در بابل
🔹 از دسترس خارج شدن مدیرعامل #نساجی و بیپاسخ گذاشتن تماسها در زمان تعیین شده برای مصاحبه با «کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج» پیش از #دربی مازندران
شنبه، 1 آبان 95.
🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
گرفتاریهای یک مامور #سرشماری در سال 1355
روایت #جواد_هاشمی_حیدری از سرشماری در مناطق کوهستانی بابل
از #گلیا تا #نشل و #امامزاده_حسن
#روزنامه_ایران
شماره پنجشنبه 6 آبان 95
@BabolShahreBaharNarenj
روایت #جواد_هاشمی_حیدری از سرشماری در مناطق کوهستانی بابل
از #گلیا تا #نشل و #امامزاده_حسن
#روزنامه_ایران
شماره پنجشنبه 6 آبان 95
@BabolShahreBaharNarenj
💠💠💠 مأموریت تمام؛ زنده برگشتم / گرفتاریهای یک مأمور سرشماری در سال 1355
✍🏻 #جواد_هاشمی_حیدری
🔺 صفحه 1 از 2 🔺
در اوایل سالهای 1300 وقتی نخستین #سرشماری نفوس و مسکن انجام شد، نه خبری از کامپیوتر و اینترنت بود و نه حتی شناخت دقیقی از خود موضوع؛ نه مردم همکاری میکردند و نه مأمور سرشماری به خوبی از وظایف خود آگاه بود. اگر زمستان بود و روستایی در کمرکش کوه یا جایی آنسوی رود خروشان و در دل جنگلی انبوه، میشد دور از چشم دیگران، شانه از زیر بار مسئولیت خالی کرد. هرچه بود تمرینی بود برای سال 1335 که پس از آن هر 10 سال یک بار تکرار شد. اما سرشماری فراگیر و علمی برمیگردد به سال 1355 که میبایست تصویر روشنی برای توسعه کشور فراهم میآورد. در خاطرهای که از یک مأمور سرشماری نفوس و مسکن سال 55 میخوانید، در قالب روایتی شیرین از مشقتهای سرشماری در مناطق کوهستانی و جنگلی مازندران، به پاسخ برخی پرسشها نیز خواهید رسید و یا لااقل اینکه به این پرسشها فکر خواهید کرد؛ آمار و توسعه چه رابطهای دارند؟ آیا آمار مقولهای سیاسی و در خدمت دولتها و حاکمیتهاست؟ و...
شهریور سال 1355 مرکز آمار ایران اعلام کرد آبانماه، سرشماری عمومی نفوس و مسکن را به اجرا خواهد گذاشت. این موضوع برای شناخت دقیق از کشور و برنامهریزی برای توسعه، امری حیاتی بود. آن زمان یکی از وزارتخانههایی که با #سازمان_برنامه و مرکز آمار ایران همکاری میکرد، #وزارت_بهداری بود و بازوهای اجرایی وزارت بهداری هم مراکز بهداشت بودند که هم امکانات گستردهای از جمله خودروهای جیپ و لندرور داشتند و هم دارای روابط گستردهای در شهرها و مناطق دور و نزدیک روستایی بودند.
من که خبردار شدم مرکز آمار، نیروی داوطلب میخواهد، با یکی دو نفر از دوستان به محل ثبتنام رفتیم. واقعاً شلوغ بود و امکان کمی برای جذب ما وجود داشت، مگر اینکه دست به تبلیغ منفی میزدیم تا عدهای را دلسرد کنیم. میانگین سنی داوطلبان بین 20 تا 25 سال بود و قرار بود بعد از جذب نیرو، 20 روزی هم آموزش ببینیم و بعد کارمان را شروع کنیم.
انگیزه من و یکی از دوستانم فقط مالی نبود. ما دوست داشتیم روستاهای دور افتاده جنگلی و کوهستانی را ببینیم و از نزدیک با وضعیت آن مناطق در مازندران آشنا شویم. روح ماجراجویانهای داشتیم و حاضر به از سر گذراندن خطرات زیادی بودیم. برای اینکه کسی داوطلب مأموریت سرشماری در مناطق مورد علاقه ما نشود، در زمان آموزش هم از شرایط سخت و خطرناک و راههای صعبالعبور صحبت میکردیم و میگفتیم که آن نواحی پر از حیوانات درنده مثل پلنگ، خرس و گرگ است. البته دروغ هم نمیگفتیم، زیرا مناطق جنگلی و کوهستانی #بابل چنین ویژگیهایی را دارا بود.
برای رفتن عزم خود را جزم کرده بودیم. از پس امتحان هم به خوبی برآمدیم. تبلیغاتمان هم کارگر افتاده بود و هیچ کس داوطلب مأموریت در آن مناطق نشده بود. ناگفته نماند که ما به راهنما یا بلد راه هم احتیاج داشتیم. راهنمای من مرد میانسالی بود به نام #مشهدی_قربان که مثل سایر راهنماها باید با اسب به مناطق سرشماری میآمد. به هرحال باید از رودخانهها و گذرگاههای سخت عبور میکردیم و امکان پیاده رفتن نبود. همچنین نمیتوانستیم در پیادهرویهای 8 تا 10 ساعته روزانه کولهبارمان را بر دوش بکشیم آن هم برای 20 روز متوالی که زمان کار بود.
قاسم مسئول پنج نفر از مأموران سرشماری یک منطقه بود، اما ترجیح داد که ابتدا با ما باشد. راهها، سنگلاخی و ناهموار و در بعضی جاها پر از گل و لای بود و ما را وادار میکرد سوار بر اسب شویم. با خودمان پوتین سربازی و چکمه هم داشتیم. جاهایی که ضروری نبود پیاده میرفتیم و فقط کولهبارمان بر زین اسبها بود. دم دمای غروب به #فیروزجا رسیدیم. با پرسش از اهالی محل که معتمد و بزرگ روستا چه کسی است به شیخ صمد معرفی شدیم. آدم بسیار متدینی بود. گویا روحانی بود اما لباس روحانیت بر تن نمیکرد. روزها را به کشاورزی و دامداری میگذراند و از این راه کسب درآمد میکرد و در امور روستا هم به اهالی کمک میکرد. او ما را به خانه شیخی در کسوت روحانی برد تا شب را آنجا اقامت کنیم.
صبح موقع صبحانه، روحانی میزبان خیلی رک و راحت پرسید «شما سیاسی هستید؟» گفتیم نه، چطور؟ گفت: «من دیشب پشت در به صحبتهای شما گوش میدادم. نترسید من طرفدار #شاه نیستم.» گفتم پس طرفدار کی هستی؟ گفت: «من در #حوزه_علمیه درس میخوانم و طرفدار آقای #خمینی هستم.»
بحث شب قبل افق دیدمان را روشن ساخته بود و آمار و اطلاعات دقیق در سرشماری را سرلوحه کارمان قرار داده بودیم و در عین حال به کسب تجربه و معرفت از مردم مناطق کوهستانی و گالشهای جنگل و اطلاع از اوضاع و احوالشان فکر میکردیم.
🔻ادامه در صفحه ۲🔻
#روزنامه_ایران
پنجشنبه، 6 آبان 95.
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
✍🏻 #جواد_هاشمی_حیدری
🔺 صفحه 1 از 2 🔺
در اوایل سالهای 1300 وقتی نخستین #سرشماری نفوس و مسکن انجام شد، نه خبری از کامپیوتر و اینترنت بود و نه حتی شناخت دقیقی از خود موضوع؛ نه مردم همکاری میکردند و نه مأمور سرشماری به خوبی از وظایف خود آگاه بود. اگر زمستان بود و روستایی در کمرکش کوه یا جایی آنسوی رود خروشان و در دل جنگلی انبوه، میشد دور از چشم دیگران، شانه از زیر بار مسئولیت خالی کرد. هرچه بود تمرینی بود برای سال 1335 که پس از آن هر 10 سال یک بار تکرار شد. اما سرشماری فراگیر و علمی برمیگردد به سال 1355 که میبایست تصویر روشنی برای توسعه کشور فراهم میآورد. در خاطرهای که از یک مأمور سرشماری نفوس و مسکن سال 55 میخوانید، در قالب روایتی شیرین از مشقتهای سرشماری در مناطق کوهستانی و جنگلی مازندران، به پاسخ برخی پرسشها نیز خواهید رسید و یا لااقل اینکه به این پرسشها فکر خواهید کرد؛ آمار و توسعه چه رابطهای دارند؟ آیا آمار مقولهای سیاسی و در خدمت دولتها و حاکمیتهاست؟ و...
شهریور سال 1355 مرکز آمار ایران اعلام کرد آبانماه، سرشماری عمومی نفوس و مسکن را به اجرا خواهد گذاشت. این موضوع برای شناخت دقیق از کشور و برنامهریزی برای توسعه، امری حیاتی بود. آن زمان یکی از وزارتخانههایی که با #سازمان_برنامه و مرکز آمار ایران همکاری میکرد، #وزارت_بهداری بود و بازوهای اجرایی وزارت بهداری هم مراکز بهداشت بودند که هم امکانات گستردهای از جمله خودروهای جیپ و لندرور داشتند و هم دارای روابط گستردهای در شهرها و مناطق دور و نزدیک روستایی بودند.
من که خبردار شدم مرکز آمار، نیروی داوطلب میخواهد، با یکی دو نفر از دوستان به محل ثبتنام رفتیم. واقعاً شلوغ بود و امکان کمی برای جذب ما وجود داشت، مگر اینکه دست به تبلیغ منفی میزدیم تا عدهای را دلسرد کنیم. میانگین سنی داوطلبان بین 20 تا 25 سال بود و قرار بود بعد از جذب نیرو، 20 روزی هم آموزش ببینیم و بعد کارمان را شروع کنیم.
انگیزه من و یکی از دوستانم فقط مالی نبود. ما دوست داشتیم روستاهای دور افتاده جنگلی و کوهستانی را ببینیم و از نزدیک با وضعیت آن مناطق در مازندران آشنا شویم. روح ماجراجویانهای داشتیم و حاضر به از سر گذراندن خطرات زیادی بودیم. برای اینکه کسی داوطلب مأموریت سرشماری در مناطق مورد علاقه ما نشود، در زمان آموزش هم از شرایط سخت و خطرناک و راههای صعبالعبور صحبت میکردیم و میگفتیم که آن نواحی پر از حیوانات درنده مثل پلنگ، خرس و گرگ است. البته دروغ هم نمیگفتیم، زیرا مناطق جنگلی و کوهستانی #بابل چنین ویژگیهایی را دارا بود.
برای رفتن عزم خود را جزم کرده بودیم. از پس امتحان هم به خوبی برآمدیم. تبلیغاتمان هم کارگر افتاده بود و هیچ کس داوطلب مأموریت در آن مناطق نشده بود. ناگفته نماند که ما به راهنما یا بلد راه هم احتیاج داشتیم. راهنمای من مرد میانسالی بود به نام #مشهدی_قربان که مثل سایر راهنماها باید با اسب به مناطق سرشماری میآمد. به هرحال باید از رودخانهها و گذرگاههای سخت عبور میکردیم و امکان پیاده رفتن نبود. همچنین نمیتوانستیم در پیادهرویهای 8 تا 10 ساعته روزانه کولهبارمان را بر دوش بکشیم آن هم برای 20 روز متوالی که زمان کار بود.
قاسم مسئول پنج نفر از مأموران سرشماری یک منطقه بود، اما ترجیح داد که ابتدا با ما باشد. راهها، سنگلاخی و ناهموار و در بعضی جاها پر از گل و لای بود و ما را وادار میکرد سوار بر اسب شویم. با خودمان پوتین سربازی و چکمه هم داشتیم. جاهایی که ضروری نبود پیاده میرفتیم و فقط کولهبارمان بر زین اسبها بود. دم دمای غروب به #فیروزجا رسیدیم. با پرسش از اهالی محل که معتمد و بزرگ روستا چه کسی است به شیخ صمد معرفی شدیم. آدم بسیار متدینی بود. گویا روحانی بود اما لباس روحانیت بر تن نمیکرد. روزها را به کشاورزی و دامداری میگذراند و از این راه کسب درآمد میکرد و در امور روستا هم به اهالی کمک میکرد. او ما را به خانه شیخی در کسوت روحانی برد تا شب را آنجا اقامت کنیم.
صبح موقع صبحانه، روحانی میزبان خیلی رک و راحت پرسید «شما سیاسی هستید؟» گفتیم نه، چطور؟ گفت: «من دیشب پشت در به صحبتهای شما گوش میدادم. نترسید من طرفدار #شاه نیستم.» گفتم پس طرفدار کی هستی؟ گفت: «من در #حوزه_علمیه درس میخوانم و طرفدار آقای #خمینی هستم.»
بحث شب قبل افق دیدمان را روشن ساخته بود و آمار و اطلاعات دقیق در سرشماری را سرلوحه کارمان قرار داده بودیم و در عین حال به کسب تجربه و معرفت از مردم مناطق کوهستانی و گالشهای جنگل و اطلاع از اوضاع و احوالشان فکر میکردیم.
🔻ادامه در صفحه ۲🔻
#روزنامه_ایران
پنجشنبه، 6 آبان 95.
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj