با من بخوان📚
180 subscribers
196 photos
1 video
1 file
130 links
🖊معرفی و برش‌هایی از متن کتاب
📚مطالعات شخصی
🎧موسیقی


📓با من در لذت خواندن کتاب‌ همراه شوید

https://t.me/baamanbekhaan

🆔 @baamanbekhaan

ارتباط با ادمین:
👩🏻‍💼 @Azi_Ram
Download Telegram
#برشی_از_متن_کتاب 📖

نميدانم چه شد كه نهال آن انديشه در وجودم پا گرفت.
شايد دليلش اين باشد كه من چالش را دوست دارم.
روياپرداز هستم. اهل رقابتم. كوتاه نمی‌آيم . دليلش همين است .
وقتی كه تصميم گرفتم اين كار را بكنم می‌دانستم با تمام وجود دست به كار خواهم شد.
هيچ چيز بينابينی در ميان نبود.

#كاروان_اميد
#لسلي_اسكراي_وينر
#محمد_ابراهيم_محجوب
#نشر_گمان


@Baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📖

نگران بودم پدر و مادرم چه فكر می‌كنند. من می‌توانستم تصميم بگيرم راه و رسم زندگی‌ام را عوض كنم . اما هيچ‌یک از دوستانم علاقه‌ای به آن نداشتند و من هم نمی‌توانستم همهٔ آنها را فراموش كنم .
نمی‌توانستم آنها را از نظر بيندازم.
من آنها را می‌خواستم .
با وجود اين تقريباً به اين نتيجه رسيدم كه بايد اين كار را بكنم.
يعني آنها را از ياد ببرم. خودم را وقف كنم.
همرنگ جماعت نبودن خيلی دشوار است...

#كاروان_اميد
#لسلي_اسكراي_وينر
#محمد_ابراهيم_محجوب
#نشر_گمان


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📖

بيشتر اوقات همان لحظات شروع است كه سخت است.
پانزده بيست دقيقه اول را بايد صرف گرم‌كردن خودت بكنی.
بعد از آن است كه از آستانهٔ درد می‌گذری.
من خيلی اين كار را كردم. ولی حتی بعد از آن هم درد تاول ها هنوز سر جايش بود و گاه بدتر هم می‌شد اما نه آنقدر بد كه تحمل‌ناپذير باشد.
گاهی اوقات جداً آزارم می‌داد اما اهميت نمی‌دادم.
به‌ياد ندارم دردم آنقدر ادامه داشته باشد كه مرا از حركت باز بدارد.
هيچ وقت نايستادم....


#كاروان_اميد
#لسلی_اسكرای_وينر
#محمد_ابراهيم_محجوب
#نشر_گمان


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📖

من می‌خواهم كاری كنم كه بقيه به‌ حركت در آيند اما وقتی می‌بينم باعث شده‌ام آنها فكر كنند اين كار آسان است ناراحت می‌شوم.
بعضی‌ها نمی‌توانند بفهمند من چه كار دارم می‌كنم.
كار من لِی‌لِی‌ كردن نيست. يورتمه‌رفتن هم نيست.
دويدن است.
يا دست‌كم تا آنجا كه در توان دارم نزديک به دويدن است و سخت‌تر از دويدن با دو پاست.
وقتی مردم كار مرا راه‌پيمايی می‌نامند من ناراحت می‌شوم.
اگر من راه می‌رفتم كه فايده‌ای نداشت .
فرق است ميان صعود به یک تپه و صعود به یک قله.

#كاروان_اميد
#لسلی_اسكرای_وينر
#محمد_ابراهيم_محجوب
#نشر_گمان

@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📖

علي‌القاعده نوع بشر بايد نوع هوشمندی باشد . با وجود اين ما فقط آلودگی درست می‌كنيم.
انگار می‌خواهيم نسل خودمان را از زمين براندازيم.
هيچ‌كس هم در اين مورد هيچ كاری نمی‌كند.
از اين بابت ناراحتم.
انگار همه اميد خود را به اينكه دست به كاری بزنند از دست داده‌اند.
اما من نه.
البته آسان نيست و قرار هم نبوده كه آسان باشد، اما من دارم به یک جاهايی می‌رسم.
چه بسيار كسانی كه وسط راه یک كار خوب نوميد می‌شوند و رها می‌كنند.

#كاروان_اميد
#لسلی_اسكرای_وينر
#محمد_ابراهيم_محجوب
#نشر_گمان

@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📖

مردم دست مرا می‌كشند و امضا می‌خواهند و من از اينكه نمی‌توانم با آنها بنشينم و گپ بزنم دلگير می‌شوم.
وقتي ماراتون به پايان برسد ديگر عكس من در صفحهٔ اول روزنامه‌ها چاپ نمی‌شود، اما من بدون اين اسم و شهرت هم خوشبخت خواهم بود...
كف‌زدن‌ها مال خودتان است.اگر يک دلار داده‌ايد در ماراتون اميد سهم داريد.
اين تشويق‌ها مال شماست در هر كجای كانادا كه هستيد.

#كاروان_اميد
#لسلی_اسكرای_وينر
#محمد_ابراهيم_محجوب
#نشر_گمان


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📖

من به جهان و آنچه در آن است می‌انديشم.
بشر در طول تاريخ با مرگ و خونريزی و غارت زيسته و گمان نمی‌کنم بتواند به‌تنهايی اين راه را طی كند.
نوع انسان اگر خودش را عوض نكند سرنوشت بدی در انتظارش است. من به عنوان يكی از ابنای بشر نياز به مبدأيی دارم كه به آن تكيه كنم . به آن بياويزم.

#كاروان_اميد
#لسلی_اسكرای_وينر
#محمد_ابراهيم_محجوب
#نشر_گمان


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📖

اگر نيازی بود حتما پيش دكتر می‌رفتم اما اين بستگی به اين دارد كه نياز را چطور تعريف كنيم.
در هيچ جای دنيا دكتری نيست كه بيمار مقطوع‌العضو او با يک عضو مصنوعی، كاری‌ بكند كه من دارم می‌كنم.
اگر من به سراغ پزشكی می‌رفتم او بی‌درنگ برخورد منفی می‌كرد، چون اگر می‌گفت هيچ عيبی ندارد می‌توانی بدوی و يک هفته بعد اتفاق ناجوری پيش می‌آمد، آن وقت او به دردسر می‌افتاد.

#كاروان_اميد
#لسلی_اسكرای_وينر
#محمد_ابراهيم_محجوب
#نشر_گمان


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📖

چند نفر از مردم به كاری كه انجام می‌دهند ايمان دارند؟
ای كاش مردم متوجه می‌شدند كه اگر تلاش كنند هر كاری ممكن می‌‌شود.
اگر مردم جرئت كنند، هر رويايی به حقيقت تبديل می‌شود.

#كاروان_اميد
#لسلی_اسكرای_وينر
#محمد_ابراهيم_محجوب
#نشر_گمان

@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📖

«من تا حالا بيش از چهار هزار كيلومتر دويده‌ام. اگر بنا شد تا بدنم خراشی برداشت يا تاولی پيدا شد، بدوم پيش دكتر كه الان هنوز در نواسكوشيا بودم يا شايد اصلا راه نيفتاده بودم. من ديده‌ام مردم چطور درد می‌كشند.
اين یک‌ذره دردی كه من دارم پيش آنها هيچ است .
كسی حق ندار برنامهٔ مرا تعطيل كند.»

#كاروان_اميد
#لسلي_اسكراي_وينر
#محمد_ابراهيم_محجوب
#نشر_گمان


@baamanbekhaan
#برشی_از_متن_کتاب 📖

تری می‌ديد بسياری از ما حس می‌كنيم درمانده‌ايم و صدايمان به جايی نمی‌رسد و نمی‌توانيم نقشی در سرنوشت خويش داشته باشيم، اما او معتقد بود می‌توانيم. او به عنوان یک بيمار سرطانی به آسانی تن به باخت نداد.
پای او قطع شد، اما روح سلحشور او زنده بود و می‌تپيد. وضع رقت‌آوری كه در بيمارستان ديده بود از لوح ضميرش پاک نشد و او را واداشت تا با دويدن ٥٣٥٠كيلومتر برتری ارادهٔ خويش را به اثبات برساند و دينش را ادا كند. آنچه كه شور و شوق او را به اوج رساند مشاركت ساير مردم كانادا در تحقق رويای او بود:
به‌نظر من اين مردم خواستند دنيا دنيای بهتری باشد و جداً تلاش كردند. همه سهيم شدند.

#كاروان_اميد
#لسلي_اسكرای_وينر
#محمد_ابراهيم_محجوب
#نشر_گمان


@baamanbekhaan
#آخرین_برش_از_متن_کتاب 📖

تری احساس می‌كرد دينی دارد كه بايد ادا كند.
نه فقط برای خودش ، بلكه برای تمامی كسانی‌كه پس از او روی تخت بيمارستان بستری می‌شدند.
تری متعهد شد و تصميم گرفت كاری كند كه سرمشق ديگران شود و بيماران ديگر با ديدن او نيرو بگيرند.
او می‌گفت:
«هرگز نخواهم گذاشت كسی گمان كند من تسليم می‌شوم. »

#كاروان_اميد
#لسلی_اسكرای_وينر
#محمد_ابراهيم_محجوب
#نشر_گمان


@baamanbekhaan