بینجِکَر/ شعر و ترانه مازندرانی
✍️🎶 شعر، ملودی و صدا: #داوود_کیاقاسمی
🎼 آهنگسازی و تنظیم: #مجید_رئیسیان
اجرا: #گروه_همنوازان_ماهان
سنتور و سرپرست گروه: مجید رئیسیان
تار و عود: فرزاد محمدنژاد
نی: حسین نوروزی
دف: حسین شهمیری
تمبک و بِندیر: علی اکبرزاده
ویولن یک، ویولن دو و ویولا: بهنام فضلی
ویلنسل: VST
کنترباس: VST
ضبط: #استودیو_فرهنگ، #ساری
صدابردار: #آبد_درخشان
میکس و مَسترینگ: #آرش_محسنپور
ناظر ضبط: مجید رئیسیان
متن ترانه:
اَتا غوشه، اَتّا پر
اتا کَسو، اتا کر
اَتا اَتا بینجِ بار
خِرد و خوی بینجِکَر
آرزو دارنه هوا
نکِنه وارش و وا
ونه بینج سربکشه
ونه کَر بووه کوفا
خِدا خِدا زمه مِن تا برسه پاییزِ ما
مه کیجا بووه عاروس و مه ریکا بووه زوما
بینجکر! زلفه کفن!
اَنه آرزو نکن
اعتبار نارنه هوا
این هوا ره دل نون
بهارِ ما او قَطی و پاییزِ ما وارشی
چَکو بونه بینجِ بار و خِشی بونه ناخشی
اَمسالِ سال هِکِتی
ندومه بونه چتی
چتی ونه بهووه
روز و شوی ناختی؟
برگردان پارسی:
یک خوشه، یک برگ
یک پنجه، یک دسته
یکی یکی کیسههای برنج
تمام هستی برنجکار است
آرزو دارد که هوا
باد و بوران نکند
تا خوشههای برنج سر بر زند و
دستههای شالی در خرمنگاه کپه شود
خدا خدا میزنم که پاییز از راه برسد
تا دخترم عروس و پسرم داماد شود!
آی برنجکار! ذلیل مرده!
این همه آرزو نکن!
هوا اعتباری ندارد
دل به این هوا مبند!
از بی آبی فصل بهار و از بارانیِ فصل پاییز
شالی تو پوک میشود و خوشی تو ناخوشی!
خشکسالیِ امسال را
نمیدانم که چه خواهد شد!
چه خواهد شد آیا
نخفتنهای روز و شبم؟
🔹 ترانهی «بینجکر» برای رمان در دست انتشار اینجانب به نام #آینههای_سرکوه ساخته شد و ترانهی جمعیِ رفقاییست که قهرمانهای اصلی رماناند و اول بار، از زبان شخصیت محوری رمان، #بهمنیار_باوند، خوانده و شنیده میشود. چندی پیش با دوست خوبم، هنرمند توانای ساروی، جناب #مجید_رئیسیان در مورد این ترانه حرف زدم و برایش به آهنگ خواندم و خوشش آمد و افتخار داد که روی آن آهنگسازیِ ارکسترال کند و کرد و این شد که میبینید.
#داوود_کیاقاسمی
لینک 🎼 #آهنگ:
https://t.me/BabolShahreBaharNarenj/31678
دوشنبه، ۲۰ شهریور ۹۶.
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
✍️🎶 شعر، ملودی و صدا: #داوود_کیاقاسمی
🎼 آهنگسازی و تنظیم: #مجید_رئیسیان
اجرا: #گروه_همنوازان_ماهان
سنتور و سرپرست گروه: مجید رئیسیان
تار و عود: فرزاد محمدنژاد
نی: حسین نوروزی
دف: حسین شهمیری
تمبک و بِندیر: علی اکبرزاده
ویولن یک، ویولن دو و ویولا: بهنام فضلی
ویلنسل: VST
کنترباس: VST
ضبط: #استودیو_فرهنگ، #ساری
صدابردار: #آبد_درخشان
میکس و مَسترینگ: #آرش_محسنپور
ناظر ضبط: مجید رئیسیان
متن ترانه:
اَتا غوشه، اَتّا پر
اتا کَسو، اتا کر
اَتا اَتا بینجِ بار
خِرد و خوی بینجِکَر
آرزو دارنه هوا
نکِنه وارش و وا
ونه بینج سربکشه
ونه کَر بووه کوفا
خِدا خِدا زمه مِن تا برسه پاییزِ ما
مه کیجا بووه عاروس و مه ریکا بووه زوما
بینجکر! زلفه کفن!
اَنه آرزو نکن
اعتبار نارنه هوا
این هوا ره دل نون
بهارِ ما او قَطی و پاییزِ ما وارشی
چَکو بونه بینجِ بار و خِشی بونه ناخشی
اَمسالِ سال هِکِتی
ندومه بونه چتی
چتی ونه بهووه
روز و شوی ناختی؟
برگردان پارسی:
یک خوشه، یک برگ
یک پنجه، یک دسته
یکی یکی کیسههای برنج
تمام هستی برنجکار است
آرزو دارد که هوا
باد و بوران نکند
تا خوشههای برنج سر بر زند و
دستههای شالی در خرمنگاه کپه شود
خدا خدا میزنم که پاییز از راه برسد
تا دخترم عروس و پسرم داماد شود!
آی برنجکار! ذلیل مرده!
این همه آرزو نکن!
هوا اعتباری ندارد
دل به این هوا مبند!
از بی آبی فصل بهار و از بارانیِ فصل پاییز
شالی تو پوک میشود و خوشی تو ناخوشی!
خشکسالیِ امسال را
نمیدانم که چه خواهد شد!
چه خواهد شد آیا
نخفتنهای روز و شبم؟
🔹 ترانهی «بینجکر» برای رمان در دست انتشار اینجانب به نام #آینههای_سرکوه ساخته شد و ترانهی جمعیِ رفقاییست که قهرمانهای اصلی رماناند و اول بار، از زبان شخصیت محوری رمان، #بهمنیار_باوند، خوانده و شنیده میشود. چندی پیش با دوست خوبم، هنرمند توانای ساروی، جناب #مجید_رئیسیان در مورد این ترانه حرف زدم و برایش به آهنگ خواندم و خوشش آمد و افتخار داد که روی آن آهنگسازیِ ارکسترال کند و کرد و این شد که میبینید.
#داوود_کیاقاسمی
لینک 🎼 #آهنگ:
https://t.me/BabolShahreBaharNarenj/31678
دوشنبه، ۲۰ شهریور ۹۶.
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj