💠💠💠 استخراج 30 هزار تن زغال تا پایان سال 95 از معدن گلیران بابل / نماینده بابل خواستار سرمایهگذاری و توسعه معادن شهرستان
در دیدار مهرداد باباعلی زاده مدیر اجرایی #معدن #گلیران بندپی شرقی بابل با #حسین_نیازآذری #نماینده بابل، مدیر اجرایی معدن زغال سنگ گلیران گزارشی از روند احیا و آمادهسازی معدن پس از خلع ید پیمانکار و انتقال مجدد به سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران ( #ایمیدرو) و مدیریت #البرز_مرکزی ارایه کرد و افزود بنا داریم تا پایان سال 95 سی هزار تن زغال استخراج نماییم.
در ادامه نماینده بابل با مهم خواندن بخش معدن در توسعه صنعتی بابل اعلام کرد در این دوره از خدمت در مجلس شورای اسلامی تمام توان خود را برای توسعه بخش معدن در بابل بسیج خواهد کرد.
نیازآذری افزود: معادن کوهی (مواد خام مصالح ساختمانی) و بهویژه #زغال_سنگ و #سیلیس یکی از ذخایر و مزیتهای مغفولمانده شهرستان بابل است که به سرمایهگذاری زیربنایی و توجه بیش از پیش دولت نیاز دارد و در این زمینه مکاتبات، جلسات و پیگیریهایی داشتهایم و در ادامه نیز بر توسعه ساختاری، مطالعاتی، اکتشاف و تجهیزاتی معادن جنوب بابل اصرارداریم.
نماینده بابل توسعه بخش معدن را یکی از اولویتهای اقتصاد مقاومتی در شمال کشور خواند و تاکید کرد: با توجه به تنوع واستعدادی که معادن جنوب بابل دارد همه دستگاههای شهرستان و استان با مدیریت معدن همکاری نمایند.
نیازآذری همچنین در تماس تلفنی با #باقر_جهانگیری مدیرعامل شرکت البرز مرکزی بر توجه بیش از پیش به معدن گلیران تاکید کرد و ابراز امیدواری نمود بهزودی با حضور مقامات ارشد وزارت صنعت و معدن راهکارهای توسعه معادن جنوب بابل بررسی و سیاستگذاری شود. نیازآذری سرمایهگذاری در معادن جنوب بابل را جهش صنعتی منطقه و ایجاد اشتغال مناسب ارزیابی کرد و خواستار سرمایهگذاری دولت و بخش خصوصی در این منطقه شد.
شایان ذکر است معدن زغالسنگ گلیران با 42 میلیون تن ذخیره یکی از معادن مهم و با کیفیت کشور است.
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
در دیدار مهرداد باباعلی زاده مدیر اجرایی #معدن #گلیران بندپی شرقی بابل با #حسین_نیازآذری #نماینده بابل، مدیر اجرایی معدن زغال سنگ گلیران گزارشی از روند احیا و آمادهسازی معدن پس از خلع ید پیمانکار و انتقال مجدد به سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران ( #ایمیدرو) و مدیریت #البرز_مرکزی ارایه کرد و افزود بنا داریم تا پایان سال 95 سی هزار تن زغال استخراج نماییم.
در ادامه نماینده بابل با مهم خواندن بخش معدن در توسعه صنعتی بابل اعلام کرد در این دوره از خدمت در مجلس شورای اسلامی تمام توان خود را برای توسعه بخش معدن در بابل بسیج خواهد کرد.
نیازآذری افزود: معادن کوهی (مواد خام مصالح ساختمانی) و بهویژه #زغال_سنگ و #سیلیس یکی از ذخایر و مزیتهای مغفولمانده شهرستان بابل است که به سرمایهگذاری زیربنایی و توجه بیش از پیش دولت نیاز دارد و در این زمینه مکاتبات، جلسات و پیگیریهایی داشتهایم و در ادامه نیز بر توسعه ساختاری، مطالعاتی، اکتشاف و تجهیزاتی معادن جنوب بابل اصرارداریم.
نماینده بابل توسعه بخش معدن را یکی از اولویتهای اقتصاد مقاومتی در شمال کشور خواند و تاکید کرد: با توجه به تنوع واستعدادی که معادن جنوب بابل دارد همه دستگاههای شهرستان و استان با مدیریت معدن همکاری نمایند.
نیازآذری همچنین در تماس تلفنی با #باقر_جهانگیری مدیرعامل شرکت البرز مرکزی بر توجه بیش از پیش به معدن گلیران تاکید کرد و ابراز امیدواری نمود بهزودی با حضور مقامات ارشد وزارت صنعت و معدن راهکارهای توسعه معادن جنوب بابل بررسی و سیاستگذاری شود. نیازآذری سرمایهگذاری در معادن جنوب بابل را جهش صنعتی منطقه و ایجاد اشتغال مناسب ارزیابی کرد و خواستار سرمایهگذاری دولت و بخش خصوصی در این منطقه شد.
شایان ذکر است معدن زغالسنگ گلیران با 42 میلیون تن ذخیره یکی از معادن مهم و با کیفیت کشور است.
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
#معدن #گلیران بابل دوباره زنده شد؛
ارسال اولین محموله #زغال_سنگ از معدن گلیران به حجم 20 تن
عکس: #مهرداد_باباعلی_زاده
سهشنبه، 4 خرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
ارسال اولین محموله #زغال_سنگ از معدن گلیران به حجم 20 تن
عکس: #مهرداد_باباعلی_زاده
سهشنبه، 4 خرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
💠💠💠 گرفتاریهای یک مأمور سرشماری در سال 1355
✍🏻 #جواد_هاشمی_حیدری
🔺 صفحه 2 از 2 🔺
سرشماری را شروع کردم؛ روزانه هشت تا ده ساعت کار میکردم و بعضی روزها برای رفتن از یک نقطه به نقطهای دیگر گاه تا 9 ساعت در راه بودم.
یک شب میهمان کسی در جنگل بودیم و در خانه چوبیاش (تِلار) اتراق کردیم. صبح ما را به نزدیک درخت تنومندی برد. از آن بالا رفت و دست در شکاف تنه درخت کرد و از آن عسل بیرون آورد و با کره و چای هیزمی صبحانهای به ما داد که هنوز هم عطر و طعمش را به یاد دارم.
روستاهای ییلاقی منطقهای که من مأمور #سرشماریاش بودم عمدتاً خالی از سکنه بود. چون در پاییز و زمستان به علت سرمای سخت و نبود امکانات، زندگی دشوار بود و روستائیان به آبادیهای خودشان در روستاهای جلگهای میرفتند. در واقع بهار و تابستان گوسفندان خود را برای چرا به #ییلاق میآوردند و پاییز و زمستان به مناطق جلگهای میرفتند. آن زمان در روستاهای ییلاقی در خانهها را قفل نمیزدند و تنها برای جلوگیری از ورود حیوانات آنها را میبستند. در روستای #نیراسم هم در خانهای را که بدون قفل بود باز کردیم و وارد شدیم.
مش قربان راهنمای من به بام خانه رفت و مقداری هیزم پایین آورد و تعدادی ظرف و قابلمه و کمی نان کلوخی کوهی. شام آبگوشت خوبی خوردیم. صبح قاسم و راهنمایش از ما جدا شدند. او برای سرکشی به نقاط دیگر رفت و من در نراسم کارم را انجام دادم و به #چلیاسر و #شالینگ_چال و جاهای دیگر رفتم.
در روستای #سله_بن هم که خالی از سکنه بود وظیفه سرشماریام را انجام دادم و میخواستم به روستای #ونه_بن بروم که مش قربان مرا از رفتن به آن ده منع کرد. وقتی علت را جویا شدم گفت در ونهبن پاییز و زمستان پلنگ خانه میکند و ممکن است طعمه پلنگان شویم. گفتم من وظیفهای دارم و باید به وظیفهام عمل کنم و تازه مگر در مسیرمان این خطرات نبود؟ اگر تو نیایی خودم تنها میروم. مش قربان با من آمد. ونهبن روستای بسیار کوچکی بود که بیش از ده پانزده تا خانه نداشت. کارم را در آنجا تمام کردم و برگشتم.
اگر اشتباه نکنم شاید در مسیر رفتن به #گریوده بود که شب را در غاری که آغل گوسفندان بود میهمان سه چهار چوپان بودیم. شبی به یادماندنی بود. شام کنار اجاق آتش، گره ماست (مخلوطی از کته پلو، ماست و شیر) خوردیم و بعد از شام به گپ و گفت مشغول شدیم. از چوپانها در مورد کارشان و اینکه این گوسفندان از آن چه کسی است پرسیدم. گفتند این گوسفندان مال #هژبر_یزدانی سرمایهدار و #شاهپور_غلامرضا برادر #شاه است. گفتند اینها یک میلیون گوسفند دارند که چراگاهشان از #چرات و #سنگسر تا #الموت و #قزوین ادامه دارد و ده هزار چوپان دارند و چقدر کارمند و نفرات و چه و چه. هنگام خواب به یکی از چوپانها گفتم آتش اجاق را زیاد کند. خندید و گفت: «ببین تا صبح چی میشه؟» نصفههای شب از نفس گرم هزار رأس گوسفند، چوقای نمدی را که روی خود انداخته بودم به کناری پرت کردم و چوبهای در حال سوختن را از اجاق بیرون آوردم.
مسئول گروه به محض دیدنم در #نشل گفت خوشحالم که زندهای. گفتم مگر فکر میکردی که مردهام. گفت خیلی نگرانت بودیم. برای همین آمدیم از سلامتیات باخبر شویم. گفتم فعلاً که سالم هستم و از همهشان تشکر کردم.
پس از پایان سرشماری در نشل به #امامزاده_حسن در نزدیکی #زیراب #سوادکوه رفتم و در مجتمع #زغال_سنگ اقامت کردم. در سالن غذا خوری یکی از کارکنان، داستان آمدنم را پرسید. گفتم که برای سرشماری آمدهام. جالب بود در آن زمان بودند افراد تحصیلکردهای که نه میدانستند سرشماری چیست و نه ذهنیت درستی نسبت به سرشماری عمومی نفوس و مسکن داشتند. من برایشان توضیح دادم. یکی از کارمندانها گفت این حرفها نیست؛ حکومت عواملش را برای #جاسوسی میفرستد. پس از اتمام سرشماری در امامزاده حسن به سمت گلیا به راه افتادم. در مسیر برگشت به گلیا هم از روستاهای #تته، #مرگنه، #کلاپی، #بزسا، #اسب_خونی و روستاهای دیگر و مناطق جنگلینشین سرشماری کردم تا به #گلیا رسیدم. کار من در شانزده روز تمام شد و قبل از مدت 20 روز سرشماری، به خانه بازگشتم. البته در گلیا از مشدی قربان خداحافظی کردم و با اتوبوس به #بابل آمدم. به منزل که رسیدم مادرم مرا بوسهباران کرد.بعد از حدود یک ماه به من و جلال گفتند که #مرکز_آمار_ایران در #ساری ما را احضار کرده است. آنجا حسابی ما را تحویل گرفتند و به خاطر انجام وظیفه درست قدردانی کردند و نفری چهار هزار تومان هم پاداش گرفتیم. قبلا هم نفری چهار هزار تومان حقوق گرفته بودیم که روی هم 8 هزار تومان حقوق و پاداش شد. کسانی که در مناطق شهری و روستایی مأمور سرشماری بودند فقط سه هزار تومان حقوق دریافت کرده بودند. حالا میتوانستم به تهران بروم و کولهام را پر از کتاب کنم.
#روزنامه_ایران
پنجشنبه، 6 آبان 95
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
✍🏻 #جواد_هاشمی_حیدری
🔺 صفحه 2 از 2 🔺
سرشماری را شروع کردم؛ روزانه هشت تا ده ساعت کار میکردم و بعضی روزها برای رفتن از یک نقطه به نقطهای دیگر گاه تا 9 ساعت در راه بودم.
یک شب میهمان کسی در جنگل بودیم و در خانه چوبیاش (تِلار) اتراق کردیم. صبح ما را به نزدیک درخت تنومندی برد. از آن بالا رفت و دست در شکاف تنه درخت کرد و از آن عسل بیرون آورد و با کره و چای هیزمی صبحانهای به ما داد که هنوز هم عطر و طعمش را به یاد دارم.
روستاهای ییلاقی منطقهای که من مأمور #سرشماریاش بودم عمدتاً خالی از سکنه بود. چون در پاییز و زمستان به علت سرمای سخت و نبود امکانات، زندگی دشوار بود و روستائیان به آبادیهای خودشان در روستاهای جلگهای میرفتند. در واقع بهار و تابستان گوسفندان خود را برای چرا به #ییلاق میآوردند و پاییز و زمستان به مناطق جلگهای میرفتند. آن زمان در روستاهای ییلاقی در خانهها را قفل نمیزدند و تنها برای جلوگیری از ورود حیوانات آنها را میبستند. در روستای #نیراسم هم در خانهای را که بدون قفل بود باز کردیم و وارد شدیم.
مش قربان راهنمای من به بام خانه رفت و مقداری هیزم پایین آورد و تعدادی ظرف و قابلمه و کمی نان کلوخی کوهی. شام آبگوشت خوبی خوردیم. صبح قاسم و راهنمایش از ما جدا شدند. او برای سرکشی به نقاط دیگر رفت و من در نراسم کارم را انجام دادم و به #چلیاسر و #شالینگ_چال و جاهای دیگر رفتم.
در روستای #سله_بن هم که خالی از سکنه بود وظیفه سرشماریام را انجام دادم و میخواستم به روستای #ونه_بن بروم که مش قربان مرا از رفتن به آن ده منع کرد. وقتی علت را جویا شدم گفت در ونهبن پاییز و زمستان پلنگ خانه میکند و ممکن است طعمه پلنگان شویم. گفتم من وظیفهای دارم و باید به وظیفهام عمل کنم و تازه مگر در مسیرمان این خطرات نبود؟ اگر تو نیایی خودم تنها میروم. مش قربان با من آمد. ونهبن روستای بسیار کوچکی بود که بیش از ده پانزده تا خانه نداشت. کارم را در آنجا تمام کردم و برگشتم.
اگر اشتباه نکنم شاید در مسیر رفتن به #گریوده بود که شب را در غاری که آغل گوسفندان بود میهمان سه چهار چوپان بودیم. شبی به یادماندنی بود. شام کنار اجاق آتش، گره ماست (مخلوطی از کته پلو، ماست و شیر) خوردیم و بعد از شام به گپ و گفت مشغول شدیم. از چوپانها در مورد کارشان و اینکه این گوسفندان از آن چه کسی است پرسیدم. گفتند این گوسفندان مال #هژبر_یزدانی سرمایهدار و #شاهپور_غلامرضا برادر #شاه است. گفتند اینها یک میلیون گوسفند دارند که چراگاهشان از #چرات و #سنگسر تا #الموت و #قزوین ادامه دارد و ده هزار چوپان دارند و چقدر کارمند و نفرات و چه و چه. هنگام خواب به یکی از چوپانها گفتم آتش اجاق را زیاد کند. خندید و گفت: «ببین تا صبح چی میشه؟» نصفههای شب از نفس گرم هزار رأس گوسفند، چوقای نمدی را که روی خود انداخته بودم به کناری پرت کردم و چوبهای در حال سوختن را از اجاق بیرون آوردم.
مسئول گروه به محض دیدنم در #نشل گفت خوشحالم که زندهای. گفتم مگر فکر میکردی که مردهام. گفت خیلی نگرانت بودیم. برای همین آمدیم از سلامتیات باخبر شویم. گفتم فعلاً که سالم هستم و از همهشان تشکر کردم.
پس از پایان سرشماری در نشل به #امامزاده_حسن در نزدیکی #زیراب #سوادکوه رفتم و در مجتمع #زغال_سنگ اقامت کردم. در سالن غذا خوری یکی از کارکنان، داستان آمدنم را پرسید. گفتم که برای سرشماری آمدهام. جالب بود در آن زمان بودند افراد تحصیلکردهای که نه میدانستند سرشماری چیست و نه ذهنیت درستی نسبت به سرشماری عمومی نفوس و مسکن داشتند. من برایشان توضیح دادم. یکی از کارمندانها گفت این حرفها نیست؛ حکومت عواملش را برای #جاسوسی میفرستد. پس از اتمام سرشماری در امامزاده حسن به سمت گلیا به راه افتادم. در مسیر برگشت به گلیا هم از روستاهای #تته، #مرگنه، #کلاپی، #بزسا، #اسب_خونی و روستاهای دیگر و مناطق جنگلینشین سرشماری کردم تا به #گلیا رسیدم. کار من در شانزده روز تمام شد و قبل از مدت 20 روز سرشماری، به خانه بازگشتم. البته در گلیا از مشدی قربان خداحافظی کردم و با اتوبوس به #بابل آمدم. به منزل که رسیدم مادرم مرا بوسهباران کرد.بعد از حدود یک ماه به من و جلال گفتند که #مرکز_آمار_ایران در #ساری ما را احضار کرده است. آنجا حسابی ما را تحویل گرفتند و به خاطر انجام وظیفه درست قدردانی کردند و نفری چهار هزار تومان هم پاداش گرفتیم. قبلا هم نفری چهار هزار تومان حقوق گرفته بودیم که روی هم 8 هزار تومان حقوق و پاداش شد. کسانی که در مناطق شهری و روستایی مأمور سرشماری بودند فقط سه هزار تومان حقوق دریافت کرده بودند. حالا میتوانستم به تهران بروم و کولهام را پر از کتاب کنم.
#روزنامه_ایران
پنجشنبه، 6 آبان 95
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
💠 نشست نماینده بابل و فعالین تجاری صنعتی بابل با وزیر صنعت، معدن، تجارت
محورهای نشست ۱۵ آذر (دوشنبه) #نیازآذری با دکتر #نعمت_زاده که با همراهی جمعی از فعالین و نمایندگان حوزه صنعت، معدن و تجارت شهرستان بابل توسط نماینده بابل تدارک دیده شده بود:
🔸 طرح و بررسی مشکلات صنایع شهرستان بابل
🔸 تبیین توانمندیهای صنعتی و تجاری بابل
🔸 تاکید بر اهتمام ویژه به شهرکهای صنعتی
🔸 مطالبه افزایش سهم صنایع بابل از تسهیلات بانکی
🔸 آمادگی برای ایجاد شهرکهای صنفی
🔸 آمادگی برای ایجاد شهرک قطعهسازی در بابل
🔸 درخواست موکد از وزیر برای توسعه همهجانبه #معدن_گلیران شامل زیرساختهای مرتبط با معدن از قبیل ساخت 27 کیلومتر جاده دسترسی و انتقال برق از محل اعتبارات لازم معادن و تأمین اعتبار و تجهیز معادن برای انجام عملیات مکانیزه استخراج #زغال_سنگ موجود با توجه به ظرفیت بالقوه سالانه
🗓 دوشنبه، ۱۵ آذر، وزارت صنعت، معدن و تجارت
دفتر ارتباطات مردمی #حسین_نیازآذری نماینده مردم بابل در #مجلس شورای اسلامی
سهشنبه، 16 آذر 95
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
محورهای نشست ۱۵ آذر (دوشنبه) #نیازآذری با دکتر #نعمت_زاده که با همراهی جمعی از فعالین و نمایندگان حوزه صنعت، معدن و تجارت شهرستان بابل توسط نماینده بابل تدارک دیده شده بود:
🔸 طرح و بررسی مشکلات صنایع شهرستان بابل
🔸 تبیین توانمندیهای صنعتی و تجاری بابل
🔸 تاکید بر اهتمام ویژه به شهرکهای صنعتی
🔸 مطالبه افزایش سهم صنایع بابل از تسهیلات بانکی
🔸 آمادگی برای ایجاد شهرکهای صنفی
🔸 آمادگی برای ایجاد شهرک قطعهسازی در بابل
🔸 درخواست موکد از وزیر برای توسعه همهجانبه #معدن_گلیران شامل زیرساختهای مرتبط با معدن از قبیل ساخت 27 کیلومتر جاده دسترسی و انتقال برق از محل اعتبارات لازم معادن و تأمین اعتبار و تجهیز معادن برای انجام عملیات مکانیزه استخراج #زغال_سنگ موجود با توجه به ظرفیت بالقوه سالانه
🗓 دوشنبه، ۱۵ آذر، وزارت صنعت، معدن و تجارت
دفتر ارتباطات مردمی #حسین_نیازآذری نماینده مردم بابل در #مجلس شورای اسلامی
سهشنبه، 16 آذر 95
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
ایمنسازی سقف تونلها برای استخراج #زغال_سنگ
معدن #گلیران، #بندپی_شرقی، بابل.
عکس: #علی_ثباتی
آدینه، ۱۲ خرداد ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
معدن #گلیران، #بندپی_شرقی، بابل.
عکس: #علی_ثباتی
آدینه، ۱۲ خرداد ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj