فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
1.4K subscribers
3.64K photos
1.48K videos
135 files
2.32K links
The Telegram Channel of The Federation of Anarchism Era
کانال تلگرام فدراسیون عصر آنارشیسم

www.AsrAnarshism.com
linktr.ee/asranarshism
Info@asranarshism.com

Contact/تماس:@Asranarchism1
Download Telegram
ماهیت آنارشیسم
مطلب دریافتی از هستنده‌ای ناممکن و ممنوع

#آنارشیسم
#آنارشیست
#anarchism
#anarchist

https://t.me/asranarshism
Anarchist Graffiti in Iran:
"I won't vote"
"We won't vote murderers"

دیوارنویسی آنارشیستی در ایران:
«من رای نمیدهم»
«ما به قاتل رای نمیدهیم»

#آنارشیست
#آنارشیسم
#Iran
#Radical_Graffiti
#Anarchist
#Anarchism

https://t.me/asranarshism
Anarchist Graffiti in Iran
"Our vote, Regime's downfall"

دیوارنویسی آنارشیست‌ها در ایران
«رای ما سرنگونی»

#آنارشیسم
#آنارشیست
#دیوارنویسی
#رای_ما_سرنگونی
#anarchist
#anarchism
#radical_graffiti

https://t.me/asranarshism
Anarchist Graffiti on a mosque in Iran
This mosque is a den of Basiji and security forces

"Death to Basiji"


دیوارنویسی آنارشیست‌ها بر دیوار مسجدی در ایران
این مسجد لانه بسیجی‌ها و نیروهای امنیتی است

«مرگ بر بسیجی»


#آنارشیست
#آنارشیسم
#مرگ‌_بر_بسیجی
#anarchist
#anarchism
#Death_to_Basiji

@asranarshism
Radical Graffiti of Women Anarchist Comrades in Iran

Anarchist Girls
We are the Negation of Power
Standing until Victory
No to Compulsory Hijab
No to Execution
No God, No Master
Death to the Dictator
Woman Life Freedom
Anarchism Triumphant
Death to King and Supreme Leader
Long Live Anarchism


دیوارنویسی رادیکال دختران آنارشیست در ایران

دختران آنارشیست
ما نفی قدرتیم
ایستاده‌ایم تا پیروزی
نه به حجاب اجباری
نه به اعدام
نه خدا نه رهبر
مرگ بر دیکتاتور
زن زندگی آزادی
آنارشیسم پیروز
مرگ بر شاه و رهبر
زنده‌باد آنارشیسم

#مهسا_امینی
#آنارشیسم
#آنارشیست
#دختران_آنارشیست
#زن_زندگی_آزادی
#دیوارنویسی
#Radical_Graffiti
#Anarchism
#Anarchist
#Woman_Life_Freedom

@asranarshism
Anarchist Graffiti on Mosque walls in Iran
"Don't Mourn, Organize!"

دیوارنویسی آنارشیستی بر دیوار مساجد در ایران
«سوگواری نکن، سازماندهی کن!

#آنارشیست
#آنارشیسم
#جو_هیل
#دیوارنویسی
#Anarchist
#Anarchism
#Joe_Hill
#Radical_Graffiti

@asranarshism
Anarchist Graffiti in Iran
"Our silence means another Mahsa and Sara Tabrizi"

دیوارنویسی رفقای آنارشیست در ایران
«سکوت ما یعنی مهسای دیگه و سارا تبریزی»

#آنارشیسم
#آنارشیست
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#سارا_تبریزی
#Anarchist
#Anarchism
#Mahsa_Amini
#Jina_Amini
#Sara_Tabrizi

@asranarshism
Forwarded from Soheil Arabi_سهیل عربی (Soheil_Arabi)
پیشتر با دیدگاه و نوشته های آنری ارون
Henri Arvon
که یک لیبرال/ راستگرا به حساب می آید ،آشنا شدیم، یعنی آنارشی از نگاه یک راستگرا را دیدیم.
و اینک کروپتکین و دیدگاهش را برسی می کنیم.
گمانم دیدگاه کروپتکین فراتر و از چپ و راست سنتی است،او خود را در زندان ایسم و ایستها محبوس نکرد،مسائل را از زوایای گوناگون برسی کرد و دید پانارومیک و ژرفی به هستی ،انسان و تکامل داشت داشت.

پتر آلکسیویچ کروپوتکین
روسی:
Пётр Алексе‌евич Кропо‌ткин
(۹ دسامبر ۱۸۴۲ – ۸ فوریه ۱۹۲۱)، جانورشناس، جغرافی‌دان، انقلابی، نویسنده، نظریه‌پرداز در رشته تکامل، اقتصاددان و فیلسوف آنارشسیت روس بود.
اولین قسمت را به معرفی او و اثر مهمش
La conquête du pain

فتح نان
اختصاص می دهیم.

#معرفی_کتاب #کتاب
#کروپتکین #فلسفه #پیترکروپتکین #آنارشیسم

👇
Forwarded from Soheil Arabi_سهیل عربی (Soheil_Arabi)
فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
پیشتر با دیدگاه و نوشته های آنری ارون Henri Arvon که یک لیبرال/ راستگرا به حساب می آید ،آشنا شدیم، یعنی آنارشی از نگاه یک راستگرا را دیدیم. و اینک کروپتکین و دیدگاهش را برسی می کنیم. گمانم دیدگاه کروپتکین فراتر و از چپ و راست سنتی است،او خود را در زندان…
این جوامع چیزی نیستند مگر گروه‌هایی آزاد از مردم که به شاخه‌های معینی از دانش علاقمندند و با هدف انتشار آثارشان گرد هم آمده‌اند. نویسندگانی که برای مطبوعات این انجمن‌ها می‌نویسند، حقوقی دریافت نمی‌کنند و خود این نشریات هم، به جز نسخه‌هایی محدود، برای فروش تولید نمی‌شوند. آن‌ها به رایگان برای انجمن‌های دیگری در چهارگوشه‌ی جهان ارسال می‌شوند تا در آنجا، تخم دانش‌های مشابهی را بپراکنند. فلان عضو یک انجمن ممکن است یادداشتی یک برگی را در مقاله‌ی خود بگنجاند و در آن، یک مشاهده‌ی علمی را به اجمال توضیح دهد. دیگری ممکن است اثری حجیم را منتشر کند و در آن، نتیجه‌ی پژوهشی چندساله را ارائه دهد. دیگرانی هم ممکن است صرفاً به مرور نشریات بپردازند و این بررسی را، نقطه‌ی شروع پژوهش‌های آتی خود قرار دهند. [این تفاوت‌ها] اهمیتی ندارد: همه‌ی این نویسندگان و خوانندگان، برای تولید آثاری که مورد علاقه‌ی همه‌شان است، گرد آمده‌اند....





ادامه دارد..

☆☆☆

پتر آلکسیویچ کروپوتکین
روسی:
Пётр Алексе‌евич Кропо‌ткин
(۹ دسامبر ۱۸۴۲ – ۸ فوریه ۱۹۲۱)، جانورشناس، جغرافی‌دان، انقلابی، نویسنده، نظریه‌پرداز در رشته تکامل، اقتصاددان و فیلسوف آنارشسیت روس ...
#La_conquête_du_pain

#فتح_نان


#معرفی_کتاب #کتاب
#کروپتکین #فلسفه #پیترکروپتکین #آنارشیسم
Forwarded from Soheil Arabi_سهیل عربی (Soheil_Arabi)
ساختن امپراتوری زیبای شما خیلی طول کشید،اما حالا با یک ضربه محکم و ناگهانی انگشتان تاریخ،فرو می ریزد.

Your pretty empire took so long to build, now, with a snap of history's fingers, down it goes.
Alan Moore, V for Vendetta
Tags: anarchism, history


https://t.me/Soheil_Arabi645


#آنارشیسم
#انقلاب #رهایی

#anarchism#history
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Anarchist Graffiti of Comrades on the Wall of the Registry Office at Roshdieh, Tabriz

دیوارنویسی رفقای آنارشیستی بر دیوار درب خروجی ثبت احوال در رشدیه تبریز

آهنگ: «بازمانده» از توماج و افراسیاب


#آنارشیسم
#آنارشیست
#تبریز
#Anarchism
#Anarchists
#Tabriz

@asranarshism
Anarchist Graffiti on Residential towers for retired government employees and IRGC in Tabriz

دیوارنویسی رفقای آنارشیست بر دیوار یکی از برجهای ساخته‌شده شهرداری تبریز برای کارکنان بازنشسته دولت و سپاه


#آنارشیسم
#آنارشیست
#تبریز
#Anarchism
#Anarchists
#Tabriz

@asranarshism
Anarchist Graffiti of Comrades on the Wall of the Registry Office at Roshdieh, Tabriz

دیوارنویسی رفقای آنارشیستی بر دیوار درب خروجی ثبت احوال در رشدیه تبریز


#آنارشیسم
#آنارشیست
#تبریز
#Anarchism
#Anarchists
#Tabriz

@asranarshism
Anarchists Graffiti against Elections in Iran:

"Your choice (Election) in Islamic Republic"
"Happy Birthday, Sarina (Esmailzadeh)"
"Death to Principle of Velayat-e Faghih (Islamic Shia Theocratic Governance)"
"Vote No-voting, Death to Khamenei"

دیوارنویسی آنارشیست‌ها ضد انتخابات در ایران:
«انتخاب»ات در جمهوری اسلامی
تولدت مبارک سارینا
مرگ بر اصل ولایت فقیه
رای بی‌رای، مرگ بر خامنه‌ای

#آنارشیسم
#آنارشیست
#انتخابات
#ایران
#Anarchism
#Anarchist
#Election
#Iran

@asranarshism
Forwarded from Soheil Arabi_سهیل عربی (Soheil_Arabi)
انسان شناسی و آنارشیسم
آموختن از جوامع بدون دولت
#برایان_موریس


انسان‌شناسی رشته‌ای از علوم اجتماعی است که تأکید ویژه‌ای بر انواع جوامعی داشته که به‌عنوان نمونه‌های آنارشی، یعنی جامعه‌ای بدون دولت، در نظر گرفته شده‌اند.


بین انسان‌شناسی و آنارشیسم نوعی «قرابت انتخابی» وجود دارد. انسان‌شناسی، با وجود تنوع موضوعی و گستردگی چشم‌اندازش که به مطالعه‌ی فرهنگ انسانی می‌پردازد، همواره تمرکز خاصی بر بررسی جوامع پیشادولتی داشته است؛ اما تصویر رایج از انسان‌شناسی به‌عنوان صرفاً مطالعه‌ی مردم ابتدایی یا دیگرانِ عجیب‌و‌غریب و تلاش برای نجات فرهنگ‌های رو به نابودی، نه‌تنها نادرست، بلکه مغرضانه نیز هست. انسان‌شناسی سابقه‌ای دیرینه در مطالعه‌ی «فرهنگ خودی» یا «انسان‌شناسی در خانه» دارد و مطالعات مهمی نیز در این زمینه در کشورهایی مانند هند، چین و ژاپن انجام شده است. جالب‌توجه است که در متنی که بنیان‌گذار انسان‌شناسی ادبی یا پسامدرن شناخته می‌شود، جیمز کلیفورد و جورج مارکوس (۱۹۸۶) نه‌تنها به طور قابل‌توجهی به انسان‌شناسی فمینیستی بی‌توجهی می‌کنند، بلکه مطالعات قوم‌نگاری دانشمندان غیرغربی مانند سرینیواس، کنیاتا،فی و ایایاپان را کاملاً نادیده می‌گیرند.





با وجود این موارد، انسان‌شناسی رشته‌ای از علوم اجتماعی است که تأکید ویژه‌ای بر انواع جوامعی داشته که به‌عنوان نمونه‌های آنارشی، یعنی جامعه‌ای بدون دولت، در نظر گرفته شده‌اند. ایوانز – پریچارد[5] در مطالعه‌ی کلاسیک خود درباره‌ی مردم نوئر،[6] به بررسی نظام سیاسی این قوم می‌پردازد و آن را به‌عنوان نمونه‌ای از آنارشی منظم[7] معرفی می‌کند. هارولد بارکلی[8] نیز در کتاب پرمحتوا و ارزشمند خود با عنوان مردم بدون دولت،[9] به‌طور معناداری از عنوان «انسان‌شناسی آنارشیسم» استفاده کرده است. در این اثر، بارکلی تمایز آشنایی را میان «آنارشی به‌عنوان یک جامعه‌ی منظم بدون حکومت» و « #آنارشیسم به‌عنوان یک جنبش و سنت سیاسی» که در طول قرن ۱۹ شکل‌گرفته، برقرار می‌کند.



سال ۱۹۱۱ با دفاع بحث‌برانگیز از جایگاه پرودون به‌عنوان متفکری برجسته در جامعه‌شناسی، پیشگام معرفی او در این عرصه بود. علی‌رغم مخالفت دورکیم[20] با تأکید آنارشیستی بر فرد، هر دو مکتب سوسیالیسم و آنارشیسم، رابطه‌ای نزدیک با سنت جامعه‌شناسی فرانسوی متمرکز بر دورکیم داشتند. دورکیم نوعی سوسیالیست صنفی بود، اما خواهرزاده‌ی او، مارسل موس،[21] در اثری کلاسیک به نام «هدیه»[22] به بررسی مبادله‌ی متقابل یا هدیه دادن در میان فرهنگ‌های پیشانوشتاری[23] پرداخت. این اثر کوچک نه‌تنها به‌نوعی یک رساله‌ی آنارشیستی است، بلکه یکی از متون بنیادی انسان‌شناسی است که هر انسان‌شناس جوانی آن را مطالعه می‌کند. اگرچه مردم‌شناسان بریتانیایی کمتر با آنارشیسم شناخته می‌شوند، اما قابل‌توجه است که رادکلیف براون،[24] یکی از پدران این رشته در بریتانیا، در سال‌های اولیه‌ی خود گرایش‌های آنارشیستی داشت.

👇
Forwarded from Soheil Arabi_سهیل عربی (Soheil_Arabi)
فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
brian-morris-anarchism-and-anthropology (1).pdf
انسان‌شناسان و #آنارشیسم:

رکلوسس، بوژله، موس، ردکلیف – براون

بسیاری از انسان‌شناسان با ایده‌های آنارشیسم هم‌سو و هم‌نظر بوده‌اند. یکی از نخستین متون قوم‌نگاری، کتاب «مردم اولیه»[10] اثر الی رکلوس[11] است که در سال ۱۹۰۳ تحت عنوان «مطالعاتی در قو‌م‌نگاری همکارانه» منتشر شد. این کتاب بر اساس اطلاعات مسافران و مبلغان [مسیحیت] نوشته شده و تا حدی تحت‌تأثیر دیدگاه‌های تکامل‌گرایانه‌ی اواخر قرن نوزدهم است. بااین‌حال، رکلوس توصیف‌های شفاف و همدلانه‌ای از مردمانی مانند آپاچی‌ها،[12] نایارها،[13] توداها[14] و اینویت‌ها[15] ارائه می‌دهد. او در این اثر برابری اخلاقی و فکری این فرهنگ‌ها با «دولت‌های به‌اصطلاح متمدن» را به رسمیت می‌شناسد و جالب‌توجه است که از اصطلاح «اینویت» که در زبان اینویت به معنای «مردم» است، استفاده کرده و نه از اصطلاح فرانسوی اسکیمو. الی رکلوس، برادر بزرگ‌تر و همکار مادام‌العمر الیزه رکلوس،[16] جغرافیدان مشهورتر #آنارشیست، بود.
Forwarded from Soheil Arabi_سهیل عربی (Soheil_Arabi)
فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
brian-morris-anarchism-and-anthropology (1).pdf
آنارشیسم را می‌توان از دو جنبه بررسی کرد:

از یک‌سو، آنارشیسم را می‌توان همان‌طور که پیتر مارشال در کتاب عالی خود در مورد تاریخ آنارشیسم توصیف می‌کند، به‌مثابه نوعی «رودخانه» در نظر گرفت. از این دیدگاه، آنارشیسم را می‌توان به منزله یک «گرایش آزادی‌خواهانه» یا یک «احساس آنارشیستی» تلقی کرد که در طول تاریخ بشر وجود داشته است: گرایشی که خود را به شکل‌های گوناگونی ابراز نموده است. از نوشته‌های لائوتسه و دائوئیست‌ها در چین باستان تا اندیشه‌ی یونانیِ کلاسیک، از مناسبات متقابل جوامع خویشاوندی تا روحیات فرقه‌های مذهبی گوناگون، از جنبش‌های کشاورزی مانند دیگِران در انگلستان و زاپاتیست‌های مکزیک تا کمون‌هایی که در جریان جنگ داخلی اسپانیا پدید آمدند، و از ایده‌های مطرح در جنبش‌های اکولوژی و فمینیستیِ امروز، ردپای این گرایش را می‌توان یافت. به نظر می‌رسد تمایلات آنارشیستی در همه‌ی جنبش‌های مذهبی، حتی در اسلام، ریشه دوانده و نمود یافته است.



از طرف دیگر، #آنارشیسم را می‌توان به‌عنوان یک جنبش تاریخی و نظریه‌ی سیاسی در نظر گرفت که ریشه‌های آن به اواخر قرن هجدهم میلادی باز می‌گردد. 👇
Forwarded from Soheil Arabi_سهیل عربی (Soheil_Arabi)
فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era
آنارشیسم را می‌توان از دو جنبه بررسی کرد: از یک‌سو، آنارشیسم را می‌توان همان‌طور که پیتر مارشال در کتاب عالی خود در مورد تاریخ آنارشیسم توصیف می‌کند، به‌مثابه نوعی «رودخانه» در نظر گرفت. از این دیدگاه، آنارشیسم را می‌توان به منزله یک «گرایش آزادی‌خواهانه»…
بسیاری از مردم آنارشی را مترادف با هرج‌ومرج و بی‌نظمی می‌دانند و از این اصطلاح در همین معنا استفاده می‌کنند. اما در واقع، آنارشی – آن‌طور که اکثر آنارشیست‌ها آن را تعریف می‌کنند – مفهومی کاملاً مغایر با این تصور رایج دارد.

آنارشی به معنای جامعه‌ای مبتنی بر نظم است، نه هرج‌ومرج و فقدان سازماندهی. در جامعه‌ی آنارشیستی، افراد بر سرنوشت خود مسلط هستند و بدون نیاز به حاکم یا قدرت قهری، از طریق همکاری و خودمختاری فردی، نظم را در جامعه برقرار می‌کنند. همان‌طور که پرودون بیان کرد: «آزادی، مادر نظم است».

با این حال، آنارشیست‌ها هرج‌ومرج را به‌طور کامل رد نمی‌کنند. آن‌ها معتقدند که هرج‌ومرج و بی‌نظمی، علی‌رغم ظاهر آشفته‌اش، می‌تواند پتانسیل ذاتی برای خلاقیت و نوآوری داشته باشد. همان‌طور که میخائیل باکونین، فیلسوف و انقلابی روس، بیان کرد: «نابود کردن یک عمل خلاقانه است».

ارتباطی که معمولاً بین آنارشیسم و خشونت برقرار می‌شود، این است که آنارشیسم فقط به بمب‌های تروریستی و خشونت معروف است. همچنین، وجود کتابی به نام «کتاب آشپزی آنارشیستی»[79] که در کتاب‌فروشی‌ها کتاب به فروش می‌رسد و درباره‌ی ساخت بمب‌ و دینامیت است، این ادعا را تقویت می‌کند.

همان‌طور که الکساندر برکمن، فیلسوف آنارشیست، بیان می‌کند، خشونت در طول تاریخ به‌عنوان ابزاری برای مبارزه با ظلم و ستم و دستیابی به اهداف سیاسی به کار گرفته شده است. این خشونت‌ها توسط پیروان طیف گسترده‌ای از مذاهب و ایدئولوژی‌های سیاسی، از جمله ملی‌گرایان، لیبرال‌ها، سوسیالیست‌ها، فمینیست‌ها، جمهوری‌خواهان، سلطنت‌طلبان، بودایی‌ها، مسلمانان، مسیحیان، دموکرات‌ها، محافظه‌کاران و فاشیست‌ها اعمال شده است. به‌علاوه، بنیان هر دولتی بر پایه‌ی خشونت سازمان‌یافته استوار است.

آنارشیست‌هایی که به خشونت متوسل شده‌اند، بدتر از دیگران نیستند. اما بیشتر آنارشیست‌ها با خشونت و تروریسم مخالف بوده‌اند و همیشه ارتباط قوی بین آنارشیسم و صلح‌طلبی وجود داشته است. بااین‌حال، آنارشیست‌ها یک قدم فراتر می‌روند؛ آن‌ها خشونتی را به چالش می‌کشند که بیشتر مردم آن را تشخیص نمی‌دهند و اغلب از بدترین نوع ممکن است؛ این خشونت قانونی است.

منتقدان، به‌ویژه مارکسیست‌ها، اغلب آنارشیسم را به کوته‌فکری نظری، ضد روشنفکری و یا اتکا به اقدامات بی‌فکرانه متهم می‌کنند. اما بررسی تاریخ جنبش آنارشیستی نشان می‌دهد که بسیاری از آنارشیست‌ها یا افرادی که با آنارشیسم همدلی داشته‌اند، از جمله روشنفکران برجسته‌ی نسل خود و افراد واقعاً خلاقی بوده‌اند. علاوه بر این، آنارشیست‌ها سهم قابل‌توجهی در تولید متون فلسفی و اجتماعی داشته‌اند که آموزه‌ها و نظرات آن‌ها را تشریح می‌کند. این متون عموماً از اصطلاحات تخصصی واژگان تخصصی نامفهوم و خودنمایانه‌ای که در میان بسیاری از محققان لیبرال، مارکسیست‌ها پسامدرنیست‌ها رایج است، پرهیز می‌کنند.

در حالی که برخی آنارشیسم را به دلیل تمرکز بر عمل و دگرگونی اجتماعی ستایش می‌کنند، منتقدان دیگری آن را به دلیل «غیرسیاسی بودن» و «بی‌عملی» مورد تمسخر قرار می‌دهند. جاناتان پوریت،[80] رهبر سابق حزب سبز در بریتانیا، نمونه‌ای از این دیدگاه است. او معتقد است که آنارشیست‌ها به‌جای مشارکت فعال در عرصه‌ی سیاسی، صرفاً به تفکر و درون‌گرایی می‌پردازند. پوریت حتی مدعی است که عدم حضور آنارشیست‌ها در سیاست حزبی نشان‌دهنده عدم «زندگی در دنیای واقعی» آن‌ها است.

جالب‌توجه است که بسیاری از مضامین اصلی مانیفست حزب سبز، مانند جامعه‌ای غیرمتمرکز، عادلانه، اکولوژیک، مشارکتی و با نهادهای منعطف، دقیقاً همان‌هایی هستند که آنارشیست‌هایی مانند کروپوتکین مدت‌ها پیش از آن دفاع می‌کردند. بااین‌حال، پوریت این آرمان‌ها را به چارچوب سیاست حزبی محدود می‌کند، درحالی‌که آنارشیست‌ها خواهان دگرگونی‌های بنیادی‌تر در ساختارهای اجتماعی و سیاسی هستند.

پُریت، به‌عنوان یک چهره‌ی رسانه‌ای، تصویری کاملاً نادرست از آنارشیسم و جامعه‌ای غیرمتمرکز ارائه می‌دهد. آنارشیسم نه‌تنها غیرسیاسی نیست، بلکه مخالف هرگونه کناره‌گیری از اجتماع و غرق‌شدن در عبادت، ریاضت، مدیتیشن، خودنگری و اورادخوانی است. آنارشیسم مخالف سیاست به معنای رایج آن، یعنی تمرکز قدرت در دست دولت و احزاب سیاسی است. از نظر آنارشیست‌ها، تنها دموکراسی واقعی، دموکراسی مشارکتی است که در آن همه‌ی افراد به‌طور مستقیم در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت می‌کنند. آن‌ها معتقدند که رأی دادن در انتخابات هر چند سال یکبار، صرفاً به مشروعیت بخشیدن به قدرت حاکمان در جامعه‌ای سلسله‌مراتبی و غیردموکراتیک می‌انجامد. #آنارشیسم یک جنبش واحد و یکپارچه نیست، بلکه طیف وسیعی از گرایش‌ها و رویکردها را دربر می‌گیرد.
ایجاد اجتماعِ پربار، اعتماد و صداقت را می‌طلبد. نیرنگی زهر است. در لفاف دروغ، نه میتوان دیگران را درک نمود، و نه هم دیگران قادر به درک ما هستند، نه شکوفایی معاشرت وجود خواهد داشت و نه رضایت آگاهانه‌ای؛ ناتوان از ایجاد تغییرِ واقعی، که منجر به چیزی جز روابط نابخردانه، اجتماعات بی‌ثبات و جوامع فاسد نخواهد شد. نیرنگ و شیادی نام‌های زیادی دارد و چهره‌های زیادی به خود میگیرد. از نهادهایی مانند دولت، دین، مردسالاری، نژادپرستی و سرمایه‌داری گرفته تا مفاهیمی مثل بدهی، وظیفه، غیرت، پاکدامنی، پرهیزکاری، پدرسروری، مالکیت، سسلسله‌مراتب اجتماعی، و فداکاری. با این وجود، همه پوست دروغین انسانی به تن خود می‌گیرند و مانع پرورش مشترکات و تفاوت‌هایمان می‌شوند؛ همه را به شکل یکسان تخریب، فاسد، تصاحب، بهره‌کشی و کنترل نموده و وادارمان میکند که خود و دیگران را فریب داده و وادار به ادامه چرخه اطاعت شویم، و سپس ابتکار و مقاومت‌ ما را منشاء مشروعیت خود می‌شمارند. هیچ نیاز و تواناییِ حقیقی‌ای نمیتواند از طریق افرادِ رام و مطیع تجلی یابد، یا از سوی ستمگران و سلطه‌گران تصدیق و فراهم گردد.

جهانبینی‌های متفاوت، راه‌های متفاوتی را برای حرکت و تعامل با جهان تجویز می‌کنند. این مسیر- عاری از توان و اشتیاقِ ارایه‌ی چراغِ هدایتِ بی‌کاستی از حقیقت، باوری جاودان یا جزیره‌ای کوچکی از اطمینان یا اعتقاد راسخ در بحر تردید و تغییر – چیزی جز کاشت بذری که با تجربه‌های شخصیمان رشد میکند، و ابزاری برای جستجوی مسیر تغییر و تفاوت ارایه نمی‌کند: یک قطب‌نما. ما همسفرانی هستیم که بدون مقصدی از پیش‌تعیین‌شده‌ای، در زندگی در حرکت هستیم؛ هر یک دارایِ ارزش‌های متفاوتی که توسط نیازها، توانایی‌ها و چشم‌اندازهای متغیری برای خودشکفایی و تحقق‌بخشی به خود شکل گرفته اند. با این وجود، همگی ما ضرورت آزادی و خودمختاری را جهت پیشرفت و همکاری در راستای برآوردن نیازها و امیالمان تشخیص می‌دهیم. آنگاه، در غیاب قدرت اجتماعی، در غیاب فرمانروایان و فرمانبرداران، در غیاب سلطه و بهره‌کشی، در غیاب سلسله‌مراتب اجتماعی و اطاعت، ما فقط قطب‌نمایی مستقل از مرجع خواهیم داشت که هیچ چیزی را در هستی مرکزیت نمی‌بخشد؛ نه انسانها، نه حیوانات، نه طبیعت، نه نیاکان، نه خدایان و نه تفسیر رایجمان از هستی؛ آنارشیسم. برای ایجاد تغییر و تفاوت، برای متفاوت بودن، نیازی نیست به قطب‌نما اعتماد کنیم، بلکه باید مدام توانایی و کارایی آن را ارزیابی و تایید کنیم، کهنه‌ و فرسوده را نابود کرده و از نو بسازیم. به هرکس به اندازه نیازش و از هرکس به اندازه توانش.



#آنارشیسم
#فلسفه
#دلوز
#تغییر_تفاوت_تکرار

https://asranarshism.com/fa/1403/07/13/a-philosophy-for-anarchism-fa/

@asranarshism