کبری آسوپار
2.14K subscribers
141 photos
18 videos
108 links
هوالحق

سلام
اگر فکر کردید نکته ای را باید به من بگویید،
آدرس ایمیلم در اختیار شماست:
Kaaf.alef@gmail.com

لینک پیام ناشناس تلگرام:
https://t.me/BChatBot?start=sc-117023-mOeF3q8

کبری آسوپار؛ روزنامه‌نگار
عضو سرویس سیاسی روزنامه‌ی جوان
Download Telegram
🔻نسبت دادن آغاز اجرای حکم حبس قطعی دو فعال مجازی به کاندیداتوری محمدباقر قالیباف، برای تخریب او بیان می‌شود، اما بی‌طرفی دستگاه قضایی در انتخابات را زیر سوال می‌برد. تخریب یک شخص آنقدری مهم نیست که این اتهام به قوه قضاییه و نهاد بی‌طرف اهمیت دارد. برای تخریب رقیب، مثل اصلاح‌طلبان، پنجه بر همه داشته‌ها نکشید.

۲۴ خرداد ۴۰۳
@asoupar
🔻قبل از معصومه ابتکار، مریم رجوی هم معتقد بود آه مردم (مردم!) باعث سقوط بالگرد شهید رییسی شده است. ابتکار همچنین مرگ رییسی را باعث نجات کشور از انسداد سیاسی می‌داند.
آدم‌های بی اخلاق سیاست، وقتی از مسیر مبارزه یا دموکراسی پیروز نمی‌شوند، مجبورند آرزوی مرگ مخالفین را داشته باشند!

۲۵ خرداد ۴۰۳
@asoupar
🔻قصه‌ی آزادی حمید نوری، سرانجام یک مقاومت است.‌ مردی که نزدیک پنج سال اسارت را بی سازش، بی همکاری با منافقین و بی هیچ موضعی که ندامت از گذشته باشد، ایستاد و ایستاد و ایستاد؛ و در نهایت با افتخار بازگشت.

از عراق تا سوئد، آزادگان ما تروریست‌های منافقین را مأیوس کرده‌اند.

۲۷ خرداد ۴۰۳
@asoupar
🔻بله، ادب مرد به از دولت اوست...

@asoupar
🔻دوباره قرار است مردم فریب جریان تحریف و دروغ را بخورند؟
@asoupar
📝داد زدن از ویژگی‌های رییس‌جمهور اصلح نیست!

🔻نتایج انتخابات مجلس دوازدهم که روشن شد، یکی از دوستان پس از تذکر رهبری به جنجال آفرینی نمایندگان جدید، دلخور بود که چرا به برخی افرادی رأی داده که هنوز پایشان به مجلس نرسیده فضای کشور را دچار حاشیه‌های بی سود کرده‌اند. گفتم صبور باشید، برای چهار سال؛ و انتظار تقنین درست هم از این افراد نداشته باشید. چه آنکه خودتان افرادی را انتخاب کردید که بلدند خوب حرف بزنند، خوب داد بزنند، خوب دعوا کنند، خوب نقد کنند و خوب بدی‌های دیگران را جلوی چشم بیاورند. ندامت که دیگر فایده‌ای ندارد.
*****
🔻مناظره‌ها و میزگردهای انتخاباتی تمام شد. اغلب بینندگان، همچون تماشگران یک بازی فوتبال از قبل کاندیدایشان معلوم بود و برای او هورا می‌کشیدند وقتی بهتر وارد تنش با دیگری می‌شد، وقتی توپ را در زمین رقیب می‌انداخت، وقتی صدایش را بالاتر می‌برد و وقتی دیگران را تندتر نقد می‌کرد. اما آیا از این غوغا برای مردم آبی گرم می‌شود؟

🔻مناظره باید محل شناخت برنامه‌های کاندیدا باشد، هورا کشیدن‌ها باید برای برنامه برتر باشد، وگرنه از جنجال و صدای بلند و بیان آسیب‌ها بی آنکه راهکاری بیان شود، چه سودی به مردم می‌رسد؟

🔻نگاه استادیومی به سیاست یعنی کاندیدا از قبل مشخص است و فقط انتظار است که او ببرد، حتی اگر بد بازی کند! حتی اگر مهره‌چینی درست نکرده باشد و اعضای ستادش را از افراد با اخلاق و پاکدست و کارآزموده‌‌ی سیاست نچیده باشد و حتی اگر برنامه مناسبی هم برای اداره کشور نداشته باشد! چنین فردی شاید با هیاهو، ایجاد چالش با کاندیدای دیگر و گرفتن ژست نقادی از عالم و آدم و از کاندیدای دیگر و حتی از کل عمر نظام، بتواند فرد برتر مناظره‌ای هم بشود، اما آیا این برتری نشانه آن است که توان اداره کشور را هم دارد و برنامه مناسبی برای آینده چیده است؟ آیا نقد دیگری با هر موضوهی الزاماً بدین معناست که نقدکننده خودش بلد است و می‌تواند و می‌خواهد که آن موضوع را حل کند؟

🔻نگاه کنیم به گذشته‌های دور؛ به همه تخریب‌ها، فریادها، بی اخلاقی‌ها، آسیب‌شناسی‌ها و به همه حمله کردن‌ها به کل عمر جمهوری اسلامی؛ آیا آن همه جنجال و تنش مشکلات کشور را حل کرد یا خود مشکلی شد سنگین بر گرده‌ی فضای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی کشور؟ انتخابات مجلس ششم و تخریب‌های اصلاح‌طلبان علیه مرحوم هاشمی رفسنجانی از مهم‌ترین مثال‌های این بی اخلاقی‌هایی است که در نهایت به کناره‌گیری مرحوم هاشمی از مجلس در روز افتتاحیه انجامید. اما آیا مجلس ششم که با تقلب در تهران و تخریب رقبا شکل گرفت و جنجالی‌ترین و پر دعواترین مجلس پس از انقلاب اسلامی بود، توانست مشکلی از مشکلات مردم را حل کند یا جلسه به جلسه‌اش به تنش و درگیری درونی و چالش با نهادها و سازمان‌ها و افراد دیگر گذشت؟

🔻صادق باشیم و همه را هم گردن اهل سیاست نیندازیم. ما اهل رسانه و حتی مردم عادی و شهروندان غیر سیاسی هم در این مناظره‌ها بیش از برنامه و کارنامه دنبال آن هستیم که چه کسی بهتر دیگری را نقد کرد و چه کسی فریاد بلندتری کشید و چه کسی توانست در جدل‌ سیاسی، جواب بهتری حواله رقیب کند یا حتی بی ادبی بیشتری کند و اگر توانست میکروفن را هم پرتاب کند!

🔻سال‌ها از برگزاری انتخابات‌ها، مناظره‌های انتخاباتی و میزگردهای آن گذشته و ما همچون جوانانی رأی‌اولی فکر می‌کنیم اویی که فهرست طولانی‌تری از مشکلات کشور را با صدای بلندتری گفت، لابد شایسته تشویق بیشتری است، بی آنکه از سابقه و لاحقه‌اش بپرسیم و بگوییم تو خود در گذشته و در مسئولیتی که داشتی چه کردی و چند قدم برای حل این مشکلات برداشتی و برای آینده و رفع بخش بیشتری از مشکلات برنامه‌ات چیست!

🔻پنج مناظره با موضوعات مختلف برگزار شد. کاندیداها محدودیتی هم در محتوا نداشتند و بعضاً صرف نظر از سوال طرح شده، حرف خودشان را می‌زدند. حالا دوباره فکر کنید، به بخش‌های پر بازدید مناظره‌ها و میزگردهای انتخاباتی سیما؛ ما در فضای مجازی کدام بخش‌ها را بیشتر دیدیم، بخش بیان برنامه‌ها و کارنامه‌ها یا بخش جدل و یقه‌گیری‌ها؟ و از کدام بخش‌ها رییس‌جمهور خوبی بدست می‌آید؟ فقط موقع مرور دوباره به این فکر کنید که از دل دعواها مشکل مسکن و تورم و اجاره خانه و شهریه دانشگاه و حقوق بازنشستگی حل نمی‌شود، و اگر به کسی برای بیان خوبش در ردیف کردن مشکلات یا فریاد زدن سر دیگری بخاطر عملکرد منفی‌اش رای دادید و رئیس جمهور شد، فردا الزاما انتظار مدیریت خوب کشور را نداشته باشید، چه آنکه نه برای مدیر خوب بودن، بلکه برای خوب دعوا کردن به او رای داده‌اید و خوب دعوا کردن هم از ویژگی‌های رییس جمهور اصلح نیست.

۶ تیر ۴۰۳
روزنامه جوان
@asoupar
📝برای کشورم، برای مردمم، برای قالیباف

🔻سال ۸۴ اولین باری بود که جدی و در مختصات تصمیم برای انتخاب، نام محمدباقر قالیباف را شنیدم. خلبانی‌اش را مسخره می‌کردند، حلقه ازدواجش را هم، کت سفیدش را هم. می‌گفتند لیبرال است، آنقدری که باید حزب‌اللهی نیست. احساس خاصی نداشتم.‌ نه او را می‌شناختم، نه برایم کاندیدای جدی‌ای بود که دنبال شناختش بروم. دعوای هاشمی و احمدی‌نژاد و معین جدی‌تر از آن بود که وقتی باقی بگذارد. اما چرا کسی از عملکردش نمی‌گفت؟

🔻آن سال قالیباف رأی نیاورد، حتی دور دوم هم نرفت، حرف‌ و حدیث‌ها را فراموش کردم. اما شهردار که شد، هر حرکتش را با همان پیش‌زمینه لیبرال بودن و تکنوکرات بودن سنجیدم. این بار حرف دیگری هم اضافه شد؛ می‌گفتند کارهایش در شهرداری بازارگرمی برای انتخابات ۸۸ است، می‌خواهد باز هم کاندیدا شود.

🔻شهردار تهران بود و دیگر نمی‌شد برایم جدی نباشد. شهر سال به سال تغییر می‌کرد، از سطل‌های زباله تا اتوبوس‌ها، از اتوبان‌های جدید، تا تونل‌ها تا پل‌های طبقاتی و اتوبان دو طبقه، تا پل طبیعت و دریاچه خلیج فارس و برج میلاد و مترو و پارک‌های بانوان و باغ موزه دفاع مقدس و ... تهران نوین ساخته شد، اما برای هر کدامش اصلاح‌طلبان یک مدل تخریبش می‌کردند و بخش تندروی حزب‌اللهی و طرفدار احمدی‌نژاد یک طور دیگر.

🔻من هنوز در این دوگانه جایی نیافته بودم، اما فضا برایم طبیعی نبود؛ چرا دوقطبی انتخابات ۸۴ تمام نمی‌شد؟ در ۸۸ هم که کاندیدا نشد، پس چرا دعوا فیصله نمی‌یافت؟
قالیباف درگیر کار بود، می‌ساخت و پیش می‌رفت. کم‌کم تصمیم گرفتم ببینم چه می‌کند که صدای همه درمی‌آید! دروغ چرا؛ من آنقدری ضداصلاح‌طلب هستم که اول ببینم آنها چه می‌کنند. آتش سوزی یک کارگاه خیاطی در خیابان جمهوری اسلامی و فضای غریب و غیرعادی تخریب شهردار از سوی اصلاح‌طلبان باعث شد اولین یادداشتم در حمایت از قالیباف را بنویسم، منی که هیچ‌وقت قالیبافی نبودم!

🔻بررسی اقدامات اصلاح‌طلبان علیه قالیباف یک فایده‌ای داشت و آن اینکه کارهای خوب قالیباف را که آن بخش منتقد جریان حزب‌اللهی سانسور می‌کرد، می‌دیدم. مثلاً اصلاح‌طلبان معترض بودند چرا قالیباف پروژه‌های عمرانی شهر را به سپاه می‌دهد (قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا) یا معترض بودند چرا به هیئت‌های مذهبی کمک می‌کند؛ آن حزب‌اللهی‌ها اینها را نمی‌دیدند یا وظیفه حساب می‌کردند. همان خلبانی‌اش هم فخر بود، نباید تمسخر می‌شد. فرمانده نیروی هوایی سپاه بود، خلبانی‌اش بخشی از تخصصش بود. اما خوبی‌هایش را هم بد می‌گفتند!

🔻سال ۹۲ اصلاح‌طلبان و بخش رادیکال حزب‌اللهی وجه اشتراکی داشتند و آن تخریب قالیباف بود. یک سو حامی روحانی و سوی دیگر حامی جلیلی و هر دو متوقف در تخریب قالیباف، اما به بهانه‌های جداگانه؛ و جالب آنکه گاه این بهانه‌های جداگانه اگر کنار هم می‌آمد یکدیگر را خنثی می‌کرد. مثلاً حامیان جلیلی، قالیباف را ساکت فتنه می‌نامیدند، اما روحانی به او تهمت حمله گازانبری به اغتشاشگران می‌زد!

🔻سال ۹۶ به نفع ابراهیم رئیسی کنار رفت، اما باز حامیان جلیلی تخریبش کردند که انصراف او به نفع روحانی شد؛ حالا امسال همان‌ها می‌گویند چرا قالیباف انصراف نداد! کینه نمی‌گذارد کارهای خوب فرد را ببینیم.

🔻همین حجم تخریب غیرعادی از دو سوی متضاد سیاسی و فرهنگی، برای من نشانه بود که بیش‌تر پی شناخت قالیباف بروم. کار می‌کرد، می‌ساخت، پیش‌ می‌برد و دنبال دعوا نبود. مدح و تحسین بزرگان هم از او زیاد بود.
مجلس هم که رفت، کارهای خوبش دیده نشد. خطای هر نماینده مجلسی را برای او فاکتور کردند و مصوبات خوب مجلس و افتخار لقب «مجلس انقلابی» را برای دیگران نوشتند. در انتخابات اخیر مجلس و انتخابات کنونی ریاست جمهوری هم حجم تخریب هیچ کاندیدایی قابل قیاس با حجم تخریب‌ها علیه قالیباف نبود و نیست. آمارها هم تایید می‌کند که ۷۵ درصد مطالب علیه او در یک ماه گذشته تخریبی بوده است.

🔻قالیباف هم البته بی خطا نبود. او ۴۵ سال است در جمهوری اسلامی فرمانده و رییس و مدیر است. مگر دیکته بی غلط هم داریم؟ معصوم که نیست. اما برآیند اقدامات قالیباف سازندگی و پیشرفت کشور با تکیه بر مبانی انقلاب اسلامی و کار گرفتن افراد از همه جناح‌های کشور است، و من جز این از رئیس جمهور چه می‌خواهم؟ یقین دارم اگر سال ۹۲ مردم به او رای داده بودند، آن حجم ناکارآمدی دهه ۹۰ را تجربه نمی‌کردیم. امید دارم اشتباه سال ۹۰ تکرار نشود.

🔻من هم می‌توانم فقط خطاهای او را ببینم و آنها را بزرگ‌نمایی کنم؛ اما این‌ها برای کشور آب و نان می‌شود؟! لذاست که برای کشورم و برای مردمم به کسی رای دادم که به قول حق خودش «همه عمر و جوانی‌اش را برای زندگی و دین این مردم جنگیده است.» و در واقع بر رای سال ۹۲ خودم مهر تکرار و تایید زدم.

۸ تیر ۴۰۳
به وقت انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم

https://t.me/asouparmedia/20

@asoupar
Forwarded from كميل خجسته
☀️ رزمنده
برای من قالیباف همیشه یک رزمنده در میدان بوده است. کسی که برایش فرقی ندارد زیر آتش توپ و تانک باشد یا در مرکزیت هوافضای س.پ.ا.ه یا محور کلانشهر تهران.
خلبان شد چون فرمانده خلبانان بود. مزیتی که در چشم عده‌ای عیب به حساب آمد.
روزی که فرمانده ناجا شد به مضمون بی‌بی‌سی تیتر زد آیت‌الله خامنه‌ای یک خلبان را فرمانده ناجا کرده است. خلبانان باهوش هستند و رهبر ایران روی او حساب کرده است.
برای من قالیباف رزمنده‌ای است که در تمام سالیان مبارزه‌اش به دو چیز دائم نگاه کرده است. آقا و مردم و برای این دو جنگیده است.چه آن روز که با حاجی موشک‌ها را جوری تکه‌تکه کردند تا اسرائیلی‌ها آن‌ها را نیابند تا به دست بچه‌های مقاومت برسانند، چه آن‌جور که از بین خروارها ناکارآمدی، پل صدر و بوستان یاس و ولایت را به مردم رساند.

برای من قالیباف همان قطار در حال حرکتی است که به او سنگ می‌زنند که اگر ایستاده بود که این همه تخریب نیاز نداشت.
من از این حجم تخریب و عناد با او تعجب نمی‌کنم. از توییت اسراییلی‌ها علیه او هم شگفت‌زده نمی‌شوم. برای قالیباف هم دلم نمی‌سوزد. او مرد ماموریت است. انجامش می‌دهد. چه با ماندن چه با رفتن. او ماموریت‌های بعدی را زیر این آتش تخریب به جان می‌خرد و مطمئنم دائم به آن قاب عکس سه نفره فکر می‌کند: احمد کاظمی، حاجی و خودش که فمنهم من ینتظر.
غصه‌ام برای آنانی است که:
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید
شرمنده رهرویی که عمل بر مجاز کرد

خداقوت رزمنده
🔻توییت سه سال پیشم در بدرقه‌ی دولت روحانی؛ یادآوری کنیم خالقین چه آثاری! اداره ستاد پزشکیان را اکنون و اداره دولت احتمالی‌اش را در آینده بر عهده دارند و خواهند داشت.

۱۱ تیر ۴۰۳
در آستانه دومین مرحله انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
@asoupar
🔻کمی و کاستی در ایران کم نیست؛ اما برای همین ایران، با همه‌ی کاستی‌هایش کسانی هستند که جان خود را می‌دهند. کسی هم فکر نمی‌کند برای اعتراض به عملکرد مسئولین، می‌شود از ایران دفاع نکرد!

🔻شرکت در انتخابات کمترین کاری است که می‌توانیم برای دفاع از امنیت ملی کشورمان انجام دهیم.

همین.
https://x.com/asoupar/status/1809208356482982249

@asoupar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این فیلم رائفی‌پور رو ببینید
داره توضیح میده به قول خودش غربی‌ها چگونه افکار عمومی رو زیر بار ضربات ریز و نابودکننده بردند تا کسی در انتخابات شرکت نکنه....

تموم که شد، یکبار دیگه ببینید
چون تیم مصاف و رائفی‌پور مطابق همین اسلوب، همین کار کثیف رو علیه قالیباف کردند.


@Meysam97
🔻جدا از جناح و سیاست، سطح سخنرانی پزشکیان در مراسم رسمی تنفیذ، به عنوان رییس‌جمهور، هم از لحاظ محتوا و هم نحوه ارائه پایین است. تدبیر مشاوران برای لغو نشست خبری معمول منتخبین، حالا بیشتر درک می‌شود. چشم‌انداز چهارساله‌ی حضور او در نشست با رسانه‌های خارجی می‌تواند نگران کننده باشد.

۷ مرداد ۴۰۳
@asoupar
📝درس خارج از تنفیذ

🔻سیاست خارجی از حوزه‌های پر موضوع در سخنرانی رهبری انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مراسم تنفیذ ریاست جمهوری چهاردهم بود. بی‌راه هم نیست؛ سیاست خارجی علاوه بر آنکه به خودی خود مهم است، یک موضوع پررنگ در تغییر میان دولت چهاردهم و دولت سیزدهم محسوب می‌شود.
هر چه دیپلماسی دولت سید ابراهیم رئیسی به گسترش روابط با غیر غربی‌ها و با غیر عهدشکنان معطوف بود، مسعود پزشکیان برآمده از نگاهی است که اولویت سیاست خارجی را در تعامل با غرب تعریف می‌کند و ویترین شورای راهبری کابینه‌اش هم مجری همین مدل سیاست خارجی است. از سویی، یافتن راه حل مشکلات کشور در داخل یا خارج، خود محور دیگری از این تغییر است.

🔻آنچه آقا در مراسم تنفیذ چهاردهم فرمودند، نه فقط برای رئیس‌جمهور مسعود پزشکیان، بلکه برای همه آنان که قرار است در سیاست خارجی این کشور عملی و حتی موضع و تحلیلی داشته باشند، می‌تواند راهگشا باشد. حتی اگر کسی موافق این موضع‌ نیست، باید واقعیت‌های موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران را بلد باشد و بداند؛ اگر نخواهد مبنای تحلیلش تخیل، و اساس عملش مخالف‌خوانی باشد.

🔻«بستن درهای کشور» یا «منزوی کردن ایران» از آن دست توصیفات تهمت آلودی است که اتهامش را جماعتی همیشه متوجه سیاست‌های رسمی جمهوری اسلامی و شخص آیت‌الله خامنه‌ای و فراتر، متوجه مبانی انقلاب اسلامی در حوزه دیپلماسی می‌کنند. چنانچه برداشت‌شان از شعار و سیاست «نه شرقی، نه غربی...» هم رد تعامل با شرق و غرب از سوی انقلابیون بهمن ۵۷ و امام خمینی بود و تهمت انزوای از جهان را به پیشانی انقلاب اسلامی مردم ایران چسباندند. حال آنکه آن شعار بر مبنای «عدم وابستگی» سر داده می‌شد و نه عدم تعامل.

🔻حالا سخنرانی رهبری در تنفیذ چهاردهم، بیان مکرر –نه تکراری به معنای عام، بلکه به معنای تاکید شده- از آن چیزی است که سیاست خارجی نظام را شکل می‌دهد و اگر ذهنی سالم –گرچه مخالف- باشد، با شفافیت درمی‌یابد که تهمت انزواطلبی بر پیشانی این نظام وصله ناچسبی است.

🔻سخنرانی تنفیذ از آنجا که در آغاز کار یک دولت جدید است، برای شناخت خط مشی‌های جمهوری اسلامی مجال مناسبی است و رهبری هم این تریبون را گویی فرصتی می‌سازند تا از سیاست‌های خارجی نظام بگویند، درسی فراتر و خارج از تنفیذ؛ و البته که توصیه‌هایی برای دولت آینده.

🔻حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اول از اولویت نگاه به داخل می‌گویند؛ «این حرف البتّه به معنای این نیست که ما از توان‌های خارجی استفاده نکنیم؛ هیچ عاقلی این حرف را نمی‌زند. خب باید از همه‌ی امکانات استفاده کرد...» اما حرف آن است که «متوقف و آویزان» غرب نمانیم. آیا عدم وابستگی را باید انزواطلبی معنا کرد؟

🔻سپس رهبری از لزوم برخورد فعال در حوادث جهان و منطقه می‌گویند؛ آیا به کسی که دولت را در فضای بین‌الملل اثرگذار و نه منفعل می‌خواهد، برچسب انزواطلبی می‌چسبد؟

🔻ایشان در ادامه، از اولویت‌های سیاست خارجی ایران می‌گوید؛ همسایگان، کشورهای حامی ایران در شرایط دشوار و نیز کشورهایی که میدان دیپلماسی ایران را گسترش می‌دهند؛ همچون کشورهای آفریقایی. اگر جهان را در سه چهار کشور غربی خلاصه نکنیم، از این مواضع دوری گزینی از جهان درنمی‌آید و حتی برعکس آن هویداست. اروپا را هم در اولویت‌ها بیان نمی‌کنند، تعمد هم دارند و می‌گویند چون آنها در موارد متعدد با ایران بد رفتار کردند.

🔻می‌توان با جمهوری اسلامی، با سید علی خامنه‌ای و با همه سیاست خارجی آنها مخالف بود، اما نمی‌توان مواضع شفاف را منکر شد و به جبر ثابت کرد که زمین گرد نیست و سیاست خارجی جمهوری اسلامی عدم تعامل و مذاکره و در نتیجه تضعیف ایران است. از قضا اویی که به قدرت ایران واقف است و این قدرت را حقیقی می‌داند، دنبال حضور فعال یا عدم آویزان بودن به عهدشکنان بین‌المللی است.

🔻یکبار دیگر سخنان رهبر انقلاب اسلامی ایران را مرور کنید، او تصویر سیاست خارجی یک ایران مقتدر –و نه منزوی- را برای همگان ترسیم کرده است.

۸ مرداد ۴۰۳
@asoupar
🔻شهادت که آرزوی هنیه بود؛ او با جنگ و مرگ عجین بود. کودکان غزه اما به بهانه فرماندهان حماس کشته شدند، در آن باریکه حماسه و جهاد نمی‌شد نقطه‌زنی کنند و هزاران نفر را نکشند؟

🔻موضوع نسل‌کشی‌ است؛ می‌خواهند فلسطین و فلسطینیان نمانند. حماس هم چون مانع نابودی فلسطین است، پس تروریستی است!
@asoupar
📝انتظار عجیب ظریف

🔻واکنش ظریف به ترور اسماعیل هنیه نشان می‌دهد ظریف هنوز منتظر نشسته است تا امریکا و اروپا متوجه تروریسم دولتی اسرائیل و خطر نتانیاهو برای صلح و امنیت جهانی شوند.

🔻این یعنی هنوز به بیداری سران غرب امید دارد و هر قدر چنین امیدی می‌تواند در دنیای دیپلماسی ساده‌لوحی باشد، باید هزار بار بیش‌تر از آن، جدا دانستن امریکا و اسرائیل و تفاوت قائل شدن بین بایدن و نتانیاهو را ساده‌لوحی دانست و این حجم از ساده‌لوحی از یک دیپلمات کهنه‌کار که مدعی بلد بودن زبان دنیاست، عجیب است.

🔻ظریف بحق ترور هنیه را محکوم کرده و به درستی بر عزم ایران برای حمایت از مردم فلسطین تأکید داشته، اما دو عبارت او نشان می‌دهد که مبنای این حرف‌های درست و بحق چندان درست و بحق نیست، آنجایی که می‌نویسد: «ایالات متحده و اتحادیه اروپا باید تاکنون متوجه شده باشند که بقای نتانیاهو در گرو کشتار، تخریب و هرج و مرج است.» و «جهان نباید اجازه دهد که اهداف ویرانگر نتانیاهو محقق شود.»

🔻و این یعنی همان موضع درست هم، سطحی است و راه به عمل درست نمی‌برد، چون مسیر را نادرست می‌رود. وقتی جهان را، جهانی را که قدرت اجازه و ممانعت در خصوص اقدامات نتانیاهو را دارد و نه جهان ملت‌های حق‌طلب را، جدا از نتانیاهو بدانیم و از سر همین جدا دانستن، منتظر باشیم که این جهان اجازه ندهد اهداف نتانیاهو محقق شود؛ وقتی اروپا و امریکا را جدا از اسرائیل و نتانیاهو بدانیم و تصور کنیم امریکا و اروپا متوجه نیستند که بقای نتانیاهو وابسته این جنایت‌هاست و در انتظار متوجه شدن امریکا و اروپا باشیم، آن حمایت و محکومیت راه به جایی نمی‌برد، چون فکر می‌کنیم با آگاه کردن غرب نسبت به جنایات نتانیاهو، قرار است آن‌ها جهان را تغییر بدهند!

🔻اما در واقع امر، آن‌ها نه فقط متوجه هستند بلکه تمام قد از کودک‌کشی نتانیاهو دفاع می‌کنند. آیا صدای کف زدن ممتد نمایندگان مجلس امریکا برای همین نتانیاهو را نشنیدیم؟ آمار کمک‌های مالی و میلیون دلاری امریکای دموکرات و جمهوریخواه به رژیم را نداریم یا اخبار حمایت‌های سیاسی غرب از نتانیاهو را نخوانده‌ایم؟ از سفر‌های متعدد مقامات امریکایی به فلسطین اشغالی تا موضع‌گیری‌های حمایتی مکرر و دفاع از جنایات صهیونیست‌ها تا وتوی قطعنامه‌ها.

🔻از سویی، اگر قرار به فهم جنایات نتانیاهو و رژیم بود، آیا پیکر‌های خونین کودکان غزه که شامل هزاران هزار کودک است، نباید غرب را متوجه می‌کرد؟ ۴۰ هزار نفر طی ۱۰ ماه در غزه و به دست صهیونیست‌ها به خاک و خون کشیده شده‌اند، خون این مردم بی‌گناه که نیمی از آن‌ها کودک هستند و این نسل‌کشی آشکار برای متوجه کردن غرب کافی نبود؟

🔻چند خانه خراب شده است؟ چند بیمارستان؟ چقدر مجروح؟ چقدر قحطی؟ چقدر تحریم دارو و غذا؟ چقدر محاصره؟ یعنی هنوز امریکا و غرب متوجه نشده‌اند؟ و حالا که این حجم جنایات صهیونیست‌ها غرب را متوجه نکرده، ترور یک فرد که از قضا غربی‌ها دشمن او هستند و گروهی را که او رئیس آن بوده، تروریستی می‌دانند، قرار است این حامیان جنایت را متوجه کند؟!

🔻شاید ظریف فکر می‌کند همان قدر که او به حقوق بین‌الملل پایبند است و غربی‌ها هم شعارش را می‌دهند، خودشان هم به این قوانین دیپلماتیک پایبند هستند. چنین فکری هم فقط می‌تواند ساده‌لوحی یک دیپلمات باشد. و غرب هم آن حرف‌ها را برای باور مردمان ساده‌لوح می‌زند.

🔻اصلاً صحبت از متوجه بودن نسبت به تأثیر اقدامات نتانیاهو در جهان بیراهه است؛ مگر می‌شود کسی نسبت به نیمه دیگر خودش متوجه نباشد؟ مگر می‌شود من با دست خودم کاری انجام دهم و نسبت به آن متوجه نباشم؟! صهیونیست‌ها دستان امریکا در منطقه هستند، بازوانی که غرب ساخته تا به مثابه جلادانی دست‌آموز، اهداف جنایتکارانه آنان را پیش ببرند. صحبت با امریکا درباره اسرائیل، صحبت با امریکا درباره نیمه دیگرش است و همین است که این صحبت را، و البته انتظار نتیجه بخشی آن را، بیهوده و ساده‌لوحانه و عجیب می‌کند.

۱۱ مرداد ۴۰۳
@asoupar
📝وزیران پزشکیان و وسط کشیدن نام رهبری

🔻آیا وزرای دولت مسعود پزشکیان قرار است ابتدا توسط رهبری تایید، و سپس برای رأی اعتماد به مجلس معرفی شود؟ ادعای معاون امور مجلس ریاست جمهوری همین است که اعضای هیئت وزیران چهاردهم با «نظر» و «تایید» رهبر معظم انقلاب معرفی می‌شوند. این ادعا می‌تواند تبعاتی داشته باشد که به مصلحت نظام نیست و البته بعید است این تبعات از چشم معاون امور مجلس پزشکیان دور مانده باشد. حتی شاید بتوان گفت با چشم‌داشت به همان تبعات است که دولتی‌ها نام رهبری را می‌آورند!

🔻اول بار این خود مسعود پزشکیان بود که چنین ادعایی را طرح کرد و در پاسخ به اینکه چه زمانی فهرست وزرایش را ارائه می‌کند، گفت که «هرچه سریع‌تر تلاش خواهیم کرد خدمت رهبر انقلاب برویم و مشورت و هماهنگی نهایی را هم آنجا انجام بدهیم...»
پزشکیان البته خود را «ذوب در رهبری» می‌داند و لابد از سر همین ارادت است که تلاش می‌کند نام رهبری را پیوست مواضع خود و نظر ایشان را پیوست عملکرد خود، از جمله انتخاب وزرا کند. اما این تلاش او، گرچه با حسن نیت صورت می‌پذیرد، آیا نتیجه‌بخش هم خواهد بود؟ و آیا می‌توان وزرای پیشنهادی او را وزرای مورد تایید رهبر دانست؟

🔻دأب آیت‌الله خامنه‌ای مداخله در امور اجرایی و البته مداخله در کار نهادهای دیگر نیست. لذا در بسیاری موارد، گرچه نظر ایشان از سر هماهنگی و مشورت و ارادت پرسیده شود، باز هم می‌فرمایند که نظری ندارند و بهتر است هر نهاد و دستگاهی در حوزه کار خود و حسب اختیارات و وظایف قانونی کار خودش را بکند. هم از این روست که علیرغم اهمیت نظر ایشان در چینش کابینه برای روسای جمهور، هیئت دولت هیچ رئیسی جمهوری را نمی‌توان بر مبنای موافقت و مخالفت رهبر انقلاب ارزیابی کرد.

🔻معاون امور مجلس پزشکیان در حالی که هنوز مهر انتصابش خشک نشده، مدعی شده که «رئیس جمهور به صراحت اعلام کرد که اعضای هیأت وزیران را با نظر حضرت آقا و تأیید معظم له معرفی خواهند کرد.»
این ادعا در آینده و با توجه به نحوه عملکرد وزرا می‌تواند برای نظام هزینه‌زا باشد و همزمان با بهانه دادن دست دولت برای فرار از مسئولیت عملکرد وزرای خود، تعهد و پاسخگویی را متوجه نظام کند. بدیهی است چنین رویکردی نه به لحاظ سیاسی و نه اخلاقی نمی‌تواند درست باشد.

🔻از سویی، اگر قرار است رهبری وزرا را تایید کنند، آیا دیگری جایی برای بررسی صلاحیت آنان در مجلس شورای اسلامی و دادن و ندادن رأی اعتماد به وزرا از سوی مجلس باقی می‌ماند؟ و آیا از فردای معرفی فهرست وزرای پیشنهادی توسط پزشکیان، هر کس مخالف آنان صحبت کرد، از سوی رسانه‌های اصلاح‌طلب که خود را حامی دولت می‌دانند، به مخالفت با رهبری متهم نمی‌شود؟

🔻ادعای بیراهی نیست اگر بگوییم سخنان معاون امور مجلس دولت برای همین بوده که دست مجلس را در بررسی آزادانه رأی اعتماد به وزرا ببندد. چه آنکه او بلافاصله پس از آن جمله‌ای که در مورد تایید رهبری می‌گوید، اضافه می‌کند که: «از این روی وظیفه داریم با برقراری تعامل حداکثری با نمایندگان نظر آن‌ها را برای رأی اعتماد بالا به وزرای پیشنهادی جلب کنیم.» یعنی چون وزرا مورد تایید رهبر هستند، باید نظر نمایندگان را برای رای بیشتر به آنان جلب کنیم!

🔻از طرفی دیگر، اگر قرار به هماهنگی کامل با رهبری در مورد وزراست، چرا این امر به سایر اعضای کابینه تسری نیافته و مثلاً در مورد معاونین و حتی معاونت‌های نوساز! چنین رویکری را شاهد نبودیم؟ آیا به این دلیل نیست که از بین اعضای کابینه فقط وزرا هستند که برای نشستن بر کرسی هیئت دولت باید از مسیر مجلس بگذرند و حالا با پیش کشیدن نظر آقا قرار است مجلس را در تنگای مخالفت با نظر ولی‌فقیه بگذارند؟

🔻مسعود پزشکیان و البته هر رئیس‌جمهور و بلکه هر مقام دیگری این آزادی عمل را دارد که همکارانش را خود، مطابق قانون انتخاب کند. لذا مسئولیت عملکرد آن همکاران هم متوجه خود این مقامات است و نیز مخالفت و نقد با هیچ وزیری نمی‌تواند مخالفت با رهبری باشد. بین هزینه کردن از رهبری با ولایتمداری هم تفاوت بسیار است.

۱۷ مرداد ۴۰۳
@asoupar
📝وفاق ملی ماییم!

🔻۴۰ روز صحبت اصلاح‌طلبان از دولت وفاق ملی و مانور بر وحدت، ناگاه با معرفی وزرای پیشنهادی فروریخت و چنان حجمی از اعتراض و ناسزاگویی فعالان مجازی اصلاح‌طلب به پزشکیان به راه افتاد که مسلمان نشنود، کافر نبیند! برخی خواص اطراف دولت و اصلاح‌طلبان خواستند میانه را بگیرند و دعوت به صبر و وحدت کردند، اما آشوب مجازی و رسانه‌ای بالا گرفت و در نهایت هم، ظریف نشسته بر جایگاه معاونت دست‌ساز! پست ۹ روزه را گذاشت و به دانشگاه برگشت، با گلایه و دلخوری و حاشیه‌سازی و کمی مانده به نیمه‌شب، به سیاق زمان‌بندی‌های استعفای حاشیه‌ساز قبلی‌اش.

🔻اتفاق جدیدی نبود، اصلاح‌طلبان آنگاه که بازی مطابق میل‌شان پیش نرود، زیر میز می‌زنند و دیگی را که برای آنان نجوشد، لایق سر سگ می‌دانند. همان ظریف هم تا وقتی با دولت بود که دولت پزشکیان با او بود، وگرنه دیگ و سر سگ در مورد او هم مصداق عینی و متعدد از قبل دارد که در پایان عمر وزارتش هم آتش به میدان و دیپلماسی زد و رفت.

🔻«وفاق ملی» شعار سیاسی قشنگی است و از حق نگذریم اصلاح‌طلبان در ساخت و استفاده شعارهای قشنگ سیاسی مهارت دارند و همه هم برایشان کف می‌زنند و هورا می‌کشند، اما دولت با شعار اداره نمی‌شود و کذب شعارها در میدان اجرا زود عیان می‌شود.

🔻وفاق ملی با چه کسانی؟ دولتی اگر قرار است –در محتوا و نه صرفاٌ در نام- دولت وفاق ملی نام بگیرد، با چه کسانی باید در سازش و وفق باشد؟ با هم‌جناحی‌های خود؟ آنها که جزیی از این دولت هستند و پشتوانه سیاسی و منبع انسانی دولت خود هستند و وفاق با آنها از قبل بوده است، پس تشکیل دولتی با حضور هم‌حزبی‌های خود نمی‌تواند دولت وفاق ملی باشد. وفاق با کسی و جریانی و حزبی معنا می‌یابد که پیش از آن، وفقی میان آنها و دولت نبوده است و حالا فرد پیروز انتخابات می‌خواهد برای وحدت جامعه و شاید برای اعتقاد واقعی به شایسته سالاری، از چهره‌های آنان هم در دولتش بهره ببرد.

🔻اما رفتار اصلاح‌طلبان پس از معرفی هیئت وزیران پیشنهادی پزشکیان نشان می‌دهد که منظور آنها از وفاق ملی و تبلیغ چنین عنوانی برای دولت پزشکیان، صرفاً وفاق با آنها بوده است، وگرنه این حجم از برآشفتگی و زیر میز زدن برای آنکه دو سه وزیر دلخواه ما نیستند، معنی دیگری نمی‌یابد.

🔻چند هفته فریاد زدید دولت وفاق ملی، حالا دو سه وزیر غیر دلخواه را برنمی‌تابید؟ پس منظورتان وفاق با چه کسانی بود؟

🔻همین جبهه اصلاحات ایران که این روزها در مورد وزرای معرفی‌شده می‌گوید «ترکیب معرفی شده حتما با معدل انتظار و مطلوب جبهه اصلاحات فاصله دارد»، همان جبهه اصلاحاتی است که پیش از تایید صلاحیت کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم، نام مسعود پزشکیان را به عنوان یکی از سه نفری که کاندیدای نهایی از میان آنها انتخاب می‌شود، اعلام کرد. از آن روز حدود دو ماه گذشته و آیا در این دو ماه مسعود پزشکیان تغییر هویت و ماهیت داده است که اینگونه بر او می‌تازند؟

🔻اصلاح‌طلبان رئیس‌جمهور نمی‌خواهند، یک تدارکاتچی می‌خواهند که با تصمیمات گرفته شده در جلسات حزبی و محفلی یا تحریریه‌های رسانه‌های اصلاح‌طلب امورات دولت و کشور را پیش ببرد، به توصیه‌ها «نه» نگوید و تن به سهم‌خواهی احزاب مختلف اصلاح‌طلب دهد. آنگاه وفاقی که ملی‌اش می‌نامند، از نظر آنان شکل گرفته است. وفاق یعنی ما، ملی یعنی ما و حتی ایران و مردم یعنی ما! دیکتاتوری اصلاح‌طلبان پیچیده در شعارهای دموراتیک و مردم‌سالارانه است. پیش‌تر گفتیم که در ساخت و استفاده شعارهای قشنگ مهارت دارند.

🔻کسی البته نمی‌تواند به پزشکیان بگوید تو باید دولت وفاق ملی تشکیل دهی، تصمیم فقط با خود اوست، اما وقتی نام «وفاق ملی» بر دولتش زد، این نام لوازمی دارد که نمی‌توان به آن پای‌بند نبود. مگر آنکه همه چیز فقط نام و شعار و ادعا باشد.

🔻پزشکیان روزهای سختی در پیش دارد، نه بخاطر منتقدانش که از قضا منتقدان منصف و با اخلاقی دارد که در هیئت‌های مذهبی با روی خوش و هدیه به استقبالش رفتند و حتی خریدش با نوه‌ها را با ذوق بازنشر می‌کنند. وگرنه منتقدان شهید رئیسی صاحب یک بقالی را بخاطر تعارف شکلاتی به رئیس‌جمهور آواره کردند.

🔻روزهای سخت پزشکیان بخاطر همین همفکران اصلاح‌طلب اوست، همین سهم‌خواهانی که پا بر گلوی دولت می‌گذارند و به زور استعفا از مقامی ۹ روزه هم شده، نفس دولت را می‌گیرند تا به حرف آنان گوش دهد. حالا ماه عسل انتخاباتی پزشکیان و اصلاح‌طلبان به پایان رسیده و لابد تاکنون پزشکیان دریافته که حملاتی تندتر از مناظره با رقبای انتخاباتی را از دوستان و همفکران اصلاح‌طلب خود خواهد داشت و باید آماده باشد.

۲۳ مرداد ۴۰۳
روزنامه وطن امروز
@asoupar
📝تاوان عقب‌نشینی

🔻مزدور‌های عبیدالله ابن زیاد بین مردم کوفه پخش می‌کردند که لشکر بزرگی از سمت شام به سوی کوفه در حرکت است. مردم هم که پیشینه قدرت و خونریزی لشکریان معاویه در ذهن‌شان مانده بود، باور می‌کردند و این ایجاد «ترس» به افزایش سپاه عمربن‌سعد کمک می‌کرد و مردم کوفه را از نامه‌های دعوتی که برای امام نوشته بودند. منصرف می‌کرد.

🔻تهدید‌های عوامل عبیدالله مبنی بر سرکوب هر کسی که همراه مسلم ابن عقیل شود و ترس مردم از کشته شدن و ویرانی خانه‌های‌شان باعث شد سفیر امام در کوفه تنها بماند. انفعال، قدم اول عقب‌نشینی مردم کوفه بود تا از فشار عبیدالله راحت شوند، اما ماجرا به انفعال ختم نشد و راحت نشدند، به انصراف از همراهی امام فیصله نیافت، بلکه آنان باید به لشکر عمربن‌سعد می‌پیوستند و در نهایت، همین کار را هم کردند.

🔻عملیات‌های روانی دشمن برای ایجاد ترس، از قدیم‌الایام در تنش‌های سیاسی و جنگ‌های نظامی مورد استفاده حکومت‌ها قرار می‌گرفته است و ابزار جدیدی برای عقب راندن نیست. فقط شیوه‌های آن فرق کرده است. اکنون هم همین ابزار مورد استفاده قرار می‌گیرد تا مردم ایران بترسند. پیشینه قدرت و خونریزی دشمنان هم آن همه است که این بزرگ‌نمایی توان بدخواهان، از سوی بخشی از مردم مورد باور قرار بگیرد و آنان را به این فکر بیندازد که چرا مقاومت در برابر فشار دشمن؟ چرا بایستیم و هزینه بدهیم؟ کمی عقب‌تر می‌رویم و راحت می‌شویم!

🔻مشکل اما اینجاست که راحت نمی‌شویم. دشمنی دشمنان حد یقف ندارد، مگر آنکه به تمامی آنچه می‌گویند گوش دهیم. راضی نمی‌شوند کسی در و پنجره را ببندد و بگوید من از دعوت حسین‌بن‌علی پشیمانم و دیگر کاری ندارم، بلکه باید به سپاه عمر‌بن‌سعد بپیوندد؛ باید به تمامی خود را نابود کند.

🔻روز گذشته رهبری انقلاب، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در خلال دیدار با دست‌اندرکاران ستاد کنگره ملی شهدای استان کهگیلویه و بویراحمد، از این جنگ روانی برای ترساندن مردم ایران گفتند و سپس جملاتی را بیان کردند که رسانه صهیونیستی اسرائیل‌هیوم آن را با ادبیات خود و کمی تشریح این‌گونه بازتاب داد: «آیت‌الله علی خامنه‌ای رهبر ایران: بزرگ‌نمایی در توانایی‌های دشمنان ما برای ترساندن مردم ما توسط امریکا، انگلیس و صهیونیست‌ها است. دست دشمنان به اندازه‌ای که تبلیغ می‌شود قوی نیست. ما باید به خودمان اعتماد کنیم. هدف دشمن گسترش جنگ روانی است تا ما را به عقب‌نشینی سیاسی و اقتصادی بکشاند و به اهداف خود نرسیم.»

🔻در آن میان، رهبری اشاره کردند که «به تعبیر قرآن کریم، عقب‌نشینی غیرتاکتیکی در هر میدانی چه عرصه نظامی و چه میدان‌های سیاسی، تبلیغاتی و اقتصادی، غضب الهی را به دنبال دارد.»

🔻به نظر می‌رسد اشاره ایشان به آیات ۱۵ و ۱۶ سوره انفال باشد که حضرت باریتعالی می‌فرماید: «ای اهل ایمان! هنگامی که با کافران در حالی که بر ضد شما لشکرکشی می‌کنند روبه‌رو می‌شوید، به آنان پشت نکنید [و نگریزید.]و هر کس در آن موقعیت به آنان پشت کند سزاوار خشمی از سوی خدا شود و جایگاهش دوزخ است و دوزخ بازگشتگاه بدی است مگر جهت ادامه نبرد با دشمن، یا پیوستن به گروهی [تازه‌نفس از مجاهدان برای حمله به دشمن]باشد.»

🔻عقب‌نشینی اگر بخشی از دفاع و برای پیشبرد اهداف مقاومت باشد، عقب‌نشینی تاکتیکی است، اما رهبری از عقب‌نشینی غیرتاکتیکی که حاصل ترس از عملیات روانی دشمن است، می‌گویند و اینکه تاوان آن به تعبیر خود کلام‌الله، خشم الهی است.

🔻اما در فضای دنیایی هم عقب‌نشینی باعث آن راحتی که تصور برخی افراد است و باعث رسیدن به اهداف مدنظر نمی‌شود. ما یک قدم که عقب برویم، دشمن چهار قدم جلو می‌آید. در انرژی هسته‌ای عقب‌نشینی کنیم، راضی که نمی‌شود، می‌گوید از مقاومت منطقه هم حمایت نکن! سیستم موشکی‌ات را هم تعطیل کن! اصلاً آزمایش موشکی هم نداشته باش! شعار هم روی موشک ننویس!

🔻دشمن اول قدرتش را بزرگ‌نمایی می‌کند، دنبال ترساندن مردم می‌رود، برای عقب‌نشاندن ما برنامه می‌ریزد؛ بعد که عقب‌نشینی کردیم، قدم‌های دیگرش را برمی‌دارد و جلو می‌آید. اولین عامل تشویق دشمن به قدم‌های بیشتر علیه ما هم همان قدم اولی است که برای عقب‌نشینی برداشتیم تا مثلاً از فشار دشمن راحت شویم! اما راحت نمی‌شویم و دشمن جلوتر می‌آید و به چشم می‌بینیم که هزینه عقب‌نشینی‌مان از هزینه مقاومت‌مان بیشتر می‌شود و این تاوان عقب‌نشینی است.

۲۵ مرداد ۴۰۳
@asoupar
📝چرا به نطق ثابتی نقد داریم؟

🔻دو سه روزی از نطق امیرحسین ثابتی در مخالفت با وزارت عباس عراقچی در امور خارجه گذشته است و موافق و مخالف همه مواضع خود را تشریح کرده‌اند؛ اما حامیان ثابتی همچنان بر این تصور هستند که منتقدان نطق او حامی عراقچی هستند؛ همچنان فکر می‌کنند منتقدان نطق او مشکلی در هزینه شدن رهبری برای وزیر شدن یک نفر ندارند و همچنان در این خیال هستند که آن نطق جنجالی تماماً در دفاع از ولی‌فقیه بود و همه منتقدان آن نطق، لابد هزینه شدن بی جهت رهبری برایشان مهم نیست.

🔻شناخت درست از «محل اشکال» در یک مباحثه سیاسی، قدم اول در پیش‌برد درست بحث است. هم از این رو، ابتدا دو موضوع را روشن کنیم؛ اول اینکه این نوشتار با کدام هویت سیاسی نگاشته می‌شود و بعد آنکه محل نقد به نطق نماینده تهران دقیقاً کجاست.

🔻این نوشتار متعلق به آن هویت سیاسی است که نه حامی ثابتی است و نه حامی عراقچی؛ اینکه دو جریان بخواهند در یک دوقطبی کذایی، هر کس را که با آنان نیست، در جبهه رقیب بپندارند، نادرست است و مثال نقض آن هم همین مایی هستیم که در هیچ سوی این دو طرف قرار نگرفته‌ایم. پس نقد بر جملاتی از نطق ثابتی به معنای حمایت از عراقچی یا دفاع از اقدامات حامیان عراقچی برای رأی آوری او در مجلس نیست.

🔻جناب ثابتی هم راقم این سطور را می‌شناسد و یقیناً از سر صدق تصدیق خواهد کرد که از حب عراقچی نیست که بنده بر نطق او نقدی می‌نویسم و از قضا از مخالفان جدی جریان حامی عراقچی هستم.

🔻حال محل نقد و اشکال کجاست؟ آیا در اینکه ثابتی گفته نباید رهبر را...

ادامه در فرسته‌ی بعدی👇
@asoupar
📝چرا به نطق ثابتی نقد داریم؟/ بخش دوم

🔻حال محل نقد و اشکال کجاست؟ آیا در اینکه ثابتی گفته نباید رهبر را برای رأی آوردن وزرا خرج کنیم، ایرادی وجود دارد؟ طبعاً خیر؛ و از قضا خود ما در همین روزنامه جوان از اولین رسانه‌هایی بودیم که در یادداشتی نسبت به این موضوع در مورد کل وزرا و نه فقط یک وزیر اعتراض کردیم. ما داعیه دفاع از عراقچی را هم که نداریم تا بشود گفت محل اشکال، مخالفت با عراقچی است. پس ایراد کجاست؟

🔻مشکل ما با نطق امیرحسین ثابتی آنجایی است که در مقام رد هزینه کردن آقا برای وزیر شدن عراقچی، می‌گوید خود رهبری همواره بر استقلال مجلس تاکید کرده‌اند. صد البته که رهبری چنین کرده‌اند، اما آیا نظر دادن ولی‌فقیه در مورد یک یا دو وزیر یا در فضای کلی، نظر دادن رهبری در موضوعی در حیطه وظایف و اختیارات یکی از قوا در شرایط خاص، استقلال آن قوه را زیر سوال می‌برد؟ آیا این همان حرفی نیست که چند دهه است اصلاح‌طلبان –همین جریانی که اکنون حامی عراقچی است- در مورد حکم حکومتی ولی‌فقیه می‌گویند؟ (اصلاح‌طلبان همیشه منتقد اختیارات خاص ولی‌فقیه بوده‌اند و همیشه هم بیشترین بهره را در وقتش از آن برده‌اند که مجال و مقام شرح آن اینجا نیست)

🔻هزینه کردن از رهبری برای وزرا نادرست است، خصوص آنکه صدق و کذبش هم روشن نیست و حامیان عراقچی مسیر نادرستی را رفتند؛ اما اگر زمانی رهبر انقلاب در شرایط خاص در مورد وزیری یا طرحی یا لایحه‌ای نظری دادند هم، نافی استقلال مجلس نیست.

🔻اما گذشته از خود محتوای نادرست این بخش از نطق، عملکرد ثابتی نشان می‌دهد که خود او در بزنگاه‌هایی سیاسی، مشکلی با هزینه شدن رهبری نداشته است. لذا اکنون باید خودش را هم مخاطب نطق خودش بداند و آن رویه نادرست قبلی را اصلاح کند.

🔻در جریان انتخابات ریاست جمهوری اخیر، امیرحسین ثابتی نامزدی قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری را نادرست دانست، چون رهبری پیش از این گفته بودند که نمایندگان مجلس دنبال سمت دولتی نباشند. اما ثابتی زمانی که این بخش از سخنان آقا را در کانال تلگرامی‌اش قرار داد، سه چهار کلمه را سانسور کرد تا معلوم نشود که رهبری منظورشان وزارت و مدیر دولتی بوده است و اشاره‌ای به ریاست جمهوری نداشتند. از سویی رهبری می‌گویند نماینده مجلس نباید از ابتدای ورود به مجلس نقشه فلان پست اجرایی را بپروراند، در حالی که انتخابات ریاست جمهوری امسال غیرمترقبه پیش آمد. البته شأن ریاست جمهوری هم بالاست و معطل پست فعلی نمی‌ماند و لذا نیاز به استعفای مقامات برای کاندیداتوری هم ندارد.

🔻مهم‌تر آنکه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خود در سال ۶۰ نماینده مجلس بودند و کاندیدای ریاست جمهوری شدند و از اخلاق اسلامی ایشان بدور است که دیگران را از کاری که خود کرده‌اند، نهی کنند. لذا روشن بود منظور ایشان ریاست جمهوری نیست. بماند که این اشکال را هم ثابتی فقط در مورد قالیباف اعمال کرد و مثلاً به مسعود پزشکیان یا وزرای پیشنهادی‌اش چنین ایرادی نگرفت. اعمال گزینشی نظراتی که از رهبری فهم می‌کنیم، خود دلیلی بر هزینه کردن از رهبری برای اهداف خودمان است.

🔻از سویی ثابتی حامی کاندیدایی بود که یکی از محورهای اصلی تبلیغی‌اش ادعای حمایت رهبری بود و اگر هزینه از رهبری نادرست است –که نادرست است- چرا خود چنین کردند؟ اگر هم حکم رهبری برای یک فرد در یک سمتی نشانه صلاحیت آن فرد در سمتی دیگر نیست، چرا در مورد کاندیدای شما چنین بود؟ حتی اخبار غیررسمی و غیرموثق جلسات او با رهبری را هم به منظور ترغیب مردم برای رای دادن به او منتشر کردند. چرا آنجا دغدغه هزینه کردن از رهبر وجود نداشت؟

🔻این تناقض باعث می‌شود علاوه بر ایراد محتوایی به آن بخش خاص از نطق ثابتی، صلاحیت شخص او را برای پرداختن به موضوع «هزینه کردن از رهبری» زیر سوال ببریم. وگرنه کیست که نداند نه با عراقچی صنمی داریم و نه اعتراض‌مان به هزینه کردن از رهبری بلند نبوده است و نه همپای بی اخلاقی‌های اصلاح‌طلبان علیه ثابتی شده‌ایم. امید هم داریم نماینده جوان مجلس با درکی بیشتر نسبت به موضوعات حساس پیرامون رهبر، هر بحثی را در تریبون عمومی طرح نکند.

۳۰ مرداد ۴۰۳
روزنامه جوان
@asoupar