#یادداشت
#قسمت_اول
⭕️ جهت دهی افکار
🔻شیوۀ یِ رایج سانسور در گذشته چنین بود: "شناسایی و مسدود کردنِ گلوگاهِ اصلیِ خبر "
▪️در گذشته ای نه چندان دور ،سادهترین راه برای بستن مسیر انتشار یک ایده یا خبر آن بود که جلوی نشر مکانیکیاش گرفته شود. روزنامه را ببندند، به رئیس شبکه فشار بیاورند، یک سانسورچی رسمی در انتشارات بگذارند. یا در صورت ضرورت، یک تفنگ پر روی شقیقۀ گزارشگر بگیرند؛
ممکن است این شیوه یِ آخر به نظر خنده دار باشد اما این اتفاق واقعاً یکبار در ترکیه افتاده است. بهار سال ۱۹۶۰ بود و گروهی از افسران ارتش، تازه کنترل حکومت و رسانۀ ملی را در اختیار گرفته بودند. آنها اطلاعرسانی را متوقف کرده بودند تا جلوی هماهنگسازی هرگونه تهدیدی علیه کودتایشان را بگیرند. اما از بختِ بدِ قرار بود دو هفته بعد از کودتا یک مسابقۀ فوتبال بین ترکیه و اسکاتلند برگزار شود که مردم بسیار منتظرش بودند. گزارش این مسابقهها از رادیوی ملی پخش میشد و گزارشگر تکتکِ حرکاتِ بازی را توضیح میداد. مردم سراسر ترکیه دور دستگاههای رادیو جمع میشدند و تیم ملی را تشویق می کردند.
ریسک لغو مسابقه برای کودتاچیها زیاد بود چون احتمال داشت جرقه یِ اعتراض را بزند. اما اگر گزارشگر در پخش زندۀ رادیویی یک حرف سیاسی میزد چطور؟ یک اشاره کافی بود تا کشور به آشوب کشیده شود. لذا افسران به یک راهحلِ جالب !! رسیدند: چند تفنگدار گذاشتند که در مدت دو ساعت و چهلوپنج دقیقۀ پخش زنده، گزارشگر را نشانه بگیرند.
این اقدام هم ریسک داشت، ولی #ریسکی_مدیریت_شده . بالاخره آنها فقط مجبور بودند یک گزارشگر را تهدید کنند: فقط یک گلوگاه برای کنترل امواج.
نسخههای مختلف این روشِ سانسور [بستن گلوگاه اصلی خبر] زمانی هنجار سراسر دنیا بود چون پخش و نشر اخبار:
۱. اموری دشوار و پرهزینه بود
۲. زیرساختهایشان چند گلوگاه داشت و در دست عدهای محدود متمرکز بود.
امروزه اما این روش تقریبا منسوخ شده چون هرکسی میتواند ظرف چند ثانیه یک حساب در توییتر باز کند یا با موبایل صحنه و حادثه ای را ضبط و پخش کند.
در آگوست ۲۰۱۴ که اعتراضات در فرگوسن [ایالت میزوری آمریکا ] آغاز شد، کاربری به نام مصطفی حسین که مستقیماً از اعتراضات گزارش می داد، مخاطبانی به دست آورد که برای مدتی کوتاه از لحاظ حجم با سی.ان.ان برابری میکرد.
در محیط شبکهای امروز، وقتی کسی پخش زنده میکند یا اندیشههایش را در یک شبکۀ اجتماعی پست میکند، گویا سانسور ناممکن است. گویا این روزگار را باید یگانه عصر طلایی آزادی بیان دانست.
▪️واقعا چنین است؟
#ادامه_دارد
@antioligarchie
#قسمت_اول
⭕️ جهت دهی افکار
🔻شیوۀ یِ رایج سانسور در گذشته چنین بود: "شناسایی و مسدود کردنِ گلوگاهِ اصلیِ خبر "
▪️در گذشته ای نه چندان دور ،سادهترین راه برای بستن مسیر انتشار یک ایده یا خبر آن بود که جلوی نشر مکانیکیاش گرفته شود. روزنامه را ببندند، به رئیس شبکه فشار بیاورند، یک سانسورچی رسمی در انتشارات بگذارند. یا در صورت ضرورت، یک تفنگ پر روی شقیقۀ گزارشگر بگیرند؛
ممکن است این شیوه یِ آخر به نظر خنده دار باشد اما این اتفاق واقعاً یکبار در ترکیه افتاده است. بهار سال ۱۹۶۰ بود و گروهی از افسران ارتش، تازه کنترل حکومت و رسانۀ ملی را در اختیار گرفته بودند. آنها اطلاعرسانی را متوقف کرده بودند تا جلوی هماهنگسازی هرگونه تهدیدی علیه کودتایشان را بگیرند. اما از بختِ بدِ قرار بود دو هفته بعد از کودتا یک مسابقۀ فوتبال بین ترکیه و اسکاتلند برگزار شود که مردم بسیار منتظرش بودند. گزارش این مسابقهها از رادیوی ملی پخش میشد و گزارشگر تکتکِ حرکاتِ بازی را توضیح میداد. مردم سراسر ترکیه دور دستگاههای رادیو جمع میشدند و تیم ملی را تشویق می کردند.
ریسک لغو مسابقه برای کودتاچیها زیاد بود چون احتمال داشت جرقه یِ اعتراض را بزند. اما اگر گزارشگر در پخش زندۀ رادیویی یک حرف سیاسی میزد چطور؟ یک اشاره کافی بود تا کشور به آشوب کشیده شود. لذا افسران به یک راهحلِ جالب !! رسیدند: چند تفنگدار گذاشتند که در مدت دو ساعت و چهلوپنج دقیقۀ پخش زنده، گزارشگر را نشانه بگیرند.
این اقدام هم ریسک داشت، ولی #ریسکی_مدیریت_شده . بالاخره آنها فقط مجبور بودند یک گزارشگر را تهدید کنند: فقط یک گلوگاه برای کنترل امواج.
نسخههای مختلف این روشِ سانسور [بستن گلوگاه اصلی خبر] زمانی هنجار سراسر دنیا بود چون پخش و نشر اخبار:
۱. اموری دشوار و پرهزینه بود
۲. زیرساختهایشان چند گلوگاه داشت و در دست عدهای محدود متمرکز بود.
امروزه اما این روش تقریبا منسوخ شده چون هرکسی میتواند ظرف چند ثانیه یک حساب در توییتر باز کند یا با موبایل صحنه و حادثه ای را ضبط و پخش کند.
در آگوست ۲۰۱۴ که اعتراضات در فرگوسن [ایالت میزوری آمریکا ] آغاز شد، کاربری به نام مصطفی حسین که مستقیماً از اعتراضات گزارش می داد، مخاطبانی به دست آورد که برای مدتی کوتاه از لحاظ حجم با سی.ان.ان برابری میکرد.
در محیط شبکهای امروز، وقتی کسی پخش زنده میکند یا اندیشههایش را در یک شبکۀ اجتماعی پست میکند، گویا سانسور ناممکن است. گویا این روزگار را باید یگانه عصر طلایی آزادی بیان دانست.
▪️واقعا چنین است؟
#ادامه_دارد
@antioligarchie