#سه_سوال؟
#امامی_کاشانی ٬ امام جمعه موقت تهران در بخشی از خطبه های نماز جمعه ۹۶/۱۰/۱ به موارد زیر اشاره فرمودند :
8⃣ اگرحرفی با قوه قضاییه دارید در جلسات #خصوصی مطرح کنید .
2⃣ اگر جلسات را کافی نمی دانید ٬ چند نفر آشنا و#حَکَم بگذارید .
3⃣ آدم همین جوری حرف بزند ٬ رسانه ها آن را با 10 تا دروغ دیگر مطرح می کنند .
👈سه سوال درباره این سخنان :
🅰چرا وقتی قوه قضاییه به صورت #سیستماتیک و #علنی ظلم می کند، باید به صورت #درگوشی و در #جلسات_خصوصی از آنها انتقاد کرد⁉️
🅱 آیا هدف از علنی نکردن انتقادات این نیست که مبادا #اقتدارشان جهت #تضییع #حقوق_شهروندان خدشه دار شود⁉️
🆎چرا سخنان #رییس قوه قضاییه و
#دادستان محترم و #سخنگوی دستگاه قضا #پشت_بلندگو و در #همایش وبا #امکان_پخش_مجدد رسانه ی #میلی و #سوت_بلبلی باشد اما منتقدان در گوشی⁉️
@antioligarchie
#امامی_کاشانی ٬ امام جمعه موقت تهران در بخشی از خطبه های نماز جمعه ۹۶/۱۰/۱ به موارد زیر اشاره فرمودند :
8⃣ اگرحرفی با قوه قضاییه دارید در جلسات #خصوصی مطرح کنید .
2⃣ اگر جلسات را کافی نمی دانید ٬ چند نفر آشنا و#حَکَم بگذارید .
3⃣ آدم همین جوری حرف بزند ٬ رسانه ها آن را با 10 تا دروغ دیگر مطرح می کنند .
👈سه سوال درباره این سخنان :
🅰چرا وقتی قوه قضاییه به صورت #سیستماتیک و #علنی ظلم می کند، باید به صورت #درگوشی و در #جلسات_خصوصی از آنها انتقاد کرد⁉️
🅱 آیا هدف از علنی نکردن انتقادات این نیست که مبادا #اقتدارشان جهت #تضییع #حقوق_شهروندان خدشه دار شود⁉️
🆎چرا سخنان #رییس قوه قضاییه و
#دادستان محترم و #سخنگوی دستگاه قضا #پشت_بلندگو و در #همایش وبا #امکان_پخش_مجدد رسانه ی #میلی و #سوت_بلبلی باشد اما منتقدان در گوشی⁉️
@antioligarchie
Forwarded from اتچ بات
🔻 اینو بگذارید کنار گزارش @farhikhtedaily از شهریه ۲۵میلیونی مدرسه #حداد، ۲۵میلیونی #مهدوی،۳۷میلیونی #محمدخاتمی، ۲۷میلیونی #امامی کاشانی،و آن عالم مشهور که نمیشه حتی اسمش رو آورد! قشنگ یک نمای کلی معلوم میشه.
اقل موضوع اینه که اون مدارس میلیونی #موظف به تجهیز این #بیغولههای مظلوم باشن.
🀄️امیرعلی صفا
@antioligarchie
اقل موضوع اینه که اون مدارس میلیونی #موظف به تجهیز این #بیغولههای مظلوم باشن.
🀄️امیرعلی صفا
@antioligarchie
Telegram
attach 📎
⭕️ #سلطان_سنگ_تزئینی(۱)
#محمد_امامی_کاشانی، با اینکه سالهاست امام جمعه موقت تهران است، اما همیشه از پردهنشینان سیاست بوده است و هیچ کس وی را در جریانات سیاسی جدی نمیگیرد. اما #امامی_کاشانی در اقتصاد هم مانند سیاست بی سرو صدا حرکت کرده است.
🀄️فریبرز کلانتری(روزنامه نگار)
#twitter
@antioligarchie
#محمد_امامی_کاشانی، با اینکه سالهاست امام جمعه موقت تهران است، اما همیشه از پردهنشینان سیاست بوده است و هیچ کس وی را در جریانات سیاسی جدی نمیگیرد. اما #امامی_کاشانی در اقتصاد هم مانند سیاست بی سرو صدا حرکت کرده است.
🀄️فریبرز کلانتری(روزنامه نگار)
@antioligarchie
⭕️ #سلطان_سنگ_تزئینی(۲)
سمت متولی #مدرسه_شهید_مطهری نیز کمتر به چشم میآید اما #موقوفات مدرسه سپه سالار " مشیر الدوله" و #وقف_نامه ۷۹ صفحهای آن ابعاد این امپراطوری اقتصادی را مشخص می کند در حالی که به عقیده بسیاری از مردم، چند پارچه آبادی و صدها مغازه در بازار تهران برای رتق و فتق امور آن و متولیانش
کافی بوده و نیازی به فعالیت اقتصادی وجود ندارد،اما #امامی_کاشانی به عنوان متولی چنین حسی نداشته.
🀄️فریبرز کلانتری(روزنامه نگار)
#twitter
@antioligarchie
سمت متولی #مدرسه_شهید_مطهری نیز کمتر به چشم میآید اما #موقوفات مدرسه سپه سالار " مشیر الدوله" و #وقف_نامه ۷۹ صفحهای آن ابعاد این امپراطوری اقتصادی را مشخص می کند در حالی که به عقیده بسیاری از مردم، چند پارچه آبادی و صدها مغازه در بازار تهران برای رتق و فتق امور آن و متولیانش
کافی بوده و نیازی به فعالیت اقتصادی وجود ندارد،اما #امامی_کاشانی به عنوان متولی چنین حسی نداشته.
🀄️فریبرز کلانتری(روزنامه نگار)
@antioligarchie
⭕️ #سلطان_سنگ_تزئینی (۳)
#امامی_کاشانی به همان اندازه که در سایه، در #جریانات_سیاسی بوده ، در #فعالیت_های_اقتصادی نیز به واسطه داماد خود "وحید اشتیاق" حضور داشته و از ظاهرشدن در فعالیت های اقتصادی به صورت مستقیم دوری می کند.
🀄️فریبرز کلانتری(روزنامه نگار)
#twitter
@antioligarchie
#امامی_کاشانی به همان اندازه که در سایه، در #جریانات_سیاسی بوده ، در #فعالیت_های_اقتصادی نیز به واسطه داماد خود "وحید اشتیاق" حضور داشته و از ظاهرشدن در فعالیت های اقتصادی به صورت مستقیم دوری می کند.
🀄️فریبرز کلانتری(روزنامه نگار)
@antioligarchie
⭕️ #سلطان_سنگ_تزئینی (۴)
فعالیتهای اقتصادی خاندان #امامی_کاشانی، بیشتر در پوشش یک #خیریه و #مجتمع_درمانی ولیعصر انجام شده و تا آنجا گسترش یافته است که بدون شک آنها را میتوان #سلاطین بلامنازع #سنگهای_تزئینی در کشور دانست.
🀄️فریبرز کلانتری(روزنامه نگار)
#twitter
@antioligarchie
فعالیتهای اقتصادی خاندان #امامی_کاشانی، بیشتر در پوشش یک #خیریه و #مجتمع_درمانی ولیعصر انجام شده و تا آنجا گسترش یافته است که بدون شک آنها را میتوان #سلاطین بلامنازع #سنگهای_تزئینی در کشور دانست.
🀄️فریبرز کلانتری(روزنامه نگار)
@antioligarchie
⭕️ #سلطان_سنگ_تزئینی (۵)
ورود این خاندان به عرصه اقتصادی، از ماجرای تاسیس #بنیاد_توان_بخشی_ولیعصر جهت نگهداری و مراقبت از کودکان و بزرگسالان عقبمانده ذهنی شروع میشود. سرپرست و رییس هیات موسس این بنیاد خیریه، آیت الله #امامی_کاشانی است. خیریه که این روزها یک شبکه پیچیده شده است که حسابرسی آن مشخص نیست.
🀄️فریبرز کلانتری(روزنامه نگار)
#twitter
@antioligarchie
ورود این خاندان به عرصه اقتصادی، از ماجرای تاسیس #بنیاد_توان_بخشی_ولیعصر جهت نگهداری و مراقبت از کودکان و بزرگسالان عقبمانده ذهنی شروع میشود. سرپرست و رییس هیات موسس این بنیاد خیریه، آیت الله #امامی_کاشانی است. خیریه که این روزها یک شبکه پیچیده شده است که حسابرسی آن مشخص نیست.
🀄️فریبرز کلانتری(روزنامه نگار)
@antioligarchie
#یادداشت
⭕️نماز جماعت سید محمد خاتمی، ناطق نوری، دعایی و ... وسط بلوار
✍جعفر شیرعلی نیا
🔻 سال ۱۳۶۰ هیاتی از ایران برای اجلاس بین المجالس به کوبا رفته بود. بی تجربه بودند؛ فکر می کردند هر چه تعدادشان بیشتر باشد برای رای گیری بهتر است. ۲۰نفری زن و مرد رفتند؛ #ناطق_نوری، #امامی_کاشانی، #محمود_دعایی ، #موسوی_تبریزی، #سيدمحمد_خاتمی و ...
رقص های دختران و زنان در مراسم افتتاحیه اشک #موسوی_تبریزی را درآورد و مدام می گفت خدایا چه گناهی کردیم گرفتار مجلس معصیت شدیم...
پس از افتتاحیه در بلوار وسط شهر روی چمن ها #امامی_کاشانی جلو ایستاد همراه هیات ایرانی نماز جماعت خواندند خبرنگارها ریختند فیلم و عکس می گرفتند #ناطق_نوری می گوید فکر می کردیم صدور انقلاب است.
روز دوم دکتر #ولایتی وزیر خارجه از سخنرانان بود. جماعت همه ساکت به سخنرانی گوش می دادند. جمعیت ۲۰ نفره ایران کنار هم در سالن نشسته بودند. جایی از سخنرانی هیات پرشمار ایرانی چنان به وجد آمد که همه با هم الله اکبر گفتند. چنان تکبیر گفتند که سالن به هم ریخت. همه وحشت کردند. #ناطق_نوری می گوید سالن داشت منفجر می شد و جماعت حاضر در تدارک فرار...
▫️ بسیاری از کسانی که امروز اسم و رسمی دارند آن روزها به دلیل بی تجربگی نقص های فراوانی درکارشان بود اما در روایت از گذشته ها نقص ها را غالبا سانسور کرده اند و خواسته اند با جایگاه امروزشان تاریخ دیروزشان را به شکل جدید روایت کنند. روایت ناقص تجربه ناقص می آورد و ملت را به خطر می اندازد...
@antioligarchie
⭕️نماز جماعت سید محمد خاتمی، ناطق نوری، دعایی و ... وسط بلوار
✍جعفر شیرعلی نیا
🔻 سال ۱۳۶۰ هیاتی از ایران برای اجلاس بین المجالس به کوبا رفته بود. بی تجربه بودند؛ فکر می کردند هر چه تعدادشان بیشتر باشد برای رای گیری بهتر است. ۲۰نفری زن و مرد رفتند؛ #ناطق_نوری، #امامی_کاشانی، #محمود_دعایی ، #موسوی_تبریزی، #سيدمحمد_خاتمی و ...
رقص های دختران و زنان در مراسم افتتاحیه اشک #موسوی_تبریزی را درآورد و مدام می گفت خدایا چه گناهی کردیم گرفتار مجلس معصیت شدیم...
پس از افتتاحیه در بلوار وسط شهر روی چمن ها #امامی_کاشانی جلو ایستاد همراه هیات ایرانی نماز جماعت خواندند خبرنگارها ریختند فیلم و عکس می گرفتند #ناطق_نوری می گوید فکر می کردیم صدور انقلاب است.
روز دوم دکتر #ولایتی وزیر خارجه از سخنرانان بود. جماعت همه ساکت به سخنرانی گوش می دادند. جمعیت ۲۰ نفره ایران کنار هم در سالن نشسته بودند. جایی از سخنرانی هیات پرشمار ایرانی چنان به وجد آمد که همه با هم الله اکبر گفتند. چنان تکبیر گفتند که سالن به هم ریخت. همه وحشت کردند. #ناطق_نوری می گوید سالن داشت منفجر می شد و جماعت حاضر در تدارک فرار...
▫️ بسیاری از کسانی که امروز اسم و رسمی دارند آن روزها به دلیل بی تجربگی نقص های فراوانی درکارشان بود اما در روایت از گذشته ها نقص ها را غالبا سانسور کرده اند و خواسته اند با جایگاه امروزشان تاریخ دیروزشان را به شکل جدید روایت کنند. روایت ناقص تجربه ناقص می آورد و ملت را به خطر می اندازد...
@antioligarchie
#یادداشت
⭕️این کشتی ظرفیت این همه آویزان شدن را دارد؟
✍جعفر شیرعلی نیا
🔻 ۳۱ اردیبهشت ، دو روز مانده به انتخابات ریاستجمهوری ۲ خرداد ۷۶ برای بسیاری مسجل شده بود که آرای #سیدمحمد_خاتمی از آرای #ناطق_نوری پیشی گرفته اما آیتالله #خزعلی به یزد، زادگاه #خاتمی، رفت و از احتمال پیروزی قطعی #ناطق_نوری با اختلاف رای بالا سخن گفت.
#خزعلی به مردم یزد گفت، شنیده که یزد در دفاع از حق خاموش است؛ «من زنده باشم و یزد خاموش؟»
او از رای جامعهی مدرسین به #ناطق_نوری گفت و این که از چهار مسیر، از اطرافیان #رهبری بررسی کرده و دریافته که تمایل #رهبری به #ناطق_نوری است. از #خاتمی انتقاد کرد و گفت: «اما آقای #ناطق_نوری صد درصد دستش توی دست ولایت فقیه است.»
#خزعلی به مردم گفت: «ببینید چه کسانی دارند کار میکنند و پشت سرند؟ روزنامهی اسرائیل را ببینید. روزنامهی بیبیسی را ببینید. آقایان، برادران، خواهران، بیدار باشید.» به فیلمی اشاره کرد که در تهران از خانمی که؛ «زلفش را هم بیرون گذاشته» میپرسند به چه کسی رای میدهد و او میگوید خاتمی؛ چون آزادی میدهد؛ «بند چارقدش را هم بر میدارد. چرا اینها را نمیگیرند؟!» انتقاد از خاتمی را ادامه داد، دقایقی جلسه به هم ریخت و شعارها سخنرانی را قطع کرد؛ «حسین حسین شعار ماست، خاتمی افتخار ماست» شعارها که تمام شد، #خزعلی گفت در پایان سخنانش حقیقتی را آشکار خواهد کرد که شعاردهندگان؛ «از اینکه از روی نادانی شعار دادهاند شرمنده خواهند شد.»
[آن روزها سیدمحمدحسین طباطبایی، کودک حافظ قرآن، در کانون توجه افراد مذهبی بود و تسلطش بر قرآن در سن پنج، شش سالگی بسیاری را شگفتزده کرده بود. او میتوانست به سوالات افراد با بخشی از آیات قرآن جواب بدهد. ]
#خزعلی گفت پیش از سخنرانی به "محمدحسین طباطبایی " زنگ زده و دربارهی انتخابات پرسیده و "طباطبایی" جواب داده؛ «فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ» ؛ یعنی به هدایت روحانیون اقتدا کن.
#خزعلی گفتم : به تیپ آقای خاتمی چه میگویی؟» پاسخ داد؛ «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ» #خزعلی معنی این جواب را اینگونه توضیح داد؛ « اینها گمراه شدهاند و تو نمیتوانی هدایتشان کنی.» و گفت این همان حرفی است که شعاردهندگان را شرمنده میکند؛ «حالا تا صبح به خودت بپیچ. این حرف دیگر مال من نیست، مال روحانیت نیست، مال خداست که دارد به قلب این بچه القا میکند. حالا فردا برو پای صندوق هر چی خواستی و به هر کی خواستی رأی بده... اگر سر جنگ با خدا داری بارکالله!»
نتیجهی انتخابات را نیز چنین پیشبینی کرد؛ «برای هر چهار نفر کاندیدا دعا کنید، برادران مسلمان ما هستند. یکیشان یک و نیم درصد رأی میآورد. یکیشان شاید پنج، شش درصد و آقای #ناطق_نوری حدس میزنم بین پنجاه و شش تا شصت درصد و مابقی پایینتر.»
[📚جمهوریت؛ افسونزدایی از قدرت، سعید حجاریان . ص۴۲۱-۴۲۷]
▪️توان زیادی از حوزه و روحانیت در این انتخابات خرج شد تا #ناطق_نوری رای بیاورد.
"سیدمهدی طباطبایی" در خاطراتش روایت کرده است: «به نقاط مختلف کشور سفر کردیم و علما را دعوت میکردیم که از آقای #ناطق حمایت کنند... حتی حوزه علمیه هم وارد شد. آقای #قرائتی در برنامههای تلویزیونی خودش اشارههایی داشت، آقای #جوادی_آملی هم در تیزر تلویزیونی به همراه چند تن دیگر از بزرگان برای تایید شخصیت آقای #ناطق صحبت کرد اما این یک کشتی بود که هرچه بیشتر به آن آویزان میشدیم، بیشتر غرق میشد. یعنی هر چهقدر به این کشتی وزنه آویزان میکردیم، سنگینتر میشد. من چند روز مانده بود به انتخابات متوجه این نکته شدم.» او توضیح داده است که چگونه این پشتیبانی زیاد بخشی از روحانیت را هم رویگردان کرد.
[ 📚اخلاق و مبارزه، خاطرات سید مهدی طباطبایی، ص۲۰۳ و ۲۰۴]
▫️در نهایت #خاتمی با اختلاف چند برابری پیروز انتخابات شد. چند روز پس از انتخابات آیتالله #امینی در دیدار با #هاشمی_رفسنجانی از «سوءمدیریتی که باعث شکست اعتبار روحانیت در انتخابات شد» گله کرد و نیز«از کارشکنی های احتمالی که به زودی علیه آقای #خاتمی بروز خواهد کرد» گفت.
چند روز بعد آیتالله #امامی_کاشانی از #هاشمی«برای قرضهایی که در تبلیغات ریاستجمهوری بارآورده استمداد کرد.»
۲۸ خرداد #ریشهری به #هاشمی خبر داد؛ روحیه افرادی مانند آیتالله #جوادی_آملی و حجتالاسلام #قرائتی که وادار به موضعگیری در انتخابات شدهاند، بد است.
[📚انتقال قدرت، خاطرات هاشمی رفسنجانی، ص ۱۸۳ ،۱۷۲، ۲۲]
▪️۲۴ سال از آن ایام میگذرد. در روزهای گذشته یکی از سخنرانان مذهبی [#پناهیان] پیوندی زده میان انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ و مسئلهی ظهور امام زمان
https://b2n.ir/n51445
آیا این کشتی ظرفیت این همه آویزان شدن را دارد؟
@antioligarchie
پانوشت : توضیح پناهیان در باره رابطه انتخابات با ظهور👇
https://fararu.com/fa/news/482386
⭕️این کشتی ظرفیت این همه آویزان شدن را دارد؟
✍جعفر شیرعلی نیا
🔻 ۳۱ اردیبهشت ، دو روز مانده به انتخابات ریاستجمهوری ۲ خرداد ۷۶ برای بسیاری مسجل شده بود که آرای #سیدمحمد_خاتمی از آرای #ناطق_نوری پیشی گرفته اما آیتالله #خزعلی به یزد، زادگاه #خاتمی، رفت و از احتمال پیروزی قطعی #ناطق_نوری با اختلاف رای بالا سخن گفت.
#خزعلی به مردم یزد گفت، شنیده که یزد در دفاع از حق خاموش است؛ «من زنده باشم و یزد خاموش؟»
او از رای جامعهی مدرسین به #ناطق_نوری گفت و این که از چهار مسیر، از اطرافیان #رهبری بررسی کرده و دریافته که تمایل #رهبری به #ناطق_نوری است. از #خاتمی انتقاد کرد و گفت: «اما آقای #ناطق_نوری صد درصد دستش توی دست ولایت فقیه است.»
#خزعلی به مردم گفت: «ببینید چه کسانی دارند کار میکنند و پشت سرند؟ روزنامهی اسرائیل را ببینید. روزنامهی بیبیسی را ببینید. آقایان، برادران، خواهران، بیدار باشید.» به فیلمی اشاره کرد که در تهران از خانمی که؛ «زلفش را هم بیرون گذاشته» میپرسند به چه کسی رای میدهد و او میگوید خاتمی؛ چون آزادی میدهد؛ «بند چارقدش را هم بر میدارد. چرا اینها را نمیگیرند؟!» انتقاد از خاتمی را ادامه داد، دقایقی جلسه به هم ریخت و شعارها سخنرانی را قطع کرد؛ «حسین حسین شعار ماست، خاتمی افتخار ماست» شعارها که تمام شد، #خزعلی گفت در پایان سخنانش حقیقتی را آشکار خواهد کرد که شعاردهندگان؛ «از اینکه از روی نادانی شعار دادهاند شرمنده خواهند شد.»
[آن روزها سیدمحمدحسین طباطبایی، کودک حافظ قرآن، در کانون توجه افراد مذهبی بود و تسلطش بر قرآن در سن پنج، شش سالگی بسیاری را شگفتزده کرده بود. او میتوانست به سوالات افراد با بخشی از آیات قرآن جواب بدهد. ]
#خزعلی گفت پیش از سخنرانی به "محمدحسین طباطبایی " زنگ زده و دربارهی انتخابات پرسیده و "طباطبایی" جواب داده؛ «فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ» ؛ یعنی به هدایت روحانیون اقتدا کن.
#خزعلی گفتم : به تیپ آقای خاتمی چه میگویی؟» پاسخ داد؛ «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ» #خزعلی معنی این جواب را اینگونه توضیح داد؛ « اینها گمراه شدهاند و تو نمیتوانی هدایتشان کنی.» و گفت این همان حرفی است که شعاردهندگان را شرمنده میکند؛ «حالا تا صبح به خودت بپیچ. این حرف دیگر مال من نیست، مال روحانیت نیست، مال خداست که دارد به قلب این بچه القا میکند. حالا فردا برو پای صندوق هر چی خواستی و به هر کی خواستی رأی بده... اگر سر جنگ با خدا داری بارکالله!»
نتیجهی انتخابات را نیز چنین پیشبینی کرد؛ «برای هر چهار نفر کاندیدا دعا کنید، برادران مسلمان ما هستند. یکیشان یک و نیم درصد رأی میآورد. یکیشان شاید پنج، شش درصد و آقای #ناطق_نوری حدس میزنم بین پنجاه و شش تا شصت درصد و مابقی پایینتر.»
[📚جمهوریت؛ افسونزدایی از قدرت، سعید حجاریان . ص۴۲۱-۴۲۷]
▪️توان زیادی از حوزه و روحانیت در این انتخابات خرج شد تا #ناطق_نوری رای بیاورد.
"سیدمهدی طباطبایی" در خاطراتش روایت کرده است: «به نقاط مختلف کشور سفر کردیم و علما را دعوت میکردیم که از آقای #ناطق حمایت کنند... حتی حوزه علمیه هم وارد شد. آقای #قرائتی در برنامههای تلویزیونی خودش اشارههایی داشت، آقای #جوادی_آملی هم در تیزر تلویزیونی به همراه چند تن دیگر از بزرگان برای تایید شخصیت آقای #ناطق صحبت کرد اما این یک کشتی بود که هرچه بیشتر به آن آویزان میشدیم، بیشتر غرق میشد. یعنی هر چهقدر به این کشتی وزنه آویزان میکردیم، سنگینتر میشد. من چند روز مانده بود به انتخابات متوجه این نکته شدم.» او توضیح داده است که چگونه این پشتیبانی زیاد بخشی از روحانیت را هم رویگردان کرد.
[ 📚اخلاق و مبارزه، خاطرات سید مهدی طباطبایی، ص۲۰۳ و ۲۰۴]
▫️در نهایت #خاتمی با اختلاف چند برابری پیروز انتخابات شد. چند روز پس از انتخابات آیتالله #امینی در دیدار با #هاشمی_رفسنجانی از «سوءمدیریتی که باعث شکست اعتبار روحانیت در انتخابات شد» گله کرد و نیز«از کارشکنی های احتمالی که به زودی علیه آقای #خاتمی بروز خواهد کرد» گفت.
چند روز بعد آیتالله #امامی_کاشانی از #هاشمی«برای قرضهایی که در تبلیغات ریاستجمهوری بارآورده استمداد کرد.»
۲۸ خرداد #ریشهری به #هاشمی خبر داد؛ روحیه افرادی مانند آیتالله #جوادی_آملی و حجتالاسلام #قرائتی که وادار به موضعگیری در انتخابات شدهاند، بد است.
[📚انتقال قدرت، خاطرات هاشمی رفسنجانی، ص ۱۸۳ ،۱۷۲، ۲۲]
▪️۲۴ سال از آن ایام میگذرد. در روزهای گذشته یکی از سخنرانان مذهبی [#پناهیان] پیوندی زده میان انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ و مسئلهی ظهور امام زمان
https://b2n.ir/n51445
آیا این کشتی ظرفیت این همه آویزان شدن را دارد؟
@antioligarchie
پانوشت : توضیح پناهیان در باره رابطه انتخابات با ظهور👇
https://fararu.com/fa/news/482386
⭕️مدرسه عالی مطهری یا همان سپهسالار سابق موقوفه خاندان مشیرالدوله از شروع رسمی فعالیت در سال ۱۳۰۹ تا ۱۳۵۷ در طول ۵۸ سال ۲۷ نفر متولی داشته یعنی هر دو سال یکبار به صورت میانگین یک متولی عوض شده است اما در این ۴۰ سال اندی که از انقلاب گذشته تنها یک متولی داشت #امامی_کاشانی!
🀄️فریبرز کلانتری
#twitter
@antioligarchie
🀄️فریبرز کلانتری
@antioligarchie
#یادداشت
⭕️ خاطراتی از آقای #امامی_کاشانی
✍مسعود شفیعی کیا
فوت ایشان مرا یاد چند خاطرهی خردسالی انداخت.
قبل از اینکه در پاییز ۵۷ به خیابان تهراننو نقل مکان کنیم، در میدان روز مادر نیروی هوایی مستأجر بودیم.
پیشنماز مسجد قدس در چهار راه کوکاکولا آقای امامیکاشانی بود.
۱. اشتباه نکنم تابستان گرم سال ۵۶ بود که در ماه رمضان با بچههای کوچه که بزرگتر از من بودند، به مسجد قدس میرفتیم، جاذبهی کتابخانه و جلسات قرآن برای نسل ما که تلویزیون و سینما و کوی و برزنش مملو از برهنگی طرب و رقص و میگساری بود بسیار جاذبهی جالبی بود!
"علیرضا موحدیکرمانی" از مسئولان فرهنگی مسجد پسر آقای "موحدیکرمانی" بود که در فتحالمبین شهید شد.
ظهر گرم همان ماه رمضان با شوق و ذوق به نماز مسجد رفتیم، با اینکه سن بلوغ نرسیده بودم ولی مثل بیشتر بچهها ذوقی شگفت داشتیم. آماده نماز شدیم که چند لباس شخصی بسیار جدی آمدند کنار سجاده #امامی_کاشانی و بردنش، یکی از ساواکیها که بیسیم دستش بود، پیرمردی عبا به دوش را از صف اول صدا کرد و گفت: "بیا جلو نماز بخون!" به بقیه مردم هم گفت : " شما هم پشت این پیرمرد نماز بخوانید و کسی تکون نخوره!" یکی از ما بچهها را هم صدا کرد و بهش گفت: "تکبیر بگو!"
و ایستادن تا نماز اقامه شد و همه بستند و وقت خواندن نماز زیر چشمی دیدم که #امامی_کاشانی را از مسجد بردند بیرون، آنجا با وحشت از ساواک آشنا شدم ...
۲.پاییز سال ۵۷ بود که با مادر سوار تاکسی شدیم بریم ژاله، سر کوکاکولا حاجآقا #امامی_کاشانی که در دولت آشتی "بختیار" آزاد شده بود، سوار تاکسی شد، وقتی میخواست حساب بکند، یک کیفی درآورد چندتا یک قرانی و دوزاری داد به راننده تاکسی، مادرم دلش سوخت که حاجی چقدر در ساواک زدنش که چشمهایش اینقدر ضعیف شده و این هم وضع مالیش ...
ولی این از آخرین بارهایی بود که حاجی سوار تاکسی میشد، چند ماه بعد که مردم انقلاب را پیروز کردند، حاجی از محل رفت و ماشینش هم ضدگلوله شد، دهه ۷۰ بود که در مدرسهی عالی جلسات "شیخ محمود امجد" را میرفتم که «بیامو» مدل بالا و زرهای آقای #امامی_کاشانی را رؤیت میکردم.
در محله یک بازاریِ امامزمانی و اهلدل داشتیم که لالهزار کالای برقی میفروخت و مثلا برای #نیمه_شعبان ها دهها ریسهی لامپ صلواتی به بچههای محل برای چراغانی میداد، حاج آقا #امامی_کاشانی که خانهای مصادرهای و بزرگ در شمیران را از سر تکلیف تحویل گرفته بود، این بنده خدا را برای شعلهکشی خانه برده بود، چون طاغوتی هایِ تاریک قلب نورپردازی درستی نکرده بودند! و حال چه گذشت بماند...
متأسفانه این جدا شدن سریع امثال آقای کاشانی از مردم و زی طلبگی خیلی از بچه محلها را عقب راند، از جمله این بازاری با صفا که ماجرا را پسرخالهها که در آن محل ماندند برایم بعد تعریف کردند.
البته آقای "موحدیکرمانی" هم بعد از شهادت پسرش "علیرضا" و جدایی همسر اولش به علت ازدواج مجدد از محلهی ما به بالای تهران تشریف بردند، ولی آقای "ربانی املشی" را در همان محل ترور کردند.
۳. آخرین بار ایشان را سال ۸۱ در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها دیدم، وقتی ایشان را به وضع موجود و اصلاح آن دعوت کردم، اولا که نایستاد تا سخن مرا بشنود بلکه به سرعت راه رفت، بعد هم ضریح حضرت معصومه سلاماللهعلیها را نشان داد و گفت : " اینجا جای دعا است، دعا کنید تا خدا کمک کند."
گفتم : "حاجآقا! خوب قبلش هم دعا میکردیم، چرا انقلاب کردیم؟ که محافظان حائل بین من و حاجآقا شدند.
پسر ایشان نیز داماد "صیاد شیرازی" شد، و در غسلِ صیاد در بیمارستان ارتش ایشان را دیدم و تا سردخانه همراهی کردم، ایشان که به ساخت و ساز مشغول است، ساختمان مسکونی ساده "صیاد شیرازی" در شهرک فرمانیه را به مجتمعی لوکس تبدیل کرده است .
بالاخره نامه یِ عمر آقای #امامی_کاشانی هم تمام شد، این نوشتار به معنای قضاوت ایشان نبود، بالاخره ایشان در این مدت طولانی تولیت مدارس سپهسالار و موقوفات گرانقیمت آن و مدارس با شهریهی گزاف آنجا زحمات فراوانی کشیدند و مأجور باشند، انشاءالله خدا عاقبت ما را با ظهور امامزمان علیهالسلام ختم به خیر کند، چون بازگشت همهی ما به سوی او است.
@antioligarchie
⭕️ خاطراتی از آقای #امامی_کاشانی
✍مسعود شفیعی کیا
فوت ایشان مرا یاد چند خاطرهی خردسالی انداخت.
قبل از اینکه در پاییز ۵۷ به خیابان تهراننو نقل مکان کنیم، در میدان روز مادر نیروی هوایی مستأجر بودیم.
پیشنماز مسجد قدس در چهار راه کوکاکولا آقای امامیکاشانی بود.
۱. اشتباه نکنم تابستان گرم سال ۵۶ بود که در ماه رمضان با بچههای کوچه که بزرگتر از من بودند، به مسجد قدس میرفتیم، جاذبهی کتابخانه و جلسات قرآن برای نسل ما که تلویزیون و سینما و کوی و برزنش مملو از برهنگی طرب و رقص و میگساری بود بسیار جاذبهی جالبی بود!
"علیرضا موحدیکرمانی" از مسئولان فرهنگی مسجد پسر آقای "موحدیکرمانی" بود که در فتحالمبین شهید شد.
ظهر گرم همان ماه رمضان با شوق و ذوق به نماز مسجد رفتیم، با اینکه سن بلوغ نرسیده بودم ولی مثل بیشتر بچهها ذوقی شگفت داشتیم. آماده نماز شدیم که چند لباس شخصی بسیار جدی آمدند کنار سجاده #امامی_کاشانی و بردنش، یکی از ساواکیها که بیسیم دستش بود، پیرمردی عبا به دوش را از صف اول صدا کرد و گفت: "بیا جلو نماز بخون!" به بقیه مردم هم گفت : " شما هم پشت این پیرمرد نماز بخوانید و کسی تکون نخوره!" یکی از ما بچهها را هم صدا کرد و بهش گفت: "تکبیر بگو!"
و ایستادن تا نماز اقامه شد و همه بستند و وقت خواندن نماز زیر چشمی دیدم که #امامی_کاشانی را از مسجد بردند بیرون، آنجا با وحشت از ساواک آشنا شدم ...
۲.پاییز سال ۵۷ بود که با مادر سوار تاکسی شدیم بریم ژاله، سر کوکاکولا حاجآقا #امامی_کاشانی که در دولت آشتی "بختیار" آزاد شده بود، سوار تاکسی شد، وقتی میخواست حساب بکند، یک کیفی درآورد چندتا یک قرانی و دوزاری داد به راننده تاکسی، مادرم دلش سوخت که حاجی چقدر در ساواک زدنش که چشمهایش اینقدر ضعیف شده و این هم وضع مالیش ...
ولی این از آخرین بارهایی بود که حاجی سوار تاکسی میشد، چند ماه بعد که مردم انقلاب را پیروز کردند، حاجی از محل رفت و ماشینش هم ضدگلوله شد، دهه ۷۰ بود که در مدرسهی عالی جلسات "شیخ محمود امجد" را میرفتم که «بیامو» مدل بالا و زرهای آقای #امامی_کاشانی را رؤیت میکردم.
در محله یک بازاریِ امامزمانی و اهلدل داشتیم که لالهزار کالای برقی میفروخت و مثلا برای #نیمه_شعبان ها دهها ریسهی لامپ صلواتی به بچههای محل برای چراغانی میداد، حاج آقا #امامی_کاشانی که خانهای مصادرهای و بزرگ در شمیران را از سر تکلیف تحویل گرفته بود، این بنده خدا را برای شعلهکشی خانه برده بود، چون طاغوتی هایِ تاریک قلب نورپردازی درستی نکرده بودند! و حال چه گذشت بماند...
متأسفانه این جدا شدن سریع امثال آقای کاشانی از مردم و زی طلبگی خیلی از بچه محلها را عقب راند، از جمله این بازاری با صفا که ماجرا را پسرخالهها که در آن محل ماندند برایم بعد تعریف کردند.
البته آقای "موحدیکرمانی" هم بعد از شهادت پسرش "علیرضا" و جدایی همسر اولش به علت ازدواج مجدد از محلهی ما به بالای تهران تشریف بردند، ولی آقای "ربانی املشی" را در همان محل ترور کردند.
۳. آخرین بار ایشان را سال ۸۱ در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها دیدم، وقتی ایشان را به وضع موجود و اصلاح آن دعوت کردم، اولا که نایستاد تا سخن مرا بشنود بلکه به سرعت راه رفت، بعد هم ضریح حضرت معصومه سلاماللهعلیها را نشان داد و گفت : " اینجا جای دعا است، دعا کنید تا خدا کمک کند."
گفتم : "حاجآقا! خوب قبلش هم دعا میکردیم، چرا انقلاب کردیم؟ که محافظان حائل بین من و حاجآقا شدند.
پسر ایشان نیز داماد "صیاد شیرازی" شد، و در غسلِ صیاد در بیمارستان ارتش ایشان را دیدم و تا سردخانه همراهی کردم، ایشان که به ساخت و ساز مشغول است، ساختمان مسکونی ساده "صیاد شیرازی" در شهرک فرمانیه را به مجتمعی لوکس تبدیل کرده است .
بالاخره نامه یِ عمر آقای #امامی_کاشانی هم تمام شد، این نوشتار به معنای قضاوت ایشان نبود، بالاخره ایشان در این مدت طولانی تولیت مدارس سپهسالار و موقوفات گرانقیمت آن و مدارس با شهریهی گزاف آنجا زحمات فراوانی کشیدند و مأجور باشند، انشاءالله خدا عاقبت ما را با ظهور امامزمان علیهالسلام ختم به خیر کند، چون بازگشت همهی ما به سوی او است.
@antioligarchie