#آخرین_برش_از_متن_کتاب📚
نوع بشر چیزهای اندکی از من آموخته که هرگز فراموش نخواهد کرد.
«آرتور شوپنهاور»
#درمان_شوپنهاور
#اروین_د_یالوم
#سپیده_حبیب
#نشر_قطره
ص۵۲۶
@baamanbekhaan
نوع بشر چیزهای اندکی از من آموخته که هرگز فراموش نخواهد کرد.
«آرتور شوپنهاور»
#درمان_شوپنهاور
#اروین_د_یالوم
#سپیده_حبیب
#نشر_قطره
ص۵۲۶
@baamanbekhaan
#آخرین_برش_از_متن_کتاب 📚
خب، میدانيد، نويسنده بايد نسبت به قهرمانانش شفقت داشته باشد.
پس ماجراها را تعديل يا تحريف میكردم. بهخصوص كه حالتِ آنها مرا در موضعی قرار میداد كه خوشايند بود: میديدم ترسِ از ادبيات قويیتر است تا ترسِ از روز داوری.
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
@baamanbekhaan
خب، میدانيد، نويسنده بايد نسبت به قهرمانانش شفقت داشته باشد.
پس ماجراها را تعديل يا تحريف میكردم. بهخصوص كه حالتِ آنها مرا در موضعی قرار میداد كه خوشايند بود: میديدم ترسِ از ادبيات قويیتر است تا ترسِ از روز داوری.
#همنوايی_شبانهی_اركستر_چوبها
#رضا_قاسمی
#نشر_نيلوفر
@baamanbekhaan
#آخرین_برش_از_متن_کتاب📚
داستان آخر: #گیاهی_در_قرنطینه
آدم یا از چیزهایی میترسه که اونا رو میشناسه، مثل چاقو، مثل تنهایی، یا از چیزهایی که اصلاً نمیشناسه، مثل تاریکی، مثل وقتی که با هر صدای در خیال میکنی اومدن بگیرنت، مثل مرگ...
#یوزپلنگانی_که_با_من_دویدهاند
#بیژن_نجدی
#نشر_مرکز
ص۸۲
@baamanbekhaan
داستان آخر: #گیاهی_در_قرنطینه
آدم یا از چیزهایی میترسه که اونا رو میشناسه، مثل چاقو، مثل تنهایی، یا از چیزهایی که اصلاً نمیشناسه، مثل تاریکی، مثل وقتی که با هر صدای در خیال میکنی اومدن بگیرنت، مثل مرگ...
#یوزپلنگانی_که_با_من_دویدهاند
#بیژن_نجدی
#نشر_مرکز
ص۸۲
@baamanbekhaan
#آخرین_برش_از_متن_کتاب 📚
باید واقعاً توقعمان را از آدمها بهطرز محسوسی بیاوریم پایین. وقتی از خودمان بهاندازهٔ یک بچه هم توقع نداریم، نباید از دیگران اینقدر زیاد توقع داشته باشیم.
#پراگ_در_تبعید
#هادی_خورشاهیان
#نشر_کولهپشتی
ص۱۶۵
@baamanbekhaan
باید واقعاً توقعمان را از آدمها بهطرز محسوسی بیاوریم پایین. وقتی از خودمان بهاندازهٔ یک بچه هم توقع نداریم، نباید از دیگران اینقدر زیاد توقع داشته باشیم.
#پراگ_در_تبعید
#هادی_خورشاهیان
#نشر_کولهپشتی
ص۱۶۵
@baamanbekhaan
#مطالعهی_گروهی
(نوبت چهارم)
#آخرین_برش_از_متن_کتاب📚
من که خودم را نمیشناسم، چطور میتوانم به فکر شناختن یکی دیگر باشم؟
#دریا
#جان_بنویل
#اسدالله_امرایی
#نشر_افق
ص۱۷۵
@Baamanbekhaan
(نوبت چهارم)
#آخرین_برش_از_متن_کتاب📚
من که خودم را نمیشناسم، چطور میتوانم به فکر شناختن یکی دیگر باشم؟
#دریا
#جان_بنویل
#اسدالله_امرایی
#نشر_افق
ص۱۷۵
@Baamanbekhaan
#آخرین_برش_از_متن_کتاب📚
#مطالعهی_گروهی (نوبت دوم)
#نابینایی_و_فرهنگ
#گفتوگوی_اسکندر_آبادی_و_علی_امینی_نجفی
دیدهای که مردم با دیدن شخصی میگویند از چشمش پدرسوختگی میبارد؟ نابینایان همین را با صدا تجربه میکنند.
عنوان #از_چشم_نابینایان
نویسندگان #دنی_دیدرو #گرت_هوفمان #آندره_ژید
ترجمهٔ #اسکندر_آبادی
#نشر_ماهی
ص۲۷۹
@baamanbekhaan
#مطالعهی_گروهی (نوبت دوم)
#نابینایی_و_فرهنگ
#گفتوگوی_اسکندر_آبادی_و_علی_امینی_نجفی
دیدهای که مردم با دیدن شخصی میگویند از چشمش پدرسوختگی میبارد؟ نابینایان همین را با صدا تجربه میکنند.
عنوان #از_چشم_نابینایان
نویسندگان #دنی_دیدرو #گرت_هوفمان #آندره_ژید
ترجمهٔ #اسکندر_آبادی
#نشر_ماهی
ص۲۷۹
@baamanbekhaan
#آخرین_برش_از_متن_کتاب📚
فکرش را بکن، ما زمان جنگ یک کشیش داشتیم که به ما میگفت تا میتوانیم دشمن بکشیم. این حرف از دهان یک کشیش درمیآمد. یکی از همقطارهای من به کشیش گفت مسیحی است و وظیفه دارد از ده فرمان خدا تبعیت کند. برگشت به کشیش گفت: فرمان پنجم را شنیدهاید؟ قتل مکن. من از آن موقع دیگر به این رداپوشها اعتقاد ندارم.
#وقت_رفتن
#یوزف_وینکلر
#علیاصغر_حداد
#نشر_ماهی
ص۳۷۵
فکرش را بکن، ما زمان جنگ یک کشیش داشتیم که به ما میگفت تا میتوانیم دشمن بکشیم. این حرف از دهان یک کشیش درمیآمد. یکی از همقطارهای من به کشیش گفت مسیحی است و وظیفه دارد از ده فرمان خدا تبعیت کند. برگشت به کشیش گفت: فرمان پنجم را شنیدهاید؟ قتل مکن. من از آن موقع دیگر به این رداپوشها اعتقاد ندارم.
#وقت_رفتن
#یوزف_وینکلر
#علیاصغر_حداد
#نشر_ماهی
ص۳۷۵
#آخرین_برش_از_متن_کتاب📚
زیبایی و پاکی و محترمبودن و مذهب و اخلاق و هنر و میهنپرستی و دلاوری و بقیهی اینها کلماتی هستند که من و هرکس دیگر میتواند مثل دستکش پشت و روشان کند.
#دون_ژوان_در_جهنم
#جورج_برناردشاو
#ابراهیم_گلستان
#نشر_بازتاب_نگار
ص۷۳
@baamanbekhaan
زیبایی و پاکی و محترمبودن و مذهب و اخلاق و هنر و میهنپرستی و دلاوری و بقیهی اینها کلماتی هستند که من و هرکس دیگر میتواند مثل دستکش پشت و روشان کند.
#دون_ژوان_در_جهنم
#جورج_برناردشاو
#ابراهیم_گلستان
#نشر_بازتاب_نگار
ص۷۳
@baamanbekhaan
#آخرین_برش_از_متن_کتاب 📚
گاهی سخنرانیها خیلی طولانیاند و پیاده کردنشان پنجاه ساعت وقت کارل را میگیرد. اما باز هم میارزد، چون وقتی متنِ پیادهشدهٔ سخنرانی را روی سایت «زندو» میگذارند او میتواند بگوید: این را من نوشتم ها.
#هیچکس_مثل_تو_مال_اینجا_نیست
#میراندا_جولای
#فرزانه_سالمی
#نشر_چشمه
ص۵۷
@baamanbekhaan
گاهی سخنرانیها خیلی طولانیاند و پیاده کردنشان پنجاه ساعت وقت کارل را میگیرد. اما باز هم میارزد، چون وقتی متنِ پیادهشدهٔ سخنرانی را روی سایت «زندو» میگذارند او میتواند بگوید: این را من نوشتم ها.
#هیچکس_مثل_تو_مال_اینجا_نیست
#میراندا_جولای
#فرزانه_سالمی
#نشر_چشمه
ص۵۷
@baamanbekhaan
#آخرین_برش_از_متن_کتاب
معلوم است که اسممان رفته توی لیست سیاه.
پستفطرتها! اینهمه خوک یکدفعه از کجا سروکلهشان پیدا شد؟»
سوفیا پتروونا با لحن سرزنش آمیزی گفت: «آلیک چطور میتوانی اینطوری حرف بزنی؟همین حرفها را زدی که از کامسومول بیرونت کردند.»
آلیک که لبهایش میلرزید، جواب داد: «سوفیا پتروونا! زبان تند و تیزم نبود که باعث اخراجم شد.
بهخاطر این بیرونم کردند که حاضر نشدم علیه نیکلای حرفی بزنم.»
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۷۳
@baamanbekhaan
معلوم است که اسممان رفته توی لیست سیاه.
پستفطرتها! اینهمه خوک یکدفعه از کجا سروکلهشان پیدا شد؟»
سوفیا پتروونا با لحن سرزنش آمیزی گفت: «آلیک چطور میتوانی اینطوری حرف بزنی؟همین حرفها را زدی که از کامسومول بیرونت کردند.»
آلیک که لبهایش میلرزید، جواب داد: «سوفیا پتروونا! زبان تند و تیزم نبود که باعث اخراجم شد.
بهخاطر این بیرونم کردند که حاضر نشدم علیه نیکلای حرفی بزنم.»
#سوفیا_پتروونا
#لیدیا_چوکوفسکایا
#خشایار_دیهیمی
#نشر_ماهی
ص۷۳
@baamanbekhaan