کانال بابل شهر بهار نارنج
30.4K subscribers
178K photos
39.9K videos
427 files
28.5K links
تازه‌ترین خبرهای بابل، از سواحل دریای کاسپین تا ارتفاعات البرز
کد شامد:
۱-۳-۶۱-۱۳۷۲-۱-۱
ارسال عکس، خبر و ارتباط با ادمین:
@ShahreBaharNarenj

تبلیغات:
@BabolAds

اینستاگرام:
instagram.com/babolshahrebaharnarenj
https://eitaa.com/babolshahrebaharnarenj
Download Telegram
محیط ‌زیست قربانی فقدان شفافیت: قابل توجه مردم مازندران


✍️ #محمد_فاضلی *

🔹مدیرکل #محیط_زیست استان مازندران در خبری که روز ۲۶ مرداد ماه ۱۳۹۶ منتشر شد اعلام می‌کند که سازندگان #سد_هراز به وعده خود برای پاکسازی مخزن سد از #زباله‌هایی که نزدیک به دو دهه در منطقه مخزن سد دپو شده‌اند عمل نکرده‌اند و آبگیری سد باعث #آلوده_شدن آب مخزن خواهد شد. وی می‌گوید «سد نمی‌خواهیم، شکایت می‌کنیم.»

🔹فرماندار #آمل در اظهارنظری که امروز در خبرها منتشر شده است گفته‌اند «مدیرکل محیط زیست مازندران مگر قیّم مردم آمل است که می‌گوید سد نمی‌خواهیم؟»

🔹درک معنای این دو اظهارنظر متناقض نیازمند توجه به چند نکته است:
🔺اگر قوانین کشور الزام می‌کرد که گزارش #ارزیابی_تأثیر_محیط‌زیستی همه پروژه‌های عمرانی – از جمله سدها – قبل از تصویب ساخت و آغاز عملیات، منتشر شود، مردم و فعالان محیط‌زیست امروز با فهمیدن این نکته که #پسماندگاه و محل دفن زباله شهر آمل در مخزن سد هراز قرار دارد، غافل‌گیر نمی‌شدند. نظر اداره محیط‌زیست آمل قربانی زور سیاسی #فرماندار می‌شود زیرا روز اول #شفافیت درباره ابعاد محیط‌زیستی ساخت سد وجود نداشته است. امروز معلوم می‌شود که پسماندگاه از ابتدا در مخزن بوده و فقط یک وعده برای پاک‌سازی محل باعث #صدور_مجوز شده است و تازه امروز معلوم می‌شود به فرض پاک‌سازی، آلودگی ناشی از دو دهه #دفن_زباله در محل، دست از سر آب مخزن بر نخواهد داشت.

🔺 نوع مواجهه قدرت سیاسی با مسأله محیط‌زیست در ایران از کلام فرماندار آمل – تازه فرماندار آمل نه بالاتر – کاملاً آشکار می‌شود. قدرت تصور می‌کند مسئولان محیط‌زیست چه حقی دارند که درباره مسائل عمرانی اظهار نظر کنند و بیان یک نکته کارشناسی، همانا قیّم شدن برای مردم است. امر کارشناسی و تخصصی به راحتی قربانی قدرت سیاسی می‌شود و این کار به نام مردم صورت می‌گیرد.

🔺جامعه و فعالان محیط‌زیست و پشتوانه‌های حقوقی آن‌قدر قدرتمند نیستند که از فرماندار بپرسند مگر شما متخصص محیط‌زیست هستید، و آن روز که آب سد قربانی شیرابه‌های زباله شد و برای مثال بیماری فراگیر شد، شما مسئولیت می‌پذیرید؟ آیا اگر امروز اداره محیط‌زیست مسئول نباشد، شما آن‌ روز مسئول خواهید بود؟

🔺این اولین بار نیست که ساخت و آبگیری سدها - علی‌رغم هشدارهای محیط‌زیستی – خطرآفرین می‌شود. شاید در مهم‌ترین این گونه اقدامات، هشدار سازمان حفاظت محیط‌زیست برای آبگیری نکردن #سد_گتوند در سال ۱۳۹۰ توسط رئیس‌جمهور وقت نادیده گرفته شد و گذشت آن‌چه در شش سال گذشته شاهد آن بوده‌ایم. این بار نیز ممکن است فاجعه‌ای در راه باشد.

🔹من نمی‌توانم درباره درستی یا نادرستی آن‌چه درباره قرار گرفتن پسماندگاه زباله شهر آمل در مخزن سد هراز اظهار نظر کنم زیرا گزارش ارزیابی محیط‌زیستی سد منتشر نشده و در دسترس نیست؛ اما می‌شود توصیه کرد دست از منافع کوتاه‌مدت بکشید و اگر چنین است، و هشدارهای محیط‌زیستی درست هستند؛ منبع آبی مهمی در شمال ایران را نابود نکنید، سلامت مردم را بازیچه قرار ندهید؛ و اگر دیگران را قیم مردم نمی‌دانید، خود هم قیم مردم نشوید.
🔹با مردم شفاف باشید، ما حق تکرار خطاهای گذشته را نداریم. یک گتوند برای عبرت گرفتن کافیست. شفافیت درمان دردهای بسیار جامعه ماست، حتی سرطان‌هایی که این روزها از هر خانواده‌ای قربانی می‌گیرد.

* استادیار جامعه‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی، معاون پژوهشی مرکز بررسی‌های استراتژیک نهاد ریاست‌جمهوری

پنج‌شنبه، ۲ شهریور ۹۶.

«کانال اطلاع‌رسانی بابل،‌ شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
کانال بابل شهر بهار نارنج
گزارش میدانی از خیابان فردوسی؛ 🚨سکه ۱۹۶۰ و دلار ۶۰۰۰ تومان شد 🔹قیمت فروش #سکه بهار آزادی به ۱۹۶۰ تومان و فروش #دلار امروز به دلار ۶۰۰۰ تومان رسید. 🔹همچنین سکه تمام ۱۹۱۰ تومان از مردم خریداری می‌شود. 🔹امروز نیز طبق روزهای گذشته همچنان نرخ ارز رو به افزایش…
گور دسته‌جمعی بود آن پناهگاه/ تحلیلی بر آشفتگی بازار ارز

✍️ #محمد_فاضلی

🔹سال‌های وحشت جنگ و حمله هوایی #عراق بود و وسط حیاط مدرسه ما یک #پناهگاه ساخته بودند. #آژیر_قرمز که به صدا در می‌آمد، چهارصد پانصد نفر دانش‌آموز دوره راهنمایی، وحشت‌زده به سمت دو در ورودی پناهگاه حمله می‌بردیم. پناهگاهی تاریک که کودکانه تصور می‌کردیم اگر #بمب بر سر آن بریزد در امان خواهیم بود؛ چه تصوری خامی. بمبی اگر به آن پناهگاه می‌خورد، گور دسته‌جمعی ما می‌شد.
🔹بمب هیچ وقت به مدرسه ما نخورد و هیچ‌ دانش‌آموزی با بمب آسیب ندید، اما هر بار که صدای آژیر قرمز به صدا درآمد، شلوغی و حمله به در پناهگاه، چند آسیب‌دیده و دست و پا شکسته به جا گذاشت. ما از ترس بمب، با صدای آژیر قرمز، همدیگر را زیر دست و پا له می‌کردیم؛ برای رسیدن به گوری دسته‌جمعی که توهم جان‌پناه بود.
🔹ازدحام این روزها برای خرید #ارز جلوی #صرافی‌ها هم چیزی شبیه حمله ما به پناهگاه مدرسه ماست. همه کاستی‌ها، ناتوانی‌ها و بی‌کفایتی‌ها درست، اما ما چرا کم و زیاد پول‌مان را به دست گرفته‌ایم و جلوی صرافی‌ها صف کشیده‌ایم؟ ما چرا باید با دامن زدن به یک «وحشت عمومی» خودمان را زیر دست و پا له کنیم؟
🔹 #ترامپ آژیر می‌کشد، کشورهایی در منطقه هم صدای این آژیر را تقویت می‌کنند، و شاید کسانی هم در داخل عمداً یا از سر نادانی بر وحشت آژیرها می‌افزایند. آیا این ما هستیم که از ترس آژیر خود را برای رساندن به پناهگاهی که جز ابهام و تاریکی در آن نیست، زیر دست و پای یکدیگر له خواهیم کرد؟
🔹می‌ترسیم #ارزش_پول_ملی سقوط کند و دارایی‌ها ما کاهش یابد؟ هر قدر بیشتر جلوی صرافی‌ها صف بکشیم، قیمت بالاتر می‌رود و این سقوط بیشتر می‌شود، بدون آن‌که چیزی گیر اکثریت بیاید. می‌ترسیم بمبی در اقتصاد منفجر شود و ما بیرون از پناهگاه، زیان کنیم؟ صف کشیدن برای خرید #دلار، می‌تواند پیش از آن‌که بمبی از راه برسد، ما را زیر دست و پای خودمان له کند.
🔹می‌ترسیم گروه‌هایی با دارایی‌های کلان از خرید و فروش در بازار ارز سودهای کلان ببرند و خرده‌پول‌های دست ما هیچ شود و از این نمد کلاهی برای ما ساخته نشود؟ صف کشیدن ما برای خرید دلار، سود صاحبان دارایی‌های بزرگ را بیشتر می‌کند. هر یک تومان که با حضور وحشت‌آلود ما جلوی صرافی‌ها بر قیمت دلار افزوده می‌شود، صاحبان سرمایه‌های مشروع و نامشروع حاضر در بازار ارز را بیش از آن‌چه تصور کنید افزایش می‌دهد.
🔹بیایید از ترس آژیر، یکدیگر را در رسیدن به توهمی از پناهگاه له نکنیم. آرام بگیریم و کنار بکشیم، بگذار ببینیم آن‌ها که تنها در میان میدان می‌مانند، کیستند. آن‌ها که نان‌شان در همراهی ما با شلوغی میانه میدان است.
🔹آژیرها را همه به صدا درمی‌آورند، عکس‌هایی از بی‌ارزش شدن پول فلان کشورها پخش می‌کنند؛ و همه برای آن است که من و شما بترسیم و خرده‌پول‌های‌مان را به میدان بیاوریم، وحشت بیافرینیم و در میانه تاریکی یکدیگر را زیر دست و پا له کنیم.
🔹نترسیم و فعلا آرام بگیریم. اوضاع که آرام شد، از دولتمردان ارایه گزارشی شفاف و دقیق، با صراحت و بی‌پرده‌پوشی، فارغ از شعار و پر از شعور، و صادقانه با مردم طلب کنیم. بپرسیم این چه حکایتی است؟ این چه مصیبتی است که آرامش نداریم. چرا کسی پاسخ نمی‌دهد چه خبر است. آشکار شدن همه کاستی‌ها را مطالبه کنیم و مو از ماست بکشیم؛ اما فعلا نترسیم و به این معرکه دامن نزنیم. مطالبه پاسخ‌گویی را فراموش نکنیم، اما در فضای ناآرام و پرتنش، کسی پاسخ نمی‌دهد. بیایید برای ایران، بر تنش‌های این فضا نیفزاییم. پناهگاهی در کار نیست، ما فقط خود را زیر دست و پا له می‌کنیم.

*عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی

دوشنبه، ۲۰ فروردین ۹۷.

@BabolShahreBaharNarenj
رسوايی بابُل‌گِيت

#محمد_فاضلی *

🔹خبر، ساده اما به جهاتی هولناک است. برخی اعضای #شورای‌شهر_بابل به اين جرم #دستگير می‌شوند که يک نفر از آن‌ها برای وادار کردن برخی ديگر از اعضا به همراهی با #رای يا منافع خود، زنی را فريفته است که از #ارتباطات_جنسی خود با اعضای شورا #فيلم بگيرد و همين فيلم‌ها را ابزار #اخاذی قرار داده است. موضوع در نهايت افشا شده و افرادی دستگير شده‌اند.
🔹رسوايی‌هايی از اين دست را بعد از رسوايی سياسی #واترگيت در #آمريکا در دهه ۱۹۷۰ که منجر به استعفای رئیس‌جمهور #ریچارد_نیکسون شد، با افزودن کلمه «گيت» نمادسازی می‌کنند. اين مورد را هم می‌توان #رسوایی_بابل‌گيت خواند.
🔹رسوایی بابل‌گيت صرف‌نظر از ظاهر آن، چند سؤال مهم را پيش می‌کشد که به نوعی، بهبود نظام حکمرانی در اين کشور با پاسخ اين سؤالات پيوند خورده است. برخي از اين سؤالات عبارتند از:
▫️چه منافع بزرگی در عضويت در #شورای‌شهر، و انتخاب هيئت رئيسه آن نهفته است که برخی اعضای شورای شهر بابل در رقابت برای اين منافع، به چنين نقشه‌ مافيايی‌گونه و غيراخلاقی‌ای متوسل شده‌اند؟
▫️ #سازوکارهای_تصميم‌گيری در شوراهای شهر و روستا تا چه اندازه غيرشفاف و بسته به سليقه و جايگاه افراد است که دست يافتن به منافع بزرگ حاصل از قرار گرفتن در کرسی شورا، دست يافتن به آن منافع را ممکن می‌کند؟
▫️هر فساد بزرگی سابقه و تاريخی دارد. اين گونه نظام توزيع فاسد منافع، در کوتاه‌مدت پديد نمی‌آيد. سابقه درمان‌نشده اين بيماری چيست؟ قريب به بيست سال از شکل‌گيری شوراهای اسلامی شهر و روستا می‌گذرد و سؤال مهم اين است که چه اقداماتی برای درمان بيماری گسترش‌يافته #فساد در شوراها انجام شده است؟
▫️همه منتخبين شوراها از سازوکارهای نظارتی و #تاييد_صلاحيت عبور کرده‌اند، و برخی #رد_صلاحيت شده و به شوراها راه نيافته‌اند. کارکرد اين سازوکارهای نظارت و تأييد صلاحيت چيست؟ آيا آن‌ها که رد صلاحيت شده‌اند از اين گروه دستگيرشده بدتر بوده‌اند؟ آيا نظام تاييد صلاحيت، افراد سالم را حذف کرده و خطاکاران را به شورا راهنمايی کرده است؟ آيا اين گروه خطاکار نيز سالم بوده‌اند و به دليلی ضعف‌های سيستمی و ساختاری، فقدان شفافيت و نقصان در طراحی سازوکارها و قوانين شوراها به خطا کشيده شده‌اند؟ کارکرد نظارت و تأييد صلاحيت بالاخره چيست؟
▫️ظرفيت فساد و دنبال کردن منافع شخصی در شوراهای اسلامی شهر و روستا چقدر است؟ اين منافع فاسد از چه سازوکارهايی ناشی می‌شوند؟
🔹اهميت اين سؤالات و مسائل مرتبط با آن‌ها به حدی است که بايد «رسوايی بابل‌گيت» را #فراتر از مسأله‌ای محلی، ناشی از خطای چند عضو شورای شهر بابل، و #شيطنت و #هوس‌بازی چند مرد و يک زن لحاظ کرد. ممکن است حواشی جنسی اين پديده، اصل و ماهيت ساختاری اين قضيه را تحت‌الشعاع قرار دهد. مسأله بسيار فراتر از خطا و وسوسه‌ شدن چند نفر است.
🔹من قبلا نوشته‌ام که «ديزی درباز گربه را بی‌حيا می‌کند.» منافعی (ديزی دربازی) بی‌حساب و کتاب، قابل سوءاستفاده و فسادانگيز در رويه و سازوکار شوراها وجود دارد که آدميان را وامی‌دارد اين گونه بی‌حيايی کنند؛ و حتما نقصانی جدی در رويه‌های تأييد يا رد صلاحيت نامزدهای انتخابات شوراها وجود دارد که به تأييد آدميانی می‌انجامد که اين‌گونه برای کسب منافع، دست به بی‌حيايی می‌زنند. «رسوايی بابل‌گيت»‌ يک نشانه است، چيزی فراتر از هوس‌بازی جنسی و نفع‌طلبی مالی، نشانگر چيزهايی در تاريخ يک نهاد و سازوکارهای مرتبط با آن است.

* عضو هيئت علمی دانشگاه شهيد بهشتی

سه‌شنبه، ۲۰ شهریور ۹۷.

@BabolShahreBaharNarenj
بستن کافی است، بازش کنید

✍️ #محمد_فاضلی *

🔹دولت‌ها در ایران، پاییز هر سال، جوجه‌های عملکردشان را می‌شمرند. بخشنامه بودجه هر سال اوایل پاییز می‌آید و دولتی‌ها سرگرم شمارش جوجه‌ها می‌شوند. می‌شمرند که پارسال چقدر نیروی انسانی داشتند، سال دیگر چقدر؛ چقدر طرح و پروژه اجرا کردن و سال آینده چقدر اجرا می‌کنند؛ و خلاصه این شمردن‌ها با همه زیر و بم‌اش، با لابی‌ها و پشت و جلو پرده‌اش، به آخر پاییز می‌رسد و بودجه‌ بسته می‌شود؛ «بودجه را می‌بندند».

🔹 جوجه‌شماری و بودجه‌بندی – که ماکس وبر آن‌را شاخص سطح عقلانیت نظام سیاسی می‌دانست - فقط یکی از صورت‌ها و معانی بستن بودجه است. بودجه را در معانی دیگری نیز «می‌بندند». یک معنای ناخوشایندش این است که کسانی با هم مذاکره و لابی می‌کنند و بر سر بودجه «با هم می‌بندند.» من در این نوشتار به این معنای بستن کاری ندارم.

🔹 یکی دیگر از معانی مهم «بستن بودجه»، تنظیم آن در فرایند و به شکلی است که عموم مردم از دسترسی به فهم آن و درک پی‌آمدها و الزاماتش، ناتوان هستند. یک بار قوانین بودجه سنواتی کشور را دست بگیرید و سعی کنید به فهم دقیقی از آن برسید. آن قدر ارجاع به فلان بند، ماده، قانونی بخشی از اصلاح مواد ... و سایر مستندات حقوقی در آن زیاد است که درک آن برای اکثریت مردم ناممکن یا حداقل حوصله‌سربر است. این «بستن راه فهم و شناخت مردم از بودجه» فقط از طریق استنادات و ارجاعات صورت نمی‌گیرد، بلکه «بودجه‌بندان» به تدریج به زبانی مسلط شده‌اند که «شهروندفهم» نیست و به قول بچه‌های امروزی‌ به‌کار «پیچوندن» می‌آید.

🔹 بودجه اگر نشان‌دهنده سطح عقلانیت حکومت‌داری است، باید بتوان منطق آن‌را برای مردم توضیح داد. بودجه تعیین‌کننده سرنوشت زندگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مردم است. تورم، قیمت ارز، بیکاری و اشتغال، کیفیت خدمات عمومی و سرنوشت تحول توسعه‌ای کشور با همین بودجه رقم می‌خورد. اکثریت مردم درکی از تأثیر بودجه بر افزایش نقدینگی، تورم و بیکاری فرزندان‌شان ندارند. مردم اهمیت و عواقب تأثیر دولت و مداخلات مجلس در بودجه را نمی‌شناسند و جالب است که شاید مهم‌ترین رخداد سیاست‌گذاری کشور اغلب در اتاق‌های دربسته با گزارش‌های رسانه‌ای غیرقابل فهم برای عموم مردم، سرانجام می‌گیرد.

🔹وقت آن است که «بودجه‌بندان» از «بودجه‌بندی» به‌مثابه بستن راه فهم دقیق و مبسوط مردم از بودجه دست بکشند. وقت آن است که توضیح داده شود چند ده میلیون دلار یارانه پنهان هر روز که در قالب‌های مختلف ارائه می‌شود، به عدالت، توسعه، اشتغال و کیفیت زندگی چه کمکی می‌کند. وقت تشریح آن است که بودجه امسال که کشور در جنگ اقتصادی است با بودجه سالیان گذشته چه تفاوتی دارد. زمان آن است که برای مردم تشریح شود افزایش نقدینگی و تورم چگونه در سازوکارهای بودجه‌ای پنهان شده بودند و این وضعیت حاصل شده است. لحظه‌ای است که درباره ترکیب بودجه و تأثیر آن بر عمران کشور توضیح داده شود.

🔹 وقت «ترجمه بودجه به زبان آدمیزاد شهروند عادی» است نه زبان اداری و بوروکراتیکی که اگر انتقادی و تحلیل‌گرانه در آن بنگریم، بیشتر به‌کار پنهان کردن کاستی‌ها و قصور در اصلاحات، لابه‌لای عبارات سنگین می‌آیند. وقت آن است که آثار مالیات دادن یا ندادن بخش‌های مختلف اقتصادی در بودجه و تأثیر آن بر زندگی مردم مشخص شود. زمان آن رسیده که به صراحت با مردم درباره این‌که آیا می‌توان کشور با همین نظام توزیع یارانه‌ها اداره کرد یا این روش به انتها رسیده است، با مردم به زبان فارسی سلیس همه‌فهم سخن گفت. زمان آن است که درباره بودجه کشور بر بحران آب، فرسایش خاک، کیفیت پایین آموزش، هزینه‌های فزایند نظام سلامت، بیکاری فارغ‌التحصیلان، تداوم ناکارآمدی شرکت‌های دولتی، استمرار توزیع رانت حامل‌های انرژی، و ده‌ها عارضه این کشور سخن گفته شود.

🔹 ما تقریبا به اندازه یک شبکه اختصاصی در این کشور فوتبال از تلویزیون پخش می‌کنیم، اما درباره آن‌چه که سرنوشت یک سال کشور را تعیین می‌کند، به اندازه یک برنامه ثابت دائم، به اندازه یک سریال سیزده قسمتی هم برنامه تلویزیونی نداریم. آن‌چه هم بیان می‌شود به زبانی است که گفتن و نگفتن‌اش به حال عموم مردم فرقی نمی‌کند. وقت سخن گفتن با مردم و گشودن رمز و رازهای بودجه است. راستش دوران «بودجه‌بندی» پایان یافته است، «بودجه‌گشایی» کنید.
#بودجه_را_شفاف_کنید
#بودجه_گشایی

* عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

یک‌شنبه، ۲۷ آبان ۹۷.

@BabolShahreBaharNarenj
به داد شمال برسید

✍️ #محمد_فاضلی *

🔹چندی پيش یک روز کامل را در حوالی #نور و #چمستان استان مازندران ضمن گردش، انبوه خانه‌هایی را ديدم که با #تغییر_کاربری اراضی کشاورزی یا در حاشیه روستاهای شمالی در حال ساخت هستند. آژانس‌های مسکن هم آن‌ها را براي فروش تبليغ می‌کنند: رويای ويلا در شمال.
🔹یکی از کارکنان آژانس‌ها می‌گفت در یکی دو سال اخیر افراد زیادی از استان‌های #خوزستان، #اصفهان، #قم و نقاط مرکزی ایران راهی مازندران شده و #خانه و #زمين_کشاورزی خریده‌اند.
🔹حق هر ایرانی است که در هر منطقه‌ای خرید و فروش قانونی زمین داشته باشد، نکات مهم چیزهای دیگری است.
🔹 #خشکسالی و کاستی‌های مديريت #منابع_آب در استان‌های فلات مرکزی، کیفیت بد #محیط‌زیست در خوزستان، و سایر عوامل محیطی مردم این مناطق را به زندگی در استان‌های شمالی ترغیب یا مجبور ساخته است. #مهاجرت پدیده‌ای انسانی است، اما اگر به مسائل زیر دقت نشود، خیلی زود #شمال_ایران به مسایلی عظیم‌تر از آن‌چه اکنون دارد مبتلا خواهد شد:
۱- ظاهرا ساخت‌وسازها تابع منطق #آمایش_سرزمین مشخصی نيست. #خانه‌های_جدید در کنار #روستاها به سرعت می‌رویند، و نیازهای #آب، #برق، #گاز و سایر خدمات شهری آن‌ها خیلی زود به مشکل بزرگی بدل خواهد شد.
۲- مشکل #مدیریت_زباله‌ها در شمال ایران دهه‌هاست حل نشده و اضافه شدن جمعیت بیش‌تر این مشکلات را دوچندان خواهد کرد.
۳- کیفیت ساخت‌وسازهایی که من دیدم، #فاجعه_مهندسی است. سازندگان برای فروش بهتر و سود بیشتر، منازلی با کیفیت نازل می‌سازند و خیلی زود انبوهی از سکونت‌گاه‌هایی که در معرض #زلزله و سایر تهدیدهای ایمنی #آسیب‌پذیر هستند، شکل خواهد گرفت. خانه‌هایی که از روز اول #بافت_فرسوده به حساب می‌آیند.
۴- توسعه سکونتگاه‌ها بدون ملاحظه توان جاده‌ها و سایر زیرساخت‌ها برای پذیرش #جمعیت جدید صورت می‌گیرد. تداوم این وضعیت، شمال ایران را به دریایی از جمعیت و سکونتگاه‌های نزدیک یکدیگر که همگی در انباشته‌ای از مشکلات #خدمات_شهری دست و پا می‌زنند بدل خواهد کرد.
۵- فقدان توسعه مبتنی بر آمایش، بار اشتغال جمعیت جدید بر نظام سنتی کشاورزی و بهره‌کشی افراطی از منابع طبیعی بار خواهد کرد و خیلی زود فرایند فرسایش خاک و جنگل تشدید می‌شود.
۶- آلودگی‌های ناشی از زباله‌ها، کود، سم و آلودگی هوا بر آب و خاک منطقه اثر بیشتری خواهد گذاشت.
۷- مسائل ناشی از تکثر و تنوع فرهنگی ساکنان در این ناحیه سر بر می‌آورند و محیط اجتماعی نیز کیفیت مخدوشی خواهد یافت.

🔹همین مقدار برای هشدار دادن کافی است. شمال ایران در فقدان حکمرانی مناسب شهری، اداری و محیط‌زیستی، بر اثر تشدید مهاجرت‌ها در معرض تخریب گسترده است و همه ذی‌نفعان در تداوم این وضعیت منافعی دارند. بومیان در تغییر کاربری و فروش اراضی، ویلاسازان در ساخت‌وساز، آژانس‌های املاک در افزایش تعداد معاملات، مهاجران در به دست آوردن سرپناه و زمین کشت و کار، مدیران دولتی در جلب سرمایه و ارائه آمار اشتغال.
🔹شمال ایران همین الان هم به دلیل فقدان الگوی مناسب آمایش و توسعه شهری و کیفیت نامناسب استقرار سکونتگاه‌های انسانی، و فقر عقلانیت و سامان‌مندی خدمات شهری و روستایی، مسأله‌زده است؛ مهاجرت‌ها در شرایط تداوم چنین وضعیتی، این سرزمین ارزشمند را بحرانی خواهند ساخت.
🔹مهاجرت پدیده‌ای اجتماعی و حق انسان‌هاست، اما وقتی یک مرکز تخصصی در کشور برای بررسی دقیق و عمیق پدیده مهاجرت وجود نداشته باشد، و کسانی فقط مرثیه‌خوانی کنند برای مهاجرت چند میلیون انسان بر اثر کم‌آبی و وضعیت محیط‌زیست، و این مسأله در نظام اولویت‌های کشور و استانداری‌های استان‌های شمالی جایگاهی درخور نداشته باشد، و دانشگاه‌های استان‌های شمالی با این پدیده با جديت مواجه نشوند، ترس آدمی بيشتر می‌شود. به داد شمال نرسید، شمال دادتان را درخواهد آورد.
🔹جمعيت و مهاجرت به خودی خود مشکل نيست. کره جنوبی با ۱۰۰ هزار کيلومتر مربع مساحت، ۵۱ ميليون جمعيت دارد و تراکم آن ۵۱۲ نفر بر هر کيلومتر مربع است. ۴۱۶ انسان در هر کيلومتر مربع از کشور #هلند زندگی می‌کنند. توليد ناخالص داخلی هلند ۹۶۶ و #کره‌جنوبی بيش از ۲۰۰۰ ميليارد دلار است. تراکم جمعيت در مازندران فقط ۱۲۹ نفر در کيلومتر مربع و يک‌چهارم کره جنوبی و هلند است. حکمرانی صحيح اما از هلند و کره‌جنوبی کشورهايی ثروتمند و توسعه‌يافته ساخته است. به داد شمال برسيد، پيش از آن‌که دادمان را درآورد.

* عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی

دوشنبه، ۱۲ آذر ٩٧.

@BabolShahreBaharNarenj
شهردار پیروز ادامه بده

#محمد_فاضلی *

🔹شهردار تهران (#شهردار_پیروز) به کمپین سه‌شنبه‌های بدون خودرو پیوسته و دیروز سیزده آذر ۱۳۹۷ با دوچرخه سر کارش رفت و شب هم با دوچرخه به خانه بازگشت. غلامحسین #کرباسچی شهردار سابقه تهران (از دی ۱۳۶۸ تا فروردین ۱۳۷۷) به او خرده گرفته است که به جای رفتار پوپولیستی با دوچرخه رفتن، صبح زود با ماشین سر کارش برود و آزادسازی واگن‌های معطل‌مانده مترو را پیگیری کند.
🔹این ازجمله اولین حمله‌های تفکر «عمران بتونیستی» کارگزاران سازندگی به شهردار تهران است. چند نکته: اول، صبح زود قبل از شروع ساعت اداری به محل کار رسیدن، قبل از آن‌که دیگرانی سر کار باشند تا بتوان موضوع واگن‌های مترو را از آن‌ها پیگیری کرد، راهکار حل مسأله مترو نیست. توسعه مترو معطل پیگیری نیست، موانع دیگری دارد از اقتصاد حمل و نقل تا سیاست شهری. تفکری در پس ذهن برخی مدیران سنتی هست که هر کس خروس‌خوان بیاید و دیرهنگام برود، مدیر خوبی است. مدیران بسیاری هستند که روزی شانزده ساعت یا بیشتر کار می‌کنند، آخر هفته هم کارتابل‌های‌شان را به خانه می‌برند، اما یک تصمیم درست نمی‌گیرند و اصلاً وقتی برای فکر کردن، خواندن و برگزاری چند جلسه معدود اما کارآمد ندارند. ساعات کار بسیار نشانه مدیر خوب بودن نیست.
🔹غلامحسین کرباسچی در حالی به #شهردار_پیروز می‌تازد و او را به توسعه حمل و نقل عمومی فرامی‌خواند که دوران مدیریت او بر شهرداری تهران، در ادبیات شهرسازی و حمل و نقل شهری، به دوران غلبه و اولویت دادن حمل و نقل شخصی (ساخت بزرگ‌راه‌ها) و عمران بتونیستی (فروش تراکم، افزایش درآمدهای شهر از مسیر فروش فضا، و توسعه بتونی) مشهور است. ده‌ها طرح و پروژه عمرانی شهر تهران حاصل تفکر «عمران بتونیستی» دوران غلامحسین کرباسچی است. بزرگ‌راه‌هایی که او توسعه داد، و شهری که بر اثر تداوم تفکر او تا به امروز بسط یافته است (و فقط او در آن سهیم نیست بلکه محصول نگرش کلی سیاست‌گذاران و قدرت به توسعه است و او نماد مدیریت شهری آن به حساب می‌آید) تهران امروز – این #ناخوش‌شهر - را ساخته است. توصیه خوب است، اما برای کسی که ابتدا درباره گذشته سیاست‌گذاری و مدیریت خود، و اشتباهاتش به کفایت سخن گفته باشد.
🔹حمله غلامحسین کرباسچی به پیروز #حناچی و دوچرخه‌سواری او، نوک کوه یخی است که بخش عمده آن زیر آب‌ تفکر کارگزاران سازندگی ناپدید است: «اولویت ساخت‌وساز به هر قیمتی». این اندیشه با «نماد»، «مردم به معنای انسان‌های کنشگر و صاحب حق برابر در مقابل قدرت» و «نیروی مردم» سازگار نیست. تبختر نخبه‌گرایانه تکنوکراتیک – نگاهی شبیه به این‌که «ما می‌فهمیم و بقیه...» در این رویکرد متجلی است، و وارد شدن به تعامل نمادین و هم‌سطح با مردم، در این تفکر جایگاه ندارد.
🔹جوهره این تفکر آن است که شهر را با بزرگ‌راه‌ها، با پروژه نواب، با «بکوبیم و بسازیم»، با «فقرا صبر کنند تا بسازیم، آن‌ها هم بالاخره نفع‌اش را می‌برند»، اداره می‌کنیم؛ مردم که هیچ، نخبگان و منتقدان هم بی‌خود حرف می‌زنند و یک وقتی می‌فهمند ما درست تصمیم گرفته‌ایم. همین تفکر است که سالیانی دراز محیط‌زیست را به هیچ گرفت و تجلی شهری آن شد بی‌سامانی مدیریت پسماندهای شهری که تا به امروز هم ادامه داشته است. همین تفکر به جان محیط‌زیست افتاد و از تالاب، رودخانه، دریاچه، جنگل و حیات وحش را تخریب کرد. این تفکر به چیزهای گُنده علاقه دارد که به چشم بیاید، پر از سازه‌های بتنی؛ شهر آرزوهای‌ این تفکر چیزی شبیه دنیای انیمیشن «پینوکیو ۳۰۰۰» است؛ #ناخوش‌شهر.
🔹عجیب است که مرد نگران حمل و نقل عمومی امروز، در روزهای مدیریتش نگران بارگذاری تهران روی گسل‌ها و خطر زلزله نبود، و اگر بود هیچ تجلی و بروز نداشت، و سازوکارهایی برای ساختن شهر ایمن در برابر آتش در پیش نگرفت، و نظام مهندسی را برای سلامت در ساختمان سامان نداد و شهرداری عاری از فساد را دنبال نکرد؛ و فضای سبز «سازگار با کم‌آبی» را به هیچ گرفت.
🔹#شهردار_پیروز ادامه بده، دوران هم‌سطح نبودن با مردم، بی‌توجهی به نمادها (اگر یک دوچرخه‌سواری یک‌روزه باشد)، دوران بی‌مردم بودن، دل خوش کردن به عمران صرفاً سازه‌ای، غرق شدن در ساخت‌وساز و غفلت از اصلاح سازوکارهای اداره شهر گذشته است. موانع اصلی توسعه مترو و حمل و نقل عمومی را هم با مردم در میان بگذار. لحظه‌ای شکست خواهی خورد که آدم‌ها و ایده‌های نو را رها کنی و در دامان گذشته آرام‌بگیری.

* عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی

چهارشنبه، ۱۴ آذر ٩٧.

@BabolShahreBaharNarenj
ملزومات مبارزه با فساد - محمد فاضلی
23.7 MB
🎙برخی ملزومات مبارزه با فساد در ایران

سخنران: #محمد_فاضلی

۱۷ آذر ۹۷
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران

یک‌شنبه، ۱۸ آذر ٩٧.

@BabolShahreBaharNarenj
نهادهای مدنی به مثابه سرمایه اجتماعی و توسعه

سخنران: #محمد_فاضلی جامعه‌شناس

ساعت ۱۶ پنج‌شنبه ۱۱ بهمن
سالن اجتماعات مخابرات استان
#خیابان_مدرس بابل

دوشنبه، ۸ بهمن ۹۷.

@BabolShahreBaharNarenj
نهادهای مدنی به مثابه سرمایه اجتماعی و توسعه

سخنران: #محمد_فاضلی جامعه‌شناس

ساعت ۱۶ فردا
سالن اجتماعات مخابرات استان
#خیابان_مدرس بابل

چهارشنبه، ۱۰ بهمن ۹۷.

@BabolShahreBaharNarenj
نهادهای مدنی به مثابه سرمایه اجتماعی و توسعه

سخنران: #محمد_فاضلی جامعه‌شناس

سالن اجتماعات #مخابرات استان
#خیابان_مدرس بابل

عکس: #کیوان_یوسف‌پوری

پنج‌شنبه، ۱۱ بهمن ٩٧.

@BabolShahreBaharNarenj
گزارش ملی سیل گلستان و مازندران را مطالبه کنیم

#محمد_فاضلی *

🔹#سیل در #گلستان و #مازندران در آغازین روزهای سال ۱۳۹۸ بدون شک سؤالات بسیاری را برای مردم پدید می‌آورد. سؤالات زیر فقط آن بخشی است که به ذهن من غیرمتخصص در امور سیل، مدیریت منابع آب و مدیریت بحران می‌رسد.
🔹آیا هواشناسی وظیفه‌اش را درست انجام داده بود؟ آیا هشدارهای معتبر، کافی و با پوشش جمعیت هدف مناسب ارائه شده بود؟
🔹آیا مدیریت سدها و سایر سازه‌های مؤثر در مدیریت سیلاب به خوبی انجام شده است؟
🔹آیا همه دستگاه‌های دولتی و عمومی (مدیریت امور آب، شهرداری‌ها، فرمانداری‌ها، راه و شهرسازی، نظامیان و...) کارشان را به درستی و مطابق پروتکل‌های مدیریت بحران انجام داده‌اند؟
🔹آیا سیستم‌های هشدار سیلاب به خوبی عمل کرده‌اند؟
🔹آیا رعایت قوانین و مقررات مربوط به ساخت‌وساز در محدوده‌های سیلاب‌خیز به درستی رعایت شده است؟
🔹آیا جاده‌ها و سایر تأسیسات متناسب با استانداردهای مهندسی و فنی شرایط منطقه‌ای سیل‌خیز ساخته شده بودند؟
🔹آیا هلال احمر به همه وظایفش از قبل از وقوع سیلاب تا روزهای مدیریت بحران به درستی عمل کرده است؟
🔹آیا رسانه‌های عمومی و در صدر آن‌ها صدا و سیما به درستی با مسأله سیل مواجه شده‌اند؟
🔹آیا آگاهی‌های عمومی درباره سیل کافی بوده است؟
🔹خسارات واردشده به جنگل‌ها، مراتع و پوشش گیاهی در چند دهه گذشته چه نقشی در بروز سیلاب و خسارات داشته است؟
🔹چه بخشی از خسارات وارده قابل اجتناب بوده و چه بخشی از آن‌ها به دلیل بزرگی سیلاب غیرقابل اجتناب بوده و به عنوان بخشی از ضعف انسان در برابر طبیعت باید آن‌را پذیرفت؟
🔹چه اصلاحاتی باید در قوانین ساخت‌وساز، مدیریت بحران و پروتکل‌های کمک‌رسانی و امداد صورت گیرد تا سطح تاب‌آوری کشور در برابر این حوادث افزایش یابد؟
🔹کشور یک بار تجربه شکل دادن به «کمیته ملی بررسی حادثه #پلاسکو» در بهمن ۱۳۹۵ را دارد. آن کمیته ظرف دو ماه گزارش خود را ارائه کرد. آخرین خبر این‌که گزارش نهایی کمیته در شش مجلد آماده شده و در معرض انتشار است. درس‌های آن کمیته را هم می‌توان برای شکل دادن و پیشبرد امور «کمیته ملی بررسی سیل گلستان و مازندران» به‌کار گرفت. یک تجربه خوب را تکرار می‌کنند، کاستی‌هایش را برطرف می‌کنند، و از آن برای بهبود حکمرانی کشور بهره می‌گیرند.
🔹اگر سیل گلستان و مازندران بررسی نشود، سؤال‌های بی‌پاسخ بسیاری در ذهن مردم باقی خواهد ماند و جز فرسوده شدن اعتماد عمومی نتیجه‌ای حاصل نمی‌شود. اگر بزرگان کشور تصمیم گرفتند چنین کمیته‌ای تشکیل دهند، علاوه بر گزارش و تجربه کمیته ملی پلاسکو، گزارش کمیته بررسی‌کننده حادثه سیل در نیواورلئان ایالات متحده هم به کار می‌آید. حتما نمونه‌های دیگری هم هست که بسیار مؤثر خواهند بود.

* جامعه‌شناس، عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه شهیدبهشتی و مشاور وزیر نیرو

آدینه، ۲ فروردین ۹۸.

@BabolShahreBaharNarenj