دستانم را به بزم انگشتانت دعوت کن
در من دردی هست که جز با سرانگشتان تو درمان نمیشود
#وبلاگ_نویس ‌ی به نام من
@atiehkeshavarz

شاید سالها بعد
یک مقاله سر تیتر کتاب های ادبی شود
مقاله ای که ثابت می کند نویسنده ها بیش از آنکه از حرف هایشان بگویند ناگفته هایشان را فریاد می زنند
و شاعرها بیش از آنچه که میخواهند بگویند ، آنچه میخواهند بشنوند را مکتوب می کنند
شاید یک روزی ثابت شد کتاب ها سنگواره ی رسوب های دلتنگی اند

#وبلاگ_نویس ی به نام #عطیه_کشاورز

@atiehkeshavarz

من خیال میکنم
تمام عاشقانه نویس های جهان پس از نوشتن آخرین خط نوشته یشان قلم را می اندازند و به تن خشک شده یشان پیچ و تابی می دهند و از ته دل آرزو می کنند که دست کم یک زوج در جهان کاری کنند که این قصه ها در حصار ادبیات باقی نمانند.

#وبلاگ_نویس ی به نام #عطیه_کشاورز

@atiehkeshavarz

ما آوارگان امروزی هستیم که از عشق تنها ترس شروع را به ارث برده ایم
و از تمام قصه ها وحشت خاطرات اشتباهی!
ما آوارگان نسلی هستیم که تنها شناسنامه هایمان هم سن مانده اند!
#وبلاگ_نویس
@atiehkeshavarz

این روزها دخترکی شده ام که نه دوست میدارد و نه هرچه صندوقچه ی مغزش را زیر و رو میکند خاطره ی دوست داشتن می یابد
آدمکی که دوست داشتن ها را تحسین می کند اما در پس هر طلب کردن از نزدیک شدن قصه ها می ترسد!
آدم هایی که ترس از دست دادن آنها را به کسانی تبدیل می کند که باور کردن را به سخره می‌گیرند خیال می کنند که غم انگیز ترین احساس دنیا را نفس می کشند
حال آنکه آنانی که از سوز دهانشان گر می گیرند و از آش هیچ نمیدانند بیگانه ترند!

#وبلاگ_نویس ی به نام من

@atiehkeshavarz

من تو را خوب میشناسم
گاهی همین تمام چیزی ست که آدمی را سر پا نگه میدارد
کسی که خط و خطوط صورتت را بخواند نه آوای حرف هایت
کسی که سکوتت را بفهمد پیش از آنکه به هیاهو برسی
گاهی همین تمام چیزی ست که ادم از همه ی دنیا میخواهد
همین یک جمله
من تو را خوب میشناسم


#وبلاگ_نویس ی به نام عطیه کشاورز!

@atiehkeshavarz

گاهی انسان خود را با آنچه که بوده است بیگانه می بیند
و این یعنی یا سقوط کرده است یا صعود

#وبلاگ_نویس به نام #عطیه_کشاورز

@atiehkeshavarz
پ.ن: کجایم آیا من؟

عینک وقتی کهنه میشه که برات مهم نیست وقتی به چشمته بخوابی
گوشی موبایل وقتی کهنه میشه که برات خیلی سخت نیست که بیوفته زمین
لباس وقتی کهنه میشه که مرتب و سر جا بودنش برای کم اهمیت تر میشه
اما یه سوال
آدما کی کهنه میشن؟

#وبلاگ_نویس ی به نام من
@atiehkeshavarz

ما به قدمت روزهای تولدمان
به ‌گواه روزهای نفس کشیدنمان
ما چندین برابر سالهای کبیسه زخم دیده ایم!
زخم هایی که روی جگرمان حمل میشود!

#وبلاگ_نویس ی به نام من

@atiehkeshavarz

میخواهم دست خودم را بگیرم بدوم تا گوشه ترین کنجی که در ذهنم میشناسم هیچ نگویم هیچ نشنوم
میخوام بگریزم از تمام آدم ها
آدم گاهی تنها کمی فرار میخواهد...
از خود
از آدم ها
از تمام ناگفته هایی که مدام مهر سکوت میخورند!
#وبلاگ_نویس ی به نام #عطیه_کشاورز
@atiehkeshavarz
پ.ن: متن ادبی به نظر نمیرسه!

اینکه دوستم نداشته باشی
اینکه بخواهی مرا خط بزنی
یا حتی اینکه دلت هوای دیگری را کرده باشد
درد من نیست!
درد من باوری ‌ست که مرا به ساختنش وادار کرده بودی
من نه فقط من را
نه تنها تو را
من چیزی به اسم ایمان را باخته ام

#وبلاگ_نویس
#عطیه_کشاورز

@atiehkeshavarz

اینو برای فیلم رگ خواب نوشته بودم! برای سقوط آزاد یک دختر!

اساطیر یک شوخی کاغذی بیشتر نبود، اگر کسی بی صدایی را نمی شنید
برایم بگو
بگذار قصه های شب به سرزمین رویا برسند!
#وبلاگ_نویس

@atiehkeshavarz
#یک_روز ...

دستانم را به بزم انگشتانت دعوت کن
در من دردی هست که جز با سرانگشتان تو درمان نمیشود

#وبلاگ_نویس ی به نام #عطیه_کشاورز
@atiehkeshavarz

خودت برای خودت سنگ صبور باش
آدم بدون خودش روی زمین تنهاست
آسمان را به زمین بدوز تا نوار قلبی ات در رفت و آمد بماند
#وبلاگ_نویس
@atiehkeshavarz
#مگه_هست ؟

قبای عشق بر تن ما سنگینی می کند
ما را نمیتوان دوست داشت
ما را که یک مشت آدم معمولی سنگین از کوله باریم
ما دل را می زنیم و راحت فراموش می شویم
مایی که از دلبری هیچ نمی دانیم و اصول عاشق کردن را نیاموخته ایم و مدام هم از مد جا می مانیم
لباس عشق به تن نابلدی ما زار می زند.
ما را به این حرف ها چه کار؟

#وبلاگ_نویس ی به نام #عطیه_کشاورز

@atiehkeshavarz

من شاید نتونم یه پلی لیست از حرفام پیدا کنم اما قطعا میتونم یه پلی لیست بلند و بالا از چیزهایی که میخوام بشنوم بسازم!

#وبلاگ_نویس
با امضاست به حکم قطعیتش!
@atiehkeshavarz

باید بگریزم از این زمان
باید رخت ببندم از این جغرافیا
باید این تقویم را سر به نیست کنم
باید جهان را مدفون کنم
باید بروم از این شهر
شاید باید خودم را عوض کنم!
#وبلاگ_نویس ی به نام من!

@atiehkeshavarz
رنگ شب شدی یادت رفته نور
هر چراغ روشنی حتی از راه دور
پرت میکنه حواستو!

وبلاگا یه قابلیت داشتن که میتونستی کد موزیک رو بذاری براشون اونوقت هرکسی وارد وبلاگت میشد اون آهنگ براش پخش میشد (خود کاربر میتونست قطعش کنه ولی) یهو دلم برای اون قابلیت تنگ شد

من یک #وبلاگ_نویس هستم

@atiehkeshavarz

تا بحث #وبلاگ_نویس ه یه چیز جالب بگم😄
میخوام براتون از اوج مواجهم با برنامه نویسی براتون بگم

تو وبلاگ یه سری قالب از پیش تعیین شده خود اون سرور مثلا بلاگفا بهت میداد که معمولا ازش استفاده نمیکردیم😅😂( البته یه قالب برفی داشت من دوستش داشتم در نتیجه دو هفته قالب وبلاگم بود😅) و اگه قالب دیگه میخواستی یه سری سایت بود که کد قالب بهت میداد و میتونستی کپیش کنی و اون قالب برای وبلاگت نمایش پیدا کنه
حالا مواجهم چی بود؟
بعضی از این قالبا پر از تبلیغ بود و خب قاعدتا دوست نداشتی ، بعد یه مدت یاد گرفته بودم بخش تعریف این تبلیغا رو دیلیت میکردم😅😂😂😂

دوران #وبلاگ_نویسی دوست داشتنی من😍

@atiehkeshavarz

بگذار گاهی آسمان را به زمین بدوزم
به ترک‌های دیوار ایراد بگیرم
دنیا را با ریسمان فغانم ببندم
بگذار از تمام دنیا گله کنم به امید لبخند بعد تو که میگوید من دل تو را میدانم
سهم من باید از دنیا آن باشد که تو مرا بلد باشی
#وبلاگ_نویس ی به نام من!

@atiehkeshavarz