💐☘💐
#تحلیل_یک_عدالتخواه
✍محسن فنی:
🔴 پروژۀ حذف احمدی نژاد از قدرت در سال 88 با استفاده از روش فشار برای نشاندن گزینۀ مد نظر دشمن در پست ریاست جمهوری و یا کودتای مخملی، با ایستادگی رهبر معظم انقلاب و راهنمایی ها و روشنگری های ایشان و بصیرت مردم به شکست انجامید.
بنابراین میبایست راه دیگری برای حذف همیشگی احمدی نژاد در پیش میگرفتند و آن چیزی نبود جز ناتمام ماندن دولت وی با اجبار او به استعفا و یا استیضاح و رأی به عدم کفایت سیاسی وی مانند بنی صدر که همه چنین حرفهایی را در اردوگاه هاشمی بارها شنیده ایم.
وقتی مقاومت و ایستادگی مقتدرانۀ احمدی نژاد در برابر کارشکنی ها پروژۀ استعفا، و رو کردن دست فاضل لاریجانی در مجلسی که قرار بود به وی عدم کفایت سیاسی بدهد، پروژۀ بنی صدر سازی از وی را با شکست مواجه ساخت و همانطور که چندی قبل احمدی نژاد اشاره کرد حمایت های رهبری نگذاشت دولت را تکه پاره کنند تا با سلامت به انتها برسد، عاملان دست شیمون پرز ملعون مجبور شدند پروژۀ دیگری را بر علیه ایشان کلید بزنند.
این بار تصمیم بر آن شد که با ذره بین اطراف احمدی نژاد و درون عملکرد دولتش بگردند تا بتوانند از کوچکترین خطای رخ داده در بین نزدیکان احمدی نژاد دستاویزی جهت نابودی وی با ابزار قانون فراهم کرده و اگر نتوانستند، شخصیتش را چنان نزد ملت ایران ترور کنند که دیگر هرگز نتواند مقابل استکبار داخلی و خارجی به پشتوانۀ مردم قد علم کند.
در راستای همین سناریوی جدید بود که سراسر زندگی رحیمی معاون اول دولتش را گشته و وی را به خاطر جرمی که در دوران قبل از به کار گیریش توسط احمدی نژاد در دولت مرتکب شده بود به شدید ترین شکل ممکن مجازات کردند و مدام در بوق های بیشمار تبلیغاتیشان اعلام کردند که معاون اول احمدی نژاد بعلت فساد مالی محکوم شد !
اما رحیمی که خوب میدانست صرفاً به خاطر نزدیکی اش به احمدی نژاد دارد مجازات میشود در تلاشی مذبوحانه بعد از اعلام حکم شروع به بد و بیراه گویی و اعلام برائت از احمدی نژاد کرد تا شاید بتواند از مهلکه بگریزد و مانند بیشمار مسئول دیگر در کشور که هزاران بار بیشتر از وی فساد مالی دارند، ذخیره نظام معرفی شده و دوباره در کشور مسئولیت گیرد، که میسر نبود و برای این اعلام برائت دیر شده بود.
بعد از رحیمی سراغ بقایی رفتند و خام خیالانه تصور میکردند با جلب بقایی و اعمال فشار به وی میتوانند وی را نیز به غلط کردم انداخته و کاری کنند که در ازای آزادی و کاهش فشار اعترافاتی کذایی با محتوای امنیتی بر علیه احمدی نژاد از او گرفته و بعد فیلم اعترافاتش را در رسانه ها منتشر کنند و با به راه انداختن فضایی احساسی احمدی نژاد را برای همیشه از سر راه خود بردارند.
ولی بقایی با مقاومت در برابر اعمال فشارها و ایستادگی بر سر اصول حاضر نشد تحت فشار چیزهایی که آنها میخواستند را بر زبان بیاورد و این توطئۀ خطرناک که به ظاهر احمدی نژاد اما در باطن اصل نظام و انقلاب و رهبری را نشانه گرفته بود خنثی کرد و آنقدر تحمل کرد تا بعد از هفت ماه با حکم رهبری آزاد شد.
در چنین شرایطی بود که طراحان این توطئۀ خطرناک که لقمۀ بزرگ بقایی گلو گیرشان شده بود و نه میتوانستند قورتش دهند و نه ممکن بود بیرونش اندازند تصمیم گرفتند به بهانۀ احتمال فرار وی را دوباره جلب و قرار وثیقه ای بسیار سنگین برایش در نظر بگیرند تا هم به این روش وی را مجدداً تحت بازداشت و فشار قرار دهند و هم بتوانند دستاویزهایی به ظاهر غیر سیاسی جهت محکوم نمودن او و به تبع آن دولت احمدی نژاد فراهم کنند.
که این موضوع نیز با ابتکار بسیار جالبی که در موضوع تأمین وثیقه توسط مردم صورت گرفت و اعتصاب غذای صورت گرفته توسط بقایی نیز نقش بر آب شد.
واقعیت آن است که دشمنان احمدی نژاد در آخرین سناریوی به کار گرفته شده برای محاکمۀ بقایی و نابودی احمدی نژاد نیز با روشنگری های صورت گرفته توسط بقایی، خراسانی، جوانفکر، مشایی و احمدی نژاد هم شکست خورده اند، حتی اگر دادگاه به صورت غیر علنی و با پرهیز از پاسخگویی به افکار مردم رأی به محکومیت نزدیکان احمدی نژاد بدهد. چرا که سیاسی بودن این پرونده دیگر اظهر من الشمس است.
باید دید برنامۀ بعدی دشمن در خصوص احمدی نژاد مجدداً یک سناریوی ترور شخصیت است یا با نا امید شدن از ترور شخصیت به دنبال راه های دیگری برای حذف است.
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
#تحلیل_یک_عدالتخواه
✍محسن فنی:
🔴 پروژۀ حذف احمدی نژاد از قدرت در سال 88 با استفاده از روش فشار برای نشاندن گزینۀ مد نظر دشمن در پست ریاست جمهوری و یا کودتای مخملی، با ایستادگی رهبر معظم انقلاب و راهنمایی ها و روشنگری های ایشان و بصیرت مردم به شکست انجامید.
بنابراین میبایست راه دیگری برای حذف همیشگی احمدی نژاد در پیش میگرفتند و آن چیزی نبود جز ناتمام ماندن دولت وی با اجبار او به استعفا و یا استیضاح و رأی به عدم کفایت سیاسی وی مانند بنی صدر که همه چنین حرفهایی را در اردوگاه هاشمی بارها شنیده ایم.
وقتی مقاومت و ایستادگی مقتدرانۀ احمدی نژاد در برابر کارشکنی ها پروژۀ استعفا، و رو کردن دست فاضل لاریجانی در مجلسی که قرار بود به وی عدم کفایت سیاسی بدهد، پروژۀ بنی صدر سازی از وی را با شکست مواجه ساخت و همانطور که چندی قبل احمدی نژاد اشاره کرد حمایت های رهبری نگذاشت دولت را تکه پاره کنند تا با سلامت به انتها برسد، عاملان دست شیمون پرز ملعون مجبور شدند پروژۀ دیگری را بر علیه ایشان کلید بزنند.
این بار تصمیم بر آن شد که با ذره بین اطراف احمدی نژاد و درون عملکرد دولتش بگردند تا بتوانند از کوچکترین خطای رخ داده در بین نزدیکان احمدی نژاد دستاویزی جهت نابودی وی با ابزار قانون فراهم کرده و اگر نتوانستند، شخصیتش را چنان نزد ملت ایران ترور کنند که دیگر هرگز نتواند مقابل استکبار داخلی و خارجی به پشتوانۀ مردم قد علم کند.
در راستای همین سناریوی جدید بود که سراسر زندگی رحیمی معاون اول دولتش را گشته و وی را به خاطر جرمی که در دوران قبل از به کار گیریش توسط احمدی نژاد در دولت مرتکب شده بود به شدید ترین شکل ممکن مجازات کردند و مدام در بوق های بیشمار تبلیغاتیشان اعلام کردند که معاون اول احمدی نژاد بعلت فساد مالی محکوم شد !
اما رحیمی که خوب میدانست صرفاً به خاطر نزدیکی اش به احمدی نژاد دارد مجازات میشود در تلاشی مذبوحانه بعد از اعلام حکم شروع به بد و بیراه گویی و اعلام برائت از احمدی نژاد کرد تا شاید بتواند از مهلکه بگریزد و مانند بیشمار مسئول دیگر در کشور که هزاران بار بیشتر از وی فساد مالی دارند، ذخیره نظام معرفی شده و دوباره در کشور مسئولیت گیرد، که میسر نبود و برای این اعلام برائت دیر شده بود.
بعد از رحیمی سراغ بقایی رفتند و خام خیالانه تصور میکردند با جلب بقایی و اعمال فشار به وی میتوانند وی را نیز به غلط کردم انداخته و کاری کنند که در ازای آزادی و کاهش فشار اعترافاتی کذایی با محتوای امنیتی بر علیه احمدی نژاد از او گرفته و بعد فیلم اعترافاتش را در رسانه ها منتشر کنند و با به راه انداختن فضایی احساسی احمدی نژاد را برای همیشه از سر راه خود بردارند.
ولی بقایی با مقاومت در برابر اعمال فشارها و ایستادگی بر سر اصول حاضر نشد تحت فشار چیزهایی که آنها میخواستند را بر زبان بیاورد و این توطئۀ خطرناک که به ظاهر احمدی نژاد اما در باطن اصل نظام و انقلاب و رهبری را نشانه گرفته بود خنثی کرد و آنقدر تحمل کرد تا بعد از هفت ماه با حکم رهبری آزاد شد.
در چنین شرایطی بود که طراحان این توطئۀ خطرناک که لقمۀ بزرگ بقایی گلو گیرشان شده بود و نه میتوانستند قورتش دهند و نه ممکن بود بیرونش اندازند تصمیم گرفتند به بهانۀ احتمال فرار وی را دوباره جلب و قرار وثیقه ای بسیار سنگین برایش در نظر بگیرند تا هم به این روش وی را مجدداً تحت بازداشت و فشار قرار دهند و هم بتوانند دستاویزهایی به ظاهر غیر سیاسی جهت محکوم نمودن او و به تبع آن دولت احمدی نژاد فراهم کنند.
که این موضوع نیز با ابتکار بسیار جالبی که در موضوع تأمین وثیقه توسط مردم صورت گرفت و اعتصاب غذای صورت گرفته توسط بقایی نیز نقش بر آب شد.
واقعیت آن است که دشمنان احمدی نژاد در آخرین سناریوی به کار گرفته شده برای محاکمۀ بقایی و نابودی احمدی نژاد نیز با روشنگری های صورت گرفته توسط بقایی، خراسانی، جوانفکر، مشایی و احمدی نژاد هم شکست خورده اند، حتی اگر دادگاه به صورت غیر علنی و با پرهیز از پاسخگویی به افکار مردم رأی به محکومیت نزدیکان احمدی نژاد بدهد. چرا که سیاسی بودن این پرونده دیگر اظهر من الشمس است.
باید دید برنامۀ بعدی دشمن در خصوص احمدی نژاد مجدداً یک سناریوی ترور شخصیت است یا با نا امید شدن از ترور شخصیت به دنبال راه های دیگری برای حذف است.
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
#تحلیل_یک_عدالتخواه
✍محسن فنی :
🔴در سلامت و عدالت دستگاه قضایی کشور همین بس که مهدی هاشمی رفسنجانی با چهارده عنوان جرم که هر کدام از آنها برای مردم عادی مجازات اعدام به همراه خواهد داشت پس از محاکمه در دستگاه قضایی آقای صادق آملی لاریجانی، به ۲۵ سال حبس که در مقام اجرا فقط ۱۰ سال حبس تحمل خواهد کرد و حمید بقایی که بارها خواستار محاکمهٔ علنی خود شده و حداقل توانسته در محکمهٔ افکار عمومی خود را با ارائهٔ منطق و دلیل مستحکم تبرئه کند، به ۶۳ سال حبس محکوم شدند !
برای فهم بهتر موضوع کافی است نگاهی کوتاه به عناوین مجرمانهٔ مهدی هاشمی رفسنجانی و حمید بقایی بیندازید و آنها را با هم مقایسه کنید.
عناوین محرمانهٔ مهدی هاشمی رفسنجانی:
1- اخلال در نظام اقتصادی کشور
2- اختلاس توأم با جعل اسناد و مدارک جهت تأمین هزینه انتخابات از محل بودجه سازمان بهینه سازی
3- تبانی در انجام معاملات دولتی
4- واگذاری قرارداد مدیریت تبلیغات شرکت بهینهسازی مصرف سوخت به شرکت نگاه شرقی سبز با مدیریت امیرعلی آقایاری به توصیه نوبخت و واعظی و فاطمه هاشمی بدون رعایت تشریفات مناقصه و بدون اخذ ضمانتنامه بانکی و اخذ سفته به جای آن
5- انعقاد قرارداد با شرکت نگاه سبز شرقی علیرغم برنده شدن شرکت راشخانه
6- تصرف غیرقانونی از طریق استفاده غیرمجاز اموال دولتی و منابع مالی و امکانات سازمان بهینهسازی برای تجهیز ستاد انتخاباتی
7- جاسوسی
8- فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق ایجاد شبهه تقلب در انتخابات دوره نهم و دهم ریاست جمهوری و سلب اعتماد عمومی نسبت به مراجع رسمی کشور
9- اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرایم بر ضد امنیت کشور و فراهم آوردن وسایل آن
10- جمعآوری اطلاعات طبقهبندی شده با هدف بر هم زدن امنیت کشور
11- افشا و انتشار اطلاعات طبقهبندی شده
12- امحا اسناد و ادله ارتکاب جرم پس از برگزاری انتخابات 88
13- مباشرت و معاونت در جعل اسناد
14- استعمال سربرگ مجمع تشخیص مصلحت نظام و هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی برای مکاتبه با سفارتخانهها و ...
عناوین مجرمانهٔ حمید بقایی:
۱. کمک به دانشگاه غیرانتفاعی بین المللی ایرانیان
لینک فایل
۲. بالا کشیدن ارزهای یک نهاد انقلابی
۳. کمک به خانه ایرانیان خارج از کشور
۴. تصرف غیر قانونی در وجوه دولتی در زمینه اهداء کارت هدیه ،سکه و کمک به خانواده شهداء، ائمه جمعه، هنرمندان، خبرنگاران ، افراد نیازمند در سفرهای استانی دولت و تعدادی از مقامات از جمله قوه قضائیه، مجلس، فرماندهان نظامی
۵. تبانی در معاملات دولتی
۶. کمک به روزنامه دولتی ایران
۷. پاداش پایان دوره خدمت به 16 نفر از اعضای دولت دهم جمعاً به مبلغ 300 میلیون تومان
۸. ممانعت از ورود دوباره سازمان بازرسی کل کشور به دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد
به راستی عناوین مجرمانهٔ کدامیک از دید مردم به واقعیت نزدیکتر است و ملت کدامیک را باور میکنند؟ مهدی هاشمی رفسنجانی یا حمید بقایی؟
@antioligarchie
✍محسن فنی :
🔴در سلامت و عدالت دستگاه قضایی کشور همین بس که مهدی هاشمی رفسنجانی با چهارده عنوان جرم که هر کدام از آنها برای مردم عادی مجازات اعدام به همراه خواهد داشت پس از محاکمه در دستگاه قضایی آقای صادق آملی لاریجانی، به ۲۵ سال حبس که در مقام اجرا فقط ۱۰ سال حبس تحمل خواهد کرد و حمید بقایی که بارها خواستار محاکمهٔ علنی خود شده و حداقل توانسته در محکمهٔ افکار عمومی خود را با ارائهٔ منطق و دلیل مستحکم تبرئه کند، به ۶۳ سال حبس محکوم شدند !
برای فهم بهتر موضوع کافی است نگاهی کوتاه به عناوین مجرمانهٔ مهدی هاشمی رفسنجانی و حمید بقایی بیندازید و آنها را با هم مقایسه کنید.
عناوین محرمانهٔ مهدی هاشمی رفسنجانی:
1- اخلال در نظام اقتصادی کشور
2- اختلاس توأم با جعل اسناد و مدارک جهت تأمین هزینه انتخابات از محل بودجه سازمان بهینه سازی
3- تبانی در انجام معاملات دولتی
4- واگذاری قرارداد مدیریت تبلیغات شرکت بهینهسازی مصرف سوخت به شرکت نگاه شرقی سبز با مدیریت امیرعلی آقایاری به توصیه نوبخت و واعظی و فاطمه هاشمی بدون رعایت تشریفات مناقصه و بدون اخذ ضمانتنامه بانکی و اخذ سفته به جای آن
5- انعقاد قرارداد با شرکت نگاه سبز شرقی علیرغم برنده شدن شرکت راشخانه
6- تصرف غیرقانونی از طریق استفاده غیرمجاز اموال دولتی و منابع مالی و امکانات سازمان بهینهسازی برای تجهیز ستاد انتخاباتی
7- جاسوسی
8- فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی از طریق ایجاد شبهه تقلب در انتخابات دوره نهم و دهم ریاست جمهوری و سلب اعتماد عمومی نسبت به مراجع رسمی کشور
9- اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرایم بر ضد امنیت کشور و فراهم آوردن وسایل آن
10- جمعآوری اطلاعات طبقهبندی شده با هدف بر هم زدن امنیت کشور
11- افشا و انتشار اطلاعات طبقهبندی شده
12- امحا اسناد و ادله ارتکاب جرم پس از برگزاری انتخابات 88
13- مباشرت و معاونت در جعل اسناد
14- استعمال سربرگ مجمع تشخیص مصلحت نظام و هیئت امنای دانشگاه آزاد اسلامی برای مکاتبه با سفارتخانهها و ...
عناوین مجرمانهٔ حمید بقایی:
۱. کمک به دانشگاه غیرانتفاعی بین المللی ایرانیان
لینک فایل
۲. بالا کشیدن ارزهای یک نهاد انقلابی
۳. کمک به خانه ایرانیان خارج از کشور
۴. تصرف غیر قانونی در وجوه دولتی در زمینه اهداء کارت هدیه ،سکه و کمک به خانواده شهداء، ائمه جمعه، هنرمندان، خبرنگاران ، افراد نیازمند در سفرهای استانی دولت و تعدادی از مقامات از جمله قوه قضائیه، مجلس، فرماندهان نظامی
۵. تبانی در معاملات دولتی
۶. کمک به روزنامه دولتی ایران
۷. پاداش پایان دوره خدمت به 16 نفر از اعضای دولت دهم جمعاً به مبلغ 300 میلیون تومان
۸. ممانعت از ورود دوباره سازمان بازرسی کل کشور به دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد
به راستی عناوین مجرمانهٔ کدامیک از دید مردم به واقعیت نزدیکتر است و ملت کدامیک را باور میکنند؟ مهدی هاشمی رفسنجانی یا حمید بقایی؟
@antioligarchie
#تحلیل_یک_عدالتخواه
🔴 آقاي مهدي محمدي در تحليل خود نوشته اند كه اهالي فتنه در سال ٨٨ نه در مقابل احمدينژاد بلكه در مقابل اصول انقلاب و امام ايستادند.
آقاي محمدي گويا اطلاع ندارند كه سران فتنه در تمام آن دوران در جلسات خصوصيشان با مسوولان ارشد نظام يك خواسته محوري داشتند و آن اينكه حاضر بودند هرنوع همكاري بكنند به شرط آنكه انتخابات تجديد و صلاحيت احمدينژاد رد شود.
براي آنها حتي ردصلاحيت موسوي مهم نبود فقط ميخواستند احمدينژاد نباشد و به قول مرحوم هاشمي هر خري جز احمدي!(باعرض معذرت) و ديديم كه در نهايت چطور با اصولگرايان متحد شدند و ساخت و پاخت كردند.
ديديم كه چطور ميخاستند در يك هماهنگي تبليغاتي و عملياتي سعيدمرتضوي را مثل سعيدامامي قرباني كنند تا همه سياهي ها را به واسطه او بشورند و طرحي نو دراندازند و باز هم اين احمدينژاد بود كه خار چشمشان شد و با آوردن مرتضوي به دولت علي رغم آن هجمه تبليغاتي سنگين نقشه مشترك اصولگرايان و اصلاح طلبات را نقش بر آب كرد.
بله آقاي محمدي همانطور كه حضرت آقا گفتند انقلابي گري سخت است و ما هم به حرف ايشان اين را اضافه ميكنيم كه انقلابي گري يعني آماج تهمت و تخريب دوست و دشمن، داخل خارج، اصولگرا و اصلاح طلب شدن اما وا ندادن.
بله انقلابي گري سخت است سخت سخت سخت...
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
🔴 آقاي مهدي محمدي در تحليل خود نوشته اند كه اهالي فتنه در سال ٨٨ نه در مقابل احمدينژاد بلكه در مقابل اصول انقلاب و امام ايستادند.
آقاي محمدي گويا اطلاع ندارند كه سران فتنه در تمام آن دوران در جلسات خصوصيشان با مسوولان ارشد نظام يك خواسته محوري داشتند و آن اينكه حاضر بودند هرنوع همكاري بكنند به شرط آنكه انتخابات تجديد و صلاحيت احمدينژاد رد شود.
براي آنها حتي ردصلاحيت موسوي مهم نبود فقط ميخواستند احمدينژاد نباشد و به قول مرحوم هاشمي هر خري جز احمدي!(باعرض معذرت) و ديديم كه در نهايت چطور با اصولگرايان متحد شدند و ساخت و پاخت كردند.
ديديم كه چطور ميخاستند در يك هماهنگي تبليغاتي و عملياتي سعيدمرتضوي را مثل سعيدامامي قرباني كنند تا همه سياهي ها را به واسطه او بشورند و طرحي نو دراندازند و باز هم اين احمدينژاد بود كه خار چشمشان شد و با آوردن مرتضوي به دولت علي رغم آن هجمه تبليغاتي سنگين نقشه مشترك اصولگرايان و اصلاح طلبات را نقش بر آب كرد.
بله آقاي محمدي همانطور كه حضرت آقا گفتند انقلابي گري سخت است و ما هم به حرف ايشان اين را اضافه ميكنيم كه انقلابي گري يعني آماج تهمت و تخريب دوست و دشمن، داخل خارج، اصولگرا و اصلاح طلب شدن اما وا ندادن.
بله انقلابي گري سخت است سخت سخت سخت...
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
#تحلیل_یک_عدالتخواه
✍ یاسر نبوی:
🔴 فرمول اصولگرایی : هرگاه دشمن برای کسی هورا کشید یعنی آن شخص در اشتباه است
الان دشمن با القا اینکه مخاطب سخنان رهبری، دکتر احمدی نژاد بوده اند برای رهبری هورا کشیده و از توهم حذف احمدی نژاد از سیاست ایران خوشنود است
اگر بپذیریم توهمات دشمن درست است پس یعنی دشمن از رهبری خشنود است؟
به نظر شما ادعای دشمن صحیح است یا توهم؟ اگر توهم است چرا به توهم دامن میزنید؟ اگر هم صحیح باشد که فرمولتان ضد ولایت فقیه از آب در می آید که !
نکند فرمول به خطا خورده؟
بالاخره تکلیف چیست برادران؟
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
✍ یاسر نبوی:
🔴 فرمول اصولگرایی : هرگاه دشمن برای کسی هورا کشید یعنی آن شخص در اشتباه است
الان دشمن با القا اینکه مخاطب سخنان رهبری، دکتر احمدی نژاد بوده اند برای رهبری هورا کشیده و از توهم حذف احمدی نژاد از سیاست ایران خوشنود است
اگر بپذیریم توهمات دشمن درست است پس یعنی دشمن از رهبری خشنود است؟
به نظر شما ادعای دشمن صحیح است یا توهم؟ اگر توهم است چرا به توهم دامن میزنید؟ اگر هم صحیح باشد که فرمولتان ضد ولایت فقیه از آب در می آید که !
نکند فرمول به خطا خورده؟
بالاخره تکلیف چیست برادران؟
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
#تحلیل_یک_عدالتخواه
❌ولایت مومن غیرفقیه در شرایط بن بست
⭕️ لزوم تغییر دوباره قانون اساسی
در بدو تاسیس جمهوری اسلامی، یکی از شرایط ولایت فقیه، مرجعیت تقلید بود. در اواخر دوره حیات امام خمینی، نگاه واقع بینانه حکایت از این داشت که اگر بنا به مرجع تقلید بودن ولی فقیه باشد، تقریبا هیچ گزینه ای در میان مراجع تقلید پس از امام خمینی وجود ندارد که حداقل بینش سیاسی، اشراف به مسائل روز داخلی و بین المللی کشور، شجاعت، حسن تدبیر، سابقه و توانایی مدیریت کلان و... را برای نشستن در جایگاه ولایت فقیه، داشته باشد. از این رو با تغییر قانون اساسی، شرط مرجعیت ولی فقیه به شرط اجتهاد ولی فقیه تغییر کرد.
آیا تکرار این واقع بینی، جرم است؟
بی تعارف مروری بر گزینه های بالقوه فعلی جانشینی ولی فقیه داشته باشید. شرط اجتهاد فقهی برای احراز این سمت، موجب شده با گزینه هایی مواجه باشیم که اگر سابقه و توانایی مدیریت کلان دارند، حداقل تقوای لازم را در آنها نبینیم و اگر حداقل تقوای لازم را دارند، نهایتا سابقه و توانایی اداره یک موسسه فرهنگی یا مدرسه علمیه را داشته باشند. به نظر می آید بسیاری از دعواهای سیاسی سالهای اخیر در کشور نیز حاصل همین بن بستی باشد که شرط اجتهاد برای احراز سمت رهبری سیاسی ایجاد کرده است و جنگ قدرت پشت پرده و دعوای پنهان گزینه های بی تقوای موجود است که کشور را به تلاطم کشانده است.
از این رو است که در شرایط فقدان گزینه های مطلوب، به شدت طرفدار نظریه "ولایت مومن غیر فقیه" که آیت الله مصباح یزدی مدتی پیش آن را مطرح کرد هستم و آن را راه حلی دلسوزانه و شجاعانه برای آینده کشور می دانم.
پی نوشت: برای اینکه کسی نگوید نویسنده این سطور، احمدی نژاد را در نظر داشته است اعلام می کنم حتی بسیاری از سرداران فعلی سپاه را از تمام گزینه های فقیه موجود، برای اداره کلان کشور، مدیرتر و باتقواتر می دانم.
💢armanha_tk
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
❌ولایت مومن غیرفقیه در شرایط بن بست
⭕️ لزوم تغییر دوباره قانون اساسی
در بدو تاسیس جمهوری اسلامی، یکی از شرایط ولایت فقیه، مرجعیت تقلید بود. در اواخر دوره حیات امام خمینی، نگاه واقع بینانه حکایت از این داشت که اگر بنا به مرجع تقلید بودن ولی فقیه باشد، تقریبا هیچ گزینه ای در میان مراجع تقلید پس از امام خمینی وجود ندارد که حداقل بینش سیاسی، اشراف به مسائل روز داخلی و بین المللی کشور، شجاعت، حسن تدبیر، سابقه و توانایی مدیریت کلان و... را برای نشستن در جایگاه ولایت فقیه، داشته باشد. از این رو با تغییر قانون اساسی، شرط مرجعیت ولی فقیه به شرط اجتهاد ولی فقیه تغییر کرد.
آیا تکرار این واقع بینی، جرم است؟
بی تعارف مروری بر گزینه های بالقوه فعلی جانشینی ولی فقیه داشته باشید. شرط اجتهاد فقهی برای احراز این سمت، موجب شده با گزینه هایی مواجه باشیم که اگر سابقه و توانایی مدیریت کلان دارند، حداقل تقوای لازم را در آنها نبینیم و اگر حداقل تقوای لازم را دارند، نهایتا سابقه و توانایی اداره یک موسسه فرهنگی یا مدرسه علمیه را داشته باشند. به نظر می آید بسیاری از دعواهای سیاسی سالهای اخیر در کشور نیز حاصل همین بن بستی باشد که شرط اجتهاد برای احراز سمت رهبری سیاسی ایجاد کرده است و جنگ قدرت پشت پرده و دعوای پنهان گزینه های بی تقوای موجود است که کشور را به تلاطم کشانده است.
از این رو است که در شرایط فقدان گزینه های مطلوب، به شدت طرفدار نظریه "ولایت مومن غیر فقیه" که آیت الله مصباح یزدی مدتی پیش آن را مطرح کرد هستم و آن را راه حلی دلسوزانه و شجاعانه برای آینده کشور می دانم.
پی نوشت: برای اینکه کسی نگوید نویسنده این سطور، احمدی نژاد را در نظر داشته است اعلام می کنم حتی بسیاری از سرداران فعلی سپاه را از تمام گزینه های فقیه موجود، برای اداره کلان کشور، مدیرتر و باتقواتر می دانم.
💢armanha_tk
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
#تحلیل_یک_عدالتخواه
✍ #عبدالرضا_سلطانی:
❌ "حجاب اجباری یا اختیاری" چارقدِ مورد علاقه آنهایی است که میخواهند مطالبات عمیق اقتصادی ملت زیر یک تکه پارچه دفن و گم شود؛ فرض که از همین فردا صبح بگویند دیگر حجاب اختیاری است، آیا تفاوتی در نرخ ربای بانکی، تورم دستکاری شده، رشد کذب اقتصادی، شاخص فلاکت، رکورد بازار و معیشت مردم به وجود خواهد آمد؟!
به انحراف بردن اعتراضات برحق مردم و گرفتار کردن مطالبات معیشتی در کوچه بنبست مباحث سیاسی، همه آنچیزی است که در دستور کار قرار گرفته. این عملیات فریب، لازمالاجرا شده تا یکوقت کسی از جام شکسته توافق جامع، اقتصاد به گِل نشسته و Shut down دولت چیزی نپرسد!
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
✍ #عبدالرضا_سلطانی:
❌ "حجاب اجباری یا اختیاری" چارقدِ مورد علاقه آنهایی است که میخواهند مطالبات عمیق اقتصادی ملت زیر یک تکه پارچه دفن و گم شود؛ فرض که از همین فردا صبح بگویند دیگر حجاب اختیاری است، آیا تفاوتی در نرخ ربای بانکی، تورم دستکاری شده، رشد کذب اقتصادی، شاخص فلاکت، رکورد بازار و معیشت مردم به وجود خواهد آمد؟!
به انحراف بردن اعتراضات برحق مردم و گرفتار کردن مطالبات معیشتی در کوچه بنبست مباحث سیاسی، همه آنچیزی است که در دستور کار قرار گرفته. این عملیات فریب، لازمالاجرا شده تا یکوقت کسی از جام شکسته توافق جامع، اقتصاد به گِل نشسته و Shut down دولت چیزی نپرسد!
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
آنتی الیگارشی
❌نظرسنجی دانشگاه مریلند: حدود #۴درصد از مردم ایران خواهان تغییر اساسی در نظام سیاسی کشور هستند! مردم ایران میخواهند مشکلاتشان در همین نظام حل شود. به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇 @antioligarchie
#تحلیل_یک_عدالتخواه
🔴 بی بی سی کافی بود، مریلند اسراف است!
✍ مصطفی زرقونی
خبرگزاری فارس امروز به نظرسنجی دانشگاه ظاهرا آمریکایی و در باطن انگلیسی مریلند برای رد اعتراضات مردمی استناد کرده تا مشکلات موجود را نبیند.
فارس پیش از این هم نظرسنجی دیگری از این دانشگاه منتشر کرد که بر اساس آن سردار سلیمانی محبوب ترین چهره ایران معرفی شده بود!
نیویورک پایگاه سنتی دموکرات هاست و دموکرات ها ذات شان انگلیسی است و خَلقاً وخُلقاً و مَنطِقاً ، هم ارتباط شان با لندن بیشتر است و هم رفتارشان هماهنگ تر.
دموکرات ها نام شان آمریکایی ، اما سیاست های شان انگلیسی است.
اگر از نیویورک که سند شش دانگ آن به نام ننه ملکه انگلیسی خورده بگذریم، نام دیگری که با دموکرات ها و انگلیسی ها پیوند خورده مریلند است.
مریلند نامش یادآور توافقی است که در دوره وزارت کمال خرازی وزیر خارجه دولت اصلاحات، بین فلسطینیان و اسراییلی ها منعقد شد.
در مریلند آشِ توافق عرفات و نتانیاهو بار گذاشته شد تا بر اساس آن دستگیری، شکنجه و سرکوبِ اعتراضات فلسطینیان ، نه توسط رژیم میلیتار اسرائیل، بلکه بواسطه خود فلسطینی ها انجام گیرد!
این همان رویِ دیگرِ سیاست است که وانمود می کند صلح و آرامشی در کار است و وعده جزیره ثبات می دهد اما در واقع درختان را با تبری دسته چوبی قطع می کند. مردم هر کشوری به دست خودش سرکوب می شود.
۱۷ ، ۱۸ سال از آن تاریخ گذشته اما هنوز خبری از صلح نیست ، مریلند محملی بود برای سرکوب فلسطینی ها به دست فلسطینی ها و خبرخوب این که بعد از آن توافق به جای آریل شارون و نتانیاهو ، عرفات و عریقات کشتار مردم خود را بر عهده گرفتند.
تا ننه ملکه و ساختار سیاسی انگلیسی خوشش بیاید.
شاید اسراف باشد از مریلند و نظرسنجی هایش هزینه کردن ؛ BBC و لندنی هایی مثل ابراهیم نبوی و مسعود بهنود و علیرضا نوری زاده که از صدای مردم (نه آن نسخه قلابی مصادره شده) قلب شان به دردآمد کافی بود.
جلایی پور اصلاح طلبی که معترضین را کرکس ، و آن اصولگرا که آشغال نامید کفایت می کردند و لازم نبود مریلند و دانشگاه انگلیسی مشربش در آمریکا به زحمت بیفتد!
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
🔴 بی بی سی کافی بود، مریلند اسراف است!
✍ مصطفی زرقونی
خبرگزاری فارس امروز به نظرسنجی دانشگاه ظاهرا آمریکایی و در باطن انگلیسی مریلند برای رد اعتراضات مردمی استناد کرده تا مشکلات موجود را نبیند.
فارس پیش از این هم نظرسنجی دیگری از این دانشگاه منتشر کرد که بر اساس آن سردار سلیمانی محبوب ترین چهره ایران معرفی شده بود!
نیویورک پایگاه سنتی دموکرات هاست و دموکرات ها ذات شان انگلیسی است و خَلقاً وخُلقاً و مَنطِقاً ، هم ارتباط شان با لندن بیشتر است و هم رفتارشان هماهنگ تر.
دموکرات ها نام شان آمریکایی ، اما سیاست های شان انگلیسی است.
اگر از نیویورک که سند شش دانگ آن به نام ننه ملکه انگلیسی خورده بگذریم، نام دیگری که با دموکرات ها و انگلیسی ها پیوند خورده مریلند است.
مریلند نامش یادآور توافقی است که در دوره وزارت کمال خرازی وزیر خارجه دولت اصلاحات، بین فلسطینیان و اسراییلی ها منعقد شد.
در مریلند آشِ توافق عرفات و نتانیاهو بار گذاشته شد تا بر اساس آن دستگیری، شکنجه و سرکوبِ اعتراضات فلسطینیان ، نه توسط رژیم میلیتار اسرائیل، بلکه بواسطه خود فلسطینی ها انجام گیرد!
این همان رویِ دیگرِ سیاست است که وانمود می کند صلح و آرامشی در کار است و وعده جزیره ثبات می دهد اما در واقع درختان را با تبری دسته چوبی قطع می کند. مردم هر کشوری به دست خودش سرکوب می شود.
۱۷ ، ۱۸ سال از آن تاریخ گذشته اما هنوز خبری از صلح نیست ، مریلند محملی بود برای سرکوب فلسطینی ها به دست فلسطینی ها و خبرخوب این که بعد از آن توافق به جای آریل شارون و نتانیاهو ، عرفات و عریقات کشتار مردم خود را بر عهده گرفتند.
تا ننه ملکه و ساختار سیاسی انگلیسی خوشش بیاید.
شاید اسراف باشد از مریلند و نظرسنجی هایش هزینه کردن ؛ BBC و لندنی هایی مثل ابراهیم نبوی و مسعود بهنود و علیرضا نوری زاده که از صدای مردم (نه آن نسخه قلابی مصادره شده) قلب شان به دردآمد کافی بود.
جلایی پور اصلاح طلبی که معترضین را کرکس ، و آن اصولگرا که آشغال نامید کفایت می کردند و لازم نبود مریلند و دانشگاه انگلیسی مشربش در آمریکا به زحمت بیفتد!
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
آنتی الیگارشی
👈نسخه #رحیم پور #ازغدی برای طرفداران نظام و عدالت خواهان به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇 @antioligarchie
#تحلیل_یک_عدالتخواه
✍ #مجید_دارابی
❌ حسن #رحیم_پور_ازغدی هم در برابر انتقاد از برخوردهای تند با عدالتخواهان به توجیه هزینه روی آورده است! او میگوید به زندان افتادن و پروندهسازی برای وبلاگنویسان ارزشی، عدالتخواهان شیرازی، #منصور_نظریها، مستند سازان #داد و دیگران ایرادی ندارد و باید برای نهی از منکر در این نظام (که از قضا "مزایایش از همه سیستم ها بیشتر است") هزینه داد!
رحیمپور بسیار از عدالت حرف میزند اما عملا به بلندگوی تبلیغاتی تبدیل شده تا خلأ عدالت را پر کند، این رویکرد تبلیغاتی عدالت را در حد حرف نگه میدارد و نظام را وادار به تغییر رفتار نمیکند. سیستمی شدن عدالتخواهی در واقع مهار کردن نیروی آن است و در عمل به #محافظه_کاران کمک میکند تا با خیال آسودهتری طرحهایشان را دنبال کنند.
رحیمپور علیرغم ادعاهایش درباره آمادگی برای زندان افتادن در نظام ترجیح میدهد به #صدا_و_سیما، نهادهای حاکمیتی، #قوه_قضائیه و #مدیریت_مجلس (یعنی همه آنهایی که انتقاد بهشان هزینهساز است) انتقاد صریح و جدی نکند، چه اینکه اگر وارد این مقوله شود در اولین واکنش تریبون دایمیاش را از دست خواهد داد.
رحیمپور متوجه نیست وقتی زندان افتادن عدالتخواهان را عادی تلقی میکند دیگر نمیتواند دفاع اغراقآمیز از نظام را ادامه بدهد، نمیتوان از سیستمی که به راحتی عدالتخواهی را ذبح میکند دفاع کرد و اصلا هدف انقلاب این نبود که عدالتخواهی عملی پرهزینه و زندان ساز باشد. متأسفانه رحیمپور به جای مخالفت با اشکال آن را عادی و کم اهمیت جلوه میدهد!
این محافظهکاران هستند که میخواهند پرونده عدالتخواهان به آسانی ملکوک و آیندهشان در کشور از بین برود. این بهترین روش برای خفه کردن عدالتخواهی در نطفه است، که از طرفی انگ و تهمت به اعتراضاتشان بسته شود و از طرفی هزینه دادنشان عادی تلقی شود. اما این هزینهها در نظام جور عادی است نه در نظام اسلامی! کاش امثال رحیمپور به اسم عدالت برخورد آسان با عدالتخواهی را توجیه نکنند.
💢maktubat
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
✍ #مجید_دارابی
❌ حسن #رحیم_پور_ازغدی هم در برابر انتقاد از برخوردهای تند با عدالتخواهان به توجیه هزینه روی آورده است! او میگوید به زندان افتادن و پروندهسازی برای وبلاگنویسان ارزشی، عدالتخواهان شیرازی، #منصور_نظریها، مستند سازان #داد و دیگران ایرادی ندارد و باید برای نهی از منکر در این نظام (که از قضا "مزایایش از همه سیستم ها بیشتر است") هزینه داد!
رحیمپور بسیار از عدالت حرف میزند اما عملا به بلندگوی تبلیغاتی تبدیل شده تا خلأ عدالت را پر کند، این رویکرد تبلیغاتی عدالت را در حد حرف نگه میدارد و نظام را وادار به تغییر رفتار نمیکند. سیستمی شدن عدالتخواهی در واقع مهار کردن نیروی آن است و در عمل به #محافظه_کاران کمک میکند تا با خیال آسودهتری طرحهایشان را دنبال کنند.
رحیمپور علیرغم ادعاهایش درباره آمادگی برای زندان افتادن در نظام ترجیح میدهد به #صدا_و_سیما، نهادهای حاکمیتی، #قوه_قضائیه و #مدیریت_مجلس (یعنی همه آنهایی که انتقاد بهشان هزینهساز است) انتقاد صریح و جدی نکند، چه اینکه اگر وارد این مقوله شود در اولین واکنش تریبون دایمیاش را از دست خواهد داد.
رحیمپور متوجه نیست وقتی زندان افتادن عدالتخواهان را عادی تلقی میکند دیگر نمیتواند دفاع اغراقآمیز از نظام را ادامه بدهد، نمیتوان از سیستمی که به راحتی عدالتخواهی را ذبح میکند دفاع کرد و اصلا هدف انقلاب این نبود که عدالتخواهی عملی پرهزینه و زندان ساز باشد. متأسفانه رحیمپور به جای مخالفت با اشکال آن را عادی و کم اهمیت جلوه میدهد!
این محافظهکاران هستند که میخواهند پرونده عدالتخواهان به آسانی ملکوک و آیندهشان در کشور از بین برود. این بهترین روش برای خفه کردن عدالتخواهی در نطفه است، که از طرفی انگ و تهمت به اعتراضاتشان بسته شود و از طرفی هزینه دادنشان عادی تلقی شود. اما این هزینهها در نظام جور عادی است نه در نظام اسلامی! کاش امثال رحیمپور به اسم عدالت برخورد آسان با عدالتخواهی را توجیه نکنند.
💢maktubat
به آنتی اولیگارشی بپیوندید👇
@antioligarchie
#تحلیل_یک_عدالتخواه
✍ مصطفی زرقونی :
❇️ #یونسی وزیر اطلاعات خاتمی مدعی شده :
« متأسفانه دوران احمدینژاد بار دیگر به سیاست برخورد خشن و سرکوب این فرقهها روی آوردند، مانند تخریب حسینیه فرقه گنابادی در قم و برخی شهرهای دیگر»
👈چرا یونسی سخنان امروزش درباره این تخریب را در همان زمان بیان نکرد و امروز می گوید؟!
در زمان مورد اشاره یونسی ، پورمحمدی وزیر کشور بود و اژه ای وزیر اطلاعات.
هر دو نفر هم لباس ، هم سفره و همکار سابق یونسی بودند که اولی مخالف جدی احمدی نژاد و دومی هم بعد از عزل مخالف جدی او شد!
چرا یونسی انگشت اشاره را به سوی پورمحمدی و اژه ای که در آن زمان مسئولیت داشتند و توسط احمدی نژاد عزل شدند نمی گیرد؟!
اگر اسم این رفتار عوام فریبی و فرافکنی نیست، اسمش چیست؟!
به زمانی عقب تر برویم ، اگر همین حجه الاسلام یونسی در سازمان قضایی نیروهای مسلح به وظایف خود عمل می کرد #قتلهای_زنجیره_ای در دولت مطبوع شان و تحت وزارتِ درّی ، پدر همسر "آشنا" مشاور حسن روحانی رخ می داد و نویسندگانی که حتی رهبری بر بی خطر بودن آن ها اذعان کردند کاردآجین می شدند؟!
یونسی به جای #پاسخگویی درباره عمری مسندنشینی امنیتی و قضایی ، علیه دورانی می گوید که علیرغم اشکالات وارده، کمترین میزان برخورد را در کارنامه دارد.
در دوران احمدی نژاد نویسندگان نه مثل دوران خاتمی سلاخی شدند و نه مثل دوران روحانی شاهد جرح و قتل متقابل دراویش و ماموران بودیم!
⛓آدرس غلط می دهند در حالی که امروز شاهدیم بیشترین برخورد امنیتی با جامعه صورت می گیرد و همه می دانند که غُل و زنجیرِ بر پای عدالت خواهان بسته شده ، ساخت مشترک هر دو جریان است.
از گذشته تا به حال هرکجا نظر کنیم ردپای اصلاح طلبان که اصولگرایان را آلت دست و ابزار خود در سرکوب و حذف قرار داده اند ، می بینیم.
@antioligarchie
✍ مصطفی زرقونی :
❇️ #یونسی وزیر اطلاعات خاتمی مدعی شده :
« متأسفانه دوران احمدینژاد بار دیگر به سیاست برخورد خشن و سرکوب این فرقهها روی آوردند، مانند تخریب حسینیه فرقه گنابادی در قم و برخی شهرهای دیگر»
👈چرا یونسی سخنان امروزش درباره این تخریب را در همان زمان بیان نکرد و امروز می گوید؟!
در زمان مورد اشاره یونسی ، پورمحمدی وزیر کشور بود و اژه ای وزیر اطلاعات.
هر دو نفر هم لباس ، هم سفره و همکار سابق یونسی بودند که اولی مخالف جدی احمدی نژاد و دومی هم بعد از عزل مخالف جدی او شد!
چرا یونسی انگشت اشاره را به سوی پورمحمدی و اژه ای که در آن زمان مسئولیت داشتند و توسط احمدی نژاد عزل شدند نمی گیرد؟!
اگر اسم این رفتار عوام فریبی و فرافکنی نیست، اسمش چیست؟!
به زمانی عقب تر برویم ، اگر همین حجه الاسلام یونسی در سازمان قضایی نیروهای مسلح به وظایف خود عمل می کرد #قتلهای_زنجیره_ای در دولت مطبوع شان و تحت وزارتِ درّی ، پدر همسر "آشنا" مشاور حسن روحانی رخ می داد و نویسندگانی که حتی رهبری بر بی خطر بودن آن ها اذعان کردند کاردآجین می شدند؟!
یونسی به جای #پاسخگویی درباره عمری مسندنشینی امنیتی و قضایی ، علیه دورانی می گوید که علیرغم اشکالات وارده، کمترین میزان برخورد را در کارنامه دارد.
در دوران احمدی نژاد نویسندگان نه مثل دوران خاتمی سلاخی شدند و نه مثل دوران روحانی شاهد جرح و قتل متقابل دراویش و ماموران بودیم!
⛓آدرس غلط می دهند در حالی که امروز شاهدیم بیشترین برخورد امنیتی با جامعه صورت می گیرد و همه می دانند که غُل و زنجیرِ بر پای عدالت خواهان بسته شده ، ساخت مشترک هر دو جریان است.
از گذشته تا به حال هرکجا نظر کنیم ردپای اصلاح طلبان که اصولگرایان را آلت دست و ابزار خود در سرکوب و حذف قرار داده اند ، می بینیم.
@antioligarchie
#تحلیل_یک_عدالتخواه
✍ محمد حسین حیدری:
❇️ بخشی از حکم رهبری برای شیخ رسول فلاحتی: «در پی کنارهگیری جناب حجةالاسلام والمسلمین آقای قربانی دامت توفیقاته ... لازم میدانم از زحمات ارزشمند جناب آقای قربانی که خود از برجستگان علمی و فرهنگی آن خطهی شریف میباشند، تشکر و قدردانی کنم.»
. در عالم واقع اما قربانی برکنار نشده، استعفا داده، در حکم رهبری هم به جای انتقاد از مشی قربانی دامت توفیقاته شاهد تقدیر از این چهره برجسته فرهنگی هستیم.
@antioligarchie
✍ محمد حسین حیدری:
❇️ بخشی از حکم رهبری برای شیخ رسول فلاحتی: «در پی کنارهگیری جناب حجةالاسلام والمسلمین آقای قربانی دامت توفیقاته ... لازم میدانم از زحمات ارزشمند جناب آقای قربانی که خود از برجستگان علمی و فرهنگی آن خطهی شریف میباشند، تشکر و قدردانی کنم.»
. در عالم واقع اما قربانی برکنار نشده، استعفا داده، در حکم رهبری هم به جای انتقاد از مشی قربانی دامت توفیقاته شاهد تقدیر از این چهره برجسته فرهنگی هستیم.
@antioligarchie
#تحلیل_یک_عدالتخواه
✍علی سلیمانیان
❇️ شما که اینقدر اهل حلال و حرامید بفرمایید
مدتی است بر مشی سیاسی متأخر آقای احمدینژاد و جریانش، نقدهایی جدی دارم از آن باب که مشی متأخر را بر مسیر عقل و عدل نمیدانم و این را در خلوت و جلوت با دوستان در میان گذاشتهام، اما سکوت در برابر ظلم به این جریان را نیز شراکت در ظلم میدانم.
چگونه پذیرفتنی است در برابر عقدهگشاییهای علنی قوهقضائیه از جریان احمدینژاد، فقط به این خاطر که روند کنونی آن جریان را قبول ندارم سکوت کرد؟ چگونه باید تحمل کرد که کسی را با ادعاهای واهی، پشت درهای بسته دادگاه محاکمه کنند و با اصل گرفتن اتهامات و بیآنکه دلیلی بیاورند، محکوم و زندانیاش کنند و به کسی هم پاسخگو نباشند اما برای تن ندادن به این ظلم بیّن حکم بتراشند که «خودکشی حرام است!».
این حرفها را همان دستگاهی میزند که پروندههای قضایی دو برادر رئیسش، سالهاست دارد خاک میخورد. چقدر به مضحکه شبیه است اینکه دستگاهی مسئول رسیدگی به حقوقها و املاک نجومی و هزاران ظلم و فسادی باشد که آبرو برای جمهوری اسلامی نگذاشته است، اما در حالی که به وظیفهاش عمل نمیکند، بیاید و از «حلال و حرام» حرف بزند. اقلاً بگذارید کسی از این چیزها بگوید که ظاهرالصلاح باشد.
بازداشت طولانیمدت سعید علی بیگی، بازداشت و تشکیل پرونده قضایی برای فعالان رسانهای این جریان خصوصاً محمدحسین حیدری، بازداشت و زنجیر بستن بر پای سیدعلی سیدزاده فقط به خاطر تحقیر کردن او، محبوس کردن دکتر عبدالرضا داوری با اتهامی مضحک و دهها نمونهی دیگر از عقدهگشاییهای اینچنینی، سخن گفتن از «حلال و حرام» را به یک شوخی تبدیل کرده است.
شما که اینقدر اهل حلال و حرامید بفرمایید حکم «عدالتکشی» چیست؟
💢tasrih
@antioligarchie
✍علی سلیمانیان
❇️ شما که اینقدر اهل حلال و حرامید بفرمایید
مدتی است بر مشی سیاسی متأخر آقای احمدینژاد و جریانش، نقدهایی جدی دارم از آن باب که مشی متأخر را بر مسیر عقل و عدل نمیدانم و این را در خلوت و جلوت با دوستان در میان گذاشتهام، اما سکوت در برابر ظلم به این جریان را نیز شراکت در ظلم میدانم.
چگونه پذیرفتنی است در برابر عقدهگشاییهای علنی قوهقضائیه از جریان احمدینژاد، فقط به این خاطر که روند کنونی آن جریان را قبول ندارم سکوت کرد؟ چگونه باید تحمل کرد که کسی را با ادعاهای واهی، پشت درهای بسته دادگاه محاکمه کنند و با اصل گرفتن اتهامات و بیآنکه دلیلی بیاورند، محکوم و زندانیاش کنند و به کسی هم پاسخگو نباشند اما برای تن ندادن به این ظلم بیّن حکم بتراشند که «خودکشی حرام است!».
این حرفها را همان دستگاهی میزند که پروندههای قضایی دو برادر رئیسش، سالهاست دارد خاک میخورد. چقدر به مضحکه شبیه است اینکه دستگاهی مسئول رسیدگی به حقوقها و املاک نجومی و هزاران ظلم و فسادی باشد که آبرو برای جمهوری اسلامی نگذاشته است، اما در حالی که به وظیفهاش عمل نمیکند، بیاید و از «حلال و حرام» حرف بزند. اقلاً بگذارید کسی از این چیزها بگوید که ظاهرالصلاح باشد.
بازداشت طولانیمدت سعید علی بیگی، بازداشت و تشکیل پرونده قضایی برای فعالان رسانهای این جریان خصوصاً محمدحسین حیدری، بازداشت و زنجیر بستن بر پای سیدعلی سیدزاده فقط به خاطر تحقیر کردن او، محبوس کردن دکتر عبدالرضا داوری با اتهامی مضحک و دهها نمونهی دیگر از عقدهگشاییهای اینچنینی، سخن گفتن از «حلال و حرام» را به یک شوخی تبدیل کرده است.
شما که اینقدر اهل حلال و حرامید بفرمایید حکم «عدالتکشی» چیست؟
💢tasrih
@antioligarchie
آنتی الیگارشی
🔴 فیلم اعتراض این روحانی جوان شهر بوشکان ( بوشهر ) به اجرای کنسرت و واکنش مردم #مقصر_کیست؟ @antioligarchie
#تحلیل_یک_عدالتخواه
❇️ حاکمیت دوگانه در نمازجمعه
✍#محسن_مهدیان
مدتی پیش مراسم جشن و موسیقی توسط یک روحانی بهم میریزد که موجب اعتراض در شبکههای اجتماعی میشود. تا اینجای ماجرا خیلی اتفاق عجیبی نیست. یک روحانی با دغدغه دین و انقلاب، البته کار اشتباه و خلاف قانون کرده است.
اماهمین روحانی در نمازجمعه برازجان توسط امام جمعه شهر مورد تقدیر و دلجوئی قرار میگیرد. دیگر ماجرا فرق میکند؛ "روحانی" را تبدیل به "روحانیت" کردیم.
وقتی "قصور یک روحانی" به "تقصیر امام جمعه"-بخوانید نهاد روحانیت- میکشد، یعنی "تقابل فردی" را به "دوگانه حاکمیتی" تبدیل کردیم.
ملاحظه فرمائید؛
سطح یکم، دوگانه موسیقی-انقلاب است.
بعد از 4 دهه از انقلاب هنوز برای برخی این نسبت روشن نیست و موسیقی را از انقلاب نمیدانند.
این غصه دامنه دارست اما بگذریم.
سطح دوم، دوگانه نهی از منکر-قانون است.
تصویری که ما از این اصل دینی ارائه میکنیم مناسب با نظام طاغوت است نه نظام دینی. گوئی متوجه نشدیم که قانونشکنی در جمهوری اسلامی "بالاترین منکر"ست.
این تاسف نیز دامنه دارست و بگذریم.
اما سطح سوم دوگانه دینداری است که اسف بیشتری دارد.
یکبار حاکمیت دوگانه در سیاست است؛ اما یک وقت حاکمیت دوگانه مربوط به حاکمیت دین است. سطح تشویش را از "سیاست.ورزی" به "دینداری" مردم کشاندیم؛ ابعاد ماجرا را توجه داریم؟
یک "روحانی"، مجلسی را به بهانه موسیقی بهم میزند؛ مردم "تقابل" یک روحانی با "موسیقی" برداشت میکنند. "غیرقانونی" بهم می ریزد، بازهم مردم "تقابل" یک روحانی با "قانون" برداشت میکنند. اما وقتی امام جمعه شهر این اقدام را تائید و تبلیغ میکند، یعنی یک پای ماجرا نه یک روحانی که یک نهاد ارشد در حوزه حاکمیت دین است و طرف دیگر نه "موسیقی" و نه "قانون" و بلکه "حاکمیت دین" قرار دارد.
این نمونه را بگذارید کنار موارد مشابه در ورود غیرقانونی امام جمعه فلان شهر و بهمان استان در موضوع موسیقی و کنسرت ها.
انشالله دقت فرمودید که ماجرا فراتر از دوگانه موسیقی با روحانیت یا دوگانه قانون با روحانیت است؛ اینجا تقابل روحانیت با روحانیت است؛ تقابل روحانیت با انقلاب است. مردم در این حیرت چه کنند؟ حاکمیت دوگانه آنهم در سطح دینداری مردم، ظلم به انقلاب نیست؟
مدتهاست در نمازجمعه این شهر و آن شهر، خطبه "حاکمیت دوگانه دینداری" میخوانند؛ یک قرائت دینداری امام و رهبری است و یک قرائت دینداری نهاد امام جمعه یا بخوانید نهاد روحانیت یا شاید هم بفرمائید حوزه. چارهای اندیشیم.
💢کانال گذر از این سیاست وارگی
@antioligarchie
❇️ حاکمیت دوگانه در نمازجمعه
✍#محسن_مهدیان
مدتی پیش مراسم جشن و موسیقی توسط یک روحانی بهم میریزد که موجب اعتراض در شبکههای اجتماعی میشود. تا اینجای ماجرا خیلی اتفاق عجیبی نیست. یک روحانی با دغدغه دین و انقلاب، البته کار اشتباه و خلاف قانون کرده است.
اماهمین روحانی در نمازجمعه برازجان توسط امام جمعه شهر مورد تقدیر و دلجوئی قرار میگیرد. دیگر ماجرا فرق میکند؛ "روحانی" را تبدیل به "روحانیت" کردیم.
وقتی "قصور یک روحانی" به "تقصیر امام جمعه"-بخوانید نهاد روحانیت- میکشد، یعنی "تقابل فردی" را به "دوگانه حاکمیتی" تبدیل کردیم.
ملاحظه فرمائید؛
سطح یکم، دوگانه موسیقی-انقلاب است.
بعد از 4 دهه از انقلاب هنوز برای برخی این نسبت روشن نیست و موسیقی را از انقلاب نمیدانند.
این غصه دامنه دارست اما بگذریم.
سطح دوم، دوگانه نهی از منکر-قانون است.
تصویری که ما از این اصل دینی ارائه میکنیم مناسب با نظام طاغوت است نه نظام دینی. گوئی متوجه نشدیم که قانونشکنی در جمهوری اسلامی "بالاترین منکر"ست.
این تاسف نیز دامنه دارست و بگذریم.
اما سطح سوم دوگانه دینداری است که اسف بیشتری دارد.
یکبار حاکمیت دوگانه در سیاست است؛ اما یک وقت حاکمیت دوگانه مربوط به حاکمیت دین است. سطح تشویش را از "سیاست.ورزی" به "دینداری" مردم کشاندیم؛ ابعاد ماجرا را توجه داریم؟
یک "روحانی"، مجلسی را به بهانه موسیقی بهم میزند؛ مردم "تقابل" یک روحانی با "موسیقی" برداشت میکنند. "غیرقانونی" بهم می ریزد، بازهم مردم "تقابل" یک روحانی با "قانون" برداشت میکنند. اما وقتی امام جمعه شهر این اقدام را تائید و تبلیغ میکند، یعنی یک پای ماجرا نه یک روحانی که یک نهاد ارشد در حوزه حاکمیت دین است و طرف دیگر نه "موسیقی" و نه "قانون" و بلکه "حاکمیت دین" قرار دارد.
این نمونه را بگذارید کنار موارد مشابه در ورود غیرقانونی امام جمعه فلان شهر و بهمان استان در موضوع موسیقی و کنسرت ها.
انشالله دقت فرمودید که ماجرا فراتر از دوگانه موسیقی با روحانیت یا دوگانه قانون با روحانیت است؛ اینجا تقابل روحانیت با روحانیت است؛ تقابل روحانیت با انقلاب است. مردم در این حیرت چه کنند؟ حاکمیت دوگانه آنهم در سطح دینداری مردم، ظلم به انقلاب نیست؟
مدتهاست در نمازجمعه این شهر و آن شهر، خطبه "حاکمیت دوگانه دینداری" میخوانند؛ یک قرائت دینداری امام و رهبری است و یک قرائت دینداری نهاد امام جمعه یا بخوانید نهاد روحانیت یا شاید هم بفرمائید حوزه. چارهای اندیشیم.
💢کانال گذر از این سیاست وارگی
@antioligarchie
#تحلیل_یک_عدالتخواه
بیشترین آمار رشد دلار مربوط به دولت سازندگی هاشمی است که معمولا سعی میکنند سخنی از آن به میان نیاورند! اما مساله دلار از زمان روحانی دیگر صرفا یک مساله اقتصادی نبود بلکه بیشتر صبغه سیاسی پیدا کرده بود. کاهش قیمت دلار یا کنترل آن از شعارهای اصلی دولت روحانی بود که عملا شکست خورد. اگر در زمان احمدینژاد فشارها و تحریمها ذیل داستان مقاومت و استقلال میتوانست تا حدودی برای مردم باورپذیر باشد، افزایش کنونی قیمت دلار را باید علاوه بر یک شکست اقتصادی، یک شکست ایدئولوژیکی تمام عیار دانست. در زمان دولت روحانی به مدد نهادهای انتصابی سعی کردند تا به بهانه بهبود مشکلات اقتصادی، محکمات انقلاب به متشابهات تبدیل شود اما در نتیجه گفتمان انقلاب را به کما بردند و مشکلات اقتصادی را نیز افزایش دادند!
💢mohsenp1414
@antioligarchie
بیشترین آمار رشد دلار مربوط به دولت سازندگی هاشمی است که معمولا سعی میکنند سخنی از آن به میان نیاورند! اما مساله دلار از زمان روحانی دیگر صرفا یک مساله اقتصادی نبود بلکه بیشتر صبغه سیاسی پیدا کرده بود. کاهش قیمت دلار یا کنترل آن از شعارهای اصلی دولت روحانی بود که عملا شکست خورد. اگر در زمان احمدینژاد فشارها و تحریمها ذیل داستان مقاومت و استقلال میتوانست تا حدودی برای مردم باورپذیر باشد، افزایش کنونی قیمت دلار را باید علاوه بر یک شکست اقتصادی، یک شکست ایدئولوژیکی تمام عیار دانست. در زمان دولت روحانی به مدد نهادهای انتصابی سعی کردند تا به بهانه بهبود مشکلات اقتصادی، محکمات انقلاب به متشابهات تبدیل شود اما در نتیجه گفتمان انقلاب را به کما بردند و مشکلات اقتصادی را نیز افزایش دادند!
💢mohsenp1414
@antioligarchie