دیدار همکلاسیهای دبیرستان غفاری بابل پس از 25 سال در خانه #نیما_یوشیج
#یوش، #بلده، #نور
آدینه، 22 مرداد 95.
@babolname
@BabolShahreBaharNarenj
#یوش، #بلده، #نور
آدینه، 22 مرداد 95.
@babolname
@BabolShahreBaharNarenj
تو را من چشم در راهم...
عینک #نیما_یوشیج در #موزه_نیما
#یوش، #بلده، #نور
عکس: #جواد_بیژنی
دوشنبه، 10 آبان 95.
@BabolShahreBaharNarenj
عینک #نیما_یوشیج در #موزه_نیما
#یوش، #بلده، #نور
عکس: #جواد_بیژنی
دوشنبه، 10 آبان 95.
@BabolShahreBaharNarenj
21 آبان
زادروز #نیما_یوشیج
پدر شعر نوی پارسی:
#بارفروش (بابل) شهر نیست
دیوان شعر است
بارها میل داشتم یک شهر شاعرانه پیدا کنم
این دست مطابق دلخواه من...
شنبه، 22 آبان 95.
@BabolShahreBaharNarenj
زادروز #نیما_یوشیج
پدر شعر نوی پارسی:
#بارفروش (بابل) شهر نیست
دیوان شعر است
بارها میل داشتم یک شهر شاعرانه پیدا کنم
این دست مطابق دلخواه من...
شنبه، 22 آبان 95.
@BabolShahreBaharNarenj
💠موزههای کشور ۲۱ بهمن رایگان است
به مناسبت گرامیداشت #دهه_فجر، پنجشنبه ۲۱ بهمن ماه بازدید از تمام #آثار، #موزهها و #اماکن تاریخی و گردشگری استان رایگان است.
موزههای مازندران:
#موزه_بابل
خانهموزه #مکرمه_قنبری بابل
موزه تاریخ #ساری
موزه مردمشناسی #آلاشت
موزه تاریخ #آمل
#موزه_شهدای آمل
خانه موزه #نیما_یوشیج یوش #نور
موزه مردمشناسی #کندلوس #نوشهر
موزه مردمشناسی #برسه_تنکابن
کاخ موزه #رامسر
موزه مردمشناسی شمال #رامسر
چهارشنبه، ۲۰ بهمن ۹۵
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
به مناسبت گرامیداشت #دهه_فجر، پنجشنبه ۲۱ بهمن ماه بازدید از تمام #آثار، #موزهها و #اماکن تاریخی و گردشگری استان رایگان است.
موزههای مازندران:
#موزه_بابل
خانهموزه #مکرمه_قنبری بابل
موزه تاریخ #ساری
موزه مردمشناسی #آلاشت
موزه تاریخ #آمل
#موزه_شهدای آمل
خانه موزه #نیما_یوشیج یوش #نور
موزه مردمشناسی #کندلوس #نوشهر
موزه مردمشناسی #برسه_تنکابن
کاخ موزه #رامسر
موزه مردمشناسی شمال #رامسر
چهارشنبه، ۲۰ بهمن ۹۵
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
بانگ چوپانان، صدای های های
بانگ زنگ گوسفندان، بانگ نای
زندگی در شهر فرساید مرا
جان فدای مردم جنگلنشین
#نیما_یوشیج
#چالرز #بندپی_شرقی بابل
عکس: #مینا_براری_تاری
۳شهریور ۹۶
@BabolShahreBaharNarenj
بانگ زنگ گوسفندان، بانگ نای
زندگی در شهر فرساید مرا
جان فدای مردم جنگلنشین
#نیما_یوشیج
#چالرز #بندپی_شرقی بابل
عکس: #مینا_براری_تاری
۳شهریور ۹۶
@BabolShahreBaharNarenj
دلم یک باغ پر نارنج
دلم آرامش ِتُرد وُ لطیف ِصبح شالیزار
میخواهد...
#نیما_یوشیج
شالیزار
کشت دوم
#قادیکلا، #لالهآباد، بابل.
عکس: #میلاد_حبیبپور
آدینه، ۱۷ شهریور ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
دلم آرامش ِتُرد وُ لطیف ِصبح شالیزار
میخواهد...
#نیما_یوشیج
شالیزار
کشت دوم
#قادیکلا، #لالهآباد، بابل.
عکس: #میلاد_حبیبپور
آدینه، ۱۷ شهریور ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
من چهرهام گرفته
من قایقم نشسته به خشکی!
من از برای راه خلاص خود و شما
فریاد میزنم!
#نیما_یوشیج
#شیاده ، #بندپی_غربی، بابل
عکس: #محمد_حیدرزاده
آدینه، ۲۴ شهریور ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
من قایقم نشسته به خشکی!
من از برای راه خلاص خود و شما
فریاد میزنم!
#نیما_یوشیج
#شیاده ، #بندپی_غربی، بابل
عکس: #محمد_حیدرزاده
آدینه، ۲۴ شهریور ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
۲۱ آبان، زادروز نیما یوشیج
🍁🍂تو را من چشم در راهم
تو را من چشم در راهم شباهنگام
که میگیرند در شاخ تلاجن سایهها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
تو را من چشم در راهم
شباهنگام، در آن دم که بر جا درهها چون مردهماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمیکاهم
تو را من چشم در راهم
#نیما_یوشیج
🎶آواز: #شهرام_ناظری
شنبه، ۲۰ آبان ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
🍁🍂تو را من چشم در راهم
تو را من چشم در راهم شباهنگام
که میگیرند در شاخ تلاجن سایهها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
تو را من چشم در راهم
شباهنگام، در آن دم که بر جا درهها چون مردهماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمیکاهم
تو را من چشم در راهم
#نیما_یوشیج
🎶آواز: #شهرام_ناظری
شنبه، ۲۰ آبان ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
دیریست نعره میکشد از بیشهی خموش
کککی که مانده گم
از چشمها نهفته پریوار
زندان بر او شده است علفزار
#نیما_یوشیج
عکس: #سید_رسول_هادیپور
یکشنبه، ۲۱ آبان ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
کککی که مانده گم
از چشمها نهفته پریوار
زندان بر او شده است علفزار
#نیما_یوشیج
عکس: #سید_رسول_هادیپور
یکشنبه، ۲۱ آبان ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
سایه تخریب روی خانه پدر شعر نو
🔹خانه #نیما_یوشیج که مدتها محل رفت و آمد بزرگان ادبیات ایران از جمله احمد شاملو، جلال آلاحمد و... بود، به گفته معاون سازمان #میراث_فرهنگی استان تهران از فهرست #آثار_ملی خارج شده و احتمالا بهزودی تخریب میشود تا شاید به جای آن برجی بزرگ در محله #دزاشیب تهران از زمین سر برآورد.
🔹 اخیرا مالکان خانه نیما، به #دیوان_عدالت_اداری شکایت کردهاند مبنی بر اینکه هیچ سند و مدرکی در خصوص اینکه این خانه متعلق به نیمایوشیج است، وجود ندارد. #دادگاه هم بهرغم دفاعیات سازمان میراث فرهنگی، متاسفانه به درخواست مالکان رای مثبت داده است.
🔹این در شرایطی است که شواهد بسیاری وجود دارد که نشان میدهد خانه دزاشیب متعلق به بنیانگذار شعر نوین ایران نیما یوشیج است./فارس
پنجشنبه، ۲۱ دی ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
🔹خانه #نیما_یوشیج که مدتها محل رفت و آمد بزرگان ادبیات ایران از جمله احمد شاملو، جلال آلاحمد و... بود، به گفته معاون سازمان #میراث_فرهنگی استان تهران از فهرست #آثار_ملی خارج شده و احتمالا بهزودی تخریب میشود تا شاید به جای آن برجی بزرگ در محله #دزاشیب تهران از زمین سر برآورد.
🔹 اخیرا مالکان خانه نیما، به #دیوان_عدالت_اداری شکایت کردهاند مبنی بر اینکه هیچ سند و مدرکی در خصوص اینکه این خانه متعلق به نیمایوشیج است، وجود ندارد. #دادگاه هم بهرغم دفاعیات سازمان میراث فرهنگی، متاسفانه به درخواست مالکان رای مثبت داده است.
🔹این در شرایطی است که شواهد بسیاری وجود دارد که نشان میدهد خانه دزاشیب متعلق به بنیانگذار شعر نوین ایران نیما یوشیج است./فارس
پنجشنبه، ۲۱ دی ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
نامه رییس مجمع نمایندگان استان به رییسجمهور: با خرید خانه نیما از تخریب آن جلوگیری کنید
برادر گرامی جناب آقای دکتر #حسن_روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام؛
موضوع: خرید خانه نیما یوشیج
به استحضار میرساند که #نیما_یوشیج از اهالی روستای #یوش مازندران به عنوان پدر شعر نوین ایران، جایگاه رفیعی در شعر و ادبیات معاصر داشته و نام ایشان در لیست مشاهیر جهان قرار گرفته است. خانهی مسکونی نیما در منطقه #تجریش و کوچه #دزاشیب تهران در اختیار مالک خصوصی قرار داشته و علیرغم خروج از ثبت ملی توسط دیوان عدالت اداری، مجدداً به ثبت ملی رسیده است. همجواری #خانه_نیما_یوشیج با خانه #جلال_آلاحمد و #سیمین_دانشور موجب می شود تا این منطقه به عنوان قطب گردشگری فرهنگی – ادبی مطرح شده و با ایجاد خانه – موزه شعر معاصر می توانیم رسالت فرهنگی خود را در ارجگذاری نسبت به مفاخر به انجام برسانیم.
لذا درخواست میشود تا با دستور حضرتعالی نسبت به خرید این خانه و جلوگیری از تخریب آن اقدام شود و یکی از مهمترین ظرفیتهای فرهنگی ایران را حفظ نماییم.
#حسین_نیازآذری
#رییس_مجمع_نمایندگان استان مازندران
پنجشنبه، ۱۲ بهمن ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
برادر گرامی جناب آقای دکتر #حسن_روحانی
ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
با سلام و احترام؛
موضوع: خرید خانه نیما یوشیج
به استحضار میرساند که #نیما_یوشیج از اهالی روستای #یوش مازندران به عنوان پدر شعر نوین ایران، جایگاه رفیعی در شعر و ادبیات معاصر داشته و نام ایشان در لیست مشاهیر جهان قرار گرفته است. خانهی مسکونی نیما در منطقه #تجریش و کوچه #دزاشیب تهران در اختیار مالک خصوصی قرار داشته و علیرغم خروج از ثبت ملی توسط دیوان عدالت اداری، مجدداً به ثبت ملی رسیده است. همجواری #خانه_نیما_یوشیج با خانه #جلال_آلاحمد و #سیمین_دانشور موجب می شود تا این منطقه به عنوان قطب گردشگری فرهنگی – ادبی مطرح شده و با ایجاد خانه – موزه شعر معاصر می توانیم رسالت فرهنگی خود را در ارجگذاری نسبت به مفاخر به انجام برسانیم.
لذا درخواست میشود تا با دستور حضرتعالی نسبت به خرید این خانه و جلوگیری از تخریب آن اقدام شود و یکی از مهمترین ظرفیتهای فرهنگی ایران را حفظ نماییم.
#حسین_نیازآذری
#رییس_مجمع_نمایندگان استان مازندران
پنجشنبه، ۱۲ بهمن ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
خانه نیما یوشیج کافه نمی شود!
🔷حبیبالله تاجیک اسماعیلی شهردار منطقه ۱ با رد ادعای وکیل خانواده "شریف نیا" مبنی بر صدور جواز #سفرهخانه به خانه #نیما_یوشیج: جلسه با مالک در زمانی برگزار شد که ملک از ثبت ملی خارج شده بود و در آن دوره تمام تلاش شهرداری برای خرید خانه بود نه #تغییر_کاربری ملک.
🔹 برای خرید این خانه باید توجه کرد که مساحت بنا کم است و تبدیل آن به #خانهموزه توجیه ندارد.
🔹 قیمت خانه نیما یوشیج حدود ۵ میلیارد تومان است اما وکیل مالکان ارزش ملک را ۱۳ میلیارد تومان اعلام کرد که رقم غیرمتعارفی است./میزان
یکشنبه، ۲۲ بهمن ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
🔷حبیبالله تاجیک اسماعیلی شهردار منطقه ۱ با رد ادعای وکیل خانواده "شریف نیا" مبنی بر صدور جواز #سفرهخانه به خانه #نیما_یوشیج: جلسه با مالک در زمانی برگزار شد که ملک از ثبت ملی خارج شده بود و در آن دوره تمام تلاش شهرداری برای خرید خانه بود نه #تغییر_کاربری ملک.
🔹 برای خرید این خانه باید توجه کرد که مساحت بنا کم است و تبدیل آن به #خانهموزه توجیه ندارد.
🔹 قیمت خانه نیما یوشیج حدود ۵ میلیارد تومان است اما وکیل مالکان ارزش ملک را ۱۳ میلیارد تومان اعلام کرد که رقم غیرمتعارفی است./میزان
یکشنبه، ۲۲ بهمن ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
آفتاب من
روی پوشیده از من در میان آبهای دور
آفتابی نیست تنها آفتاب من
در کنار رودخانه
#نیما_یوشیج
#بابلرود، #بابلسر
عکس: #شهرزاد_اسماعیلیان
دوشنبه، ۱۱ تیر ۹۷.
@BabolShahreBaharNarenj
روی پوشیده از من در میان آبهای دور
آفتابی نیست تنها آفتاب من
در کنار رودخانه
#نیما_یوشیج
#بابلرود، #بابلسر
عکس: #شهرزاد_اسماعیلیان
دوشنبه، ۱۱ تیر ۹۷.
@BabolShahreBaharNarenj
خانهام ابریست
اما، ابر بارانش گرفتهست
۲۱ آبان زادروز #نیما_یوشیج پدر شعر نوی زبان پارسی گرامی باد
دوشنبه، ۲۱ آبان ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
اما، ابر بارانش گرفتهست
۲۱ آبان زادروز #نیما_یوشیج پدر شعر نوی زبان پارسی گرامی باد
دوشنبه، ۲۱ آبان ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زادروز #نیما
🎥 آوازخوانی #شهرام_ناظری در خانه و بر مزار #نیما_یوشیج در شب بارانی
دوشنبه، ۲۱ آبان ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
🎥 آوازخوانی #شهرام_ناظری در خانه و بر مزار #نیما_یوشیج در شب بارانی
دوشنبه، ۲۱ آبان ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
نیما و مازندران
✍️ #داوود_کیاقاسمی
#نیما_یوشیج را بیشتر به شعر نو (شعر نیمایی) میشناسند. اما او در قالبهای کلاسیک شعر پارسی و حتا شعر تبری به طور جدی طبعآزمایی کرد. نیما همزمان دو تغییر در شعر پارسی صورت داد: تغییر در فرم و ساختار و تغییر در محتوا. در این میانه، تغییر در محتوای شعر و نوع نگاه شاعر به هستی و اجتماع از دیدگاه او اهمیتی بنیادیتر داشت. هم از این روست که وقتی او مسابقهی شعری در یکی از مجلات ادبیِ وقت گذاشته بود و همه به تصور این که چون او بنیانگذار شعر نوی پارسیست، شعرهای مدرنِ بلندبالا به دفتر آن مجله فرستادند، او سرانجام جوانی مشهدی (مهدی اخوان ثالث) را که یک قصیده با ویژگیهای سبک کهنِ خراسانی فرستاده بود برنده اعلام کرد، قصیدهای که برای دکتر محمد مصدق سروده شده بود و دو بیت آغازینش این بود:
دیدی دلا که یار نیامد
گَرد آمد و سوار نیامد
آراستیم خانه و خوان را
وآن ضِیف نامدار نیامد...
یکی از مهمترین ویژگیهای شعر نیما که متأثر از همین نگاه مدرن او به تئوری شعر است، توجهِ عمیق و جدی اوست به فرهنگ و زبان و زیستبومِ مازندران. زبان ابهامآمیزِ پر از دستاندازها و فراز و فرودها و پیچ و خمهای ساختاریِ نیما وامدار محیط زندگیِ مازندرانیان است؛ وقتی به شعر نیما میاندیشید و واژگان و ساختار زبانش را در ذهن مرور میکنید و محتوا و اتمسفر کلی حاکم بر آن را از نظر میگذرانید، چیزی جز مازندران و فضای وهمآلودِ کوه و دشت و جنگلِ آن و ابر و مِه و باران به ذهنتان متبادر نمیشود، تا آنجا که میتوان ادعا کرد نیما فقط واژههای شعرش پارسیست. او به تبری میاندیشید و به پارسی مینوشت. شاید از بسامد بالای واژگان تبری در برخی شعرهای نیما حیرت کنید. نیما این واژهها را از روی ادابازی یا از سرِ شکمسیری واردِ زبانِ پارسی نکرد، بلکه ناچاریِ اندیشیدن به زبان تبری و نوشتن به زبان پارسی وادارش میکرد تا واژگانِ تبری را که معادلی در زبان پارسی ندارند همانطور بیترجمه واردِ شعر پارسی کند. تصور کنید نیما که همچون هر مازندرانی باور داشت هر وقت داروگ بخواند باران در میگیرد، میخواست این باور را که دور از تجربههای واقعی و تهی از جنبههای شاعرانه نیست در شعری بگنجاند. میدانیم که در زبان پارسی واژهی داروگ نیست؛ چرا که در جغرافیای طبیعیِ پارسیزبانان چنین جانوری وجود ندارد. حال، نیما باید چه میکرد و داروگ را چه ترجمه میکرد؟ قورباغهی درختی؟ چه ترجمهی بیقواره و مضحکی! پس نیما ناگزیر بود که همان واژهی تبری را در شعر پارسی به کار بَرَد.
این که گفته میشود نیما به تبری میاندیشید معنایش آن نیست که نیما خود را در محدودهی مازندران محبوس کرده بود. نیما روی کوهپایهای در مازندران ایستاد و به اوج قلههای ایران و جهان نظر انداخت و راه بُرد. بسیاری از قصهها، افسانهها، باورها، مثَلها، کارآواها و طرز زیست اقتصادیِ دامداری و کشاورزیِ مازندرانیان هر کدام به نوعی جای خود را در شعر نیما باز کردهاند.
نیما حتا در بسیاری از شعرهای کلاسیک خود نگاهی مازندرانی دارد. در این مجال کوتاه، فرصت بررسی تمام شعرهای کلاسیکِ او نیست و تنها به چند رباعی، مُشتی از خروار، اشاره می شود:
نیما گوید به گاو مانم چه درست!
میلم نه بر آن گیا که در پیشم رُست
نزدیک نهاده، راندهام تا به کجا
اندر طمعی که به از آن خواهم جُست؟!
رباعی بالا اشاره به مَثَلی مازندرانی دارد که میگوید کِنّا بِنِ واش بیبِره؛ یعنی علف زیر درگاه خانه بیمزه است؛ گاو علف زیر درگاه را نمیخورد و به طمع علف بهتر هی دور و دورتر میرود.
میخواست که با من به جدل برخیزد
با او نسِتیزیده، به من بستیزد
بیچاره ندانست که مرغ نادان
هر خاک به پا کرد به سر میریزد!
این رباعی اشاره به مَثَلی دیگر در مازندران دارد: کِرگ هرچی خاک پِچکِل هاکِنه، شِه سر شَنّه؛ یعنی مرغ هرچه خاک بلند کند روی سر خود میریزد.
ملاحظه میشود که او در رباعی هم که فضای محدودی دارد و پیش از او بیشتر برای تفکرات و تأملات فلسفی و عرفانی به کار میرفت نگاه متفاوت خود را وارد میکند. به راستی، آیا رباعی پیش از نیما هم از حال و هوای یک پرندهی کوچک بومی با زبان او حرف میزد؟
"زیک زیک" به نهفت خود چه میخوانَد زیک؟
بگرفته دلش، به من همی مانَد زیک
گویی به شبی قافلهای میگذرد
"زیک زیک" چه نهفتهها که میدانَد زیک!
نیما در گذشتهی ادبیات ایران گیر نکرده بود. فرزند زمان خود بود و حرف زمان خود را با زبان خود میزد. کاری هم به خوشایند و بدآیندِ این و آن نداشت:
با دل به همه زیر و زبر تاختهام
گر یافتهام، وگرنه خود باختهام
گر شعرم در قبول طبع تو نبود
این شعر زمان است که من ساختهام
باری، شاعر آن است که نیماوار روحِ بیدار زمان خود باشد و شعرش شعر زمان خود باشد؛ شعری که زندگیست.
دوشنبه، ۲۱ آبان ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
✍️ #داوود_کیاقاسمی
#نیما_یوشیج را بیشتر به شعر نو (شعر نیمایی) میشناسند. اما او در قالبهای کلاسیک شعر پارسی و حتا شعر تبری به طور جدی طبعآزمایی کرد. نیما همزمان دو تغییر در شعر پارسی صورت داد: تغییر در فرم و ساختار و تغییر در محتوا. در این میانه، تغییر در محتوای شعر و نوع نگاه شاعر به هستی و اجتماع از دیدگاه او اهمیتی بنیادیتر داشت. هم از این روست که وقتی او مسابقهی شعری در یکی از مجلات ادبیِ وقت گذاشته بود و همه به تصور این که چون او بنیانگذار شعر نوی پارسیست، شعرهای مدرنِ بلندبالا به دفتر آن مجله فرستادند، او سرانجام جوانی مشهدی (مهدی اخوان ثالث) را که یک قصیده با ویژگیهای سبک کهنِ خراسانی فرستاده بود برنده اعلام کرد، قصیدهای که برای دکتر محمد مصدق سروده شده بود و دو بیت آغازینش این بود:
دیدی دلا که یار نیامد
گَرد آمد و سوار نیامد
آراستیم خانه و خوان را
وآن ضِیف نامدار نیامد...
یکی از مهمترین ویژگیهای شعر نیما که متأثر از همین نگاه مدرن او به تئوری شعر است، توجهِ عمیق و جدی اوست به فرهنگ و زبان و زیستبومِ مازندران. زبان ابهامآمیزِ پر از دستاندازها و فراز و فرودها و پیچ و خمهای ساختاریِ نیما وامدار محیط زندگیِ مازندرانیان است؛ وقتی به شعر نیما میاندیشید و واژگان و ساختار زبانش را در ذهن مرور میکنید و محتوا و اتمسفر کلی حاکم بر آن را از نظر میگذرانید، چیزی جز مازندران و فضای وهمآلودِ کوه و دشت و جنگلِ آن و ابر و مِه و باران به ذهنتان متبادر نمیشود، تا آنجا که میتوان ادعا کرد نیما فقط واژههای شعرش پارسیست. او به تبری میاندیشید و به پارسی مینوشت. شاید از بسامد بالای واژگان تبری در برخی شعرهای نیما حیرت کنید. نیما این واژهها را از روی ادابازی یا از سرِ شکمسیری واردِ زبانِ پارسی نکرد، بلکه ناچاریِ اندیشیدن به زبان تبری و نوشتن به زبان پارسی وادارش میکرد تا واژگانِ تبری را که معادلی در زبان پارسی ندارند همانطور بیترجمه واردِ شعر پارسی کند. تصور کنید نیما که همچون هر مازندرانی باور داشت هر وقت داروگ بخواند باران در میگیرد، میخواست این باور را که دور از تجربههای واقعی و تهی از جنبههای شاعرانه نیست در شعری بگنجاند. میدانیم که در زبان پارسی واژهی داروگ نیست؛ چرا که در جغرافیای طبیعیِ پارسیزبانان چنین جانوری وجود ندارد. حال، نیما باید چه میکرد و داروگ را چه ترجمه میکرد؟ قورباغهی درختی؟ چه ترجمهی بیقواره و مضحکی! پس نیما ناگزیر بود که همان واژهی تبری را در شعر پارسی به کار بَرَد.
این که گفته میشود نیما به تبری میاندیشید معنایش آن نیست که نیما خود را در محدودهی مازندران محبوس کرده بود. نیما روی کوهپایهای در مازندران ایستاد و به اوج قلههای ایران و جهان نظر انداخت و راه بُرد. بسیاری از قصهها، افسانهها، باورها، مثَلها، کارآواها و طرز زیست اقتصادیِ دامداری و کشاورزیِ مازندرانیان هر کدام به نوعی جای خود را در شعر نیما باز کردهاند.
نیما حتا در بسیاری از شعرهای کلاسیک خود نگاهی مازندرانی دارد. در این مجال کوتاه، فرصت بررسی تمام شعرهای کلاسیکِ او نیست و تنها به چند رباعی، مُشتی از خروار، اشاره می شود:
نیما گوید به گاو مانم چه درست!
میلم نه بر آن گیا که در پیشم رُست
نزدیک نهاده، راندهام تا به کجا
اندر طمعی که به از آن خواهم جُست؟!
رباعی بالا اشاره به مَثَلی مازندرانی دارد که میگوید کِنّا بِنِ واش بیبِره؛ یعنی علف زیر درگاه خانه بیمزه است؛ گاو علف زیر درگاه را نمیخورد و به طمع علف بهتر هی دور و دورتر میرود.
میخواست که با من به جدل برخیزد
با او نسِتیزیده، به من بستیزد
بیچاره ندانست که مرغ نادان
هر خاک به پا کرد به سر میریزد!
این رباعی اشاره به مَثَلی دیگر در مازندران دارد: کِرگ هرچی خاک پِچکِل هاکِنه، شِه سر شَنّه؛ یعنی مرغ هرچه خاک بلند کند روی سر خود میریزد.
ملاحظه میشود که او در رباعی هم که فضای محدودی دارد و پیش از او بیشتر برای تفکرات و تأملات فلسفی و عرفانی به کار میرفت نگاه متفاوت خود را وارد میکند. به راستی، آیا رباعی پیش از نیما هم از حال و هوای یک پرندهی کوچک بومی با زبان او حرف میزد؟
"زیک زیک" به نهفت خود چه میخوانَد زیک؟
بگرفته دلش، به من همی مانَد زیک
گویی به شبی قافلهای میگذرد
"زیک زیک" چه نهفتهها که میدانَد زیک!
نیما در گذشتهی ادبیات ایران گیر نکرده بود. فرزند زمان خود بود و حرف زمان خود را با زبان خود میزد. کاری هم به خوشایند و بدآیندِ این و آن نداشت:
با دل به همه زیر و زبر تاختهام
گر یافتهام، وگرنه خود باختهام
گر شعرم در قبول طبع تو نبود
این شعر زمان است که من ساختهام
باری، شاعر آن است که نیماوار روحِ بیدار زمان خود باشد و شعرش شعر زمان خود باشد؛ شعری که زندگیست.
دوشنبه، ۲۱ آبان ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهمناسبت ۲۱ آبان زادروز #نیما_یوشیج
🎥 پشت صحنه پروژه ناتمام #جواد_بیژنی از خوانش یادداشتهای روزانه نیما در #بارفروش (بابل) با صدای جاودانه هنرمند بابلی استاد #پرویز_بهرام
دوشنبه، ۲۱ آبان ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
🎥 پشت صحنه پروژه ناتمام #جواد_بیژنی از خوانش یادداشتهای روزانه نیما در #بارفروش (بابل) با صدای جاودانه هنرمند بابلی استاد #پرویز_بهرام
دوشنبه، ۲۱ آبان ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
من قایقم نشسته به خشکی
مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست:
یک دست بیصداست
من، دست من کمک ز دست شما میکند طلب
#نیما_یوشیج
#بابلرود، #بابلسر
عکس: #شهرزاد_اسماعیلیان
چهارشنبه، ۱ اسفند ۹۷.
@BabolShahreBaharNarenj
مقصود من ز حرفم معلوم بر شماست:
یک دست بیصداست
من، دست من کمک ز دست شما میکند طلب
#نیما_یوشیج
#بابلرود، #بابلسر
عکس: #شهرزاد_اسماعیلیان
چهارشنبه، ۱ اسفند ۹۷.
@BabolShahreBaharNarenj