کانال بابل شهر بهار نارنج
29.7K subscribers
172K photos
36.7K videos
418 files
27.1K links
تازه‌ترین خبرهای بابل، از سواحل دریای کاسپین تا ارتفاعات البرز
کد شامد:
۱-۳-۶۱-۱۳۷۲-۱-۱
ارسال عکس، خبر و ارتباط با ادمین:
@ShahreBaharNarenj

تبلیغات:
@BabolAds

اینستاگرام:
instagram.com/babolshahrebaharnarenj
https://eitaa.com/babolshahrebaharnarenj
Download Telegram
💠💠💠 سخت‌گیری و تعصب، تا کجا؟!


◀️ به عنوان یک آملی وقتی مطلبِ آن دیگر آملی را خواندم، از شرم سر به زیر انداختم و بسیار تأسف خوردم

◀️ به خاطر تعصبات نخ‌نمای همشهری‌ام از شهروندان فهیم و فرهیخته بابلی پوزش می‌طلبم

◀️ مازندران در شرایطِ بسیار بدی از چنددلی و واگرایی قرار دارد و سرزمین تاریخی‌اش دارد به تاراج سودجویان و زمین‌خوارانِ غریبه می‌رود و همه در خواب فرو رفته‌اند

◀️ به جای تخم تفرقه و نفاق، نهال دوستی بکاریم



* #داوود_کیاقاسمی

صفحه (1)

چند شب پیش برنامه‌ای در #شبکه_مستند سیمای جمهوری اسلامی پخش شد به نامِ #همسفر که به شهر #بابل اختصاص داشت. در این برنامه، #شهردار محترم بابل، جناب #بیژنی، در مقام معرفی شهر بابل نقبی به تاریخ زد و نکاتی را در خصوص پیشینه‌ی تاریخی این شهر گفت. اما به قول ما مازندرانی‌ها انگار این مرد محترم حرف نزد و کور شیطان حرف زد! ناگهان یک شهروند آملی، بی‌آن‌که شهردار بابل جسارتی به #آمل کرده باشد، دست به قلم شد و تا پایان همان شب مطلبی تند و پرخاش‌گرانه علیه شهردار و شهر بابل نگاشت و در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی پراکند و بدین ترتیب به تکلیف شرعی و قانونی خود عمل کرد!

صرف نظر از دقت یا عدم دقت شهردار محترم بابل در بیان آن نکات تاریخی و اغراق‌آمیز بودن یا نبودن بیاناتش، من به عنوان یک آملی وقتی مطلبِ آن دیگر آملی را خواندم، از شرم سر به زیر انداختم و بسیار تأسف خوردم. به هیچ رو قابل درک نیست که تعصب و تنشِ نویسنده‌ی این مطلب ناشی از چیست. در جزء‌جزء مطلب ایشان عصبیتی موج می‌زند که هیچ مبنای منطقی و عقلانی ندارد و صِرفن برآمده از هیجانات آنی و تعصبات شهری‌گری‌ست، که مثَلَن آمل چنین و چنان است و بابل فلان و فلان.

جای بسی تعجب است که نویسنده‌ی محترم، شهردار بابل و تاریخ‌نگاران بابلی را دچار عصبیت قبیله‌ای می‌داند، در حالی که ظاهرن خودش بیش‌تر گرفتار این عصبیت است! قابل درک نیست که چطور ایشان بلافاصله بعدِ اتمام آن برنامه‌ی تلویزیونی، چند ساعت از وقت عزیزش را گرفت تا چنین چیزهایی بنویسد و آخر کار، به تمام اندیشمندان و پژوهشگرانِ مازندرانی اذنِ جهادِ علمی علیه بابل بدهد! می‌توان به سادگی تصور کرد که چطور هنگام نوشتن، دستش از فرط عصبیت و تنِش می‌لرزید. اما حیف که تمام جد و جهدش در نوشتن این مطلب برای هیچ بود، برای هیچ و هیچ اندر هیچ... می‌گوید و از قضا به ضِرس قاطع تأکید می‌کند که در هیچ منبعی، از #مامطیر و #بارفروش نامی به میان نیامده است. روشن نیست ایشان از کدام منبع می‌گوید! نکند به دنبال منبع آب گشته است!

آدم دلش برای ایشان به خاطر این همه تعصباتِ بی‌مبنا و استدلالات نادرست می‌سوزد! می‌گوید: "به مدد #رضا_شاه_پهلوی، نامش بابل شده است." باز هم قابل درک نیست که تغییر نام یک شهر، از بارفروش به بابل، چه کار سختی‌ست که نیاز به مدد کسی داشته باشد! این نوع استدلالِ تاریخی بیش‌تر به نگاه همشهری دیگر ما، جناب #خسرو_معتضد، در روایتِ خودخواسته‌ی تاریخ شباهت دارد. شاید این هم نوعی نگرش به موضوعات تاریخی‌ست که افتخارِ ابتکارش را باید به نام ما آملی‌ها رقم زد!

نویسنده حتا پا جای پای حقوقدان‌ها می‌گذارد و شهردار بابل و صدا و سیما را مستحق پیگرد قانونی می داند. معلوم نیست چنین جرمی را از کدام بساطِ شانسی فروشی کشف کرده است!!

در مورد مازندرانِ #شاهنامه هم اظهار نظری کرده و روی هوا نتیجه گرفته است که چون بابل تاریخ ندارد، یک تاریخدان بابلی خواسته زیرآبِ کل مازندران را بزند تا بابل با آمل و #ساری برابر شود! روشن نیست این دستگاهِ نیت‌خوان را ایشان از کجا پیدا کرده است؟ اساسن یک نظر جدی مدت‌هاست در مورد مازندرانِ شاهنامه وجود دارد که صَرف نظر از درستی یا نادرستی آن، از دیدگاه علمی طرفداران خود را پیدا کرده است. البته بنده خود این نظر را بنا به دلایل عینی و واقعی قبول ندارم، اما به خود اجازه نمی‌دهم با نیت‌خوانیِ غیرمنطقی، نظریه‌پردازانش را به انواع اتهام‌ها متصف کنم. در فضای علمی، موضوعات مختلفی مطرح می‌شود و رشد و توسعه‌ی علمی نیز در اثر همین تبادل و تضارب آرا اتفاق می‌افتد؛ و اگر قرار باشد به خاطر بیان هر نظری این‌گونه به هم بتازیم، دیگر کار علم و عالِم با کرام‌الکاتبین خواهد بود!


ادامه در صفحه 2 👇


* #استادیار_حقوق #دانشگاه_شمال، #شاعر و #نویسنده


✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاع‌رسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
💠💠💠 سخت‌گیری و تعصب، تا کجا؟!


◀️ به عنوان یک آملی وقتی مطلبِ آن دیگر آملی را خواندم، از شرم سر به زیر انداختم و بسیار تأسف خوردم

◀️ به خاطر تعصبات نخ‌نمای همشهری‌ام از شهروندان فهیم و فرهیخته بابلی پوزش می‌طلبم

◀️ مازندران در شرایطِ بسیار بدی از چنددلی و واگرایی قرار دارد و سرزمین تاریخی‌اش دارد به تاراج سودجویان و زمین‌خوارانِ غریبه می‌رود و همه در خواب فرو رفته‌اند

◀️ به جای تخم تفرقه و نفاق، نهال دوستی بکاریم



* #داوود_کیاقاسمی

صفحه (2)

شهردار محترم بابل اثبات شیء کرد، نه نفی ماعَدا؛ به آمل و ساری و سابقه تاریخی‌شان جسارتی نکرد. نگفت که بابل از آن‌ها مهم‌تر است و سابقه‌دارتر. فقط گفت که این شهر چنین سابقه‌ای دارد. بیچاره خودش هم گفت #بارفروش_ده؛ یعنی، پیش از آن که در دوره‌ی #صفویه، بارفروشِ بخت برگشته شهر شود، ده بود؛ دهی که در گذشته‌های دور نامش #مه_میترا بود و #اعراب #مامطیرش کردند و از زمان رضاشاه هم بابل شد. پس ایشان فقط پیشینه‌ی تاریخی این شهر را از ابتدا مورد به مورد نقل کردند. این موضوع کجایش ایراد دارد؟ اصلن حتا اگر به غلط فرض کنیم که هیچ نامی از مامطیر در اسناد تاریخی نیامده، تصور وجود تمدن انسانی در این منطقه هرگز دور از واقعیت نیست. سراسر مازندران، نه فقط بابل، سابقه تمدن چندهزار ساله دارد. تک تک روستاهای #دشت_سر و #دابو ی آمل را، که وصل به شهرستان بابل است، قدم به قدم اگر واکاوی کنید، آثار باستانی زیادی پیدا می‌شود. بابل، کنار یک رود بزرگ بوده و با توجه به این که جمعیت‌های انسانیِ قدیم در کنار رودها مستقر می‌شدند، می‌توان به سادگی تصور کرد که در کنار #رود_بابل نیز حتمن تمدنی، هرچند کوچک، وجود داشت. حالا اسم آن مهم نیست که چه بوده باشد؛ مِه‌میترا، بارفروش، بابل، #بهار_نارنج یا هر چیز دیگر.

بهار نارنج هم لقبی ست که افزون بیست سال پیش با نگارش کتابی در این زمینه روی این شهر گذاشته شد. البته روشن است که تمام شهرهای مازندران، از #شهسوار تا #بهشهر، سرشار از عطر بهار نارنج است، ولی قرار نیست همه لقب‌شان بهارنارنج شود. اگر خیلی واجب است هر شهری لقبی داشته باشد -که نیست- دیگران بروند لقب دیگری پیدا کنند. آمل #هزار_سنگر لقب دارد و می‌تواند لقب #شهر_آرش را هم برگزیند که می‌گویند از #دماوندکوه در اطراف آمل تیر معروفش را پرتاب کرد؛ یا حتا می‌تواند #شهر_تفسیر_قرآن خوانده شود؛ چرا که اولین مفسر جدی قرآن، #محمد_جریر_طبری، از آمل بوده و هنوز هم شجره‌ی طیبه‌ی تفسیر قرآن در این شهر، برگ و بار انبوه دارد و آخرین مفسر بزرگِ در حالِ حیات، #آیت_الله_جوادی، نیز که شیوه‌ی خاصی در تفسیر (تفسیر موضوعی) بنا نهاده، آملی ست. ساری هم می‌تواند لقب #شهر_مازیار یا هر چیز دیگر را که خود صلاح می‌بیند برگزیند، بگذریم.

بنده به عنوان یک آملیِ دوستدار سرتاسر مازندران، از تمام شهروندان فهیم و فرهیخته ی بابلی پوزش می‌طلبم اگر یک تن از همشهریانم بنا به تعصباتِ نخ‌نمای شهری و شاید حتا تجربیاتِ خاصِ شخصی، مستقیم یا غیرمستقیم، به بابل و بابلی‌های عزیز جسارتی روا داشت؛ و بدانند که بی‌تردید این نظر تمام آملی‌ها نیست و مردم فرهیخته‌ی آمل، نظر ستیزه‌جویانه‌ای از این دست نسبت به هیچ مردمی از هیچ شهری ندارند.

بیاییم به جای تخم تفرقه و نفاق، نهال دوستی بکاریم. مازندران در شرایطِ بسیار بدی از چنددلی و واگرایی قرار دارد و سرزمین تاریخی‌اش دارد به تاراج سودجویان و زمین‌خوارانِ غریبه می رود و همه در خواب فرو رفته‌اند. خشتک تنبان ما در رفته و ما بیچاره‌ها به بند تنبان چسبیده‌ایم! بیاییم در سایه‌ی همدلی و همگراییِ جمعی، به دور از تعصباتِ مخرب شهری، فکری به حال این بیمارِ در حالِ احتضار کنیم. بیاییم دست در دست هم، طرحی نو دراندازیم و مازندران عزیز خود را بسازیم.

یا علی مددی


* #استادیار_حقوق #دانشگاه_شمال، #شاعر و #نویسنده


✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاع‌رسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj