بچه که بودم یکی از سختترین لغاتی که یاد گرفتم این بود که خانواده درسته نه خوانواده!! و بزرگ شدم خیلی سخت بود یاد بگیرم تلویزیون درسته نه تلوزیون!!
فردا چه تاریخ رند و زیبایی داره!
من که قرنطینهم ولی شما ازش استفاده مطلوب کنین!
من که قرنطینهم ولی شما ازش استفاده مطلوب کنین!
بازگشتم به میادین فجازی رو تبریک میگم!
با ذکر این نکته که روزای اول تو محلکارم فکر میکردن من خیلی اداییَم! چرا؟ چون از "فجازی" استفاده میکردم!
با ذکر این نکته که روزای اول تو محلکارم فکر میکردن من خیلی اداییَم! چرا؟ چون از "فجازی" استفاده میکردم!
اردیبهشت را ببین!
برایش انتظار بکشی یا نه، دنیا را آمادهاش کنی یا نکنی، نامش را هم راستا با اردیبعشق بگیری و یا نگیری برایش فرقی نمیکند.
نه منتظر کسی می ماند تا کوچه را برایش آب و جارو کند نه با سرزنش دیگری از دنیا روی بر میگرداند.
هوای اردیبهشت که به سر شهر بزند، شیراز را بهشت میکند، گذرش که به جادههای شمالی رسید درختان کندوان را مست میکند و برای تمام کوچه خیابانهای شهر، نویدِ نفس تازه سوغات می آورد.
اردیبهشت کار خودش را خوب بلد است و حضورش را به هیچ اتفاقی وابسته نمی کند. وقتش که برسد راهش را میگیرد و می رود تا دشت. می رود تا پیچک بالای در خانه های از یاد رفته. حتی گاهی میرودو میشود شبنم و از حاشیه گل برای صبح دست تکان میدهد!
اصلا قانون طبیعت همین است. دنیا هم که به هم بریزد او کار خودش را می کند. دوباره با اولین اشارهای از طلوع، گنجشگ آوازش را شروع می کند. تا حرمت نام بهار سر بزند، باران مهمان سرزدهی روزهایش میشود و حرف از احیا که بشود، شکوفهها دست میجنبانند به پر کردن تن درخت.
میگویم، وقتش نشده شاگرد خلف اردیبهشت باشیم؟
که بودنمان وابسته به بالا و پایین دنیا نباشد؟ که ارکستر دنیا اگر فالش نواخت ساز ما به پایش ناکوک نزند؟
نوبهار است! با من به لهجهی اردیبهشت سخنبگو. بگذار بی توجه به دنیا سفیر زندگیباشیم. اجازه نده دنیا زمینگیرمان کند.
اصلا میدانی عزیز من، به خیالم ما به سرزندگی اردیبهشت عشق را بدهکار باشیم.
با من از اردیبهشت سخن بگو.
#عطیه_کشاورز
تکمله: در ستایشِ لطافتِ بهاری اردیبهشت🍃
و بازنشر به یمن ۱و ۲ و ۳ ایکه اینبار تقویم و طبیعت برایمان شمردهاند...
کاش آغاز شویم... از نو جوانه بزنیم... و اینبار سبز و دلنواز به صلح برسیم... به آرامش...
@atiehkeshavarz
برایش انتظار بکشی یا نه، دنیا را آمادهاش کنی یا نکنی، نامش را هم راستا با اردیبعشق بگیری و یا نگیری برایش فرقی نمیکند.
نه منتظر کسی می ماند تا کوچه را برایش آب و جارو کند نه با سرزنش دیگری از دنیا روی بر میگرداند.
هوای اردیبهشت که به سر شهر بزند، شیراز را بهشت میکند، گذرش که به جادههای شمالی رسید درختان کندوان را مست میکند و برای تمام کوچه خیابانهای شهر، نویدِ نفس تازه سوغات می آورد.
اردیبهشت کار خودش را خوب بلد است و حضورش را به هیچ اتفاقی وابسته نمی کند. وقتش که برسد راهش را میگیرد و می رود تا دشت. می رود تا پیچک بالای در خانه های از یاد رفته. حتی گاهی میرودو میشود شبنم و از حاشیه گل برای صبح دست تکان میدهد!
اصلا قانون طبیعت همین است. دنیا هم که به هم بریزد او کار خودش را می کند. دوباره با اولین اشارهای از طلوع، گنجشگ آوازش را شروع می کند. تا حرمت نام بهار سر بزند، باران مهمان سرزدهی روزهایش میشود و حرف از احیا که بشود، شکوفهها دست میجنبانند به پر کردن تن درخت.
میگویم، وقتش نشده شاگرد خلف اردیبهشت باشیم؟
که بودنمان وابسته به بالا و پایین دنیا نباشد؟ که ارکستر دنیا اگر فالش نواخت ساز ما به پایش ناکوک نزند؟
نوبهار است! با من به لهجهی اردیبهشت سخنبگو. بگذار بی توجه به دنیا سفیر زندگیباشیم. اجازه نده دنیا زمینگیرمان کند.
اصلا میدانی عزیز من، به خیالم ما به سرزندگی اردیبهشت عشق را بدهکار باشیم.
با من از اردیبهشت سخن بگو.
#عطیه_کشاورز
تکمله: در ستایشِ لطافتِ بهاری اردیبهشت🍃
و بازنشر به یمن ۱و ۲ و ۳ ایکه اینبار تقویم و طبیعت برایمان شمردهاند...
کاش آغاز شویم... از نو جوانه بزنیم... و اینبار سبز و دلنواز به صلح برسیم... به آرامش...
@atiehkeshavarz
Man Mordam Mage ~ Music-Fa.Com
Mohsen Ebrahimzade ~ Music-Fa.Com
حقیقتش اولش با اکراه و به سودای پیدا کردن آهنگهای جدید تو پلی لیست دانلودش کردم!
ولی بعدش هربار پخش میشه فکر میکنم لطیفه! شعر، اتفاق، روایت!
@atiehkeshavarz
ولی بعدش هربار پخش میشه فکر میکنم لطیفه! شعر، اتفاق، روایت!
@atiehkeshavarz
chelcheragh
Reza Yazdani
امیدوارانهست!
بعید از این ترکیب و انتظار از ترکیب اما هست!
این یکی برام عجیبه چرا جا موند و انقدر دیر به اتاقک رسید!
و خب
دو سه تا جمله داره که امان از اون دو سه جمله!
@atiehkeshavarz
بعید از این ترکیب و انتظار از ترکیب اما هست!
این یکی برام عجیبه چرا جا موند و انقدر دیر به اتاقک رسید!
و خب
دو سه تا جمله داره که امان از اون دو سه جمله!
@atiehkeshavarz
Nemidonam Che Margame Man Az Sobh ( MusicTaj.Com )
اینم که حرف نزنم!
احتمالا دو دسته میشین!
دستهای که ارتباط میگیرین و دستهای که متنفر میشین!
پ.ن: از سوگند
@atiehkeshavarz
احتمالا دو دسته میشین!
دستهای که ارتباط میگیرین و دستهای که متنفر میشین!
پ.ن: از سوگند
@atiehkeshavarz
تو سرم یه امیرتاجیک مدام میخونه تمام میشوم شبی و این درحالیه که از آخرین باری که این آهنگو شنیدم هزارساله میگذره!
پ.ن: معلومه نوشتم که سکوت رو بشکنم و برای هزارمین بار تو این چندروز، اینجا رو بعد باز کردن بیحرف نبندم؟
@atiehkeshavarz
پ.ن: معلومه نوشتم که سکوت رو بشکنم و برای هزارمین بار تو این چندروز، اینجا رو بعد باز کردن بیحرف نبندم؟
@atiehkeshavarz
نمیدونم مدیرگروهمون در مقام داور چهشکلیه، اما در مقام مدیرگروه دلم میخواست برم بغلش کنم(!) انقدر ماه، به فکر و حمایتگر بود!
کاش همهمون تو هر جایگاهی که هستیم یه همچین حس خوبی به آدمایی که کارشون بهمون مرتبطه بدیم.
پ.ن: کاش عبرتی میبود برای سایرین!
@atiehkeshavarz
کاش همهمون تو هر جایگاهی که هستیم یه همچین حس خوبی به آدمایی که کارشون بهمون مرتبطه بدیم.
پ.ن: کاش عبرتی میبود برای سایرین!
@atiehkeshavarz
محرمی نیست وگرنه که خبر بسیار است
رمق ناله کم و کوه و کمر بسیار است
ای ملائک که به سنجیدن ما مشغولید
بنویسید که اندوه بشر بسیار است
ساقههای مژهام از وزش آه نسوخت
شکر در جنگل ما هیزم تر بسیار است
سفرهدار توام ای عشق بفرما بنشین
نان جو زخم و نمک خون جگر بسیار است
هر کجا مینگرم مجلس سهرابکشی است
آه از این خاک بر آن نعش پسر بسیار است
پشت لبخند من آیا و چرایی نرسید
پشت دلتنگیام اما و اگر بسیار است
اشک آبادی چشم است بر آن شاکر باش
هرکجا جوی روانی است کپر بسیار است
سالها رفت و نشد موی تو را شانه کنم
چه کنم دوروبرت شانه به سر بسیار است
#حامد_عسکری
رمق ناله کم و کوه و کمر بسیار است
ای ملائک که به سنجیدن ما مشغولید
بنویسید که اندوه بشر بسیار است
ساقههای مژهام از وزش آه نسوخت
شکر در جنگل ما هیزم تر بسیار است
سفرهدار توام ای عشق بفرما بنشین
نان جو زخم و نمک خون جگر بسیار است
هر کجا مینگرم مجلس سهرابکشی است
آه از این خاک بر آن نعش پسر بسیار است
پشت لبخند من آیا و چرایی نرسید
پشت دلتنگیام اما و اگر بسیار است
اشک آبادی چشم است بر آن شاکر باش
هرکجا جوی روانی است کپر بسیار است
سالها رفت و نشد موی تو را شانه کنم
چه کنم دوروبرت شانه به سر بسیار است
#حامد_عسکری