Forwarded from دستیار
💐 #بخشنامه بسیار مهم رییس #قوه_قضائیه راجع به نحوه #رسیدگی و تعیین #کیفر در #جرایم_پزشکی ـ لینک کانال آرای قضایی 🔻🔻🔻
https://telegram.me/joinchat/Broj3TuoHpE7-thV8VQAOg 💐
https://telegram.me/joinchat/Broj3TuoHpE7-thV8VQAOg 💐
آرای قضایی
🔰چکیده: #تعدیل و #تقليل #وجهالتزام #خسارت ناشی از #عدمانجامتعهد روزانه ٤٠٠ هزار تومان به روزانه ١٠٠ هزار تومان در #ﺩﺍﺩﮔﺎﻩتجديدنظر بر اساس #انصاف، #عدالتمعاوضی، #قواعدفقهی #نفیعسروحرج و #لاضرر 🔸#دادنامه شماره: 9509977120100856 مورخ: ۱۳۹۵/۶/۳۱ شعبه…
❇ #تعديلقضايی #وجهالتزام
✍️امير علی گنجه 🌿🌸🌿
🔹 سابقه تاريخي:
ماده ٢٣٠ #قانونمدنی در زمان #تصويب عينا از ماده ١١٥٢ #قانون مدني وقت فرانسه (مصوب ١٨٠٤ ميلادي) اقتباس گرديده است. ماده ١١٥٢ قانون مدني فرانسه بعدها تحت نظريات حقوقداناني مانند #پوتيه درمورد وجه التزام هاي گزاف و ناچيز قابل تعديل از طرف #قاضی اعلام گرديد (اصلاحات ١٩٧٥ ميلادي). ولي ماده ٢٣٠ قانون مدني بدون اصلاح همچنان باقي مانده است.
🔸 نظرات مختلف درخصوص #ماهيت وجه التزام:
١. #ترميمی: وجه التزام صرفا جنبه ترميمي و #جبرانخسارت #متعهدله درصورت عدم اجراي #تعهد از طرف #متعهد را دارد .
٢. #تنبيهی (#شرطكيفری)؛ وجه التزام به عنوان وسيله ای براي #تضمين و وادار كردن متعهد به اجراي تعهد مي باشد و جنبه #مجازات و #تنبيه نامبرده درصورت عدم ايفاي تعهد را دارد.
٣. #ترميميتنبيهي؛ وجه التزام هردو جنبه ترميمي و تنبيهي را توأما دارد. هم #خسارتمقطوع قراردادي درصورت عدم اجراي تعهد و هم وسيله اي براي تضمين اجراي تعهد قراردادي و تنبيه متعهد درصورت عدم اجراي تعهد میباشد.
▫در #حقوق انگلستان وجه التزام صرفا بايد جنبه ترميمي (liquidated damages) داشته باشد و اگر داراي جنبه تنبيهي (penalty clause ) باشد #باطل محسوب میشود.
▪ در حقوق فرانسه، وجه التزام را «شرط کیفری» یا ûclause pénale می نامند که از آثار و بقایای #حقوقرومی است. در «رُم» قدیم، این #شرط، واقعا جنبه #کیفر داشته، برای مجازات #متخلف در نظر گرفته می شد و هیچ ضرورتی نداشت که #تناسب و #تعادل بین خسارت وارد شده و مبلغ تعیین شده رعایت گردد. رومیها به بدهکاری که #بدهی خود را نمی پرداخت، به دید #مجرم می نگریستند و برای او مجازاتهای شدید کیفری در نظر می گرفتند.
♦ در #حقوقايران بنا به #قوانينموضوعه و نظريات #دكترين، وجه التزام هم جنبه ترميمي ( تعيين پيشاپيش خسارت #نقضتعهد قراردادی) و هم جنبه تنبيهي و كيفري (تضمين اجراي قرارداد و تنبيه متخلف) را دارا مي باشد؛ به عبارتي صرفا جنبه ترميمي ندارد كه ملاك در آن تنها ميزان خسارت باشد بلكه تنبيه متخلف هم مقصود #طرفين و #موضوعيت دارد.
به نظر میرسد بنا به #نص ماده ٢٣٠ قانون مدني مبني بر مقطوع بودن وجه التزام بين طرفين و عدم امكان تعديل قضايي، #اصلحاكميتاراده و #تبعيت قرارداد از #قصدمشترك طرفين، جنبه تنبيهی داشتن وجه التزام، #قاعدهاقدام، ايجاد اعتماد از طرف متعهد به متعهد له بر انجام تعهد سر موعد، آيه شريفه #المؤمنونعندشروطهم، حديث #اوفوابالعقود، وجه التزام #غيرقابلتعديل قضايي مي باشد.
البته اگر وجه التزام #سفهی و #غيرعقلائی باشد قابليت ترتيب اثر را ندارد چون توافق سفهي و غير عقلائی اساسا معتبر و #الزامآور نمیباشد. ( وحدت ملاك از ماده ٥٧٠ ق.م مبني بر #بطلان #جعاله بر امر غيرعقلائي و ماده ٩٧٥ ق.م موضوع #عدمنفوذ قراردادهاي خصوصی بر خلاف #اخلاقحسنه)
با سپاس 🙏🌿🌸🌿
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
✍️امير علی گنجه 🌿🌸🌿
🔹 سابقه تاريخي:
ماده ٢٣٠ #قانونمدنی در زمان #تصويب عينا از ماده ١١٥٢ #قانون مدني وقت فرانسه (مصوب ١٨٠٤ ميلادي) اقتباس گرديده است. ماده ١١٥٢ قانون مدني فرانسه بعدها تحت نظريات حقوقداناني مانند #پوتيه درمورد وجه التزام هاي گزاف و ناچيز قابل تعديل از طرف #قاضی اعلام گرديد (اصلاحات ١٩٧٥ ميلادي). ولي ماده ٢٣٠ قانون مدني بدون اصلاح همچنان باقي مانده است.
🔸 نظرات مختلف درخصوص #ماهيت وجه التزام:
١. #ترميمی: وجه التزام صرفا جنبه ترميمي و #جبرانخسارت #متعهدله درصورت عدم اجراي #تعهد از طرف #متعهد را دارد .
٢. #تنبيهی (#شرطكيفری)؛ وجه التزام به عنوان وسيله ای براي #تضمين و وادار كردن متعهد به اجراي تعهد مي باشد و جنبه #مجازات و #تنبيه نامبرده درصورت عدم ايفاي تعهد را دارد.
٣. #ترميميتنبيهي؛ وجه التزام هردو جنبه ترميمي و تنبيهي را توأما دارد. هم #خسارتمقطوع قراردادي درصورت عدم اجراي تعهد و هم وسيله اي براي تضمين اجراي تعهد قراردادي و تنبيه متعهد درصورت عدم اجراي تعهد میباشد.
▫در #حقوق انگلستان وجه التزام صرفا بايد جنبه ترميمي (liquidated damages) داشته باشد و اگر داراي جنبه تنبيهي (penalty clause ) باشد #باطل محسوب میشود.
▪ در حقوق فرانسه، وجه التزام را «شرط کیفری» یا ûclause pénale می نامند که از آثار و بقایای #حقوقرومی است. در «رُم» قدیم، این #شرط، واقعا جنبه #کیفر داشته، برای مجازات #متخلف در نظر گرفته می شد و هیچ ضرورتی نداشت که #تناسب و #تعادل بین خسارت وارد شده و مبلغ تعیین شده رعایت گردد. رومیها به بدهکاری که #بدهی خود را نمی پرداخت، به دید #مجرم می نگریستند و برای او مجازاتهای شدید کیفری در نظر می گرفتند.
♦ در #حقوقايران بنا به #قوانينموضوعه و نظريات #دكترين، وجه التزام هم جنبه ترميمي ( تعيين پيشاپيش خسارت #نقضتعهد قراردادی) و هم جنبه تنبيهي و كيفري (تضمين اجراي قرارداد و تنبيه متخلف) را دارا مي باشد؛ به عبارتي صرفا جنبه ترميمي ندارد كه ملاك در آن تنها ميزان خسارت باشد بلكه تنبيه متخلف هم مقصود #طرفين و #موضوعيت دارد.
به نظر میرسد بنا به #نص ماده ٢٣٠ قانون مدني مبني بر مقطوع بودن وجه التزام بين طرفين و عدم امكان تعديل قضايي، #اصلحاكميتاراده و #تبعيت قرارداد از #قصدمشترك طرفين، جنبه تنبيهی داشتن وجه التزام، #قاعدهاقدام، ايجاد اعتماد از طرف متعهد به متعهد له بر انجام تعهد سر موعد، آيه شريفه #المؤمنونعندشروطهم، حديث #اوفوابالعقود، وجه التزام #غيرقابلتعديل قضايي مي باشد.
البته اگر وجه التزام #سفهی و #غيرعقلائی باشد قابليت ترتيب اثر را ندارد چون توافق سفهي و غير عقلائی اساسا معتبر و #الزامآور نمیباشد. ( وحدت ملاك از ماده ٥٧٠ ق.م مبني بر #بطلان #جعاله بر امر غيرعقلائي و ماده ٩٧٥ ق.م موضوع #عدمنفوذ قراردادهاي خصوصی بر خلاف #اخلاقحسنه)
با سپاس 🙏🌿🌸🌿
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
❇ چکیده:
مابین فروض برائت و محکومیت در محدوه شمول ماده ۴۵۸ قانون آیین دادرسی کیفری، اشتراک در علت و سبب موجود نیست تا از این حیث احکام این فروض قابل قیاس اصولی باشد و به این ترتیب حکم ممنوعیت تشدید مجازات، مختص به فرض محکومیت پیشین متهم است و لا غیر آن.
🔸دادنامه شماره؛
۹۸۰۹۹۷۶۳۰۱۰۰۱۱۸۵
-۱۳۹۸/۱۰/۱۶
⚖ #رای #دادگاه
به موجب #دادنامه شماره ۹۶۰۹۹۷۶۱۱۳۶۰۰۹۵۴- ۱۳۹۸/۸/۲ صادره از شعبه ۱۱۳ #دادگاهکیفریدو شهرستاناهواز، آقای ح.آ به #اتهام #احراقعمدی متعاقب #شکایت #شاکیخصوصی ن.ن با #وکالت آقای م.ن #وکیلپایهیکدادگستری به تحمل سهسال #حبستعزیری غیاباً #محکوم گردیده و با #واخواهی #محکومعلیه، دادگاه به موجب دادنامه شماره ۹۷.۹۹۷۶۱۱۳۶۰۰۲۹۴ - ۱۳۹۷/۳/۶ به #استناد #فقدانادلهاثباتیکافی، دادنامهواخواسته را #نقض و حکم به #برائت #واخواه #صادر و از این #حکم، #وکیلمدافع شاکی در #فرجهقانونی #تجدیدنظرخواهی و #پرونده به شعبه ۲۰ #دادگاهتجدیدنظراستان خوزستان #ارجاع و این دادگاه پس از استماع اظهارات #شهود ضمن پذیرش تجدیدنظرخواهی با تطبیق #فعلمجرمانه با ماده ۶۷۵ کتاب پنجم از #قانونمجازاتاسلامی، #حکمقطعی به شماره ۹۷۰۹۹۷۶۱۱۹۱۰۰۷۲۴- ۱۳۹۷/۸/۶ مبنی بر #محکومیتقطعی #متهم ح.آ به اتهام آتشزدن و احراقعمدی منزل شاکی به تحمل سهسال حبس صادر و از این حکم، محکومعلیه درخواست #اعادهدادرسی معمول که شعبه ۳۸ #دیوانعالیکشور به موجب دادنامه شماره.......... با این #استدلال که "پس از نقض #حکمبرائت بدوی، دادگاهتجدیدنظر باید حکم به حداقلمجازات به استناد ماده ۴۵۸ #قانونآییندادرسیکیفری صادر کند نه فراتر از آن"، به استناد بند(چ) ماده ۴۷۴ #قانون مزبور اعادهدادرسی را تجویز و پرونده به این دادگاه ارجاع و با انعقاد #جلسهدادرسی اظهارات و #دفاعیه #طرفین و وکیلمدافع شاکی اخذ گردیده است. دادگاه برابر مدلول ماده ۴۵۸ قانونآییندادرسیکیفری؛ دادگاه تجدیدنظر استان مجاز به #تشدیدمجازاتتعزیری مندرج در #دادنامهتجدیدنظرخواسته نمیباشد و این #مقرره ظهوری بر فرض #نقضحکمبرائت اصداری از ناحیه #دادگاهبدوی و تعیین #مجازات مابین اقل و اکثر میزانقانونی در دادگاهتجدیدنظر ندارد؛ زیرا تعیین #کیفر مابین اقل و اکثر قانونی همانا از اختیارات دادگاهتجدیدنظر همچون دادگاهبدوی است که در اجرای #اصلفردیکردنمجارات قادر به تعیین تناسب مجازات است و افزون بر آن در #مرحلهتجدیدنظرخواهی، #معترض شاکی بوده نه شخص متهم و مجازاتتعیینی بیشتر از مجازات مندرج در #دادنامهغیابی نبوده است. به عبارتاخری، به اعتقاد دادگاه مدلولمنطوقی و مفهومی حکممقرر در ماده ۴۵۸ قانونآییندادرسیکیفری صرفاً ناظر است به جایی که حکممحکومیتمتهم در دادگاهبدوی صادر و در پی آن حقمکتسبی برای او حاصل و حادث شده باشد و به فرض حکمبرائت آن دادگاه انصرافی ندارد و نیز دلیلی بر #تضییقاختیاراتقانونی دادگاهتجدیدنظر در تعیینمجازاتقانونیمتناسب با شیوهارتکابجرم و گسترهنتایجزیانبار آن و #اوضاعواحوال حاکم بر وقوعجرم، موجود نیست و کلیتاً در مانحنفیه مابین فروض برائت و محکومیت در محدوه شمول ماده ۴۵۸ ق.ا.د.ک، اشتراک در #علت و #سبب موجود نیست تا از این حیث احکام این فروض مختلف، قابلقیاساصولی باشد و به این ترتیب حکمممنوعیت تشدید مجازات متهم مختص به فرض محکومیتپیشین متهم است و لا غیر آن. بنابراین #اسبابموجهه، به استناد مفهوم ماده ۴۸۰ ق.ا.د.ک #حکمبهرددرخواست اعادهدادرسی صادر و اعلام میدارد لیکن بنا به #قاعدهاصولی #اذندرشیءاذندرلوازمآنهماست، نظر به #تاهل محکومعلیه و مدارکپزشکی وی به استناد بند (الف) ماده ۳۷ ق.م.ا محکومیتحبس را به تحمل ششماه که مناسبتر به حال وی است، تخفیفاً تقلیل مینماید. رای صادره #حضوری و #قطعی است.
مستشاران شعبه ۲۳ دادگاه تجدیدنظر خوزستان
قدرتی- مسعودی نسب/دادبان
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
مابین فروض برائت و محکومیت در محدوه شمول ماده ۴۵۸ قانون آیین دادرسی کیفری، اشتراک در علت و سبب موجود نیست تا از این حیث احکام این فروض قابل قیاس اصولی باشد و به این ترتیب حکم ممنوعیت تشدید مجازات، مختص به فرض محکومیت پیشین متهم است و لا غیر آن.
🔸دادنامه شماره؛
۹۸۰۹۹۷۶۳۰۱۰۰۱۱۸۵
-۱۳۹۸/۱۰/۱۶
⚖ #رای #دادگاه
به موجب #دادنامه شماره ۹۶۰۹۹۷۶۱۱۳۶۰۰۹۵۴- ۱۳۹۸/۸/۲ صادره از شعبه ۱۱۳ #دادگاهکیفریدو شهرستاناهواز، آقای ح.آ به #اتهام #احراقعمدی متعاقب #شکایت #شاکیخصوصی ن.ن با #وکالت آقای م.ن #وکیلپایهیکدادگستری به تحمل سهسال #حبستعزیری غیاباً #محکوم گردیده و با #واخواهی #محکومعلیه، دادگاه به موجب دادنامه شماره ۹۷.۹۹۷۶۱۱۳۶۰۰۲۹۴ - ۱۳۹۷/۳/۶ به #استناد #فقدانادلهاثباتیکافی، دادنامهواخواسته را #نقض و حکم به #برائت #واخواه #صادر و از این #حکم، #وکیلمدافع شاکی در #فرجهقانونی #تجدیدنظرخواهی و #پرونده به شعبه ۲۰ #دادگاهتجدیدنظراستان خوزستان #ارجاع و این دادگاه پس از استماع اظهارات #شهود ضمن پذیرش تجدیدنظرخواهی با تطبیق #فعلمجرمانه با ماده ۶۷۵ کتاب پنجم از #قانونمجازاتاسلامی، #حکمقطعی به شماره ۹۷۰۹۹۷۶۱۱۹۱۰۰۷۲۴- ۱۳۹۷/۸/۶ مبنی بر #محکومیتقطعی #متهم ح.آ به اتهام آتشزدن و احراقعمدی منزل شاکی به تحمل سهسال حبس صادر و از این حکم، محکومعلیه درخواست #اعادهدادرسی معمول که شعبه ۳۸ #دیوانعالیکشور به موجب دادنامه شماره.......... با این #استدلال که "پس از نقض #حکمبرائت بدوی، دادگاهتجدیدنظر باید حکم به حداقلمجازات به استناد ماده ۴۵۸ #قانونآییندادرسیکیفری صادر کند نه فراتر از آن"، به استناد بند(چ) ماده ۴۷۴ #قانون مزبور اعادهدادرسی را تجویز و پرونده به این دادگاه ارجاع و با انعقاد #جلسهدادرسی اظهارات و #دفاعیه #طرفین و وکیلمدافع شاکی اخذ گردیده است. دادگاه برابر مدلول ماده ۴۵۸ قانونآییندادرسیکیفری؛ دادگاه تجدیدنظر استان مجاز به #تشدیدمجازاتتعزیری مندرج در #دادنامهتجدیدنظرخواسته نمیباشد و این #مقرره ظهوری بر فرض #نقضحکمبرائت اصداری از ناحیه #دادگاهبدوی و تعیین #مجازات مابین اقل و اکثر میزانقانونی در دادگاهتجدیدنظر ندارد؛ زیرا تعیین #کیفر مابین اقل و اکثر قانونی همانا از اختیارات دادگاهتجدیدنظر همچون دادگاهبدوی است که در اجرای #اصلفردیکردنمجارات قادر به تعیین تناسب مجازات است و افزون بر آن در #مرحلهتجدیدنظرخواهی، #معترض شاکی بوده نه شخص متهم و مجازاتتعیینی بیشتر از مجازات مندرج در #دادنامهغیابی نبوده است. به عبارتاخری، به اعتقاد دادگاه مدلولمنطوقی و مفهومی حکممقرر در ماده ۴۵۸ قانونآییندادرسیکیفری صرفاً ناظر است به جایی که حکممحکومیتمتهم در دادگاهبدوی صادر و در پی آن حقمکتسبی برای او حاصل و حادث شده باشد و به فرض حکمبرائت آن دادگاه انصرافی ندارد و نیز دلیلی بر #تضییقاختیاراتقانونی دادگاهتجدیدنظر در تعیینمجازاتقانونیمتناسب با شیوهارتکابجرم و گسترهنتایجزیانبار آن و #اوضاعواحوال حاکم بر وقوعجرم، موجود نیست و کلیتاً در مانحنفیه مابین فروض برائت و محکومیت در محدوه شمول ماده ۴۵۸ ق.ا.د.ک، اشتراک در #علت و #سبب موجود نیست تا از این حیث احکام این فروض مختلف، قابلقیاساصولی باشد و به این ترتیب حکمممنوعیت تشدید مجازات متهم مختص به فرض محکومیتپیشین متهم است و لا غیر آن. بنابراین #اسبابموجهه، به استناد مفهوم ماده ۴۸۰ ق.ا.د.ک #حکمبهرددرخواست اعادهدادرسی صادر و اعلام میدارد لیکن بنا به #قاعدهاصولی #اذندرشیءاذندرلوازمآنهماست، نظر به #تاهل محکومعلیه و مدارکپزشکی وی به استناد بند (الف) ماده ۳۷ ق.م.ا محکومیتحبس را به تحمل ششماه که مناسبتر به حال وی است، تخفیفاً تقلیل مینماید. رای صادره #حضوری و #قطعی است.
مستشاران شعبه ۲۳ دادگاه تجدیدنظر خوزستان
قدرتی- مسعودی نسب/دادبان
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
❇ #رایوحدترویه شماره ۵۹۴-۱۳۷۳/۹/۰۱ #هیاتعمومی #دیوانعالیکشور
🔸نظر به اینکه مادهیک #قانونمجازازتراجعبهانتقالمالغیر مصوب ۱۳۰۸، انتقالدهندگان #مالغیر را #کلاهبردار محسوب کرده و #مجازات #کلاهبرداری را در تایخ #تصویب آن قانون ماده ۲۳۸ #قانونمجازاتعمومی معین نموده بود و با تصویب #تعزیراتاسلامی مصوب ۱۳۶۲، ماده ۱۱۶ #قانونتعزیرات از حیث تعیین مجازات کلاهبرداری جایگزین #قانونسابق و سپس طبق مادهیک #قانونتشدیدمجازات مرتکبین #ارتشاء و #اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۳۶۷، مجازات کلاهبرداری #تشدید و برابر ماده ۸ همان قانون کلیه #مقررات #مغایرباقانون مزبور #لغو گردیده است لذا جرائمی که به موجب قانون کلاهبرداری محسوب شود از حیث تعیین #کیفر مشمول قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۳۶۷، بوده و رای شعبهچهارم #دیوان عالی کشور با این نظر مطابقت دارد.
این رای بر طبق #مادهواحده #قانونوحدترویهقضایی مصوب ۱۳۲۸ برای شعب دیوانعالیکشور و دادگاهها در موارد مشابه #لازمالاتباع است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔸نظر به اینکه مادهیک #قانونمجازازتراجعبهانتقالمالغیر مصوب ۱۳۰۸، انتقالدهندگان #مالغیر را #کلاهبردار محسوب کرده و #مجازات #کلاهبرداری را در تایخ #تصویب آن قانون ماده ۲۳۸ #قانونمجازاتعمومی معین نموده بود و با تصویب #تعزیراتاسلامی مصوب ۱۳۶۲، ماده ۱۱۶ #قانونتعزیرات از حیث تعیین مجازات کلاهبرداری جایگزین #قانونسابق و سپس طبق مادهیک #قانونتشدیدمجازات مرتکبین #ارتشاء و #اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۳۶۷، مجازات کلاهبرداری #تشدید و برابر ماده ۸ همان قانون کلیه #مقررات #مغایرباقانون مزبور #لغو گردیده است لذا جرائمی که به موجب قانون کلاهبرداری محسوب شود از حیث تعیین #کیفر مشمول قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۳۶۷، بوده و رای شعبهچهارم #دیوان عالی کشور با این نظر مطابقت دارد.
این رای بر طبق #مادهواحده #قانونوحدترویهقضایی مصوب ۱۳۲۸ برای شعب دیوانعالیکشور و دادگاهها در موارد مشابه #لازمالاتباع است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
❇ فرمول #کاهشمجازاتحبستعزیری
✍ روحالهآرمند؛ #قاضیدادگستری
#تصویب #قانونکاهشمجازاتحبستعزیری اصراری بر #تجارب مأیوسکننده سابق است. تمرکز #قانونگذار بر #حبسزدایی، ناخواسته وی را از #قانونگذاری به #فرمولنویسی سوق داده. فرمولهای پی در پی که دست #محاکم را در تعیین میزان #کیفر محدود و #دادرس را مرحلهبهمرحله تبدیل به دانشجویریاضی در حالآزمون میکند تا به پاسخ برسد. انگار که #قانوننویس فراموش کرده #قانون ابزار #حقگذاری دادرس و #فرمول عکس آن است و هیچ دو پروندهای حتی با موضوع واحد #ماهیت یکسان ندارند و این #قوهاستنباط دادرس است که باید متناسبترین کیفر را برگزیند برخلاف باور کاتبانِ قانون، #بزهکاری و مسئله #جمعیتکیفری زندانها درمانفوری نداشته و چه بسا تصمیمات شتابزده منجر به نتیجهعکس گردد. قانونگذار در این قانون بار دیگر #ثابت کرد در دو راهی حلمسئله یا حذفصورتِآن، کماکان دومی را بر میگزیند. #تجربه شکستخورده #تشکیلدادگاههایعمومی که منجر به انحلال نهاد #دادسرا گردید از همین نوع تصمیمات ناسنجیده است.
معایب این قانون در آینده بیشتر نمایان خواهد شد ولی اجمالاً میتوان گفت؛
۱. درمانپنداری این قانون بعضاً معطوف به جرایمی شده که #بزهانگاری آنها مورد #اجماع دیگر #نظامهایکیفری دنیا است، به عبارت دیگر جرایمی را هدف قرار داده که مقابله با آنها #شرطهمزیستیمسالمتآمیز است، و #ضرر #مسامحه در آن نهایتاً گریبانگیر #مردم خواهد شد.
۲. این قانون فارغ از #دوراندیشی و به احتمال توسط یک تحصیلکرده #اقتصاد یا لااقل با #تفکراقتصادی تدوین گردیده چرا که #نگاهدرآمدی در این قانون جایگزین #انتظامعمومی و #بازدارندگی فردی و عمومی گردیده و در ثانی تفکر تُهیکردن زندانها و مآلاً کاهش مخارج در آن موج میزند.
۳. کسانی که در این ماه و اندی از اجرای این قانون از نزدیک دستی بر آتش داشته، احتمالاً #تصدیق کنند که نقش #قاضی در این قانون حاشیهای بوده و عملا وی یک فرمول یا #معادله را به سرانجام میرساند بهطوری که #مجازات دقیق هر بزهی فارغ از خصایص بزه و #بزهکار با اجرای فرمولهای این قانون از پیش قابلتخمین بوده و در واقع #اصلتناسبمجازاتوجرم را از بین برده است.
۴. معلوم نیست چرا قانونگذار از یک سو کماکان اصرار بر #تورمقوانینکیفری و یا کشف #عناوینمجرمانه جدید دارد و از سوی دیگر با فرمولنویسی به دنبال #کاهشمجازاتحبس و ناکارآمد کردن همین مصوبات است، چرا به جای کاهش منطقی #حبس در #قوانینماهوی به فرمولهای تعدیلکننده [به زعم خود] متمسک میشود؟
تعارضفکری و رفتاری قانونگذار نه تنها تاکنون به سرانجام نرسیده بلکه انگار تفکری بر #جرمتراشیحداکثری و ارادهای بر #اجرایحداقلی همین #قوانین استوار است. این دوگانگی به اعتقاد برخی یا تعمدی و به دنبال آتو (دستاویز) گیری است یا ناشی تصمیماتاحساسی و نداشتن یک #تدبیر دوراندیشانه در حوزهکیفر میباشد. نمونه این روزمرگی، برخی مصوبات دههاخیر است که مبنای تصویب آنها همنوا شدن با #احساساتعمومی بوده است. (#اصلاحیه قانونمجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتغیرمجاز مینمایند در سال ۱۳۸۶_ الحاق دو تبصره به ماده ۶۱۷ #قانونتعزیرات در سال ۱۳۹۶)
۵. اگر نگوییم تمام فرمولهای این قانون شاید بسیاری از آنها با نام و نشانهایدیگری در #قانونآییندادرسیکیفری و مجازاتاسلامی قابلاعمال، و پیش از این هم مورد عنایت محاکم بوده، انگار قانونگذار یا امیدی به کارگیری #تاسیسهایارفاقی قوانینسابق از سوی محاکم نداشته یا اضطراراً قصد داشته سر رشته کار را در دست بگیرد.
۶. اصرار و الزام به #تعیینحداقلمجازات توام با ضمانتاجرایانتظامی برای دادرس (خصوصا با شرایط اِنشائی و عموماً غیر قابلحصول ماده ۱۸ ق.م.ا) عملا محاکم را در جرایممهمه به مَحاق #حداقلگرایی میکشاند نمونه آن ماده ۶۵۲ ق.م.ا کتابتعزیرات است. بیراه نیست اگر بگوییم #اصلفردیکردنمجازاتها (به معنی اعمال و اجرایمجازاتمتناسب با شخصیت و ویژگیهای جسمی و اجتماعی فرد #مجرم) در این قانون تنزُل نموده.
۷. با اعلام قابلگذشتبودن #سرقت (با نصابخاص) شایستهتر بود قانونگذار صرفا #حداکثرحبس اینگونه جرایم را نصف مینمود چرا که با توجه به ترجیح محاکم، عملا جهت گیری #رویهقضایی بسوی #جزاینقدیجایگزینحبس است که فاقد بازدارندگی بوده و در آینده سبب افزایش پروندهایسرقت میگردد.
۸. از دیگر تبعات این قانون افزایش دامنه #صلاحیتمستقیم #دادگاهکیفریدو (با کاهش حداقل و حداکثر جرایمقابلگذشت) میباشد که خواسته یا ناخواسته سیر قهقرایی به #نظامدادگاههایعمومی (قبل از احیاءدادسرا) است./
رسانهخبری و رفاهیقضاتایران
jOin 🔜 @arayeghazayi
instagram.com/arayeghazayi
✍ روحالهآرمند؛ #قاضیدادگستری
#تصویب #قانونکاهشمجازاتحبستعزیری اصراری بر #تجارب مأیوسکننده سابق است. تمرکز #قانونگذار بر #حبسزدایی، ناخواسته وی را از #قانونگذاری به #فرمولنویسی سوق داده. فرمولهای پی در پی که دست #محاکم را در تعیین میزان #کیفر محدود و #دادرس را مرحلهبهمرحله تبدیل به دانشجویریاضی در حالآزمون میکند تا به پاسخ برسد. انگار که #قانوننویس فراموش کرده #قانون ابزار #حقگذاری دادرس و #فرمول عکس آن است و هیچ دو پروندهای حتی با موضوع واحد #ماهیت یکسان ندارند و این #قوهاستنباط دادرس است که باید متناسبترین کیفر را برگزیند برخلاف باور کاتبانِ قانون، #بزهکاری و مسئله #جمعیتکیفری زندانها درمانفوری نداشته و چه بسا تصمیمات شتابزده منجر به نتیجهعکس گردد. قانونگذار در این قانون بار دیگر #ثابت کرد در دو راهی حلمسئله یا حذفصورتِآن، کماکان دومی را بر میگزیند. #تجربه شکستخورده #تشکیلدادگاههایعمومی که منجر به انحلال نهاد #دادسرا گردید از همین نوع تصمیمات ناسنجیده است.
معایب این قانون در آینده بیشتر نمایان خواهد شد ولی اجمالاً میتوان گفت؛
۱. درمانپنداری این قانون بعضاً معطوف به جرایمی شده که #بزهانگاری آنها مورد #اجماع دیگر #نظامهایکیفری دنیا است، به عبارت دیگر جرایمی را هدف قرار داده که مقابله با آنها #شرطهمزیستیمسالمتآمیز است، و #ضرر #مسامحه در آن نهایتاً گریبانگیر #مردم خواهد شد.
۲. این قانون فارغ از #دوراندیشی و به احتمال توسط یک تحصیلکرده #اقتصاد یا لااقل با #تفکراقتصادی تدوین گردیده چرا که #نگاهدرآمدی در این قانون جایگزین #انتظامعمومی و #بازدارندگی فردی و عمومی گردیده و در ثانی تفکر تُهیکردن زندانها و مآلاً کاهش مخارج در آن موج میزند.
۳. کسانی که در این ماه و اندی از اجرای این قانون از نزدیک دستی بر آتش داشته، احتمالاً #تصدیق کنند که نقش #قاضی در این قانون حاشیهای بوده و عملا وی یک فرمول یا #معادله را به سرانجام میرساند بهطوری که #مجازات دقیق هر بزهی فارغ از خصایص بزه و #بزهکار با اجرای فرمولهای این قانون از پیش قابلتخمین بوده و در واقع #اصلتناسبمجازاتوجرم را از بین برده است.
۴. معلوم نیست چرا قانونگذار از یک سو کماکان اصرار بر #تورمقوانینکیفری و یا کشف #عناوینمجرمانه جدید دارد و از سوی دیگر با فرمولنویسی به دنبال #کاهشمجازاتحبس و ناکارآمد کردن همین مصوبات است، چرا به جای کاهش منطقی #حبس در #قوانینماهوی به فرمولهای تعدیلکننده [به زعم خود] متمسک میشود؟
تعارضفکری و رفتاری قانونگذار نه تنها تاکنون به سرانجام نرسیده بلکه انگار تفکری بر #جرمتراشیحداکثری و ارادهای بر #اجرایحداقلی همین #قوانین استوار است. این دوگانگی به اعتقاد برخی یا تعمدی و به دنبال آتو (دستاویز) گیری است یا ناشی تصمیماتاحساسی و نداشتن یک #تدبیر دوراندیشانه در حوزهکیفر میباشد. نمونه این روزمرگی، برخی مصوبات دههاخیر است که مبنای تصویب آنها همنوا شدن با #احساساتعمومی بوده است. (#اصلاحیه قانونمجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتغیرمجاز مینمایند در سال ۱۳۸۶_ الحاق دو تبصره به ماده ۶۱۷ #قانونتعزیرات در سال ۱۳۹۶)
۵. اگر نگوییم تمام فرمولهای این قانون شاید بسیاری از آنها با نام و نشانهایدیگری در #قانونآییندادرسیکیفری و مجازاتاسلامی قابلاعمال، و پیش از این هم مورد عنایت محاکم بوده، انگار قانونگذار یا امیدی به کارگیری #تاسیسهایارفاقی قوانینسابق از سوی محاکم نداشته یا اضطراراً قصد داشته سر رشته کار را در دست بگیرد.
۶. اصرار و الزام به #تعیینحداقلمجازات توام با ضمانتاجرایانتظامی برای دادرس (خصوصا با شرایط اِنشائی و عموماً غیر قابلحصول ماده ۱۸ ق.م.ا) عملا محاکم را در جرایممهمه به مَحاق #حداقلگرایی میکشاند نمونه آن ماده ۶۵۲ ق.م.ا کتابتعزیرات است. بیراه نیست اگر بگوییم #اصلفردیکردنمجازاتها (به معنی اعمال و اجرایمجازاتمتناسب با شخصیت و ویژگیهای جسمی و اجتماعی فرد #مجرم) در این قانون تنزُل نموده.
۷. با اعلام قابلگذشتبودن #سرقت (با نصابخاص) شایستهتر بود قانونگذار صرفا #حداکثرحبس اینگونه جرایم را نصف مینمود چرا که با توجه به ترجیح محاکم، عملا جهت گیری #رویهقضایی بسوی #جزاینقدیجایگزینحبس است که فاقد بازدارندگی بوده و در آینده سبب افزایش پروندهایسرقت میگردد.
۸. از دیگر تبعات این قانون افزایش دامنه #صلاحیتمستقیم #دادگاهکیفریدو (با کاهش حداقل و حداکثر جرایمقابلگذشت) میباشد که خواسته یا ناخواسته سیر قهقرایی به #نظامدادگاههایعمومی (قبل از احیاءدادسرا) است./
رسانهخبری و رفاهیقضاتایران
jOin 🔜 @arayeghazayi
instagram.com/arayeghazayi
⚖ دادنامه مستدل، مستند و مبسوط راجع به اتهام افتراء، توهین و تهدید به ضررهای نفسانی و جسمانی با تحلیل عناصر تشکیلدهنده جرم و توسل به پاسخ غیر کیفری از طریق دوره مراقبت به عنوان مجازات جایگزین حبس
#الزام_به_عذر_خواهی_از_شاکی
#دوره_مراقبت #مجازات_جایگزین_حبس
#مناسب_سازی_محیط_زندگی_افراد_داری_معلولیت_جسمی_و_ذهنی_به_عنوان_سفیر_سلامت #آموزه_های_جرم_شناختی_و_کیفرشناختی
#مدیریت_خطر
#سند_امنیت_قضایی #جایگزین_حبس
#کیفر_زدایی #کارکرد_آموزشی_اصلاحی
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi ⚖
#الزام_به_عذر_خواهی_از_شاکی
#دوره_مراقبت #مجازات_جایگزین_حبس
#مناسب_سازی_محیط_زندگی_افراد_داری_معلولیت_جسمی_و_ذهنی_به_عنوان_سفیر_سلامت #آموزه_های_جرم_شناختی_و_کیفرشناختی
#مدیریت_خطر
#سند_امنیت_قضایی #جایگزین_حبس
#کیفر_زدایی #کارکرد_آموزشی_اصلاحی
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi ⚖
Forwarded from آرای قضایی
❇ فرمول #کاهشمجازاتحبستعزیری
✍ روحالهآرمند؛ #قاضیدادگستری
#تصویب #قانونکاهشمجازاتحبستعزیری اصراری بر #تجارب مأیوسکننده سابق است. تمرکز #قانونگذار بر #حبسزدایی، ناخواسته وی را از #قانونگذاری به #فرمولنویسی سوق داده. فرمولهای پی در پی که دست #محاکم را در تعیین میزان #کیفر محدود و #دادرس را مرحلهبهمرحله تبدیل به دانشجویریاضی در حالآزمون میکند تا به پاسخ برسد. انگار که #قانوننویس فراموش کرده #قانون ابزار #حقگذاری دادرس و #فرمول عکس آن است و هیچ دو پروندهای حتی با موضوع واحد #ماهیت یکسان ندارند و این #قوهاستنباط دادرس است که باید متناسبترین کیفر را برگزیند برخلاف باور کاتبانِ قانون، #بزهکاری و مسئله #جمعیتکیفری زندانها درمانفوری نداشته و چه بسا تصمیمات شتابزده منجر به نتیجهعکس گردد. قانونگذار در این قانون بار دیگر #ثابت کرد در دو راهی حلمسئله یا حذفصورتِآن، کماکان دومی را بر میگزیند. #تجربه شکستخورده #تشکیلدادگاههایعمومی که منجر به انحلال نهاد #دادسرا گردید از همین نوع تصمیمات ناسنجیده است.
معایب این قانون در آینده بیشتر نمایان خواهد شد ولی اجمالاً میتوان گفت؛
۱. درمانپنداری این قانون بعضاً معطوف به جرایمی شده که #بزهانگاری آنها مورد #اجماع دیگر #نظامهایکیفری دنیا است، به عبارت دیگر جرایمی را هدف قرار داده که مقابله با آنها #شرطهمزیستیمسالمتآمیز است، و #ضرر #مسامحه در آن نهایتاً گریبانگیر #مردم خواهد شد.
۲. این قانون فارغ از #دوراندیشی و به احتمال توسط یک تحصیلکرده #اقتصاد یا لااقل با #تفکراقتصادی تدوین گردیده چرا که #نگاهدرآمدی در این قانون جایگزین #انتظامعمومی و #بازدارندگی فردی و عمومی گردیده و در ثانی تفکر تُهیکردن زندانها و مآلاً کاهش مخارج در آن موج میزند.
۳. کسانی که در این ماه و اندی از اجرای این قانون از نزدیک دستی بر آتش داشته، احتمالاً #تصدیق کنند که نقش #قاضی در این قانون حاشیهای بوده و عملا وی یک فرمول یا #معادله را به سرانجام میرساند بهطوری که #مجازات دقیق هر بزهی فارغ از خصایص بزه و #بزهکار با اجرای فرمولهای این قانون از پیش قابلتخمین بوده و در واقع #اصلتناسبمجازاتوجرم را از بین برده است.
۴. معلوم نیست چرا قانونگذار از یک سو کماکان اصرار بر #تورمقوانینکیفری و یا کشف #عناوینمجرمانه جدید دارد و از سوی دیگر با فرمولنویسی به دنبال #کاهشمجازاتحبس و ناکارآمد کردن همین مصوبات است، چرا به جای کاهش منطقی #حبس در #قوانینماهوی به فرمولهای تعدیلکننده [به زعم خود] متمسک میشود؟
تعارضفکری و رفتاری قانونگذار نه تنها تاکنون به سرانجام نرسیده بلکه انگار تفکری بر #جرمتراشیحداکثری و ارادهای بر #اجرایحداقلی همین #قوانین استوار است. این دوگانگی به اعتقاد برخی یا تعمدی و به دنبال آتو (دستاویز) گیری است یا ناشی تصمیماتاحساسی و نداشتن یک #تدبیر دوراندیشانه در حوزهکیفر میباشد. نمونه این روزمرگی، برخی مصوبات دههاخیر است که مبنای تصویب آنها همنوا شدن با #احساساتعمومی بوده است. (#اصلاحیه قانونمجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتغیرمجاز مینمایند در سال ۱۳۸۶_ الحاق دو تبصره به ماده ۶۱۷ #قانونتعزیرات در سال ۱۳۹۶)
۵. اگر نگوییم تمام فرمولهای این قانون شاید بسیاری از آنها با نام و نشانهایدیگری در #قانونآییندادرسیکیفری و مجازاتاسلامی قابلاعمال، و پیش از این هم مورد عنایت محاکم بوده، انگار قانونگذار یا امیدی به کارگیری #تاسیسهایارفاقی قوانینسابق از سوی محاکم نداشته یا اضطراراً قصد داشته سر رشته کار را در دست بگیرد.
۶. اصرار و الزام به #تعیینحداقلمجازات توام با ضمانتاجرایانتظامی برای دادرس (خصوصا با شرایط اِنشائی و عموماً غیر قابلحصول ماده ۱۸ ق.م.ا) عملا محاکم را در جرایممهمه به مَحاق #حداقلگرایی میکشاند نمونه آن ماده ۶۵۲ ق.م.ا کتابتعزیرات است. بیراه نیست اگر بگوییم #اصلفردیکردنمجازاتها (به معنی اعمال و اجرایمجازاتمتناسب با شخصیت و ویژگیهای جسمی و اجتماعی فرد #مجرم) در این قانون تنزُل نموده.
۷. با اعلام قابلگذشتبودن #سرقت (با نصابخاص) شایستهتر بود قانونگذار صرفا #حداکثرحبس اینگونه جرایم را نصف مینمود چرا که با توجه به ترجیح محاکم، عملا جهت گیری #رویهقضایی بسوی #جزاینقدیجایگزینحبس است که فاقد بازدارندگی بوده و در آینده سبب افزایش پروندهایسرقت میگردد.
۸. از دیگر تبعات این قانون افزایش دامنه #صلاحیتمستقیم #دادگاهکیفریدو (با کاهش حداقل و حداکثر جرایمقابلگذشت) میباشد که خواسته یا ناخواسته سیر قهقرایی به #نظامدادگاههایعمومی (قبل از احیاءدادسرا) است./
رسانهخبری و رفاهیقضاتایران
jOin 🔜 @arayeghazayi
instagram.com/arayeghazayi
✍ روحالهآرمند؛ #قاضیدادگستری
#تصویب #قانونکاهشمجازاتحبستعزیری اصراری بر #تجارب مأیوسکننده سابق است. تمرکز #قانونگذار بر #حبسزدایی، ناخواسته وی را از #قانونگذاری به #فرمولنویسی سوق داده. فرمولهای پی در پی که دست #محاکم را در تعیین میزان #کیفر محدود و #دادرس را مرحلهبهمرحله تبدیل به دانشجویریاضی در حالآزمون میکند تا به پاسخ برسد. انگار که #قانوننویس فراموش کرده #قانون ابزار #حقگذاری دادرس و #فرمول عکس آن است و هیچ دو پروندهای حتی با موضوع واحد #ماهیت یکسان ندارند و این #قوهاستنباط دادرس است که باید متناسبترین کیفر را برگزیند برخلاف باور کاتبانِ قانون، #بزهکاری و مسئله #جمعیتکیفری زندانها درمانفوری نداشته و چه بسا تصمیمات شتابزده منجر به نتیجهعکس گردد. قانونگذار در این قانون بار دیگر #ثابت کرد در دو راهی حلمسئله یا حذفصورتِآن، کماکان دومی را بر میگزیند. #تجربه شکستخورده #تشکیلدادگاههایعمومی که منجر به انحلال نهاد #دادسرا گردید از همین نوع تصمیمات ناسنجیده است.
معایب این قانون در آینده بیشتر نمایان خواهد شد ولی اجمالاً میتوان گفت؛
۱. درمانپنداری این قانون بعضاً معطوف به جرایمی شده که #بزهانگاری آنها مورد #اجماع دیگر #نظامهایکیفری دنیا است، به عبارت دیگر جرایمی را هدف قرار داده که مقابله با آنها #شرطهمزیستیمسالمتآمیز است، و #ضرر #مسامحه در آن نهایتاً گریبانگیر #مردم خواهد شد.
۲. این قانون فارغ از #دوراندیشی و به احتمال توسط یک تحصیلکرده #اقتصاد یا لااقل با #تفکراقتصادی تدوین گردیده چرا که #نگاهدرآمدی در این قانون جایگزین #انتظامعمومی و #بازدارندگی فردی و عمومی گردیده و در ثانی تفکر تُهیکردن زندانها و مآلاً کاهش مخارج در آن موج میزند.
۳. کسانی که در این ماه و اندی از اجرای این قانون از نزدیک دستی بر آتش داشته، احتمالاً #تصدیق کنند که نقش #قاضی در این قانون حاشیهای بوده و عملا وی یک فرمول یا #معادله را به سرانجام میرساند بهطوری که #مجازات دقیق هر بزهی فارغ از خصایص بزه و #بزهکار با اجرای فرمولهای این قانون از پیش قابلتخمین بوده و در واقع #اصلتناسبمجازاتوجرم را از بین برده است.
۴. معلوم نیست چرا قانونگذار از یک سو کماکان اصرار بر #تورمقوانینکیفری و یا کشف #عناوینمجرمانه جدید دارد و از سوی دیگر با فرمولنویسی به دنبال #کاهشمجازاتحبس و ناکارآمد کردن همین مصوبات است، چرا به جای کاهش منطقی #حبس در #قوانینماهوی به فرمولهای تعدیلکننده [به زعم خود] متمسک میشود؟
تعارضفکری و رفتاری قانونگذار نه تنها تاکنون به سرانجام نرسیده بلکه انگار تفکری بر #جرمتراشیحداکثری و ارادهای بر #اجرایحداقلی همین #قوانین استوار است. این دوگانگی به اعتقاد برخی یا تعمدی و به دنبال آتو (دستاویز) گیری است یا ناشی تصمیماتاحساسی و نداشتن یک #تدبیر دوراندیشانه در حوزهکیفر میباشد. نمونه این روزمرگی، برخی مصوبات دههاخیر است که مبنای تصویب آنها همنوا شدن با #احساساتعمومی بوده است. (#اصلاحیه قانونمجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتغیرمجاز مینمایند در سال ۱۳۸۶_ الحاق دو تبصره به ماده ۶۱۷ #قانونتعزیرات در سال ۱۳۹۶)
۵. اگر نگوییم تمام فرمولهای این قانون شاید بسیاری از آنها با نام و نشانهایدیگری در #قانونآییندادرسیکیفری و مجازاتاسلامی قابلاعمال، و پیش از این هم مورد عنایت محاکم بوده، انگار قانونگذار یا امیدی به کارگیری #تاسیسهایارفاقی قوانینسابق از سوی محاکم نداشته یا اضطراراً قصد داشته سر رشته کار را در دست بگیرد.
۶. اصرار و الزام به #تعیینحداقلمجازات توام با ضمانتاجرایانتظامی برای دادرس (خصوصا با شرایط اِنشائی و عموماً غیر قابلحصول ماده ۱۸ ق.م.ا) عملا محاکم را در جرایممهمه به مَحاق #حداقلگرایی میکشاند نمونه آن ماده ۶۵۲ ق.م.ا کتابتعزیرات است. بیراه نیست اگر بگوییم #اصلفردیکردنمجازاتها (به معنی اعمال و اجرایمجازاتمتناسب با شخصیت و ویژگیهای جسمی و اجتماعی فرد #مجرم) در این قانون تنزُل نموده.
۷. با اعلام قابلگذشتبودن #سرقت (با نصابخاص) شایستهتر بود قانونگذار صرفا #حداکثرحبس اینگونه جرایم را نصف مینمود چرا که با توجه به ترجیح محاکم، عملا جهت گیری #رویهقضایی بسوی #جزاینقدیجایگزینحبس است که فاقد بازدارندگی بوده و در آینده سبب افزایش پروندهایسرقت میگردد.
۸. از دیگر تبعات این قانون افزایش دامنه #صلاحیتمستقیم #دادگاهکیفریدو (با کاهش حداقل و حداکثر جرایمقابلگذشت) میباشد که خواسته یا ناخواسته سیر قهقرایی به #نظامدادگاههایعمومی (قبل از احیاءدادسرا) است./
رسانهخبری و رفاهیقضاتایران
jOin 🔜 @arayeghazayi
instagram.com/arayeghazayi