شاعر، ترانهسرا و خواننده مازندرانی:
جای طنز در شعر و ترانهی مازندرانی خالی است
#داوود_کیاقاسمی در گفتوگو با #مازندنومه و #همشهریآنلاین:
🔹ریشه طنز در موسیقی ایرانی بسیار طولانی است. از موسیقی مطربی و تختحوضی و ضربی گرفته تا موسیقی کافهای و فیلمفارسی مسیری را طی کرد. اما در مازندرانی چندان موسیقی طنز نداشتیم، مگر موسیقی کوچهبازاری که گاهی خوانده و شنیده میشد.
🔹من با بزرگان موسیقی مازندران از سالهای آغازین جوانی مصاحبت و مجالست داشتم. با استاد محسنپور و برخی دیگر از بزرگان موسیقی مازندران مدتها در ارتباط بودم. در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ که آلبومهای «اِفتاب تِه» و «اِسّاره سو»، «بِهار مونا»، «شوار» و «بهارانه» منتشر شدند خیلی خوب بودند، اما موسیقی سنتی مازندران کم کم به تکرار افتاد. حتی با تمام احترامی که برای استاد محسنپور قائلم و بیگمان زحمات زیادی برای موسیقی مازندران کشید، آن اواخر به سمت تکرار حرکت کرد. نه تنها موزیسینها، بلکه شاعران ما نیز به همین سمت پیش رفتند. تمام مضامین و حرفها تکراری شدند. در واقع، در دهه ۶۰ حرفها و ملودیها جذاب و جدید بودند، اما رفته رفته تکراری شدند. به همین دلیل مخاطب کم کم به چند ترانه قدیمی پاپ مازندرانی رجوع کرد و بعد هم سراغ موسیقیهای جدید پاپ مازندرانی رفت.
🔹سعی کردم در کنار خلق آثار سنتی که دوستانِ اهل موسیقی میخواستند، آثار جدیدتری هم ارائه کنم؛ برای مثال، قطعه «لالایی برای شهید» که در آلبوم «بهار وا» با تنظیم «فضلالله دهقان» و خوانندگی «اکبر رستگار» منتشر شده یک کار سنتی است، اما کارهایی که برای خانم «فاطمه مهلبان» سرودم، کارهای جدید و جوانپسند است. گرایش من به سمت ترانههای طنز هم از این نیاز درونی به تجربه کردنِ فضاهای تازه و متفاوت حاصل شد.
* یکی از دیدگاههای شما اصلاح اشعار بومی فولکلور است. در آثار مختلفی نیز این کار را انجام دادید. دلیلتان چیست؟
🔹شعر و ترانه در موسیقی قرار است مفهومی را در یک ساختار منسجم و با یک زبان هنری به مخاطب انتقال بدهد. اما گاهی در اشعار فولکمان با ساختار و ترکیبی روبرو میشویم که انسجام لازم را ندارد و گاه حتی صدر و ذیلش با هم تناقض دارند؛ مثلاً در ترانه «تِه مَله سنگتراشون» از آثار ماندگار زندهیاد احمد بختیاری میخوانیم:
تِمومِ مَله رِه مِن بَزومه پا (تمام محل را برای پیدا کردنت زیر پا گذاشتم)
دیگِر نمبه تِه مله (دیگر به محلهات نمیآیم)
🔹تناقضش در این است که از یک سو خواننده به محله معشوقهاش میرود و کوچهکوچهاش را میگردد و از سوی دیگر، به او میگوید دیگر به محلهات نمیآیم! بیشتر ابیاتی که در این ترانه خوانده میشود، نسبتی با این گوشواره ندارد. من تحلیلی به این شکل بر این ترانهی قدیمی صورت دادم و به این نتیجه رسیدم که این گوشوارهی «دیگِر نمبه تِه مله» باید معنای جملات قبلی را تکمیل کند، نه آن که با آنها معارض باشد.
* با هنرمندان موسیقی پاپ مازندرانی نیز همکاری میکنید؟
🔹بله، در حال حاضر تمام دلمشغولی موسیقایی من فعالیت در عرصه موسیقی پاپ مازندرانی است، به ویژه کارهایی که برای خانم «فاطمه مهلبان» با تنظیم دوست خوبم، «بنیامین عمران»، انجام میدهم. کارهای زیاد و خوبی آماده انتشار داریم. غیر از این کارها، خودم هم وارد عرصه خوانندگی شدهام. اساساً امروزه ترجیح من این است که کارهایی که شعر و ملودیشان را خودم ساختهام، خودم بخوانم.
* قصه گرایش شما به کار طنز در شعر مازندرانی چیست؟
🔹ریشه طنز در موسیقی ایرانی بسیار طولانی است. از موسیقی مطربی و تختحوضی و ضربی گرفته تا موسیقی کافهای و فیلمفارسی مسیری را طی کرد. اما در مازندرانی چندان موسیقی طنز نداشتیم، مگر موسیقی کوچهبازاری که گاهی خوانده و شنیده میشد. ما موزیکهای فولکلور متعددی داشتیم که من روی آنها خیلی تحقیق کردم؛ مثلاً زنان در عروسیها هنگام سنت «عاروس حموم» (به حمام بردن عروس) و «عاروس بساتن» (آرایش کردن عروس) میخواندند:
تِه گِتی مِن سوسوس نوومه / ایشالاره
احمدِ (نام فرضیِ داماد) عاروس نوومه / ایشالاره
بَدی تِِرِه سوسوس هاکردمی / ایشالاره
احمدِ عاروس هاکردمی / ایشالاره
تِه گتی من درزِن نوومه / ایشالاره
زینتِ (نام فرضی خواهرِ داماد) برارزن نوومه / ایشالاره
بَدی تِرِه درزِن هاکردمی / ایشالاره
زینتِ برارزن هاکردمی / ایشالاره...
📎لینک متن کامل گفتوگو در مازندنومه:
http://yon.ir/9BiJd
📎لینک متن خلاصه گفتوگو در همشهریآنلاین:
http://yon.ir/5XNpi
یکشنبه، ۱۶ تیر ۹۸.
@BabolShahreBaharNarenj
جای طنز در شعر و ترانهی مازندرانی خالی است
#داوود_کیاقاسمی در گفتوگو با #مازندنومه و #همشهریآنلاین:
🔹ریشه طنز در موسیقی ایرانی بسیار طولانی است. از موسیقی مطربی و تختحوضی و ضربی گرفته تا موسیقی کافهای و فیلمفارسی مسیری را طی کرد. اما در مازندرانی چندان موسیقی طنز نداشتیم، مگر موسیقی کوچهبازاری که گاهی خوانده و شنیده میشد.
🔹من با بزرگان موسیقی مازندران از سالهای آغازین جوانی مصاحبت و مجالست داشتم. با استاد محسنپور و برخی دیگر از بزرگان موسیقی مازندران مدتها در ارتباط بودم. در دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ که آلبومهای «اِفتاب تِه» و «اِسّاره سو»، «بِهار مونا»، «شوار» و «بهارانه» منتشر شدند خیلی خوب بودند، اما موسیقی سنتی مازندران کم کم به تکرار افتاد. حتی با تمام احترامی که برای استاد محسنپور قائلم و بیگمان زحمات زیادی برای موسیقی مازندران کشید، آن اواخر به سمت تکرار حرکت کرد. نه تنها موزیسینها، بلکه شاعران ما نیز به همین سمت پیش رفتند. تمام مضامین و حرفها تکراری شدند. در واقع، در دهه ۶۰ حرفها و ملودیها جذاب و جدید بودند، اما رفته رفته تکراری شدند. به همین دلیل مخاطب کم کم به چند ترانه قدیمی پاپ مازندرانی رجوع کرد و بعد هم سراغ موسیقیهای جدید پاپ مازندرانی رفت.
🔹سعی کردم در کنار خلق آثار سنتی که دوستانِ اهل موسیقی میخواستند، آثار جدیدتری هم ارائه کنم؛ برای مثال، قطعه «لالایی برای شهید» که در آلبوم «بهار وا» با تنظیم «فضلالله دهقان» و خوانندگی «اکبر رستگار» منتشر شده یک کار سنتی است، اما کارهایی که برای خانم «فاطمه مهلبان» سرودم، کارهای جدید و جوانپسند است. گرایش من به سمت ترانههای طنز هم از این نیاز درونی به تجربه کردنِ فضاهای تازه و متفاوت حاصل شد.
* یکی از دیدگاههای شما اصلاح اشعار بومی فولکلور است. در آثار مختلفی نیز این کار را انجام دادید. دلیلتان چیست؟
🔹شعر و ترانه در موسیقی قرار است مفهومی را در یک ساختار منسجم و با یک زبان هنری به مخاطب انتقال بدهد. اما گاهی در اشعار فولکمان با ساختار و ترکیبی روبرو میشویم که انسجام لازم را ندارد و گاه حتی صدر و ذیلش با هم تناقض دارند؛ مثلاً در ترانه «تِه مَله سنگتراشون» از آثار ماندگار زندهیاد احمد بختیاری میخوانیم:
تِمومِ مَله رِه مِن بَزومه پا (تمام محل را برای پیدا کردنت زیر پا گذاشتم)
دیگِر نمبه تِه مله (دیگر به محلهات نمیآیم)
🔹تناقضش در این است که از یک سو خواننده به محله معشوقهاش میرود و کوچهکوچهاش را میگردد و از سوی دیگر، به او میگوید دیگر به محلهات نمیآیم! بیشتر ابیاتی که در این ترانه خوانده میشود، نسبتی با این گوشواره ندارد. من تحلیلی به این شکل بر این ترانهی قدیمی صورت دادم و به این نتیجه رسیدم که این گوشوارهی «دیگِر نمبه تِه مله» باید معنای جملات قبلی را تکمیل کند، نه آن که با آنها معارض باشد.
* با هنرمندان موسیقی پاپ مازندرانی نیز همکاری میکنید؟
🔹بله، در حال حاضر تمام دلمشغولی موسیقایی من فعالیت در عرصه موسیقی پاپ مازندرانی است، به ویژه کارهایی که برای خانم «فاطمه مهلبان» با تنظیم دوست خوبم، «بنیامین عمران»، انجام میدهم. کارهای زیاد و خوبی آماده انتشار داریم. غیر از این کارها، خودم هم وارد عرصه خوانندگی شدهام. اساساً امروزه ترجیح من این است که کارهایی که شعر و ملودیشان را خودم ساختهام، خودم بخوانم.
* قصه گرایش شما به کار طنز در شعر مازندرانی چیست؟
🔹ریشه طنز در موسیقی ایرانی بسیار طولانی است. از موسیقی مطربی و تختحوضی و ضربی گرفته تا موسیقی کافهای و فیلمفارسی مسیری را طی کرد. اما در مازندرانی چندان موسیقی طنز نداشتیم، مگر موسیقی کوچهبازاری که گاهی خوانده و شنیده میشد. ما موزیکهای فولکلور متعددی داشتیم که من روی آنها خیلی تحقیق کردم؛ مثلاً زنان در عروسیها هنگام سنت «عاروس حموم» (به حمام بردن عروس) و «عاروس بساتن» (آرایش کردن عروس) میخواندند:
تِه گِتی مِن سوسوس نوومه / ایشالاره
احمدِ (نام فرضیِ داماد) عاروس نوومه / ایشالاره
بَدی تِِرِه سوسوس هاکردمی / ایشالاره
احمدِ عاروس هاکردمی / ایشالاره
تِه گتی من درزِن نوومه / ایشالاره
زینتِ (نام فرضی خواهرِ داماد) برارزن نوومه / ایشالاره
بَدی تِرِه درزِن هاکردمی / ایشالاره
زینتِ برارزن هاکردمی / ایشالاره...
📎لینک متن کامل گفتوگو در مازندنومه:
http://yon.ir/9BiJd
📎لینک متن خلاصه گفتوگو در همشهریآنلاین:
http://yon.ir/5XNpi
یکشنبه، ۱۶ تیر ۹۸.
@BabolShahreBaharNarenj