#حامد_عسکری چه قدر خوب قصه روایت کرده وقتی که میگه:
رفتیم شب به مسلخ داغی و تا سحر
زخمی به هم نیامده، زخمی اضاف شد
@atiehkeshavarz
رفتیم شب به مسلخ داغی و تا سحر
زخمی به هم نیامده، زخمی اضاف شد
@atiehkeshavarz
تو پریدخت یه قسمت هست که سید محمود توی نامهش برای پریدخت مینویسه:
" شما خود جواهر البلاغه منید "
که خب چه قدر زیبا🥺😍
#پریدخت
#حامد_عسکری
@atiehkeshavarz
" شما خود جواهر البلاغه منید "
که خب چه قدر زیبا🥺😍
#پریدخت
#حامد_عسکری
@atiehkeshavarz
قشنگ معلومه تو این قسمت شعر آقای عسکری خواستن آدم رو با آینه رو به رو کنن!
کی نگرانت میشه وقتی تلخی؟
کی بغصو کم می کنه از لحظه هات؟
تو بی پناهیت به کی تکیه میدی؟
کی غمتو می فهمه از تو صدات؟
#حامد_عسکری
@atiehkeshavarz
کی نگرانت میشه وقتی تلخی؟
کی بغصو کم می کنه از لحظه هات؟
تو بی پناهیت به کی تکیه میدی؟
کی غمتو می فهمه از تو صدات؟
#حامد_عسکری
@atiehkeshavarz
#حامد_عسکری یه شعر داره که میگه:
منو موجا هرروز سیلی زدن
شکستم ولی صخره بار اومدم
کنارم نبودی ببینی چطور
با این بی کسی ها کنار اومدم
اینگونه خلاصه!
@atiehkeshavarz
منو موجا هرروز سیلی زدن
شکستم ولی صخره بار اومدم
کنارم نبودی ببینی چطور
با این بی کسی ها کنار اومدم
اینگونه خلاصه!
@atiehkeshavarz
و خب به قول #حامد_عسکری
مرا میکشت این تنهایی تاریک زجر آور
سراغ من نمیآمد اگر شعری هر از گاهی
@atiehkeshavarz
مرا میکشت این تنهایی تاریک زجر آور
سراغ من نمیآمد اگر شعری هر از گاهی
@atiehkeshavarz
تلخند #حامد_عسکری تو این مصرع "دلشوره ما بود دل آرام جهان شد" از خلوص به غایت مطلوبی برخورداره!
@atiehkeshavarz
@atiehkeshavarz
گیسوانت را بیاور شانه پیدا می شود
بغض داری؟ شانه ی مردانه پیدا می شود
امتحان کن ساده و معصوم لبخندی بزن
تا ببینی بازهم دیوانه پیدا می شود
من اسیر عابر این کوچه ی پاییزیم
ورنه هرجایی که دام و دانه پیدا می شود
عصر پاییزی زیباییست لبخندی بزن
یک دو فنجان چای در این خانه پیدا می شود
#حامد_عسکری
@atiehkeshavarz
بغض داری؟ شانه ی مردانه پیدا می شود
امتحان کن ساده و معصوم لبخندی بزن
تا ببینی بازهم دیوانه پیدا می شود
من اسیر عابر این کوچه ی پاییزیم
ورنه هرجایی که دام و دانه پیدا می شود
عصر پاییزی زیباییست لبخندی بزن
یک دو فنجان چای در این خانه پیدا می شود
#حامد_عسکری
@atiehkeshavarz
کی میدونه چه قدر قصه و حسرت میتونه پشت همین یه بیت شعر جمع بشه؟ اینجایی که #حامد_عسکری میگه:
در اول آسایشمان سقف فرو ریخت...
هنگام ثمر دادنمان بود خزان شد...
@atiehkeshavarz
در اول آسایشمان سقف فرو ریخت...
هنگام ثمر دادنمان بود خزان شد...
@atiehkeshavarz
هزار بار دلم سوخت در غمی مبهم
دلیل سوختنش هر هزار بار یکیست
به دست آنکه نوازش شدیم تیغ افتاد
دلیل خون جگری من و انار یکیست
#حامد_عسکری
تکمله: چه قدر خوبه... چه قدر خوبه...🍃
@atiehkeshavarz
دلیل سوختنش هر هزار بار یکیست
به دست آنکه نوازش شدیم تیغ افتاد
دلیل خون جگری من و انار یکیست
#حامد_عسکری
تکمله: چه قدر خوبه... چه قدر خوبه...🍃
@atiehkeshavarz
به قول #حامد_عسکری
گرچه خلوت، گرچه خسته، گرچه بی سو و سراغ
خوابهایی در قفس دیدیم با تعبیر باغ
@atiehkeshavarz
گرچه خلوت، گرچه خسته، گرچه بی سو و سراغ
خوابهایی در قفس دیدیم با تعبیر باغ
@atiehkeshavarz
برای سوختهدل بستر و مزار یکیست
تمشک ترش لب و تنگ زهرمار یکیست
تفاوتی نکند اشک و بغض و هقهق ما
مسیر چشمه و سیلاب و آبشار یکیست
#حامد_عسکری
@atiehkeshavarz
تمشک ترش لب و تنگ زهرمار یکیست
تفاوتی نکند اشک و بغض و هقهق ما
مسیر چشمه و سیلاب و آبشار یکیست
#حامد_عسکری
@atiehkeshavarz
خدا در دل هر تنابندهای شهری بنا کرده انگار، با عمارت و میدان و شوارع و بساتین. دل ما هم شهری است: "لا اُقسِمُ بهذا البَلِد"؛ سوگند میخورم به این شهر. "وَ انتَ حِلُّ بهذا البَلَد" و تو ساکن این شهری. ساکن این شهرید و نگاهبان گذاشتهام برای حفاظت از شما.
سید محمود
#پریدخت
#حامد_عسکری
@atiehkeshavarz
سید محمود
#پریدخت
#حامد_عسکری
@atiehkeshavarz
یادتان بهار دل است. گلدانی لاله عباسی را در هزارتوی تالاری هزار در و بر هر در هزار قفل بگذارید، بهار که برسد میشکفد، تازه میشود، معطر میشود، معطر میکند... حکایت دل ما و یاد شما نیز همین است. غریبستان فرنگ که سهل است، شما بگو در ستارهی دیگر؛ هر کجا برویم، یادتان با ماست و خاطر به یادتان عاطر است.
سید محمود
#پریدخت
#حامد_عسکری
@atiehkeshavarz
سید محمود
#پریدخت
#حامد_عسکری
@atiehkeshavarz
#حامد_عسکری میگه:
آشفته مثل گیسوی بیدیم و ماندهایم
آن شانهای که خواب بر آن میشود کجاست؟
@atiehkeshavarz
آشفته مثل گیسوی بیدیم و ماندهایم
آن شانهای که خواب بر آن میشود کجاست؟
@atiehkeshavarz
در اول آسایشمان سقف فرو ریخت
هنگام ثمر دادنمان بود خزان شد
انقدر حسرتِ روی هم انباشه توی این بیت #حامد_عسکری هست که هربار موقع زمزمه کردنش از نو حسشون میکنم!
@atiehkeshavarz
هنگام ثمر دادنمان بود خزان شد
انقدر حسرتِ روی هم انباشه توی این بیت #حامد_عسکری هست که هربار موقع زمزمه کردنش از نو حسشون میکنم!
@atiehkeshavarz
محرمی نیست وگرنه که خبر بسیار است
رمق ناله کم و کوه و کمر بسیار است
ای ملائک که به سنجیدن ما مشغولید
بنویسید که اندوه بشر بسیار است
ساقههای مژهام از وزش آه نسوخت
شکر در جنگل ما هیزم تر بسیار است
سفرهدار توام ای عشق بفرما بنشین
نان جو زخم و نمک خون جگر بسیار است
هر کجا مینگرم مجلس سهرابکشی است
آه از این خاک بر آن نعش پسر بسیار است
پشت لبخند من آیا و چرایی نرسید
پشت دلتنگیام اما و اگر بسیار است
اشک آبادی چشم است بر آن شاکر باش
هرکجا جوی روانی است کپر بسیار است
سالها رفت و نشد موی تو را شانه کنم
چه کنم دوروبرت شانه به سر بسیار است
#حامد_عسکری
رمق ناله کم و کوه و کمر بسیار است
ای ملائک که به سنجیدن ما مشغولید
بنویسید که اندوه بشر بسیار است
ساقههای مژهام از وزش آه نسوخت
شکر در جنگل ما هیزم تر بسیار است
سفرهدار توام ای عشق بفرما بنشین
نان جو زخم و نمک خون جگر بسیار است
هر کجا مینگرم مجلس سهرابکشی است
آه از این خاک بر آن نعش پسر بسیار است
پشت لبخند من آیا و چرایی نرسید
پشت دلتنگیام اما و اگر بسیار است
اشک آبادی چشم است بر آن شاکر باش
هرکجا جوی روانی است کپر بسیار است
سالها رفت و نشد موی تو را شانه کنم
چه کنم دوروبرت شانه به سر بسیار است
#حامد_عسکری