هُووَخشَترَه، دیاکونوف(شماره ۳)
#ماد_شناسی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
در سالِ ۶۱۶ پیش از میلاد، بابلیها نیرویی مشترک از آشوریان و مانناییها را در قابلین در کرانههای فرات شکست دادند و این میتوانست فرصتِ خوبی برای هووخشتره باشد تا به نبرد با مانناییها در سالِ ۶۱۵ پیش از میلاد بپردازد، چیزی که میتوانست او را به مرزهای آشور که همانگاه نیز از دیگر سو توسطِ بابلیها موردِ حمله قرار گرفته بود، نزدیک کند. در ماهِ اکتبر/نوامبرِ سالِ ۶۱۴ پیش از میلاد، مادها استانِ آشوریِ آراپخه(کرکوکِ امروزی)را اشغال کردند و سپس تَربیش در بالای نینوا را فتح کردند و در نهایت در پایانِ تابستانِ ۶۱۵ پیش از میلاد، به آشور، پایتختِ باستانیِ آشوریان حمله بردند. بسیاری از آشوریان کشته شدند و غنیمتهای فراوانی به ماد بردهشد، سرزمینی که اکنون از کشوری فقیر و نیمهمردمسالار، به امپراتوریِ ثروتمندِ شرق تبدیل شدهبود. نبوپولاسار، پادشاهِ بابل، برای مشارکت در تسخیرِ آشور تأخیرِ زیادی کرد ولی در نهایت دو پادشاه هووخشتره و نبوپولاسار "پیمانِ دوستی و اتحاد" بستند و هووخشتره با دخترِ(یا با نوهی دختریِ)نبوپولاسار ازدواج کرد.¹ در سالِ ۶۱۲ پیش از میلاد، نیروهای متحدِ مادها و بابلیها به شهرِ نینوا یورش بردند؛ سقوطِ شهر بهروشنی در کتابمقدسِ ناحوم شرح دادهشدهاست. باقیماندهی ارتشِ آشور تحتِ فرماندهیِ آشوراوبالیتِ دوم توانستند محاصرهی نینوا را بشکنند و به کاران عقب بنشینند اما در سالِ ۶۱۰ پیش از میلاد، در حملهی نیروهای متحدِ بابلی و مادی، شکست خوردند و شهر از بین رفت. اگرچه آنها خیلی زود دوباره شهر را تصرف کردند، اما در نهایت توسطِ بابلیها بیرون رانده شدند و به کارکامیش، در نزدیکیِ خمیدگیِ رودِ فرات عقبنشینی کردند؛ جایی که نیروهای مصری نیز به آنان ملحق شدند. در همینحال، احتمالاً مادها به اورارتو یورش بردند و حتی آن را تسخیر کردند. اینکه آیا مادها در آخرین جنگ با آشوریها و مصریها در کارکمیش و نیز یورشِ بابلیها به فلسطین شرکت کردند یا نه، روشن نیست. مرزِ میانِ ماد و بابل در جنوبِ آشور و حرّان مقرر شد.
یادداشت:
1. Berossus apud Josephus, Antiquities 10. 11.
بنمایه: تاریخ ماد به گزارش دانشنامهی ایرانیکا، ترجمهی شهرام جلیلیان/محمد حیدرزاده، اهواز، انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز، چاپ اول ۱۳۹۶، رویهی ۱۶۷ و ۱۶۸
@atorabanorg
#ماد_شناسی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
در سالِ ۶۱۶ پیش از میلاد، بابلیها نیرویی مشترک از آشوریان و مانناییها را در قابلین در کرانههای فرات شکست دادند و این میتوانست فرصتِ خوبی برای هووخشتره باشد تا به نبرد با مانناییها در سالِ ۶۱۵ پیش از میلاد بپردازد، چیزی که میتوانست او را به مرزهای آشور که همانگاه نیز از دیگر سو توسطِ بابلیها موردِ حمله قرار گرفته بود، نزدیک کند. در ماهِ اکتبر/نوامبرِ سالِ ۶۱۴ پیش از میلاد، مادها استانِ آشوریِ آراپخه(کرکوکِ امروزی)را اشغال کردند و سپس تَربیش در بالای نینوا را فتح کردند و در نهایت در پایانِ تابستانِ ۶۱۵ پیش از میلاد، به آشور، پایتختِ باستانیِ آشوریان حمله بردند. بسیاری از آشوریان کشته شدند و غنیمتهای فراوانی به ماد بردهشد، سرزمینی که اکنون از کشوری فقیر و نیمهمردمسالار، به امپراتوریِ ثروتمندِ شرق تبدیل شدهبود. نبوپولاسار، پادشاهِ بابل، برای مشارکت در تسخیرِ آشور تأخیرِ زیادی کرد ولی در نهایت دو پادشاه هووخشتره و نبوپولاسار "پیمانِ دوستی و اتحاد" بستند و هووخشتره با دخترِ(یا با نوهی دختریِ)نبوپولاسار ازدواج کرد.¹ در سالِ ۶۱۲ پیش از میلاد، نیروهای متحدِ مادها و بابلیها به شهرِ نینوا یورش بردند؛ سقوطِ شهر بهروشنی در کتابمقدسِ ناحوم شرح دادهشدهاست. باقیماندهی ارتشِ آشور تحتِ فرماندهیِ آشوراوبالیتِ دوم توانستند محاصرهی نینوا را بشکنند و به کاران عقب بنشینند اما در سالِ ۶۱۰ پیش از میلاد، در حملهی نیروهای متحدِ بابلی و مادی، شکست خوردند و شهر از بین رفت. اگرچه آنها خیلی زود دوباره شهر را تصرف کردند، اما در نهایت توسطِ بابلیها بیرون رانده شدند و به کارکامیش، در نزدیکیِ خمیدگیِ رودِ فرات عقبنشینی کردند؛ جایی که نیروهای مصری نیز به آنان ملحق شدند. در همینحال، احتمالاً مادها به اورارتو یورش بردند و حتی آن را تسخیر کردند. اینکه آیا مادها در آخرین جنگ با آشوریها و مصریها در کارکمیش و نیز یورشِ بابلیها به فلسطین شرکت کردند یا نه، روشن نیست. مرزِ میانِ ماد و بابل در جنوبِ آشور و حرّان مقرر شد.
یادداشت:
1. Berossus apud Josephus, Antiquities 10. 11.
بنمایه: تاریخ ماد به گزارش دانشنامهی ایرانیکا، ترجمهی شهرام جلیلیان/محمد حیدرزاده، اهواز، انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز، چاپ اول ۱۳۹۶، رویهی ۱۶۷ و ۱۶۸
@atorabanorg
هُووَخشَترَه، دیاکونوف(شماره ۴/پایانی)
#ماد_شناسی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
بنابه گفتهی هرودوت، سکاها پس از حمله به آناتولی و احتمالاً شمالِ ایران، نوعی حکومتِ پادشاهی در محدودهی دریاچهی ارومیه و یا شاید شمالِ بنیان نهادند؛ اما هووخشتره رهبرانشان را به یک ضیافت دعوت کرد و آنان را کُشت. بازماندگانِ سکاها به آسیای صغیر گریختند و از اینرو بود که هووخشتره با الیاتس، شاهِ لیدیه، به جنگ پرداخت. بهنظر میرسد که قسمتی از فراز و نشیبهای این جنگ(که در ابتدا به سودِ لیدیه پیش می رفت)را ارمیا¹ و حزقیال² موردِ اشاره قرار دادهباشند. با این وجود هووخشتره سرانجام اهالیِ لیدیه را به سوی سرزمینهای داخلیِ آسیای صغیر پس راند. سینسیس، شاهّ کیلیکیه، میانِ آنها وساطت کرد و هر دو طرف به برقراریِ صلح رضایت دادند. رودِ هالیس بهعنوانِ مرزِ محدودهی نفوذِ لیدیه با ماد انتخاب شد اما برخی از نواحی در درونِ دو امپراتوری، نیمهمستقل باقی ماندند. هووخشتره در همان سال(۵۸۴_۵۸۵ پ.م)درگذشت.
دیگر منابعِ کهنی که به تاریخِ ماد در این دوره پرداختهاند، در بهترین حالت بر گزارشهای بروسوس و کتسیاس استوارند که اندک ارزشی ندارد. لازم به ذکر است که شرایط و پیشآمدهای دورهی فرمانرواییِ هووخشتره در آثارِ رنه لابا و والتر هینتس با تفسیرهای کاملاً متفاوتی ذکر شدهاند.
یادداشتها:
1. 50: 9_10, 50: 41_43, 51: 27_28.
2. 32: 22_30, 38: 2_6, 39: 1_16.
بنمایه: تاریخ ماد به گزارش دانشنامهی ایرانیکا، ترجمهی شهرام جلیلیان/محمد حیدرزاده، اهواز، انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز، چاپ اول ۱۳۹۶، رویهی ۱۶۸ و ۱۶۹
@atorabanorg
#ماد_شناسی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
بنابه گفتهی هرودوت، سکاها پس از حمله به آناتولی و احتمالاً شمالِ ایران، نوعی حکومتِ پادشاهی در محدودهی دریاچهی ارومیه و یا شاید شمالِ بنیان نهادند؛ اما هووخشتره رهبرانشان را به یک ضیافت دعوت کرد و آنان را کُشت. بازماندگانِ سکاها به آسیای صغیر گریختند و از اینرو بود که هووخشتره با الیاتس، شاهِ لیدیه، به جنگ پرداخت. بهنظر میرسد که قسمتی از فراز و نشیبهای این جنگ(که در ابتدا به سودِ لیدیه پیش می رفت)را ارمیا¹ و حزقیال² موردِ اشاره قرار دادهباشند. با این وجود هووخشتره سرانجام اهالیِ لیدیه را به سوی سرزمینهای داخلیِ آسیای صغیر پس راند. سینسیس، شاهّ کیلیکیه، میانِ آنها وساطت کرد و هر دو طرف به برقراریِ صلح رضایت دادند. رودِ هالیس بهعنوانِ مرزِ محدودهی نفوذِ لیدیه با ماد انتخاب شد اما برخی از نواحی در درونِ دو امپراتوری، نیمهمستقل باقی ماندند. هووخشتره در همان سال(۵۸۴_۵۸۵ پ.م)درگذشت.
دیگر منابعِ کهنی که به تاریخِ ماد در این دوره پرداختهاند، در بهترین حالت بر گزارشهای بروسوس و کتسیاس استوارند که اندک ارزشی ندارد. لازم به ذکر است که شرایط و پیشآمدهای دورهی فرمانرواییِ هووخشتره در آثارِ رنه لابا و والتر هینتس با تفسیرهای کاملاً متفاوتی ذکر شدهاند.
یادداشتها:
1. 50: 9_10, 50: 41_43, 51: 27_28.
2. 32: 22_30, 38: 2_6, 39: 1_16.
بنمایه: تاریخ ماد به گزارش دانشنامهی ایرانیکا، ترجمهی شهرام جلیلیان/محمد حیدرزاده، اهواز، انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز، چاپ اول ۱۳۹۶، رویهی ۱۶۸ و ۱۶۹
@atorabanorg
پژوهشگاه ایران شناسی
هُووَخشَترَه، دیاکونوف(شماره ۴/پایانی) #ماد_شناسی #ایرانشناسی #پژوهشگاه_ایرانشناسی بنابه گفتهی هرودوت، سکاها پس از حمله به آناتولی و احتمالاً شمالِ ایران، نوعی حکومتِ پادشاهی در محدودهی دریاچهی ارومیه و یا شاید شمالِ بنیان نهادند؛ اما هووخشتره رهبرانشان…
یادکردهای عهدِعتیق در این جستار
#ماد_شناسی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
برگردانها از TOB، برگردانِ بینالکلیسایی با نامِ کتابمقدسِ ترسایان میباشد:
ارمیا ۵۰: ۹_۱۰
زیرا اینک من بر علیهِ بابل قشونی از ملتهای بزرگ را که از سرزمینِ شمال[آمدهاند]برخواهم انگیخت و بر خواهم آورد: ایشان برعلیهِ او صفآرایی خواهند کرد؛ اینچنین است که گرفته خواهد شد. تیرهاشان بهسانِ تیرهای جنگاوری ماهر است که دستِ خالی بازنمیگردد.
کلده به یغما گذارده خواهد شد، جمله غارتگرانش به سیری خواهند رسید.
ارمیا ۵۰: ۴۱_۴۳
اینک قومی از شمال فرامیرسد؛ ملتی بزرگ و پادشاهانِ بیشمارِ او دوردستترین نقطهی زمین سربرمیآورند. کمان و زوبین¹ را بهدست دارند، سنگدل و بیرحماند، بانگشان همچون دریا میخروشد، بر اسبان برآمدهاند، بهسانِ مردی واحد برای نبرد صفآرایی کردهاند، برعلیهِ تو ای دخترِ بابل!
آن هنگام که پادشاهِ بابل خبر را شنید، دستانش سست شد، اضطرابی او را فراگرفت، و لرزه، همچون زنی که میزاید.
ارمیا ۵۱: ۲۷_۲۸
نشانهای در سرزمین برپا کنید، در میانِ ملتها کرنا بنوازید. ملتها را برعلیهِ او وقف کنید، مملکتها را برعلیهِ او احضار نمایید، آرارات، مینّی، اشکناز را، برعلیهِ او کاتبان تعیین کنید، اسبان را بار کنید، همچون ملخهایی با موهای براق.
ملتها را برعلیهِ او وقف کنید، پادشاهِ ماد را، حاکمان و جمله والیانش را، تمامِ سرزمینِ تحتِ سلطهاش را.
یادداشت:
۱. به عبارتی دقیقتر، اشاره به سلاحی است بهشکلِ داس که دستهی بلند دارد.
@atorabanorg
#ماد_شناسی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
برگردانها از TOB، برگردانِ بینالکلیسایی با نامِ کتابمقدسِ ترسایان میباشد:
ارمیا ۵۰: ۹_۱۰
زیرا اینک من بر علیهِ بابل قشونی از ملتهای بزرگ را که از سرزمینِ شمال[آمدهاند]برخواهم انگیخت و بر خواهم آورد: ایشان برعلیهِ او صفآرایی خواهند کرد؛ اینچنین است که گرفته خواهد شد. تیرهاشان بهسانِ تیرهای جنگاوری ماهر است که دستِ خالی بازنمیگردد.
کلده به یغما گذارده خواهد شد، جمله غارتگرانش به سیری خواهند رسید.
ارمیا ۵۰: ۴۱_۴۳
اینک قومی از شمال فرامیرسد؛ ملتی بزرگ و پادشاهانِ بیشمارِ او دوردستترین نقطهی زمین سربرمیآورند. کمان و زوبین¹ را بهدست دارند، سنگدل و بیرحماند، بانگشان همچون دریا میخروشد، بر اسبان برآمدهاند، بهسانِ مردی واحد برای نبرد صفآرایی کردهاند، برعلیهِ تو ای دخترِ بابل!
آن هنگام که پادشاهِ بابل خبر را شنید، دستانش سست شد، اضطرابی او را فراگرفت، و لرزه، همچون زنی که میزاید.
ارمیا ۵۱: ۲۷_۲۸
نشانهای در سرزمین برپا کنید، در میانِ ملتها کرنا بنوازید. ملتها را برعلیهِ او وقف کنید، مملکتها را برعلیهِ او احضار نمایید، آرارات، مینّی، اشکناز را، برعلیهِ او کاتبان تعیین کنید، اسبان را بار کنید، همچون ملخهایی با موهای براق.
ملتها را برعلیهِ او وقف کنید، پادشاهِ ماد را، حاکمان و جمله والیانش را، تمامِ سرزمینِ تحتِ سلطهاش را.
یادداشت:
۱. به عبارتی دقیقتر، اشاره به سلاحی است بهشکلِ داس که دستهی بلند دارد.
@atorabanorg
مادها_در_تاریخ_ایران،_دکتر_شهرام_جلیلیان.pdf
7 MB
مادها در تاریخ ایران، دکتر شهرام جلیلیان، پیشگفتارِ تاریخِ ماد به گزارشِ دانشنامهی ایرانیکا
#ماد_شناسی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
@atorabanorg
#ماد_شناسی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
@atorabanorg
پژوهشگاه ایران شناسی
هُووَخشَترَه، دیاکونوف(شماره ۴/پایانی) #ماد_شناسی #ایرانشناسی #پژوهشگاه_ایرانشناسی بنابه گفتهی هرودوت، سکاها پس از حمله به آناتولی و احتمالاً شمالِ ایران، نوعی حکومتِ پادشاهی در محدودهی دریاچهی ارومیه و یا شاید شمالِ بنیان نهادند؛ اما هووخشتره رهبرانشان…
یادکردهای عهدِعتیق در این جستار
#ماد_شناسی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
برگردانها از TOB، برگردانِ بینالکلیسایی با نامِ کتابمقدسِ ترسایان میباشد:
حزقیال ۳۲: ۲۲_۳۰
در آنجا آشور است و تمامیِ فوجش گرداگردِ گورش: همگی قربانیانی که به شمشیر افتادهاند. گورِ او را در ژرفاهای گودال قرار دادهاند، و فوجش گرداگردِ گورش میباشد: همگی قربانیانی که به شمشیر افتادهاند، آنان که وحشت را بر زمینِ زندگان حکمفرما کرده بودند.
در آنجا ایلام است و تمامِ انبوهِ جماعتش گرداگردِ گورش: همگی قربانیانی که به شمشیر افتادهاند. ایشان، ختنه نشده، به سرزمینِ ژرفاها فرود آمدهاند، آنان که وحشت را بر زمینِ زندگان حکمفرما کرده بودند، و شرمساریِ خود را بههمراهِ آنان که به گودال فرومیرود، حمل کردهاند. در وسطِ قربانیان، بسترِ او را در میانِ انبوهِ جماعتش گذاشتهاند[که]گرداگردِ گورش[میباشد]: همگی نامختونانی که قربانیانِ شمشیرند، زیرا وحشتِ ایشان بر زمینِ زندگان حاکم بود، و ایشان شرمساریِ خویش را بههمراهِ آنان که به گودال فرومیروند، حمل کردهاند. ایشان را در وسطِ قربانیان قراردادهاند.
در آنجا ماشک، توبال و تمامِ انبوهِ جماعتش گرداگردِ گورش میباشند: همگی نامختونانی که زخمِ شمشیر خوردهاند، چرا که وحشت را بر زمین حکمفرما ساخته بودند. ایشان بههمراهِ قهرمانانی که در گذشته افتادهاند، نخوابیدهاند،(قهرمانانی)که با سلاحهای جنگیِ خویش به شئول فرود آمدهاند، که شمشیرشان را زیرِ سرشان قرار داده بودند و سپرهاشان بر استخوانهاشان گذارده شده بود، چرا که وحشتِ قهرمانان بر زمینِ زندگان[حاکم شده بود]. اما تو بههمراهِ قربانیانِ شمشیر، در میانِ نامختونان خواهی خوابید.
در آنجا ادوم است، پادشاهانش و جمله سرورانش که با وجودِ دلاوریشان، بههمراهِ قربانیانِ شمشیر نهاده شدهاند. ایشان بههمراهِ نامختونان و بههمراهِ آنان که به گودال فرومیروند خوابیدهاند.
در آنجا سرورانِ شمال هستند، همگی و جمیعِ صیدونیان که با وجودِ وحشتی که شجاعتشان پدید میآورد، خجالتزده، بههمراهِ قربانیانِ[شمشیر]فرود آمدهاند. ایشان ختنه نشده، بههمراهِ قربانیانِ شمشیر خوابیدهاند و شرمساریِ خود را بههمراهِ آنان که به گودال فرومیروند، حمل کردهاند.
حزقیال ۳۸: ۲_۶
ای پسرِ انسان، رویِ خود بهسوی جوج ثابت نگاهدار،[به]سرزمینِ ماجوج، سرورِ اعلای ماشک و توبال، و برعلیهِ او نبوت کن؛ به او بگو: چنین سخن میگوید خداوند یهوه: اینک من برعلیهِ تو هستم، ای جوج، سرورِ اعلای ماشک و توبال. تو را برخواهم گرداند، و قلابها را بر آروارههایت¹ خواهم گذارد و تو را روانهی لشکرکشی خواهم ساخت، تو را و تمامِ لشکرت را، اسبان و سواران را که همگی شکوهمندانه ملبس هستند، فوجهای بیشمار را، با سپرهای بزرگ و کوچک، که همگی شمشیر را بهکار میبرند: پارسیها و کوشیها و مردمانِ فوط همراهِ ایشان، همگی با سپرهای بزرگ و کلاهخود، جومر و تمامِ سپاهیانش، بیتتوجرمه که از اعماقِ شمال با تمامیّ سپاهیانش(میآید)، قومهای بسیار با تو.
یادداشت:
۱. منظور قلابهایی است که به بینی و فکِ اسیرانِ جنگی میبستند تا آنان را مانندِ حیوانات برانند. ر.ک: حزقیال ۱۹: ۹؛ ۲۹: ۴.
@atorabanorg
#ماد_شناسی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
برگردانها از TOB، برگردانِ بینالکلیسایی با نامِ کتابمقدسِ ترسایان میباشد:
حزقیال ۳۲: ۲۲_۳۰
در آنجا آشور است و تمامیِ فوجش گرداگردِ گورش: همگی قربانیانی که به شمشیر افتادهاند. گورِ او را در ژرفاهای گودال قرار دادهاند، و فوجش گرداگردِ گورش میباشد: همگی قربانیانی که به شمشیر افتادهاند، آنان که وحشت را بر زمینِ زندگان حکمفرما کرده بودند.
در آنجا ایلام است و تمامِ انبوهِ جماعتش گرداگردِ گورش: همگی قربانیانی که به شمشیر افتادهاند. ایشان، ختنه نشده، به سرزمینِ ژرفاها فرود آمدهاند، آنان که وحشت را بر زمینِ زندگان حکمفرما کرده بودند، و شرمساریِ خود را بههمراهِ آنان که به گودال فرومیرود، حمل کردهاند. در وسطِ قربانیان، بسترِ او را در میانِ انبوهِ جماعتش گذاشتهاند[که]گرداگردِ گورش[میباشد]: همگی نامختونانی که قربانیانِ شمشیرند، زیرا وحشتِ ایشان بر زمینِ زندگان حاکم بود، و ایشان شرمساریِ خویش را بههمراهِ آنان که به گودال فرومیروند، حمل کردهاند. ایشان را در وسطِ قربانیان قراردادهاند.
در آنجا ماشک، توبال و تمامِ انبوهِ جماعتش گرداگردِ گورش میباشند: همگی نامختونانی که زخمِ شمشیر خوردهاند، چرا که وحشت را بر زمین حکمفرما ساخته بودند. ایشان بههمراهِ قهرمانانی که در گذشته افتادهاند، نخوابیدهاند،(قهرمانانی)که با سلاحهای جنگیِ خویش به شئول فرود آمدهاند، که شمشیرشان را زیرِ سرشان قرار داده بودند و سپرهاشان بر استخوانهاشان گذارده شده بود، چرا که وحشتِ قهرمانان بر زمینِ زندگان[حاکم شده بود]. اما تو بههمراهِ قربانیانِ شمشیر، در میانِ نامختونان خواهی خوابید.
در آنجا ادوم است، پادشاهانش و جمله سرورانش که با وجودِ دلاوریشان، بههمراهِ قربانیانِ شمشیر نهاده شدهاند. ایشان بههمراهِ نامختونان و بههمراهِ آنان که به گودال فرومیروند خوابیدهاند.
در آنجا سرورانِ شمال هستند، همگی و جمیعِ صیدونیان که با وجودِ وحشتی که شجاعتشان پدید میآورد، خجالتزده، بههمراهِ قربانیانِ[شمشیر]فرود آمدهاند. ایشان ختنه نشده، بههمراهِ قربانیانِ شمشیر خوابیدهاند و شرمساریِ خود را بههمراهِ آنان که به گودال فرومیروند، حمل کردهاند.
حزقیال ۳۸: ۲_۶
ای پسرِ انسان، رویِ خود بهسوی جوج ثابت نگاهدار،[به]سرزمینِ ماجوج، سرورِ اعلای ماشک و توبال، و برعلیهِ او نبوت کن؛ به او بگو: چنین سخن میگوید خداوند یهوه: اینک من برعلیهِ تو هستم، ای جوج، سرورِ اعلای ماشک و توبال. تو را برخواهم گرداند، و قلابها را بر آروارههایت¹ خواهم گذارد و تو را روانهی لشکرکشی خواهم ساخت، تو را و تمامِ لشکرت را، اسبان و سواران را که همگی شکوهمندانه ملبس هستند، فوجهای بیشمار را، با سپرهای بزرگ و کوچک، که همگی شمشیر را بهکار میبرند: پارسیها و کوشیها و مردمانِ فوط همراهِ ایشان، همگی با سپرهای بزرگ و کلاهخود، جومر و تمامِ سپاهیانش، بیتتوجرمه که از اعماقِ شمال با تمامیّ سپاهیانش(میآید)، قومهای بسیار با تو.
یادداشت:
۱. منظور قلابهایی است که به بینی و فکِ اسیرانِ جنگی میبستند تا آنان را مانندِ حیوانات برانند. ر.ک: حزقیال ۱۹: ۹؛ ۲۹: ۴.
@atorabanorg
پژوهشگاه ایران شناسی
هُووَخشَترَه، دیاکونوف(شماره ۴/پایانی) #ماد_شناسی #ایرانشناسی #پژوهشگاه_ایرانشناسی بنابه گفتهی هرودوت، سکاها پس از حمله به آناتولی و احتمالاً شمالِ ایران، نوعی حکومتِ پادشاهی در محدودهی دریاچهی ارومیه و یا شاید شمالِ بنیان نهادند؛ اما هووخشتره رهبرانشان…
ایشتوویگو، رودیگر اشمیت(شماره ۱)
#ماد_شناسی
#کوروش
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
ایشتوویگو، واپسین شاهِ ماد بود. نامِ وی در منابعِ یونانی "آستواگی" و "ایشتوویگوس" یا "آستویگاس" ذکر شده و در منابعِ بابلی، ایش-تو-مِ-گُ(Iš-tu-me-gu)نوشته شدهاست. امروزه تصورِ رایج بر این است که این نامها برگرفته از صورتِ پارسیِ باستانِ رشتی-وَایگَ بهمعنیِ "نیزهگردان" است.¹ شکلِ رایجِ این نام در زبانِ یونانی، وضوحاً تصحیف از ریشهی پارسیِ آن است. این نام در زبانِ ایلامی چند بار در لوحههای باروی تختجمشید بهصورتِ ایش-تی-ایر-ایش-تی-مَن-کَ نوشته شدهاست که وابستهبودنِ آنها با نامِ ایشتوویگو، موردِ مناقشه است.²
ایشتوویگو، فرزندِ هووخشتره است که بهواسطهی ازدواج با آرینیس، دخترِ الیاتس و خواهرِ کرزوس، شوهر خواهرِ کرزوس شاهِ لیدیه است. وی پس از مرگِ پدرش هووخشتره، بهجای او بر تخت نشست و بنابه گفتهی هرودوت بهمدتِ ۳۵ سال یعنی احتمالاً در بینِ سالهای ۵۸۴ تا ۵۵۰ پیش از میلاد حکومت کرد. او پدرِ ماندانا، همسرِ کمبوجیهی اول بود و به همین ترتیب، پدربزرگِ فرمانروای بزرگِ ایرانیان، کوروشِ دوم محسوب میشود که بهدستِ هماو در حدودِ سالِ ۵۵۰ پیش از میلاد، حکومتش سرنگون شد.
برپایهی داستانی که هرودوت گزارش میکند، و از گزارشهای هارپاگیها در لیکیه تبعیت کردهاست(اعقابِ هارپاگِ مادی)، کوروش(که کودکی و جوانیِ او بسیار خارقالعاده توصیف شده)با تحریکِ هارپاگ به شورش علیهِ ایشتوویگو ترغیب شد(در کتابِ نیکولای دمشقی(Nicolaus of Damascus F66 J)، اُباروسِ پارسی چنین نقشی دارد). کوروش پس از این، خود را بهعنوانِ فرماندهی پارسها که در آرزوی رهایی از سلطهی مادها بودند منصوب کرد. در پایان، ایشتوویگو شکست خورد و کوروش او را زندانی کرد. اما آزاری به او نرساند. ایشتوویگو بعدها به مرگِ طبیعی درگذشت. برپایهی گفتههای کتزیاس(Ctesias F9 J)، که گزارشهای او دربارهی ایشتوویگو غیرِقابلِ اطمینان است، ایشتوویگو توسطِ اُباروس، خدمتکارِ کوروش و بدونِ اطلاعِ شاه به قتل رسید. این اتفاق زمانی رخ داد که او از بارسانیا، جایی که احتمالاً در این زمان ساتراپِ آن جا بود، به دربار آورده میشد(Justin 1. 6. 16).
یادداشتها:
1. E. A . Grantovskiī, Ronnyaya istorya iranskikh plemyon Peredneī Azii(The Early History of The Iranian Tribes of Near Asia), Moscow, 1970, P. 330f; M. Mayrhofer, Onomastica Persepolitana, Vienna, 1937, P. 171 no. 8. 684; W. Hintz, Altiranisches Sparchgut der Nebenüberlieferungen, Wiesbaden, 1975, P. 208.
2. Mayrhofer, loc. cit., and Hinz, op. cit., P. 207 and 208.
بنمایه: تاریخ ماد به گزارش دانشنامهی ایرانیکا، ترجمهی شهرام جلیلیان/محمد حیدرزاده، اهواز، انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز، چاپ اول ۱۳۹۶، رویهی ۱۷۰ و ۱۷۱
@atorabanorg
#ماد_شناسی
#کوروش
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
ایشتوویگو، واپسین شاهِ ماد بود. نامِ وی در منابعِ یونانی "آستواگی" و "ایشتوویگوس" یا "آستویگاس" ذکر شده و در منابعِ بابلی، ایش-تو-مِ-گُ(Iš-tu-me-gu)نوشته شدهاست. امروزه تصورِ رایج بر این است که این نامها برگرفته از صورتِ پارسیِ باستانِ رشتی-وَایگَ بهمعنیِ "نیزهگردان" است.¹ شکلِ رایجِ این نام در زبانِ یونانی، وضوحاً تصحیف از ریشهی پارسیِ آن است. این نام در زبانِ ایلامی چند بار در لوحههای باروی تختجمشید بهصورتِ ایش-تی-ایر-ایش-تی-مَن-کَ نوشته شدهاست که وابستهبودنِ آنها با نامِ ایشتوویگو، موردِ مناقشه است.²
ایشتوویگو، فرزندِ هووخشتره است که بهواسطهی ازدواج با آرینیس، دخترِ الیاتس و خواهرِ کرزوس، شوهر خواهرِ کرزوس شاهِ لیدیه است. وی پس از مرگِ پدرش هووخشتره، بهجای او بر تخت نشست و بنابه گفتهی هرودوت بهمدتِ ۳۵ سال یعنی احتمالاً در بینِ سالهای ۵۸۴ تا ۵۵۰ پیش از میلاد حکومت کرد. او پدرِ ماندانا، همسرِ کمبوجیهی اول بود و به همین ترتیب، پدربزرگِ فرمانروای بزرگِ ایرانیان، کوروشِ دوم محسوب میشود که بهدستِ هماو در حدودِ سالِ ۵۵۰ پیش از میلاد، حکومتش سرنگون شد.
برپایهی داستانی که هرودوت گزارش میکند، و از گزارشهای هارپاگیها در لیکیه تبعیت کردهاست(اعقابِ هارپاگِ مادی)، کوروش(که کودکی و جوانیِ او بسیار خارقالعاده توصیف شده)با تحریکِ هارپاگ به شورش علیهِ ایشتوویگو ترغیب شد(در کتابِ نیکولای دمشقی(Nicolaus of Damascus F66 J)، اُباروسِ پارسی چنین نقشی دارد). کوروش پس از این، خود را بهعنوانِ فرماندهی پارسها که در آرزوی رهایی از سلطهی مادها بودند منصوب کرد. در پایان، ایشتوویگو شکست خورد و کوروش او را زندانی کرد. اما آزاری به او نرساند. ایشتوویگو بعدها به مرگِ طبیعی درگذشت. برپایهی گفتههای کتزیاس(Ctesias F9 J)، که گزارشهای او دربارهی ایشتوویگو غیرِقابلِ اطمینان است، ایشتوویگو توسطِ اُباروس، خدمتکارِ کوروش و بدونِ اطلاعِ شاه به قتل رسید. این اتفاق زمانی رخ داد که او از بارسانیا، جایی که احتمالاً در این زمان ساتراپِ آن جا بود، به دربار آورده میشد(Justin 1. 6. 16).
یادداشتها:
1. E. A . Grantovskiī, Ronnyaya istorya iranskikh plemyon Peredneī Azii(The Early History of The Iranian Tribes of Near Asia), Moscow, 1970, P. 330f; M. Mayrhofer, Onomastica Persepolitana, Vienna, 1937, P. 171 no. 8. 684; W. Hintz, Altiranisches Sparchgut der Nebenüberlieferungen, Wiesbaden, 1975, P. 208.
2. Mayrhofer, loc. cit., and Hinz, op. cit., P. 207 and 208.
بنمایه: تاریخ ماد به گزارش دانشنامهی ایرانیکا، ترجمهی شهرام جلیلیان/محمد حیدرزاده، اهواز، انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز، چاپ اول ۱۳۹۶، رویهی ۱۷۰ و ۱۷۱
@atorabanorg
ایشتوویگو، رودیگر اشمیت(شماره ۲/پایانی)
#ماد_شناسی
#کوروش
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
منابعِ کلاسیکی که دربارهی نبردِ ایشتوویگو و کوروش گزارش دادهاند، نیکولاسِ دمشقی(F66 J)و ژوستن(16_7. 6. 1)هستند. آنها گزارش میدهند که رویهمرفته سه نبرد رخ داد: "کوروش و نیروهای پارسی دو بار شکست خوردند و گریختند و تنها در نبردِ سوم در نزدیکیِ کوههای پاسارگاد پیروز شدند". در کوروشنامهی کسنوفون هیچ اشارهای به نبرد میانِ کوروش و ایشتوویگو وجود ندارد. اما منبعی معتبر از همان عصر که گزارشی از وقایع را بهدست میدهد و متأسفانه بسیار کوتاه است، دو سنگنوشته از نبونئید، شاهِ بابلاست: "در سالِ ۵۵۲_۵۵۳ پیش از میلاد،(سالِ سومِ پادشاهیِ نبونئید)، کوروش، شاهِ انشان، خراجگذارِ ایشتوویگو، شاهِ ماد، علیهِ سرورِ خود پیشروی کرد"؛ "در سالِ ۵۵۰_۵۴۹(سالِ ششمِ پادشاهیِ نبونئید)، سپاهِ ایشتوویگو سرکشی کرد و شاه را به زنجیر کشیده و به کوروش سپردند، او را بهشکلِ یک زندانی به میهنش بردند. کوروش سیم و زر، و دیگر کالاهای گرانبهای هگمتانه را به غنیمت گرفت".¹ با سقوطِ هگمتانه، استقلالِ ماد به پایان رسید و پس از آن، توسطِ پارسها رهبری و اداره شد.
منابعِ باستانی تقریباً هیچچیزی دربارهی حکومتِ ایشتوویگو گزارش نکردهاند و داوریِ نهایی دربارهی شخصیتِ او ناممکن است. از اینرو گزارشِ منفیِ هرودوت(که در آن ایشتوویگو همچون پادشاهی مستبد و ظالم نشان داده شده است)و گزارشِ نامطلوبِ کتسیاس، هر دو مغرضانهاند.
یادداشت:
1. The Prophecy of Nabunidus by the God Marduk on the Abu Habba Clynder Inscription, col. I, II. 28f. And The Nabunidus Chronicle, col. II, 11. 1f., both texts in S. Smith, Babylonian Historical Texts, London, 1924, P. 44f, 110f.
بنمایه: تاریخ ماد به گزارش دانشنامهی ایرانیکا، ترجمهی شهرام جلیلیان/محمد حیدرزاده، اهواز، انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز، چاپ اول ۱۳۹۶، رویهی ۱۷۱ و ۱۷۲
@atorabanorg
#ماد_شناسی
#کوروش
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
منابعِ کلاسیکی که دربارهی نبردِ ایشتوویگو و کوروش گزارش دادهاند، نیکولاسِ دمشقی(F66 J)و ژوستن(16_7. 6. 1)هستند. آنها گزارش میدهند که رویهمرفته سه نبرد رخ داد: "کوروش و نیروهای پارسی دو بار شکست خوردند و گریختند و تنها در نبردِ سوم در نزدیکیِ کوههای پاسارگاد پیروز شدند". در کوروشنامهی کسنوفون هیچ اشارهای به نبرد میانِ کوروش و ایشتوویگو وجود ندارد. اما منبعی معتبر از همان عصر که گزارشی از وقایع را بهدست میدهد و متأسفانه بسیار کوتاه است، دو سنگنوشته از نبونئید، شاهِ بابلاست: "در سالِ ۵۵۲_۵۵۳ پیش از میلاد،(سالِ سومِ پادشاهیِ نبونئید)، کوروش، شاهِ انشان، خراجگذارِ ایشتوویگو، شاهِ ماد، علیهِ سرورِ خود پیشروی کرد"؛ "در سالِ ۵۵۰_۵۴۹(سالِ ششمِ پادشاهیِ نبونئید)، سپاهِ ایشتوویگو سرکشی کرد و شاه را به زنجیر کشیده و به کوروش سپردند، او را بهشکلِ یک زندانی به میهنش بردند. کوروش سیم و زر، و دیگر کالاهای گرانبهای هگمتانه را به غنیمت گرفت".¹ با سقوطِ هگمتانه، استقلالِ ماد به پایان رسید و پس از آن، توسطِ پارسها رهبری و اداره شد.
منابعِ باستانی تقریباً هیچچیزی دربارهی حکومتِ ایشتوویگو گزارش نکردهاند و داوریِ نهایی دربارهی شخصیتِ او ناممکن است. از اینرو گزارشِ منفیِ هرودوت(که در آن ایشتوویگو همچون پادشاهی مستبد و ظالم نشان داده شده است)و گزارشِ نامطلوبِ کتسیاس، هر دو مغرضانهاند.
یادداشت:
1. The Prophecy of Nabunidus by the God Marduk on the Abu Habba Clynder Inscription, col. I, II. 28f. And The Nabunidus Chronicle, col. II, 11. 1f., both texts in S. Smith, Babylonian Historical Texts, London, 1924, P. 44f, 110f.
بنمایه: تاریخ ماد به گزارش دانشنامهی ایرانیکا، ترجمهی شهرام جلیلیان/محمد حیدرزاده، اهواز، انتشارات دانشگاه شهید چمران اهواز، چاپ اول ۱۳۹۶، رویهی ۱۷۱ و ۱۷۲
@atorabanorg
دربارهی اَنگارس Angares شاعرِ حماسهسرای مادی، فردریک ویندیشمن
#ماد_شناسی
#کوروش
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
فمیوس شاعری در نقلِ هومر(Homer)کسی که نامدارترینِ شجاعان است، ذکر میکند، میگوید:
"این عادت را بربریان همچنان که دینو در کتابِ خود موسوم به پرسیکا ذکر کرده است، داشتهاند. زیرا شاعران شجاعتِ کوروشِ اول و جنگِ وی را علیهِ استیاگس را پیشبینی کرده بود. وی میگوید، زمانی که کوروش به پارس رفت، نخست به ملاقاتِ گرزداران و سپس نگهبانان رفت، در همین هنگام استیاگس نیز در مجلسِ ضیافتی با یارانِ خود به عیش و عشرت نشسته بود، در خاتمهی مجلس انگارس که از شاعرانِ نامدارِ عصر بود، ضمنِ سرودهای چنین پیشگویی کرده بود: جانوری درشتاندام، خطرناکتر از گرازِ وحشی به شکارگاه فرستاده شده است؛ به زودی او پس از جنگیدن با دشمنانِ بسیار با دیگران به حکمرانیِ مملکت خواهد پرداخت. اما زمانی که استیاگس از او پرسید، چه حیوانی؟ پاسخ شنید، "کوروشِ پارسی"، استیاگس از این پیشگویی به شک و بیمِ فراوان افتاده و رسولی به پارس اعزام داشته و فرمان به احضارِ وی داد. ولی این کارِ بیهودهای بود"... .
نامِ انگارسِ شاعر اَنگیراسیِ وِدا Angiras برای ما باقی مانده و سرودش شاملِ آرمانی است عامهپسند، که در متنِ اوستا تجسّمِ بخشِ پیروزیِ "وِرِثرَغنَه" بهرام بوده و در قالبِ گرازی خشمگین با پنجههای تیز و خونریز و دندانهایی بلند و بُرنده جلوهگر است.
📚 زرتشت در گاثاها، ویلهلم گیگر، والتر هینتس، فردریک ویندیشمن، ترجمه و پژوهش هاشم رضی، تهران، انتشارات سخن، چاپ اول ۱۳۸۲، ص ۳۱۲_۳۱۴
@atorabanorg
#ماد_شناسی
#کوروش
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
فمیوس شاعری در نقلِ هومر(Homer)کسی که نامدارترینِ شجاعان است، ذکر میکند، میگوید:
"این عادت را بربریان همچنان که دینو در کتابِ خود موسوم به پرسیکا ذکر کرده است، داشتهاند. زیرا شاعران شجاعتِ کوروشِ اول و جنگِ وی را علیهِ استیاگس را پیشبینی کرده بود. وی میگوید، زمانی که کوروش به پارس رفت، نخست به ملاقاتِ گرزداران و سپس نگهبانان رفت، در همین هنگام استیاگس نیز در مجلسِ ضیافتی با یارانِ خود به عیش و عشرت نشسته بود، در خاتمهی مجلس انگارس که از شاعرانِ نامدارِ عصر بود، ضمنِ سرودهای چنین پیشگویی کرده بود: جانوری درشتاندام، خطرناکتر از گرازِ وحشی به شکارگاه فرستاده شده است؛ به زودی او پس از جنگیدن با دشمنانِ بسیار با دیگران به حکمرانیِ مملکت خواهد پرداخت. اما زمانی که استیاگس از او پرسید، چه حیوانی؟ پاسخ شنید، "کوروشِ پارسی"، استیاگس از این پیشگویی به شک و بیمِ فراوان افتاده و رسولی به پارس اعزام داشته و فرمان به احضارِ وی داد. ولی این کارِ بیهودهای بود"... .
نامِ انگارسِ شاعر اَنگیراسیِ وِدا Angiras برای ما باقی مانده و سرودش شاملِ آرمانی است عامهپسند، که در متنِ اوستا تجسّمِ بخشِ پیروزیِ "وِرِثرَغنَه" بهرام بوده و در قالبِ گرازی خشمگین با پنجههای تیز و خونریز و دندانهایی بلند و بُرنده جلوهگر است.
📚 زرتشت در گاثاها، ویلهلم گیگر، والتر هینتس، فردریک ویندیشمن، ترجمه و پژوهش هاشم رضی، تهران، انتشارات سخن، چاپ اول ۱۳۸۲، ص ۳۱۲_۳۱۴
@atorabanorg
در تختجمشید، مادها و پارسها به نشانهی دوستی، دستِ یکدیگر را گرفتهاند(اتحادِ مادها و پارسیان)، ادوین یامائوچی
#ماد_شناسی
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
@atorabanorg
#ماد_شناسی
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
@atorabanorg
پژوهشگاه ایران شناسی
Photo
آیسخولوس که یک سردار و نویسندهی معروفِ آتنی در عصرِ داریوش و خشایارشا است، هنگامِ یادکرد از سپاهِ هخامنشیان آن را لشکرِ ماد میخواند، که نشان از پیوندِ عمیقِ مادها و پارسیان در دورانِ هخامنشی دارد، نمایشنامهی پارسیان
#ماد_شناسی
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
@atorabanorg
#ماد_شناسی
#هخامنشی
#ایرانشناسی
#پژوهشگاه_ایرانشناسی
@atorabanorg