💠💠💠 💠 نقدی بر یک پیشنهاد
✍🏻 #علیرضا_فلاحتی*
در روزهای اخیر نوشتهای دلسوزانه از دوست خوب و خوش فکر جناب آقای #ایرج_نیازآذری در فضای مجازی منتشر شده است با عنوان (شورای عالی توسعه) که در آن نوشته، ایشان به راههای رسیدن به #توسعه در شهرستان بابل میپردازند و پیشنهاد تشکیل شورای عالی توسعه، متشکل از #مسئولین و #نخبگان شهر را ارایه میدهند.
اینجانب ضمن احترام به نظرات و آگاهی از حسن نیتشان ذکر چند نکته در مورد آن یادداشت را ضروری میدانم.
۱- توسعه (Development) مفهومی نو در ادبیات سیاسی جهان است و نسبت به واژگان #رشد و #پیشرفت قدمتی کمتر دارد. مهمترین رکن در توسعه، انسان است و توسعه در راستای انسان تعریف میشود. به تعریف دیگر توسعه دگرگونی تمام ابعاد جامعه حول اندیشهای محوری در مورد انسان است و به اندازهای این مفهوم نسبی است که از کشوری به کشور دیگر و یا شهری به شهر دیگر متفاوت است.
باید توجه داشت که بدون رسیدن به مفهومی مشترک از خوشبختی انسان، نمیتوان گرد یک میز نشست و آن نشستن را شورای توسعه نامید. آن شورایی که پیشنهاد شد، اسمش هرچه باشد، توسعه نیست و به هر نتیجهای برسد به توسعه درمعنای علمیاش نخواهد رسید و چون زیر تابلوی توسعه انجام میپذیرد از اعتبار معنایی توسعه خواهد کاست.
۲- در بخشی از آن نوشته مورد بحث، جملهای کلیشهای وجود دارد که شاید در ظاهر تنها یک شعار ساده به نظر آید، اما آسیبهای بسیاری برای توسعه به همراه خواهد داشت. آنجا که نویسنده، اعضای تشکیل دهنده شورای مورد نظر خود را نام می برد و در پایان می گوید این شورا از (تشکلهای مردمی، بخش خصوصی و جمعی از خبرگان و نخبگان #بابل_یار که فارغ از #تعلقات_سیاسی برای توسعه و ترقی زادبوم دغدغه دارند تشکیل میشود).
جناب آقای #نیازآذری، یک سیاست و روش سیاستورزی حاصل اندیشه سیاسی است و فرد سیاسی بدون اندیشه وجود ندارد. توسعه نیز حول اندیشه در جریان است و مگر میشود انسانی را یافت که فارغ از اندیشه، دغدغه توسعه داشته باشد؟
این نشان میدهد که یا تعریفتان از توسعه اشتباه است یا تعلقات سیاسی و افراد سیاسی ریشهدار را با برخی فعالین چشم و گوش بسته ستادی و تعلقاتشان اشتباه گرفتهاید و در هر صورت سرانجام پیشنهادتان بدلیل اشتباه در تعریف مفاهیم، توسعه نخواهد بود.
شاید هم منظور نویسنده این بوده که برای عضویت در این شورا همه تفکرات حضور داشته باشند، که حرف درستی است و مورد تایید بسیاری از بزرگان، اما از نوشتهشان چنین برداشتی نمیشود و بهتر است اصلاح گردد.
۳- #سرمایه_انسانی یکی از واژگان کلیدی در مفهوم توسعه است و مدیران اجرایی ضعیف و ناکارآمد مانعی در جهت توسعه خواهند بود.
به عقیده اینجانب، بهجای ارایه پیشنهادات آرمانی و شعاری که وجاهت حقوقی و قانونیشان محل بحث است و پایههای استدلالش سست، باید در گام اول به سوالات زیر پاسخ گفت.
آیا مدیران اجرایی این دیار در بالاترین حد نخبگی و شایستگی در تخصصشان میباشند و بر اساس شایستهسالاری بر مسند قرار گرفتهاند؟
اگرچنین نیست و در برخی امور اجرایی دارای ضعف مدیریت هستیم، این برخی مدیران ضعیف را چه کسانی و بر اساس چه استدلالی بر مسند تصمیمگیری نشاندند و نمایندگان چگونه در این امور دخالت و نظارت میکنند؟
پاسخ و شفافیت در این امور است که اندک اندک ما را در مسیر توسعه قرار خواهد داد و یادمان باشد در این راه، فرهنگ شفافیت و مسئولیتپذیری پشتوانه خوبی خواهد بود.
* فعال سیاسی اصلاحطلب
30 شهریور ۱۳٩۵
https://telegram.me/BabolShahreBaharNarenj/15945
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
✍🏻 #علیرضا_فلاحتی*
در روزهای اخیر نوشتهای دلسوزانه از دوست خوب و خوش فکر جناب آقای #ایرج_نیازآذری در فضای مجازی منتشر شده است با عنوان (شورای عالی توسعه) که در آن نوشته، ایشان به راههای رسیدن به #توسعه در شهرستان بابل میپردازند و پیشنهاد تشکیل شورای عالی توسعه، متشکل از #مسئولین و #نخبگان شهر را ارایه میدهند.
اینجانب ضمن احترام به نظرات و آگاهی از حسن نیتشان ذکر چند نکته در مورد آن یادداشت را ضروری میدانم.
۱- توسعه (Development) مفهومی نو در ادبیات سیاسی جهان است و نسبت به واژگان #رشد و #پیشرفت قدمتی کمتر دارد. مهمترین رکن در توسعه، انسان است و توسعه در راستای انسان تعریف میشود. به تعریف دیگر توسعه دگرگونی تمام ابعاد جامعه حول اندیشهای محوری در مورد انسان است و به اندازهای این مفهوم نسبی است که از کشوری به کشور دیگر و یا شهری به شهر دیگر متفاوت است.
باید توجه داشت که بدون رسیدن به مفهومی مشترک از خوشبختی انسان، نمیتوان گرد یک میز نشست و آن نشستن را شورای توسعه نامید. آن شورایی که پیشنهاد شد، اسمش هرچه باشد، توسعه نیست و به هر نتیجهای برسد به توسعه درمعنای علمیاش نخواهد رسید و چون زیر تابلوی توسعه انجام میپذیرد از اعتبار معنایی توسعه خواهد کاست.
۲- در بخشی از آن نوشته مورد بحث، جملهای کلیشهای وجود دارد که شاید در ظاهر تنها یک شعار ساده به نظر آید، اما آسیبهای بسیاری برای توسعه به همراه خواهد داشت. آنجا که نویسنده، اعضای تشکیل دهنده شورای مورد نظر خود را نام می برد و در پایان می گوید این شورا از (تشکلهای مردمی، بخش خصوصی و جمعی از خبرگان و نخبگان #بابل_یار که فارغ از #تعلقات_سیاسی برای توسعه و ترقی زادبوم دغدغه دارند تشکیل میشود).
جناب آقای #نیازآذری، یک سیاست و روش سیاستورزی حاصل اندیشه سیاسی است و فرد سیاسی بدون اندیشه وجود ندارد. توسعه نیز حول اندیشه در جریان است و مگر میشود انسانی را یافت که فارغ از اندیشه، دغدغه توسعه داشته باشد؟
این نشان میدهد که یا تعریفتان از توسعه اشتباه است یا تعلقات سیاسی و افراد سیاسی ریشهدار را با برخی فعالین چشم و گوش بسته ستادی و تعلقاتشان اشتباه گرفتهاید و در هر صورت سرانجام پیشنهادتان بدلیل اشتباه در تعریف مفاهیم، توسعه نخواهد بود.
شاید هم منظور نویسنده این بوده که برای عضویت در این شورا همه تفکرات حضور داشته باشند، که حرف درستی است و مورد تایید بسیاری از بزرگان، اما از نوشتهشان چنین برداشتی نمیشود و بهتر است اصلاح گردد.
۳- #سرمایه_انسانی یکی از واژگان کلیدی در مفهوم توسعه است و مدیران اجرایی ضعیف و ناکارآمد مانعی در جهت توسعه خواهند بود.
به عقیده اینجانب، بهجای ارایه پیشنهادات آرمانی و شعاری که وجاهت حقوقی و قانونیشان محل بحث است و پایههای استدلالش سست، باید در گام اول به سوالات زیر پاسخ گفت.
آیا مدیران اجرایی این دیار در بالاترین حد نخبگی و شایستگی در تخصصشان میباشند و بر اساس شایستهسالاری بر مسند قرار گرفتهاند؟
اگرچنین نیست و در برخی امور اجرایی دارای ضعف مدیریت هستیم، این برخی مدیران ضعیف را چه کسانی و بر اساس چه استدلالی بر مسند تصمیمگیری نشاندند و نمایندگان چگونه در این امور دخالت و نظارت میکنند؟
پاسخ و شفافیت در این امور است که اندک اندک ما را در مسیر توسعه قرار خواهد داد و یادمان باشد در این راه، فرهنگ شفافیت و مسئولیتپذیری پشتوانه خوبی خواهد بود.
* فعال سیاسی اصلاحطلب
30 شهریور ۱۳٩۵
https://telegram.me/BabolShahreBaharNarenj/15945
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
💠 درد دلی با بازیکن محبوب تیم فوتبال شهرم
✍🏻 #علیرضا_فلاحتی*
فوتبالیست باوقار تیم شهرم #مازیار_عزیز فوتبالیست بودن در اینجا متفاوت و دشوارتر است.
اینجا مانند برخی از نقاط دنیا نیست که تماشای فوتبال تنها یک تفریح آخر هفته باشد و وقتی تیم شان باخت هوادارانش بلند شوند و آن را تشویق کنند و از لذت یک تفریح شاد باشند. #مازیار اینجا فوتبال و ساقهای شما برای خیلیها مرحمی است بر همه زخمها و ناکامیهایشان.
مازیار اینجا خیلیها در روز بازی شما بیبهانه شادند و با انرژی بیشتری روز را آغاز میکنند. با دیگران مهربانتر هستند و به زندگی امیدوارتر. اینجا شما و تیم شما تنها ماموریتش توپ و دروازه و مستطیل سبز نیست. اینجا هستند کسانی که شما را قهرمانانی میدانند برای اثبات تواناییهای نشکفتهی یک شهر برای جبران همهی کمبودهایش.
یکی میگوید از ساعت ۱۲ اینجا هستم و برای آمدن به استادیوم چوب خط مرخصیهایم تمام شده بود و بدون اطلاع کارفرما محل کار را ترک کردم و معلوم نیست فردا چه برخوردی با من داشته باشد.
#مازیار اینجا برای تنها نماندن شما کسانی هستند که پلهای پشت سرشان را نیز خراب میکنند.
یکی دیگر کنار گیشه فروش بلیت ایستاده است و برای خرید بلیت ۲ هزار تومان کم دارد و در حال خواهش و التماس کردن به فروشنده بلیط است و قول میدهد در بازی بعد مابقی پول را پس بدهد.
مازیار عزیز اینجا بعضیها برای تنها نماندن شما غرورشان را زیر پا میگذارند. به این جهت است که اینجا فوتبال تنها یک تفریح نیست.
به نظر من فوتبال در اینجا وسیلهایست برای دیده شدن لایههایی از جامعه که در جاهای دیگر فرصت و یا توان دیده شدن نداشتهاند.
بازیکن با تعصب تیم شهرم به #نائیجی بگو گریههای بعد از باختش نشان داد که او به درستی معنی و سنگینی مسئولیت اجتماعی فوتبال بازی کردن در این دیار را درک میکند. به او بگو بلند شود که ما بازهم به کلینشیتهایش امیدواریم.
به #روح_اله_باقری و دیگر بازیکنان تیم بگو که نگران شعارهای آخر بازی نباشند. اینجا فوتبالیستها بهتر است سنگ صبور نیز باشند و برای سنگ صبور بودن گاهی باید خشمها و عصبانیت هوادار را به جان خرید و آن را درک کرد.
#مازیار_قایقران اینجا هنوز هم خیلها امیدشان زنده است و چشمانشان به ساقهای شما دوخته شده است. اینجا خیلیها میگویند هنوز هیچ چیز مشخص نیست و ما میتوانیم به صعود امیدوارانه فکر کنیم.
به خاطر امید این خیلیها بلند شوید سرهایتان را بالا بگیرید و پای در ۱۲ فینال باقیمانده بگذارید.
اینجا هنوز هم شما قهرمان خیلیها هستید همان خیلیهایی که برای تنها نماندن شما کم نگذاشتند و برای شادیشان با همه توان وارد زمین شوید.
* فارغالتحصیل رشته جامعهشناسی
سهشنبه، ۱۲ بهمن ۹۵
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
✍🏻 #علیرضا_فلاحتی*
فوتبالیست باوقار تیم شهرم #مازیار_عزیز فوتبالیست بودن در اینجا متفاوت و دشوارتر است.
اینجا مانند برخی از نقاط دنیا نیست که تماشای فوتبال تنها یک تفریح آخر هفته باشد و وقتی تیم شان باخت هوادارانش بلند شوند و آن را تشویق کنند و از لذت یک تفریح شاد باشند. #مازیار اینجا فوتبال و ساقهای شما برای خیلیها مرحمی است بر همه زخمها و ناکامیهایشان.
مازیار اینجا خیلیها در روز بازی شما بیبهانه شادند و با انرژی بیشتری روز را آغاز میکنند. با دیگران مهربانتر هستند و به زندگی امیدوارتر. اینجا شما و تیم شما تنها ماموریتش توپ و دروازه و مستطیل سبز نیست. اینجا هستند کسانی که شما را قهرمانانی میدانند برای اثبات تواناییهای نشکفتهی یک شهر برای جبران همهی کمبودهایش.
یکی میگوید از ساعت ۱۲ اینجا هستم و برای آمدن به استادیوم چوب خط مرخصیهایم تمام شده بود و بدون اطلاع کارفرما محل کار را ترک کردم و معلوم نیست فردا چه برخوردی با من داشته باشد.
#مازیار اینجا برای تنها نماندن شما کسانی هستند که پلهای پشت سرشان را نیز خراب میکنند.
یکی دیگر کنار گیشه فروش بلیت ایستاده است و برای خرید بلیت ۲ هزار تومان کم دارد و در حال خواهش و التماس کردن به فروشنده بلیط است و قول میدهد در بازی بعد مابقی پول را پس بدهد.
مازیار عزیز اینجا بعضیها برای تنها نماندن شما غرورشان را زیر پا میگذارند. به این جهت است که اینجا فوتبال تنها یک تفریح نیست.
به نظر من فوتبال در اینجا وسیلهایست برای دیده شدن لایههایی از جامعه که در جاهای دیگر فرصت و یا توان دیده شدن نداشتهاند.
بازیکن با تعصب تیم شهرم به #نائیجی بگو گریههای بعد از باختش نشان داد که او به درستی معنی و سنگینی مسئولیت اجتماعی فوتبال بازی کردن در این دیار را درک میکند. به او بگو بلند شود که ما بازهم به کلینشیتهایش امیدواریم.
به #روح_اله_باقری و دیگر بازیکنان تیم بگو که نگران شعارهای آخر بازی نباشند. اینجا فوتبالیستها بهتر است سنگ صبور نیز باشند و برای سنگ صبور بودن گاهی باید خشمها و عصبانیت هوادار را به جان خرید و آن را درک کرد.
#مازیار_قایقران اینجا هنوز هم خیلها امیدشان زنده است و چشمانشان به ساقهای شما دوخته شده است. اینجا خیلیها میگویند هنوز هیچ چیز مشخص نیست و ما میتوانیم به صعود امیدوارانه فکر کنیم.
به خاطر امید این خیلیها بلند شوید سرهایتان را بالا بگیرید و پای در ۱۲ فینال باقیمانده بگذارید.
اینجا هنوز هم شما قهرمان خیلیها هستید همان خیلیهایی که برای تنها نماندن شما کم نگذاشتند و برای شادیشان با همه توان وارد زمین شوید.
* فارغالتحصیل رشته جامعهشناسی
سهشنبه، ۱۲ بهمن ۹۵
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
پس از این به کجا چنین شتابان
✍ #علیرضا_فلاحتی
🔹کافی بود یکبار به #هفتتیر بروی تا همه کارکردهای یک ورزش پر هوادار را یکجا با چشمانت ببینی.
🔹در میادین اطراف ورزشگاه هرکسی که شتابان میدوید تنها یک مقصد داشت و آن هفتتیر بود.
🔹هفتتیر جایی در این شهر بود که همه طبقات اجتماعی را دور یک زمین جمع میکرد تا با یک صدا شهرشان را فریاد بزنند.
🔹کارکرد فوتبال در این شهر تنها کاهش قانونگریزی نبود. فوتبال در این شهر کارکردی مهمتر داشت و آن تخلیه انرژی مردمانی بود که خستگیهای روزهای هفته را در میدان فوتبال همراه با توپ شوت میکردند.
🔹فوتبال در این شهر وسیله نمایش شایستگی مردمی شد که ظرفیتهای شهرشان سالها دیده نشد و از قطار توسعه جا مانده بود.
🔹فوتبال در این شهر موضوع بحث جمعهای خانوادگی، دوستانه و کاری بود و این شاید یکی از اندک گفتگوهایی بود که اختصاصا به تواناییهای این شهر مربوط بود.
🔹هفتتیر در این سالها خاطرات خوشی را برای نسل گذشته زنده کرد و برای نسل جدید به وجود آورد.
🔹در این سالها افراد زیادی به امید هیجان و شادی فوتبال، صبحشان را با لبخند آغاز کردند و بخاطر هیجانی دوست داشتنی از ناراحتیهای روزمره میگذشتند.
🔹پشت فنسها و بالای تیر چراغ و روی نرده سکوها، ساعت ها تحمل کردند تا لذت فوتبال را تجربه کنند.
🔹مسئولین محترم و پرتلاش شهر بابل، نگذارید که صدای هفتتیر خاموش شود تا فوتبال با همه هیجانش در این شهر نفس بکشد و زنده بماند.
🔹این همه خاطره جمعی ارزش آن را دارد که شبانهروز برای ماندنش تلاش کرد.
🔹پس از فوتبال، برای تفریحی سالم به کجا چنین شتابان برویم ما؟
🔹امیدوارم با درایت مسئولین شهر این سرمایه حفظ شود.
* دانشآموخته جامعهشناسی
چهارشنبه، ۳ مرداد ۹۷.
@BabolShahreBaharNarenj
✍ #علیرضا_فلاحتی
🔹کافی بود یکبار به #هفتتیر بروی تا همه کارکردهای یک ورزش پر هوادار را یکجا با چشمانت ببینی.
🔹در میادین اطراف ورزشگاه هرکسی که شتابان میدوید تنها یک مقصد داشت و آن هفتتیر بود.
🔹هفتتیر جایی در این شهر بود که همه طبقات اجتماعی را دور یک زمین جمع میکرد تا با یک صدا شهرشان را فریاد بزنند.
🔹کارکرد فوتبال در این شهر تنها کاهش قانونگریزی نبود. فوتبال در این شهر کارکردی مهمتر داشت و آن تخلیه انرژی مردمانی بود که خستگیهای روزهای هفته را در میدان فوتبال همراه با توپ شوت میکردند.
🔹فوتبال در این شهر وسیله نمایش شایستگی مردمی شد که ظرفیتهای شهرشان سالها دیده نشد و از قطار توسعه جا مانده بود.
🔹فوتبال در این شهر موضوع بحث جمعهای خانوادگی، دوستانه و کاری بود و این شاید یکی از اندک گفتگوهایی بود که اختصاصا به تواناییهای این شهر مربوط بود.
🔹هفتتیر در این سالها خاطرات خوشی را برای نسل گذشته زنده کرد و برای نسل جدید به وجود آورد.
🔹در این سالها افراد زیادی به امید هیجان و شادی فوتبال، صبحشان را با لبخند آغاز کردند و بخاطر هیجانی دوست داشتنی از ناراحتیهای روزمره میگذشتند.
🔹پشت فنسها و بالای تیر چراغ و روی نرده سکوها، ساعت ها تحمل کردند تا لذت فوتبال را تجربه کنند.
🔹مسئولین محترم و پرتلاش شهر بابل، نگذارید که صدای هفتتیر خاموش شود تا فوتبال با همه هیجانش در این شهر نفس بکشد و زنده بماند.
🔹این همه خاطره جمعی ارزش آن را دارد که شبانهروز برای ماندنش تلاش کرد.
🔹پس از فوتبال، برای تفریحی سالم به کجا چنین شتابان برویم ما؟
🔹امیدوارم با درایت مسئولین شهر این سرمایه حفظ شود.
* دانشآموخته جامعهشناسی
چهارشنبه، ۳ مرداد ۹۷.
@BabolShahreBaharNarenj
بابل، آینهای که نباید شکسته شود
✍ #علیرضا_فلاحتی *
▫️اتفاق تلخ #شورایشهر_بابل با آن انعکاس ملی، ضرورت ریشهیابی و آسیبشناسی چنین رخدادهایی را نمایان میسازد.
▫️به عقیده من تقلیل این موضوع به خطای چندنفر، نمیتواند تحلیل همه ابعاد موضوع باشد.
▫️در بحران شورای شهر بابل دو موضوع #لغزش_اخلاقی و #دامگستری برای یافتن خطا، جهت پیروزی در رقابتهای درونشورایی یا مقاصد و منافع دیگر به چشم میخورد.
لغزش اخلاقی
▫️در یک جامعه آماری با ۹ عضو، ۵ نفر به صورت مستقیم درگیر این طراحی میشوند. فارغ از اینکه از این اتهام چندنفر محکوم و یا تبرئه شوند، #سرمایهگذاری دامگستران در این موضوع قابل تامل است. باید پرسید آنها چرا فکر کردند چنین طرحی میتواند عدهای را در این سطح به دام بیافکند؟
▫️ به عقیده من اینکه دامگستران برای رسیدن به مقصود خود از این ابزار استفاده میکنند قابل تامل است. این میتواند تلنگری برای #جامعهشناسان باشد. در این باره حرفهای زیادی برای گفتن است اما موضوع اصلی بحث من دامگستری است و به این دلیل به همین اشاره کوتاه بسنده میکنم.
دامگستری و طراحی
▫️در روزهایی که گذشت تحلیلهای بسیاری در این باره منتشر شد. برخی با نام بردن از متهمان دامگستری در این پرونده، تنها نسخهشان این بود که گمان بردند اگر آنها به شورا راه نمییافتند این اتفاق نمیافتاد. این تحلیل نمیتواند کمکی به ما کند.
▫️به نظر من قبل از ورود به تحلیل این بحران باید به ویژگی یک مفهوم در حوزه جامعهشناسی بپردازیم و سپس این ویژگیها را با وضعیت موجود شورا مطابقت دهیم.
ویژگیهای حوزه عمومی
▫️در جامعهشناسی مفهومی وجود دارد بهنام #حوزه_عمومی که به عقیده من هر شورایی که در امورات شهری تصمیم میگیرد میتواند یک #حوزه_عمومی باشد.
▫️حوزه عمومی مکانی است که افراد در آن به شیوه #عقلانی با یکدیگر به بحث میپردازند، هرکسی #آزادانه میتواند نظر خود را بگوید، این بحثها به #توافق منجر میشود و بحثها باز است و میتوان به آن رجوع کرد و این به آن معناست که همواره احتمال خطا وجود دارد.
▫️به عقیده من بحران شورا نتیجه یک نوع #خوددرستپنداری است. قطعیتی در نظر که به صاحب نظر اجازه میدهد در حوزه تصمیمگیری شهری حرف خود را کامل بپندارد و به اندازهای بحث را #حیثیتی کند که دیگر جرات پذیرش نظر مقابل را نداشته باشد و آن را به #کمآوردن تفسیر کند.
▫️این وضعیت میتواند دلایل مختلف داشته باشد که میخواهم به یک جنبه آن بپردازم و به اندازهی یک مرحله به عقب بیایم.
▫️ #شجاعت کمآوردن و پذیرش نظر جمع را باید از کجا آموخت؟
▫️میخواهم از این فرصت استفاده کنم و نقدی بر عملکرد خود و دوستان اصلاحطلبم داشته باشم.
▫️به وضوح میبینیم مفهوم حوزه عمومی با ویژگیهایی که ذکر شد، حتی در برخی چهرهها و احزاب سیاسی اصلاحطلب شهرستان بابل نیز وجود نداشته است، هرچند که در این ایام رو به ترمیم است.
▫️در روزی که قرار بود لیست شورا توسط جریان #اصلاحطلبی بابل تنظیم گردد، در جایی که بطور کامل باید مملو از ویژگیهای حوزه عمومی باشد، ما آمده بودیم تا نظر خود را بگوییم و نه نظر دیگران را بشنویم. همه خواستیم کم نیاوریم و در نهایت هرکسی کار خود را انجام داد و به هزار بهانه چنگ زدیم تا نپذیریم که در آن روز خاص نظرمان شایسته انتخاب نبود و باید به رای جمع تمکین کنیم. برخی یکدیگر را لابیگر نامیدیم، برخی به نام نهادهای مدنی و سمنها کار سیاسی خود را دنبال کردیم و برخی آشکار نظر جمع را کنار گذاشته و لیست فردی خود را تبلیغ کردیم.
▫️مشخص است سرنوشت چنین جمعی #شکست است حتی اگر لیستش در ظاهر برنده باشد! ما #جدلهای قبل از تصمیمگیری جمعی را بعد از اخذ تصمیم نیز ادامه دادیم و به این دلیل قدرت آموزش، مشاوره و #خیرخواهی برای اعضای منتخبمان را از خود سلب کردیم.
▫️کلیدواژه این است که ما فکر میکنیم آنقدر کامل هستیم که نباید #کم_بیاوریم.
▫️چرا ما چنین ویژگیهای فردی داریم بحث مفصلی است اما با چنین ویژگیهای فردی، وارد جمعهایی میشویم که لازمه آن پذیرش خطا است.
▫️به عقیده من بحران شورا فقط جنگ برای منافع مالی نیست، موضوع #حیثیتی شدن تصمیمگیری برای امر عمومی و شهری است، وضعیتی که تحمل فرد جهت پذیرش نظر اکثریت را به صفر میرساند و او برای #کمنیاوردن حتی حاضر است به روشهای غیراخلاقی چنگ بزند.
▫️حد مدارای ما سقفی کوتاه دارد و ما بسیار فراتر از آن برای یکدیگر خط و نشان میکشیم و این ویژگی یک یا چند نفر نیست.
▫️اقدام شجاعانه و قابل تقدیر مقامات امنیتی و قضایی در این مورد، بابل را به آیینهای تبدیل کرده است که میتواند این عیب را نشان دهد.
▫️این بحران در بابل در صورت دقت و تفکر ما، در درازمدت میتواند به ارتقای شهر ما کمک کند.
*دانشآموخته جامعهشناسی
پنجشنبه، ۱۰ آبان ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
✍ #علیرضا_فلاحتی *
▫️اتفاق تلخ #شورایشهر_بابل با آن انعکاس ملی، ضرورت ریشهیابی و آسیبشناسی چنین رخدادهایی را نمایان میسازد.
▫️به عقیده من تقلیل این موضوع به خطای چندنفر، نمیتواند تحلیل همه ابعاد موضوع باشد.
▫️در بحران شورای شهر بابل دو موضوع #لغزش_اخلاقی و #دامگستری برای یافتن خطا، جهت پیروزی در رقابتهای درونشورایی یا مقاصد و منافع دیگر به چشم میخورد.
لغزش اخلاقی
▫️در یک جامعه آماری با ۹ عضو، ۵ نفر به صورت مستقیم درگیر این طراحی میشوند. فارغ از اینکه از این اتهام چندنفر محکوم و یا تبرئه شوند، #سرمایهگذاری دامگستران در این موضوع قابل تامل است. باید پرسید آنها چرا فکر کردند چنین طرحی میتواند عدهای را در این سطح به دام بیافکند؟
▫️ به عقیده من اینکه دامگستران برای رسیدن به مقصود خود از این ابزار استفاده میکنند قابل تامل است. این میتواند تلنگری برای #جامعهشناسان باشد. در این باره حرفهای زیادی برای گفتن است اما موضوع اصلی بحث من دامگستری است و به این دلیل به همین اشاره کوتاه بسنده میکنم.
دامگستری و طراحی
▫️در روزهایی که گذشت تحلیلهای بسیاری در این باره منتشر شد. برخی با نام بردن از متهمان دامگستری در این پرونده، تنها نسخهشان این بود که گمان بردند اگر آنها به شورا راه نمییافتند این اتفاق نمیافتاد. این تحلیل نمیتواند کمکی به ما کند.
▫️به نظر من قبل از ورود به تحلیل این بحران باید به ویژگی یک مفهوم در حوزه جامعهشناسی بپردازیم و سپس این ویژگیها را با وضعیت موجود شورا مطابقت دهیم.
ویژگیهای حوزه عمومی
▫️در جامعهشناسی مفهومی وجود دارد بهنام #حوزه_عمومی که به عقیده من هر شورایی که در امورات شهری تصمیم میگیرد میتواند یک #حوزه_عمومی باشد.
▫️حوزه عمومی مکانی است که افراد در آن به شیوه #عقلانی با یکدیگر به بحث میپردازند، هرکسی #آزادانه میتواند نظر خود را بگوید، این بحثها به #توافق منجر میشود و بحثها باز است و میتوان به آن رجوع کرد و این به آن معناست که همواره احتمال خطا وجود دارد.
▫️به عقیده من بحران شورا نتیجه یک نوع #خوددرستپنداری است. قطعیتی در نظر که به صاحب نظر اجازه میدهد در حوزه تصمیمگیری شهری حرف خود را کامل بپندارد و به اندازهای بحث را #حیثیتی کند که دیگر جرات پذیرش نظر مقابل را نداشته باشد و آن را به #کمآوردن تفسیر کند.
▫️این وضعیت میتواند دلایل مختلف داشته باشد که میخواهم به یک جنبه آن بپردازم و به اندازهی یک مرحله به عقب بیایم.
▫️ #شجاعت کمآوردن و پذیرش نظر جمع را باید از کجا آموخت؟
▫️میخواهم از این فرصت استفاده کنم و نقدی بر عملکرد خود و دوستان اصلاحطلبم داشته باشم.
▫️به وضوح میبینیم مفهوم حوزه عمومی با ویژگیهایی که ذکر شد، حتی در برخی چهرهها و احزاب سیاسی اصلاحطلب شهرستان بابل نیز وجود نداشته است، هرچند که در این ایام رو به ترمیم است.
▫️در روزی که قرار بود لیست شورا توسط جریان #اصلاحطلبی بابل تنظیم گردد، در جایی که بطور کامل باید مملو از ویژگیهای حوزه عمومی باشد، ما آمده بودیم تا نظر خود را بگوییم و نه نظر دیگران را بشنویم. همه خواستیم کم نیاوریم و در نهایت هرکسی کار خود را انجام داد و به هزار بهانه چنگ زدیم تا نپذیریم که در آن روز خاص نظرمان شایسته انتخاب نبود و باید به رای جمع تمکین کنیم. برخی یکدیگر را لابیگر نامیدیم، برخی به نام نهادهای مدنی و سمنها کار سیاسی خود را دنبال کردیم و برخی آشکار نظر جمع را کنار گذاشته و لیست فردی خود را تبلیغ کردیم.
▫️مشخص است سرنوشت چنین جمعی #شکست است حتی اگر لیستش در ظاهر برنده باشد! ما #جدلهای قبل از تصمیمگیری جمعی را بعد از اخذ تصمیم نیز ادامه دادیم و به این دلیل قدرت آموزش، مشاوره و #خیرخواهی برای اعضای منتخبمان را از خود سلب کردیم.
▫️کلیدواژه این است که ما فکر میکنیم آنقدر کامل هستیم که نباید #کم_بیاوریم.
▫️چرا ما چنین ویژگیهای فردی داریم بحث مفصلی است اما با چنین ویژگیهای فردی، وارد جمعهایی میشویم که لازمه آن پذیرش خطا است.
▫️به عقیده من بحران شورا فقط جنگ برای منافع مالی نیست، موضوع #حیثیتی شدن تصمیمگیری برای امر عمومی و شهری است، وضعیتی که تحمل فرد جهت پذیرش نظر اکثریت را به صفر میرساند و او برای #کمنیاوردن حتی حاضر است به روشهای غیراخلاقی چنگ بزند.
▫️حد مدارای ما سقفی کوتاه دارد و ما بسیار فراتر از آن برای یکدیگر خط و نشان میکشیم و این ویژگی یک یا چند نفر نیست.
▫️اقدام شجاعانه و قابل تقدیر مقامات امنیتی و قضایی در این مورد، بابل را به آیینهای تبدیل کرده است که میتواند این عیب را نشان دهد.
▫️این بحران در بابل در صورت دقت و تفکر ما، در درازمدت میتواند به ارتقای شهر ما کمک کند.
*دانشآموخته جامعهشناسی
پنجشنبه، ۱۰ آبان ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
دخترم در یکی از بهترین مدارس شهر درس میخواند...
آرامشی که خانه دوم ندارد!
✍ #علیرضا_فلاحتی
🔹یکی از مهمترین مولفههای زندگی اجتماعی #اعتماد است. اعتماد بین اعضای اجتماع و اعتماد اعضا به نهادهای آن. آموزش و پرورش به اندازهای میتواند در زندگی اجتماعی فرزندان ما موثر باشد که بدرستی #خانه_دوم نامیده شده است.
🔹من بهعنوان یک پدر باید به اندازهای به این خانه و مدیرانش اعتماد داشته باشم که ساعات حضور فرزندم در آنجا برایم همراه با آرامش باشد.
🔹اما تجربههای من در نقش یک پدر، مرا در ابتدا از روشهای آموزشی مایوس و اکنون بنیان اعتماد من به روشهای پرورشی این خانه را نیز لرزانده است. امیدوارم آنچه من تجربه کردهام در جاهای دیگر وجود نداشته باشد و این مشکل فقط برای همین مدرسه #خاص باشد.
🔹دختر کوچکم در یکی از بهترین مدارس ابتدایی دولتی این شهر درس میخواند اما برخی از کارکنان آن مدرسه آموزش ندیدهاند که این دختران کودک معصوم نقشی در مراودات مالی خانوادهشان ندارند و نباید نامشان را بهعنوان #بدهکار_مالی به مدرسه در مراسم صبحگاه خواند و یا آنها را تهدید به اینکار کرد. چیزی که من در یکی از مراسم صبحگاه شاهد آن بودم و بیچاره دختران کوچکی که آن روز را با استرس به کلاس رفتند.
🔹دختر کوچکم به یکی از بهترین مدارس دولتی این شهر میرود اما برخی از کارکنانش آموزش ندیدهاند که نباید هر روز با دختران کوچک معصوم که با #عروسکهایشان خداحافظی میکنند و به مدرسه میروند با زبان تهدید سخن گفت و کارنامهشان را گرو بدهی مالی پدرشان قرار داد.
🔹آن هم وجهی که پرداختش #داوطلبانه است و اجباری در آن نیست.
آیا میتوان با رفتار خلاف قانون به کودکان قانونمندی آموخت؟
🔹دختر کوچکم به یکی از بهترین مدارس دولتی این شهر میرود اما برخی از کارکنانش آموزش ندیدهاند که دختران کوچک #اختیاری در رفت و آمد خود به مدرسه ندارند و اگر تاخیری در ورود داشتهاند مربوط به والدین آنهاست. بهجای صحبت با والدین، آنها را در دم در دفتر مانند مجرمان نگه میدارند به گونهای که #استرس و #ترس از چهرهشان میبارد و میخواهند با این روش نظم و رفتار اجتماعی را به آنها آموزش دهند.
🔹آیا کسی بر ویژگیهای رفتاری و #سواد_اجتماعی کارکنان این نهاد مهم در شهر من نظارت می کند؟
🔹آیا کسی به غیر از کارنامه و میزان قبولی در تیزهوشان و... آسیب چنین رفتارهایی را بر روح فرزندانمان میسنجد؟
🔹اینها چیزهایی بود که من خود در اندک زمان حضورم در مدرسه دیدهام...
🔹آیا میتوان در آرامش چشمان خود را بست و گفت چنین روشهایی به ارتقا روحی و علمی فرزندم منجر میشود؟
🔹بیشک مدیران و کارکنان آموزش و پرورش از #دلسوزترین و پاکترین اقشار این کشورند. جا دارد تلاشی مضاعف برای پوشش این نقصها صورت گیرد تا فرزندم و فرزندانمان برای #تعطیلی مدرسه دعا نکنند...
یکشنبه، ۲۳ دی ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
آرامشی که خانه دوم ندارد!
✍ #علیرضا_فلاحتی
🔹یکی از مهمترین مولفههای زندگی اجتماعی #اعتماد است. اعتماد بین اعضای اجتماع و اعتماد اعضا به نهادهای آن. آموزش و پرورش به اندازهای میتواند در زندگی اجتماعی فرزندان ما موثر باشد که بدرستی #خانه_دوم نامیده شده است.
🔹من بهعنوان یک پدر باید به اندازهای به این خانه و مدیرانش اعتماد داشته باشم که ساعات حضور فرزندم در آنجا برایم همراه با آرامش باشد.
🔹اما تجربههای من در نقش یک پدر، مرا در ابتدا از روشهای آموزشی مایوس و اکنون بنیان اعتماد من به روشهای پرورشی این خانه را نیز لرزانده است. امیدوارم آنچه من تجربه کردهام در جاهای دیگر وجود نداشته باشد و این مشکل فقط برای همین مدرسه #خاص باشد.
🔹دختر کوچکم در یکی از بهترین مدارس ابتدایی دولتی این شهر درس میخواند اما برخی از کارکنان آن مدرسه آموزش ندیدهاند که این دختران کودک معصوم نقشی در مراودات مالی خانوادهشان ندارند و نباید نامشان را بهعنوان #بدهکار_مالی به مدرسه در مراسم صبحگاه خواند و یا آنها را تهدید به اینکار کرد. چیزی که من در یکی از مراسم صبحگاه شاهد آن بودم و بیچاره دختران کوچکی که آن روز را با استرس به کلاس رفتند.
🔹دختر کوچکم به یکی از بهترین مدارس دولتی این شهر میرود اما برخی از کارکنانش آموزش ندیدهاند که نباید هر روز با دختران کوچک معصوم که با #عروسکهایشان خداحافظی میکنند و به مدرسه میروند با زبان تهدید سخن گفت و کارنامهشان را گرو بدهی مالی پدرشان قرار داد.
🔹آن هم وجهی که پرداختش #داوطلبانه است و اجباری در آن نیست.
آیا میتوان با رفتار خلاف قانون به کودکان قانونمندی آموخت؟
🔹دختر کوچکم به یکی از بهترین مدارس دولتی این شهر میرود اما برخی از کارکنانش آموزش ندیدهاند که دختران کوچک #اختیاری در رفت و آمد خود به مدرسه ندارند و اگر تاخیری در ورود داشتهاند مربوط به والدین آنهاست. بهجای صحبت با والدین، آنها را در دم در دفتر مانند مجرمان نگه میدارند به گونهای که #استرس و #ترس از چهرهشان میبارد و میخواهند با این روش نظم و رفتار اجتماعی را به آنها آموزش دهند.
🔹آیا کسی بر ویژگیهای رفتاری و #سواد_اجتماعی کارکنان این نهاد مهم در شهر من نظارت می کند؟
🔹آیا کسی به غیر از کارنامه و میزان قبولی در تیزهوشان و... آسیب چنین رفتارهایی را بر روح فرزندانمان میسنجد؟
🔹اینها چیزهایی بود که من خود در اندک زمان حضورم در مدرسه دیدهام...
🔹آیا میتوان در آرامش چشمان خود را بست و گفت چنین روشهایی به ارتقا روحی و علمی فرزندم منجر میشود؟
🔹بیشک مدیران و کارکنان آموزش و پرورش از #دلسوزترین و پاکترین اقشار این کشورند. جا دارد تلاشی مضاعف برای پوشش این نقصها صورت گیرد تا فرزندم و فرزندانمان برای #تعطیلی مدرسه دعا نکنند...
یکشنبه، ۲۳ دی ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj