شهردار پیروز ادامه بده
✍ #محمد_فاضلی *
🔹شهردار تهران (#شهردار_پیروز) به کمپین سهشنبههای بدون خودرو پیوسته و دیروز سیزده آذر ۱۳۹۷ با دوچرخه سر کارش رفت و شب هم با دوچرخه به خانه بازگشت. غلامحسین #کرباسچی شهردار سابقه تهران (از دی ۱۳۶۸ تا فروردین ۱۳۷۷) به او خرده گرفته است که به جای رفتار پوپولیستی با دوچرخه رفتن، صبح زود با ماشین سر کارش برود و آزادسازی واگنهای معطلمانده مترو را پیگیری کند.
🔹این ازجمله اولین حملههای تفکر «عمران بتونیستی» کارگزاران سازندگی به شهردار تهران است. چند نکته: اول، صبح زود قبل از شروع ساعت اداری به محل کار رسیدن، قبل از آنکه دیگرانی سر کار باشند تا بتوان موضوع واگنهای مترو را از آنها پیگیری کرد، راهکار حل مسأله مترو نیست. توسعه مترو معطل پیگیری نیست، موانع دیگری دارد از اقتصاد حمل و نقل تا سیاست شهری. تفکری در پس ذهن برخی مدیران سنتی هست که هر کس خروسخوان بیاید و دیرهنگام برود، مدیر خوبی است. مدیران بسیاری هستند که روزی شانزده ساعت یا بیشتر کار میکنند، آخر هفته هم کارتابلهایشان را به خانه میبرند، اما یک تصمیم درست نمیگیرند و اصلاً وقتی برای فکر کردن، خواندن و برگزاری چند جلسه معدود اما کارآمد ندارند. ساعات کار بسیار نشانه مدیر خوب بودن نیست.
🔹غلامحسین کرباسچی در حالی به #شهردار_پیروز میتازد و او را به توسعه حمل و نقل عمومی فرامیخواند که دوران مدیریت او بر شهرداری تهران، در ادبیات شهرسازی و حمل و نقل شهری، به دوران غلبه و اولویت دادن حمل و نقل شخصی (ساخت بزرگراهها) و عمران بتونیستی (فروش تراکم، افزایش درآمدهای شهر از مسیر فروش فضا، و توسعه بتونی) مشهور است. دهها طرح و پروژه عمرانی شهر تهران حاصل تفکر «عمران بتونیستی» دوران غلامحسین کرباسچی است. بزرگراههایی که او توسعه داد، و شهری که بر اثر تداوم تفکر او تا به امروز بسط یافته است (و فقط او در آن سهیم نیست بلکه محصول نگرش کلی سیاستگذاران و قدرت به توسعه است و او نماد مدیریت شهری آن به حساب میآید) تهران امروز – این #ناخوششهر - را ساخته است. توصیه خوب است، اما برای کسی که ابتدا درباره گذشته سیاستگذاری و مدیریت خود، و اشتباهاتش به کفایت سخن گفته باشد.
🔹حمله غلامحسین کرباسچی به پیروز #حناچی و دوچرخهسواری او، نوک کوه یخی است که بخش عمده آن زیر آب تفکر کارگزاران سازندگی ناپدید است: «اولویت ساختوساز به هر قیمتی». این اندیشه با «نماد»، «مردم به معنای انسانهای کنشگر و صاحب حق برابر در مقابل قدرت» و «نیروی مردم» سازگار نیست. تبختر نخبهگرایانه تکنوکراتیک – نگاهی شبیه به اینکه «ما میفهمیم و بقیه...» در این رویکرد متجلی است، و وارد شدن به تعامل نمادین و همسطح با مردم، در این تفکر جایگاه ندارد.
🔹جوهره این تفکر آن است که شهر را با بزرگراهها، با پروژه نواب، با «بکوبیم و بسازیم»، با «فقرا صبر کنند تا بسازیم، آنها هم بالاخره نفعاش را میبرند»، اداره میکنیم؛ مردم که هیچ، نخبگان و منتقدان هم بیخود حرف میزنند و یک وقتی میفهمند ما درست تصمیم گرفتهایم. همین تفکر است که سالیانی دراز محیطزیست را به هیچ گرفت و تجلی شهری آن شد بیسامانی مدیریت پسماندهای شهری که تا به امروز هم ادامه داشته است. همین تفکر به جان محیطزیست افتاد و از تالاب، رودخانه، دریاچه، جنگل و حیات وحش را تخریب کرد. این تفکر به چیزهای گُنده علاقه دارد که به چشم بیاید، پر از سازههای بتنی؛ شهر آرزوهای این تفکر چیزی شبیه دنیای انیمیشن «پینوکیو ۳۰۰۰» است؛ #ناخوششهر.
🔹عجیب است که مرد نگران حمل و نقل عمومی امروز، در روزهای مدیریتش نگران بارگذاری تهران روی گسلها و خطر زلزله نبود، و اگر بود هیچ تجلی و بروز نداشت، و سازوکارهایی برای ساختن شهر ایمن در برابر آتش در پیش نگرفت، و نظام مهندسی را برای سلامت در ساختمان سامان نداد و شهرداری عاری از فساد را دنبال نکرد؛ و فضای سبز «سازگار با کمآبی» را به هیچ گرفت.
🔹#شهردار_پیروز ادامه بده، دوران همسطح نبودن با مردم، بیتوجهی به نمادها (اگر یک دوچرخهسواری یکروزه باشد)، دوران بیمردم بودن، دل خوش کردن به عمران صرفاً سازهای، غرق شدن در ساختوساز و غفلت از اصلاح سازوکارهای اداره شهر گذشته است. موانع اصلی توسعه مترو و حمل و نقل عمومی را هم با مردم در میان بگذار. لحظهای شکست خواهی خورد که آدمها و ایدههای نو را رها کنی و در دامان گذشته آرامبگیری.
* عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
چهارشنبه، ۱۴ آذر ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
✍ #محمد_فاضلی *
🔹شهردار تهران (#شهردار_پیروز) به کمپین سهشنبههای بدون خودرو پیوسته و دیروز سیزده آذر ۱۳۹۷ با دوچرخه سر کارش رفت و شب هم با دوچرخه به خانه بازگشت. غلامحسین #کرباسچی شهردار سابقه تهران (از دی ۱۳۶۸ تا فروردین ۱۳۷۷) به او خرده گرفته است که به جای رفتار پوپولیستی با دوچرخه رفتن، صبح زود با ماشین سر کارش برود و آزادسازی واگنهای معطلمانده مترو را پیگیری کند.
🔹این ازجمله اولین حملههای تفکر «عمران بتونیستی» کارگزاران سازندگی به شهردار تهران است. چند نکته: اول، صبح زود قبل از شروع ساعت اداری به محل کار رسیدن، قبل از آنکه دیگرانی سر کار باشند تا بتوان موضوع واگنهای مترو را از آنها پیگیری کرد، راهکار حل مسأله مترو نیست. توسعه مترو معطل پیگیری نیست، موانع دیگری دارد از اقتصاد حمل و نقل تا سیاست شهری. تفکری در پس ذهن برخی مدیران سنتی هست که هر کس خروسخوان بیاید و دیرهنگام برود، مدیر خوبی است. مدیران بسیاری هستند که روزی شانزده ساعت یا بیشتر کار میکنند، آخر هفته هم کارتابلهایشان را به خانه میبرند، اما یک تصمیم درست نمیگیرند و اصلاً وقتی برای فکر کردن، خواندن و برگزاری چند جلسه معدود اما کارآمد ندارند. ساعات کار بسیار نشانه مدیر خوب بودن نیست.
🔹غلامحسین کرباسچی در حالی به #شهردار_پیروز میتازد و او را به توسعه حمل و نقل عمومی فرامیخواند که دوران مدیریت او بر شهرداری تهران، در ادبیات شهرسازی و حمل و نقل شهری، به دوران غلبه و اولویت دادن حمل و نقل شخصی (ساخت بزرگراهها) و عمران بتونیستی (فروش تراکم، افزایش درآمدهای شهر از مسیر فروش فضا، و توسعه بتونی) مشهور است. دهها طرح و پروژه عمرانی شهر تهران حاصل تفکر «عمران بتونیستی» دوران غلامحسین کرباسچی است. بزرگراههایی که او توسعه داد، و شهری که بر اثر تداوم تفکر او تا به امروز بسط یافته است (و فقط او در آن سهیم نیست بلکه محصول نگرش کلی سیاستگذاران و قدرت به توسعه است و او نماد مدیریت شهری آن به حساب میآید) تهران امروز – این #ناخوششهر - را ساخته است. توصیه خوب است، اما برای کسی که ابتدا درباره گذشته سیاستگذاری و مدیریت خود، و اشتباهاتش به کفایت سخن گفته باشد.
🔹حمله غلامحسین کرباسچی به پیروز #حناچی و دوچرخهسواری او، نوک کوه یخی است که بخش عمده آن زیر آب تفکر کارگزاران سازندگی ناپدید است: «اولویت ساختوساز به هر قیمتی». این اندیشه با «نماد»، «مردم به معنای انسانهای کنشگر و صاحب حق برابر در مقابل قدرت» و «نیروی مردم» سازگار نیست. تبختر نخبهگرایانه تکنوکراتیک – نگاهی شبیه به اینکه «ما میفهمیم و بقیه...» در این رویکرد متجلی است، و وارد شدن به تعامل نمادین و همسطح با مردم، در این تفکر جایگاه ندارد.
🔹جوهره این تفکر آن است که شهر را با بزرگراهها، با پروژه نواب، با «بکوبیم و بسازیم»، با «فقرا صبر کنند تا بسازیم، آنها هم بالاخره نفعاش را میبرند»، اداره میکنیم؛ مردم که هیچ، نخبگان و منتقدان هم بیخود حرف میزنند و یک وقتی میفهمند ما درست تصمیم گرفتهایم. همین تفکر است که سالیانی دراز محیطزیست را به هیچ گرفت و تجلی شهری آن شد بیسامانی مدیریت پسماندهای شهری که تا به امروز هم ادامه داشته است. همین تفکر به جان محیطزیست افتاد و از تالاب، رودخانه، دریاچه، جنگل و حیات وحش را تخریب کرد. این تفکر به چیزهای گُنده علاقه دارد که به چشم بیاید، پر از سازههای بتنی؛ شهر آرزوهای این تفکر چیزی شبیه دنیای انیمیشن «پینوکیو ۳۰۰۰» است؛ #ناخوششهر.
🔹عجیب است که مرد نگران حمل و نقل عمومی امروز، در روزهای مدیریتش نگران بارگذاری تهران روی گسلها و خطر زلزله نبود، و اگر بود هیچ تجلی و بروز نداشت، و سازوکارهایی برای ساختن شهر ایمن در برابر آتش در پیش نگرفت، و نظام مهندسی را برای سلامت در ساختمان سامان نداد و شهرداری عاری از فساد را دنبال نکرد؛ و فضای سبز «سازگار با کمآبی» را به هیچ گرفت.
🔹#شهردار_پیروز ادامه بده، دوران همسطح نبودن با مردم، بیتوجهی به نمادها (اگر یک دوچرخهسواری یکروزه باشد)، دوران بیمردم بودن، دل خوش کردن به عمران صرفاً سازهای، غرق شدن در ساختوساز و غفلت از اصلاح سازوکارهای اداره شهر گذشته است. موانع اصلی توسعه مترو و حمل و نقل عمومی را هم با مردم در میان بگذار. لحظهای شکست خواهی خورد که آدمها و ایدههای نو را رها کنی و در دامان گذشته آرامبگیری.
* عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
چهارشنبه، ۱۴ آذر ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
ملزومات مبارزه با فساد - محمد فاضلی
23.7 MB
🎙برخی ملزومات مبارزه با فساد در ایران
سخنران: #محمد_فاضلی
۱۷ آذر ۹۷
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
یکشنبه، ۱۸ آذر ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
سخنران: #محمد_فاضلی
۱۷ آذر ۹۷
دانشکده مدیریت دانشگاه تهران
یکشنبه، ۱۸ آذر ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
نهادهای مدنی به مثابه سرمایه اجتماعی و توسعه
سخنران: #محمد_فاضلی جامعهشناس
ساعت ۱۶ پنجشنبه ۱۱ بهمن
سالن اجتماعات مخابرات استان
#خیابان_مدرس بابل
دوشنبه، ۸ بهمن ۹۷.
@BabolShahreBaharNarenj
سخنران: #محمد_فاضلی جامعهشناس
ساعت ۱۶ پنجشنبه ۱۱ بهمن
سالن اجتماعات مخابرات استان
#خیابان_مدرس بابل
دوشنبه، ۸ بهمن ۹۷.
@BabolShahreBaharNarenj
نهادهای مدنی به مثابه سرمایه اجتماعی و توسعه
سخنران: #محمد_فاضلی جامعهشناس
ساعت ۱۶ فردا
سالن اجتماعات مخابرات استان
#خیابان_مدرس بابل
چهارشنبه، ۱۰ بهمن ۹۷.
@BabolShahreBaharNarenj
سخنران: #محمد_فاضلی جامعهشناس
ساعت ۱۶ فردا
سالن اجتماعات مخابرات استان
#خیابان_مدرس بابل
چهارشنبه، ۱۰ بهمن ۹۷.
@BabolShahreBaharNarenj
نهادهای مدنی به مثابه سرمایه اجتماعی و توسعه
سخنران: #محمد_فاضلی جامعهشناس
سالن اجتماعات #مخابرات استان
#خیابان_مدرس بابل
عکس: #کیوان_یوسفپوری
پنجشنبه، ۱۱ بهمن ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
سخنران: #محمد_فاضلی جامعهشناس
سالن اجتماعات #مخابرات استان
#خیابان_مدرس بابل
عکس: #کیوان_یوسفپوری
پنجشنبه، ۱۱ بهمن ٩٧.
@BabolShahreBaharNarenj
گزارش ملی سیل گلستان و مازندران را مطالبه کنیم
✍ #محمد_فاضلی *
🔹#سیل در #گلستان و #مازندران در آغازین روزهای سال ۱۳۹۸ بدون شک سؤالات بسیاری را برای مردم پدید میآورد. سؤالات زیر فقط آن بخشی است که به ذهن من غیرمتخصص در امور سیل، مدیریت منابع آب و مدیریت بحران میرسد.
🔹آیا هواشناسی وظیفهاش را درست انجام داده بود؟ آیا هشدارهای معتبر، کافی و با پوشش جمعیت هدف مناسب ارائه شده بود؟
🔹آیا مدیریت سدها و سایر سازههای مؤثر در مدیریت سیلاب به خوبی انجام شده است؟
🔹آیا همه دستگاههای دولتی و عمومی (مدیریت امور آب، شهرداریها، فرمانداریها، راه و شهرسازی، نظامیان و...) کارشان را به درستی و مطابق پروتکلهای مدیریت بحران انجام دادهاند؟
🔹آیا سیستمهای هشدار سیلاب به خوبی عمل کردهاند؟
🔹آیا رعایت قوانین و مقررات مربوط به ساختوساز در محدودههای سیلابخیز به درستی رعایت شده است؟
🔹آیا جادهها و سایر تأسیسات متناسب با استانداردهای مهندسی و فنی شرایط منطقهای سیلخیز ساخته شده بودند؟
🔹آیا هلال احمر به همه وظایفش از قبل از وقوع سیلاب تا روزهای مدیریت بحران به درستی عمل کرده است؟
🔹آیا رسانههای عمومی و در صدر آنها صدا و سیما به درستی با مسأله سیل مواجه شدهاند؟
🔹آیا آگاهیهای عمومی درباره سیل کافی بوده است؟
🔹خسارات واردشده به جنگلها، مراتع و پوشش گیاهی در چند دهه گذشته چه نقشی در بروز سیلاب و خسارات داشته است؟
🔹چه بخشی از خسارات وارده قابل اجتناب بوده و چه بخشی از آنها به دلیل بزرگی سیلاب غیرقابل اجتناب بوده و به عنوان بخشی از ضعف انسان در برابر طبیعت باید آنرا پذیرفت؟
🔹چه اصلاحاتی باید در قوانین ساختوساز، مدیریت بحران و پروتکلهای کمکرسانی و امداد صورت گیرد تا سطح تابآوری کشور در برابر این حوادث افزایش یابد؟
🔹کشور یک بار تجربه شکل دادن به «کمیته ملی بررسی حادثه #پلاسکو» در بهمن ۱۳۹۵ را دارد. آن کمیته ظرف دو ماه گزارش خود را ارائه کرد. آخرین خبر اینکه گزارش نهایی کمیته در شش مجلد آماده شده و در معرض انتشار است. درسهای آن کمیته را هم میتوان برای شکل دادن و پیشبرد امور «کمیته ملی بررسی سیل گلستان و مازندران» بهکار گرفت. یک تجربه خوب را تکرار میکنند، کاستیهایش را برطرف میکنند، و از آن برای بهبود حکمرانی کشور بهره میگیرند.
🔹اگر سیل گلستان و مازندران بررسی نشود، سؤالهای بیپاسخ بسیاری در ذهن مردم باقی خواهد ماند و جز فرسوده شدن اعتماد عمومی نتیجهای حاصل نمیشود. اگر بزرگان کشور تصمیم گرفتند چنین کمیتهای تشکیل دهند، علاوه بر گزارش و تجربه کمیته ملی پلاسکو، گزارش کمیته بررسیکننده حادثه سیل در نیواورلئان ایالات متحده هم به کار میآید. حتما نمونههای دیگری هم هست که بسیار مؤثر خواهند بود.
* جامعهشناس، عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه شهیدبهشتی و مشاور وزیر نیرو
آدینه، ۲ فروردین ۹۸.
@BabolShahreBaharNarenj
✍ #محمد_فاضلی *
🔹#سیل در #گلستان و #مازندران در آغازین روزهای سال ۱۳۹۸ بدون شک سؤالات بسیاری را برای مردم پدید میآورد. سؤالات زیر فقط آن بخشی است که به ذهن من غیرمتخصص در امور سیل، مدیریت منابع آب و مدیریت بحران میرسد.
🔹آیا هواشناسی وظیفهاش را درست انجام داده بود؟ آیا هشدارهای معتبر، کافی و با پوشش جمعیت هدف مناسب ارائه شده بود؟
🔹آیا مدیریت سدها و سایر سازههای مؤثر در مدیریت سیلاب به خوبی انجام شده است؟
🔹آیا همه دستگاههای دولتی و عمومی (مدیریت امور آب، شهرداریها، فرمانداریها، راه و شهرسازی، نظامیان و...) کارشان را به درستی و مطابق پروتکلهای مدیریت بحران انجام دادهاند؟
🔹آیا سیستمهای هشدار سیلاب به خوبی عمل کردهاند؟
🔹آیا رعایت قوانین و مقررات مربوط به ساختوساز در محدودههای سیلابخیز به درستی رعایت شده است؟
🔹آیا جادهها و سایر تأسیسات متناسب با استانداردهای مهندسی و فنی شرایط منطقهای سیلخیز ساخته شده بودند؟
🔹آیا هلال احمر به همه وظایفش از قبل از وقوع سیلاب تا روزهای مدیریت بحران به درستی عمل کرده است؟
🔹آیا رسانههای عمومی و در صدر آنها صدا و سیما به درستی با مسأله سیل مواجه شدهاند؟
🔹آیا آگاهیهای عمومی درباره سیل کافی بوده است؟
🔹خسارات واردشده به جنگلها، مراتع و پوشش گیاهی در چند دهه گذشته چه نقشی در بروز سیلاب و خسارات داشته است؟
🔹چه بخشی از خسارات وارده قابل اجتناب بوده و چه بخشی از آنها به دلیل بزرگی سیلاب غیرقابل اجتناب بوده و به عنوان بخشی از ضعف انسان در برابر طبیعت باید آنرا پذیرفت؟
🔹چه اصلاحاتی باید در قوانین ساختوساز، مدیریت بحران و پروتکلهای کمکرسانی و امداد صورت گیرد تا سطح تابآوری کشور در برابر این حوادث افزایش یابد؟
🔹کشور یک بار تجربه شکل دادن به «کمیته ملی بررسی حادثه #پلاسکو» در بهمن ۱۳۹۵ را دارد. آن کمیته ظرف دو ماه گزارش خود را ارائه کرد. آخرین خبر اینکه گزارش نهایی کمیته در شش مجلد آماده شده و در معرض انتشار است. درسهای آن کمیته را هم میتوان برای شکل دادن و پیشبرد امور «کمیته ملی بررسی سیل گلستان و مازندران» بهکار گرفت. یک تجربه خوب را تکرار میکنند، کاستیهایش را برطرف میکنند، و از آن برای بهبود حکمرانی کشور بهره میگیرند.
🔹اگر سیل گلستان و مازندران بررسی نشود، سؤالهای بیپاسخ بسیاری در ذهن مردم باقی خواهد ماند و جز فرسوده شدن اعتماد عمومی نتیجهای حاصل نمیشود. اگر بزرگان کشور تصمیم گرفتند چنین کمیتهای تشکیل دهند، علاوه بر گزارش و تجربه کمیته ملی پلاسکو، گزارش کمیته بررسیکننده حادثه سیل در نیواورلئان ایالات متحده هم به کار میآید. حتما نمونههای دیگری هم هست که بسیار مؤثر خواهند بود.
* جامعهشناس، عضو هیات علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه شهیدبهشتی و مشاور وزیر نیرو
آدینه، ۲ فروردین ۹۸.
@BabolShahreBaharNarenj
«استاد جامعهشناسی دانشگاه شهیدبهشتی»: در کشور عدهای #اختیار_بالایی دارند اما #مسئولیت_کارشان را نمیپذیرند
#محمد_فاضلی:
🔹وقتی تصمیمی مثل برجام در اندازه نظام حکمرانی گرفته می شود، اما از فردای آن به امضا کنندهاش میگویند «خائن» در آینده ظریفِ دیگری حاضر نخواهد شد پای اسناد این چنینی را امضا کند./ روزنامه ایران
شنبه، ۱۵ تیر ۹۸.
@BabolShahreBaharNarenj
#محمد_فاضلی:
🔹وقتی تصمیمی مثل برجام در اندازه نظام حکمرانی گرفته می شود، اما از فردای آن به امضا کنندهاش میگویند «خائن» در آینده ظریفِ دیگری حاضر نخواهد شد پای اسناد این چنینی را امضا کند./ روزنامه ایران
شنبه، ۱۵ تیر ۹۸.
@BabolShahreBaharNarenj
مشاور وزیر نیرو:
با قاطعیت میگویم هیچکس پاسخ قطعی برای ۶ پیششرط انتقال آب دریای مازندران ندارد
دکتر #محمد_فاضلی استاد جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی در همایش «نهادهای مدنی به مثابه سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار» در ۱۱ بهمن ۹۷ در #بابل:
🔹#انتقال_آب فرآیند اجتماعی است که ملزومات آن رعایت پیششرطهاست.
🔹این پیششرطها در ادبیات انتقال آب بینحوزهای تصریح شده است:
۱- انتقال آب باید به شرطی صورت بگیرد که دریافتکننده آب در مقصد، کلیه اقدامات لازم برای مدیریت مصرف را انجام داده باشد، و ثابت شده باشد که هیچ راهی باقی نمانده که آب را بهتر از وضعیت فعلی مصرف کنند.
۲- کلیه ابزارهای اقتصادی، حکمرانی و نهادی برای مصرف بهینه آب اعمال شده باشد از جمله بازار آب در مقصد.
۳- مذاکرات کافی بین ذینفعان مبدا و مقصد صورت گرفته باشد، بدین معنا که طرفین مبدا و مقصد اجماع کرده باشند.
۴- کلیه ملاحظات نهادی مربوط به تقسیم منافع بین گیرنده و فرستنده باید تنظیم شده باشد، (ممکنه بگوییم آب را میفرستیم به شرط اینکه این آورده را برای ما داشته باشد.)
۵- انتقال آب صرفا برای مقاصد شرب و بعد صنعت امکانپذیر است، مقیاس آب برای کشاورزی ناممکن است.
۶- پایداری سرزمین در هر دو سوی فرستنده و گیرنده لحاظ شود.
🔹با قاطعیت میگویم هیچکس پاسخ قطعی برای این شش شرط ندارد. نه کسانی در مقصد میتوانند ثابت کنند که کلیه اقدامات برای مدیریت مصرف آب صورت گرفته است و هیچ چارهای نیست و نه مازندرانیها میتوانند ثابت کنند که هیچ اقدامی انجام نشده است.
🔹هیچ مذاکرهای بین طرفین درباره تقسیم منافع صورت نگرفته است، بازار آب اجرا نشده است.
🔹انتقال آب یک فناوری است مثل هر فناوری دیگری، مثل موبایل، سد، جاده، ریل و هر چیز دیگری بسته به فریمی که در آن نگاه میکنید معنادار میشود، یک وقت چارچوبهایی میگذارید برای مبادله آب. یک وقت هست فریمهایی برای تبادل برخی از منابع تعریف میکنید.
🔹یک آیتم بسیار مهم در هر پروژه انتقال آب، سدسازی، ریلسازی، معدن و جادهسازی، شفافیت ارزیابی اقتصادی، ارزیابی محیطزیستی و ارزیابی اجتماعی و ارزیابی از نظر پایداری انسانی است.
🔹نه سمنانیهای گزارشهای ارزیابی اقتصادی دقیقی دارند که به عرصه عمومی ارایه کرده باشند، یعنی شفاف همه متخصصان به آن دسترسی داشته باشند و نظر دهند و نه مازندرانیها در نقد این پروژهها، گزارههای دقیقی دارند
صادقانه بگویم برخی از مخالفتها و موافقتها آنقدر سطحی است که ارزش پرداختن به آن ندارد.
🔹در پروژههای انتقال آب در کشور با فیل مولانا مواجهیم، هرکسی بخشی از فیل را میبینند و هیچ کس خودِ فیل را ندیده است.
🔹گزارش دقیق و شفاف و روشنی در خصوص این پروژه، وجود خارجی ندارد
مطالعه اجماعشدهای بر سر درستی یا نادرستی آن وجود ندارد (مطالعاتی شده است اما مطالعه کافی و وافی نیست)
در سال ۹۳، پیشبینی اجرای این طرح ۹۳۰۰ میلیارد تومان بوده است که رقمش در صورت اجرا بسیار بیش از آن خواهد شد، آیا به اندازه ۹۳۰۰ میلیارد تومان به آن فکر کردهایم؟!
🔹این خودحقبینی در این پروژهها داستان درست میکند./ کانال اطلاعرسانی بابل، شهربهارنارنج
یکشنبه، ۲۱ مهر ۹۸.
@BabolShahreBaharNarenj
با قاطعیت میگویم هیچکس پاسخ قطعی برای ۶ پیششرط انتقال آب دریای مازندران ندارد
دکتر #محمد_فاضلی استاد جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی در همایش «نهادهای مدنی به مثابه سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار» در ۱۱ بهمن ۹۷ در #بابل:
🔹#انتقال_آب فرآیند اجتماعی است که ملزومات آن رعایت پیششرطهاست.
🔹این پیششرطها در ادبیات انتقال آب بینحوزهای تصریح شده است:
۱- انتقال آب باید به شرطی صورت بگیرد که دریافتکننده آب در مقصد، کلیه اقدامات لازم برای مدیریت مصرف را انجام داده باشد، و ثابت شده باشد که هیچ راهی باقی نمانده که آب را بهتر از وضعیت فعلی مصرف کنند.
۲- کلیه ابزارهای اقتصادی، حکمرانی و نهادی برای مصرف بهینه آب اعمال شده باشد از جمله بازار آب در مقصد.
۳- مذاکرات کافی بین ذینفعان مبدا و مقصد صورت گرفته باشد، بدین معنا که طرفین مبدا و مقصد اجماع کرده باشند.
۴- کلیه ملاحظات نهادی مربوط به تقسیم منافع بین گیرنده و فرستنده باید تنظیم شده باشد، (ممکنه بگوییم آب را میفرستیم به شرط اینکه این آورده را برای ما داشته باشد.)
۵- انتقال آب صرفا برای مقاصد شرب و بعد صنعت امکانپذیر است، مقیاس آب برای کشاورزی ناممکن است.
۶- پایداری سرزمین در هر دو سوی فرستنده و گیرنده لحاظ شود.
🔹با قاطعیت میگویم هیچکس پاسخ قطعی برای این شش شرط ندارد. نه کسانی در مقصد میتوانند ثابت کنند که کلیه اقدامات برای مدیریت مصرف آب صورت گرفته است و هیچ چارهای نیست و نه مازندرانیها میتوانند ثابت کنند که هیچ اقدامی انجام نشده است.
🔹هیچ مذاکرهای بین طرفین درباره تقسیم منافع صورت نگرفته است، بازار آب اجرا نشده است.
🔹انتقال آب یک فناوری است مثل هر فناوری دیگری، مثل موبایل، سد، جاده، ریل و هر چیز دیگری بسته به فریمی که در آن نگاه میکنید معنادار میشود، یک وقت چارچوبهایی میگذارید برای مبادله آب. یک وقت هست فریمهایی برای تبادل برخی از منابع تعریف میکنید.
🔹یک آیتم بسیار مهم در هر پروژه انتقال آب، سدسازی، ریلسازی، معدن و جادهسازی، شفافیت ارزیابی اقتصادی، ارزیابی محیطزیستی و ارزیابی اجتماعی و ارزیابی از نظر پایداری انسانی است.
🔹نه سمنانیهای گزارشهای ارزیابی اقتصادی دقیقی دارند که به عرصه عمومی ارایه کرده باشند، یعنی شفاف همه متخصصان به آن دسترسی داشته باشند و نظر دهند و نه مازندرانیها در نقد این پروژهها، گزارههای دقیقی دارند
صادقانه بگویم برخی از مخالفتها و موافقتها آنقدر سطحی است که ارزش پرداختن به آن ندارد.
🔹در پروژههای انتقال آب در کشور با فیل مولانا مواجهیم، هرکسی بخشی از فیل را میبینند و هیچ کس خودِ فیل را ندیده است.
🔹گزارش دقیق و شفاف و روشنی در خصوص این پروژه، وجود خارجی ندارد
مطالعه اجماعشدهای بر سر درستی یا نادرستی آن وجود ندارد (مطالعاتی شده است اما مطالعه کافی و وافی نیست)
در سال ۹۳، پیشبینی اجرای این طرح ۹۳۰۰ میلیارد تومان بوده است که رقمش در صورت اجرا بسیار بیش از آن خواهد شد، آیا به اندازه ۹۳۰۰ میلیارد تومان به آن فکر کردهایم؟!
🔹این خودحقبینی در این پروژهها داستان درست میکند./ کانال اطلاعرسانی بابل، شهربهارنارنج
یکشنبه، ۲۱ مهر ۹۸.
@BabolShahreBaharNarenj
کانال بابل شهر بهار نارنج
شکست مخالفان انتقال آب دریای مازندران! 🔹رییس سازمان محیط زیست موافقت خود را با اجرای طرح #انتقال_آب از #دریای_مازندران به #فلات_مرکزی اعلام کرد. یکشنبه، ۲۱ مهر ۹۸. @BabolShahreBaharNarenj
واقعیت نامه عیسی کلانتری درباره انتقال آب دریای مازندران به سمنان چیست؟
✍ #محمد_فاضلی *
🔹#عیسی_کلانتری طی نامهای به تاریخ ۱۸ مهر ۹۸ به #وزیر_نیرو که به صورت گسترده در فضای مجازی هم منتشر شد درخصوص #انتقال_آب از #دریای_مازندران به #فلات_مرکزی ایران اعلام کرد با توجه به جلسهای که در تاریخ ۹۸/۷/۱۷ برای ارزیابی محیطزیستی این طرح برگزار شده «اجرای پروژه بلامانع» است.
🔹افکار عمومی این نامه را دال بر مطالبه وزارت نیرو برای اجرا شدن پروژه و توافق این وزارتخانه با سازمان حفاظت محیطزیست تلقی کرد. اما حالا #محمد_درویش – فعال محیطزیستی و از منتقدان جدی عیسی کلانتری – تصویر صورتجلسهای را که عیسی کلانتری به آن اشاره کرده و مبنای نامه خود قرار داده منتشر کرده است. او همچنین نامهای را منتشر کرده که معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست در تاریخ ۶ شهریور ۹۸ به معاون وزارت نیرو ارسال کرده است.
◽️دقت در این دو سند که محمد درویش منتشر کرده است، نشان میدهد:
🔹اول، امضاکنندگان صورتجلسه ۹۸/۷/۱۷ (سه معاون سازمان حفاظت محیطزیست، دو مدیر کل حفاظت محیطزیست سمنان و مازندران، و نماینده وزارت نیرو) هیچ یک از چهار گزینه موافقت، موافقت مشروط، مخالفت و طرح مجدد را در این صورتجلسه تیک نزدهاند و هیچ توافقی درخصوص این طرح بین آنها صورت نگرفته است.
🔹دوم، مندرجات صورتجلسه در سه بخش الف، ب و ج نشان میدهد امضاکنندگان توافق کردهاند که اطلاعات زیر به سازمان حفاظت محیطزیست داده شود:
▫️نتایج مدلسازی تخلیه پساب دستگاههای آبشیرینکن
▫️نتایج مدل اثرات تجمعی طرح بر آب دریا در نکا و امیرآباد
▫️مرور ادبیات استانداردهای ملی و بینالمللی محل تخلیه پساب و تعیین محل برداشت آب
▫️نقشه محل دپو نخالههای مازاد ناشی از لولهگذاری
▫️ارایه گزارش روشهای فنی برای کاهش تخریب پوشش گیاهی به تفکیک نوع گونه
▫️برآورد میزان تخریب شامل خاکبرداری و خاکریزی
▫️مسیر نهایی و موقعیت ایستگاههای پمپاژ و خطوط انتقال برق به همراه مشخصات فنی
🔹سوم. ایدهای که ارزیابی آن هنوز در مرحله مرور ادبیات استانداردهای ملی، بررسی مدلهای اثر محیطزیستی و برآورد خطوط انتقال است، یعنی هنوز هیچ ابهامی از آن رفع نشده و هیچ گزارش موردتأییدی درباره آن وجود ندارد. یعنی هنوز در نقطه اول است.
🔹چهارم، جالب اینکه اطلاعات خواسته شده در صورتجلسه ۹۸/۷/۱۷ بیشتر از مواردی است که در نامه ۶ شهریور معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست درج شده است. یعنی در فاصله ۶ شهریور تا ۱۷ مهر ۹۸ نه فقط از ابهامات کاسته نشده، بلکه بر سؤالات کارشناسان وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیطزیست درباره این طرح افزوده شده است.
✅ نتیجهگیری
🔹اول. صورتجلسه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ نشان میدهد مدیران سازمان حفاظت محیطزیست و نماینده وزارت نیرو هیچ توافقی مبنی بر تمام شدن ارزیابی محیطزیستی ایده انتقال آب دریای خزر به سمنان نداشتهاند.
🔹دوم. سؤال این است که چرا عیسی کلانتری بر خلاف اصول کارشناسی و منطق کار حرفهای، به استناد صورتجلسهای تا به این حد پرابهام و سؤال، از موافقت با اجرای طرح سخن میگوید؟
🔹سوم. نامه از عبارت «پیرو نامهی شمارهی...» استفاده میکند تا به ذهن افکار عمومی نامطلع از ادبیات مکاتبات اداری چنین برسد که این نامه در پاسخ به نامهای از سوی وزیر نیروست، حال آنکه نامهای که او بدان اشاره دارد نامه معاون محیطزیست انسانی عیسی کلانتری است که در آن طرح ابهام و سؤال کرده است.
🔹چهارم. عیسی کلانتری از عبارت «اجرای پروژه» در نامه استفاده میکند. ایده انتقال آب دریای خزر به سمنان، فعلا در حد مطالعات پرابهام و سؤال است و اساساً پروژهای روی زمین نیست که اجرای آن بلامانع باشد.
🔹پنجم. عیسی کلانتری به نادرستی از «تفاهم صورتگرفته» سخن میگوید اما صورتجلسه نشان میدهد تفاهمی در کار نیست، بلکه ابهام و سؤال، بدون هیچ تصمیمی در میان است. آنکه باید مؤاخذه شود، نویسنده نامهای غیرحرفهای و مولد نارضایتی اجتماعی است که بر مبنای ادعاهایی نامستند، منطق کارشناسی کارکنانش را هم به هیچ گرفته است.
* عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
شنبه، ۲۷ مهر ۹۸.
@BabolShahreBaharNarenj
✍ #محمد_فاضلی *
🔹#عیسی_کلانتری طی نامهای به تاریخ ۱۸ مهر ۹۸ به #وزیر_نیرو که به صورت گسترده در فضای مجازی هم منتشر شد درخصوص #انتقال_آب از #دریای_مازندران به #فلات_مرکزی ایران اعلام کرد با توجه به جلسهای که در تاریخ ۹۸/۷/۱۷ برای ارزیابی محیطزیستی این طرح برگزار شده «اجرای پروژه بلامانع» است.
🔹افکار عمومی این نامه را دال بر مطالبه وزارت نیرو برای اجرا شدن پروژه و توافق این وزارتخانه با سازمان حفاظت محیطزیست تلقی کرد. اما حالا #محمد_درویش – فعال محیطزیستی و از منتقدان جدی عیسی کلانتری – تصویر صورتجلسهای را که عیسی کلانتری به آن اشاره کرده و مبنای نامه خود قرار داده منتشر کرده است. او همچنین نامهای را منتشر کرده که معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست در تاریخ ۶ شهریور ۹۸ به معاون وزارت نیرو ارسال کرده است.
◽️دقت در این دو سند که محمد درویش منتشر کرده است، نشان میدهد:
🔹اول، امضاکنندگان صورتجلسه ۹۸/۷/۱۷ (سه معاون سازمان حفاظت محیطزیست، دو مدیر کل حفاظت محیطزیست سمنان و مازندران، و نماینده وزارت نیرو) هیچ یک از چهار گزینه موافقت، موافقت مشروط، مخالفت و طرح مجدد را در این صورتجلسه تیک نزدهاند و هیچ توافقی درخصوص این طرح بین آنها صورت نگرفته است.
🔹دوم، مندرجات صورتجلسه در سه بخش الف، ب و ج نشان میدهد امضاکنندگان توافق کردهاند که اطلاعات زیر به سازمان حفاظت محیطزیست داده شود:
▫️نتایج مدلسازی تخلیه پساب دستگاههای آبشیرینکن
▫️نتایج مدل اثرات تجمعی طرح بر آب دریا در نکا و امیرآباد
▫️مرور ادبیات استانداردهای ملی و بینالمللی محل تخلیه پساب و تعیین محل برداشت آب
▫️نقشه محل دپو نخالههای مازاد ناشی از لولهگذاری
▫️ارایه گزارش روشهای فنی برای کاهش تخریب پوشش گیاهی به تفکیک نوع گونه
▫️برآورد میزان تخریب شامل خاکبرداری و خاکریزی
▫️مسیر نهایی و موقعیت ایستگاههای پمپاژ و خطوط انتقال برق به همراه مشخصات فنی
🔹سوم. ایدهای که ارزیابی آن هنوز در مرحله مرور ادبیات استانداردهای ملی، بررسی مدلهای اثر محیطزیستی و برآورد خطوط انتقال است، یعنی هنوز هیچ ابهامی از آن رفع نشده و هیچ گزارش موردتأییدی درباره آن وجود ندارد. یعنی هنوز در نقطه اول است.
🔹چهارم، جالب اینکه اطلاعات خواسته شده در صورتجلسه ۹۸/۷/۱۷ بیشتر از مواردی است که در نامه ۶ شهریور معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست درج شده است. یعنی در فاصله ۶ شهریور تا ۱۷ مهر ۹۸ نه فقط از ابهامات کاسته نشده، بلکه بر سؤالات کارشناسان وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیطزیست درباره این طرح افزوده شده است.
✅ نتیجهگیری
🔹اول. صورتجلسه ۱۷ مهر ۱۳۹۸ نشان میدهد مدیران سازمان حفاظت محیطزیست و نماینده وزارت نیرو هیچ توافقی مبنی بر تمام شدن ارزیابی محیطزیستی ایده انتقال آب دریای خزر به سمنان نداشتهاند.
🔹دوم. سؤال این است که چرا عیسی کلانتری بر خلاف اصول کارشناسی و منطق کار حرفهای، به استناد صورتجلسهای تا به این حد پرابهام و سؤال، از موافقت با اجرای طرح سخن میگوید؟
🔹سوم. نامه از عبارت «پیرو نامهی شمارهی...» استفاده میکند تا به ذهن افکار عمومی نامطلع از ادبیات مکاتبات اداری چنین برسد که این نامه در پاسخ به نامهای از سوی وزیر نیروست، حال آنکه نامهای که او بدان اشاره دارد نامه معاون محیطزیست انسانی عیسی کلانتری است که در آن طرح ابهام و سؤال کرده است.
🔹چهارم. عیسی کلانتری از عبارت «اجرای پروژه» در نامه استفاده میکند. ایده انتقال آب دریای خزر به سمنان، فعلا در حد مطالعات پرابهام و سؤال است و اساساً پروژهای روی زمین نیست که اجرای آن بلامانع باشد.
🔹پنجم. عیسی کلانتری به نادرستی از «تفاهم صورتگرفته» سخن میگوید اما صورتجلسه نشان میدهد تفاهمی در کار نیست، بلکه ابهام و سؤال، بدون هیچ تصمیمی در میان است. آنکه باید مؤاخذه شود، نویسنده نامهای غیرحرفهای و مولد نارضایتی اجتماعی است که بر مبنای ادعاهایی نامستند، منطق کارشناسی کارکنانش را هم به هیچ گرفته است.
* عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
شنبه، ۲۷ مهر ۹۸.
@BabolShahreBaharNarenj
شاهکاری از نقصان در سیاستگذاری فرهنگی
✍ #محمد_فاضلی *
🔹پنجاه و هفت نماینده مجلس طرحی با عنوان «رفع انحصار از زبان انگلیسی در نظام آموزش همگانی کشور» ارائه کردهاند که یک مقدمه توجیهی، شش ماده و ده تبصره را در بر گرفته و ۱۴۶۵ کلمه است. این طرح به دلیل ارتباط با حوزه آموزش، از جنس سیاستگذاری فرهنگی است. نشان خواهم داد که این طرح چگونه عمق فاجعه در سیاستگذاری کشور بهطور کلی، و سیاستگذاری فرهنگی بهطور خاص را نشان میدهد.
🔹قبل از تحلیل این شاهکار سیاستگذاری، بگویم که من با ایده رفع انحصار از زبان انگلیسی و توسعه آموزش سایر زبانها موافقم. همیشه حسرت خوردهام که کاش زبان عربی که شش سال به نسل من در مدارس تدریس شد، به شکلی کارآمد و مؤثر تدریس میشد و امروز عربی میدانستم که بسیار به کارم میآمد. این طرح اما به اسم ایده خوب رفع انحصار از زبان انگلیسی، نشانه بزرگی از نقصان در سیاستگذاری فرهنگی است.
🔹اول. مقدمه این طرح حاوی این گزاره است: «عدم ضرورت تعلیم زبان خارجی بــه دانشآموزانی که به هر دلیـل بـه تحصیل دانشگاهی نخواهند پرداخت.» سؤال: آیا دانشآموزان از کلاس ششم که آموزش زبان انگلیسی شروع میشود قادرند تعیین کنند که در آینده به دانشگاه میروند یا نمیروند؟ آیا با این طرح دانشآموزان از همان سال ششم به دو دسته تقسیم میشوند و برخی بهطور قطعی تصمیم میگیرند که به دانشگاه نروند تا ضرورتی به آموزش زبان نداشته باشند؟
🔹دوم. چه کسی و بر اساس کدام مطالعه مشخص شده که فقط کسانی که دانشگاه میروند به زبان خارجی – آن هم در دنیای امروز – نیاز دارند؟ آیا کسانی که مهارتآموزی میکنند، تخصصهایی در زمینه برنامهنویسی و کامپیوتر یا تخصصهای فنی پیدا میکنند به آشنایی با زبان خارجی نیاز ندارند؟ توجه کنیم که در متن این طرح عدم نیاز به آموزش زبان خارجی برای « ... دانشآموزانی که با هدف مهارتآموزی و ورود سـریع بـه بـازار کـار مسـیر تحصـیل در شاخههای کار و دانش و یا فنی و حرفهای را انتخـاب میکنند» غیرضروری تشخیص داده شده است.
📎متن کامل را از اینجا بخوانید.
* عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
سهشنبه، ۳۰ مهر ۹۸.
@BabolShahreBaharNarenj
✍ #محمد_فاضلی *
🔹پنجاه و هفت نماینده مجلس طرحی با عنوان «رفع انحصار از زبان انگلیسی در نظام آموزش همگانی کشور» ارائه کردهاند که یک مقدمه توجیهی، شش ماده و ده تبصره را در بر گرفته و ۱۴۶۵ کلمه است. این طرح به دلیل ارتباط با حوزه آموزش، از جنس سیاستگذاری فرهنگی است. نشان خواهم داد که این طرح چگونه عمق فاجعه در سیاستگذاری کشور بهطور کلی، و سیاستگذاری فرهنگی بهطور خاص را نشان میدهد.
🔹قبل از تحلیل این شاهکار سیاستگذاری، بگویم که من با ایده رفع انحصار از زبان انگلیسی و توسعه آموزش سایر زبانها موافقم. همیشه حسرت خوردهام که کاش زبان عربی که شش سال به نسل من در مدارس تدریس شد، به شکلی کارآمد و مؤثر تدریس میشد و امروز عربی میدانستم که بسیار به کارم میآمد. این طرح اما به اسم ایده خوب رفع انحصار از زبان انگلیسی، نشانه بزرگی از نقصان در سیاستگذاری فرهنگی است.
🔹اول. مقدمه این طرح حاوی این گزاره است: «عدم ضرورت تعلیم زبان خارجی بــه دانشآموزانی که به هر دلیـل بـه تحصیل دانشگاهی نخواهند پرداخت.» سؤال: آیا دانشآموزان از کلاس ششم که آموزش زبان انگلیسی شروع میشود قادرند تعیین کنند که در آینده به دانشگاه میروند یا نمیروند؟ آیا با این طرح دانشآموزان از همان سال ششم به دو دسته تقسیم میشوند و برخی بهطور قطعی تصمیم میگیرند که به دانشگاه نروند تا ضرورتی به آموزش زبان نداشته باشند؟
🔹دوم. چه کسی و بر اساس کدام مطالعه مشخص شده که فقط کسانی که دانشگاه میروند به زبان خارجی – آن هم در دنیای امروز – نیاز دارند؟ آیا کسانی که مهارتآموزی میکنند، تخصصهایی در زمینه برنامهنویسی و کامپیوتر یا تخصصهای فنی پیدا میکنند به آشنایی با زبان خارجی نیاز ندارند؟ توجه کنیم که در متن این طرح عدم نیاز به آموزش زبان خارجی برای « ... دانشآموزانی که با هدف مهارتآموزی و ورود سـریع بـه بـازار کـار مسـیر تحصـیل در شاخههای کار و دانش و یا فنی و حرفهای را انتخـاب میکنند» غیرضروری تشخیص داده شده است.
📎متن کامل را از اینجا بخوانید.
* عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
سهشنبه، ۳۰ مهر ۹۸.
@BabolShahreBaharNarenj