🎉🎊جشن تکلیف سیاسی🎊🎉
🔹با حضور:
روزنامه نگار و فعال رسانه ای سرکار خانم کبری آسوپار
🔹زمان:
چهارشنبه ۹ اسفند ماه ساعت ۱۵:۳۰
🔹مکان:
سه راه افسریه بلوار خاتم الانبیاء خیابان قائم کوچه شهید رمضانی پلاک ۲۵ حسینیه سید الشهداء (شهید رمضانی )
طهورا(مجموعه توانمند سازی)
@asoupar
🔹با حضور:
روزنامه نگار و فعال رسانه ای سرکار خانم کبری آسوپار
🔹زمان:
چهارشنبه ۹ اسفند ماه ساعت ۱۵:۳۰
🔹مکان:
سه راه افسریه بلوار خاتم الانبیاء خیابان قائم کوچه شهید رمضانی پلاک ۲۵ حسینیه سید الشهداء (شهید رمضانی )
طهورا(مجموعه توانمند سازی)
@asoupar
📝برای این «رأی» رنج دوران بردهایم
🔻انتخابات آغاز شده بود و شهر در قرق نیروهای مسلح خلق ترکمن بود، آنچنان که مردم ترکمن از ترس جان خود امکان حضور در پای صندوقهای رأی را نداشتند. همه ماجرا هم همین درگیریهای از قبل شروع شده نبود؛ ستاد خلق ترکمن، هم همهپرسی فروردین ۵۸ را تحریم کرده بود و هم نیروهای ضدانقلاب تهدید کرده بودند که با رأیدهندگان برخورد خواهند کرد!
🔻ایرانیان ساکن سوئد و انگلیس و دانمارک و ... به یکی از مراکز دیپلماتیک ایران در این کشورها رفتهاند، بعضاً دهها کیلومتر راه طی کردهاند تا در انتخابات ریاست جمهوری ۴۰۰ شرکت کنند. جمعی از منافقین و سلطنتطلبها تجمع کردهاند، ناسزا میگویند و اگر پلیس مانع نمیشد حتماً حمله هم میکردند.
🔻مرداد سال ۶۰ دومین دور انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار میشد و ترورهای منافقین در آن روز بخصوص و از میان شهروندان عادی شدت گرفته بود تا مردم بترسند و پای صندوقهای رأی نروند. به صندوقهای رأی هم دستشان نرسید، وگرنه اصل ماجرا را منفجر میکردند! یک ماه بعد هم نتیجه انتخابات را که رئیس جمهور بود، ترور کردند تا مردم ایران را برای شرکت در انتخابات و البته نظام را تنبیه کنند و فکر میکردند از این مسیر میتوانند امتیاز بگیرند.
🔻این روایتهای کوتاه فقط بخشی از تاریخ سختی است که مردم ایران برای حاکمیت رآی خود در این سرزمین از سر گذراندهاند. از همان مشروطه تا همهپرسی جمهوری اسلامی که آغاز نظامی بر مبنای رأی مردم در ایران و پایان پادشاهی بوده، چنان مسیر پر و پیچ و خم بوده که باید گفت مردم ایران برای رسیدن به دموکراسی، به معنای واقعی کلمه جنگیدهاند. از انقلاب مقابل طاغوت تا نبرد در برابر بعثیها تا مقاومت مقابل هر استکبار و هر تروریسمی، جنگیدهاند تا خود حاکم بر سرنوشت خود باشند و دیگری برایشان تصمیم نگیرد.
🔻ماجرای فتنه تقلب در دور دهم انتخابات ریاست جمهوری و ایستادن مقابل رای مردم هم فصل دیگری از دشمنیها با حق رأی مردم ایران بود. فتنهای که از ماهها قبل از انتخابات ۸۸ تا همین اکنون میکوشد مردم را از صندوق رأی، سلامت آن و نتیجه بخشی آن ناامید کند.
🔻واقعیت این است که رأی دادن در ایران همیشه اینقدر سهل و لطیف نبوده که با ترانه وطنم، وطنم و ذوق رأی اولیها و شادی مدنی همراه باشد. برخی برای آن حتی جان دادهاند. گذر از سلطنت تا رسیدن به جمهوریت، مسیر پر پیچ و خم و پر خطری بوده است که این مردم – فراتر از جناحبندیهای کنونی، فراتر از قومیتها، بعضاً حتی فراتر از دین خود- آن را پیمودهاند.
🔻حالا در این نقطه که سادهترین بخش نقش آفرینی مردم در حاکمیت دموکراسی در کشور است، برخی باز از تحریم میگویند و میگویند از این حق خود که برای آن خطرها کردهاید، خوندلها خوردهاید و رنج دوران بردهاید، صرف نظر کنید، فقط چون کاندیدایی که ما دوست داریم در انتخابات نیست، گرچه همفکران دیگر ما حضور دارند! این خودخواهی سیاسی و دیکتاتوری به اسم دموکراسی، یکی از مولفههای سیاستمداری به سبک اصلاحطلبی در ایران است!
🔻براندازان که تکلیف روشنی دارند و طبعاً باید انتخابات را تحریم کنند و من هم اگر یک برانداز بودم، رأی نمیدادم. وقتی کسی در تلاش –هر چند متوهمانه- برای سرنگونی نظام حاکم است، حضورش در انتخاباتی که همان نظام برگزار میکند، وجهی ندارد. اما بخش تندروی اصلاحطلبان که این روزها فکر میکند با تحریم انتخابات میتواند نقش متفاوتی ایفا کند و امتیاز بگیرد، هر گاه بوی قدرت حس میکند، فعال و بلکه بیشفعال انتخاباتی میشود و تا جایی که مقدور شود، وارد حاکمیت میشود، وقتی هم که ببیند رأیی ندارد و نتیجه انتخابات، نشستن آنها بر کرسی انتخابات نیست، زیر میز دموکراسی میزند. کسی اگر دلسوز مردم است، باید این دورویی اصلاحطلبان تحریمی را به مردم نشان دهد تا کسی ابزار سیاسی بازی این جماعت قرار نگیرد.
۹ اسفند ۴۰۲
روزنامه جوان
@asoupar
🔻انتخابات آغاز شده بود و شهر در قرق نیروهای مسلح خلق ترکمن بود، آنچنان که مردم ترکمن از ترس جان خود امکان حضور در پای صندوقهای رأی را نداشتند. همه ماجرا هم همین درگیریهای از قبل شروع شده نبود؛ ستاد خلق ترکمن، هم همهپرسی فروردین ۵۸ را تحریم کرده بود و هم نیروهای ضدانقلاب تهدید کرده بودند که با رأیدهندگان برخورد خواهند کرد!
🔻ایرانیان ساکن سوئد و انگلیس و دانمارک و ... به یکی از مراکز دیپلماتیک ایران در این کشورها رفتهاند، بعضاً دهها کیلومتر راه طی کردهاند تا در انتخابات ریاست جمهوری ۴۰۰ شرکت کنند. جمعی از منافقین و سلطنتطلبها تجمع کردهاند، ناسزا میگویند و اگر پلیس مانع نمیشد حتماً حمله هم میکردند.
🔻مرداد سال ۶۰ دومین دور انتخابات ریاست جمهوری در ایران برگزار میشد و ترورهای منافقین در آن روز بخصوص و از میان شهروندان عادی شدت گرفته بود تا مردم بترسند و پای صندوقهای رأی نروند. به صندوقهای رأی هم دستشان نرسید، وگرنه اصل ماجرا را منفجر میکردند! یک ماه بعد هم نتیجه انتخابات را که رئیس جمهور بود، ترور کردند تا مردم ایران را برای شرکت در انتخابات و البته نظام را تنبیه کنند و فکر میکردند از این مسیر میتوانند امتیاز بگیرند.
🔻این روایتهای کوتاه فقط بخشی از تاریخ سختی است که مردم ایران برای حاکمیت رآی خود در این سرزمین از سر گذراندهاند. از همان مشروطه تا همهپرسی جمهوری اسلامی که آغاز نظامی بر مبنای رأی مردم در ایران و پایان پادشاهی بوده، چنان مسیر پر و پیچ و خم بوده که باید گفت مردم ایران برای رسیدن به دموکراسی، به معنای واقعی کلمه جنگیدهاند. از انقلاب مقابل طاغوت تا نبرد در برابر بعثیها تا مقاومت مقابل هر استکبار و هر تروریسمی، جنگیدهاند تا خود حاکم بر سرنوشت خود باشند و دیگری برایشان تصمیم نگیرد.
🔻ماجرای فتنه تقلب در دور دهم انتخابات ریاست جمهوری و ایستادن مقابل رای مردم هم فصل دیگری از دشمنیها با حق رأی مردم ایران بود. فتنهای که از ماهها قبل از انتخابات ۸۸ تا همین اکنون میکوشد مردم را از صندوق رأی، سلامت آن و نتیجه بخشی آن ناامید کند.
🔻واقعیت این است که رأی دادن در ایران همیشه اینقدر سهل و لطیف نبوده که با ترانه وطنم، وطنم و ذوق رأی اولیها و شادی مدنی همراه باشد. برخی برای آن حتی جان دادهاند. گذر از سلطنت تا رسیدن به جمهوریت، مسیر پر پیچ و خم و پر خطری بوده است که این مردم – فراتر از جناحبندیهای کنونی، فراتر از قومیتها، بعضاً حتی فراتر از دین خود- آن را پیمودهاند.
🔻حالا در این نقطه که سادهترین بخش نقش آفرینی مردم در حاکمیت دموکراسی در کشور است، برخی باز از تحریم میگویند و میگویند از این حق خود که برای آن خطرها کردهاید، خوندلها خوردهاید و رنج دوران بردهاید، صرف نظر کنید، فقط چون کاندیدایی که ما دوست داریم در انتخابات نیست، گرچه همفکران دیگر ما حضور دارند! این خودخواهی سیاسی و دیکتاتوری به اسم دموکراسی، یکی از مولفههای سیاستمداری به سبک اصلاحطلبی در ایران است!
🔻براندازان که تکلیف روشنی دارند و طبعاً باید انتخابات را تحریم کنند و من هم اگر یک برانداز بودم، رأی نمیدادم. وقتی کسی در تلاش –هر چند متوهمانه- برای سرنگونی نظام حاکم است، حضورش در انتخاباتی که همان نظام برگزار میکند، وجهی ندارد. اما بخش تندروی اصلاحطلبان که این روزها فکر میکند با تحریم انتخابات میتواند نقش متفاوتی ایفا کند و امتیاز بگیرد، هر گاه بوی قدرت حس میکند، فعال و بلکه بیشفعال انتخاباتی میشود و تا جایی که مقدور شود، وارد حاکمیت میشود، وقتی هم که ببیند رأیی ندارد و نتیجه انتخابات، نشستن آنها بر کرسی انتخابات نیست، زیر میز دموکراسی میزند. کسی اگر دلسوز مردم است، باید این دورویی اصلاحطلبان تحریمی را به مردم نشان دهد تا کسی ابزار سیاسی بازی این جماعت قرار نگیرد.
۹ اسفند ۴۰۲
روزنامه جوان
@asoupar
📝عشق و دین و سیاست
🔻اول؛ صبحانه را خورده و نخورده باید رها کنم، میگویند دیر میشود و من نسکافهی داغ را سر میکشم. حیفم میآید که باید عجله کنم؛ آخر مگر چند بار پیش از این، صبحانه را در این فضای حسینیه امام خمینی خوردهام؟ هیچ! اگر دیر هم بروم، حیفم میآید؛ آخر مگر چندبار پیش از این، هنگام رأی دادن رهبری در حسینیه امام خمینی بودهام؟ هیچ!
من همه هیچ، رفتهام جایی که سرشار است، از روح، از زندگی، از هر چه زیبایی که دل کسی چون من بخواهدش...
🔻دوم؛ لبهی جلوی سکویی که برای اهل رسانه و فضای مجازی تدارک دیده شده، ایستادهایم. به هیچ چیز حواسمان نیست جز زمان که ببینیم تا زمان شروع رأیگیری چقدر مانده و این یعنی چقدر تا آمدن آقا مانده؛ چون همه میدانیم حضرتش رأی دادن را به تأخیر نمیاندازد.
🔻سوم؛ اهل رسانه مشغول صحبت و هماهنگیها هستند، داخلی و خارجی؛ ایرانی و لبنانی و چینی و آمریکایی و ... . مقابل من آقای فیلمبردار حدوداً ۵۰ سالهای ایستاده، درشت اندام، با تیشرت یقه گرد و صورتی بدون محاسن؛ بی تفاوت به نظر میرسد و با همکارش هماهنگ میکند که بعد از اینجا بروند حسینیه ارشاد و بعدش نمیدانم کجا. در ذهنم میآید که شغلش است و لابد برایش فرقی نمیکند سوژهاش چه کسی باشد و کجا باشد و با خودم میگویم یعنی او حس کسانی را که با عشق برای روایت این سوژه عزیز آمدهاند، درک میکند؟
🔻چهارم؛ رهبر میآید، از در سمت راست، جز آقای گلپایگانی ریس دفتر، کسی همراهش نیست و این خلوتی دور آقا جالب است. صدای دوربینها بالا میرود. دستی برای ما تکان میدهند، سمت عوامل انتخابات میروند، سلام و احوالپرسی، و بعد شناسنامه را میدهند. مشخصاتشان ثبت میشود. برگههای رأی را پیشتر نوشتهاند و حالا در صندوق میاندازند. پشت تریبون میروند... جملاتی کوتاه میگویند که زود رأی بدهید، به تعداد کاندیدای لازم رأی بدهید و خالی نگذارید، خطاب به مرددین هم میگویند «در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست» و بعد خداحافظی و گرفتن شناسنامه و رفتن... قبلش ما سلفی هم از دور با رهبری میگیریم، من و رهبر!
🔻پنجم؛ خبرنگار المیادین خانم پر شوری است که از قبل آمدن به حسینیه با او آشنا میشوم. میگوید اگر فارسی را عجله نکنید و یواش حرف بزنید، متوجه میشوم. منظورش این است که شمرده شمرده بگوییم. رهبر که وارد میشود اشکهای او سوژه اهل رسانه میشود، آقا که پشت تریبون میآید، همین خانم فریاد لبیک یا خامنهای سر میدهد، بعد از پایان صحبتها هم طلب چفیه میکند که دقایقی بعد از خروج آقا برایش میآورند و او باز گریه میکند و چفیه را بر چشم و صورتش میگذارد. کمی که بر احساسش مسلط میشود ، فخرفروشیاش به ما با آمیختهای از طنز و صمیمیت شروع میشود و پز چفیه سید القائد را میدهد. همه برایش کلی خوشحال هستیم. چفیه دست بدست میگردد، بوی عطر دارد که نشان میدهد رهبر برای حضور در انتخابات خیلی مفصل آماده شدهاند.
🔻ششم؛ حسینیه سریع خالی میشود. سوژهی عزیزمان رفته و دیگر انگار هیچ خبری مهم نیست. همه سریع در حال جمع کردن وسایل هستند و آخرین عکسها را هم میگیریم. موقع پایین آمدن از سکو چشم تو چشم میشوم با فیلمبردار ۵۰ ساله با تیشرت یقه گرد، چشمانش از گریه سرخ شده؛ انگار در همین چند دقیقه کوتاه که رهبر اینجا بوده، این مرد قدر چند ساعت اشک ریخته، این سرخی کار چند دقیقه نیست! از قضاوتم دربارهاش، پیش خودم شرمنده میشوم. رهبر برای همه است.
🔻هفتم؛ انتخابات برای ماست، برای ما مردم. برای بودنش خونها داده شده و رنجها کشیده شده؛ استفادهام از آنچه برای من است، دلیل نمیخواهد. هم حق ملی و سیاسی ماست و هم حق ایرانمان که عشق ماست و هم تکلیف شرعی ما در برابر نظامی که برای آن خونها داده شده است. عجیب آنهایی هستند که چنین چیزی را پس میزنند.
۱۱ اسفند ۴۰۲
به وقت انتخابات مجلس دوازدهم
حسینیه امام خمینی
@asoupar
🔻اول؛ صبحانه را خورده و نخورده باید رها کنم، میگویند دیر میشود و من نسکافهی داغ را سر میکشم. حیفم میآید که باید عجله کنم؛ آخر مگر چند بار پیش از این، صبحانه را در این فضای حسینیه امام خمینی خوردهام؟ هیچ! اگر دیر هم بروم، حیفم میآید؛ آخر مگر چندبار پیش از این، هنگام رأی دادن رهبری در حسینیه امام خمینی بودهام؟ هیچ!
من همه هیچ، رفتهام جایی که سرشار است، از روح، از زندگی، از هر چه زیبایی که دل کسی چون من بخواهدش...
🔻دوم؛ لبهی جلوی سکویی که برای اهل رسانه و فضای مجازی تدارک دیده شده، ایستادهایم. به هیچ چیز حواسمان نیست جز زمان که ببینیم تا زمان شروع رأیگیری چقدر مانده و این یعنی چقدر تا آمدن آقا مانده؛ چون همه میدانیم حضرتش رأی دادن را به تأخیر نمیاندازد.
🔻سوم؛ اهل رسانه مشغول صحبت و هماهنگیها هستند، داخلی و خارجی؛ ایرانی و لبنانی و چینی و آمریکایی و ... . مقابل من آقای فیلمبردار حدوداً ۵۰ سالهای ایستاده، درشت اندام، با تیشرت یقه گرد و صورتی بدون محاسن؛ بی تفاوت به نظر میرسد و با همکارش هماهنگ میکند که بعد از اینجا بروند حسینیه ارشاد و بعدش نمیدانم کجا. در ذهنم میآید که شغلش است و لابد برایش فرقی نمیکند سوژهاش چه کسی باشد و کجا باشد و با خودم میگویم یعنی او حس کسانی را که با عشق برای روایت این سوژه عزیز آمدهاند، درک میکند؟
🔻چهارم؛ رهبر میآید، از در سمت راست، جز آقای گلپایگانی ریس دفتر، کسی همراهش نیست و این خلوتی دور آقا جالب است. صدای دوربینها بالا میرود. دستی برای ما تکان میدهند، سمت عوامل انتخابات میروند، سلام و احوالپرسی، و بعد شناسنامه را میدهند. مشخصاتشان ثبت میشود. برگههای رأی را پیشتر نوشتهاند و حالا در صندوق میاندازند. پشت تریبون میروند... جملاتی کوتاه میگویند که زود رأی بدهید، به تعداد کاندیدای لازم رأی بدهید و خالی نگذارید، خطاب به مرددین هم میگویند «در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست» و بعد خداحافظی و گرفتن شناسنامه و رفتن... قبلش ما سلفی هم از دور با رهبری میگیریم، من و رهبر!
🔻پنجم؛ خبرنگار المیادین خانم پر شوری است که از قبل آمدن به حسینیه با او آشنا میشوم. میگوید اگر فارسی را عجله نکنید و یواش حرف بزنید، متوجه میشوم. منظورش این است که شمرده شمرده بگوییم. رهبر که وارد میشود اشکهای او سوژه اهل رسانه میشود، آقا که پشت تریبون میآید، همین خانم فریاد لبیک یا خامنهای سر میدهد، بعد از پایان صحبتها هم طلب چفیه میکند که دقایقی بعد از خروج آقا برایش میآورند و او باز گریه میکند و چفیه را بر چشم و صورتش میگذارد. کمی که بر احساسش مسلط میشود ، فخرفروشیاش به ما با آمیختهای از طنز و صمیمیت شروع میشود و پز چفیه سید القائد را میدهد. همه برایش کلی خوشحال هستیم. چفیه دست بدست میگردد، بوی عطر دارد که نشان میدهد رهبر برای حضور در انتخابات خیلی مفصل آماده شدهاند.
🔻ششم؛ حسینیه سریع خالی میشود. سوژهی عزیزمان رفته و دیگر انگار هیچ خبری مهم نیست. همه سریع در حال جمع کردن وسایل هستند و آخرین عکسها را هم میگیریم. موقع پایین آمدن از سکو چشم تو چشم میشوم با فیلمبردار ۵۰ ساله با تیشرت یقه گرد، چشمانش از گریه سرخ شده؛ انگار در همین چند دقیقه کوتاه که رهبر اینجا بوده، این مرد قدر چند ساعت اشک ریخته، این سرخی کار چند دقیقه نیست! از قضاوتم دربارهاش، پیش خودم شرمنده میشوم. رهبر برای همه است.
🔻هفتم؛ انتخابات برای ماست، برای ما مردم. برای بودنش خونها داده شده و رنجها کشیده شده؛ استفادهام از آنچه برای من است، دلیل نمیخواهد. هم حق ملی و سیاسی ماست و هم حق ایرانمان که عشق ماست و هم تکلیف شرعی ما در برابر نظامی که برای آن خونها داده شده است. عجیب آنهایی هستند که چنین چیزی را پس میزنند.
۱۱ اسفند ۴۰۲
به وقت انتخابات مجلس دوازدهم
حسینیه امام خمینی
@asoupar
🔻جهان اسلام اگر مبتلای عافیت نبود، باید آنچنان که محمد ضیف گفته بود، همگی سمت قدس میرفتیم. حالا اما، در دوران عافیتطلبی، شرکت در راهپیمایی روز قدس اقدام حداقلی ماست. کمترین کاری که میشود کرد، اعلام موضع علنی و صریح و جمعی علیه توحش صهیونیستها و حامیان غربی آنهاست.
۱۷ فروردین ۴۰۳
روز قدس
@asoupar
۱۷ فروردین ۴۰۳
روز قدس
@asoupar
🔻در پستی اهل دنیا همین بس که برای ایرانیان، این صلحدوستترین مردمان، راهی جز دفاع نظامی از خود باقی نگذاشتند. بماند برای تاریخ که ما برای صلح، برای زیستن معمولی در جهان، برای ایران، برای مقابله با تروریسم دولتی، پس از صبری زیاد، دیگر راهی جز دفاع مسلحانه نداشتیم.
#تنبیه_متجاوز
به وقت آغاز عملیات نظامی و دفاع مقدس ایران در برابر تجاوز اسراییل
۲۶ فروردین ۴۰۳
@asoupar
#تنبیه_متجاوز
به وقت آغاز عملیات نظامی و دفاع مقدس ایران در برابر تجاوز اسراییل
۲۶ فروردین ۴۰۳
@asoupar
📝خبر تولد ایران جدید
🔻خویشتنداری و صبر استراژیک جمهوری اسلامی ایران در برابر تروریسم صهیونیستی باعث شده بود تا اسراییلیها و شاید حتی حامیان غربیشان، در محاسبه قدرت ایران دچار اشتباه شوند و توانایی ارزیابی دقیق ظرفیتهای ایران را از دست بدهند. حمله صهیونیستها به سفارت ایران در دمشق در چنین فضایی طراحی و اجرا شد و لذا صهیونیستها تصور دقیقی از واکنش احتمالی ایران نداشتند.
🔻ایران همیشه بسیار صبور بوده است، تا حدی که شاید این گمانه را برای دوست و دشمن جا انداخته است که نمیخواهد دست به اقدام خاصی بزند؛ تا حدی که دوست را شاکی و دشمن را جسور کرده است. با این حال، صبر ایران بی توجیه و دلیل نبوده است و در اولویت قرار داشتن امنیت مردم و کشور، سیاستگذاری کلان نظامی-امنیتی ایران را به گونهای پیش برده که حتی یک گلوله هم به داخل مرزهای جغرافیایی ایران شلیک نشود. حمله به کنسولگری ایران در مزارشریف یکی از نزدیکترین تجربههای ورود ایران به جنگ بود که شاید صهیونیستها –با تغافل نسبت به ماجرای عینالاسد یا سرنگونی پهپاد آمریکایی- در خاطر خود نگه داشته بودند و تصور میکردند در همیشه بر همان پاشنه میچرخد.
🔻صهیونیستها اما خطا کردند. البته در این جریان، یک تلهای هم در میان بود. خیلیها معتقد بودند ترورهای مقامات نظامی ایران تلهای از سوی اسراییل است تا ایران را به یک جنگ بی سرانجام بکشاند؛ اما رفته رفته تاکید بر این تله، خود یک تلهای شد که گویی ایران را به سوی انفعال میکشاند و سطح قدرت کشور را پایینتر از واقعیت نشان میداد.
🔻کروزها و بالستیکهایی که بامداد یکشنبه ۲۶ فروردین از ایران به سوی سرزمینهای اشغالی رفتند، گویی ابزار شکافتن پیله صبری بود که ایران دور خود پیچیده بود تا در حفاظ این پیله و پنهان از چشم نامحرمان و دشمنان، خود را بسازد و البته که ساخت. با این حال، سیاست خویشتنداری ایران باعث شد تا خبر تولد این ایران جدید به شکلی عملی و عینی اعلام نشود و صرفاً در برخی موضعگیریهای تهدیدآمیز مقامات جمهوری اسلامی بروز یابد که چون مابه ازای بیرونی این موضعگیریها برای همگان قابل سمع و نظر نبود، باورپذیریشان را با مشکل مواجه میکرد.
🔻همین رفتار، رژیم صهیونیستی را به خطا انداخت و تصور کرد صبر ایران همیشگی است.
از آن سو، اسراییل هم خود را در نقاب دروغ و ژست قدرت پنهان کرده بود و هیمنهای کذایی برای خود ساخته بود که موشکها و پهپادهای ایران هر قدر هم رهگیری شده باشد –که نشده است- حداقل این نقاب دروغین اقتدار صهیونیستی را شکسته و نشان داده که پادشاه لخت است.
🔻صهیونیستها پله پله جلو آمدند، ایران اما ایستاده بود و زمانی قدم پیش گذاشت که دیگر همگان به او برای دفاع از خود حق میدادند. چه آنکه دیگر به ساختمان دیپلماتیک و سفارت ایران حمله شده بود. واقعیت آن است که برای ایرانیان، این صلحدوستترین مردمان که سابقه تجاوز به هیچ کشوری را ندارند، راهی جز دفاع نظامی از خود باقی نگذاشتند و ایران برای صلح، برای زیستن معمولی در جهان و برای مقابله با تروریسم دولتی صهیونیستها، پس از صبری زیاد، دیگر راهی جز دفاع مسلحانه نداشت.
🔻از دل این دفاع مسلحانه از خویشتن، ایران جدیدی که متولد شده بود و در پیله صبر مانده بود، خود را به جهان –به دوست و دشمن- شناساند. ایرانی که برای اولین بار مستقیماً به خاک اشغال شده از سوی صهیونیستها حمله میکند؛ ایرانی که معادلات منطقه را بی کمک هیچ دولت دیگری و مستقلاً، میچیند و پیش میبرد؛ ایرانی که علنی و صریح، سگ نگهبان آمریکا در منطقه را چنانچه وعده داده بود، تنبیه میکند؛ ایرانی که خود را و قدرتش را به جامعه بینالملل و به منطقهای که گویی میخواهد تحت سیطره غرب باشد، تحمیل میکند.
🔻ما برای اینکه این «ایران جدید» خبر تولدش را به گوش دنیا برساند، خون دلها خوردیم و حالا امروز که از لاک صبر خویش خارج شده و خود را به جهان شناسانده است، میدانیم که دیگر راهی برگشتی نیست. مهر ماه ۴۰۲ و پس از حملات گسترده صهیونیستها به غزه در پی عملیات طوفان الاقصی، گفتیم و نوشتیم که هر اتفاقی زین پس بیفتد، زمان دیگر به قبل از طوفان الاقصی برنمیگردد. حالا هم روشن است که هر اتفاقی بیفتد، زمان به قبل از عملیات وعده صادق ایران علیه اسراییل برنمیگردد. ایران جدید خود را به جهان معرفی کرده است و زین پس دیگر از آن خویشتنداری استراتژیک خبری نیست. اسراییل جدید هم در حال معرفی ناخواسته خود به جهان است. وعده صادق نقطه عطفی شد که جهان دیگر نمیتواند به پیش از آن برگردد و تنها میتواند راههای کنار آمدن با این ایران جدید بررسی کند.
۲۷ فروردین ۴۰۳
روزنامه جوان
@asoupar
🔻خویشتنداری و صبر استراژیک جمهوری اسلامی ایران در برابر تروریسم صهیونیستی باعث شده بود تا اسراییلیها و شاید حتی حامیان غربیشان، در محاسبه قدرت ایران دچار اشتباه شوند و توانایی ارزیابی دقیق ظرفیتهای ایران را از دست بدهند. حمله صهیونیستها به سفارت ایران در دمشق در چنین فضایی طراحی و اجرا شد و لذا صهیونیستها تصور دقیقی از واکنش احتمالی ایران نداشتند.
🔻ایران همیشه بسیار صبور بوده است، تا حدی که شاید این گمانه را برای دوست و دشمن جا انداخته است که نمیخواهد دست به اقدام خاصی بزند؛ تا حدی که دوست را شاکی و دشمن را جسور کرده است. با این حال، صبر ایران بی توجیه و دلیل نبوده است و در اولویت قرار داشتن امنیت مردم و کشور، سیاستگذاری کلان نظامی-امنیتی ایران را به گونهای پیش برده که حتی یک گلوله هم به داخل مرزهای جغرافیایی ایران شلیک نشود. حمله به کنسولگری ایران در مزارشریف یکی از نزدیکترین تجربههای ورود ایران به جنگ بود که شاید صهیونیستها –با تغافل نسبت به ماجرای عینالاسد یا سرنگونی پهپاد آمریکایی- در خاطر خود نگه داشته بودند و تصور میکردند در همیشه بر همان پاشنه میچرخد.
🔻صهیونیستها اما خطا کردند. البته در این جریان، یک تلهای هم در میان بود. خیلیها معتقد بودند ترورهای مقامات نظامی ایران تلهای از سوی اسراییل است تا ایران را به یک جنگ بی سرانجام بکشاند؛ اما رفته رفته تاکید بر این تله، خود یک تلهای شد که گویی ایران را به سوی انفعال میکشاند و سطح قدرت کشور را پایینتر از واقعیت نشان میداد.
🔻کروزها و بالستیکهایی که بامداد یکشنبه ۲۶ فروردین از ایران به سوی سرزمینهای اشغالی رفتند، گویی ابزار شکافتن پیله صبری بود که ایران دور خود پیچیده بود تا در حفاظ این پیله و پنهان از چشم نامحرمان و دشمنان، خود را بسازد و البته که ساخت. با این حال، سیاست خویشتنداری ایران باعث شد تا خبر تولد این ایران جدید به شکلی عملی و عینی اعلام نشود و صرفاً در برخی موضعگیریهای تهدیدآمیز مقامات جمهوری اسلامی بروز یابد که چون مابه ازای بیرونی این موضعگیریها برای همگان قابل سمع و نظر نبود، باورپذیریشان را با مشکل مواجه میکرد.
🔻همین رفتار، رژیم صهیونیستی را به خطا انداخت و تصور کرد صبر ایران همیشگی است.
از آن سو، اسراییل هم خود را در نقاب دروغ و ژست قدرت پنهان کرده بود و هیمنهای کذایی برای خود ساخته بود که موشکها و پهپادهای ایران هر قدر هم رهگیری شده باشد –که نشده است- حداقل این نقاب دروغین اقتدار صهیونیستی را شکسته و نشان داده که پادشاه لخت است.
🔻صهیونیستها پله پله جلو آمدند، ایران اما ایستاده بود و زمانی قدم پیش گذاشت که دیگر همگان به او برای دفاع از خود حق میدادند. چه آنکه دیگر به ساختمان دیپلماتیک و سفارت ایران حمله شده بود. واقعیت آن است که برای ایرانیان، این صلحدوستترین مردمان که سابقه تجاوز به هیچ کشوری را ندارند، راهی جز دفاع نظامی از خود باقی نگذاشتند و ایران برای صلح، برای زیستن معمولی در جهان و برای مقابله با تروریسم دولتی صهیونیستها، پس از صبری زیاد، دیگر راهی جز دفاع مسلحانه نداشت.
🔻از دل این دفاع مسلحانه از خویشتن، ایران جدیدی که متولد شده بود و در پیله صبر مانده بود، خود را به جهان –به دوست و دشمن- شناساند. ایرانی که برای اولین بار مستقیماً به خاک اشغال شده از سوی صهیونیستها حمله میکند؛ ایرانی که معادلات منطقه را بی کمک هیچ دولت دیگری و مستقلاً، میچیند و پیش میبرد؛ ایرانی که علنی و صریح، سگ نگهبان آمریکا در منطقه را چنانچه وعده داده بود، تنبیه میکند؛ ایرانی که خود را و قدرتش را به جامعه بینالملل و به منطقهای که گویی میخواهد تحت سیطره غرب باشد، تحمیل میکند.
🔻ما برای اینکه این «ایران جدید» خبر تولدش را به گوش دنیا برساند، خون دلها خوردیم و حالا امروز که از لاک صبر خویش خارج شده و خود را به جهان شناسانده است، میدانیم که دیگر راهی برگشتی نیست. مهر ماه ۴۰۲ و پس از حملات گسترده صهیونیستها به غزه در پی عملیات طوفان الاقصی، گفتیم و نوشتیم که هر اتفاقی زین پس بیفتد، زمان دیگر به قبل از طوفان الاقصی برنمیگردد. حالا هم روشن است که هر اتفاقی بیفتد، زمان به قبل از عملیات وعده صادق ایران علیه اسراییل برنمیگردد. ایران جدید خود را به جهان معرفی کرده است و زین پس دیگر از آن خویشتنداری استراتژیک خبری نیست. اسراییل جدید هم در حال معرفی ناخواسته خود به جهان است. وعده صادق نقطه عطفی شد که جهان دیگر نمیتواند به پیش از آن برگردد و تنها میتواند راههای کنار آمدن با این ایران جدید بررسی کند.
۲۷ فروردین ۴۰۳
روزنامه جوان
@asoupar
📝تبعات خطرناک القای دوقطبی «آقا و دفتر آقا» / بخش اول
🔻سه روز از توییت یک عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبری در مورد تذکر به فراجا میگذرد و هنوز بحثها پیرامون گشت ارشاد و دلیل تذکر رهبری و چرایی انتشار این توییت و موج حملاتی –شاید سازمان یافته- علیه دفتر حفظ و نشر آثار رهبری کم و بیش داغ است.
🔻در ورای این بحث و مجادله ناصواب، موضوعی مهمتر رخ نموده که اهمیت آن این قدرت را دارد که کل موضوع توییت و تذکر در برخی نحوههای اجرایی گشت ارشاد را صرفاً به عنوان یک «مصداق» از مفهوم خود قرار دهد. اما این موضوع مهم چیست؟ تلاشی منفور برای القای دوقطبی رهبری و دفتر رهبری.
🔻دفتر رهبری و یا دفتر حفظ و نشر آثار ایشان طبعاً همچون خود رهبری نیستند، اما این هم که تصور شود رهبر و دفتر دو قطب مخالف یکدیگر هستند، دور از تعقل و سیاستورزی و همراه با تبعات خطرناکی است.
🔻آنچه پس از توییت عضو دفتر نشر، در فضای مجازی از سوی جریانی تندرو غلبه یافت، القای خودسری این فرد و علنی کردن تذکر به فراجا برخلاف نظر رهبری بود. بسیاری مردم عادی هم چون تذکر رهبر به فراجا را قابل هضم در چارچوب فکری خودساختهشان ندیدند، این تحلیل کذایی را به عنوان خبر صادق پذیرفتند که آن توییت خودسرانه زده شده است. اما هیچ کس از میان این جمع نخواست به این موضوع فکر کند که مگر میشود خودسری در دفتر رهبری تا این حد برسد که علنی، رسمی و به اسم دفتر نشر، نسبتی –به زعم این افراد- خلاف واقع به رهبر انقلاب وارد شود و رهبر قدرت ساماندهی موضوع و برخورد با آن را نداشته باشند؟! و حتی پس از جنجال بسیار، آن فرد باز توییت دیگری بزند و بر توییت قبلی تاکید کند و باز رهبری و اطرافیان معتمد ایشان ساکت بمانند و او را توبیخ و مواخذه نکنند و به مردم نگویند که فریب او را نخورید؟!
🔻کسانی که بر طبل دوقطبی «آقا و دفتر آقا» میکوبند، اعتبارزدایی از مواضع غیررسمی رهبری را همپای اعتبارزدایی از دفتر رهبری پیش میبرند. فی الحال در مورد آگاهانه یا ناخودآگاه بودن چنین اقدامی نمیخواهیم اظهارنظر کنیم، اما پیشنیهای که از این اقدامات در خاطره سیاسی ما مانده، نشان میدهد که دفتر رهبری بهانه است. اینکه چرا میخواهند اعتبار این مواضع رهبری را دچار خدشه کنند، میتواند دلایلی داشته باشد که در این نوشتار صرفاً دلیلی برآمده از نگاه خوشبینانه ذکر میشود و باقیاش بماند برای بعد!
🔻با نگاه خوشبینانه، ما با جماعتی مواجه هستیم که مطابق با نگاه خود و برای خود یک آیتالله خامنهای ساختهاند که البته با آیتالله خامنهای موجود، به لحاظ فکری متفاوت است. این جمع وقتی در برابر موضعی از رهبر قرار میگیرند که با نظرات خودشان مخالف است، بجای تطبیق خود بر ولایت، تلاش میکنند ولایت را بر اصول پذیرفته شده خود منطبق کنند و حداقل در دلشان برای عبور از نظر رهبری، توجیهی وجدانپسند دست و پا کنند.
🔻یک دورهای قصه ارشادی و مولوی بودن دستورات ولیفقیه را...
ادامه در فرستهی بعدی
@asoupar
🔻سه روز از توییت یک عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبری در مورد تذکر به فراجا میگذرد و هنوز بحثها پیرامون گشت ارشاد و دلیل تذکر رهبری و چرایی انتشار این توییت و موج حملاتی –شاید سازمان یافته- علیه دفتر حفظ و نشر آثار رهبری کم و بیش داغ است.
🔻در ورای این بحث و مجادله ناصواب، موضوعی مهمتر رخ نموده که اهمیت آن این قدرت را دارد که کل موضوع توییت و تذکر در برخی نحوههای اجرایی گشت ارشاد را صرفاً به عنوان یک «مصداق» از مفهوم خود قرار دهد. اما این موضوع مهم چیست؟ تلاشی منفور برای القای دوقطبی رهبری و دفتر رهبری.
🔻دفتر رهبری و یا دفتر حفظ و نشر آثار ایشان طبعاً همچون خود رهبری نیستند، اما این هم که تصور شود رهبر و دفتر دو قطب مخالف یکدیگر هستند، دور از تعقل و سیاستورزی و همراه با تبعات خطرناکی است.
🔻آنچه پس از توییت عضو دفتر نشر، در فضای مجازی از سوی جریانی تندرو غلبه یافت، القای خودسری این فرد و علنی کردن تذکر به فراجا برخلاف نظر رهبری بود. بسیاری مردم عادی هم چون تذکر رهبر به فراجا را قابل هضم در چارچوب فکری خودساختهشان ندیدند، این تحلیل کذایی را به عنوان خبر صادق پذیرفتند که آن توییت خودسرانه زده شده است. اما هیچ کس از میان این جمع نخواست به این موضوع فکر کند که مگر میشود خودسری در دفتر رهبری تا این حد برسد که علنی، رسمی و به اسم دفتر نشر، نسبتی –به زعم این افراد- خلاف واقع به رهبر انقلاب وارد شود و رهبر قدرت ساماندهی موضوع و برخورد با آن را نداشته باشند؟! و حتی پس از جنجال بسیار، آن فرد باز توییت دیگری بزند و بر توییت قبلی تاکید کند و باز رهبری و اطرافیان معتمد ایشان ساکت بمانند و او را توبیخ و مواخذه نکنند و به مردم نگویند که فریب او را نخورید؟!
🔻کسانی که بر طبل دوقطبی «آقا و دفتر آقا» میکوبند، اعتبارزدایی از مواضع غیررسمی رهبری را همپای اعتبارزدایی از دفتر رهبری پیش میبرند. فی الحال در مورد آگاهانه یا ناخودآگاه بودن چنین اقدامی نمیخواهیم اظهارنظر کنیم، اما پیشنیهای که از این اقدامات در خاطره سیاسی ما مانده، نشان میدهد که دفتر رهبری بهانه است. اینکه چرا میخواهند اعتبار این مواضع رهبری را دچار خدشه کنند، میتواند دلایلی داشته باشد که در این نوشتار صرفاً دلیلی برآمده از نگاه خوشبینانه ذکر میشود و باقیاش بماند برای بعد!
🔻با نگاه خوشبینانه، ما با جماعتی مواجه هستیم که مطابق با نگاه خود و برای خود یک آیتالله خامنهای ساختهاند که البته با آیتالله خامنهای موجود، به لحاظ فکری متفاوت است. این جمع وقتی در برابر موضعی از رهبر قرار میگیرند که با نظرات خودشان مخالف است، بجای تطبیق خود بر ولایت، تلاش میکنند ولایت را بر اصول پذیرفته شده خود منطبق کنند و حداقل در دلشان برای عبور از نظر رهبری، توجیهی وجدانپسند دست و پا کنند.
🔻یک دورهای قصه ارشادی و مولوی بودن دستورات ولیفقیه را...
ادامه در فرستهی بعدی
@asoupar
📝تبعات خطرناک القای دوقطبی «آقا و دفتر آقا» / بخش دوم
🔻یک دورهای قصه ارشادی و مولوی بودن دستورات ولیفقیه را علم کردند و سعی کردند آن را تئوریزه هم بکنند، اما بازارش گرم نشد. تفسیر به رای هم که همیشه شیوهای مرسوم بوده است. اما در مواردی هم که مواضع رهبری با واسطه نقل میشدند، مسیر خدشه بر اعتبار راوی را طی کردند تا جایی که رهبری خود مواضع را علنی و به قولی «پشت بلندگو» بیان کنند.
🔻در ماجرای نهی رئیسجمهور اسبق از کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری یک نفر از اعضای دفتر و نیز یکی از نزدیکان رهبر را به اقدام خودسرانه بی اطلاع رهبری متهم کردند. در ماجرای برجام یک عضو دیگر دفتر رهبری را و حالا در موضوع تذکر به برخی رفتارهای فراجا، یک عضو دفتر نشر را؛ در موضوع واکسن، گفتند رهبر مخالف واکسن بوده و مجبورشان کردهاند مقابل دوربینها آب مقطر بزنند، در موضوع تعطیلی حرمهای اهلبیت برای کرونا، مقابل نمایندگان رهبری ایستادند و ... چه آنکه در همه موارد ذکر شده، پذیرش این موضوع که رهبری نظری خلاف نظر آنان دارد، برایشان دشوار بود.
🔻هر کسی را هم که با آنها موافق نبود، تکفیر کردند، چنانچه اکنون هر منتقدی به بخشی از عملکرد گشت ارشاد را دنباله روهای اسراییل و یهودی و اشاعه دهنده فحشا و منکر میدانند!
🔻تبعات خطرناک این تندرویهای تکفیری، به همین جا ختم نمیشود. امام خمینی هنوز در قید حیات بودند که برخی –از نهضت آزادی تا بیت آیتالله منتظری- به احمد آقا، فرزند ایشان تهمت جعل دستخط امام را زدند، چه آنکه آن نظرات را برنمیتافتند. آن تهمتها در ظاهر به مرحوم احمد خمینی بود، در باطن اما به خود امام میخورد که آن همه از اقتدار خویش دور مانده که نزدیکان ایشان توانایی جعل دستخطشان را یافتهاند و حضرتشان حتی پس از اطلاع عموم هم توانایی برخورد با جاعل و جاعلان را ندارند! هیهات!
🔻اکنون هم اینگونه است. رهبری که این جماعت میخواهند برای مردم تصویر کنند، فردی است که -بلانسبت- توانایی کنترل و اداره اعضای دفتر آثار خود را هم ندارد و قدرتش به حد اعمال اقتدار بر اعضای دفترش هم نمیرسد! هیهات! آیتالله خامنهای رهبر قدرتمندی است که به یک اشارهاش، خاکی که رژیم صهیونیستی اشغال کرده، هدف قرار میگیرد و معادلات سیاسی و نظامی جهان را تغییر میدهد، حال بگوییم اعضای دفترش میتوانند به ایشان دروغ ببندند و بساطشان هم جمع نشود؟! از سویی، چه استبعادی است که این اعتبازداییها بعدتر به همان تهمتهای جعل دستخط نرسد و حکایت تلخ علیه امام را علیه رهبری هم نشنویم؟
🔻تبعات خطرناک دوقطبی سازی از آقا و دفتر آقا را میبینید؟ نه آنکه بگوییم دفتر، خود آقاست؛ طبعاً چنین نیست، اما اینکه آنان در بیان مواضع رهبری، نقش مستقل یا خودسرانه دارند و میتوانند نظری مخالف نظر رهبری را به عنوان نظر رهبری به جامعه قالب کنند و رهبری هم توانایی برخورد و کنترل اوضاع را ندارند، قابل پذیرش نیست.
۳ اردیبهشت ۴۰۳
@asoupar
🔻یک دورهای قصه ارشادی و مولوی بودن دستورات ولیفقیه را علم کردند و سعی کردند آن را تئوریزه هم بکنند، اما بازارش گرم نشد. تفسیر به رای هم که همیشه شیوهای مرسوم بوده است. اما در مواردی هم که مواضع رهبری با واسطه نقل میشدند، مسیر خدشه بر اعتبار راوی را طی کردند تا جایی که رهبری خود مواضع را علنی و به قولی «پشت بلندگو» بیان کنند.
🔻در ماجرای نهی رئیسجمهور اسبق از کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری یک نفر از اعضای دفتر و نیز یکی از نزدیکان رهبر را به اقدام خودسرانه بی اطلاع رهبری متهم کردند. در ماجرای برجام یک عضو دیگر دفتر رهبری را و حالا در موضوع تذکر به برخی رفتارهای فراجا، یک عضو دفتر نشر را؛ در موضوع واکسن، گفتند رهبر مخالف واکسن بوده و مجبورشان کردهاند مقابل دوربینها آب مقطر بزنند، در موضوع تعطیلی حرمهای اهلبیت برای کرونا، مقابل نمایندگان رهبری ایستادند و ... چه آنکه در همه موارد ذکر شده، پذیرش این موضوع که رهبری نظری خلاف نظر آنان دارد، برایشان دشوار بود.
🔻هر کسی را هم که با آنها موافق نبود، تکفیر کردند، چنانچه اکنون هر منتقدی به بخشی از عملکرد گشت ارشاد را دنباله روهای اسراییل و یهودی و اشاعه دهنده فحشا و منکر میدانند!
🔻تبعات خطرناک این تندرویهای تکفیری، به همین جا ختم نمیشود. امام خمینی هنوز در قید حیات بودند که برخی –از نهضت آزادی تا بیت آیتالله منتظری- به احمد آقا، فرزند ایشان تهمت جعل دستخط امام را زدند، چه آنکه آن نظرات را برنمیتافتند. آن تهمتها در ظاهر به مرحوم احمد خمینی بود، در باطن اما به خود امام میخورد که آن همه از اقتدار خویش دور مانده که نزدیکان ایشان توانایی جعل دستخطشان را یافتهاند و حضرتشان حتی پس از اطلاع عموم هم توانایی برخورد با جاعل و جاعلان را ندارند! هیهات!
🔻اکنون هم اینگونه است. رهبری که این جماعت میخواهند برای مردم تصویر کنند، فردی است که -بلانسبت- توانایی کنترل و اداره اعضای دفتر آثار خود را هم ندارد و قدرتش به حد اعمال اقتدار بر اعضای دفترش هم نمیرسد! هیهات! آیتالله خامنهای رهبر قدرتمندی است که به یک اشارهاش، خاکی که رژیم صهیونیستی اشغال کرده، هدف قرار میگیرد و معادلات سیاسی و نظامی جهان را تغییر میدهد، حال بگوییم اعضای دفترش میتوانند به ایشان دروغ ببندند و بساطشان هم جمع نشود؟! از سویی، چه استبعادی است که این اعتبازداییها بعدتر به همان تهمتهای جعل دستخط نرسد و حکایت تلخ علیه امام را علیه رهبری هم نشنویم؟
🔻تبعات خطرناک دوقطبی سازی از آقا و دفتر آقا را میبینید؟ نه آنکه بگوییم دفتر، خود آقاست؛ طبعاً چنین نیست، اما اینکه آنان در بیان مواضع رهبری، نقش مستقل یا خودسرانه دارند و میتوانند نظری مخالف نظر رهبری را به عنوان نظر رهبری به جامعه قالب کنند و رهبری هم توانایی برخورد و کنترل اوضاع را ندارند، قابل پذیرش نیست.
۳ اردیبهشت ۴۰۳
@asoupar
🔻کانال من در ایتا
لینک زیر، آدرس کانال ایتای من است:
https://eitaa.com/kobra_asoupar
🔻نو تأسیس است و تازه وارد، ممنون میشوم و منت میگذارید اگر تحویلش بگیرید و به دوست و آشنایانی که در ایتا دارید هم توصیه بفرمایید تحویلش بگیرند که غریب نماند.
برقرار باشید بر مدار حق و شادی و سلامتی
@asoupar
لینک زیر، آدرس کانال ایتای من است:
https://eitaa.com/kobra_asoupar
🔻نو تأسیس است و تازه وارد، ممنون میشوم و منت میگذارید اگر تحویلش بگیرید و به دوست و آشنایانی که در ایتا دارید هم توصیه بفرمایید تحویلش بگیرند که غریب نماند.
برقرار باشید بر مدار حق و شادی و سلامتی
@asoupar
Eitaa
ایتا - کبری آسوپار
پیام رسان ایرانی ایتا Eitaa
Forwarded from روزنامه جوان
#ویژه_جوان
🌐 ماجرای هدیهای خاص که رهبری با دعا برگرداند!
روز ۲۳ اردیبهشت ماه جاری، همزمان با چهلمین روز ترور شهید محمدرضا زاهدی، خانواده شهید به دیدار مقام معظم رهبری رفتند.
محمدمهدی زاهدی، فرزند شهید که در این دیدار حضور داشت، در بخشی از روایت خود از این دیدار، از انگشتری خاص گفت که پسرش (نوهی شهید) برای رهبری برد، اما رهبری آن را برگرداندند.
پسر شهید تعریف میکند: «در این دیدار پسرم یک انگشتری را که هدیه سید حسن نصرالله به پدر بود، با خود آوردند که به حضرت آقا هدیه بدهند. ما گفتیم رسم بر این است که همه از رهبری انگشتر هدیه میگیرند و حالا شما این هدیه را برای ایشان آوردید! اما پسرم که این انگشتر را به پیکر پدر تبرک کرده بود، با خود آورد و ماجرای انگشتر را برای حضرت آقا تعریف کرد.
رهبری انگشتر را گرفتند و دعایی بر آن خواندند و گفتند من این را از شما قبول میکنم، اما این را مجدداً به شما برمیگردانم، چون هم هدیه سید حسن نصرالله است و هم اینکه انگشتر شهید است که در خانواده شهید زاهدی بماند.»
👈 روایت بیشتر از دیدار را بخوانید:
🔗 Javann.ir/1228780
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
🌐 ماجرای هدیهای خاص که رهبری با دعا برگرداند!
روز ۲۳ اردیبهشت ماه جاری، همزمان با چهلمین روز ترور شهید محمدرضا زاهدی، خانواده شهید به دیدار مقام معظم رهبری رفتند.
محمدمهدی زاهدی، فرزند شهید که در این دیدار حضور داشت، در بخشی از روایت خود از این دیدار، از انگشتری خاص گفت که پسرش (نوهی شهید) برای رهبری برد، اما رهبری آن را برگرداندند.
پسر شهید تعریف میکند: «در این دیدار پسرم یک انگشتری را که هدیه سید حسن نصرالله به پدر بود، با خود آوردند که به حضرت آقا هدیه بدهند. ما گفتیم رسم بر این است که همه از رهبری انگشتر هدیه میگیرند و حالا شما این هدیه را برای ایشان آوردید! اما پسرم که این انگشتر را به پیکر پدر تبرک کرده بود، با خود آورد و ماجرای انگشتر را برای حضرت آقا تعریف کرد.
رهبری انگشتر را گرفتند و دعایی بر آن خواندند و گفتند من این را از شما قبول میکنم، اما این را مجدداً به شما برمیگردانم، چون هم هدیه سید حسن نصرالله است و هم اینکه انگشتر شهید است که در خانواده شهید زاهدی بماند.»
👈 روایت بیشتر از دیدار را بخوانید:
🔗 Javann.ir/1228780
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🌏 @NewsJavan
جوانآنلاين
ظهور عظمت ایران به برکت شهادت شهید زاهدی
رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار فرمودهاند که «شهادت شهید زاهدی موجب پیامدهای با ارزش و با اهمیتی شد. عظمت جمهوری اسلامی ایران ظاهر شد و همه اینها به برکت شهادت ایشان بود. او به دست اشقیالخلایق به شهادت رسید.
🔻خیلی ساده میشد همه مقامات در موضوع جزییات سانحه بالگرد رییسجمهور و عملیات جستجو ممنوعالمصاحبه شوند و فقط یک فرد -مثلاً وزیر کشور- مرجع اطلاعرسانی معرفی شود و رسانهها هم از مصاحبه با دیگران منع شوند. ولی مثل همیشه آشفتگی خبری بیداد میکند و اطلاعرسانیها وضع روانی را بدتر.
https://x.com/asoupar/status/1792283457273336309
https://x.com/asoupar/status/1792283457273336309
🏴بله خب، حق با شما بود. او رییسجمهور تک دورهای شد. حتی یک دوره را هم تمام نکرد!
#شهیدجمهور
۳۱ اردیبهشت ۴۰۳
روز میلاد امام رضا علیهالسلام
@asoupar
#شهیدجمهور
۳۱ اردیبهشت ۴۰۳
روز میلاد امام رضا علیهالسلام
@asoupar
🔻توییت بالا را هفت سال پیش زدم، وقتی برای اولین بار ابراهیم رییسی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد. توییت آن روز به مزاح بود، بازنشر امروز به اندوه و در عجب از کار دنیا و عقبی!
حالا انگار این کوچه از سالها قبل به نام تو هم بوده مرد!
#شهیدجمهور
@asoupar
حالا انگار این کوچه از سالها قبل به نام تو هم بوده مرد!
#شهیدجمهور
@asoupar
📝رئیسی، نماد ریاست جمهوری اسلامی ایران
🔻سید ابراهیم رییسی، نماد احیای مشی فراموش شدهی یک رییسجمهور اسلامی شد و باقی ماند. «رییس جمهور» عنوان خلاصه شدهی جایگاهی است که او و مقاماتی مثل او در ایران دارند، عنوان کامل آن «رییس جمهوری اسلامی ایران» است. همین اسلامی و ایرانی بودن گزارههایی را باید به منش رییسجمهور ما نسبت به روسای جمهور سایر کشورها اضافه کند.
🔻آیتالله رئیسی از همان ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری نشان داد که میتواند نماد خوبی برای این عنوان کامل باشد.
🔻مناظرهها را میدیدیم، طعن و دروغ و تخریبهای رقبا و سکوت رییسی را میشنیدیم و عصبانی میشدیم، اول از اهل تخریب، دوم از خود رئیسی؛ این دومی از این باب که چرا جواب نمیدهد؟
🔻طول کشید که مطلع شویم و البته باور کنیم که سکوتش از نابلدی نیست، بلکه نمیخواهد جواب بدهد. بار اول انتخابات را باخت. همهمان ناراحت شدیم، عصبی شدیم، اما برای رییسی انگار مهم نبود. چنانچه طعن بدخواهان و تمسخر اهل استهزا برایش مهم نبود. گویی تکلیفی بر دوشش بود، انجام داد و به نتیجه دلخواه نرسید و بعد، به رأی مردم احترام گذاشت و هیچ نگفت و به سرکارش بازگشت و همین.
🔻اخلاق انتخاباتی او نمایش بخشی از شایستگیاش برای تکیه زدن بر مسند ریاست جمهوری اسلامی ایران بود.
بعدها که دوباره نامزد شد و این بار رأی آورد، مشی اخلاقیاش بروزهای دیگری هم نشان داد.
🔻اول آنکه، در پیامهای تسلیت برای شهادت او هم زیاد بیان شد که رسیدن به مناصب بالای دنیایی، رییسی را تغییر نداد. رییسی رییس جمهور با رییسی طلبهی ساده دوران جوانیاش و حتی نوجوانیاش که در مغازه جانمازفروشی شاگردی میکرد، فرقی نداشت. متواضع، آرام، بی تکبر و بی تکلف بود.
🔻دوم آنکه، او از مردم گفت و از مردم رأی اعتماد گرفت و برای مردم کار کرد. «جمهور» در منش و سلوک او نمود داشت و وقتی رأی آورد، فراموش نکرد که چه کسانی او را بر کرسی ریاستجمهوری نشاندهاند.
🔻نشست و برخاست او با مردم بسیار بود و حضور میدانی در دل شهرها و روستاها و گپ و گفت با مردم عادی را نه کاری اضافه و سطح پایین، بلکه وظیفه رییسجمهمور میدانست. اعتنایی هم به طعن بدخواهان نداشت و رییسجمهور را مرکزنشین و پشت میز نمیپسندید.
🔻سوم آنکه، حاشیهسازی نمیکرد. با کلامش آشوب روانی برای جامعه نمیساخت و دنبال دعواهای سیاسی نبود. فقط نه از این رو که کار زیاد فرصت پرداختن به این قبیل امور را باقی نمیگذاشت، بلکه اهل حاشیه و غوغازیستی و مجادله سیاسی نبود. همین امر دوران ریاست جمهوری حدوداً سه سالهی او را به دورانی آرام به لحاظ فضای رسانهای و فضای روانی جامعه تبدیل کرده بود.
🔻چهارم آنکه، ولایت و ولایتمداری برای رییسی یک کلیدواژه شعاری و رسمی نبود، در واقع امر خود را مطیع ولیفقیه میدانست. شعارش را نمیداد، اما عمل میکرد و رودروی رهبر نایستاد.
🔻پنجم آنکه، اهل کار بود، اهل پیشبرد امور؛ گویی خسته نمیشد! کار نمایشی نمیکرد و دنبال کار واقعی بود.
🔻ششم آنکه دنبال فخرفروشی از اقداماتش نبود و ابایی نداشت بگوید طرحی که افتتاح میکند، در دوران قبل از ریاستجمهوری او کلید زده شده است. وقتی هر چه میکرد را وظیفه میدانست، چه جای فخرفروشی یا منتگذاری؟!
🔻یقیناً با تأمل بیشتر و در فرصتی آرامتر میتوان ویژگیهای اخلاقی بیشتری را در رییسی برشمرد که نشان میدهد او شایسته مقامی بود که داشت، اما فیالحال در این روزها بهت و اندوه همینقدر بماند. حیات دنیوی رئیسی به پایان رسید، اما چراغی را روشن کرد که یادمان نرود یک مسئول در دولت اسلامی چگونه باید باشد.
۲ خرداد ۴۰۳
@asoupar
🔻سید ابراهیم رییسی، نماد احیای مشی فراموش شدهی یک رییسجمهور اسلامی شد و باقی ماند. «رییس جمهور» عنوان خلاصه شدهی جایگاهی است که او و مقاماتی مثل او در ایران دارند، عنوان کامل آن «رییس جمهوری اسلامی ایران» است. همین اسلامی و ایرانی بودن گزارههایی را باید به منش رییسجمهور ما نسبت به روسای جمهور سایر کشورها اضافه کند.
🔻آیتالله رئیسی از همان ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری نشان داد که میتواند نماد خوبی برای این عنوان کامل باشد.
🔻مناظرهها را میدیدیم، طعن و دروغ و تخریبهای رقبا و سکوت رییسی را میشنیدیم و عصبانی میشدیم، اول از اهل تخریب، دوم از خود رئیسی؛ این دومی از این باب که چرا جواب نمیدهد؟
🔻طول کشید که مطلع شویم و البته باور کنیم که سکوتش از نابلدی نیست، بلکه نمیخواهد جواب بدهد. بار اول انتخابات را باخت. همهمان ناراحت شدیم، عصبی شدیم، اما برای رییسی انگار مهم نبود. چنانچه طعن بدخواهان و تمسخر اهل استهزا برایش مهم نبود. گویی تکلیفی بر دوشش بود، انجام داد و به نتیجه دلخواه نرسید و بعد، به رأی مردم احترام گذاشت و هیچ نگفت و به سرکارش بازگشت و همین.
🔻اخلاق انتخاباتی او نمایش بخشی از شایستگیاش برای تکیه زدن بر مسند ریاست جمهوری اسلامی ایران بود.
بعدها که دوباره نامزد شد و این بار رأی آورد، مشی اخلاقیاش بروزهای دیگری هم نشان داد.
🔻اول آنکه، در پیامهای تسلیت برای شهادت او هم زیاد بیان شد که رسیدن به مناصب بالای دنیایی، رییسی را تغییر نداد. رییسی رییس جمهور با رییسی طلبهی ساده دوران جوانیاش و حتی نوجوانیاش که در مغازه جانمازفروشی شاگردی میکرد، فرقی نداشت. متواضع، آرام، بی تکبر و بی تکلف بود.
🔻دوم آنکه، او از مردم گفت و از مردم رأی اعتماد گرفت و برای مردم کار کرد. «جمهور» در منش و سلوک او نمود داشت و وقتی رأی آورد، فراموش نکرد که چه کسانی او را بر کرسی ریاستجمهوری نشاندهاند.
🔻نشست و برخاست او با مردم بسیار بود و حضور میدانی در دل شهرها و روستاها و گپ و گفت با مردم عادی را نه کاری اضافه و سطح پایین، بلکه وظیفه رییسجمهمور میدانست. اعتنایی هم به طعن بدخواهان نداشت و رییسجمهور را مرکزنشین و پشت میز نمیپسندید.
🔻سوم آنکه، حاشیهسازی نمیکرد. با کلامش آشوب روانی برای جامعه نمیساخت و دنبال دعواهای سیاسی نبود. فقط نه از این رو که کار زیاد فرصت پرداختن به این قبیل امور را باقی نمیگذاشت، بلکه اهل حاشیه و غوغازیستی و مجادله سیاسی نبود. همین امر دوران ریاست جمهوری حدوداً سه سالهی او را به دورانی آرام به لحاظ فضای رسانهای و فضای روانی جامعه تبدیل کرده بود.
🔻چهارم آنکه، ولایت و ولایتمداری برای رییسی یک کلیدواژه شعاری و رسمی نبود، در واقع امر خود را مطیع ولیفقیه میدانست. شعارش را نمیداد، اما عمل میکرد و رودروی رهبر نایستاد.
🔻پنجم آنکه، اهل کار بود، اهل پیشبرد امور؛ گویی خسته نمیشد! کار نمایشی نمیکرد و دنبال کار واقعی بود.
🔻ششم آنکه دنبال فخرفروشی از اقداماتش نبود و ابایی نداشت بگوید طرحی که افتتاح میکند، در دوران قبل از ریاستجمهوری او کلید زده شده است. وقتی هر چه میکرد را وظیفه میدانست، چه جای فخرفروشی یا منتگذاری؟!
🔻یقیناً با تأمل بیشتر و در فرصتی آرامتر میتوان ویژگیهای اخلاقی بیشتری را در رییسی برشمرد که نشان میدهد او شایسته مقامی بود که داشت، اما فیالحال در این روزها بهت و اندوه همینقدر بماند. حیات دنیوی رئیسی به پایان رسید، اما چراغی را روشن کرد که یادمان نرود یک مسئول در دولت اسلامی چگونه باید باشد.
۲ خرداد ۴۰۳
@asoupar
🏴نماز بر پیکر که تمام میشود، انگار پتکی بر وجود آدم میخورد که «تمام شد، او رفت». از تشییع که برمیگردیم، ناامیدی بیشتر میشود، داغ عمیقتر، بغض ماندگارتر؛ تا مغز استخوان آدم میسوزد!
ما با پیکر رئیسی خداحافظی کردیم، اما زندگی و شهادت او اتفاقی است که در ما میماند.
#شهیدجمهور
۳ خرداد ۴۰۳
@asoupar
ما با پیکر رئیسی خداحافظی کردیم، اما زندگی و شهادت او اتفاقی است که در ما میماند.
#شهیدجمهور
۳ خرداد ۴۰۳
@asoupar
📝«شهید رئیسی» را انتخاباتی نکنیم
🔻این روزهای گذشته و این هفتههای پیش رو سرعت وقایع بالاست، آنقدری که هنوز اشک چشممان خشک نشده، هنوز درد پاهایی که تشییع رفتهاند، به تسکین نرسیده، خوردهایم به انتخابات. انتخابات هم که میدان تعیین سرنوشت یک ملت و یک کشور است و نمیشود جدیاش نگرفت. این است با همه سوگ اجتماعی این روزها، ناگزیر به انتخابات هم باید برسیم. انتخاباتی که البته به دلیل همین حادثهای است که اندوه ملی را آورده و با همین غم گره خورده است.
🔻این گرهخوردگی لاجرم تاثیر خودش را بر فضای انتخابات هم خواهد گذاشت و قابل پیشبینی است که نام «شهید رئیسی» از کلیدواژههای پرتکرار انتخابات پیش رو باشد. این تاثیر میتواند دو گونه در انتخابات بروز یابد، مثبت یا منفی؛ و از قضا همین دوگانگی فرصتی میدهد تا شناخت کاندیدا میسر شود.
🔻هنوز فرصت قانونی ثبتنام کاندیداها فرا نرسیده، برخی در فضای مجازی تبلیغات و حرفهای انتخاباتی را آغاز کردهاند که البته اخلاقی نیست. برخی حتی صبر نکردند مراسم مختلف تمام شود، در تشییع هم برگههای حزبی پخش میکردند. اشکالی هم شاید ندارد، ذوق خدمت است دیگر!
🔻علی أی حال، تاثیر مثبت شهادت رئیسجمهور فقید بر انتخابات میتواند تأسی به مشی انتخاباتی او از سوی کاندیدا و ستادهای انتخاباتی باشد. او در اوج تبلیغات و تخریبها و طعن و دروغها زبان به تهمت نگشود و تریبون انتخابات نظامی اسلامی را به بی اخلاقی و گناه نیالود.
🔻این روزها دستورالعمل رئیسجمهور شهید به رسانههای دولت در هنگامه انتخابات خبرگان رهبری که آیتالله رئیسی جزو کاندیدا بودند، منتشر شده است و باب جدیدی از اخلاق انتخاباتی سید ابراهیم رئیسی را نمایان کرده است. اینکه از بکار بردن تصاویر او در صفحه یک و بصورت برجسته پرهیز شود. و یا اخبار مربوط به او با عنوان رییسجمهور، رئیس شورای عالی امنیت ملی و ... منتشر شود و از بکار بردن اسم رئیس جمهور خودداری شود و ...
🔻کاندیدا میتوانند تصمیم بگیرند اینگونه باشند. جدل غیراخلاقی نکنند، از موقعیت خود سوءاستفاده نکنند، روی به تخریب و طعن و تهمت نیاورند و .... این موارد میتواند تاثیر مثبت شهادت رئیسجمهور بر انتخابات زودهنگام باشد.
🔻البته به شرطی که کاندیداهای محترم بیان نکنند که بخاطر تأسی به رئیس جمهور شهید اینگونه عمل میکنند، وگرنه که خودش سوءاستفاده از محبت مردم به رئیس جمهور فقید است.
🔻با همین جمله، میتوان به سراغ تاثیر منفی شهادت رئیس جمهور بر انتخابات رفت و آن هم سوءاستفاده کاندیدا از محبت مردم به رئیسی شهید و سوگ جمعی ایجاده شده پس از شهادت اوست. حالا هر کس میخواهد خودش را بیشتر شبیه رئیسی نشان دهد تا رای این جمعیت میلیونی سوگوار را برای خود کند. لذا ادعای شبیه رئیسی بودن لاجرم در این انتخابات که پیوسته با شهادت رئیسی است، قدرت موج سواری خوبی میتواند داشته باشد! اگر کسی دنبال این موج سواری بود، اولین دلیلی است که نباید رئیس جمهور شود.
🔻این میان کسانی هم که قرابت فکری با رئیسی ندارند، لاجرم تلاش میکنند خط تخریب او را که از انتخاباتهای گذشته و در زمان حیاتش آغاز کردند، این بار به سمت عملکرد سه ساله او ببرند و نشان دهند شیوه بهتر اداره کشور دست آنهاست.
🔻با آنچه گفتیم، میخواهیم نتیجه بگیریم که در انتخابات ریاست جمهوری تیر ماه سال جاری، کاش سید ابراهیم رئیسی و شهادت او محور تبلیغات انتخاباتی نامزدها قرار نگیرد و احترام شهید و احترام احساسات عزادار مردم پاس داشته شود. هر کسی برنامهاش را بگوید و مواضعش را اعلام کند و تمام؛ و تشخیص دوری و نزدیکی به خط فکری و عملی رئیسجمهور شهید و قضاوت خوبی و بدی آن را بر عهده خود مردم بگذارد.
🔻مردم هم اجازه ابزار انتخاباتی شدن نام رئیسی را به هیچ نامزدی، از هیچ جناحی ندهند. راه انقلاب عیان است و ملاک مثل همیشه همین انقلاب باشد و بس؛ و بگذاریم رییسی برای احساسات خالص مردم باقی بماند.
۵ خرداد ۴۰۳
@asoupar
🔻این روزهای گذشته و این هفتههای پیش رو سرعت وقایع بالاست، آنقدری که هنوز اشک چشممان خشک نشده، هنوز درد پاهایی که تشییع رفتهاند، به تسکین نرسیده، خوردهایم به انتخابات. انتخابات هم که میدان تعیین سرنوشت یک ملت و یک کشور است و نمیشود جدیاش نگرفت. این است با همه سوگ اجتماعی این روزها، ناگزیر به انتخابات هم باید برسیم. انتخاباتی که البته به دلیل همین حادثهای است که اندوه ملی را آورده و با همین غم گره خورده است.
🔻این گرهخوردگی لاجرم تاثیر خودش را بر فضای انتخابات هم خواهد گذاشت و قابل پیشبینی است که نام «شهید رئیسی» از کلیدواژههای پرتکرار انتخابات پیش رو باشد. این تاثیر میتواند دو گونه در انتخابات بروز یابد، مثبت یا منفی؛ و از قضا همین دوگانگی فرصتی میدهد تا شناخت کاندیدا میسر شود.
🔻هنوز فرصت قانونی ثبتنام کاندیداها فرا نرسیده، برخی در فضای مجازی تبلیغات و حرفهای انتخاباتی را آغاز کردهاند که البته اخلاقی نیست. برخی حتی صبر نکردند مراسم مختلف تمام شود، در تشییع هم برگههای حزبی پخش میکردند. اشکالی هم شاید ندارد، ذوق خدمت است دیگر!
🔻علی أی حال، تاثیر مثبت شهادت رئیسجمهور فقید بر انتخابات میتواند تأسی به مشی انتخاباتی او از سوی کاندیدا و ستادهای انتخاباتی باشد. او در اوج تبلیغات و تخریبها و طعن و دروغها زبان به تهمت نگشود و تریبون انتخابات نظامی اسلامی را به بی اخلاقی و گناه نیالود.
🔻این روزها دستورالعمل رئیسجمهور شهید به رسانههای دولت در هنگامه انتخابات خبرگان رهبری که آیتالله رئیسی جزو کاندیدا بودند، منتشر شده است و باب جدیدی از اخلاق انتخاباتی سید ابراهیم رئیسی را نمایان کرده است. اینکه از بکار بردن تصاویر او در صفحه یک و بصورت برجسته پرهیز شود. و یا اخبار مربوط به او با عنوان رییسجمهور، رئیس شورای عالی امنیت ملی و ... منتشر شود و از بکار بردن اسم رئیس جمهور خودداری شود و ...
🔻کاندیدا میتوانند تصمیم بگیرند اینگونه باشند. جدل غیراخلاقی نکنند، از موقعیت خود سوءاستفاده نکنند، روی به تخریب و طعن و تهمت نیاورند و .... این موارد میتواند تاثیر مثبت شهادت رئیسجمهور بر انتخابات زودهنگام باشد.
🔻البته به شرطی که کاندیداهای محترم بیان نکنند که بخاطر تأسی به رئیس جمهور شهید اینگونه عمل میکنند، وگرنه که خودش سوءاستفاده از محبت مردم به رئیس جمهور فقید است.
🔻با همین جمله، میتوان به سراغ تاثیر منفی شهادت رئیس جمهور بر انتخابات رفت و آن هم سوءاستفاده کاندیدا از محبت مردم به رئیسی شهید و سوگ جمعی ایجاده شده پس از شهادت اوست. حالا هر کس میخواهد خودش را بیشتر شبیه رئیسی نشان دهد تا رای این جمعیت میلیونی سوگوار را برای خود کند. لذا ادعای شبیه رئیسی بودن لاجرم در این انتخابات که پیوسته با شهادت رئیسی است، قدرت موج سواری خوبی میتواند داشته باشد! اگر کسی دنبال این موج سواری بود، اولین دلیلی است که نباید رئیس جمهور شود.
🔻این میان کسانی هم که قرابت فکری با رئیسی ندارند، لاجرم تلاش میکنند خط تخریب او را که از انتخاباتهای گذشته و در زمان حیاتش آغاز کردند، این بار به سمت عملکرد سه ساله او ببرند و نشان دهند شیوه بهتر اداره کشور دست آنهاست.
🔻با آنچه گفتیم، میخواهیم نتیجه بگیریم که در انتخابات ریاست جمهوری تیر ماه سال جاری، کاش سید ابراهیم رئیسی و شهادت او محور تبلیغات انتخاباتی نامزدها قرار نگیرد و احترام شهید و احترام احساسات عزادار مردم پاس داشته شود. هر کسی برنامهاش را بگوید و مواضعش را اعلام کند و تمام؛ و تشخیص دوری و نزدیکی به خط فکری و عملی رئیسجمهور شهید و قضاوت خوبی و بدی آن را بر عهده خود مردم بگذارد.
🔻مردم هم اجازه ابزار انتخاباتی شدن نام رئیسی را به هیچ نامزدی، از هیچ جناحی ندهند. راه انقلاب عیان است و ملاک مثل همیشه همین انقلاب باشد و بس؛ و بگذاریم رییسی برای احساسات خالص مردم باقی بماند.
۵ خرداد ۴۰۳
@asoupar
📝مجلس با «رأی» است، نه با جدل رسانهای!
🔻حدود سه ماه تحلیل نتیجه انتخابات مجلس و تاکید بر اینکه کیفیت نتیجه انتخابات نشانه ایجاد تحول در هیئت رئیسه مجلس و تغییر در ریاست آن است، طی رای گیری دیروز در صحن علنی مجلس بر باد رفت.
🔻افرادی که در طول روند برگزاری انتخابات، بجای تبلیغ جریان و راه و موضع خود، هویتشان را در ضدیت با دیگری و در نفی جریانی دیگر تعریف کرده بودند، در روز انتخاب رئیس مجلس جدید شاید بیشتر پی به این موضوع بردند که ماندگاری کیفی در سیاست، نیاز به گفتمان ایجابی دارد و تعریف خود صرفاً به عنوان مخالف دیگری و معطوف کردن تلاشها صرفاً به عدم رأی آوری دیگری، نهایتاً تا یک جایی جواب میدهد.
🔻در ماههای گذشته و در جریان انتخابات دور اول و دور دوم مجلس شورای اسلامی بخشی زیادی از فعالیت انتخاباتی برخی گروهها به نفی هیئت رئیسه و ریاست مجلس یازدهم معطوف شد و در این مسیر پررنگترین گزینهای که برگزیدند، تخریب بود. همین تخریب فضای انتخابات را خراب کرد و بجای نشاط سیاسی، جدلهای سیاسی از تریبونهای مختلف جایگزین شد.
🔻پس از انتخابات هم خود را چنان پیروز انتخابات تصویر کردند که صراحتاً از تغییر حتمی ریاست مجلس سخن گفتند و تیتر زدند. افرادی که در طول دورههای مختلف بر کرسی ریاست مجلس نشستهاند، معصوم و بری از نقد نیستند. نکات مثبت و منفی درعملکرد هر کدام –از هر جناح و حزبی که باشند- وجود دارد و کسی هم نمیتواند باب نقد و بررسی عملکرد دیگران را ببندد. از محسنات فضای انتخابات، یکی هم همین ایجاد فرصت برای نقد سالم عملکرد مسئولین و فرصت دفاع داشتن آنهاست. اما در انتخاباتی که گذشت، فضا چنان در قرق تخریب و تهمت بود که عملاً باب نقد هم بسته شد.
🔻ژستهای افشاگری، ادابازیهای ضد فساد و دیو ساختن از رقیبی که دیکته نوشته زیاد داشت و در میان آن همه سطرهای عملیاتی حتماً غلطهایی هم پیدا میشد و محدود کردن عملکرد مسئولین به خطاهایی که لاجرم ممکن است، جای برای بررسی منطقی عملکرد منفی و مثبت مجلس سابق بقی نگذاشت. از سویی آیا منحصر کردن نقد به بیان بدیها و سانسور نکات مثبت، سیاهنمایی نیست؟
🔻جواب سوال بالا مشخص است؛ نه تنها سیاهنمایی است، بلکه به ناامیدی مردم از نهادهای حاکمیتی، مجلس و کرسیهای نمایندگی میانجامد. چنانچه سیاهنماییهای این عده از مجلسی که رهبر معظم انقلاب صراحتاً آن را «مجلس انقلابی» نامیده بودند، نتیجهای خالی از یأس مردم از صندوق رای برجای نگذاشت. بدتر آنکه این اقدامات به اسم دفاع از انقلاب و نظام و ولایت انجام شد و ادعای انقلابیگری به جایی رسید که جز خود و لیست انتخاباتی خود کسی را انقلابی ندانستند و باقی را از دم تیغ گذراندند، گرچه گذر زمان و سابقه و لاحقهشان نشان داد آنقدری که دیگران را سیاه به تصویر کشیدند، خودشان هم علیهالسلام نبودند!
🔻افشاگری و فریاد ضدفساد البته جذاب است. بسیاری از تودهها فکر میکنند اویی که برای مبارزه با فساد صدای بلندتری دارد، لابد عملکرد بهتر و سالمتری هم دارد. هم از این رو ممکن است که از پی این غوغاهای سیاست زدهی انتخاباتی رای اکثریت هم بدست آید. اما این هم عمری دارد!
🔻کار چنان پیش رفت که رهبر انقلاب بی هیچ موضعگیری جناحی و حزبی و بی آنکه له یا علیه افراد خاصی موضع بگیرند، نمایندگان مجلس جدید را در همان آغازین هفته پس از انتخابات ۱۱ اسفند ۴۰۲ از «سخنان اختلافانگیز و دعوا راه انداختنها و ستیزهگریهای دشمنپسند» بر حذر داشتند. گرچه این امر رهبر همان شب در گفتگوی ویژه خبری از سوی یک نماینده منتخب نقض شد و به برکناری معاونت سیاسی صداوسیما انجامید، اما در هر حال نشان از نگرانی رهبری داشت که چندبار دیگر هم پس از آن در موضعگیریهای ایشان و از جمله در پیام افتتاحیه مجلس بروز و ظهور یافت.
🔻انتخابات هیات رئیسه اما -بی ارزشگذاری انتخابهای صورت گرفته- فضای آرامی را گذراند و نشان داد مجلس قرار نیست جای جدلهای سیاهنمایانه و تخریبهای غیراخلاقی باشد. در فضای رسانه و تریبونهای آزاد میتوان فریاد کشید، تهمت زد، تخریب کرد، اما در مجلس این «رأی» است که کار را پیش میبرد و اعداد آرای انتخابات هیئت رئیسه مجلس دوازدهم عبرت فراوانی دارد، اگر اهل اندیشیدن باشیم.
۹ خرداد ۴۰۳
@asoupar
🔻حدود سه ماه تحلیل نتیجه انتخابات مجلس و تاکید بر اینکه کیفیت نتیجه انتخابات نشانه ایجاد تحول در هیئت رئیسه مجلس و تغییر در ریاست آن است، طی رای گیری دیروز در صحن علنی مجلس بر باد رفت.
🔻افرادی که در طول روند برگزاری انتخابات، بجای تبلیغ جریان و راه و موضع خود، هویتشان را در ضدیت با دیگری و در نفی جریانی دیگر تعریف کرده بودند، در روز انتخاب رئیس مجلس جدید شاید بیشتر پی به این موضوع بردند که ماندگاری کیفی در سیاست، نیاز به گفتمان ایجابی دارد و تعریف خود صرفاً به عنوان مخالف دیگری و معطوف کردن تلاشها صرفاً به عدم رأی آوری دیگری، نهایتاً تا یک جایی جواب میدهد.
🔻در ماههای گذشته و در جریان انتخابات دور اول و دور دوم مجلس شورای اسلامی بخشی زیادی از فعالیت انتخاباتی برخی گروهها به نفی هیئت رئیسه و ریاست مجلس یازدهم معطوف شد و در این مسیر پررنگترین گزینهای که برگزیدند، تخریب بود. همین تخریب فضای انتخابات را خراب کرد و بجای نشاط سیاسی، جدلهای سیاسی از تریبونهای مختلف جایگزین شد.
🔻پس از انتخابات هم خود را چنان پیروز انتخابات تصویر کردند که صراحتاً از تغییر حتمی ریاست مجلس سخن گفتند و تیتر زدند. افرادی که در طول دورههای مختلف بر کرسی ریاست مجلس نشستهاند، معصوم و بری از نقد نیستند. نکات مثبت و منفی درعملکرد هر کدام –از هر جناح و حزبی که باشند- وجود دارد و کسی هم نمیتواند باب نقد و بررسی عملکرد دیگران را ببندد. از محسنات فضای انتخابات، یکی هم همین ایجاد فرصت برای نقد سالم عملکرد مسئولین و فرصت دفاع داشتن آنهاست. اما در انتخاباتی که گذشت، فضا چنان در قرق تخریب و تهمت بود که عملاً باب نقد هم بسته شد.
🔻ژستهای افشاگری، ادابازیهای ضد فساد و دیو ساختن از رقیبی که دیکته نوشته زیاد داشت و در میان آن همه سطرهای عملیاتی حتماً غلطهایی هم پیدا میشد و محدود کردن عملکرد مسئولین به خطاهایی که لاجرم ممکن است، جای برای بررسی منطقی عملکرد منفی و مثبت مجلس سابق بقی نگذاشت. از سویی آیا منحصر کردن نقد به بیان بدیها و سانسور نکات مثبت، سیاهنمایی نیست؟
🔻جواب سوال بالا مشخص است؛ نه تنها سیاهنمایی است، بلکه به ناامیدی مردم از نهادهای حاکمیتی، مجلس و کرسیهای نمایندگی میانجامد. چنانچه سیاهنماییهای این عده از مجلسی که رهبر معظم انقلاب صراحتاً آن را «مجلس انقلابی» نامیده بودند، نتیجهای خالی از یأس مردم از صندوق رای برجای نگذاشت. بدتر آنکه این اقدامات به اسم دفاع از انقلاب و نظام و ولایت انجام شد و ادعای انقلابیگری به جایی رسید که جز خود و لیست انتخاباتی خود کسی را انقلابی ندانستند و باقی را از دم تیغ گذراندند، گرچه گذر زمان و سابقه و لاحقهشان نشان داد آنقدری که دیگران را سیاه به تصویر کشیدند، خودشان هم علیهالسلام نبودند!
🔻افشاگری و فریاد ضدفساد البته جذاب است. بسیاری از تودهها فکر میکنند اویی که برای مبارزه با فساد صدای بلندتری دارد، لابد عملکرد بهتر و سالمتری هم دارد. هم از این رو ممکن است که از پی این غوغاهای سیاست زدهی انتخاباتی رای اکثریت هم بدست آید. اما این هم عمری دارد!
🔻کار چنان پیش رفت که رهبر انقلاب بی هیچ موضعگیری جناحی و حزبی و بی آنکه له یا علیه افراد خاصی موضع بگیرند، نمایندگان مجلس جدید را در همان آغازین هفته پس از انتخابات ۱۱ اسفند ۴۰۲ از «سخنان اختلافانگیز و دعوا راه انداختنها و ستیزهگریهای دشمنپسند» بر حذر داشتند. گرچه این امر رهبر همان شب در گفتگوی ویژه خبری از سوی یک نماینده منتخب نقض شد و به برکناری معاونت سیاسی صداوسیما انجامید، اما در هر حال نشان از نگرانی رهبری داشت که چندبار دیگر هم پس از آن در موضعگیریهای ایشان و از جمله در پیام افتتاحیه مجلس بروز و ظهور یافت.
🔻انتخابات هیات رئیسه اما -بی ارزشگذاری انتخابهای صورت گرفته- فضای آرامی را گذراند و نشان داد مجلس قرار نیست جای جدلهای سیاهنمایانه و تخریبهای غیراخلاقی باشد. در فضای رسانه و تریبونهای آزاد میتوان فریاد کشید، تهمت زد، تخریب کرد، اما در مجلس این «رأی» است که کار را پیش میبرد و اعداد آرای انتخابات هیئت رئیسه مجلس دوازدهم عبرت فراوانی دارد، اگر اهل اندیشیدن باشیم.
۹ خرداد ۴۰۳
@asoupar
🔻برخی نمایندگان مجلس جدید با شعار شفافیت و فسادستیزی و تخطئه مجلس وقت در همین موضوعات، به مجلس راه پیدا کردند. انتظار این است که اکنون جزییات آرای آنها - مثلاً در انتخابات هیئت رییسه- و نیز لیست اموال، محل زندگی خود و فرزندان، خودروی مورد استفاده و محل درآمدشان را بدانیم.
۹ خرداد ۴۰۳
@asoupar
۹ خرداد ۴۰۳
@asoupar
🔻اینکه از یک جریان سیاسی تقریباً واحد، کاندیداهای متعدد میآیند، نشانه بی ارزشی کار تشکیلاتی در این جریان است. اینکه حامیان و بعضاً خود این کاندیدا پی تخریب همجبههای خود هستند و شاید حتی همجبههای بودن و وجود رقیب مشترک را تشخیص نمیدهند، یعنی در دوران ماقبل کار تشکیلاتی هستیم!
۱۳ خرداد ۴۰۳
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
@asoupar
۱۳ خرداد ۴۰۳
در آستانه انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم
@asoupar
📝به کدام صراط مستقیم میشویم؟
🔻۱۴ خرداد امسال رهبری که در حرم امام خمینی صحبت میکردند، در پایان، نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری پیش رو را توصیه به حاکمیت اخلاق در رقابتها کردند. برخی طوری ناگاه و همچون یک خبر فوری گفتند رهبری از حاکمیت اخلاق گفتهاند که گویی رهبر انقلاب نکته جدیدی را اول بار است که میگویند!
🔻آیتالله خامنهای جدای از مشی و منش اخلاقی در دورانی که خود نامزد انتخاباتهای مجلس و ریاستجمهوری و خبرگان بودهاند، بارها و به دفعات در طول دوران رهبریشان، نامزدهای انتخابات و حامیان آنها را توصیه به رعایت اخلاق در انتخابات کردهاند. نکته، اما این است که بسیاری افراد کار خودشان را میکنند و همین بیاخلاقیهای مکرر است که تذکرهای مکرر رهبری را در هر انتخابات موجب میشود؛ لذا آنچه پس از شنیدن این بخش سخنان رهبری، در قالب ذوق از یک خبر جدید در برخی اهل فضای مجازی بروز یافت، باید جای خودش را به تأسف از عملکرد نامزدها و حامیان آنها و همین اهل رسانه و مجازی میداد که باز ما چه کردهایم که رهبری نیاز به تذکر دیدهاند و از جهت عدم رعایت اخلاق در سه هفته باقی مانده تا انتخابات احساس نگرانی کردهاند؟!
🔻زمان قانونی تبلیغات انتخابات هنوز آغاز نشده است، حتی تا زمان اعلام اسامی نامزدهای نهایی هم هنوز روزهایی باقی مانده است. با این حال فضای مجازی از همان آغاز زمان ثبتنام کاندیدا عرصه فعالیت انتخاباتی کاندیداها و حامیانشان شد. معرفی خود و برنامهها و تبیین مواضعشان بخشی از این فعالیت بود که طبعاً مورد استقبال واقع میشود و مسیر درست تبلیغاتی است. بخش دیگری، اما موج تخریب علیه رقبای مختلف بود که اغلب هم کار حامیان و تیمهای سایبری و نه خود نامزدها است. موضوع بر مدار بیاخلاقی و تهمت و دروغ پیش رفت؛ حرفهای بیسند، ادعای واهی، نقلقولهای دروغ. یک جا حتی کار به جایی رسید که اطلاعات خصوصی خانواده یک کاندیدا را منتشر کردند! انگار نه انگار که این انتخابات زودهنگام به دلیل شهادت رئیسجمهوری است که یکی از اصلیترین ویژگیهای او رعایت اخلاق انتخاباتی بود.
🔻بیاخلاقیها در همه جبههها و جریانهای سیاسی بود و همچنان هم هست، اما نکته جالب آنکه اصلاحطلبان اصولگرایان و انقلابیها را تخریب میکنند، اصولگرایان و انقلابیها هم اصولگرایان و انقلابیها را تخریب میکنند! این یعنی جریانهای مختلف سیاسی اخلاق را که باختهاند، هیچ؛ اما این میان انقلابیها نشان دادند حتی سیاستورزی زیرکانه هم ندارند و نمیدانند در یک رقابت جدی و نفسگیر وقت نقد و تخریب جبهه خودی نیست. سیاستورزی را در این همه سال که یاد نگرفتیم، کاش حداقل از روی دست اصلاحطلبان تقلب میکردیم!
🔻گرچه انتظار رفتار اخلاقی از انقلابیون هم بیشتر است و اصلاحطلبان سالها نشان دادهاند اخلاق سیاسی برایشان چیزی فراتر از ادا و کلمات شیک نیست.
🔻در واقع، اینکه از یک جریان سیاسی تقریباً واحد، کاندیداهای متعدد میآیند، نشانه بیارزشی و نابلدی کار تشکیلاتی در این جریان است. اینکه حامیان و بعضاً خود این کاندیدا به دنبال تخریب همجبههای خود هستند و شاید حتی همجبههای بودن و وجود رقیب مشترک را تشخیص نمیدهند، یعنی در دوران ماقبل کار تشکیلاتی هستیم!
🔻این میان نیروهای یک مؤسسه کذایی هم که به نام امام زمان (عجلالله فرجه) کمکهای مردمی دریافت میکند و قرار بوده برای مهدویت کار کند، اما حداقل از سال گذشته پای کار فعالیت انتخاباتی آمده، تخریب آلوده به ناسزاگویی و تهمت را ابزار کار خود کرده و همچون انتخابات مجلس کنشگری انتخاباتی خود را به جای کار ایجابی و معرفی کاندیدای اصلح خود بر مبنای فحاشی به یک فرد خاص بنا کرده، طبعاً بخش جداگانهای میطلبد و شامل جریانهای سیاسی نامبرده شده، نمیشود. فعالیت این گروه در انتخابات مجلس اسفندماه گذشته نیز همینگونه بود و به جای نشاط سیاسی، تفرقه و یأس بین جریان حزباللهی ایجاد کرد و روشن هم نیست که با وجود تخلفات متعدد و به لجن کشیدن فضای انتخابات، چرا کسی با آنها کاری ندارد!
🔻خلاصه آنکه تخریب رقبای انتخاباتی، غیراخلاقی و تخریب همجبههایها یا عدم تشخیص فرد همجبههای علاوه بر بیاخلاقی، نشانه ضعف درک سیاسی و نداشتن تعقل کار سیاسی است. اگر نه اخلاق و نه سیاسیورزی، پس قرار است ما به کدام صراط، مستقیم شویم؟
۱۷ خرداد ۴۰۳
روزنامه جوان
@asoupar
🔻۱۴ خرداد امسال رهبری که در حرم امام خمینی صحبت میکردند، در پایان، نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری پیش رو را توصیه به حاکمیت اخلاق در رقابتها کردند. برخی طوری ناگاه و همچون یک خبر فوری گفتند رهبری از حاکمیت اخلاق گفتهاند که گویی رهبر انقلاب نکته جدیدی را اول بار است که میگویند!
🔻آیتالله خامنهای جدای از مشی و منش اخلاقی در دورانی که خود نامزد انتخاباتهای مجلس و ریاستجمهوری و خبرگان بودهاند، بارها و به دفعات در طول دوران رهبریشان، نامزدهای انتخابات و حامیان آنها را توصیه به رعایت اخلاق در انتخابات کردهاند. نکته، اما این است که بسیاری افراد کار خودشان را میکنند و همین بیاخلاقیهای مکرر است که تذکرهای مکرر رهبری را در هر انتخابات موجب میشود؛ لذا آنچه پس از شنیدن این بخش سخنان رهبری، در قالب ذوق از یک خبر جدید در برخی اهل فضای مجازی بروز یافت، باید جای خودش را به تأسف از عملکرد نامزدها و حامیان آنها و همین اهل رسانه و مجازی میداد که باز ما چه کردهایم که رهبری نیاز به تذکر دیدهاند و از جهت عدم رعایت اخلاق در سه هفته باقی مانده تا انتخابات احساس نگرانی کردهاند؟!
🔻زمان قانونی تبلیغات انتخابات هنوز آغاز نشده است، حتی تا زمان اعلام اسامی نامزدهای نهایی هم هنوز روزهایی باقی مانده است. با این حال فضای مجازی از همان آغاز زمان ثبتنام کاندیدا عرصه فعالیت انتخاباتی کاندیداها و حامیانشان شد. معرفی خود و برنامهها و تبیین مواضعشان بخشی از این فعالیت بود که طبعاً مورد استقبال واقع میشود و مسیر درست تبلیغاتی است. بخش دیگری، اما موج تخریب علیه رقبای مختلف بود که اغلب هم کار حامیان و تیمهای سایبری و نه خود نامزدها است. موضوع بر مدار بیاخلاقی و تهمت و دروغ پیش رفت؛ حرفهای بیسند، ادعای واهی، نقلقولهای دروغ. یک جا حتی کار به جایی رسید که اطلاعات خصوصی خانواده یک کاندیدا را منتشر کردند! انگار نه انگار که این انتخابات زودهنگام به دلیل شهادت رئیسجمهوری است که یکی از اصلیترین ویژگیهای او رعایت اخلاق انتخاباتی بود.
🔻بیاخلاقیها در همه جبههها و جریانهای سیاسی بود و همچنان هم هست، اما نکته جالب آنکه اصلاحطلبان اصولگرایان و انقلابیها را تخریب میکنند، اصولگرایان و انقلابیها هم اصولگرایان و انقلابیها را تخریب میکنند! این یعنی جریانهای مختلف سیاسی اخلاق را که باختهاند، هیچ؛ اما این میان انقلابیها نشان دادند حتی سیاستورزی زیرکانه هم ندارند و نمیدانند در یک رقابت جدی و نفسگیر وقت نقد و تخریب جبهه خودی نیست. سیاستورزی را در این همه سال که یاد نگرفتیم، کاش حداقل از روی دست اصلاحطلبان تقلب میکردیم!
🔻گرچه انتظار رفتار اخلاقی از انقلابیون هم بیشتر است و اصلاحطلبان سالها نشان دادهاند اخلاق سیاسی برایشان چیزی فراتر از ادا و کلمات شیک نیست.
🔻در واقع، اینکه از یک جریان سیاسی تقریباً واحد، کاندیداهای متعدد میآیند، نشانه بیارزشی و نابلدی کار تشکیلاتی در این جریان است. اینکه حامیان و بعضاً خود این کاندیدا به دنبال تخریب همجبههای خود هستند و شاید حتی همجبههای بودن و وجود رقیب مشترک را تشخیص نمیدهند، یعنی در دوران ماقبل کار تشکیلاتی هستیم!
🔻این میان نیروهای یک مؤسسه کذایی هم که به نام امام زمان (عجلالله فرجه) کمکهای مردمی دریافت میکند و قرار بوده برای مهدویت کار کند، اما حداقل از سال گذشته پای کار فعالیت انتخاباتی آمده، تخریب آلوده به ناسزاگویی و تهمت را ابزار کار خود کرده و همچون انتخابات مجلس کنشگری انتخاباتی خود را به جای کار ایجابی و معرفی کاندیدای اصلح خود بر مبنای فحاشی به یک فرد خاص بنا کرده، طبعاً بخش جداگانهای میطلبد و شامل جریانهای سیاسی نامبرده شده، نمیشود. فعالیت این گروه در انتخابات مجلس اسفندماه گذشته نیز همینگونه بود و به جای نشاط سیاسی، تفرقه و یأس بین جریان حزباللهی ایجاد کرد و روشن هم نیست که با وجود تخلفات متعدد و به لجن کشیدن فضای انتخابات، چرا کسی با آنها کاری ندارد!
🔻خلاصه آنکه تخریب رقبای انتخاباتی، غیراخلاقی و تخریب همجبههایها یا عدم تشخیص فرد همجبههای علاوه بر بیاخلاقی، نشانه ضعف درک سیاسی و نداشتن تعقل کار سیاسی است. اگر نه اخلاق و نه سیاسیورزی، پس قرار است ما به کدام صراط، مستقیم شویم؟
۱۷ خرداد ۴۰۳
روزنامه جوان
@asoupar