چیزهایی به ما آموخته بودی که از دست داده بودیم...
✍️ #محمد_یوسف‌زاده *
برای محمد عزیز!
دوست عزیزم نمی‌دونم اون لحظاتی که از تک تک پله‌های دانشکده بالا می‌رفتی تا برسی به اون پشت بام به چی فکر می‌کردی!
نمی‌دونم اون ثانیه‌ها و لحظات آخر زندگیت رو با چه حالی گذروندی!؟ نمی‌دونم پشت اون ... به چی فکر می‌کردی و چه جهانی در گذر بود؟
نمی‌دونم اون لحظه‌ای که کیفت رو گذاشتی لب پشت بام و آماده سقوط شدی به فکر پدر و مادرتم بودی یا نه؟!؟ اون چند ثانیه‌ای رو که از بالا به پایین نگاه می‌کردی چی دیدی؟ چه زود آینده تو دیدی؟ مگه چی دیدی که بریده بودی؟
نمی‌دونم ..... هرچی سوال بپرسم بی‌جوابه لعنت بر این روزگار لعنت به این دنیایی که تو رو از ما گرفت نفرین به نا امیدی!
ولی با این وجود همه اینا منتهی شد به از دست دادن تو رفیق!! عزیز جان تو چیزهایی رو به ما آموخته بودی که شاید کم رنگ شده بود یا از دست داده بودیم مثل «محبت»، «رفاقت»، «عشق»، «صبر» و «امید»!
محمد جان نمی‌دونم کدام فشار به تو باعث شده این کار رو بکنی و زندگی تو پایان بخشی ولی ما امروز حسرت خیلی چیزا رو می‌خوریم مثل از دست دادن یک #انسان! از دست دادن یک #نخبه یک #سرمایه!
امروز با از دست دادن تو یک جا جیگرم بد سوخت جایی که قرار بود با #دکتر_بیگ‌زاده کلاس داشته باشین ولی اشک‌های بچه‌هاتون مانع شد، دقیقا مثل اون حالی رو داشتم که تو کلاس دوم راهنمایی وقتی همکلاسیم #اسماعیل_مصیب‌پور رو از دست دادیم، داشتیم.
فقط می‌تونم بگم خدا به فریاد پدر و مادرت برسه خدا به همه خانواده‌ات و ما صبر بده.
پی‌نوشت:
۱- برای شادی روح محمد عزیز حمد و سوره‌ای قرائت نماییم
۲- وجود #روانشناس در هر دانشکده‌ای لازم و ضروری هست، شاید اگر بود الان چنین حالی نداشتیم و محمد پیش ما بود!
*دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی تهران
دوشنبه، ۸ آبان ۹۶.
«کانال اطلاع‌رسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
✍️ #محمد_یوسف‌زاده *
برای محمد عزیز!
دوست عزیزم نمی‌دونم اون لحظاتی که از تک تک پله‌های دانشکده بالا می‌رفتی تا برسی به اون پشت بام به چی فکر می‌کردی!
نمی‌دونم اون ثانیه‌ها و لحظات آخر زندگیت رو با چه حالی گذروندی!؟ نمی‌دونم پشت اون ... به چی فکر می‌کردی و چه جهانی در گذر بود؟
نمی‌دونم اون لحظه‌ای که کیفت رو گذاشتی لب پشت بام و آماده سقوط شدی به فکر پدر و مادرتم بودی یا نه؟!؟ اون چند ثانیه‌ای رو که از بالا به پایین نگاه می‌کردی چی دیدی؟ چه زود آینده تو دیدی؟ مگه چی دیدی که بریده بودی؟
نمی‌دونم ..... هرچی سوال بپرسم بی‌جوابه لعنت بر این روزگار لعنت به این دنیایی که تو رو از ما گرفت نفرین به نا امیدی!
ولی با این وجود همه اینا منتهی شد به از دست دادن تو رفیق!! عزیز جان تو چیزهایی رو به ما آموخته بودی که شاید کم رنگ شده بود یا از دست داده بودیم مثل «محبت»، «رفاقت»، «عشق»، «صبر» و «امید»!
محمد جان نمی‌دونم کدام فشار به تو باعث شده این کار رو بکنی و زندگی تو پایان بخشی ولی ما امروز حسرت خیلی چیزا رو می‌خوریم مثل از دست دادن یک #انسان! از دست دادن یک #نخبه یک #سرمایه!
امروز با از دست دادن تو یک جا جیگرم بد سوخت جایی که قرار بود با #دکتر_بیگ‌زاده کلاس داشته باشین ولی اشک‌های بچه‌هاتون مانع شد، دقیقا مثل اون حالی رو داشتم که تو کلاس دوم راهنمایی وقتی همکلاسیم #اسماعیل_مصیب‌پور رو از دست دادیم، داشتیم.
فقط می‌تونم بگم خدا به فریاد پدر و مادرت برسه خدا به همه خانواده‌ات و ما صبر بده.
پی‌نوشت:
۱- برای شادی روح محمد عزیز حمد و سوره‌ای قرائت نماییم
۲- وجود #روانشناس در هر دانشکده‌ای لازم و ضروری هست، شاید اگر بود الان چنین حالی نداشتیم و محمد پیش ما بود!
*دانشجوی کارشناسی ارشد حقوق عمومی دانشگاه شهید بهشتی تهران
دوشنبه، ۸ آبان ۹۶.
«کانال اطلاع‌رسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
