💠💠💠 مأموریت تمام؛ زنده برگشتم / گرفتاریهای یک مأمور سرشماری در سال 1355
✍🏻 #جواد_هاشمی_حیدری
🔺 صفحه 1 از 2 🔺
در اوایل سالهای 1300 وقتی نخستین #سرشماری نفوس و مسکن انجام شد، نه خبری از کامپیوتر و اینترنت بود و نه حتی شناخت دقیقی از خود موضوع؛ نه مردم همکاری میکردند و نه مأمور سرشماری به خوبی از وظایف خود آگاه بود. اگر زمستان بود و روستایی در کمرکش کوه یا جایی آنسوی رود خروشان و در دل جنگلی انبوه، میشد دور از چشم دیگران، شانه از زیر بار مسئولیت خالی کرد. هرچه بود تمرینی بود برای سال 1335 که پس از آن هر 10 سال یک بار تکرار شد. اما سرشماری فراگیر و علمی برمیگردد به سال 1355 که میبایست تصویر روشنی برای توسعه کشور فراهم میآورد. در خاطرهای که از یک مأمور سرشماری نفوس و مسکن سال 55 میخوانید، در قالب روایتی شیرین از مشقتهای سرشماری در مناطق کوهستانی و جنگلی مازندران، به پاسخ برخی پرسشها نیز خواهید رسید و یا لااقل اینکه به این پرسشها فکر خواهید کرد؛ آمار و توسعه چه رابطهای دارند؟ آیا آمار مقولهای سیاسی و در خدمت دولتها و حاکمیتهاست؟ و...
شهریور سال 1355 مرکز آمار ایران اعلام کرد آبانماه، سرشماری عمومی نفوس و مسکن را به اجرا خواهد گذاشت. این موضوع برای شناخت دقیق از کشور و برنامهریزی برای توسعه، امری حیاتی بود. آن زمان یکی از وزارتخانههایی که با #سازمان_برنامه و مرکز آمار ایران همکاری میکرد، #وزارت_بهداری بود و بازوهای اجرایی وزارت بهداری هم مراکز بهداشت بودند که هم امکانات گستردهای از جمله خودروهای جیپ و لندرور داشتند و هم دارای روابط گستردهای در شهرها و مناطق دور و نزدیک روستایی بودند.
من که خبردار شدم مرکز آمار، نیروی داوطلب میخواهد، با یکی دو نفر از دوستان به محل ثبتنام رفتیم. واقعاً شلوغ بود و امکان کمی برای جذب ما وجود داشت، مگر اینکه دست به تبلیغ منفی میزدیم تا عدهای را دلسرد کنیم. میانگین سنی داوطلبان بین 20 تا 25 سال بود و قرار بود بعد از جذب نیرو، 20 روزی هم آموزش ببینیم و بعد کارمان را شروع کنیم.
انگیزه من و یکی از دوستانم فقط مالی نبود. ما دوست داشتیم روستاهای دور افتاده جنگلی و کوهستانی را ببینیم و از نزدیک با وضعیت آن مناطق در مازندران آشنا شویم. روح ماجراجویانهای داشتیم و حاضر به از سر گذراندن خطرات زیادی بودیم. برای اینکه کسی داوطلب مأموریت سرشماری در مناطق مورد علاقه ما نشود، در زمان آموزش هم از شرایط سخت و خطرناک و راههای صعبالعبور صحبت میکردیم و میگفتیم که آن نواحی پر از حیوانات درنده مثل پلنگ، خرس و گرگ است. البته دروغ هم نمیگفتیم، زیرا مناطق جنگلی و کوهستانی #بابل چنین ویژگیهایی را دارا بود.
برای رفتن عزم خود را جزم کرده بودیم. از پس امتحان هم به خوبی برآمدیم. تبلیغاتمان هم کارگر افتاده بود و هیچ کس داوطلب مأموریت در آن مناطق نشده بود. ناگفته نماند که ما به راهنما یا بلد راه هم احتیاج داشتیم. راهنمای من مرد میانسالی بود به نام #مشهدی_قربان که مثل سایر راهنماها باید با اسب به مناطق سرشماری میآمد. به هرحال باید از رودخانهها و گذرگاههای سخت عبور میکردیم و امکان پیاده رفتن نبود. همچنین نمیتوانستیم در پیادهرویهای 8 تا 10 ساعته روزانه کولهبارمان را بر دوش بکشیم آن هم برای 20 روز متوالی که زمان کار بود.
قاسم مسئول پنج نفر از مأموران سرشماری یک منطقه بود، اما ترجیح داد که ابتدا با ما باشد. راهها، سنگلاخی و ناهموار و در بعضی جاها پر از گل و لای بود و ما را وادار میکرد سوار بر اسب شویم. با خودمان پوتین سربازی و چکمه هم داشتیم. جاهایی که ضروری نبود پیاده میرفتیم و فقط کولهبارمان بر زین اسبها بود. دم دمای غروب به #فیروزجا رسیدیم. با پرسش از اهالی محل که معتمد و بزرگ روستا چه کسی است به شیخ صمد معرفی شدیم. آدم بسیار متدینی بود. گویا روحانی بود اما لباس روحانیت بر تن نمیکرد. روزها را به کشاورزی و دامداری میگذراند و از این راه کسب درآمد میکرد و در امور روستا هم به اهالی کمک میکرد. او ما را به خانه شیخی در کسوت روحانی برد تا شب را آنجا اقامت کنیم.
صبح موقع صبحانه، روحانی میزبان خیلی رک و راحت پرسید «شما سیاسی هستید؟» گفتیم نه، چطور؟ گفت: «من دیشب پشت در به صحبتهای شما گوش میدادم. نترسید من طرفدار #شاه نیستم.» گفتم پس طرفدار کی هستی؟ گفت: «من در #حوزه_علمیه درس میخوانم و طرفدار آقای #خمینی هستم.»
بحث شب قبل افق دیدمان را روشن ساخته بود و آمار و اطلاعات دقیق در سرشماری را سرلوحه کارمان قرار داده بودیم و در عین حال به کسب تجربه و معرفت از مردم مناطق کوهستانی و گالشهای جنگل و اطلاع از اوضاع و احوالشان فکر میکردیم.
🔻ادامه در صفحه ۲🔻
#روزنامه_ایران
پنجشنبه، 6 آبان 95.
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
✍🏻 #جواد_هاشمی_حیدری
🔺 صفحه 1 از 2 🔺
در اوایل سالهای 1300 وقتی نخستین #سرشماری نفوس و مسکن انجام شد، نه خبری از کامپیوتر و اینترنت بود و نه حتی شناخت دقیقی از خود موضوع؛ نه مردم همکاری میکردند و نه مأمور سرشماری به خوبی از وظایف خود آگاه بود. اگر زمستان بود و روستایی در کمرکش کوه یا جایی آنسوی رود خروشان و در دل جنگلی انبوه، میشد دور از چشم دیگران، شانه از زیر بار مسئولیت خالی کرد. هرچه بود تمرینی بود برای سال 1335 که پس از آن هر 10 سال یک بار تکرار شد. اما سرشماری فراگیر و علمی برمیگردد به سال 1355 که میبایست تصویر روشنی برای توسعه کشور فراهم میآورد. در خاطرهای که از یک مأمور سرشماری نفوس و مسکن سال 55 میخوانید، در قالب روایتی شیرین از مشقتهای سرشماری در مناطق کوهستانی و جنگلی مازندران، به پاسخ برخی پرسشها نیز خواهید رسید و یا لااقل اینکه به این پرسشها فکر خواهید کرد؛ آمار و توسعه چه رابطهای دارند؟ آیا آمار مقولهای سیاسی و در خدمت دولتها و حاکمیتهاست؟ و...
شهریور سال 1355 مرکز آمار ایران اعلام کرد آبانماه، سرشماری عمومی نفوس و مسکن را به اجرا خواهد گذاشت. این موضوع برای شناخت دقیق از کشور و برنامهریزی برای توسعه، امری حیاتی بود. آن زمان یکی از وزارتخانههایی که با #سازمان_برنامه و مرکز آمار ایران همکاری میکرد، #وزارت_بهداری بود و بازوهای اجرایی وزارت بهداری هم مراکز بهداشت بودند که هم امکانات گستردهای از جمله خودروهای جیپ و لندرور داشتند و هم دارای روابط گستردهای در شهرها و مناطق دور و نزدیک روستایی بودند.
من که خبردار شدم مرکز آمار، نیروی داوطلب میخواهد، با یکی دو نفر از دوستان به محل ثبتنام رفتیم. واقعاً شلوغ بود و امکان کمی برای جذب ما وجود داشت، مگر اینکه دست به تبلیغ منفی میزدیم تا عدهای را دلسرد کنیم. میانگین سنی داوطلبان بین 20 تا 25 سال بود و قرار بود بعد از جذب نیرو، 20 روزی هم آموزش ببینیم و بعد کارمان را شروع کنیم.
انگیزه من و یکی از دوستانم فقط مالی نبود. ما دوست داشتیم روستاهای دور افتاده جنگلی و کوهستانی را ببینیم و از نزدیک با وضعیت آن مناطق در مازندران آشنا شویم. روح ماجراجویانهای داشتیم و حاضر به از سر گذراندن خطرات زیادی بودیم. برای اینکه کسی داوطلب مأموریت سرشماری در مناطق مورد علاقه ما نشود، در زمان آموزش هم از شرایط سخت و خطرناک و راههای صعبالعبور صحبت میکردیم و میگفتیم که آن نواحی پر از حیوانات درنده مثل پلنگ، خرس و گرگ است. البته دروغ هم نمیگفتیم، زیرا مناطق جنگلی و کوهستانی #بابل چنین ویژگیهایی را دارا بود.
برای رفتن عزم خود را جزم کرده بودیم. از پس امتحان هم به خوبی برآمدیم. تبلیغاتمان هم کارگر افتاده بود و هیچ کس داوطلب مأموریت در آن مناطق نشده بود. ناگفته نماند که ما به راهنما یا بلد راه هم احتیاج داشتیم. راهنمای من مرد میانسالی بود به نام #مشهدی_قربان که مثل سایر راهنماها باید با اسب به مناطق سرشماری میآمد. به هرحال باید از رودخانهها و گذرگاههای سخت عبور میکردیم و امکان پیاده رفتن نبود. همچنین نمیتوانستیم در پیادهرویهای 8 تا 10 ساعته روزانه کولهبارمان را بر دوش بکشیم آن هم برای 20 روز متوالی که زمان کار بود.
قاسم مسئول پنج نفر از مأموران سرشماری یک منطقه بود، اما ترجیح داد که ابتدا با ما باشد. راهها، سنگلاخی و ناهموار و در بعضی جاها پر از گل و لای بود و ما را وادار میکرد سوار بر اسب شویم. با خودمان پوتین سربازی و چکمه هم داشتیم. جاهایی که ضروری نبود پیاده میرفتیم و فقط کولهبارمان بر زین اسبها بود. دم دمای غروب به #فیروزجا رسیدیم. با پرسش از اهالی محل که معتمد و بزرگ روستا چه کسی است به شیخ صمد معرفی شدیم. آدم بسیار متدینی بود. گویا روحانی بود اما لباس روحانیت بر تن نمیکرد. روزها را به کشاورزی و دامداری میگذراند و از این راه کسب درآمد میکرد و در امور روستا هم به اهالی کمک میکرد. او ما را به خانه شیخی در کسوت روحانی برد تا شب را آنجا اقامت کنیم.
صبح موقع صبحانه، روحانی میزبان خیلی رک و راحت پرسید «شما سیاسی هستید؟» گفتیم نه، چطور؟ گفت: «من دیشب پشت در به صحبتهای شما گوش میدادم. نترسید من طرفدار #شاه نیستم.» گفتم پس طرفدار کی هستی؟ گفت: «من در #حوزه_علمیه درس میخوانم و طرفدار آقای #خمینی هستم.»
بحث شب قبل افق دیدمان را روشن ساخته بود و آمار و اطلاعات دقیق در سرشماری را سرلوحه کارمان قرار داده بودیم و در عین حال به کسب تجربه و معرفت از مردم مناطق کوهستانی و گالشهای جنگل و اطلاع از اوضاع و احوالشان فکر میکردیم.
🔻ادامه در صفحه ۲🔻
#روزنامه_ایران
پنجشنبه، 6 آبان 95.
🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
#اربعین_حسین
#عزاداری شهروندان #مشهدی
خیابانهای منتهی به #حرم_امام_رضا (ع)
عکس: #علی_پورغلام
شنبه، 29 آبان 95.
@BabolShahreBaharNarenj
#عزاداری شهروندان #مشهدی
خیابانهای منتهی به #حرم_امام_رضا (ع)
عکس: #علی_پورغلام
شنبه، 29 آبان 95.
@BabolShahreBaharNarenj
کانال بابل شهر بهار نارنج
💠 واژگونی مرگبار نیسان وانت در بابل 🔸در اثر واژگونی خودرو نیسانوانت در بابل یک نفر جان باخت. 🔸امروز پنجشنبه مورخ ۲۵ خرداد ۹۶، در ساعت ۷:۱۹ دقیقه صبح خبر #واژگونی خودروی نیسان در جاده شهید صالحی روستای #ناریوران گزارش شد. 🔸پس از دریافت این گزارش بلافاصله…
#مهدی_ایمانی
جوان ۲۵ سالهی #مشهدی ساکن #گتاب که صبح امروز بر اثر برخورد خودروی نیسانوانت با نیوجرسی (حفاظ بتنی) در #ناریوران #جاده_حبیبی جان باخت.
پنجشنبه، ۲۵ خرداد ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
جوان ۲۵ سالهی #مشهدی ساکن #گتاب که صبح امروز بر اثر برخورد خودروی نیسانوانت با نیوجرسی (حفاظ بتنی) در #ناریوران #جاده_حبیبی جان باخت.
پنجشنبه، ۲۵ خرداد ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
دریای طوفانی جان جوانی را در #بابلسر گرفت
#محمد_نیکنام_نوروزی جوان ۲۱ ساله #مشهدی ساعتی پیش بین پارکینگ ۳ و ۴ #غرق شد.
یکشنبه، ۱۸ تیر ۹۶
اطلاعات تکمیلی👇
https://t.me/joinchat/AAAAADv7qJD_ljxmHL4hnQ
#محمد_نیکنام_نوروزی جوان ۲۱ ساله #مشهدی ساعتی پیش بین پارکینگ ۳ و ۴ #غرق شد.
یکشنبه، ۱۸ تیر ۹۶
اطلاعات تکمیلی👇
https://t.me/joinchat/AAAAADv7qJD_ljxmHL4hnQ
کانال بابل شهر بهار نارنج
دریای طوفانی جان جوانی را در #بابلسر گرفت #محمد_نیکنام_نوروزی جوان ۲۱ ساله #مشهدی ساعتی پیش بین پارکینگ ۳ و ۴ #غرق شد. یکشنبه، ۱۸ تیر ۹۶ اطلاعات تکمیلی👇 https://t.me/joinchat/AAAAADv7qJD_ljxmHL4hnQ
تکمیلی/
🚨 بیتوجهی به هشدار ناجیان، جان جوان مشهدی را در دریای بابلسر گرفت/ هشدارها را جدی بگیرید
🔹 #علی_روستایی_آهنگر رییس جمعیت #هلال_احمر #بابلسر در این خصوص گفت: ساعت ۱۳:۲۰ امروز جوان ۲۱ ساله #مشهدی به نام #محمد_نیکنام_نوروزی که به همراه پدر، مادر و خواهر خود در #دریای_طوفانی در محدوده میان پارکینگهای ۳ و ۴ مشغول #شنا بود، #غرق شد و جسد وی ساعت ۱۴:۴۰ کشف شد.
🔹وی عملیات احیا قلبی ریوی وی توسط نجاتگران را حدود ۳۰ دقیقه اعلام کرد و افزود: عملیات احیا پس از انتقال به #بیمارستان هم ثمربخش نبود و این جوان مشهدی جان باخت.
🔹 #روستایی تاکید کرد: این حادثه در حالی رخ داد که این خانواده به هشدارهای #ناجیان_غریق در خصوص طوفانی بودن دریا توجهی نکردند❗️
یکشنبه، ۱۸ تیر ۹۶
تصاویر حادثه👇
https://t.me/joinchat/AAAAADv7qJD_ljxmHL4hnQ
🚨 بیتوجهی به هشدار ناجیان، جان جوان مشهدی را در دریای بابلسر گرفت/ هشدارها را جدی بگیرید
🔹 #علی_روستایی_آهنگر رییس جمعیت #هلال_احمر #بابلسر در این خصوص گفت: ساعت ۱۳:۲۰ امروز جوان ۲۱ ساله #مشهدی به نام #محمد_نیکنام_نوروزی که به همراه پدر، مادر و خواهر خود در #دریای_طوفانی در محدوده میان پارکینگهای ۳ و ۴ مشغول #شنا بود، #غرق شد و جسد وی ساعت ۱۴:۴۰ کشف شد.
🔹وی عملیات احیا قلبی ریوی وی توسط نجاتگران را حدود ۳۰ دقیقه اعلام کرد و افزود: عملیات احیا پس از انتقال به #بیمارستان هم ثمربخش نبود و این جوان مشهدی جان باخت.
🔹 #روستایی تاکید کرد: این حادثه در حالی رخ داد که این خانواده به هشدارهای #ناجیان_غریق در خصوص طوفانی بودن دریا توجهی نکردند❗️
یکشنبه، ۱۸ تیر ۹۶
تصاویر حادثه👇
https://t.me/joinchat/AAAAADv7qJD_ljxmHL4hnQ
🚨 #فوری
#غرق شدن پدر و پسر #مشهدی در ساحل #بابلسر
#ن_هادی_زاده ۵۵ ساله جان باخت؛
جسد #ح_هادی_زاده ۱۸ ساله کشف نشد.
چهارشنبه، ۴ مرداد ۹۶
اطلاعات تکمیلی👇
https://t.me/joinchat/AAAAADv7qJD_ljxmHL4hnQ
#غرق شدن پدر و پسر #مشهدی در ساحل #بابلسر
#ن_هادی_زاده ۵۵ ساله جان باخت؛
جسد #ح_هادی_زاده ۱۸ ساله کشف نشد.
چهارشنبه، ۴ مرداد ۹۶
اطلاعات تکمیلی👇
https://t.me/joinchat/AAAAADv7qJD_ljxmHL4hnQ
کانال بابل شهر بهار نارنج
تکمیلی/ غرق شدن پدر و پسر مشهدی در ساحل بابلسر #علی_روستایی_آهنگر رییس کمیته پیشگیری و کاهش غریق دریا شهرستان بابلسر در گفتگو با «کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج» گفت: 🔹 #ن_هادی_زاده ۵۵ ساله و #ح_هادی_زاده ۱۸ ساله اهل #مشهد در منطقه ممنوعه شنا در سنگچین…
هماکنون؛
پایان عملیات جستجوی پیکر #غریق ۱۸ ساله #مشهدی در #بابلسر توسط تیمهای غواص، جتران، شناور، ناجیان غریق و نجاتگران هلال احمر
ادامه عملیات از صبح
چهارشنبه ۴ مرداد ۹۶
@BabolShahreBaharNarenj
پایان عملیات جستجوی پیکر #غریق ۱۸ ساله #مشهدی در #بابلسر توسط تیمهای غواص، جتران، شناور، ناجیان غریق و نجاتگران هلال احمر
ادامه عملیات از صبح
چهارشنبه ۴ مرداد ۹۶
@BabolShahreBaharNarenj
میتوانید تصور کنید که این یک #رودخانه است؟!
شاهد عینی خبر از ریختن مواد فاسد یک شرکت لبنیاتی در #بابل_رود داد!
پل نجاریان، #مشهدی_کلا، #امیرکلا، بابل
چهارشنبه، ۱۱ مرداد ۹۶
@BabolShahreBaharNarenj
شاهد عینی خبر از ریختن مواد فاسد یک شرکت لبنیاتی در #بابل_رود داد!
پل نجاریان، #مشهدی_کلا، #امیرکلا، بابل
چهارشنبه، ۱۱ مرداد ۹۶
@BabolShahreBaharNarenj
کانال بابل شهر بهار نارنج
میتوانید تصور کنید که این یک #رودخانه است؟! شاهد عینی خبر از ریختن مواد فاسد یک شرکت لبنیاتی در #بابل_رود داد! پل نجاریان، #مشهدی_کلا، #امیرکلا، بابل چهارشنبه، ۱۱ مرداد ۹۶ @BabolShahreBaharNarenj
برخورد جدی با عوامل آلودگی بابلرود
#نعمت_اله_قنبری
رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان بابل در گفتگو با «کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»:
🔹عکس آلودگی رودخانه #بابل_رود در منطقه #مشهدی_کلا در #امیرکلا را صبح امروز مشاهده کردم.
🔹اکیپی ۴ نفره برای کشف آثار و تهیه گزارش از آلودگی به منطقه مورد نظر اعزام شدند.
🔹اگر حتی اثری در رودخانه نمانده باشد، بر اساس عکس موجود، واحدهای اطراف را بررسی کرده و تحقیقات محلی به عمل میآوریم.
🔹با عامل یا عوامل آلودگی رودخانه بابلرود برخورد جدی خواهد شد.
پنجشنبه، ۱۲ مرداد ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
#نعمت_اله_قنبری
رییس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان بابل در گفتگو با «کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»:
🔹عکس آلودگی رودخانه #بابل_رود در منطقه #مشهدی_کلا در #امیرکلا را صبح امروز مشاهده کردم.
🔹اکیپی ۴ نفره برای کشف آثار و تهیه گزارش از آلودگی به منطقه مورد نظر اعزام شدند.
🔹اگر حتی اثری در رودخانه نمانده باشد، بر اساس عکس موجود، واحدهای اطراف را بررسی کرده و تحقیقات محلی به عمل میآوریم.
🔹با عامل یا عوامل آلودگی رودخانه بابلرود برخورد جدی خواهد شد.
پنجشنبه، ۱۲ مرداد ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj