دومین #همایش ملی #تبرستان بزرگ
سخنران: #ابوالقاسم_اسماعیل_پور
#بنیاد_حریری، رسولی 24، #خیابان_مدرس، بابل.
پنجشنبه، 7 مرداد 95؛ ساعت 18:00.
@BabolShahreBaharNarenj
سخنران: #ابوالقاسم_اسماعیل_پور
#بنیاد_حریری، رسولی 24، #خیابان_مدرس، بابل.
پنجشنبه، 7 مرداد 95؛ ساعت 18:00.
@BabolShahreBaharNarenj
دومین همایش ملی #تبرستان بزرگ
#بنیاد_حریری، #خیابان_مدرس، بابل.
عکس: #نسیبه_دابوئیان
پنجشنبه، 7 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
#بنیاد_حریری، #خیابان_مدرس، بابل.
عکس: #نسیبه_دابوئیان
پنجشنبه، 7 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
💠💠💠 ترانه نازگلیجان
#شعر و #خونش: #داوود_کیاقاسمی
#ملودی بر اساس #ترانه قدیمی #سید_خانم_جان
بَوِّم کی و کی تِره خوانه نازگلی جان!
کوهی و دشتی تِره خوانه نازگلی جان!
کَتولِ اَیّا، نکای تیکا، ساریِ سیکا، شاهیِ شوکا،
بابِلِ میچکا، آمِلِ وَرکا تِره خوانه نازگلی جان!
اَی بوِم کی و کی تِره خوانه نازگلی جان!
زیرابِ کَکّی تِره خوانه نازگلی جان!
عمو نورزوزخون، نوروزِ سِلطون، دم بهارون، با شِه برارون، سَمِندسِوارون، بِمو مازِرون، سرِ خیابون، بینِ دلخواهون، بَیّه تِه خواهون، بوته تِه قِربون، یار مهرِبون! مِه دلِ ارمون، دلِ بی درمون
تِره خوانه نازگلی جان!
اَی بوِم کی و کی تِره خوانه نازگلی جان!
سالارِ مردی تِره خوانه نازگلی جان!
این ورِ چالوس، اون ورِ چالوس، ببرِ کندِلوس،
پلنگِ زانوس، تِره کِنّه لوس، تِره دارنه دوس،
تِره خوانه نازگلی جان!
اَی بَوِم کی و کی تِره خوانه نازگلی جان!
شیرشهسِواری تِره خوانه نازگلی جان!
عمو بینجِکار، بینجه بزو بار، نیسونِ سوار، بورده تا بازار، میدونِ کنار، هنیشته خارخار، بکشیه سیگار، بروته شِه بار، بخریه گوشوار، بوته اِسا مار! بوریم خواسِگار، بوِم جانِ یار! مِه دل هزار بار
تِره خوانه نازگلی جان!
اَی بوِم کی و کی تِره خوانه نازگلی جان!
بازارِ مردی تِره خوانه نازگلی جان!
بوِم کیجا! کی تِره خوانه نازگلی جان!
اَی بوِم کیجا! کی تِره خوانه نازگلی جان!
ریکا دابویی تِره خوانه نازگلی جان!
اون خارِ مردی تِره خوانه نازگلی جان!
☑️ ترانهی «سَیدخانِم جان» که با صدای خوانندهی خوب مازندرانی، مرحوم #حسین_حسین_زاده، در سالهای پیش از انقلاب اجرا گردید تا کنون بارها و بارها یا به همان شکل اولیه یا با تغییراتی در محتوای شعر و موسیقی، بازخوانی شده است. اما به نظر میرسد هیچ کدام از این بازخوانیها به دلایل گوناگون نتوانستهاند توفیقی جدی در مخاطبپسندی بیابند و جای آن اصل را بگیرند. اصل ترانه هم سراسر سرشار از واژه های دم دستی و سخیف و شوخی گونه با مایه هایی از طنز است که در عینِ جذاب بودن، مناسب اجرا در فضاهای جدی و رسمی نیست.
باری، در ترانهی «نازگلیجان» تلاش آن بوده تا ضمن پایبندی به ساختار و فضای موسیقاییِ ترانهی «سیدخانمجان»، چند نکته ی اساسی لحاظ گردد:
- اسم معشوقه عوض شود تا مورد اقبال نسل امروز قرار گیرد.
- فضای تمسخر آن ترانهی قدیمی از بین برود و از معشوقه به جای تحقیر و انتقام، تجلیل و احترام صورت پذیرد؛ یعنی، ترانه از یک موضوعِ طنزِ مسخرهآمیز، به یک حکایتِ عاشقانهی جذاب تبدیل شود، بی آن که لطف و ملاحتِ طنزگونهی آن سراسر از بین برود.
- عاشقانِ آن معشوقه، نه بافوریها و سیگاریها و خر و خیها، که پرندگان و جانورانِ ستایش شده در فرهنگ ما تبرستانیان باشند.
- از سراسر مناطق #تبرستانِ کهن، نام شهری به نمایندگی از شهرهای آن منطقه برده شود. در این راستا، از #کتول تا #آمل نام برخی پرنده و چرندهی معصوم در کنار نام شهرها آمدهاند و از #چالوس به آن سو، نام برخی درندگانِ ستایش شده. تو گویی این معشوقهی مازندرانی چنان عظمت دارد که تمام موجودات آسمان و زمین در سراسر #مازندران، یک دل نه، که صد دل، عاشق اویند. البته هدف دیگر از این گونه روایت آن بوده که به جغرافیای طبیعی و شهری مازندران هم اشارهای شود.
- پس از هر بند کوتاه، یک بند بلند آمده است که سعی شده با زبانی دراماتیک به برخی از آیینهای جمعیِ ما اشاره شود؛ آیینِ #نوروزخوانی، آیینِ برداشت #برنج و آیین #خواستگاری و #عروسی، پس از فروش برنج در پاییز.
امید است این ترانه با اجرای بیساز و موسیقی و از طریق ضبطِ معمولِ تلگرامی، قبولِ طبعِ همزبانان و همدلان قرار گیرد.
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
#شعر و #خونش: #داوود_کیاقاسمی
#ملودی بر اساس #ترانه قدیمی #سید_خانم_جان
بَوِّم کی و کی تِره خوانه نازگلی جان!
کوهی و دشتی تِره خوانه نازگلی جان!
کَتولِ اَیّا، نکای تیکا، ساریِ سیکا، شاهیِ شوکا،
بابِلِ میچکا، آمِلِ وَرکا تِره خوانه نازگلی جان!
اَی بوِم کی و کی تِره خوانه نازگلی جان!
زیرابِ کَکّی تِره خوانه نازگلی جان!
عمو نورزوزخون، نوروزِ سِلطون، دم بهارون، با شِه برارون، سَمِندسِوارون، بِمو مازِرون، سرِ خیابون، بینِ دلخواهون، بَیّه تِه خواهون، بوته تِه قِربون، یار مهرِبون! مِه دلِ ارمون، دلِ بی درمون
تِره خوانه نازگلی جان!
اَی بوِم کی و کی تِره خوانه نازگلی جان!
سالارِ مردی تِره خوانه نازگلی جان!
این ورِ چالوس، اون ورِ چالوس، ببرِ کندِلوس،
پلنگِ زانوس، تِره کِنّه لوس، تِره دارنه دوس،
تِره خوانه نازگلی جان!
اَی بَوِم کی و کی تِره خوانه نازگلی جان!
شیرشهسِواری تِره خوانه نازگلی جان!
عمو بینجِکار، بینجه بزو بار، نیسونِ سوار، بورده تا بازار، میدونِ کنار، هنیشته خارخار، بکشیه سیگار، بروته شِه بار، بخریه گوشوار، بوته اِسا مار! بوریم خواسِگار، بوِم جانِ یار! مِه دل هزار بار
تِره خوانه نازگلی جان!
اَی بوِم کی و کی تِره خوانه نازگلی جان!
بازارِ مردی تِره خوانه نازگلی جان!
بوِم کیجا! کی تِره خوانه نازگلی جان!
اَی بوِم کیجا! کی تِره خوانه نازگلی جان!
ریکا دابویی تِره خوانه نازگلی جان!
اون خارِ مردی تِره خوانه نازگلی جان!
☑️ ترانهی «سَیدخانِم جان» که با صدای خوانندهی خوب مازندرانی، مرحوم #حسین_حسین_زاده، در سالهای پیش از انقلاب اجرا گردید تا کنون بارها و بارها یا به همان شکل اولیه یا با تغییراتی در محتوای شعر و موسیقی، بازخوانی شده است. اما به نظر میرسد هیچ کدام از این بازخوانیها به دلایل گوناگون نتوانستهاند توفیقی جدی در مخاطبپسندی بیابند و جای آن اصل را بگیرند. اصل ترانه هم سراسر سرشار از واژه های دم دستی و سخیف و شوخی گونه با مایه هایی از طنز است که در عینِ جذاب بودن، مناسب اجرا در فضاهای جدی و رسمی نیست.
باری، در ترانهی «نازگلیجان» تلاش آن بوده تا ضمن پایبندی به ساختار و فضای موسیقاییِ ترانهی «سیدخانمجان»، چند نکته ی اساسی لحاظ گردد:
- اسم معشوقه عوض شود تا مورد اقبال نسل امروز قرار گیرد.
- فضای تمسخر آن ترانهی قدیمی از بین برود و از معشوقه به جای تحقیر و انتقام، تجلیل و احترام صورت پذیرد؛ یعنی، ترانه از یک موضوعِ طنزِ مسخرهآمیز، به یک حکایتِ عاشقانهی جذاب تبدیل شود، بی آن که لطف و ملاحتِ طنزگونهی آن سراسر از بین برود.
- عاشقانِ آن معشوقه، نه بافوریها و سیگاریها و خر و خیها، که پرندگان و جانورانِ ستایش شده در فرهنگ ما تبرستانیان باشند.
- از سراسر مناطق #تبرستانِ کهن، نام شهری به نمایندگی از شهرهای آن منطقه برده شود. در این راستا، از #کتول تا #آمل نام برخی پرنده و چرندهی معصوم در کنار نام شهرها آمدهاند و از #چالوس به آن سو، نام برخی درندگانِ ستایش شده. تو گویی این معشوقهی مازندرانی چنان عظمت دارد که تمام موجودات آسمان و زمین در سراسر #مازندران، یک دل نه، که صد دل، عاشق اویند. البته هدف دیگر از این گونه روایت آن بوده که به جغرافیای طبیعی و شهری مازندران هم اشارهای شود.
- پس از هر بند کوتاه، یک بند بلند آمده است که سعی شده با زبانی دراماتیک به برخی از آیینهای جمعیِ ما اشاره شود؛ آیینِ #نوروزخوانی، آیینِ برداشت #برنج و آیین #خواستگاری و #عروسی، پس از فروش برنج در پاییز.
امید است این ترانه با اجرای بیساز و موسیقی و از طریق ضبطِ معمولِ تلگرامی، قبولِ طبعِ همزبانان و همدلان قرار گیرد.
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
کانال بابل شهر بهار نارنج
💠 استاد بابلی مدیریت بحران: پایان کار مسئولان و رسانهها با آب شدن برف مازندران ✍🏻 دکتر #اکبر_نصراللهی * 📝بعد از برف در مازندران بسیاری از باغداران، نهال مرکبات را از ریشه در آوردند و باغات را به زمین کشاورزی تبدیل کردند. تعدادی دیگر از باغداران با درختان…
💠 بازتاب نقد استاد بابلی مدیریت بحران/ یک دبیر خبر صدا و سیمای تبرستان: مدیریت بحران استان به ما اتهام بزرگنمایی میزد
در پی نقد دکتر #اکبر_نصراللهی استاد مدیریت رسانه از مسئولین و رسانهها به علت به فراموشی سپردن حوادث و بحرانها با عنوان «پایان کار مسئولان و رسانهها با آب شدن برف مازندران»، یکی از دبیران خبر صدا و سیمای مرکز #تبرستان در پاسخ به نقد وی از عملکرد مجموعه خود دفاع کرد که در ادامه، نصراللهی در پاسخ به این دبیر خبر، اقدامات انجام شده صدا و سیمای مازندران را ناکافی دانست.
#رضازاده از دبیران خبر صدا و سیمای مرکز #تبرستان:
سلام و خدا قوت..موضوعی که مطرح شد در واقع دغدغه اصلی این روزهای #باغداران مازندران است. دغدغهای از قبل از بارش #برف اوایل آذر امسال آغاز شد و متأسفانه هیاهوی رسانهها سبب شد بسیاری از آسیبها تشدید شود اما پنهان بماند!!
حدود ۷۲ ساعت پیش از وقوع بحران، #صدا_و_سیمای مرکز مازندران اطلاعرسانی و آموزش عمومی باغداران را در حالی آغاز کرد که حتی #مدیریت_بحران استان نیز در حال اتهامزنی به این مجموعه برای بزرگنمایی مشکلات بود. سایر رسانههای مازندران نیز تا پیش از بحران، حتی یک سطر از صفحات مکتوب و مجازی خود را به این موضوع اختصاص ندادند. ۷۲ ساعت پیش از بحران و با آغاز روند سریع کاهشی دمای هوا، صداو سیمای مرکز مازندران اقدام به پخش برنامههای آموزشی حتی در بخشهای خبری کرد. با آموزش نحوه گرم نگهداشتن فضای باغ و مصونیت درختان از برف و سرما و...
پس از بحران نیز، این مرکز با پخش چندین برنامه در قالبهای مختلف، درباره بیمه کشاورزی و ضعفهای بیمه/ پیگیری پرداخت خسارت و تسهیلات به باغداران خسارتدیده و حتی برگزاری جلسات مشترک با مسئولان (خارج از وظایف رسانهای) برای افزایش قدرت چانهزنی مدیران استان در پایتخت کرد. سایر رسانههای استان هر از چندگاهی با انتشار خبرهایی از برخی نمایندگان و مسئولان همسو با منش فکری و سیاسی خود داشتهاند. آموزشها در مواجهه با چنین بحرانهایی نیز همچنان در صداوسیمای مرکز مازندران و در قالبهای مختلف برنامهسازی ادامه دارد که با توجه به تغییر فصلها، محتوای این آموزشها نیز تغییر مییابد.
#اکبر_نصراللهی:
با سلام و تشکر از جناب عالی و همکاران مرکز مازندران؛
کم و بیش با عملکرد متفاوت و در خور قدردانی مدیران و خبرنگاران محترم مرکز اطلاع دارم اما با توجه به حجم و شدت خسارتها به زحمتکشترین قشر جامعه و آسیبپذیری شدید آنها در دو برف به فاصله چند سال، پوشش رسانهای به ویژه پوشش خبری را ناکافی میدانم و همانگونه که اشاره فرمودید پوشش مسولانه، هدفمند، فرآیندی و موثر همه رسانه ها را میطلبد.
این موضوع نباید به رسانه و یا به منطقه خاصی در کشور محدود شود.
به گفته پیتر بالانتین برخی خبرها اگر چه محلی هستند اما کاربرد ملی و شاید بینالمللی دارند. بیتردید موضوع مذکور کاربرد ملی دارد و رسانههای سراسری قبل از برف توجه غیر مسولان و غیرحرفهای داشته اند و بعدش هم با آب شدن برفها، کارشون تموم شده است.
این نوع پوشش خبری به برف مازندران محدود نیست در مورد #پلاسکو و ریزگردهای خوزستان و سایر بحرانها هم مصداق دارد...
شنبه، ۲۸ اسفند ۹۵
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
در پی نقد دکتر #اکبر_نصراللهی استاد مدیریت رسانه از مسئولین و رسانهها به علت به فراموشی سپردن حوادث و بحرانها با عنوان «پایان کار مسئولان و رسانهها با آب شدن برف مازندران»، یکی از دبیران خبر صدا و سیمای مرکز #تبرستان در پاسخ به نقد وی از عملکرد مجموعه خود دفاع کرد که در ادامه، نصراللهی در پاسخ به این دبیر خبر، اقدامات انجام شده صدا و سیمای مازندران را ناکافی دانست.
#رضازاده از دبیران خبر صدا و سیمای مرکز #تبرستان:
سلام و خدا قوت..موضوعی که مطرح شد در واقع دغدغه اصلی این روزهای #باغداران مازندران است. دغدغهای از قبل از بارش #برف اوایل آذر امسال آغاز شد و متأسفانه هیاهوی رسانهها سبب شد بسیاری از آسیبها تشدید شود اما پنهان بماند!!
حدود ۷۲ ساعت پیش از وقوع بحران، #صدا_و_سیمای مرکز مازندران اطلاعرسانی و آموزش عمومی باغداران را در حالی آغاز کرد که حتی #مدیریت_بحران استان نیز در حال اتهامزنی به این مجموعه برای بزرگنمایی مشکلات بود. سایر رسانههای مازندران نیز تا پیش از بحران، حتی یک سطر از صفحات مکتوب و مجازی خود را به این موضوع اختصاص ندادند. ۷۲ ساعت پیش از بحران و با آغاز روند سریع کاهشی دمای هوا، صداو سیمای مرکز مازندران اقدام به پخش برنامههای آموزشی حتی در بخشهای خبری کرد. با آموزش نحوه گرم نگهداشتن فضای باغ و مصونیت درختان از برف و سرما و...
پس از بحران نیز، این مرکز با پخش چندین برنامه در قالبهای مختلف، درباره بیمه کشاورزی و ضعفهای بیمه/ پیگیری پرداخت خسارت و تسهیلات به باغداران خسارتدیده و حتی برگزاری جلسات مشترک با مسئولان (خارج از وظایف رسانهای) برای افزایش قدرت چانهزنی مدیران استان در پایتخت کرد. سایر رسانههای استان هر از چندگاهی با انتشار خبرهایی از برخی نمایندگان و مسئولان همسو با منش فکری و سیاسی خود داشتهاند. آموزشها در مواجهه با چنین بحرانهایی نیز همچنان در صداوسیمای مرکز مازندران و در قالبهای مختلف برنامهسازی ادامه دارد که با توجه به تغییر فصلها، محتوای این آموزشها نیز تغییر مییابد.
#اکبر_نصراللهی:
با سلام و تشکر از جناب عالی و همکاران مرکز مازندران؛
کم و بیش با عملکرد متفاوت و در خور قدردانی مدیران و خبرنگاران محترم مرکز اطلاع دارم اما با توجه به حجم و شدت خسارتها به زحمتکشترین قشر جامعه و آسیبپذیری شدید آنها در دو برف به فاصله چند سال، پوشش رسانهای به ویژه پوشش خبری را ناکافی میدانم و همانگونه که اشاره فرمودید پوشش مسولانه، هدفمند، فرآیندی و موثر همه رسانه ها را میطلبد.
این موضوع نباید به رسانه و یا به منطقه خاصی در کشور محدود شود.
به گفته پیتر بالانتین برخی خبرها اگر چه محلی هستند اما کاربرد ملی و شاید بینالمللی دارند. بیتردید موضوع مذکور کاربرد ملی دارد و رسانههای سراسری قبل از برف توجه غیر مسولان و غیرحرفهای داشته اند و بعدش هم با آب شدن برفها، کارشون تموم شده است.
این نوع پوشش خبری به برف مازندران محدود نیست در مورد #پلاسکو و ریزگردهای خوزستان و سایر بحرانها هم مصداق دارد...
شنبه، ۲۸ اسفند ۹۵
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
مسابقه سنتی #بوردکا
با اجرای #رحمان_قدمی مجری صدا و سیمای #تبرستان
امام زاده طاهر و مطهر، #بوله_کلا، #مرزون_آباد، بابل.
عکاس و خبر: #کیوان_یوسف_پوری
چهارشنبه، ۳ خرداد ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
با اجرای #رحمان_قدمی مجری صدا و سیمای #تبرستان
امام زاده طاهر و مطهر، #بوله_کلا، #مرزون_آباد، بابل.
عکاس و خبر: #کیوان_یوسف_پوری
چهارشنبه، ۳ خرداد ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اهدای ۱۵۰۰ سبد مواد غذایی به خانوادههای نیازمند در بابل
توضیحات #معصومه_شعبانی
مدیر خیریه #آبشار_عاطفه_ها
به صدا و سیمای مرکز #تبرستان
چهارشنبه، ۱۰ خرداد ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
توضیحات #معصومه_شعبانی
مدیر خیریه #آبشار_عاطفه_ها
به صدا و سیمای مرکز #تبرستان
چهارشنبه، ۱۰ خرداد ۹۶.
@BabolShahreBaharNarenj
هماندیشی فرهیختگان دیار #تبرستان برای #توسعه_پایدار_مازندران
🌞همزمان با آغاز #نوروز سال ۱۵۳۰ تبری
سالن حکمت، #کتابخانه_ملی
تهران
دوشنبه، ۱ مرداد ۹۷؛ ساعت ۱۶:۳۰
@BabolShahreBaharNarenj
🌞همزمان با آغاز #نوروز سال ۱۵۳۰ تبری
سالن حکمت، #کتابخانه_ملی
تهران
دوشنبه، ۱ مرداد ۹۷؛ ساعت ۱۶:۳۰
@BabolShahreBaharNarenj
📸سومین همایش ملی #تبرستان_بزرگ
سخنران: #دکتر_اسماعیلپور
هماکنون؛
#بنیاد_علمی_حریری بابل
عکس: #کیوان_یوسفپوری
دوشنبه، ۱ مرداد ۹۷.
@BabolShahreBaharNarenj
سخنران: #دکتر_اسماعیلپور
هماکنون؛
#بنیاد_علمی_حریری بابل
عکس: #کیوان_یوسفپوری
دوشنبه، ۱ مرداد ۹۷.
@BabolShahreBaharNarenj
کانال بابل شهر بهار نارنج
#نوروز_تبری ۲ مرداد خورشیدی برابر با ۱ #فردینه_ماه گاهشمار تبری آغاز سال ۱۵۳۰ تبری 🌹سال نو تبری بر همه تبرستانیها و تبریزبانها فرخنده🌹 سهشنبه، ۲ مرداد ۹۷. @BabolShahreBaharNarenj
آغاز سال ۱۵۳۰ تبری
۲ مرداد آغاز سال ۱۵۳۰ باستانی تبری مبارک باد 🌷
✍️گردآوری: #صمد_صالحطبری
🔹همه ساله از دوم مرداد ماه خورشیدی، #سال_باستانی_تبری یا مازندرانی آغاز میشود. سالشمار کهن مردم #تبرستان، همان #گاهشمار باستانی ایرانی است که با اجرای یک روز #کبیسه در کنار ۵ روز پتک، از ۱۳۳ سال پیش از مبدا هجری خورشیدی، در #فردینه_ماه باستانی تبری در دوم مرداد ماه هجری خورشیدی ثابت ماند.
🔹هر سال باستانی مازندرانی یا تبری دارای ۱۲ ماه سی روزه، با افزوده ۵ روز پتک یا پنجه، و نیز یک روز کبیسه به نام ششک یا ششگاه است. مردمان کوهستان، جنگل و جلگههای مازندران ۱۲ ماه سال را زمینی و ماههای قمری را آسمانی نامگذاری کردند و در کنار برگزاری آیینهای ملی و باستانی، فرایض دینی و اسلامی را انجام میدادند.
🔹در تقویم باستانی تبری، بهار سرد ۵۰ روز، بهار گرم ۵۰ روز، تابستان ۸۵ روز، پائیز سرد ۵۰ روز، زمستان ۸۰ روز، پتک ۵ روز، و شیشک روز #کبیسه است. ۵ روز پتک، یا ۶ روز در سال کبیسه، جزو روزهای سرد بهار به شمار میرود.
🔹فرق سال باستانی مازندرانی با سال شمسی در این است که این سال ۱۲۵ روز پس از بهار خورشیدی آغاز میشود. نخستین روز باستانی تبری یعنی آغاز سال نو مازندرانی، از اول فردینه ماه که مصادف با دوم مرداد ماه خورشیدی است، آغاز میشود. امسال نیز از دوم مرداد ماه جاری مصادف با نخستین روز فردینه ماه، سال ۱۵۲۹ باستانی تبری آغاز خواهد شد.
🔹ماههای باستانی مازندرانی عبارتند از: فردینه ماه، کرچه ماه، هره ماه، تیرماه، مردال ماه، شروینه ماه، میرماه، اونه ماه، ارکه ماه، دِ ماه، وهمنه ماه، و نوروزماه از فرس قدیم که در برخی از مناطق کوهستانی مازندران هنوز هم از این نامها استفاده میشود.
* روزنامهنگار و سردبیر نشریه #بابلنامه
سهشنبه، ۲ مرداد ۹۷.
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
۲ مرداد آغاز سال ۱۵۳۰ باستانی تبری مبارک باد 🌷
✍️گردآوری: #صمد_صالحطبری
🔹همه ساله از دوم مرداد ماه خورشیدی، #سال_باستانی_تبری یا مازندرانی آغاز میشود. سالشمار کهن مردم #تبرستان، همان #گاهشمار باستانی ایرانی است که با اجرای یک روز #کبیسه در کنار ۵ روز پتک، از ۱۳۳ سال پیش از مبدا هجری خورشیدی، در #فردینه_ماه باستانی تبری در دوم مرداد ماه هجری خورشیدی ثابت ماند.
🔹هر سال باستانی مازندرانی یا تبری دارای ۱۲ ماه سی روزه، با افزوده ۵ روز پتک یا پنجه، و نیز یک روز کبیسه به نام ششک یا ششگاه است. مردمان کوهستان، جنگل و جلگههای مازندران ۱۲ ماه سال را زمینی و ماههای قمری را آسمانی نامگذاری کردند و در کنار برگزاری آیینهای ملی و باستانی، فرایض دینی و اسلامی را انجام میدادند.
🔹در تقویم باستانی تبری، بهار سرد ۵۰ روز، بهار گرم ۵۰ روز، تابستان ۸۵ روز، پائیز سرد ۵۰ روز، زمستان ۸۰ روز، پتک ۵ روز، و شیشک روز #کبیسه است. ۵ روز پتک، یا ۶ روز در سال کبیسه، جزو روزهای سرد بهار به شمار میرود.
🔹فرق سال باستانی مازندرانی با سال شمسی در این است که این سال ۱۲۵ روز پس از بهار خورشیدی آغاز میشود. نخستین روز باستانی تبری یعنی آغاز سال نو مازندرانی، از اول فردینه ماه که مصادف با دوم مرداد ماه خورشیدی است، آغاز میشود. امسال نیز از دوم مرداد ماه جاری مصادف با نخستین روز فردینه ماه، سال ۱۵۲۹ باستانی تبری آغاز خواهد شد.
🔹ماههای باستانی مازندرانی عبارتند از: فردینه ماه، کرچه ماه، هره ماه، تیرماه، مردال ماه، شروینه ماه، میرماه، اونه ماه، ارکه ماه، دِ ماه، وهمنه ماه، و نوروزماه از فرس قدیم که در برخی از مناطق کوهستانی مازندران هنوز هم از این نامها استفاده میشود.
* روزنامهنگار و سردبیر نشریه #بابلنامه
سهشنبه، ۲ مرداد ۹۷.
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
کانال بابل شهر بهار نارنج
#نوروز_تبری 🌹سال نو تبری بر همه تبرستانیها و تبریزبانها فرخنده🌹 ۲ مرداد خورشیدی برابر با ۱ #فردینه_ماه گاهشمار تبری آغاز سال ۱۵۳۱ تبری چهارشنبه، ۲ مرداد ۹۸. @BabolShahreBaharNarenj
آغاز سال ۱۵۳۱ تبری
✍️گردآوری: #صمد_صالحطبری
🔹همه ساله از دوم مرداد ماه خورشیدی، #سال_باستانی_تبری یا مازندرانی آغاز میشود. سالشمار کهن مردم #تبرستان، همان #گاهشمار باستانی ایرانی است که با اجرای یک روز #کبیسه در کنار ۵ روز پتک، از ۱۳۳ سال پیش از مبدا هجری خورشیدی، در #فردینه_ماه باستانی تبری در دوم مرداد ماه هجری خورشیدی ثابت ماند.
🔹هر سال باستانی مازندرانی یا تبری دارای ۱۲ ماه سی روزه، با افزوده ۵ روز پتک یا پنجه، و نیز یک روز کبیسه به نام ششک یا ششگاه است. مردمان کوهستان، جنگل و جلگههای مازندران ۱۲ ماه سال را زمینی و ماههای قمری را آسمانی نامگذاری کردند و در کنار برگزاری آیینهای ملی و باستانی، فرایض دینی و اسلامی را انجام میدادند.
🔹در تقویم باستانی تبری، بهار سرد ۵۰ روز، بهار گرم ۵۰ روز، تابستان ۸۵ روز، پائیز سرد ۵۰ روز، زمستان ۸۰ روز، پتک ۵ روز، و شیشک روز #کبیسه است. ۵ روز پتک، یا ۶ روز در سال کبیسه، جزو روزهای سرد بهار به شمار میرود.
🔹فرق سال باستانی مازندرانی با سال خورشیدی در این است که این سال ۱۲۵ روز پس از بهار آغاز میشود. نخستین روز باستانی تبری یعنی آغاز سال نو مازندرانی، از اول فردینه ماه که مصادف با دوم مرداد ماه خورشیدی است، آغاز میشود. امسال نیز از دوم مرداد ماه جاری مصادف با نخستین روز فردینه ماه، سال ۱۵۳۱ باستانی تبری آغاز شد.
🔹ماههای باستانی مازندرانی عبارتند از: فردینه ماه، کرچه ماه، هره ماه، تیرماه، مردال ماه، شروینه ماه، میرماه، اونه ماه، ارکه ماه، دِ ماه، وهمنه ماه، و نوروزماه از فرس قدیم که در برخی از مناطق کوهستانی مازندران هنوز هم از این نامها استفاده میشود.
* روزنامهنگار و سردبیر نشریه #بابلنامه
چهارشنبه، ۲ مرداد ۹۸.
@BabolShahreBaharNarenj
✍️گردآوری: #صمد_صالحطبری
🔹همه ساله از دوم مرداد ماه خورشیدی، #سال_باستانی_تبری یا مازندرانی آغاز میشود. سالشمار کهن مردم #تبرستان، همان #گاهشمار باستانی ایرانی است که با اجرای یک روز #کبیسه در کنار ۵ روز پتک، از ۱۳۳ سال پیش از مبدا هجری خورشیدی، در #فردینه_ماه باستانی تبری در دوم مرداد ماه هجری خورشیدی ثابت ماند.
🔹هر سال باستانی مازندرانی یا تبری دارای ۱۲ ماه سی روزه، با افزوده ۵ روز پتک یا پنجه، و نیز یک روز کبیسه به نام ششک یا ششگاه است. مردمان کوهستان، جنگل و جلگههای مازندران ۱۲ ماه سال را زمینی و ماههای قمری را آسمانی نامگذاری کردند و در کنار برگزاری آیینهای ملی و باستانی، فرایض دینی و اسلامی را انجام میدادند.
🔹در تقویم باستانی تبری، بهار سرد ۵۰ روز، بهار گرم ۵۰ روز، تابستان ۸۵ روز، پائیز سرد ۵۰ روز، زمستان ۸۰ روز، پتک ۵ روز، و شیشک روز #کبیسه است. ۵ روز پتک، یا ۶ روز در سال کبیسه، جزو روزهای سرد بهار به شمار میرود.
🔹فرق سال باستانی مازندرانی با سال خورشیدی در این است که این سال ۱۲۵ روز پس از بهار آغاز میشود. نخستین روز باستانی تبری یعنی آغاز سال نو مازندرانی، از اول فردینه ماه که مصادف با دوم مرداد ماه خورشیدی است، آغاز میشود. امسال نیز از دوم مرداد ماه جاری مصادف با نخستین روز فردینه ماه، سال ۱۵۳۱ باستانی تبری آغاز شد.
🔹ماههای باستانی مازندرانی عبارتند از: فردینه ماه، کرچه ماه، هره ماه، تیرماه، مردال ماه، شروینه ماه، میرماه، اونه ماه، ارکه ماه، دِ ماه، وهمنه ماه، و نوروزماه از فرس قدیم که در برخی از مناطق کوهستانی مازندران هنوز هم از این نامها استفاده میشود.
* روزنامهنگار و سردبیر نشریه #بابلنامه
چهارشنبه، ۲ مرداد ۹۸.
@BabolShahreBaharNarenj
وجود نظام حقوقی ساسانی و زبان فارسی میانه در اداره امور قضایی طبرستان قدیم
از منطقۀ #تبرستان سندهای بسیار ارزشمندی به زبان #فارسی_میانه یعنی زبان رسمی ایرانِ ساسانی (و تا مدتها پس از آن) به دست آمدهاند که از جمله شامل نامهنگاریها و صورتجلسههای مربوط به چند پروندۀ قضایی هستند؛ برای نمونه نامۀ A دستور تشکیل پروندهای است به این ترتیب:/١
دوازدهم دیماه سال ٨۶ پس از یزدگرد، آقای فَرُّخاَبزود که #هیربد و در همانحال از متصدیان امور قضاییِ منطقهای در طبرستان بوده نامهای را که عکس آن را دیدید به آقای آزادخسرو که از دیگر کارکنان این دایره بوده میفرستد و اطلاع میدهد که مردانی (از خاندانی (؟)) با نام یَزد/
به همراه خانمی به نام دُختخوشیهْ شکایتی تنظیم کردهاند. فَرُّخاَبزود در ادامه به آزادخسرو دستور میدهد که مردانِ (از خاندانی (؟)) با نام دینیدان را که علیهشان شکایت شده به همراه آنهایی که شکایت کردهاند برای استماعِ دعوی احضار کند./
روز بعد، یعنی سیزدهم دیماه سال ٨۶ پس از یزدگرد، آقای آزادخسرو در نامۀ B، با بازگوییِ جزئیاتِ دستورِ مندرج در نامۀ پیشین و ارائۀ گزارش دربارۀ کارهای لازمِ دیگری که در این مورد انجام داده، به فَرُّخاَبزود پاسخ میدهد./
بر اساس گزارش کوتاهی، جلسۀ اول دادگاه همان روز در حضور فرّخاَبزود تشکیل میشود و دو طرفی که از این به بعد مدعی و متهم نامیده میشوند با «بانگ کردن» یعنی بیان رسا و شاید بلندِ این عبارت که «شکایت دارم» (گَرزِیم)، رسماً وارد روال حقوقی دادرسی میشوند./
بر اساس همین گزارش، متهم اظهار کرده که در تاریخ ٢١ دیماه سال ٨۶ پس از یزدگرد یعنی چند روز بعد به همراه مدارک و ادلّۀ خودش در جلسۀ بعدی دادگاه حاضر خواهد شد./
این سندها نشان میدهند دهها سال پس از فروپاشی دولت ساسانی نیز نظام حقوقی ساسانی و زبان فارسی میانه در ادارۀ امور قضایی طبرستان رواج داشته. احتمالاً وضع مشابهی در دیگر نواحی ایران هم جاری بوده، مثلا سندی در سال ۴٩ هجری و در حدود اصفهان و قم صادر شده.
آدینه، ٢٢ بهمن ١۴٠٠.
@babolshahrebaharnarenj
از منطقۀ #تبرستان سندهای بسیار ارزشمندی به زبان #فارسی_میانه یعنی زبان رسمی ایرانِ ساسانی (و تا مدتها پس از آن) به دست آمدهاند که از جمله شامل نامهنگاریها و صورتجلسههای مربوط به چند پروندۀ قضایی هستند؛ برای نمونه نامۀ A دستور تشکیل پروندهای است به این ترتیب:/١
دوازدهم دیماه سال ٨۶ پس از یزدگرد، آقای فَرُّخاَبزود که #هیربد و در همانحال از متصدیان امور قضاییِ منطقهای در طبرستان بوده نامهای را که عکس آن را دیدید به آقای آزادخسرو که از دیگر کارکنان این دایره بوده میفرستد و اطلاع میدهد که مردانی (از خاندانی (؟)) با نام یَزد/
به همراه خانمی به نام دُختخوشیهْ شکایتی تنظیم کردهاند. فَرُّخاَبزود در ادامه به آزادخسرو دستور میدهد که مردانِ (از خاندانی (؟)) با نام دینیدان را که علیهشان شکایت شده به همراه آنهایی که شکایت کردهاند برای استماعِ دعوی احضار کند./
روز بعد، یعنی سیزدهم دیماه سال ٨۶ پس از یزدگرد، آقای آزادخسرو در نامۀ B، با بازگوییِ جزئیاتِ دستورِ مندرج در نامۀ پیشین و ارائۀ گزارش دربارۀ کارهای لازمِ دیگری که در این مورد انجام داده، به فَرُّخاَبزود پاسخ میدهد./
بر اساس گزارش کوتاهی، جلسۀ اول دادگاه همان روز در حضور فرّخاَبزود تشکیل میشود و دو طرفی که از این به بعد مدعی و متهم نامیده میشوند با «بانگ کردن» یعنی بیان رسا و شاید بلندِ این عبارت که «شکایت دارم» (گَرزِیم)، رسماً وارد روال حقوقی دادرسی میشوند./
بر اساس همین گزارش، متهم اظهار کرده که در تاریخ ٢١ دیماه سال ٨۶ پس از یزدگرد یعنی چند روز بعد به همراه مدارک و ادلّۀ خودش در جلسۀ بعدی دادگاه حاضر خواهد شد./
این سندها نشان میدهند دهها سال پس از فروپاشی دولت ساسانی نیز نظام حقوقی ساسانی و زبان فارسی میانه در ادارۀ امور قضایی طبرستان رواج داشته. احتمالاً وضع مشابهی در دیگر نواحی ایران هم جاری بوده، مثلا سندی در سال ۴٩ هجری و در حدود اصفهان و قم صادر شده.
آدینه، ٢٢ بهمن ١۴٠٠.
@babolshahrebaharnarenj